مدعیانی که مدافع ندارند

یک جامعه شناس با بیان اینکه قوانین و مقررات کشورمان خواسته و ناخواسته مانع بروز و ظهور استعداد جوانان شده است، گفت: به قدری که جوان ها در کشورمان مدعی دارند، مدافع ندارند.
به گزارش ایسنا، بر هیچ کس نقش و اهمبت جوانان در توسعه و پیشرفت کشور پوشیده نیست، امروز جوانان بزرگترین سرمایه هر کشوری محسوب می شوند، هر چقدر هرم سنی کشوری جوان باشد، آن کشور فرصت ها و ظرفیت های بالاتری در توسعه و پیشرفت دارد، اما هرم سنی جوان و تعداد بالای جوان مهم نیست، آنچه که مهم است سیاست گذاری و وضع برنامه های عملیاتی در حوزه جوانان و مشارکت حداکثری آنان در تمام حوزه ها و مباحث کشور است. اگر سیاست گذاری درستی در به کارگیری جوانان در حوزه های مختلف وجود نداشته باشد، این قشر که مهمترین سرمایه کشور محسوب می شوند، تبدیل به افراد سربار و زیانده می شوند.
با توجه به اینکه کشور ایران دارای هرم سنی جوانی است و از آمار جوانان تحصیلکرده بالایی برخوردار است، آیا تاکنون برنامه ریزی و سیاست گذاری مطلوبی در حوزه جوانان انجام شده است؟ برای بررسی این موضوع خبرنگار ایسنا با سعید موسایی، جامعه شناس و مدرس دانشگاه به گفت و گو پرداخت، که در ادامه می خوانید:
بعد از پیروی انقلاب اسلامی، قبل از اینکه فرصت برای برنامه ریزان کشور به وجود آید که به مسائل جوانان در کشور بپردازند، کشور ما درگیر جنگ تحمیلی شد، همین امر باعث شد در آن مقطع زمانی موضوعاتی همچون اوقات فراغت، ادامه تحصیل و … در حوزه جوانان مطرح نشود، چون که کشور مورد تجاوز قرار گرفته بود و تمام امکانات در خدمت جبهه و جنگ بود تا از کشور دفاع شود.
پس از اتمام جنگ تحمیلی، یعنی در اوایل دهه۷۰، در دولت سازندگی مفهوم جوانان در برنامه توسعه کشور مطرح و شورای عالی جوانان در سطح ملی تشکیل شد، این شورا در مراکز استان ها شورای جوانان را دنبال می کرد و فردی به انتخاب و حکم استاندار به عنوان دبیر شورای جوانان استان تعیین می شد. بزرگترین مشکلی که در این برهه وجود داشت، این بود که هر چند شورای عالی جوانان در حوزه مطالعه و سیاست گذاری کلان ملی نسبتا خوب عمل می کرد، ولی بازوی اجرایی نداشت. این شورا وقتی قصد داشت برنامه هایش را در مراکز استان ها و در مناطق اجرا کند، چون دبیرخانه شورا بود ماهیت اجرایی نداشت که بتواند کارها را در مرحله عملیاتی و اجرایی پیگیری کند.
تأسیس سازمان ملی جوانان، افقی روشن در حوزه جوانان
در سال ۷۶ سازمان ملی جوانان تشکیل شد، این سازمان، کارکرد مناسبی داشت، هر چند از لحاظ اداری و اجرایی ساختار این سازمان هم ایده آل نبود و با ضعف هایی همچون پست سازمانی به ویژه در مراکز استان ها، ضعیف بودن ساختار اجرایی و کمبود اعتبارات مواجه بود، اما عملکرد قابل دفاع در حوزه جوانان داشت.
برای اولین بار مطالعات عالی در حوزه جوانان در سازمان ملی جوانان صورت گرفت، در حوزه مشارکت های اجتماعی جوانان، در سازمان های مردم نهاد فعالیت های شاخص و گسترده ای انجام شد و برای اولین بار مجمع مشورتی جوانان در آن زمان شکل گرفت. NGO ها با شکل گیری سازمان ملی جوانان توانستند با یکدیگر شبکه شوند و در قالب زنجیره ای فعالیت ملی انجام دهند. با تأسیس سازمان ملی جوانان رویکرد تخصصی در حوزه جوانان ایجاد شد، ولی این روال در ابتدای دولت آقای احمدی نژاد جدی گرفته نشد، مدتی آن طور که باید و شاید این سازمان فعالیت های خود را انجام نمی داد تا با تشکیل وزارت ورزش و جوانان این سازمان منحل شد.
اولویت اول وزارت ورزش و جوانان، امور جوانان نیست
همان طور که از اسم وزارت ورزش و جوانان مشخص است اولویت اول در این وزارتخانه اول ورزش و سپس جوانان است، ای کاش این وزارتخانه حتی در نام گذاری به وزارت امور جوانان و ورزش تغییر اسم می داد، یعنی جوانان در اولویت اول کشور بود، نه اینکه در اولویت های بعدی قرار گیرد.
هر چند کارهای خوبی در حوزه جوانان در وزارت ورزش جوانان انجام شده، اما اگر سازمان ملی جوانان به حیات خود ادامه می داد بهتر می توانست به حوزه جوانان بپردازد تا اینکه هم اکنون مباحث جوانان به عنوان اولویت درجه دوم وزارت ورزش و جوانان به آن نگاه شود. هر چند دولت تدبیر و امید به مسئله جوانان خوب توجه می کند و شاهد ارتقاء سهم جوانان در مدیریت کشور هستیم، اما اگر بخواهیم به مسائل جوانان، خارج از حوزه شعار و حرف بپردازیم، چاره ای جز همدلی، هم افزایی و … نداریم، مجموعه مدیریت کشور باید به این نتیجه برسد که مسئله جوانان و امور جوانان مسئله مختص یک سازمان نیست، بلکه همه کشور باید درگیر آن باشند.
جوان در خانواده خودش باعث افتخار است، ولی همین جوان که باعث افتخار است وقتی وارد فضای جامعه می شود تبدیل به یک مشکل می شود، که این مشکلات شامل اشتغال، ادامه تحصیل، مسکن، ازدواج و … است. هر وقت جوانانمان را باور کردیم و عرصه را برای ورود استعدادهایشان باز گذاشتیم آن ها خوش درخشیدند، اگر المپیاد ها ی علمی جهان در این چند سال اخیر را بررسی کنیم، جوانان ایرانی همواره در رده های رتبه های اول جهانی قرار داشته اند، در حوزه ورزش، نوآوری و فن آوری و … جوانان ایرانی در صدر جهان هستند.
قوانین مانع بروز استعداد جوانان شده است
اگر قرار است اقتصاد مقاومتی نقطه عطف اقتصادی ما باشد و تحول در حوزه اقتصاد پیدا کنیم، چاره ای جز اینکه به جوانانمان اعتماد و توجه کنیم، نداریم. نباید مانع درخشیدن جوان شویم، بعضا قوانین و مقررات کشور خواسته و ناخواسته مانع بروز و ظهور استعداد جوانان شده است، بنده با نگاه مسن و پیر نمی توانم مسائل جوانان را حل کنم، بلکه باید تسهیلگری در امور جوانان باشد.
به قدری که جوان ها در کشور مدعی دارند، مدافع ندارند، این واقعیت کشور ما است هر نهاد و اداره ای مدعی جوانان است، ولی مدافع واقعی آن ها نمی شود، باید در قوانین، ساختارهای اجرایی و … در حوزه جوانان بسترسازی شود. اگر بنا است در حوزه جوانان اتفاق مثبتی بیفتد، چاره ای جز احیای سازمان ملی جوانان وجود ندارد.
جوانان باید از وزارت ورزش و جوانان جدا شوند و امور جوانان به عنوان یک هویت مستقل به آن پرداخته شود، امروز جوان نباید مشکل هویت داشته باشد، هم اکنون تعاملمان در حوزه جوانان در عرصه بین المللی صفر است، کجا عرصه را باز کردیم که جوانان کشور ما با جوانان کشورهای دنیا ارتباط برقرار کنند؟
متأسفانه با تأسیس وزارت ورزش و جوانان دیگر شاهد حضور مشارکت پررنگ سازمان های مردم نهاد در حوزه جوان نیستیم، در صورتی که در سازمان ملی جوانان برنامه های متعددی در حوزه جوانان و مشارکت NGO ها در حوزه جوانان وجود داشت، هم اکنون وزارت ورزش چه برنامه ای در حوزه جوانان دارد؟ در سازمان ملی جوانان مطالعات و پژوهش های بسیار راهبردی و عمیق در حوزه جوان انجام می شد، اما متأسفانه در وزارت ورزش و جوانان این امر به پایین تر حد ممکن رسیده و ورزش مقدم بر جوانان است.
انتهای پیام
به گزارش ایسنا، بر هیچ کس نقش و اهمبت جوانان در توسعه و پیشرفت کشور پوشیده نیست، امروز جوانان بزرگترین سرمایه هر کشوری محسوب می شوند، هر چقدر هرم سنی کشوری جوان باشد، آن کشور فرصت ها و ظرفیت های بالاتری در توسعه و پیشرفت دارد، اما هرم سنی جوان و تعداد بالای جوان مهم نیست، آنچه که مهم است سیاست گذاری و وضع برنامه های عملیاتی در حوزه جوانان و مشارکت حداکثری آنان در تمام حوزه ها و مباحث کشور است. اگر سیاست گذاری درستی در به کارگیری جوانان در حوزه های مختلف وجود نداشته باشد، این قشر که مهمترین سرمایه کشور محسوب می شوند، تبدیل به افراد سربار و زیانده می شوند.
با توجه به اینکه کشور ایران دارای هرم سنی جوانی است و از آمار جوانان تحصیلکرده بالایی برخوردار است، آیا تاکنون برنامه ریزی و سیاست گذاری مطلوبی در حوزه جوانان انجام شده است؟ برای بررسی این موضوع خبرنگار ایسنا با سعید موسایی، جامعه شناس و مدرس دانشگاه به گفت و گو پرداخت، که در ادامه می خوانید:
بعد از پیروی انقلاب اسلامی، قبل از اینکه فرصت برای برنامه ریزان کشور به وجود آید که به مسائل جوانان در کشور بپردازند، کشور ما درگیر جنگ تحمیلی شد، همین امر باعث شد در آن مقطع زمانی موضوعاتی همچون اوقات فراغت، ادامه تحصیل و … در حوزه جوانان مطرح نشود، چون که کشور مورد تجاوز قرار گرفته بود و تمام امکانات در خدمت جبهه و جنگ بود تا از کشور دفاع شود.
پس از اتمام جنگ تحمیلی، یعنی در اوایل دهه۷۰، در دولت سازندگی مفهوم جوانان در برنامه توسعه کشور مطرح و شورای عالی جوانان در سطح ملی تشکیل شد، این شورا در مراکز استان ها شورای جوانان را دنبال می کرد و فردی به انتخاب و حکم استاندار به عنوان دبیر شورای جوانان استان تعیین می شد. بزرگترین مشکلی که در این برهه وجود داشت، این بود که هر چند شورای عالی جوانان در حوزه مطالعه و سیاست گذاری کلان ملی نسبتا خوب عمل می کرد، ولی بازوی اجرایی نداشت. این شورا وقتی قصد داشت برنامه هایش را در مراکز استان ها و در مناطق اجرا کند، چون دبیرخانه شورا بود ماهیت اجرایی نداشت که بتواند کارها را در مرحله عملیاتی و اجرایی پیگیری کند.
تأسیس سازمان ملی جوانان، افقی روشن در حوزه جوانان
در سال ۷۶ سازمان ملی جوانان تشکیل شد، این سازمان، کارکرد مناسبی داشت، هر چند از لحاظ اداری و اجرایی ساختار این سازمان هم ایده آل نبود و با ضعف هایی همچون پست سازمانی به ویژه در مراکز استان ها، ضعیف بودن ساختار اجرایی و کمبود اعتبارات مواجه بود، اما عملکرد قابل دفاع در حوزه جوانان داشت.
برای اولین بار مطالعات عالی در حوزه جوانان در سازمان ملی جوانان صورت گرفت، در حوزه مشارکت های اجتماعی جوانان، در سازمان های مردم نهاد فعالیت های شاخص و گسترده ای انجام شد و برای اولین بار مجمع مشورتی جوانان در آن زمان شکل گرفت. NGO ها با شکل گیری سازمان ملی جوانان توانستند با یکدیگر شبکه شوند و در قالب زنجیره ای فعالیت ملی انجام دهند. با تأسیس سازمان ملی جوانان رویکرد تخصصی در حوزه جوانان ایجاد شد، ولی این روال در ابتدای دولت آقای احمدی نژاد جدی گرفته نشد، مدتی آن طور که باید و شاید این سازمان فعالیت های خود را انجام نمی داد تا با تشکیل وزارت ورزش و جوانان این سازمان منحل شد.
اولویت اول وزارت ورزش و جوانان، امور جوانان نیست
همان طور که از اسم وزارت ورزش و جوانان مشخص است اولویت اول در این وزارتخانه اول ورزش و سپس جوانان است، ای کاش این وزارتخانه حتی در نام گذاری به وزارت امور جوانان و ورزش تغییر اسم می داد، یعنی جوانان در اولویت اول کشور بود، نه اینکه در اولویت های بعدی قرار گیرد.
هر چند کارهای خوبی در حوزه جوانان در وزارت ورزش جوانان انجام شده، اما اگر سازمان ملی جوانان به حیات خود ادامه می داد بهتر می توانست به حوزه جوانان بپردازد تا اینکه هم اکنون مباحث جوانان به عنوان اولویت درجه دوم وزارت ورزش و جوانان به آن نگاه شود. هر چند دولت تدبیر و امید به مسئله جوانان خوب توجه می کند و شاهد ارتقاء سهم جوانان در مدیریت کشور هستیم، اما اگر بخواهیم به مسائل جوانان، خارج از حوزه شعار و حرف بپردازیم، چاره ای جز همدلی، هم افزایی و … نداریم، مجموعه مدیریت کشور باید به این نتیجه برسد که مسئله جوانان و امور جوانان مسئله مختص یک سازمان نیست، بلکه همه کشور باید درگیر آن باشند.
جوان در خانواده خودش باعث افتخار است، ولی همین جوان که باعث افتخار است وقتی وارد فضای جامعه می شود تبدیل به یک مشکل می شود، که این مشکلات شامل اشتغال، ادامه تحصیل، مسکن، ازدواج و … است. هر وقت جوانانمان را باور کردیم و عرصه را برای ورود استعدادهایشان باز گذاشتیم آن ها خوش درخشیدند، اگر المپیاد ها ی علمی جهان در این چند سال اخیر را بررسی کنیم، جوانان ایرانی همواره در رده های رتبه های اول جهانی قرار داشته اند، در حوزه ورزش، نوآوری و فن آوری و … جوانان ایرانی در صدر جهان هستند.
قوانین مانع بروز استعداد جوانان شده است
اگر قرار است اقتصاد مقاومتی نقطه عطف اقتصادی ما باشد و تحول در حوزه اقتصاد پیدا کنیم، چاره ای جز اینکه به جوانانمان اعتماد و توجه کنیم، نداریم. نباید مانع درخشیدن جوان شویم، بعضا قوانین و مقررات کشور خواسته و ناخواسته مانع بروز و ظهور استعداد جوانان شده است، بنده با نگاه مسن و پیر نمی توانم مسائل جوانان را حل کنم، بلکه باید تسهیلگری در امور جوانان باشد.
به قدری که جوان ها در کشور مدعی دارند، مدافع ندارند، این واقعیت کشور ما است هر نهاد و اداره ای مدعی جوانان است، ولی مدافع واقعی آن ها نمی شود، باید در قوانین، ساختارهای اجرایی و … در حوزه جوانان بسترسازی شود. اگر بنا است در حوزه جوانان اتفاق مثبتی بیفتد، چاره ای جز احیای سازمان ملی جوانان وجود ندارد.
جوانان باید از وزارت ورزش و جوانان جدا شوند و امور جوانان به عنوان یک هویت مستقل به آن پرداخته شود، امروز جوان نباید مشکل هویت داشته باشد، هم اکنون تعاملمان در حوزه جوانان در عرصه بین المللی صفر است، کجا عرصه را باز کردیم که جوانان کشور ما با جوانان کشورهای دنیا ارتباط برقرار کنند؟
متأسفانه با تأسیس وزارت ورزش و جوانان دیگر شاهد حضور مشارکت پررنگ سازمان های مردم نهاد در حوزه جوان نیستیم، در صورتی که در سازمان ملی جوانان برنامه های متعددی در حوزه جوانان و مشارکت NGO ها در حوزه جوانان وجود داشت، هم اکنون وزارت ورزش چه برنامه ای در حوزه جوانان دارد؟ در سازمان ملی جوانان مطالعات و پژوهش های بسیار راهبردی و عمیق در حوزه جوان انجام می شد، اما متأسفانه در وزارت ورزش و جوانان این امر به پایین تر حد ممکن رسیده و ورزش مقدم بر جوانان است.
انتهای پیام
پرسش و پاسخ در
مدعیانی که مدافع ندارند
گفتگو با هوش مصنوعی