آداب و اعمال شب و روز عید قربان



به گزارش مشرق، شب دهم ذیحجه یکی از شب های پربرکت و از چهار شبی است که شب زنده داری در آن ها مستحب و درهای آسمان در این شب باز است. زیارت حضرت سیدالشهدا (ع) در این شب بسیار سفارش شده و خواندن دعای یا دائم الفضل علی البریة که شب های جمعه هم خوانده می شود، در این شب مستحب است.

مرحوم میرزا جواد ملکی تبریزی برای مراقبت شب عید قربان با ذکر روایتی از امام صادق (ع) می نویسد: حضرت علی (ع) دوست داشت چهار شب در سال خود را فارغ نماید؛ یکی شب اول رجب، دیگری شب نیمه شعبان، شب عید فطر و شب عید قربان. البته ممکن است منظور از فراغت، فراغت برای عبادت در آن با زنده نگه داشتن آن باشد. بلکه به قرینه احادیث مشابه ظاهرا منظور همین است. زنده نگه داشتن آن عبارت از فارغ ساختن نفس، قلب و اعضای بدن در خدمت به خداوند است، به این صورت که دل او در یاد خدا بوده، بدنش مشغول فرمانبرداری و عبادت خدا بوده و در طول شب هیچ چیزی حتی مناجات او را از خداوند غافل ننماید مگر این که مشغول شدن به این مناجات نیز برای خدا و بخاطر او باشد که این مطلب اولین درجه مراقبت است.

وی همچنین روایت دیگری از امام ششم نقل کرده و در اهمیت زیارت امام حسین (ع) در شب عید قربان می نویسد: کسی که امام حسین (ع) را در یکی از سه شب زیارت کند، خداوند گناهان گذشته و آینده او را می آمرزد. راوی پرسید کدام شب ها و امام فرمود شب عید فطر، شب عید قربان و شب نیمه شعبان.

اعمال شب عید قربان

۱- احیاء و شب زنده داری

۲- زیارت حضرت سید الشهداء (ع)

۳- خواندن دعای:

یا دائم الفضل علی البریة یا باسط الیدین بالعطیة یا صاحب المواهب السنیة صل علی محمد و آله خیر الوری سجیة و اغفر لنا یا ذا العلی فی هذه العشیة. ای کسی که جود و بخشش توبه آفریدگان همیشگی است! ای آنکه دو دست سخاوت خود را برای عطا گشوده ای! ای صاحب عطاهای گرانبها! بر محمد و خاندان او، نیکوخوترین مردمان درود فرصت، و ما را ای خدای بلندمرتبه در چنین شبی بیامرز.

این دعا در شب جمعه هم وارد شده است.

اعمال روز عید قربان

۱- غسل. که در این روز سنت مؤکد است و بعضی از علماء واجب دانسته اند. (زادالمعاد، صفحه ۳۱۹)

۲- خواندن نماز عید قربان، همانند نماز عید فطر، اما در این روز مستحب است که بعد از نماز، با گوشت قربانی افطار شود. (زادالمعاد، صفحه ۳۱۹)

نماز عید قربان دو رکعت است: در رکعت اول، بعد از خواندن حمد و سوره، باید پنج تکبیر بگوید، بعد از هر تکبیر یک قنوت بخواند، بعد از قنوت پنجم، تکبیر دیگری بگوید، به رکوع رود، دو سجده بجا آورد، برخیزد و در رکعت دوم چهار تکبیر بگوید، بعد از هر تکبیر قنوت بخواند و تکبیر پنجم را بگوید، به رکوع رود، بعد از رکوع دو سجده کند، تشهد بخواند و نماز را سلام دهد. در روز عید قربان مستحب است که بعد از نماز، با گوشت قربانی افطار شود.

۳- خواندن دعای چهل و هشتم صحیفه سجادیه که اول آن «اللهم هذا یوم مبارک» است. (زادالمعاد، صفحه ۳۱۹)

۴- خواندن دعای چهل و ششم صحیفه سجادیه که اینگونه آغاز می شود: «یا من یرحم من لا یرحمه العباد». (زادالمعاد، صفحه ۳۱۹)

۵- خواندن دعای ندبه. (زادالمعاد، صفحه ۳۲۰)

قربانی کردن که سنت مؤکد است. (زادالمعاد، صفحه ۳۲۰)

و نیز مستحب است هنگام قربانی این دعا را که از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است بخواند:

وجهت وجهی للذی فطر السموات و الارض، حنیفا مسلما و ما أنا

من روی خود را به سوی کسی کردم که آسمان ها و زمین را آفریده; من در ایمان خود خالصم و

من المشرکین، إن صلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب

از مشرکان نیستم. نماز و قربانی و زندگی و مرگم برای خداوندی است که پروردگار

العالمین، لا شریک له، و بذلک أمرت و أنا من المسلمین. اللهم منک

جهانیان است. شریکی برای او نیست. من به این برنامه مأمور شدم و از مسلمانانم. خدایا از تو و

ولک، بسم الله والله اکبر. اللهم تقبل منی. (زاد المعاد، صفحه ۳۲۱)

برای توست. به نام خدا و خداوند بزرگ تر است. خدایا از من قبول فرما.

در روایتی امام صادق (ع) فرمود: امام علی بن الحسین و امام باقر (علیهم السلام) گوشت قربانی را سه قسمت می کردند; یک قسمت آن را به همسایگان می دادند و یک قسمت آن را به نیازمندان و قسمت سوم را برای اهل خانه نگه می داشتند. (اقبال، صفحه ۴۵۱)

خواندن تکبیرات برای کسی که در منا باشد بعد از پانزده نماز که اولش نماز ظهر روز عید است و آخرش نماز صبح روز سیزدهم است. و کسانی که در سایر شهرها هستند نیز بعد از ده نماز از ظهر روز عید تا صبح دوازدهم این تکبیرات را بگویند. تکبیرات بنا بر روایت صحیح در اصول کافی از این قرار است:

الله اکبر الله اکبر لا اله الا الله والله اکبر الله اکبر الله اکبر ولله الحمد الله کبر

خدا بزرگ تر از توصیف است، معبودی جز خدا نیست و خدا بزرگ تر است، و ستایش خاص خدا است

اعلی ما هدانا الله اکبر علی ما رزقنا من بهیمة الانعام

خدا بزرگ تر است بر آنچه ما را راهنمائی کرد خدا بزرگ تر است بر آنچه روزی ما کرد از چهارپایان انعام (شتر و گاو و گوسفند)

والحمدلله علی ما ابلانا. (کافی، جلد ۴، صفحه ۵۱۷، حدیث ۴)

و ستایش خاص خدا است برای آنکه آزمود ما را.

و مستحب است که به مقداری که توانایی است این تکبیرات بعد از نمازها و نوافل تکرار شود. (زادالمعاد، صفحه ۳۲۳)

متن دعای ندبه

دعای ندبه

الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد نبیه و آله و سلم تسلیما.

اللهم لک الحمد علی ما جری به قضاؤک فی أولیائک الذین استخلصتهم لنفسک و دینک إذ اخترت لهم جزیل ما عندک من النعیم المقیم الذی لا زوال له و لا اضمحلال بعد أن شرطت علیهم الزهد فی درجات هذه الدنیا الدنیة و زخرفها و زبرجها فشرطوا لک ذلک و علمت منهم الوفاء به فقبلتهم و قربتهم و قدمت لهم الذکر العلی و الثناء الجلی و أهبطت علیهم ملائکتک و کرمتهم بوحیک و رفدتهم بعلمک

ستایش خاص خدا، پروردگار جهانیان است، و درود و سلام خدا، سلامی کامل، بر سرور ما محمد، پیامبرش و اهل بیت او.

خدایا تو را ستایش، بر آنچه به آن جاری شد قضای تو درباره اولیایت، آنان که تنها برای خود و دینت برگزیدی، آنگاه که برای ایشان اختیار کردی، فراوانی نعمت پابرجایی که نزد توست، نعمتی که تباهی و نابودی ندارد، پس از آنکه بی میل بودن نسبت به رتبه های این دنیای فرومایه، و زیب و زیورش را با آنان شرط نمودی، آنان هم آن شرط را از تو پذیرفتند، و تو هم وفا نمودن به آن را از جانب آنان دانستی، پس قبولشان کردی، و مقرب درگاهشان نمودی، و برای آنان یاد والا، و ثنای روشن پیش آوردی، و فرشتگانت را بر آنها فرو فرستادی، و به وحی ات اکرامشان فرمودی، و به دانشت به آنان عطا کردی،

و جعلتهم الذریعة إلیک و الوسیلة إلی رضوانک فبعض أسکنته جنتک إلی أن أخرجته منها و بعض حملته فی فلکک و نجیته و من آمن معه من الهلکة برحمتک و بعض اتخذته لنفسک خلیلا و سألک لسان صدق فی الآخرین فأجبته و جعلت ذلک علیا و بعض کلمته من شجرة تکلیما و جعلت له من أخیه ردءا و وزیرا و بعض أولدته من غیر أب و آتیته البینات و أیدته بروح القدس و کل شرعت له شریعة

و ایشان را دست آویز به سویت و وسیله به جانب خشنودی ات قرار دادی، پس بعضی را در بهشت جای دادی، تا آنکه از آنجا بیرونش آوردی، و بعضی را در کشتی خود حمل نمودی، و او را و هر که همراه او ایمان آورده بود به رحمتت از هلاک شدن نجات دادی، و بعضی را برای خود دوست صمیمی گرفتی، و از تو درخواست نام نیک، در میان آیندگان کرد، و تو درخواست او را اجابت نمودی، و نامش را بلند آوازه کردی، و با بعضی از میان درخت سخن گفتی، سخن گفتنی خاص، و برای او برادرش را یاور و وزیر قرار دادی، و بعضی را بدون پدر به وجود آوردی، و دلایل آشکار به او عنایت فرمودی و به روح القدس او را تأیید نمودی، و برای همه آنان شریعت مقرر کردی،

و نهجت له منهاجا و تخیرت له أوصیاء مستحفظا بعد مستحفظ [مستحفظا بعد مستحفظ] من مدة إلی مدة إقامة لدینک و حجة علی عبادک و لئلا یزول الحق عن مقره و یغلب الباطل علی أهله و لا [لئلا] یقول أحد لو لا أرسلت إلینا رسولا منذرا و أقمت لنا علما هادیا فنتبع آیاتک من قبل أن نذل و نخزی إلی أن انتهیت بالأمر إلی حبیبک و نجیبک محمد صلی الله علیه و آله،

و راه را روشن و واضح ساختی، و جانشینانی اختیار کردی، نگهبانی پس از نگهبان، از زمانی تا زمانی دیگر، برای برپا داشتن دینت، و حجتی بر بندگانت، برای اینکه حق از جایگاهش برداشته نشود، و باطل بر اهل حق پیروز نگردد، و احدی نگوید چه می شد اگر برای ما پیامبری بیم دهنده می فرستادی، و پرچم هدایت برای ما برپا می نمودی تا بر این اساس از آیاتت پیروی می کردیم، پیش از آنکه خوار و رسوا شویم، تا اینکه مقام رسالت و هدایت را به حبیب و برگزیده ات محمد (درود خدا بر او و خاندانش) رساندی،

فکان کما انتجبته سید من خلقته و صفوة من اصطفیته و أفضل من اجتبیته و أکرم من اعتمدته قدمته علی أنبیائک و بعثته إلی الثقلین من عبادک و أوطأته مشارقک و مغاربک و سخرت له البراق و عرجت بروحه [به] إلی سمائک و أودعته علم ما کان و ما یکون إلی انقضاء خلقک ثم نصرته بالرعب و حففته بجبرئیل و میکائیل و المسومین من ملائکتک و وعدته أن تظهر دینه علی الدین کله و لو کره المشرکون و ذلک بعد أن بوأته مبوأ صدق من أهله

پس بود همانگونه که او را برگزیدی، سرور مخلوقاتت، و برگزیده برگزیدگانت، و برترین انتخاب شدگانت، و گرامی ترین معتمدانت، او را بر پیامبرانت مقدم نمودی، و بر جن و انس از بندگانت برانگیختی و مشرق ها و مغرب هایت را زیر پایش گذاردی، و براق را برایش مسخر ساختی، و آن شخصیت بزرگ را به آسمانت بالا بردی، و دانش آنچه بوده، و خواهد بود تا سپری شدن آفرینشت به او سپردی، سپس او را با فرو انداختن هراس در دل دشمن یاری دادی، و او را به جبرائیل و میکائیل و نشان داران از فرشتگانت احاطه کردی، و به او وعده دادی که دینش را بر همه دین ها پیروز گردانی گرچه مشرکان را خوش نیاید، و این کار پس از آن بود که در جایگاه راستی از اهلش جایش دادی،

و جعلت له و لهم أول بیت وضع للناس، للذی ببکة مبارکا و هدی للعالمین فیه آیات بینات مقام إبراهیم و من دخله کان آمنا و قلت إنما یرید الله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهرکم تطهیرا ثم جعلت أجر محمد صلواتک علیه و آله مودتهم فی کتابک فقلت قل لا أسئلکم علیه أجرا إلا المودة فی القربی و قلت ما سألتکم من أجر فهو لکم و قلت ما أسئلکم علیه من أجر إلا من شاء أن یتخذ إلی ربه سبیلا

و قرار دادی برای او و ایشان نخستین خانه ای که برای مردم بنا شد، که در مکه است، خانه بابرکت، و مایه راهنمایی برای جهانیان، در آن خانه نشانه های آشکاری است، مقام ابراهیم، و هرکه وارد آن شد، در امان بود، و در حق آنان فرمودی: جز این نیست که خدا اراده فرموده، پلیدی را از شما خانواده ببرد، و شما را پاک گرداند، پاک کردنی شایسته، سپس پاداش محمد را در قرآنت مودت اهل بیت او قرار دادی، و فرمودی بگو من از شما برای رسالت پاداشی جز مودت نزدیکانم نمی خواهم، و فرمودی: آنچه به عنوان پاداش از شما خواستم، آن هم به سود شماست، و فرمودی: من از شما برای رسالت، پاداشی نمی خواهم جز کسی که بخواهد راهی به جانب پروردگارش بگیرد،

فکانوا هم السبیل إلیک، و المسلک إلی رضوانک فلما انقضت أیامه أقام ولیه علی بن أبی طالب صلواتک علیهما و آلهما هادیا إذ کان هو المنذر و لکل قوم هاد فقال و الملأ أمامه من کنت مولاه فعلی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله و قال من کنت أنا نبیه فعلی أمیره و قال أنا و علی من شجرة واحدة و سائر الناس من شجر شتی و أحله محل هارون من موسی فقال له أنت منی بمنزلة هارون من موسی إلا أنه لا نبی بعدی و زوجه ابنته سیدة نساء العالمین و أحل له من مسجده ما حل له و سد الأبواب إلا بابه ثم أودعه علمه و حکمته فقال:

پس آنان راه به سوی تو بودند، و راه به حریم خشنودی ات، آنگاه که روزگار آن حضرت سپری شد، نماینده اش علی بن ابیطالب (درود تو بر آن دو و خاندانشان باد) را، برای راهنمایی برگماشت، چرا که او بیم دهنده، و برای هر قومی راهنما بود، پس درحالی که انبوهی از مردم در برابرش بودند فرمود: هرکه من سرپرست او بودم، پس علی سرپرست اوست، خدایا دوست بدار کسی که علی را دوست دارد، و دشمن بدار کسی را که دشمن علی است، و یاری کن هرکه او را یاری کند، و خوار کن هرکه او را وا گذارد، و فرمود: هر که من پیامبرش بودم، پس علی فرمانروای اوست، و فرمود: من و علی از یک درخت هستیم، و سایر مردم از درختهای گوناگونند، و جایگاه او را نسبت به خود همچون جایگاه هارون به موسی قرار داد، و به او فرمود: تو نسبت به من به منزله هارون نسبت به موسایی، جز اینکه پس از من پیامبری نیست، و دخترش سرور بانوان جهانیان را به همسری او در آورد، و از مسجدش برای او حلال کرد، آنچه را برای خودش حلال بود، و همه درهایی را که به مسجد باز می شد بست مگر در خانه او را، آنگاه علم و حکمتش را به او سپرد، و فرمود:

أنا مدینة العلم و علی بابها فمن أراد المدینة و الحکمة فلیأتها من بابها ثم قال أنت أخی و وصیی و وارثی لحمک من لحمی و دمک من دمی و سلمک سلمی و حربک حربی و الإیمان مخالط لحمک و دمک کما خالط لحمی و دمی و أنت غدا علی الحوض خلیفتی و أنت تقضی دینی و تنجز عداتی و شیعتک علی منابر من نور مبیضة وجوههم حولی فی الجنة و هم جیرانی و لو لا أنت یا علی لم یعرف المؤمنون بعدی و کان بعده هدی من الضلال و نورا من العمی و حبل الله المتین و صراطه المستقیم،

من شهر علمم و علی در آن شهر است، پس هر که اراده شهر علم و حکمت کند، باید از در آن وارد شود، سپس فرمود: تو برادر و جانشین و وارث منی، گوشتت از گوشت من، و خونت از خون من، و آشتی با تو، آشتی با من، و جنگ با تو، جنگ با من است، و ایمان با گوشت و خونت آمیخته شده، چنان که با گوشت و خون من درآمیخته و تو فردای قیامت کنار حوض کوثر جانشین منی، و تو قرضم را می پردازی، و به وعده های من وفا می کنی، و شیعیان تو بر منبرهایی از نورند، درحالی که رویشان سپید، و در بهشت پیرامون من، و همسایگان منند، و اگر توای علی نبودی، اهل ایمان پس از من شناخته نمی شدند، و آن حضرت پس از پیامبر، مایه هدایت از گمراهی، و نور از نابینایی و ریسمان استوار خدا و راه راست او بود،

لا یسبق بقرابة فی رحم و لا بسابقة فی دین و لا یلحق فی منقبة من مناقبه یحذو حذو الرسول صلی الله علیهما و آلهما و یقاتل علی التأویل و لا تأخذه فی الله لومة لائم قد وتر فیه صنادید العرب و قتل أبطالهم و ناوش ذؤبانهم فأودع قلوبهم أحقادا بدریة و خیبریة و حنینیة و غیرهن فأضبت علی عداوته و أکبت علی منابذته حتی قتل الناکثین و القاسطین و المارقین و لما قضی نحبه و قتله أشقی الآخرین یتبع أشقی الأولین لم یمتثل أمر رسول الله صلی الله علیه و آله فی الهادین بعد الهادین و الأمة مصرة علی مقته مجتمعة علی قطیعة رحمه و إقصاء ولده إلا القلیل ممن وفی لرعایة الحق فیهم،

با نزدیکی اش در خویشاوندی به رسول خدا، کسی بر او پیشی نگرفت، و همچنین با سابقه اش در دین، کسی بر او مقدم نبود، و در فضیلتی از فضائل هیچکس به او نرسید، کار پیامبر (درود خدا بر او و خاندانش) را پی گرفت، و براساس تأویل قرآن جنگ می کرد، و درباره خدا سرزنش هیچ سرزنش کننده ای را به خود نمی گرفت، خون شجاعان عرب را، در راه خدا به زمین ریخت، و دلاورانشان را از دم تیغ گذراند و با گرگانشان در افتاد، پس به دل هایشان کینه سپرد، کینه جنگ بدر و خیبر و حنین و غیر آنها را، پس دشمنی او را در نهاد خود جا دادند و به جنگ با او رو آوردند، تا پیمان شکنان و جفا پیشگان و خارج شدگان از دایره دین را کشت، و هنگامی که درگذشت و او را بدبخت ترین پسینیان، که از بدبخت ترین پیشینیان تبعیت کرد، به قتل رساند، دستور رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش) در باره هدایت کنندگان، از پس هدایت کنندگان [امامان بعد از پیامبر] اطاعت نشد، و امت بر دشمنی نسبت به آن حضرت پافشاری کردند، و برای قطع رحم او، و تبعید فرزندانش گرد آمدند، مگر اندکی از کسانی که برای رعایت حق درباره ایشان به پیمان پیامبر وفا کردند

فقتل من قتل و سبی من سبی و أقصی من أقصی و جری القضاء لهم بما یرجی له حسن المثوبة إذ کانت الأرض لله یورثها من یشاء من عباده و العاقبة للمتقین و سبحان ربنا إن کان وعد ربنا لمفعولا و لن یخلف الله وعده و هو العزیز الحکیم فعلی الأطائب من أهل بیت محمد و علی صلی الله علیهما و آلهما فلیبک الباکون و إیاهم فلیندب النادبون و لمثلهم فلتذرف الدموع و لیصرخ الصارخون و یضج الضاجون و یعج العاجون أین الحسن أین الحسین أین أبناء الحسین صالح بعد صالح و صادق بعد صادق أین السبیل بعد السبیل،

پس کشته شد آنکه کشته شد، و اسیر گشت آنکه اسیر گشت، و تبعید شد آنکه تبعید شد، و قضا بر آنان جاری شد به آنچه که بر آن امید پاداش نیک می رود، زیرا زمین از خداست، آن را به هرکه از بندگانش بخواهد به ارث می دهد، و سرانجام از آن پرهیزگاران است و منزه است پروردگار ما که به یقین وعده پروردگارمان انجام شدنی است، و خدا هرگز از وعده خویش تخلف نمی کند و او نیرومند حکیم است، پس بر پاکیزگان از اهل بیت محمد و علی (درود خدا بر ایشان و خاندانشان)، باید گریه کنندگان بگریند، و زاری کنندگان بر ایشان زاری کنند، و برای مانند آنان باید اشک ها روان شود، و فریادکنندگان فریاد زنند، و شیون کنندگان شیون کنند، و خروشندگان بخروشند، حسن کجاست؟ حسین کجاست؟ فرزندان حسین کجایند؟ شایسته ای پس از شایسته دیگر، راستگویی پس از راستگویی دیگر، راه از پس راه کجاست؟

أین الخیرة بعد الخیرة أین الشموس الطالعة أین الأقمار المنیرة أین الأنجم الزاهرة أین أعلام الدین و قواعد العلم أین بقیة الله التی لا تخلو من العترة الهادیة أین المعد لقطع دابر الظلمة أین المنتظر لإقامة الأمت و العوج أین المرتجی لإزالة الجور و العدوان أین المدخر لتجدید الفرائض و السنن أین المتخیر [المتخذ] لإعادة الملة و الشریعة أین المؤمل لإحیاء الکتاب و حدوده أین محیی معالم الدین و أهله أین قاصم شوکة المعتدین أین هادم أبنیة الشرک و النفاق أین مبید أهل الفسوق و العصیان و الطغیان أین حاصد فروع الغی و الشقاق،

کجاست بهترین برگزیده بعد از بهترین برگزیده؟ کجایند خورشیدهای تابان، کجایند ماههای نورافشان، کجایند ستارگان فروزان، کجایند پرچم های دین، و پایه های دانش، کجاست آن باقیمانده خدا که از عترت هدایتگر خالی نشود، کجاست آن مهیا گشته برای ریشه کن کردن ستمکاران، کجاست آنکه برای راست نمودن انحراف و کجی به انتظار اویند، کجاست آن امید شده برای از بین بردن ستم و دشمنی، کجاست آن ذخیره برای تجدید فریضه ها و سنتها، کجاست آن برگزیده برای بازگرداندن دین و شریعت، کجاست آن آرزو شده برای زنده کردن قرآن و حدود آن، کجاست احیاگر نشانه های دین و اهل دین، کجاست درهم شکننده شوکت متجاوزان، کجاست ویران کننده بناهای شرک و دورویی، کجاست نابودکننده اهل فسق و عصیان و طغیان، کجاست دروکننده شاخه های گمراهی و شکاف اندازی،

أین طامس آثار الزیغ و الأهواء أین قاطع حبائل الکذب و الافتراء أین مبید العتاة و المردة أین مستأصل أهل العناد و التضلیل و الإلحاد أین معز الأولیاء و مذل الأعداء أین جامع الکلمة [الکلم] علی التقوی أین باب الله الذی منه یؤتی أین وجه الله الذی إلیه یتوجه الأولیاء أین السبب المتصل بین الأرض و السماء أین صاحب یوم الفتح و ناشر رایة الهدی أین مؤلف شمل الصلاح و الرضا،

کجاست محوکننده آثار انحراف و هواهای نفسانی، کجاست قطع کننده دام های دروغ و بهتان، کجاست نابودکننده سرکشان و سرپیچی کنندگان، کجاست ریشه کن کننده اهل لجاجت و گمراهی و بی دینی، کجاست عزت بخش دوستان، و خوارکننده دشمنان، کجاست گردآورنده سخن بر پایه تقوا، کجاست در راه خدا که از آن آمده شود، کجاست جلوه خدا، که دوستان به سویش روی آورند، کجاست آن وسیله پیوند بین زمین و آسمان، کجاست صاحب روز پیروزی، و گسترنده پرچم هدایت، کجاست گردآورنده پراکندگی صلاح و رضا،

أین الطالب بذحول الأنبیاء و أبناء الأنبیاء أین الطالب بدم المقتول بکربلاء أین المنصور علی من اعتدی علیه و افتری أین المضطر الذی یجاب إذا دعا أین صدر الخلائق [الخلائف] ذو البر و التقوی أین ابن النبی المصطفی و ابن علی المرتضی و ابن خدیجة الغراء و ابن فاطمة الکبری بأبی أنت و أمی و نفسی لک الوقاء و الحمی یا ابن السادة المقربین یا ابن النجباء الأکرمین یا ابن الهداة المهدیین [المهتدین] یا ابن الخیرة المهذبین یا ابن الغطارفة الأنجبین یا ابن الأطائب المطهرین [المستظهرین] یا ابن الخضارمة المنتجبین یا ابن القماقمة الأکرمین یا ابن البدور المنیرة یا ابن السرج المضیئة یا ابن الشهب الثاقبة یا ابن الأنجم الزاهرة،

کجاست خواهنده خون پیامبران و فرزندان پیامبران، کجاست خواهنده خون کشته در کربلا، کجاست آن پیروز شده بر هر که به او ستم کرد و بهتان زد، کجاست آن مضطری که اجابت شود هنگامی که دعا کند، کجاست سرسلسله مخلوقات، دارای نیکی و تقوا، کجاست فرزند پیامبر برگزیده، و فرزند علی مرتضی، و فرزند خدیجه روشن جبین، و فرزند فاطمه کبری؟، پدر و مادر و جانم فدایت شود، برایت سپر و حصار باشم، ای فرزند سروران مقرب، ای فرزند نجیبان گرامی، ای فرزند راهنمایان راه یافته، ای فرزند برگزیدگان پاکیزه، ای فرزند بزرگواران نجیب، ای فرزند پاکان پاکیزه، ای فرزند بزرگواران برگزیده، ای فرزند دریاهای بی کران بخشش گرامی تر، ای فرزند ماههای نورافشان، ای فرزند چراغ های تابان، ای فرزند ستارگان فروزان، ای فرزند اختران درخشان،

یا ابن السبل الواضحة یا ابن الأعلام اللائحة یا ابن العلوم الکاملة یا ابن السنن المشهورة یا ابن المعالم المأثورة یا ابن المعجزات الموجودة یا ابن الدلائل المشهودة یا ابن الصراط المستقیم یا ابن النبإ العظیم یا ابن من هو فی أم الکتاب لدی الله علی حکیم یا ابن الآیات و البینات یا ابن الدلائل الظاهرات یا ابن البراهین الواضحات الباهرات یا ابن الحجج البالغات یا ابن النعم السابغات یا ابن طه و المحکمات،

ای فرزند راههای روشن، ای فرزند نشانه های آشکار، ای فرزند دانشهای کامل، ای فرزند آیینهای مشهور، ای فرزند نشانه های حفظ شده، ای معجزات موجود، ای فرزند دلیل های محسوس، ای فرزند راه مستقیم، ای فرزند خبر بزرگ، ای فرزند کسی که در ام الکتاب، نزد خدا، والا و حکیم است، ای فرزند آیات و نشانه ها، ای فرزند دلیل های آشکار، ای فرزند برهان های نمایان، ای فرزند حجتهای رسا، ای فرزند نعمتهای کامل، ای فرزند طه و آیات محکم،

یا ابن یس و الذاریات یا ابن الطور و العادیات یا ابن من دنا فتدلی فکان قاب قوسین أو أدنی دنوا و اقترابا من العلی الأعلی لیت شعری أین استقرت بک النوی بل أی أرض تقلک أو ثری أ برضوی أو غیرها أم ذی طوی عزیز علی أن أری الخلق و لا تری و لا أسمع لک حسیسا و لا نجوی عزیز علی أن تحیط بک دونی البلوی و لا ینالک منی ضجیج و لا شکوی بنفسی أنت من مغیب لم یخل منا بنفسی أنت من نازح ما نزح عنا بنفسی أنت أمنیة شائق یتمنی من مؤمن و مؤمنة ذکرا فحنا بنفسی أنت من عقید عز لا یسامی،

ای فرزند یس و ذاریات، ای فرزند طور و عادیات، ای فرزند کسی که نزدیک شد، آنگاه درآویخت، تا آنکه در دسترسی و نزدیکی به خدای علی اعلی، به فاصله دو کمان یا کمتر بود، ای کاش می دانستم خانه ات در کجا قرار گرفته، بلکه می دانستم کدام زمین تو را برداشته، یا چه خاکی؟ آیا در کوه رضوایی یا در غیر آن، یا در زمین ذی طوایی؟ بر من سخت است که مردم را می بی نم، ولی تو دیده نمی شوی، و از تو نمی شنوم صدای محسوسی و نه رازونیازی، بر من سخت است که تو را بدون من گرفتاری فرا گیرد، و از من به تو فریاد و شکایتی نرسد، جانم فدایت، تو پنهان شده ای هستی که از میان ما بیرون نیستی، جانم فدایت، تو دوری هستی که از ما دور نیست، جانم فدایت، تو آرزوی هر مشتاقی که آرزو کند، از مردان و زنان مؤمن که تو را یاد کرده، از فراقت ناله کنند، جانم فدایت، تو قرین عزتی، که کسی بر او برتری نگیرد،

بنفسی أنت من أثیل مجد لا یجاری بنفسی أنت من تلاد نعم لا تضاهی بنفسی أنت من نصیف شرف لا یساوی إلی متی أحار فیک یا مولای و إلی متی و أی خطاب أصف فیک و أی نجوی عزیز علی أن أجاب دونک و أناغی عزیز علی أن أبکیک و یخذلک الوری عزیز علی أن یجری علیک دونهم ما جری هل من معین فأطیل معه العویل و البکاء هل من جزوع فأساعد جزعه إذا خلا هل قذیت عین فساعدتها عینی علی القذی،

جانم فدایت، تو درخت ریشه دار مجدی که هم طرازی نپذیرد، جانم فدایت، تو نعمت دیرینه ای که او را مانندی نیست، جانم فدایت، تو قرین شرفی که وی را برابری نیست، تا چه زمانی نسبت به تو سرگردان باشم، ای مولایم، و تا چه زمان، و با کدام بیان، تو را وصف کنم، و با چه رازو نیازی؟، بر من سخت است که از سوی غیر تو پاسخ داده شوم، و سخن مسرت بخش بشنوم، بر من سخت است که برای تو گریه کنم، ولی مردم تو را وا گذارند، بر من سخت است، که بر تو بگذرد و نه بر دیگران آنچه گذشت، آیا کمک کننده ای هست که فریاد و گریه را در کنارش طولانی کنم؟ آیا بی تابی هست که او را در بی تابی اش، هنگامی که خلوت کند یاری رسانم؟ آیا چشمی هست که خار فراق در آنجا گرفته، پس چشم من او را بر آن خار خلیدگی مساعدت کند؟

هل إلیک یا ابن أحمد سبیل فتلقی هل یتصل یومنا منک بعدة فنحظی متی نرد مناهلک الرویة فنروی متی ننتقع من عذب مائک فقد طال الصدی متی نغادیک و نراوحک فنقر عینا متی ترانا نراک و قد نشرت لواء النصر تری أ ترانا نحف بک و أنت تؤم الملأ و قد ملأت الأرض عدلا و أذقت أعداءک هوانا و عقابا و أبرت العتاة و جحدة الحق و قطعت دابر المتکبرین و اجتثثت أصول الظالمین، و نحن نقول الحمد لله رب العالمین

آیا به جانب توای پسر احمد راهی هست، تا ملاقات شوی، آیا روز ما به تو با وعده ای در می پیوندد تا بهره مند گردیم، چه زمان به چشمه های پر آبت وارد می شویم، تا سیراب گردیم، چه زمان از آب وصل خشگوارت بهره مند می شویم؟ که تشنگی ما طولانی شد، چه زمان با تو صبح و شام می کنیم، تا دیده از این کار روشن کنیم، چه زمان ما را می بینی، و ما تو را می بینیم، درحالی که پرچم پیروزی را گسترده ای، آیا آن روز در می رسد که ما را ببینی که تو را احاطه کنیم، و تو جامعه جهانی را پیشوا می شوی درحالی که زمین را از عدالت انباشتی، و دشمنانت را خواری و کیفر چشانده ای، و متکبران و منکران حق را نابود کرده ای و ریشه سرکشان را قطع نموده ای، و بیخ و بن ستمکاران را برکنده ای، تا ما بگوییم: ستایش خاص خدا، پروردگار جهانیان است.

اللهم أنت کشاف الکرب و البلوی و إلیک أستعدی فعندک العدوی و أنت رب الآخرة و الدنیا [الأولی] فأغث یا غیاث المستغیثین عبیدک المبتلی و أره سیده یا شدید القوی و أزل عنه به الأسی و الجوی و برد غلیله یا من علی العرش استوی و من إلیه الرجعی و المنتهی اللهم و نحن عبیدک التائقون [الشائقون] إلی ولیک المذکر بک و بنبیک خلقته لنا عصمة و ملاذا و أقمته لنا قواما و معاذا و جعلته للمؤمنین منا إماما فبلغه منا تحیة و سلاما،

خدایا تو برطرف کننده سختی ها و حوادث ناگواری، از تو یاری می طلبم، که یاری و کمک تنها نزد توست، و تو پروردگار آخرت و دنیایی، پس ای فریادرس درماندگان، به فریاد بنده کوچک گرفتارت برس، و سرورش را به او نشان بده، ای صاحب نیروهای شگرف، و به دیدار سرورش، اندوه و سوز دل را از او بزدای، و آتش تشنگی اش را خاموش کن، ای که بر عرش چیره ای، و بازگشت و سرانجام به سوی اوست، خدایا، ما بندگان به شدت مشتاق به سوی ولی تو هستیم، آنکه مردم را به یاد تو و پیامبرت اندازد، و تو او را برای ما نگهبان و پناهگاه آفریدی، و او را قوام و امان ما قرار دادی، و او را پیشوای اهل ایمان از ما گرداندی، از جانب ما به او تحیت و سلام برسان،

و زدنا بذلک یا رب إکراما و اجعل مستقره لنا مستقرا و مقاما و أتمم نعمتک بتقدیمک إیاه أمامنا حتی توردنا جنانک و مرافقة الشهداء من خلصائک اللهم صل علی محمد و آل محمد و صل علی محمد جده رسولک السید الأکبر و علی علی أبیه السید الأصغر و جدته الصدیقة الکبری فاطمة بنت محمد و علی من اصطفیت من آبائه البررة و علیه أفضل و أکمل و أتم و أدوم و أکثر و أوفر ما صلیت علی أحد من أصفیائک و خیرتک من خلقک،

و به این وسیله اکرام بر ما را ای پروردگار بیفزا، و جایگاه او را، جایگاه و اقامتگاه ما قرار ده، و نعمتت را با پیش انداختن او در پیش روی ما کامل گردان، تا ما را وارد بهشت هایت نماید، و به همنشینی شهیدان از بندگان خالصت نائل نماید.

خدایا بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و درود فرست بر محمد جد او و رسولت، آن سرور بزرگ تر، و بر پدرش آن سرور پس از پیامبر و بر جده اش صدیقه کبری، فاطمه دختر محمد، و بر کسانی که برگزیدی، از پدران نیکوکارش و بر خودش، برترین و کامل ترین و تمام ترین و بادوام ترین و بیشترین و فراوان ترین درودی که بر یکی از برگزیدگانت و انتخاب شدگانت از میان آفریدگانت فرستادی،

و صل علیه صلاة لا غایة لعددها و لا نهایة لمددها و لا نفاد لأمدها اللهم و أقم به الحق و أدحض به الباطل و أدل به أولیاءک و أذلل به أعداءک و صل اللهم بیننا و بینه وصلة تؤدی إلی مرافقة سلفه و اجعلنا ممن یأخذ بحجزتهم و یمکث فی ظلهم و أعنا علی تأدیة حقوقه إلیه و الاجتهاد فی طاعته و اجتناب معصیته و امنن علینا برضاه و هب لنا رأفته و رحمته و دعاءه و خیره ما ننال به سعة من رحمتک و فوزا عندک و اجعل صلاتنا به مقبولة و ذنوبنا به مغفورة، و دعاءنا به مستجابا

و بر او صلوات فرست، صلواتی که پایانی برای عددش، و نهایتی برای مدتش، و به آخر رسیدنی برای زمانش نباشد، خدایا حق را به وسیله او برپا دار، و باطل را به او نابود کن، و دوستانت را به سبب آن جناب به دولت برسان، و دشمنانت را به دست او خوار گردان، و پیوند ده خدایا بین ما و او، پیوندی که ما را به رفاقت گذشتگان او برساند، و ما را از آنانی قرار ده که به دامان عنایتشان چنگ زنند و در سایه لطفشان اقامت کنند، و ما را بر پرداخت حقوقش، و کوشش در فرمانبرداری اش، و دوری از نافرمانی اش کمک کن، و بر ما به خشنودی اش منت نه، و رأفت و رحمت و دعای خیر آن حضرت را به ما ببخش، تا حدی که به سبب آن به رحمت گسترده ات، و رستگاری در پیشگاهت برسیم، خدایا به وسیله او نمازمان را پذیرفته، و گناهانمان را آمرزیده و دعاهایمان را مستجاب گردان،

و اجعل أرزاقنا به مبسوطة و همومنا به مکفیة و حوائجنا به مقضیة و أقبل إلینا بوجهک الکریم و اقبل تقربنا إلیک و انظر إلینا نظرة رحیمة نستکمل بها الکرامة عندک ثم لا تصرفها عنا بجودک و اسقنا من حوض جده صلی الله علیه و آله بکأسه و بیده ریا رویا هنیئا سائغا لا ظمأ بعده یا أرحم الراحمین

خدایا روزی هایمان را به سبب او گسترده، و اندوهمان را برطرف شده، و حاجتهایمان را برآورده فرما، و به جانب ما به جلوه کریمت روی آور، و تقربمان را به سویت بپذیر، و به ما نظر کن نظری مهربانانه که کرامت را نزد تو، به وسیله آن نظر به کمال برسانیم، و آن نظر مهربانانه را به حق جودت از ما مگردان، و از حوض جدش (صلوات خدا بر او و خاندانش) با جام او و به دست او، سیرابمان کن، سیراب شدنی کامل، و گوارا و خوش، که پس از آن تشنگی نباشد، ای مهربان ترین مهربانان

پرسش و پاسخ در آداب و اعمال شب و روز عید قربان

گفتگو با هوش مصنوعی