سومین رمان نوجوان «مهدی کرد فیروزجایی» منتشر شد

به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، رمان «دارم می رسم جان جان» به نویسندگی مهدی کرد فیروزجایی از سری رمان های نوجوان انتشارات شهرستان ادب منتشر شد.
بر اساس این گزارش، فیروزجایی پیش تر کتاب «به هم رسیدن در میانسی» را نیز با انتشارات شهرستان ادب روانه بازار کتاب کرده بود.
مهدی کرد فیروزجایی در گفت وگو با خبرنگار فارس درباره این اثر ابراز داشت: «دارم میرسم جان جان» چهارمین اثرم محسوب می شود، دومین اثری است که از سوی شهرستان ادب منتشر شده و سومین رومان نوجوان بنده محسوب می شود.
وی با بیان اینکه موضوع رمان اجتماعی است توضیح داد: این داستان در دهه ۷۰ می گذرد، ماجرای پسری که روز عروسی خواره ناتنی اش اتفاقاتی رخ می دهد.
به گفته این نویسنده، او چند روز قبل از عروسی جان جان با او دعوا میکند، در ادامه ماجراهایی رخ می دهد که برای نوجوانان جالب خواهد بود.
مهدی کرد فیروزجایی متذکر شد: این رمان در ۱۲۸ صفحه برای نوجوانان نوشته شده است.
بریده ای از «دارم میرسم جان جان» را باهم می خوانیم:
مرد سبیلو گفت: «پسرت دوچرخه ی ما رو دزدیده.»
مرد صاحبخانه گفت: «یعنی چه آقا! سرتون رو انداختین پایین و اومدین تو حیاط مردم؟ مگه شهر هرته؟!»
مرد سبیلو صاحبخانه را به عقب هل داد و گفت: «میگم پسرت دوچرخه ی ما رو دزدیده اومده اینجا، اون وقت دوقورت ونیمت هم باقیه؟»
مرد صاحبخانه گفت: «مرد حسابی! من اصلا پسر ندارم.»
همین زمان بود که شروین دستش را از پشت به زیر پیراهنش برد و چیزی فلزی را بیرون آورد. خوب که نگاه کردم دیدم چاقوی ضامن دار است. ضامن چاقو را زد و گذاشت زیر گلوی مرد صاحبخانه و گفت: «ببین، کمتر از دو دقیقه اون پسری که اومد توی این خونه رو باید تحویلم بدی، وگرنه همینجا گوش تا گوش سرت را می برم.»
انتهای پیام/
بر اساس این گزارش، فیروزجایی پیش تر کتاب «به هم رسیدن در میانسی» را نیز با انتشارات شهرستان ادب روانه بازار کتاب کرده بود.
مهدی کرد فیروزجایی در گفت وگو با خبرنگار فارس درباره این اثر ابراز داشت: «دارم میرسم جان جان» چهارمین اثرم محسوب می شود، دومین اثری است که از سوی شهرستان ادب منتشر شده و سومین رومان نوجوان بنده محسوب می شود.
وی با بیان اینکه موضوع رمان اجتماعی است توضیح داد: این داستان در دهه ۷۰ می گذرد، ماجرای پسری که روز عروسی خواره ناتنی اش اتفاقاتی رخ می دهد.
به گفته این نویسنده، او چند روز قبل از عروسی جان جان با او دعوا میکند، در ادامه ماجراهایی رخ می دهد که برای نوجوانان جالب خواهد بود.
مهدی کرد فیروزجایی متذکر شد: این رمان در ۱۲۸ صفحه برای نوجوانان نوشته شده است.
بریده ای از «دارم میرسم جان جان» را باهم می خوانیم:
مرد سبیلو گفت: «پسرت دوچرخه ی ما رو دزدیده.»
مرد صاحبخانه گفت: «یعنی چه آقا! سرتون رو انداختین پایین و اومدین تو حیاط مردم؟ مگه شهر هرته؟!»
مرد سبیلو صاحبخانه را به عقب هل داد و گفت: «میگم پسرت دوچرخه ی ما رو دزدیده اومده اینجا، اون وقت دوقورت ونیمت هم باقیه؟»
مرد صاحبخانه گفت: «مرد حسابی! من اصلا پسر ندارم.»
همین زمان بود که شروین دستش را از پشت به زیر پیراهنش برد و چیزی فلزی را بیرون آورد. خوب که نگاه کردم دیدم چاقوی ضامن دار است. ضامن چاقو را زد و گذاشت زیر گلوی مرد صاحبخانه و گفت: «ببین، کمتر از دو دقیقه اون پسری که اومد توی این خونه رو باید تحویلم بدی، وگرنه همینجا گوش تا گوش سرت را می برم.»
انتهای پیام/
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «سومین رمان نوجوان «مهدی کرد فیروزجایی» منتشر شد» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.