نمایش «برگشتن» روایتی از برگشتن به خود

مسئله دیگری در «برگشتن» به آن بر می خوریم مادران شهدایی است که گویی تمام زندگی شان از یک زمانی به بعد جلو نرفته و تنها غبار پیری و فرسایش خانه هایشان است که لاجرم در گذرگاه زمان قرار گرفته و آنان همچنان منتظر پسرانشان هستند و همچنان همه جوانان پسران آنان و البته آه وافسوس همیشگی که اگر پسرم بود چه ها که نمی کرد برایم.
اما اصلی ترین اتفاقی که «برگشتن» به مخاطبانش القا می کند برگشتن است، در صحنه پایانی فرزند مفقودالاثر خانواده در جایی تفحص می شود که قرار بوده همان پروژه بزرگ ساخته شود و همه این ها در کنار صحنه هایی است که در طول نمایش به مخاطب تلنگر برگشتن از مسیر است که به اشتباه طی سالیان در زندگی شخصی، اجتماعی و ملی رفته است.
استاد اخلاق مرحوم آیت الله عظمی حاج آقا مجتبی تهرانی در جلسه ای در رابطه با برگشتن فرمودند: « در آیات و روایات داریم که انسان باید از فرصت هایی که به دستش می آید کمال استفاده را بکند و فرصت را از دست ندهد. از امام علی (علیه السلام) روایات متعدد و تعبیرات مختلفی نقل شده است. در یکی از آن ها حضرت فرمود: «إن الفرص تمر مر السحاب فانتهزوها»؛ فرصت ها سریع می گذرد؛ مثل ابر. فرصت ها را غنیمت بشمارید. «إذا أمکنت فی أبواب الخیر»؛ آنجایی که این فرصت ها برای شما درب های خیر را باز می کند؛ میدان را باز می کند تا شما به خیر دست پیدا کنید، «و إلا عادت ندما»؛ اگر از این فرصت ها استفاده نکردید، بازگشت می کنند و از دست می روند. درحالی که شما جز پشیمانی چیز دیگری عایدتان نخواهد شد؛ یعنی تأسف می خورید برای این فرصتی که پیش آمد و می توانستید از آن بهره گیری کنید، ولی بهره نگرفتید.»
ایشان در تأکید کردند: « یکی از انواع این فرصت ها که در آثار اسلامی داریم، مسئلهٔ فرصت زمانی است.» مسافر آستانه هم در «برگشتن» دقیقا به همین مسئله پرداخته است که برای زمان فرصت ها برای بازگشت خیلی زود می گذرند اما همچنان راهی است و گاهی این شهدا هستند که ما را برای آغازی دوباره به خود می آورند و همان طور که در خلاصه کوتاه نمایش آمده است: برگشتن یا برنگشتن، ساختن یا نساختن، رفتن یا ماندن، مرز تقابل این دو،دغدغه ی شهری است که با خود در تضاد است.
از نمایش تازه مسافرآستانه اگر گذر کنیم، شخص خود اوست که طی بیش از ۳۰ سال فعالیت مستمر هنری و مدیریتی اش همواره پایبندی های خاص خود را داشته است و شاید بیش از همه آن کسانی که قدم در راه مدیریت متعهد انقلابی و هنر انقلابی گذاشته اند ثابت قدم بوده است و چه بسا بیش از همه آن ها فرصت تغییر در روند کاری اش داشته، اما درست در نقطه آرمانی و اعتقادی خود ایستاده است و ثابت کرده اگر مبانی فکری او در خطر باشد ایستادگی می کند. حسین مسافر آستانه از نمونه ای بارز از دلسوز تئاتر در جمهوری اسلامی ایران است که نامش برای همیشه ماندگار خواهد ماند. او تئاتر دینی و انقلابی را برای تطهیر و پیش روی در مدیریت کار نمی کند که اگر چنین بود اکنون باید در فیلم های هالیوودی را در قالب تئاتر اجرا می کرد.
انتهای پیام/
اما اصلی ترین اتفاقی که «برگشتن» به مخاطبانش القا می کند برگشتن است، در صحنه پایانی فرزند مفقودالاثر خانواده در جایی تفحص می شود که قرار بوده همان پروژه بزرگ ساخته شود و همه این ها در کنار صحنه هایی است که در طول نمایش به مخاطب تلنگر برگشتن از مسیر است که به اشتباه طی سالیان در زندگی شخصی، اجتماعی و ملی رفته است.
استاد اخلاق مرحوم آیت الله عظمی حاج آقا مجتبی تهرانی در جلسه ای در رابطه با برگشتن فرمودند: « در آیات و روایات داریم که انسان باید از فرصت هایی که به دستش می آید کمال استفاده را بکند و فرصت را از دست ندهد. از امام علی (علیه السلام) روایات متعدد و تعبیرات مختلفی نقل شده است. در یکی از آن ها حضرت فرمود: «إن الفرص تمر مر السحاب فانتهزوها»؛ فرصت ها سریع می گذرد؛ مثل ابر. فرصت ها را غنیمت بشمارید. «إذا أمکنت فی أبواب الخیر»؛ آنجایی که این فرصت ها برای شما درب های خیر را باز می کند؛ میدان را باز می کند تا شما به خیر دست پیدا کنید، «و إلا عادت ندما»؛ اگر از این فرصت ها استفاده نکردید، بازگشت می کنند و از دست می روند. درحالی که شما جز پشیمانی چیز دیگری عایدتان نخواهد شد؛ یعنی تأسف می خورید برای این فرصتی که پیش آمد و می توانستید از آن بهره گیری کنید، ولی بهره نگرفتید.»
ایشان در تأکید کردند: « یکی از انواع این فرصت ها که در آثار اسلامی داریم، مسئلهٔ فرصت زمانی است.» مسافر آستانه هم در «برگشتن» دقیقا به همین مسئله پرداخته است که برای زمان فرصت ها برای بازگشت خیلی زود می گذرند اما همچنان راهی است و گاهی این شهدا هستند که ما را برای آغازی دوباره به خود می آورند و همان طور که در خلاصه کوتاه نمایش آمده است: برگشتن یا برنگشتن، ساختن یا نساختن، رفتن یا ماندن، مرز تقابل این دو،دغدغه ی شهری است که با خود در تضاد است.
از نمایش تازه مسافرآستانه اگر گذر کنیم، شخص خود اوست که طی بیش از ۳۰ سال فعالیت مستمر هنری و مدیریتی اش همواره پایبندی های خاص خود را داشته است و شاید بیش از همه آن کسانی که قدم در راه مدیریت متعهد انقلابی و هنر انقلابی گذاشته اند ثابت قدم بوده است و چه بسا بیش از همه آن ها فرصت تغییر در روند کاری اش داشته، اما درست در نقطه آرمانی و اعتقادی خود ایستاده است و ثابت کرده اگر مبانی فکری او در خطر باشد ایستادگی می کند. حسین مسافر آستانه از نمونه ای بارز از دلسوز تئاتر در جمهوری اسلامی ایران است که نامش برای همیشه ماندگار خواهد ماند. او تئاتر دینی و انقلابی را برای تطهیر و پیش روی در مدیریت کار نمی کند که اگر چنین بود اکنون باید در فیلم های هالیوودی را در قالب تئاتر اجرا می کرد.
انتهای پیام/
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «نمایش «برگشتن» روایتی از برگشتن به خود» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.