بیایید کمی به عقب برگردیم! / بازخوانی <span class="text danger">انتخابات۹۶</ از دریچه بازاریابی سیاسی

«آیا می خواهید فضای امنیتی را به دانشگاه ها بازگردانید؟ دیگر نمی شود برادر! آن دوران تمام شد و گذشت!» این جملات، یکی از ترفندهای بازاریابی سیاسی بود که در انتخابات قبل توسط حسن روحانی به کار گرفته شد. ترفندهایی که در بسیاری از مواقع، کسب پیروزی به هر قیمت را دنبال می کند.
گروه سواد رسانه خبرگزاری فارس؛ تصاویر حمایت گسترده سلبریتی ها از حسن روحانی در انتخابات گذشته هنوز در ذهن مردم پررنگ است؛ بازیگرها و روزشکارهایی که با حضور در تجمع های انتخاباتی و یا در صفحه های شبکه های اجتماعی هوادارانشان را به انتخاب مجدد دولت تدبیر و امید دعوت می کردند. این یکی از ترفندهای بازاریابی سیاسی بود که تیم تبلیغاتی روحانی برای به حاشیه بردن مطالبات عمومی مردم و انتقادات نسبت به عملکرد چهارسال گذشته دولت به کار گرفتند و توانستند عموم مردم را همراه کنند. در گزارش قبل به بررسی مفهوم «بازاریابی سیاسی» و برخی ابعاد آن پرداختیم. در این گزارش، برخی از تکنیک های بازاریابی سیاسی که در انتخابات ۹۶ به کار گرفته شد را بررسی می کنیم.
سلبریتی ها به تشخیص رأی دهندگان جهت می دهند
بازیگر سینما آب میوه تبلیغ می کند، بازیکن فوتبال ماست تبلیغ می کند و کارگردان سینما و تلویزیون عطر و ادکلن. در بازاریابی تجاری برای آن که فروش کالایی را بالا ببرند، از چهره های مشهور استفاده می کنند. چهره هایی که شاید هیچ ربطی هم به آن کالا ندارند و فاقد کمترین صلاحیت های لازم برای نظر دادن درباره آن کالا هستند. اما بازاریابی سیاسی نیز این تکنیک کارآمد را پیشنهاد می کند. برای مثال، کافی است تعدادی از سلبریتی ها در حوزه های گوناگون ورزشی، هنری و … به ترویج و تبلیغ یک کاندیدا بپردازند. اینجاست که هوش از سر هواداران این سلبریتی ها می پرد و حاضرند بی درنگ و بدون هیچ تحقیقی به کاندیدای مورد نظر رای دهند. حتی خودشان بی اختیار مبلغ آن کاندیدا می شوند. این تکنیک در حد وسیعی در انتخابات ریاست جمهوری۹۶ مورد بهره برداری قرار گرفت و در انتخاب نهایی مردم سهم ویژه ای داشت.
استفاده تبلیغاتی از یک سلبریتی، موجب می شود ادراک رای دهندگان نسبت به آن شخصیت سیاسی، تحت تاثیر ادراک قبلی که از آن سلبریتی محبوب دارند قرار می گیرد و تصویری مثبت از آن شخصیت سیاسی ساخته می شود.
استفاده تبلیغاتی از یک سلبریتی، موجب می شود ناخودآگاه، تمام شهرت و محبوبیتش به توشه یک نامزد انتخاباتی منتقل شود. در واقع، ادراک رای دهندگان نسبت به آن شخصیت سیاسی، تحت تاثیر ادراک قبلی که از آن سلبریتی محبوب دارند قرار می گیرد و تصویری مثبت از آن شخصیت سیاسی ساخته می شود. ایراد این نوع از تبلیغات، دو نکته است: اول اینکه رای دادن بر این اساس، هیچ گونه پشتوانه عقلایی ندارد و صرفا تحت تاثیر احساسات و حب و بغض هاست. دوم اینکه تجربه نشان می دهد معمولا این سلبریتی های عزیز، حاضر به پذیرش هیچ مسئولیتی در قبال تبلیغات سیاسی خود و نتایج بعدی آن نیستند.
برخی از سلبریتی ها در این کلیپ از آقای روحانی حمایت می کنند.
به عقب بر نمی گردیم!
یکی از تکنیک های موثر بازاریابی سیاسی در ایام انتخابات، بهره گیری از روش تبلیغات مقایسه ای است. این نوع از تبلیغات اگر در دایره انصاف و بنا بر حقایق و مستندات باشد، می تواند به قضاوت بهتر مردم کمک کند. اما اگر بر پایه تخریب و افترا شکل بگیرد، به مسموم شدن فضا و سخت تر شدن انتخاب در پای صندوق های رای می انجامد. معمولا با دو قطبی شدن جو انتخابات، امکان استفاده هرچه تمام تر از این تکنیک فراهم می شود. چرا که نامزد ها سعی می کنند تفاوت های میان خود و رقیبانشان را به نمایش بگذارند و آن ها را برجسته نمایند.
ترفند تبلیغات مقایسه ای اگر در دایره انصاف و بنا بر حقایق و مستندات باشد، می تواند به قضاوت بهتر مردم کمک کند. اما اگر بر پایه تخریب و افترا شکل بگیرد، به مسموم شدن فضا و سخت تر شدن انتخاب در پای صندوق های رای می انجامد.
به عنوان مثال در انتخابات۹۶، آقای روحانی خود را حامی گفتمان آزادی معرفی می کرد و رقبایش را با تعابیر گوناگون، درست در مقابل این گفتمان جلوه می داد: «نمی دانم چرا بقیه کاندیداها درباره پول دادن به مردم حرف می زنند و راجع به آزادی و محیط های دانشگاهی صحبتی نمی کنند!.. آیا می خواهید فضای امنیتی را به دانشگاه ها بازگردانید؟ دیگر نمی شود برادر! آن دوران تمام شد و گذشت!» مثال دیگر، شعار رفع تحریم است. آقای روحانی تلاش می نمود خود را در تقابل با جریانی فرضی قرار دهد که خواهان تداوم تحریم ها است:« امروز روز تصمیم ملت ایران در برابر آن هایی است که می خواستند ایران را به حصر و تحریم بازگردانند… ملت ایران به عقب باز نمی گردد و تسلیم شعارهای فریبکارانه عده ای نمی شود.»
لطفا شما دم از آزادی نزنید!
شما مظلومید و من حامی حقوق مظلومانم!
یکی از ترفندهای غیراخلاقی در بازاریابی سیاسی دست گذاشتن روی گسل های کوچک و بزرگ جامعه و فعال کردن آن ها است. گسل هایی از جنس عقاید سیاسی، دینی و مذهبی، قومی و نژادی، مسائل جنسیتی و… که حتی در بسیاری از موارد، به خودی خود آنچنان جدی و جنجال برانگیز نیستند. در واقع، ملت بزرگ ما در طول تاریخ ثابت کرده اند که علی رغم همه تفاوت های موجود، قادرند چونان اعضای یک خانواده، با مهر و محبت در کنار یکدیگر زندگی کنند. اما در این روش سعی می شود به وسیله تکرار سخنان حساسیت زا در رسانه، برخی از این دست مسائل بزرگ نمایی شود و در ذهن مخاطب به عنوان معضل نقش ببندد.
سوءاستفاده از گسل های اجتماعی، هدف اصلی اش منحرف کردن افکار عمومی از دغدغه های اصلی اجتماعی و جابجایی اولویت ها باشد.
کارکرد این تکنیک، می تواند منحرف کردن افکار عمومی از دغدغه های اصلی اجتماعی و جابجایی اولویت ها باشد. از طرفی، شاید عده ای باور کنند که از روی عمد ظلمی بر آن ها رفته است و این کاندیدا قرار است حامی حقوق از دست رفته ایشان باشد. در یکی از مستند های انتخاباتی سال۹۶ چنین بیان شده بود: « مگر می شود کشوری به لحاظ اقتصادی پیشرفت کند و نیمی از جامعه آن در خانه بماند؟ چه تفکری است که فکر می کنند امنیت و اخلاق زن فقط در خانه تامین می شود؟ آن هم خانه ای که درش دو قفله باشد! … زن مشکل نیست، قومیت مشکل نیست، مذهب مشکل نیست! … من به همه مسئولین امنیتی در کشور عرض می کنم اقوام مختلف در ایران، نقاط امنیتی ایران نیستند. این اشتباه است.» و در قسمتی دیگر از همین مستند گفته شد: «نگاه ما به دانش آموز کاملا باید یکسان باشد. از هر قومیتی، با هر مذهبی و وابسته به هر جناحی که می خواهد باشد.» واضح است که این جملات، مورد پذیرش همه مسئولین و نهادهای نظام اسلامی است؛ اما گویا قرار است خلاف این مطلب به مخاطب القا شود.
شعارهای جنسیت زده برخی از طرفداران آقای روحانی
در گزارش های بعدی به بررسی بیشتر تکنیک های بازاریابی در انتخابات ریاست جمهوری۹۶ خواهیم پرداخت. اگر شما نیز مواردی را به خاطر دارید در بخش نظرات برای ما بنویسید.
انتهای پیام/
گروه سواد رسانه خبرگزاری فارس؛ تصاویر حمایت گسترده سلبریتی ها از حسن روحانی در انتخابات گذشته هنوز در ذهن مردم پررنگ است؛ بازیگرها و روزشکارهایی که با حضور در تجمع های انتخاباتی و یا در صفحه های شبکه های اجتماعی هوادارانشان را به انتخاب مجدد دولت تدبیر و امید دعوت می کردند. این یکی از ترفندهای بازاریابی سیاسی بود که تیم تبلیغاتی روحانی برای به حاشیه بردن مطالبات عمومی مردم و انتقادات نسبت به عملکرد چهارسال گذشته دولت به کار گرفتند و توانستند عموم مردم را همراه کنند. در گزارش قبل به بررسی مفهوم «بازاریابی سیاسی» و برخی ابعاد آن پرداختیم. در این گزارش، برخی از تکنیک های بازاریابی سیاسی که در انتخابات ۹۶ به کار گرفته شد را بررسی می کنیم.
سلبریتی ها به تشخیص رأی دهندگان جهت می دهند
بازیگر سینما آب میوه تبلیغ می کند، بازیکن فوتبال ماست تبلیغ می کند و کارگردان سینما و تلویزیون عطر و ادکلن. در بازاریابی تجاری برای آن که فروش کالایی را بالا ببرند، از چهره های مشهور استفاده می کنند. چهره هایی که شاید هیچ ربطی هم به آن کالا ندارند و فاقد کمترین صلاحیت های لازم برای نظر دادن درباره آن کالا هستند. اما بازاریابی سیاسی نیز این تکنیک کارآمد را پیشنهاد می کند. برای مثال، کافی است تعدادی از سلبریتی ها در حوزه های گوناگون ورزشی، هنری و … به ترویج و تبلیغ یک کاندیدا بپردازند. اینجاست که هوش از سر هواداران این سلبریتی ها می پرد و حاضرند بی درنگ و بدون هیچ تحقیقی به کاندیدای مورد نظر رای دهند. حتی خودشان بی اختیار مبلغ آن کاندیدا می شوند. این تکنیک در حد وسیعی در انتخابات ریاست جمهوری۹۶ مورد بهره برداری قرار گرفت و در انتخاب نهایی مردم سهم ویژه ای داشت.
استفاده تبلیغاتی از یک سلبریتی، موجب می شود ادراک رای دهندگان نسبت به آن شخصیت سیاسی، تحت تاثیر ادراک قبلی که از آن سلبریتی محبوب دارند قرار می گیرد و تصویری مثبت از آن شخصیت سیاسی ساخته می شود.
استفاده تبلیغاتی از یک سلبریتی، موجب می شود ناخودآگاه، تمام شهرت و محبوبیتش به توشه یک نامزد انتخاباتی منتقل شود. در واقع، ادراک رای دهندگان نسبت به آن شخصیت سیاسی، تحت تاثیر ادراک قبلی که از آن سلبریتی محبوب دارند قرار می گیرد و تصویری مثبت از آن شخصیت سیاسی ساخته می شود. ایراد این نوع از تبلیغات، دو نکته است: اول اینکه رای دادن بر این اساس، هیچ گونه پشتوانه عقلایی ندارد و صرفا تحت تاثیر احساسات و حب و بغض هاست. دوم اینکه تجربه نشان می دهد معمولا این سلبریتی های عزیز، حاضر به پذیرش هیچ مسئولیتی در قبال تبلیغات سیاسی خود و نتایج بعدی آن نیستند.
برخی از سلبریتی ها در این کلیپ از آقای روحانی حمایت می کنند.
به عقب بر نمی گردیم!
یکی از تکنیک های موثر بازاریابی سیاسی در ایام انتخابات، بهره گیری از روش تبلیغات مقایسه ای است. این نوع از تبلیغات اگر در دایره انصاف و بنا بر حقایق و مستندات باشد، می تواند به قضاوت بهتر مردم کمک کند. اما اگر بر پایه تخریب و افترا شکل بگیرد، به مسموم شدن فضا و سخت تر شدن انتخاب در پای صندوق های رای می انجامد. معمولا با دو قطبی شدن جو انتخابات، امکان استفاده هرچه تمام تر از این تکنیک فراهم می شود. چرا که نامزد ها سعی می کنند تفاوت های میان خود و رقیبانشان را به نمایش بگذارند و آن ها را برجسته نمایند.
ترفند تبلیغات مقایسه ای اگر در دایره انصاف و بنا بر حقایق و مستندات باشد، می تواند به قضاوت بهتر مردم کمک کند. اما اگر بر پایه تخریب و افترا شکل بگیرد، به مسموم شدن فضا و سخت تر شدن انتخاب در پای صندوق های رای می انجامد.
به عنوان مثال در انتخابات۹۶، آقای روحانی خود را حامی گفتمان آزادی معرفی می کرد و رقبایش را با تعابیر گوناگون، درست در مقابل این گفتمان جلوه می داد: «نمی دانم چرا بقیه کاندیداها درباره پول دادن به مردم حرف می زنند و راجع به آزادی و محیط های دانشگاهی صحبتی نمی کنند!.. آیا می خواهید فضای امنیتی را به دانشگاه ها بازگردانید؟ دیگر نمی شود برادر! آن دوران تمام شد و گذشت!» مثال دیگر، شعار رفع تحریم است. آقای روحانی تلاش می نمود خود را در تقابل با جریانی فرضی قرار دهد که خواهان تداوم تحریم ها است:« امروز روز تصمیم ملت ایران در برابر آن هایی است که می خواستند ایران را به حصر و تحریم بازگردانند… ملت ایران به عقب باز نمی گردد و تسلیم شعارهای فریبکارانه عده ای نمی شود.»
لطفا شما دم از آزادی نزنید!
شما مظلومید و من حامی حقوق مظلومانم!
یکی از ترفندهای غیراخلاقی در بازاریابی سیاسی دست گذاشتن روی گسل های کوچک و بزرگ جامعه و فعال کردن آن ها است. گسل هایی از جنس عقاید سیاسی، دینی و مذهبی، قومی و نژادی، مسائل جنسیتی و… که حتی در بسیاری از موارد، به خودی خود آنچنان جدی و جنجال برانگیز نیستند. در واقع، ملت بزرگ ما در طول تاریخ ثابت کرده اند که علی رغم همه تفاوت های موجود، قادرند چونان اعضای یک خانواده، با مهر و محبت در کنار یکدیگر زندگی کنند. اما در این روش سعی می شود به وسیله تکرار سخنان حساسیت زا در رسانه، برخی از این دست مسائل بزرگ نمایی شود و در ذهن مخاطب به عنوان معضل نقش ببندد.
سوءاستفاده از گسل های اجتماعی، هدف اصلی اش منحرف کردن افکار عمومی از دغدغه های اصلی اجتماعی و جابجایی اولویت ها باشد.
کارکرد این تکنیک، می تواند منحرف کردن افکار عمومی از دغدغه های اصلی اجتماعی و جابجایی اولویت ها باشد. از طرفی، شاید عده ای باور کنند که از روی عمد ظلمی بر آن ها رفته است و این کاندیدا قرار است حامی حقوق از دست رفته ایشان باشد. در یکی از مستند های انتخاباتی سال۹۶ چنین بیان شده بود: « مگر می شود کشوری به لحاظ اقتصادی پیشرفت کند و نیمی از جامعه آن در خانه بماند؟ چه تفکری است که فکر می کنند امنیت و اخلاق زن فقط در خانه تامین می شود؟ آن هم خانه ای که درش دو قفله باشد! … زن مشکل نیست، قومیت مشکل نیست، مذهب مشکل نیست! … من به همه مسئولین امنیتی در کشور عرض می کنم اقوام مختلف در ایران، نقاط امنیتی ایران نیستند. این اشتباه است.» و در قسمتی دیگر از همین مستند گفته شد: «نگاه ما به دانش آموز کاملا باید یکسان باشد. از هر قومیتی، با هر مذهبی و وابسته به هر جناحی که می خواهد باشد.» واضح است که این جملات، مورد پذیرش همه مسئولین و نهادهای نظام اسلامی است؛ اما گویا قرار است خلاف این مطلب به مخاطب القا شود.
شعارهای جنسیت زده برخی از طرفداران آقای روحانی
در گزارش های بعدی به بررسی بیشتر تکنیک های بازاریابی در انتخابات ریاست جمهوری۹۶ خواهیم پرداخت. اگر شما نیز مواردی را به خاطر دارید در بخش نظرات برای ما بنویسید.
انتهای پیام/
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «بیایید کمی به عقب برگردیم! / بازخوانی انتخابات۹۶ از دریچه بازاریابی سیاسی» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.