«برای گریه کردن، شانه بیگانه تسکین نیست» / شاعر جوان پاسخ اغتشاشگران را داد- اخبار ادبیات و نشر - اخبار فرهنگی تسنیم

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، حسین خزایی شاعر جوان کشورمان سروده ای شنیدنی درباره اتفاقات اخیر منتشر کرده و در آن پاسخ معترضان را داده است.
او این شعر را در محفل شعر «حریم» خواند که در زیر متن شعر و فیلم آن را می بینید:
من از تو معترض تر هستم، اما اعتراض این نیست
چنین سوزاندن هر مسجد و هر بانک و ماشین، نیست
من از تو معترض تر هستم، اما اعتراض من
بیانش با چماق و سنگ و بطری های بنزین نیست
سزای حافظ امنیت و ناموس این ملت
شعار بی شرف یا فحش ناموسی و توهین نیست
من از تو معترض تر هستم، اما خوب می دانم
که کام هیچکس، جز دشمن از آشوب، شیرین نیست
دلی پر دارم از سران سست می گویم
فقط ارشاد مال مردم بدبخت پایین نیست
فقط ارشاد را محدود در پوشش نباید کرد
گناهی بدتر از مسئول هم شکل سلاطین، نیست
چرا خوابید مسئولین ارگان های فرهنگی؟
بیین نسل جوان ات راجع به آینده خوشبین نیست
چرا خوابید! هشتک های دشمن بوی خون دارند
جهاد اکبری واجب تر از تنویر و تبیین نیست
من از تو سفره ام کوچکتر و خالی تر است اما
برای گریه کردن، شانه بیگانه تسکین نیست
اگر ایراد در کار است، ایراد از مسلمانی ست
مسلمان! کار ما ایراد دارد، مشکل از دین نیست
اگر دیدی عوض شد جای جلاد و شهید امروز
اگر چون قبل تر ها حرمت عمامه سنگین نیست
اگر گیسو مهسا دست داعش شد کلاشینکف
اگر مادر پدر روی سر آن طفل! آرتین نیست
اگر صحن حرم را قتلگاه زائرین کردند
اگر دیگر کسی از ذبح خلق الله غمگین نیست
اگر یک بی وطن مامور ما را زیر می گیرد
اگر اخبار داغ شهر جز تشییع و تدفین نیست
تو که شمشیر از رو بسته ای و در خیابانی
تو که اسبت برای قلع و قمع اجنبی زین نیست
مقصر هستی و باید تقاصش را بپردازی
غلط کرده! کسی که گفته دستان تو خونین نیست
به ده زد دزد! در آن شب که ما درگیر هم بودیم
می آید هرکس و ناکس به آن باغی که پرچین نیست
تو ضد انقلابی! معترض، دلسوز ناراضی ست
تو ضد انقلابی! معترض، ضد قوانین نیست
صف مردم همیشه از صف دشمن سوا بوده
منافق! نام این پاتخت تهران است، برلین نیست
انتهای پیام/
او این شعر را در محفل شعر «حریم» خواند که در زیر متن شعر و فیلم آن را می بینید:
من از تو معترض تر هستم، اما اعتراض این نیست
چنین سوزاندن هر مسجد و هر بانک و ماشین، نیست
من از تو معترض تر هستم، اما اعتراض من
بیانش با چماق و سنگ و بطری های بنزین نیست
سزای حافظ امنیت و ناموس این ملت
شعار بی شرف یا فحش ناموسی و توهین نیست
من از تو معترض تر هستم، اما خوب می دانم
که کام هیچکس، جز دشمن از آشوب، شیرین نیست
دلی پر دارم از سران سست می گویم
فقط ارشاد مال مردم بدبخت پایین نیست
فقط ارشاد را محدود در پوشش نباید کرد
گناهی بدتر از مسئول هم شکل سلاطین، نیست
چرا خوابید مسئولین ارگان های فرهنگی؟
بیین نسل جوان ات راجع به آینده خوشبین نیست
چرا خوابید! هشتک های دشمن بوی خون دارند
جهاد اکبری واجب تر از تنویر و تبیین نیست
من از تو سفره ام کوچکتر و خالی تر است اما
برای گریه کردن، شانه بیگانه تسکین نیست
اگر ایراد در کار است، ایراد از مسلمانی ست
مسلمان! کار ما ایراد دارد، مشکل از دین نیست
اگر دیدی عوض شد جای جلاد و شهید امروز
اگر چون قبل تر ها حرمت عمامه سنگین نیست
اگر گیسو مهسا دست داعش شد کلاشینکف
اگر مادر پدر روی سر آن طفل! آرتین نیست
اگر صحن حرم را قتلگاه زائرین کردند
اگر دیگر کسی از ذبح خلق الله غمگین نیست
اگر یک بی وطن مامور ما را زیر می گیرد
اگر اخبار داغ شهر جز تشییع و تدفین نیست
تو که شمشیر از رو بسته ای و در خیابانی
تو که اسبت برای قلع و قمع اجنبی زین نیست
مقصر هستی و باید تقاصش را بپردازی
غلط کرده! کسی که گفته دستان تو خونین نیست
به ده زد دزد! در آن شب که ما درگیر هم بودیم
می آید هرکس و ناکس به آن باغی که پرچین نیست
تو ضد انقلابی! معترض، دلسوز ناراضی ست
تو ضد انقلابی! معترض، ضد قوانین نیست
صف مردم همیشه از صف دشمن سوا بوده
منافق! نام این پاتخت تهران است، برلین نیست
انتهای پیام/
پرسش و پاسخ در
«برای گریه کردن، شانه بیگانه تسکین نیست» / شاعر جوان پاسخ اغتشاشگران را داد- اخبار ادبیات و نشر - اخبار فرهنگی تسنیم
گفتگو با هوش مصنوعی