جشنواره تجسمی، فرصتی برای گفت و گوی ملی است



خبرگزاری فارس، گروه اندیشه: جشنواره های هنری به رغم تصور بسیاری، فرصت های بزرگ برای ارتباط گیری میان حاکمیت و مردم اند. به همین جهت باید آن ها را بسیار جدی گرفت و دربارۀ آن ها اندیشید. همچنین برگزاری جشنواره ای همچون جشنواره تجسمی فجر فرصتی است برای کشاندن میدان گفت و گوی فرهنگی و ملی به سطح هنر. این فرصت ممکن است در حوزه هایی دیگر همچون مسائل اجتماعی و سیاسی با هزینه زیاد و هنگفتی برای ملت به دست آید.

یازدهمین جشنواره تجسمی فجر در سکوت خبری بدون اینکه نگاهی تحلیلی و به تفصیل درباره بنیان های این رویداد مهم فرهنگی و ملی صورت گیرد، پایان پذیرفت. امسال این جشنواره با عنوان طوبای زرین از ۲۵ بهمن تا ۱۵ اسفند در ده بخش «تصویرسازی»، «خوشنویسی»، «سرامیک»، «کاریکاتور و کارتون»، «گرافیک»، «عکاسی»، «مجسمه»، «نقاشی»، «نگارگری» و «هنرهای جدید» (ویدیوآرت، پرفورمنس آرت و چیدمان) برگزار شد. با گذشت چند روز از اختتامیه این جشنواره می توان نگاهی به ابعاد متفاوت این رویداد داشت و پرسش هایی درباره آن طرح کرد؟ این پرسش ها باید راهی برای گفت وگوی حرفه ای و در عین حال عمومی با این رویداد بگشایند.

ویژگی بارز دوره یازدهم جشنواره تجسمی فجر انتخاب دبیر (ابراهیم حقیقی) و داوران حرفه ای و خوشنام در بخش های مختلف بود. برای نخستین بار در این دوره بخش گالری ها نیز به جشنواره اضافه شد و شاهد حضور فعال گالری های مهم هنری در جشنواره بودیم. در این دوره باغ موزه قصر میزبان بخش گالری های جشنواره هنرهای تجسمی فجر بود. این بخش از جشنواره مجزا از بخش مسابقه بود. در واقع به گالری ها در زندان قصر جایی برای فروش آثار هنری اختصاص یافت. اختصاص دادن بخشی برای فروش مستقیم آثار هنری پیش از این در جشنواره هنرهای تجسمی فجر سابقه نداشت و انگیزه ای برای مشارکت گالری های حرفه ای در جشنواره شد. فروش مستقیم آثار هنری در کنار بخش رقابتی جشنواره به رونق جشنواره افزود. برخی گالری ها نیز فروش خوبی انجام دادند. نکته ی مهم در این بخش تنوع آثار برای فروش بود. اگرچه برخی گالری ها آثار سطح پایینی در این بخش عرضه کردند اما گالری های دیگر آثار بسیار خوبی به نمایش گذاشتند. به طور کلی گالری دارها اغلب تلاش می کنند از جشنواره ی تجسمی فجر فاصله بگیرند؛ به این دلیل که برچسب دولتی شدن از حیث حرفه ای نقطه ضعفی در کارنامه ی آنها به شمار می آید و بازار آن ها را خراب می کند. اما تمهید برگزارکنندگان جشنواره برای نمایش و فروش مستقل آثار در باغ موزه ی قصر در این دوره به حضور گسترده گالری های حرفه ای انجامید.

با این حال جشنواره هنرهای تجسمی فجر پس از برگزاری یازده دوره هنوز در شرایط آزمون و خطا به سر می برد و شکلی به خود نگرفته است. بخشی از بحران هویت آن ناشی از انفعال برگزارکنندگان و به ویژه دبیرخانه ی آن است. طبیعی است که دبیرخانه ی این جشنواره باید هم نقش فعال تری ایفا کند و هم محدوده ی زمانی جشنواره را بزرگتر از دوره ی برگزاری در نظر بگیرد. جشنواره هایی مانند این جشنواره که قرار است ملی (و بین المللی) باشند در واقع قرار است ماحصل یکسال هنر تجسمی ملی ما باشند. به طور کاملا طبیعی باید بتوانند گفتاری را در این زمینه پرورش دهند.

جشنواره هایی نظیر جشنواره تجسمی فجر به طور کلی رویدادهایی هستند که بر برخی جنبه های یک جامعه متمرکزند و مقاصد اجتماعی سیاسی خاصی دارند. احساس تعلق و همبستگی به رویدادی خاص بخش مهمی از اهداف جشنواره ها است. جشنواره هایی که در سطح ملی برگزار می شوند باید تعلقات ملی در پی داشته باشند و در شرایط حساس سیاسی اجتماعی به گفت وگوهای ملی برای همگرایی و ایجاد گفتار مشترک دامن بزنند. به همین دلیل مشارکت گسترده ی جریان های هنری و هنرمندان با دیدگاه های مختلف در جشنواره ی هنرهای تجسمی فجر که قرار است نقشی ملی ایفا کند، اهمیتی حیاتی دارد. جشنواره ها با هدف های خاصی برگزار می شوند. مهمترین ویژگی جشنواره ها تکرار آن هاست. در واقع قرار است جشنواره ها در مناسبت های مختلف رخداد مهمی را به ما یادآوری کنند که برای ما سرنوشت ساز بوده است و تکرار نمادین آن قرار است پتانسیل آن رخداد را احیا کند. برگزاری جشنواره هنرهای تجسمی فجر از این حیث می تواند یک آزمون داشته باشد. آیا جامعه ی هنری ایران پس از ۴ دهه گفتاری در حوزه ی هنرهای تجسمی دارد یا نه. آیا جامعه هنرهای تجسمی ایران (هنرمندان و سیاستگذاران هنری) موفق به ایجاد تحولی انقلابی در حوزه تجسمی شده اند یا خیر. آیا جشنواره ی هنرهای تجسمی فجر به شکل گیری گفتگویی بین هنرمندان ایرانی کمک می کند؟ یا این گفت و گو همچنان در محافل خاص روشنفکرانه و به دور از عمومیت برگزار می شوند؟

می توان گفت مهمترین مأموریت جشنواره تجسمی فجر را باید در تفاوت آن با بینال ها سراغ گرفت. بینال ها آثار دوسال پیاپی را صرفا به نمایش می گذارند، حال آنکه جشنواره دربردارنده گفتاری در زمینه هنر تجسمی و همچنین برآورنده و یادآور رویداد خاص و ملی است. مهمترین هدف برگزاری جشنواره ی هنرهای تجسمی فجر باید ایجاد فضایی برای گفتگوی ملی در سطح هنرهای تجسمی باشد تا به ایجاد گفتار ملی انقلابی در این هنرها کمک کند. اینچنین است که جشنواره تجسمی فجر اتفاقی مهم می تواند باشد و راه سیاست گذاری و همچنین عمومی شدن هنر تجسمی را باز خواهد کرد.

انتهای پیام/

پرسش و پاسخ در جشنواره تجسمی، فرصتی برای گفت و گوی ملی است

گفتگو با هوش مصنوعی