خط تحریف از مشروطیت تا انقلاب اسلامی

به گزارش مشرق، «حسن رشوند» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
امروز سالروز نهضت مشروطیت است؛ نهضتی که تقریباً همه تاریخ نویسان معتقدند بیشترین شباهت را به انقلاب اسلامی دارد و حتی برخی بر این اعتقادند که اگر انحرافی در آن صورت نمی گرفت و همچون انقلاب اسلامی از یک رهبری واحد برخوردار بود، اتفاقی که در سال ۱۳۵۷ رخ داد و منجر به ظهور انقلاب اسلامی گردید، می بایست در ۱۴ مرداد سال ۱۲۸۵، یعنی ۷۲ سال قبل از انقلاب اسلامی رخ می داد. مهم ترین محوری که امروزه میتوان از ماجرای مشروطه سرلوحه امور کشور قرار داد، مطالعه تطبیقی دو رویداد مشروطه و انقلاب اسلامی است. همان مطلبی که رهبر معظم انقلاب در دیدار ۱۹ دی ۱۳۹۴ در دیدار مردم قم از جوانان خواستند تا به خوبی آن را تحلیل کنند. ایشان فرمودند: «چرا نهضت مشروطیّت با آن درخواست حداقلیِ محدود شدنِ قدرت مطلقه نتوانست و طاقت نیاورد بماند، امّا انقلاب اسلامی با این درخواست حدّاکثری و مطالبه حدّاکثری که ریشهکنی سلطنت و رژیم پادشاهی در کشور بود آمد، موفّق شد و ماند؟ این ها تحلیل لازم دارد. تحلیل را شما جوان ها بروید بکنید، برای من روشن است؛ جوان ها بروند تحلیل کنند، بنشینند، فکر کنند و ببینند که اینجا چه چیزی نقشآفرینی کرد، کدام عنصر تأثیر گذاشت که آن نهضت ها نتواند باقی بماند و نتواند به نتایج نهایی خودش برسد، امّا این انقلاب توانست قدرتمندانه بایستد؟ علّت چه بود؟ این ها را بنشینند جوانهای ما تحلیل کنند.»
همیشه در کنار یک پدیده خوب، یک بدل تراشی هایی صورت می گیرد تا پدیده های خجسته را به مسیر ناصواب سوق دهند. هشدار سه روز پیش رهبر معظم انقلاب در سخنرانی تلویزیونی عید سعید قربان درباره خطر تحریف، ناشی از همین سابقه ای است که از گذشته دور تاکنون در ذهن جامعه ایرانی وجود داشته است و همان خط تحریفی که در نهضت مشروطیت در آن روز فعال بود امروز هم برای انقلاب اسلامی فعال است تا انقلاب ملت ایران را تمام شده تلقی نماید و همانگونه که مشروطیت را در همان آغازین روزهای شکل گیری به انحراف کشاندند در طول ۴۱ سال گذشته همه تلاش خویش را مصروف کرده تا انقلاب اسلامی ملت ایران و نهضت فراگیر آن را که امروز فراتر از سرزمین ایران در حرکت پرشتاب قرار گرفته است، متوقف نماید. پس باید به این نکته حائز اهمیت توجه داشت که ما یک مشروطه داریم و یک انحراف از مشروطه؛ مشروطه دستاوردهای عظیمی برای ایران داشته است که تجسم اصلی آن در شکلگیری انقلاب اسلامی است، ولی تجسم انحراف مشروطه، استبداد رضاشاهی و دوره پهلوی است.
مهم ترین درسی که میتوانیم از مشروطه بگیریم جواب این سؤال است که چطور می شود یک نهضت اسلامی که با تلاش مردم برای رفع ظلم و قطع دست بیگانگان در کشور آغاز شد، دقیقاً به سرنوشت عکس آن دچار شود، علاوه بر آنکه دست بیگانگان در کشور ما باز شد و استبدادی به مراتب بدتر از قاجار نیز بر مردم مسلط شد، باید بررسی کرد که چرا نهضتی که باید دردهای مردم را دوا می کرد و معضل جامعه ایران را رفع مینمود، خودش بهخاطر انحراف به بدترین درد تبدیل شد.
برای نظام اسلامی این مطلب، چشمانداز بسیار مهمی است که چگونه نهضتی که با شور و حرارت مردمی و انگیزههای دینی شروع شد، نگذاشتند به اهداف خود برسد. شناخت ریشه ها و علل انحراف کننده مشروطه، میتواند هشدارهای خوبی در مورد حوادث و فتنههای اخیر و جریانهای ۴۱ سال گذشته به ما بدهد، یعنی مشروطهشناسی باید منجر به انقلابشناسی شود. آسیبشناسی مشروطه میتواند آسیبشناسی انقلاب اسلامی ما را در پی داشته باشد، هرچند چشمانداز و ابعاد انقلاب اسلامی نسبت به مشروطه وسیعتر است و افق امروز از افق مشروطه به مراتب عمیقتر است.
تاریخ مشروطه مؤید آن است که علما، رهبری نهضت و هدایت تودههای مردم را بر عهده گرفتند، اما نفوذیها، بیگانگان، استعمار و دنیای غرب در میان راه، این جریان را منحرف کردند. چیزی که در دوران حیات انقلاب اسلامی با نفوذ برخی عناصر بی آبرو در بیت کسی که در حکم قائم مقام رهبری رسوخ کرده بود، ولی با درایت امام راحل و برکناری منتظری عقیم ماند. اگر حرکت حساب شده و رهبری داهیانه امام (ره) و مقام معظم رهبری در طول این ۴۱ سال نبود، یقیناً سرنوشت امروز انقلاب اسلامی ملت ایران بهتر از مشروطیت ۱۲۸۵ نبود.
یکی از مؤلفههای رهبری الهی امامین انقلاب، تجربه و حافظه تاریخی فعال است و تجربه از جریان مشروطه یکی از مصادیق این مؤلفه است. امامین انقلاب به خاطر تیزبینیشان نسبت به تاریخ متوجه این نکته شدند که باید از مشروطه عبرت بگیرند.
مشروطهخواهان (به استثنای شیخ فضلالله نوری) نسبت به روشنفکران و غرب، خوشبین بودند و زهرِ غرب و غربزده ها را نچشیده بودند. تفاوت در بینش و میزان غربشناسی علمای عصر مشروطه، از عوامل مهم شکست نهضت مشروطه بود. اما امامین انقلاب هم خطر غرب و هم خطر غربزده ها را دیدند و هم به آن ها خوشبین نبوده و نیستند.
مواضع منطقی و هوشمندانه رهبر معظم انقلاب در مقوله نفی مذاکره با امریکا، موضوع برجام نافرجام و... که همین سه روز پیش مجدداً یادآور شدند، یک ریشهاش در همین تجربه مشروطه است. تجربهای که عدم استفاده از آن، باعث شکست نهضت ملی نفت و شخص دکتر مصدق شد. در حقیقت «۶۰ سال است که از ۲۸ مرداد ۳۲ تا امروز در هر موردی که با آمریکایی ها مسئولین این کشور اعتماد کردند، ضربه خوردند. یک روزی مصدق به آمریکایی ها اعتماد کرد، به آن ها تکیه کرد، آن ها را دوست خود فرض کرد، ماجرای ۲۸ مرداد پیش آمد.» (۱۹ /۱۱ /۱۳۹۱)
علاوه بر «تفاوت در بینش و میزان غربشناسی عالمان عصر مشروطه» و «اختلاف در روش ها و تاکتیک ها رهبران آن نهضت»، دو عامل اصلی دیگر منجر به شکست نهضت مشروطه شد، این دو عامل به طور اجمال عبارت است از:
۱- تأثیرگذاری بر روحانیت و مرجعیت
مرحوم شهید مدرس در خاطراتش میگوید: «وقتی در سامرا خدمت میرزای شیرازی رسیدم و ماجرای پیروزی نهضت تنباکو را با محوریت فتوای ایشان برایشان تعریف کردم، آثار نگرانی در چهره ایشان پیدا شد و به فکر فرو رفت و اشکش سرازیر شد. از این حال تعجب کردم؛ چون انتظار داشتم ایشان را با این خبر خوشحال کنم. وقتی دلیل گریهشان را پرسیدم، گفتند: حالا حکومتهای قاهره فهمیدند قدرت اصلی یک ملت و نقطه تحرک شیعیان کجاست. حالا تصمیم می گیرند این نقطه و این مرکز را نابود کنند. نگرانی من از آینده جامعه اسلامی است.»
۲-تحریف واقعیت ها با انتشار اخبار کذب و جهت دار
آخوند منحرفی به نام سیداسدالله خرقانی از فعالان مشروطهخواه بود که طی مأموریتی مخفیانه در نجف مستقر می شود و با نفوذ در جمع اطرافیان نزدیک بزرگ ترین مرجع تقلید مشروطهخواه یعنی مرحوم آخوند خراسانی قرار میگیرد و بهمرورِ زمان مسئول و واسطه رساندن احکام آخوند خراسانی به ایران و دریافت اخبار از آنجا برای ایشان می شود. این تجربه تلخ، نمونهای از همان خطر نفوذی است که امام راحل (ره) در پیام منشور روحانیت اکیداً نسبت به آن هشدار میدهند و همچنین از کلید واژههای پرتکرار رهبر انقلاب در مسئله نفوذ است. اخبار تحریف شده ای که مکرر توسط رسانه های دشمن تولید و توسط عناصر نفوذی و وابسته آن ها در داخل تکرار می شود تا روحیه مردم انقلابی و جریان نخبگی همراه با انقلاب را تضعیف کرده و اگر نتوانستند انقلاب اسلامی را همچون نهضت مشروطیت در ابتدای شکل گیری از مسیر خود منحرف کنند، امروز با گذشت ۴۱ سال از انقلاب اسلامی و نظام برآمده جهت آن را مطابق میل خود تغییر دهند.
امروز سالروز نهضت مشروطیت است؛ نهضتی که تقریباً همه تاریخ نویسان معتقدند بیشترین شباهت را به انقلاب اسلامی دارد و حتی برخی بر این اعتقادند که اگر انحرافی در آن صورت نمی گرفت و همچون انقلاب اسلامی از یک رهبری واحد برخوردار بود، اتفاقی که در سال ۱۳۵۷ رخ داد و منجر به ظهور انقلاب اسلامی گردید، می بایست در ۱۴ مرداد سال ۱۲۸۵، یعنی ۷۲ سال قبل از انقلاب اسلامی رخ می داد. مهم ترین محوری که امروزه میتوان از ماجرای مشروطه سرلوحه امور کشور قرار داد، مطالعه تطبیقی دو رویداد مشروطه و انقلاب اسلامی است. همان مطلبی که رهبر معظم انقلاب در دیدار ۱۹ دی ۱۳۹۴ در دیدار مردم قم از جوانان خواستند تا به خوبی آن را تحلیل کنند. ایشان فرمودند: «چرا نهضت مشروطیّت با آن درخواست حداقلیِ محدود شدنِ قدرت مطلقه نتوانست و طاقت نیاورد بماند، امّا انقلاب اسلامی با این درخواست حدّاکثری و مطالبه حدّاکثری که ریشهکنی سلطنت و رژیم پادشاهی در کشور بود آمد، موفّق شد و ماند؟ این ها تحلیل لازم دارد. تحلیل را شما جوان ها بروید بکنید، برای من روشن است؛ جوان ها بروند تحلیل کنند، بنشینند، فکر کنند و ببینند که اینجا چه چیزی نقشآفرینی کرد، کدام عنصر تأثیر گذاشت که آن نهضت ها نتواند باقی بماند و نتواند به نتایج نهایی خودش برسد، امّا این انقلاب توانست قدرتمندانه بایستد؟ علّت چه بود؟ این ها را بنشینند جوانهای ما تحلیل کنند.»
همیشه در کنار یک پدیده خوب، یک بدل تراشی هایی صورت می گیرد تا پدیده های خجسته را به مسیر ناصواب سوق دهند. هشدار سه روز پیش رهبر معظم انقلاب در سخنرانی تلویزیونی عید سعید قربان درباره خطر تحریف، ناشی از همین سابقه ای است که از گذشته دور تاکنون در ذهن جامعه ایرانی وجود داشته است و همان خط تحریفی که در نهضت مشروطیت در آن روز فعال بود امروز هم برای انقلاب اسلامی فعال است تا انقلاب ملت ایران را تمام شده تلقی نماید و همانگونه که مشروطیت را در همان آغازین روزهای شکل گیری به انحراف کشاندند در طول ۴۱ سال گذشته همه تلاش خویش را مصروف کرده تا انقلاب اسلامی ملت ایران و نهضت فراگیر آن را که امروز فراتر از سرزمین ایران در حرکت پرشتاب قرار گرفته است، متوقف نماید. پس باید به این نکته حائز اهمیت توجه داشت که ما یک مشروطه داریم و یک انحراف از مشروطه؛ مشروطه دستاوردهای عظیمی برای ایران داشته است که تجسم اصلی آن در شکلگیری انقلاب اسلامی است، ولی تجسم انحراف مشروطه، استبداد رضاشاهی و دوره پهلوی است.
مهم ترین درسی که میتوانیم از مشروطه بگیریم جواب این سؤال است که چطور می شود یک نهضت اسلامی که با تلاش مردم برای رفع ظلم و قطع دست بیگانگان در کشور آغاز شد، دقیقاً به سرنوشت عکس آن دچار شود، علاوه بر آنکه دست بیگانگان در کشور ما باز شد و استبدادی به مراتب بدتر از قاجار نیز بر مردم مسلط شد، باید بررسی کرد که چرا نهضتی که باید دردهای مردم را دوا می کرد و معضل جامعه ایران را رفع مینمود، خودش بهخاطر انحراف به بدترین درد تبدیل شد.
برای نظام اسلامی این مطلب، چشمانداز بسیار مهمی است که چگونه نهضتی که با شور و حرارت مردمی و انگیزههای دینی شروع شد، نگذاشتند به اهداف خود برسد. شناخت ریشه ها و علل انحراف کننده مشروطه، میتواند هشدارهای خوبی در مورد حوادث و فتنههای اخیر و جریانهای ۴۱ سال گذشته به ما بدهد، یعنی مشروطهشناسی باید منجر به انقلابشناسی شود. آسیبشناسی مشروطه میتواند آسیبشناسی انقلاب اسلامی ما را در پی داشته باشد، هرچند چشمانداز و ابعاد انقلاب اسلامی نسبت به مشروطه وسیعتر است و افق امروز از افق مشروطه به مراتب عمیقتر است.
تاریخ مشروطه مؤید آن است که علما، رهبری نهضت و هدایت تودههای مردم را بر عهده گرفتند، اما نفوذیها، بیگانگان، استعمار و دنیای غرب در میان راه، این جریان را منحرف کردند. چیزی که در دوران حیات انقلاب اسلامی با نفوذ برخی عناصر بی آبرو در بیت کسی که در حکم قائم مقام رهبری رسوخ کرده بود، ولی با درایت امام راحل و برکناری منتظری عقیم ماند. اگر حرکت حساب شده و رهبری داهیانه امام (ره) و مقام معظم رهبری در طول این ۴۱ سال نبود، یقیناً سرنوشت امروز انقلاب اسلامی ملت ایران بهتر از مشروطیت ۱۲۸۵ نبود.
یکی از مؤلفههای رهبری الهی امامین انقلاب، تجربه و حافظه تاریخی فعال است و تجربه از جریان مشروطه یکی از مصادیق این مؤلفه است. امامین انقلاب به خاطر تیزبینیشان نسبت به تاریخ متوجه این نکته شدند که باید از مشروطه عبرت بگیرند.
مشروطهخواهان (به استثنای شیخ فضلالله نوری) نسبت به روشنفکران و غرب، خوشبین بودند و زهرِ غرب و غربزده ها را نچشیده بودند. تفاوت در بینش و میزان غربشناسی علمای عصر مشروطه، از عوامل مهم شکست نهضت مشروطه بود. اما امامین انقلاب هم خطر غرب و هم خطر غربزده ها را دیدند و هم به آن ها خوشبین نبوده و نیستند.
مواضع منطقی و هوشمندانه رهبر معظم انقلاب در مقوله نفی مذاکره با امریکا، موضوع برجام نافرجام و... که همین سه روز پیش مجدداً یادآور شدند، یک ریشهاش در همین تجربه مشروطه است. تجربهای که عدم استفاده از آن، باعث شکست نهضت ملی نفت و شخص دکتر مصدق شد. در حقیقت «۶۰ سال است که از ۲۸ مرداد ۳۲ تا امروز در هر موردی که با آمریکایی ها مسئولین این کشور اعتماد کردند، ضربه خوردند. یک روزی مصدق به آمریکایی ها اعتماد کرد، به آن ها تکیه کرد، آن ها را دوست خود فرض کرد، ماجرای ۲۸ مرداد پیش آمد.» (۱۹ /۱۱ /۱۳۹۱)
علاوه بر «تفاوت در بینش و میزان غربشناسی عالمان عصر مشروطه» و «اختلاف در روش ها و تاکتیک ها رهبران آن نهضت»، دو عامل اصلی دیگر منجر به شکست نهضت مشروطه شد، این دو عامل به طور اجمال عبارت است از:
۱- تأثیرگذاری بر روحانیت و مرجعیت
مرحوم شهید مدرس در خاطراتش میگوید: «وقتی در سامرا خدمت میرزای شیرازی رسیدم و ماجرای پیروزی نهضت تنباکو را با محوریت فتوای ایشان برایشان تعریف کردم، آثار نگرانی در چهره ایشان پیدا شد و به فکر فرو رفت و اشکش سرازیر شد. از این حال تعجب کردم؛ چون انتظار داشتم ایشان را با این خبر خوشحال کنم. وقتی دلیل گریهشان را پرسیدم، گفتند: حالا حکومتهای قاهره فهمیدند قدرت اصلی یک ملت و نقطه تحرک شیعیان کجاست. حالا تصمیم می گیرند این نقطه و این مرکز را نابود کنند. نگرانی من از آینده جامعه اسلامی است.»
۲-تحریف واقعیت ها با انتشار اخبار کذب و جهت دار
آخوند منحرفی به نام سیداسدالله خرقانی از فعالان مشروطهخواه بود که طی مأموریتی مخفیانه در نجف مستقر می شود و با نفوذ در جمع اطرافیان نزدیک بزرگ ترین مرجع تقلید مشروطهخواه یعنی مرحوم آخوند خراسانی قرار میگیرد و بهمرورِ زمان مسئول و واسطه رساندن احکام آخوند خراسانی به ایران و دریافت اخبار از آنجا برای ایشان می شود. این تجربه تلخ، نمونهای از همان خطر نفوذی است که امام راحل (ره) در پیام منشور روحانیت اکیداً نسبت به آن هشدار میدهند و همچنین از کلید واژههای پرتکرار رهبر انقلاب در مسئله نفوذ است. اخبار تحریف شده ای که مکرر توسط رسانه های دشمن تولید و توسط عناصر نفوذی و وابسته آن ها در داخل تکرار می شود تا روحیه مردم انقلابی و جریان نخبگی همراه با انقلاب را تضعیف کرده و اگر نتوانستند انقلاب اسلامی را همچون نهضت مشروطیت در ابتدای شکل گیری از مسیر خود منحرف کنند، امروز با گذشت ۴۱ سال از انقلاب اسلامی و نظام برآمده جهت آن را مطابق میل خود تغییر دهند.
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «خط تحریف از مشروطیت تا انقلاب اسلامی» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.