آیت الله سید عبدالحسین لاری چگونه با اقدامات میسیونری و یهود مبارزه کرد؟

به گزارش خبرگزاری تسنیم از شیراز، آیت الله سید عبدالحسین لاری با انتشار رساله سیاسی «آیات الظالمین» در سال ۱۳۱۴ هجری، موضع خود را در قبال رژیم قاجار مشخص نمود. محتوای این رساله، بیانیه ای تند علیه مظالم و حکومت های محلی است و می توان دریافت که او، در اجرای احکام فقهی خود، حاضر به انجام هرگونه اقدام خطرناکی بود. ثبات قدم و سخت کوشی او در مبارزه علیه ظلم، بر همگان، روشن شده بود. حاج علی اکبر فال اسیری، روحانی مشهور و سردمدار جنبش تنباکو در فارس، گفته است: «من فکر می کردم که خودم تندرو هستم، اما می بینم آقا سید عبدالحسینی، از من جلوتر است.» یکی از معاصرین او که در جناح مخالف سیاسی عقیدتی سید قرار داشت، می نویسد: «سید، به عمال دولت و حکام دیوانی اعتنایی نداشت و آنان را اهل ظلمه می دانست.»
از سید حاج سید میرزا نورالدین شیرازی نقل شده است که بعضی از علمای شیراز، از سید عبدالحسین لاری پرسیدند که این که شما می گویید باید جهاد کرد، در چه شرایطی واجب است و ایشان گفته بود: «الجهاد من المهد الی اللحد». این خصیصه، بارزترین ویژگی شخصیتی او در سال های مبارزه تا آخرین روزهای حیات به شمار می رود. بر این اساس، «سید»، طی سال های پیش از انقلاب مشروطیت، با تأسیس حوزه علمیه، تربیت شاگردان، تشکیل نیروهای مردمی و ایجاد ارتباط بین قدرتمندان محلی جنوب فارس، توانست به عنوان قدرتمندترین نیروی سیاسی جنوب شناخته شود.
تشکیل انجمن های محلی
با اعلام پیروزی انقلاب مشروطیت، آیت الله لاری، دستور تشکیل انجمن های محلی با عنوان انجمن اسلامی را صادر نمود. اعضای انجمن اسلامی لار دوازده نفر بودند که به ریاست حاج علی لاری برگزار گردید. به دستور آیت الله لاری، انجمن های مشابهی در شهرهای بندر لنگه، بندرعباس اوز، اشکنان، بستک، داراب و جهرم تشکیل شد و به طور عملی، اداره امور سیاسی این مناطق را بر عهده گرفتند. احکام صادره از سوی آیت الله لاری، در این ایام، با امضای «سردار مختار ملت» و مهر عبده عبدالحسین موسوی موجود است و نشان دهنده انضباط اداری در تشکیلات انقلابی آن دوره است. یکی از نخستین صورت جلسات تشکیل این انجمن در شهر «اوز»؛ یکی از بخش های اهل سنت جنوب فارس، در کتاب «تاریخ دلگشای اوز» آمده است.
شواهد امر نشان می دهد که انجمن های فارس جنوبی، با یک شبکه ارتباطی قوی، با هم در ارتباط بوده اند و دستورات لازم، از مقر آیت الله لاری در شهر لار، به اعضا، ابلاغ می شده است. مهم ترین وجه مشخصه این دستورات، لزوم رعایت موازین شرعی و اسلامی است که در تمامی دستورالعمل ها به چشم می خورد. حاج قلی خان لاری، حاکم لارستان، با توجه به نفوذ عمیق آیت الله لاری در اقشار مختلف اجتماع، در ابتدای امر با مصوبات انجمن اسلامی موافقت کامل از خود نشان می داد. ارتباط انقلابیون جنوب فارس با شیراز و تهران، به وسیله خط تلگراف برقرار می شد. خط تلگرافی لار و بندرلنگه و بندرعباس، در دوره مشروطیت، در اختیار انقلابیون قرار داشت. انجمن های اسلامی بنادر عباس و لنگه، تحت نظر آیت الله لاری فعالیت می نمود و دستورالعمل ها، به واسطه تلگراف و پیک ارسال می شد.
رهبری مبارزات در شیراز
اقتدار بی چون و چرای آیت الله لاری در فارس جنوبی و شهرت اقتدار و انضباط و هماهنگی نیروهایش، به شیراز و تهران رسید و انقلابیون، او را با عنوان رهبری مقتدر و تسلیم ناپذیر و مردمی می شناختند و احترام خاصی برای او قائل بودند. انقلابیون شیراز که توان رویارویی با زیاده خواهی های محمدرضا خان قوام الملک را نداشتند، در یک جلسه مشورتی، تصمیم گرفتند که آیت الله لاری و نیروهایش را به شیراز دعوت کنند.
یکی از اعضای انجمن مشورتی شیراز، در این باره می نویسد: «زعمای انجمن اسلامی، برای اولین بار، حضرت آیت الله لاری و آقای حاج سید عبدالحسین طاب ثراه را از لار به شیراز دعوت کردند. سبب این دعوت این بود که انجمن اسلامی، در برابر نیروی استبداد که در نهایت قدرت بودند، به پشتیبانی یک روحانی بزرگ بنا داشت و چون با هیچ حیله و تزویری نتوانسته بودند حضرت آیت الله محلاتی که بزرگ ترین و بانفوذترین و عاقل ترین روحانی عصر خود بود، را وارد معرکه مشروطه خواهی کنند و در زیر نفوذ خود بگیرند و مرحوم آیت الله اصطهباناتی، آقای شیخ محمدباقر، از نظر شیخوخیت و سادگی، مرد چنان میدانی نبود و آیت الله لاری، در خصومت با عوامل استبداد و دستگاه جور، شهرت زیادی داشت، او را به این مناسبت طلبیدند که از وجود او و نفوذ کلمه او، در راه پیشرفت مشروطیت و تقویت جبهه آزادی، استفاده نمایند.»
دعوت انجمن اسلامی از سید، فرصت جدیدی را برای او و یارانش فراهم آمد تا بتواند نهضت ضد ظلم خود را به نواحی دیگر فارس گسترش دهد. سید، به دعوت انقلابیون شیراز پاسخ مثبت داد و با تدارک نیروی پنج هزار نفری از چریک های عشایری و شبه عشایری جنوب فارس، به طرف شیراز حرکت کرد. نیروهای نظامی همراه او، از عشایر دولخانی، کوهستانی، بیخه ای، بیرمی، اشکنانی، بنارویی، و شرفویی، و تفگچیان لاری تشکیل می شد. ورود او و یارانش به شیراز، با هیاهوی بسیار و استقبال فراوان روبه رو شد.
یک شاهد عینی در این باره می نویسد :
«روز ورود سید به شیراز، در شهر، هیجانی به پا بود؛ مردم، دسته دسته، هم برای تجلیل از پیشوای با آوازه و هم برای طرفیت او با قوامی ها و این که حالا به کمک مشروطه خواهان آمده برای استقبال خود را آماده نموده و در دروازه سعدی که سید و همراهان از آن راه وارد می شدند، اجتماع کردند» این شاهد عینی در توصیف این روز می گوید: «روز ورود سید به شیراز، آخوندهای تفنگی عمامه های بزرگ و سیاه خود را بر سر، تحت الحنک انداخته، عباهای سفید نازک (چقه) به دوش، یک قطار فشنگ به کمر بسته و تفنگ های پنج تیر خود را مهیای نشانه گیری و تیراندازی کرده بودند. رییس ملازمین که اسب سفید او، دنبال الاغ سید بود و اسمش شیخ زکریا و برادرش شیخ عبدالحسین بود. کلیه اهالی سرکوه، از مجاهدین و فداییان سید به شمار می رفتند. غیر از تیپ آخوند و عمامه به سر، دو سه نفر کاکاسیاه در رکاب سید بودند که می گفتند در شب تاریک، پای مور را با تیر می زنند و تیرشان خطا نمی کند.»
تشکیل انجمن انصار
حضور سید در شیراز، توازن قوا را به نفع مشروطه خواهان به هم زد و انقلابیون را برای رویارویی مستقیم با قوام الملک شیرازی و نیروهای مستبد، آماده تر ساخت. با استقرار نیروهای سید در شیراز، صف آرایی مشروطه خواهان و مستبدین آغاز شد و هر دو طرف، حداکثر توان خود را برای یک رویارویی جدی و خصمانه به کار گرفتند.
سید، به منظور حفظ انضباط جمعی و منظم کردن تشکیلات نظامی و سیاسی خود، در نخستین اقدام، به تأسیس انجمنی جدید با نام انصار مبادرت نمود. این انجمن، از تمامی مهاجرین لارستانی و جنوب فارس و از مشروطه خواهان آن نواحی تشکیل شده بود. تشکیل این انجمن و تدوین اساس نامه آن با حمایت جدی انجمن اسلامی شیراز و انقلابیون همراه شد.
ورود سید به شیراز و شرکت مؤثر او در تحولات فارس، برای نخستین بار، در مذاکرات روز نهم رمضان سال ۱۳۲۵ ه.ق مجلس شورای ملی انعکاس یافت.
نوشتن رساله سیاسی
با همه خطراتی که سید و یارانش را تهدید می کرد، وی، طی اقامتش در شیراز، رساله سیاسی خود را با عنوان تدریس و تحریص مشروطه مشروعه به چاپ رسانید. او در این رساله، به دفاع از مبانی مشروطیت پرداخته است. در بخشی از این رساله آمده است :«تمامی مفاسد و بدبختی های کشور، در مخالفت حکم و شورای ملت و کفران نعمت است و پیروزی ملت ها را در متابعت از قانون شورا باید دانست.»
او با انتشار این رساله، خود را در جمع علمای مشروطه خواه معرفی کرد. هرچند مبانی اندیشه سیاسی سید، در عمل، با نظریات شیخ فضل الله نوری نزدیک تر بود، اما شرایط سیاسی به گونه ای بود که در این مقطع زمانی، او و یارانش به شدت از مشروطه خواهان حمایت نمودند.
نامشروع دانستن حکومت محمدعلی شاه قاجار
روی کار آمدن محمدعلی شاه قاجار و به توپ بستن مجلس، موقعیت نامناسبی را برای آیت الله لاری و یارانش به وجود آورد. محمدعلی شاه قاجار، با مشروطه خواهان فارس، به شدت، دشمنی می ورزید.
سید، در این شرایط، امکان حضور در شیراز را نداشت. نیروهای همراه او و بسیاری از رهبران سیاسی مشروطیت مناطق جنوب، در جمادی الاول سال ۱۳۲۶ هجری، از شیراز به لارستان بازگشتند. برگشت آیت الله لاری به منطقه جنوب فارس، هم زمان با تدارک نیروی گسترده نصرالدوله قوام الملک و به منظور سرکوبی مقر مشروطه خواهان در لارستان صورت پذیرفت. شرایط جدید، موجب واکنش شدید در آیت الله لاری گردید و او طی فتوایی که به وسیله مریدانش در تمام مناطق جنوب پخش گردید، اعلام کرد که سلطنت محمدعلی شاه قاجار، نامشروع و پرداخت مالیات به مأمورین دولتی، حرام است.
منبع: کتاب «آیت الله سیدعبدالحسین لاری و جنبش مشروطه خواهی»: مرکز اسناد انقلاب اسلامی
انتهای پیام/۴۲۴/ش
از سید حاج سید میرزا نورالدین شیرازی نقل شده است که بعضی از علمای شیراز، از سید عبدالحسین لاری پرسیدند که این که شما می گویید باید جهاد کرد، در چه شرایطی واجب است و ایشان گفته بود: «الجهاد من المهد الی اللحد». این خصیصه، بارزترین ویژگی شخصیتی او در سال های مبارزه تا آخرین روزهای حیات به شمار می رود. بر این اساس، «سید»، طی سال های پیش از انقلاب مشروطیت، با تأسیس حوزه علمیه، تربیت شاگردان، تشکیل نیروهای مردمی و ایجاد ارتباط بین قدرتمندان محلی جنوب فارس، توانست به عنوان قدرتمندترین نیروی سیاسی جنوب شناخته شود.
تشکیل انجمن های محلی
با اعلام پیروزی انقلاب مشروطیت، آیت الله لاری، دستور تشکیل انجمن های محلی با عنوان انجمن اسلامی را صادر نمود. اعضای انجمن اسلامی لار دوازده نفر بودند که به ریاست حاج علی لاری برگزار گردید. به دستور آیت الله لاری، انجمن های مشابهی در شهرهای بندر لنگه، بندرعباس اوز، اشکنان، بستک، داراب و جهرم تشکیل شد و به طور عملی، اداره امور سیاسی این مناطق را بر عهده گرفتند. احکام صادره از سوی آیت الله لاری، در این ایام، با امضای «سردار مختار ملت» و مهر عبده عبدالحسین موسوی موجود است و نشان دهنده انضباط اداری در تشکیلات انقلابی آن دوره است. یکی از نخستین صورت جلسات تشکیل این انجمن در شهر «اوز»؛ یکی از بخش های اهل سنت جنوب فارس، در کتاب «تاریخ دلگشای اوز» آمده است.
شواهد امر نشان می دهد که انجمن های فارس جنوبی، با یک شبکه ارتباطی قوی، با هم در ارتباط بوده اند و دستورات لازم، از مقر آیت الله لاری در شهر لار، به اعضا، ابلاغ می شده است. مهم ترین وجه مشخصه این دستورات، لزوم رعایت موازین شرعی و اسلامی است که در تمامی دستورالعمل ها به چشم می خورد. حاج قلی خان لاری، حاکم لارستان، با توجه به نفوذ عمیق آیت الله لاری در اقشار مختلف اجتماع، در ابتدای امر با مصوبات انجمن اسلامی موافقت کامل از خود نشان می داد. ارتباط انقلابیون جنوب فارس با شیراز و تهران، به وسیله خط تلگراف برقرار می شد. خط تلگرافی لار و بندرلنگه و بندرعباس، در دوره مشروطیت، در اختیار انقلابیون قرار داشت. انجمن های اسلامی بنادر عباس و لنگه، تحت نظر آیت الله لاری فعالیت می نمود و دستورالعمل ها، به واسطه تلگراف و پیک ارسال می شد.
رهبری مبارزات در شیراز
اقتدار بی چون و چرای آیت الله لاری در فارس جنوبی و شهرت اقتدار و انضباط و هماهنگی نیروهایش، به شیراز و تهران رسید و انقلابیون، او را با عنوان رهبری مقتدر و تسلیم ناپذیر و مردمی می شناختند و احترام خاصی برای او قائل بودند. انقلابیون شیراز که توان رویارویی با زیاده خواهی های محمدرضا خان قوام الملک را نداشتند، در یک جلسه مشورتی، تصمیم گرفتند که آیت الله لاری و نیروهایش را به شیراز دعوت کنند.
یکی از اعضای انجمن مشورتی شیراز، در این باره می نویسد: «زعمای انجمن اسلامی، برای اولین بار، حضرت آیت الله لاری و آقای حاج سید عبدالحسین طاب ثراه را از لار به شیراز دعوت کردند. سبب این دعوت این بود که انجمن اسلامی، در برابر نیروی استبداد که در نهایت قدرت بودند، به پشتیبانی یک روحانی بزرگ بنا داشت و چون با هیچ حیله و تزویری نتوانسته بودند حضرت آیت الله محلاتی که بزرگ ترین و بانفوذترین و عاقل ترین روحانی عصر خود بود، را وارد معرکه مشروطه خواهی کنند و در زیر نفوذ خود بگیرند و مرحوم آیت الله اصطهباناتی، آقای شیخ محمدباقر، از نظر شیخوخیت و سادگی، مرد چنان میدانی نبود و آیت الله لاری، در خصومت با عوامل استبداد و دستگاه جور، شهرت زیادی داشت، او را به این مناسبت طلبیدند که از وجود او و نفوذ کلمه او، در راه پیشرفت مشروطیت و تقویت جبهه آزادی، استفاده نمایند.»
دعوت انجمن اسلامی از سید، فرصت جدیدی را برای او و یارانش فراهم آمد تا بتواند نهضت ضد ظلم خود را به نواحی دیگر فارس گسترش دهد. سید، به دعوت انقلابیون شیراز پاسخ مثبت داد و با تدارک نیروی پنج هزار نفری از چریک های عشایری و شبه عشایری جنوب فارس، به طرف شیراز حرکت کرد. نیروهای نظامی همراه او، از عشایر دولخانی، کوهستانی، بیخه ای، بیرمی، اشکنانی، بنارویی، و شرفویی، و تفگچیان لاری تشکیل می شد. ورود او و یارانش به شیراز، با هیاهوی بسیار و استقبال فراوان روبه رو شد.
یک شاهد عینی در این باره می نویسد :
«روز ورود سید به شیراز، در شهر، هیجانی به پا بود؛ مردم، دسته دسته، هم برای تجلیل از پیشوای با آوازه و هم برای طرفیت او با قوامی ها و این که حالا به کمک مشروطه خواهان آمده برای استقبال خود را آماده نموده و در دروازه سعدی که سید و همراهان از آن راه وارد می شدند، اجتماع کردند» این شاهد عینی در توصیف این روز می گوید: «روز ورود سید به شیراز، آخوندهای تفنگی عمامه های بزرگ و سیاه خود را بر سر، تحت الحنک انداخته، عباهای سفید نازک (چقه) به دوش، یک قطار فشنگ به کمر بسته و تفنگ های پنج تیر خود را مهیای نشانه گیری و تیراندازی کرده بودند. رییس ملازمین که اسب سفید او، دنبال الاغ سید بود و اسمش شیخ زکریا و برادرش شیخ عبدالحسین بود. کلیه اهالی سرکوه، از مجاهدین و فداییان سید به شمار می رفتند. غیر از تیپ آخوند و عمامه به سر، دو سه نفر کاکاسیاه در رکاب سید بودند که می گفتند در شب تاریک، پای مور را با تیر می زنند و تیرشان خطا نمی کند.»
تشکیل انجمن انصار
حضور سید در شیراز، توازن قوا را به نفع مشروطه خواهان به هم زد و انقلابیون را برای رویارویی مستقیم با قوام الملک شیرازی و نیروهای مستبد، آماده تر ساخت. با استقرار نیروهای سید در شیراز، صف آرایی مشروطه خواهان و مستبدین آغاز شد و هر دو طرف، حداکثر توان خود را برای یک رویارویی جدی و خصمانه به کار گرفتند.
سید، به منظور حفظ انضباط جمعی و منظم کردن تشکیلات نظامی و سیاسی خود، در نخستین اقدام، به تأسیس انجمنی جدید با نام انصار مبادرت نمود. این انجمن، از تمامی مهاجرین لارستانی و جنوب فارس و از مشروطه خواهان آن نواحی تشکیل شده بود. تشکیل این انجمن و تدوین اساس نامه آن با حمایت جدی انجمن اسلامی شیراز و انقلابیون همراه شد.
ورود سید به شیراز و شرکت مؤثر او در تحولات فارس، برای نخستین بار، در مذاکرات روز نهم رمضان سال ۱۳۲۵ ه.ق مجلس شورای ملی انعکاس یافت.
نوشتن رساله سیاسی
با همه خطراتی که سید و یارانش را تهدید می کرد، وی، طی اقامتش در شیراز، رساله سیاسی خود را با عنوان تدریس و تحریص مشروطه مشروعه به چاپ رسانید. او در این رساله، به دفاع از مبانی مشروطیت پرداخته است. در بخشی از این رساله آمده است :«تمامی مفاسد و بدبختی های کشور، در مخالفت حکم و شورای ملت و کفران نعمت است و پیروزی ملت ها را در متابعت از قانون شورا باید دانست.»
او با انتشار این رساله، خود را در جمع علمای مشروطه خواه معرفی کرد. هرچند مبانی اندیشه سیاسی سید، در عمل، با نظریات شیخ فضل الله نوری نزدیک تر بود، اما شرایط سیاسی به گونه ای بود که در این مقطع زمانی، او و یارانش به شدت از مشروطه خواهان حمایت نمودند.
نامشروع دانستن حکومت محمدعلی شاه قاجار
روی کار آمدن محمدعلی شاه قاجار و به توپ بستن مجلس، موقعیت نامناسبی را برای آیت الله لاری و یارانش به وجود آورد. محمدعلی شاه قاجار، با مشروطه خواهان فارس، به شدت، دشمنی می ورزید.
سید، در این شرایط، امکان حضور در شیراز را نداشت. نیروهای همراه او و بسیاری از رهبران سیاسی مشروطیت مناطق جنوب، در جمادی الاول سال ۱۳۲۶ هجری، از شیراز به لارستان بازگشتند. برگشت آیت الله لاری به منطقه جنوب فارس، هم زمان با تدارک نیروی گسترده نصرالدوله قوام الملک و به منظور سرکوبی مقر مشروطه خواهان در لارستان صورت پذیرفت. شرایط جدید، موجب واکنش شدید در آیت الله لاری گردید و او طی فتوایی که به وسیله مریدانش در تمام مناطق جنوب پخش گردید، اعلام کرد که سلطنت محمدعلی شاه قاجار، نامشروع و پرداخت مالیات به مأمورین دولتی، حرام است.
منبع: کتاب «آیت الله سیدعبدالحسین لاری و جنبش مشروطه خواهی»: مرکز اسناد انقلاب اسلامی
انتهای پیام/۴۲۴/ش
پرسش و پاسخ در
آیت الله سید عبدالحسین لاری چگونه با اقدامات میسیونری و یهود مبارزه کرد؟
گفتگو با هوش مصنوعی