از کاسب کاری ایدآلیستی به واقع گرایی توام با احترام

محمد جواد ظریف پس از خروج بی دلیل و یکجانبه آمریکا از برجام و متعاقب آن وضع یکجانبه تحریم های ظالمانه علیه ملت کشورمان، اظهار نمود؛ «با کسانی که علیه مردم ما به تروریسم اقتصادی دست زدند مذاکره نخواهیم نمود». بدین ترتیب مشخص است ایرانیان به تروریست ها باج نداده و نخواهند داد و در چهل سال مبارزه افتخار آمیز با تروریسم این امر اثبات شده است.
به گزارش ایسنا، سعید محمدی، کارشناس مسائل بین الملل در یادداشتی با این مقدمه می نویسد: در مورد برجام اما آنچه قابل طرح است اینکه؛ خروج آمریکا زمانی از برجام صورت پذیرفت که گفتگوها میان مقامات ایران و ۱+۵ به صورت منظم در حال انجام بود و قبل از خروج آمریکا تا اسفندماه ۱۳۹۶ مقامات آن کشور در جلسات کمیسیون مشترک برجام حضور می یافتند و از آن پس هم این مذاکرات با حضور مقامات کشور های ۱+۴ بدون حضور خود خواسته آمریکا در حال انجام است.
از این حیث جمهوری اسلامی ایران هیچگاه میز مذاکره را ترک ننمود و با صبر استراتژیک در پی حفظ برجام به منظور توسعه امنیت و ثبات در منطقه گام برداشته است. بنابراین این آمریکا بود که بی هیچ دلیل موجهی میز مذاکره را ترک کرد و اینک هم در تناقضی آشکار با ادعاهای غیر واقعی به قصد فریب مردم آمریکا و افکار عمومی بین الملل، غیر صادقانه اعلام می کند بدون پیش شرط آماده مذاکره با ایران است. حال سئوال این است که چنانچه آمریکا بدنبال گفتگو با ایران است، چرا از توافق بین المللی برجام خارج شد؟ «تفاهمی که زمینه کنترل و نظارت جامع و کامل آژانس بین المللی انرژی اتمی را بر مجموعه فعالیت های صلح آمیز ایران برقرار نموده و نتیجه همه نظارت های بازرسان آژانس موید صلح امیز بودن همه فعالیت های تاسیسات هسته ای ایران بوده است.»
پس چرا و به چه دلیل ترامپ با وضع تحریم های ظالمانه تروریسم بزرگ اقتصادی از پیش طراحی شده علیه مردم ایران برقرار نموده است؟
آمریکای پر تناقض و بی ثبات در رفتار و عملکرد چگونه می تواند مدعی صادقی برای گفتگو باشد؟
چگونه می توان به کسانی که مجموعه ایی از توافقات بین المللی را به راحتی زیر پا گذاشته، تروریسم اقتصادی علیه ملت ایران برقرار و اتهام ناامنی منطقه خاورمیانه را بیش از چهار دهه در پرونده خود دارند، اعتماد نمود؟
به اعتقاد کارشناسان با توجه به فضای غیر قابل اعتمادی که از سوی جامعه بین الملل و ایران نسبت به رفتار امریکا وجود دارد این کشور بیش از پیش نیازمند تغییر سیاست های شکست خورده خود است. رویه کاسب کاری ایدآلیستی از موضع قدرت برای کسب سود حداکثری تاریخ مصرفش به پایان رسیده و به گذشته پیوسته است.
جامعه جهانی نیازمند تفکر واقع گرایانه توام با احترام متقابل است. بدین سبب دولت امریکا در شرایط کنونی چاره ایی جز صرف نظر کردن از مسیر یکجانبه گرایی متحجرانه خود ندارد. اگر ترامپ اندکی واقع گرایی پیشه کند می تواند، هزینه-فایده بکار گیری چماق علیه جامعه بین الملل و یا احترام متقابل برای مشارکت و همکاری جمعی را درک نماید. لغو تحریم های ایران به معنی بازگشت به مسیر احترام متقابل و همکاری های جمعی برای حل و فصل کم هزینه و سود مند مسائل منطقه ایی و بین المللی است. این مسیر است که می تواند به نفع همه در جامعه بین الملل کنونی بیانجامد و به جای مسیر خشونت و ستیز، به مسیر ثبات، امنیت و آرامش برای همه منتهی گردد.
انتهای پیام
به گزارش ایسنا، سعید محمدی، کارشناس مسائل بین الملل در یادداشتی با این مقدمه می نویسد: در مورد برجام اما آنچه قابل طرح است اینکه؛ خروج آمریکا زمانی از برجام صورت پذیرفت که گفتگوها میان مقامات ایران و ۱+۵ به صورت منظم در حال انجام بود و قبل از خروج آمریکا تا اسفندماه ۱۳۹۶ مقامات آن کشور در جلسات کمیسیون مشترک برجام حضور می یافتند و از آن پس هم این مذاکرات با حضور مقامات کشور های ۱+۴ بدون حضور خود خواسته آمریکا در حال انجام است.
از این حیث جمهوری اسلامی ایران هیچگاه میز مذاکره را ترک ننمود و با صبر استراتژیک در پی حفظ برجام به منظور توسعه امنیت و ثبات در منطقه گام برداشته است. بنابراین این آمریکا بود که بی هیچ دلیل موجهی میز مذاکره را ترک کرد و اینک هم در تناقضی آشکار با ادعاهای غیر واقعی به قصد فریب مردم آمریکا و افکار عمومی بین الملل، غیر صادقانه اعلام می کند بدون پیش شرط آماده مذاکره با ایران است. حال سئوال این است که چنانچه آمریکا بدنبال گفتگو با ایران است، چرا از توافق بین المللی برجام خارج شد؟ «تفاهمی که زمینه کنترل و نظارت جامع و کامل آژانس بین المللی انرژی اتمی را بر مجموعه فعالیت های صلح آمیز ایران برقرار نموده و نتیجه همه نظارت های بازرسان آژانس موید صلح امیز بودن همه فعالیت های تاسیسات هسته ای ایران بوده است.»
پس چرا و به چه دلیل ترامپ با وضع تحریم های ظالمانه تروریسم بزرگ اقتصادی از پیش طراحی شده علیه مردم ایران برقرار نموده است؟
آمریکای پر تناقض و بی ثبات در رفتار و عملکرد چگونه می تواند مدعی صادقی برای گفتگو باشد؟
چگونه می توان به کسانی که مجموعه ایی از توافقات بین المللی را به راحتی زیر پا گذاشته، تروریسم اقتصادی علیه ملت ایران برقرار و اتهام ناامنی منطقه خاورمیانه را بیش از چهار دهه در پرونده خود دارند، اعتماد نمود؟
به اعتقاد کارشناسان با توجه به فضای غیر قابل اعتمادی که از سوی جامعه بین الملل و ایران نسبت به رفتار امریکا وجود دارد این کشور بیش از پیش نیازمند تغییر سیاست های شکست خورده خود است. رویه کاسب کاری ایدآلیستی از موضع قدرت برای کسب سود حداکثری تاریخ مصرفش به پایان رسیده و به گذشته پیوسته است.
جامعه جهانی نیازمند تفکر واقع گرایانه توام با احترام متقابل است. بدین سبب دولت امریکا در شرایط کنونی چاره ایی جز صرف نظر کردن از مسیر یکجانبه گرایی متحجرانه خود ندارد. اگر ترامپ اندکی واقع گرایی پیشه کند می تواند، هزینه-فایده بکار گیری چماق علیه جامعه بین الملل و یا احترام متقابل برای مشارکت و همکاری جمعی را درک نماید. لغو تحریم های ایران به معنی بازگشت به مسیر احترام متقابل و همکاری های جمعی برای حل و فصل کم هزینه و سود مند مسائل منطقه ایی و بین المللی است. این مسیر است که می تواند به نفع همه در جامعه بین الملل کنونی بیانجامد و به جای مسیر خشونت و ستیز، به مسیر ثبات، امنیت و آرامش برای همه منتهی گردد.
انتهای پیام
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «از کاسب کاری ایدآلیستی به واقع گرایی توام با احترام» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.