خواندن چه سوره هایی در شب های قدر فضیلت دارد؟



به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان،حال و هوای عجیبی عرش را فرا گرفته آوای زیبایی گوش ها را می نوازد عطر زیبای عبودیت و بندگی فضای جنت را عطر آگین کرده است تابش نور های الهی چشم ها را خیره کرده است زمزمه های دل نشینی به گوش می رسد نغمه ای از جنس کلام وحی عالمیان را بهشتی کرده است؛ همگان یک صدا با نوای الهی آسمانی می شوند؛ چه شبی است همتایی ندارد زمین و آسمان در مدح و ستایش معبود خود سرود معنوی را می سرایند حوریان بهشتی نعمات پروردگار را بر زمینیان به ارمغان می آورند؛ توصیف این شب بزرگ بر زبان نمی گنجاید؛ خداوند می فرماید در های بهشتی را به روی بندگان بگشایید، خواست هایشان را برآورده کنید، آن ها را از گناهان، رنج ها و سختی ها پاک کنید ؛ امشب شب رحمت و بخشش پروردگار است.

شب قدر از مهم ترین شب های ماه های هجری قمری است؛ ثواب و فضلیت عبادات اعمال نیک در این ماه هزاربرابر ماه دیگر است، اعمال بسیاری به شب های قدر اختصاص دارد؛ قرائت قرآن و خواندن سوره های قرآنی دارای فضلیت و ثواب زیادی است.

دراین شب اعمالی همچون غسل، شب زنده داری، خواندن زیارت امام حسین (ع)، خواندن ۱۰۰ رکعت نماز و دعای جوشن کبیر، توبه، قرآن به سرگذاشتن و تلاوت قرآن کریم سفارش شده است، اما در این میان تلاوت قرآن کریم به ویژه خواندن سوره های مبارکه «یس، روم، دخان و عنکبوت» و همچنین تلاوت هزار بار سوره مبارکه «قدر» مورد تأکید بسیاری قرار دارد.

امام صادق (ع) می فرماید: «هر کس سوره عنکبوت و روم را در شب بیست و سوم ماه رمضان تلاوت کند به خدا سوگند که او اهل بهشت است و هرگز کسی را از این سخن استثنا نمی کنم و ترس آن ندارم که خداوند بر سوگند من گناهی نویسد و به راستی، این دو سوره را نزد خدا جایگاه رفیعی است.همچنین امام صادق (ع) می فرماید: رمضان بهترین ماه است و قلب ماه رمضان، شب قدر است.

پیامبر (ص) نیز فرموده اند: شب قدر، سرور شب هاست.

بنا بر منابع روایی و فقهی، روز های قدر نیز همانند شب های آن با فضیلت اند؛ در برخی از روایات آمده است که فاطمه (س) سر شب قدر است هر کس منزلت فاطمه (س) را درک کند، شب قدر را درک کرده است. وقوع برخی حوادث همانند شهادت امام علی (ع) در دهه سوم ماه رمضان، بر اهمیت این شب ها، نزد شیعیان افزوده است و آنان در این شب در کنار اهتمام به اعمال مستحب مخصوص این شب ها، برای آن امام نیز سوگواری می کنند.

فضیلت خواندن سوره قدر

خواندن قرآن و سوره های قرآنی از آنجایی که کلام وحی و الهی است دارای فضیلت و ثواب بسیاری است و آثار و برکت زیادی به همراه دارد؛ سوره قدر نیز دارای جایگاه مهمی در میان سوره های دیگر است؛ در باره ثواب و فضیلت خواندن سوره قدر در شب های قدر روایات و احادیث بسیاری وجود دارد؛ به برخی از آن ها می پردازیم.امام صادق (ع) در سخنانی در خصوص فضلیت و ثواب خواندن سوره قدرمی فرمایند: هرکه سوره قدر ار درنماز واجبی از واجباتش قرائت کند، منادی از طرف خدا او را صدا زند که ای بنده خدا گناه گذشته تو بخشیده شد، عمل را از سر بگیر.

امام جواد (ع) فرمود: هرکسی که سوره قدر را در هر روز و شب هفتاد و شش بار بخواند؛ خداوند برای او هزار فرشته می آفریند که ثواب خواندن این سوره را سی و شش هزار سال بنویسند و خداوند استغفار این ملائکه را مضاعف می کند.

امام باقر (ع) می فرمایند: هرکس سوره قدر را بخواند و آوازش را هنگام خواندن آن بلند کند مانند کسی است که شمشیر در راه خدا کشیده، و هرکس آن را آهسته بخواند مانند کسی است که در راه خدا در خون خود بغلطد، و هرکس ده بار آن را بخواند به اندازه هزار گناه از گناهانش آمرزیده شود.

از مفضل روایت شده است: کسی که سوره قدر را هفت مرتبه نزد قبر مؤمنی بخواند خداوند متعال فرشته ای را به آنجا فرستاده تا خدا را در همان مکان عبادت کند و برای خواننده و میت ثواب عبادت آن فرشته منظور می شود و وقتی خداوند میت را از قبر بیرون آورد به واسطه آن فرشته موکل هول و هراس را از او بر طرف می کند تا داخل بهشتش نماید. هرکس لباس نو برای خود ببرد و سی و شش مرتبه سوره قدر بخواند وبه آیه (تنزل الملائکه) که رسید کمی آب بردارد و کمی بر آن بپاشد سپس دو رکعت نماز بخواند و دعا کند و در دعای خود بگوید: ستایش از آن خداوندی است که به من لباسی عطا فرمود تا مایه آراستگی من در میان مردم باشد و خود را باآن بپوشانم و برای پروردگارم در آن نماز بخوانم و خدا را ستایش کنم؛ همواره در وسعت و گشایش زندگی خواهد کرد تا لباس کهنه شود.

متن کامل سوره قدر + ترجمه

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام خدای بخشاینده مهربان

إنا أنزلناه فی لیلة القدر (۱)

ما (قرآن را) در شب قدر نازل کردیم

وما أدراک ما لیلة القدر (۲)

و تو چه می دانی که شب قدر چیست؟

لیلة القدر خیر من ألف شهر (۳)

شب قدر بهتر از هزار ماه است

تنزل الملائکة والروح فیها بإذن ربهم من کل أمر (۴)

در آن شب فرشتگان و روح به فرمان پروردگارشان برای انجام دادن کار ها نازل می شوند

سلام هی حتی مطلع الفجر (۵)

آن شب تا طلوع بامداد همه سلام و درود است

فضلیت خواندن سوره یس

یس سی و ششمین سوره قرآن و سوره مکی است؛ از رسول گرامی (ص) اسلام روایت شده: قرائت کننده سوره یس نزد خداوند شریف خوانده می شود و این سوره برای قاری خود شفاعت می کند.

در روایتی دیگر از پیامبر (ص) آمده است: سوره «یس» در تورات «معمه: شامل شونده» نام دارد، چون خیر دنیا و آخرت را شامل حال قرائت کننده خود می کند و بلا های دنیا و سختی های آخرت را از او دور می کند و نیز قاضیه و دفع کننده و برآورنده نامیده می شود؛ چون از قاری خود، هر بدی را دفع کرده و همه حاجت های او را روا می کند و قرائت آن سوره پاداشی برابر بیست حج دارد و گوش سپردن به صدای قرائت آن، معادل با ثواب هزار دینار انفاق در راه خداست.

در فضیلت این سوره از حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم نقل شده: هر کس سوره «یس» را قرائت نماید مانند آن است که ده بار قرآن را ختم نماید.

نبی اکرم (ص) همچنین فرمودند: هر کس سوره «یس» را برای رضای خدا بخواند خداوند او را خواهد بخشید و اجری همانند ۱۲ ختم قرآن به او خواهد داد و اگر برای مریض در شرف مرگی خوانده شود، به تعداد حروف این سوره ۱۰ فرشته نزد او به صف شده و برای او استغفار کرده و شاهد قبض روحش بوده و جنازه اش را تشییع می کنند و بر او نماز گزارده و شاهد دفنش هستند.

از ابی بصیر روایت شده که حضرت صادق علیه السلام فرمودند: براستی برای هر چیزی قلبی است و قلب قرآن سوره یاسین است هر کس آن را قبل از خواب یا در روز، قبل از آنکه شام شود بخواند در آن روز از محفوظین و بهره مندان باشد تا آنکه شام کند و هر کس در شب قبل از خواب آن را تلاوت کند خداوند بر وی هزار فرشته بگمارد تا او را از شر بدی و هر شیطان رانده شده و هر آسیب حفظ کنند و هر گاه در همان روز بمیرد خداوند او را وارد بهشت گرداند و سی هزار فرشته هنگام غسلش گرد آیند و برای او طلب آمرزش کنند و با استغفار او را مشایعت و بدرقه نمایند تا کنار قبر، و، چون او را به قبر برند آن فرشتگان جمله در قبر با وی درآیند و خدا را عبادت کنند و ثواب او را به مرده دهند و قبرش تا هر کجا که چشم ببیند فراخ گردد و از فشار قبر ایمن باشد و همیشه از قبرش تا آسمان نوری تابان باشد تا اینکه خداوند او را از قبر بیرون آورد و، چون او را برانگیخت فرشتگان خدا با او هستند و بدرقه اش کنند و با وی به گفتگو پردازند و به رویش لبخند زنند و به هر خیر و نیکی مژده اش دهند تا او را از صراط و میزان بگذرانند و در پایگاه قربی او را بدارند که هیچ مخلوقی را جز مقربان و فرستادگان حق آن مقام و منزلت و قرب را باشد، و وی با پیامبران در آن درگاه نزد خدای تعالی باز ایستد و با غمخواران غم نخورد و با اندوهگینان اندوه نکشد و با زاری کنندگان زاری نکند.

آنگاه خداوند تعالی گوید: ای بنده من شفاعت کن هر که را خواهی که شفاعت را درباره همه بپذیرم و حاجت بخواه که هر چه خواهی به تو دهم پس وی حاجت را از خدا بخواهد که برآورده شود و شفاعت کند که پذیرفته شود و حساب او را، چون دیگران نکشند و در آنجا، چون دیگران بازداشت نشود و، چون از زبونان و خوار شدگان زبون و خوار نگردد و به نکبت گناه و عمل زشتی که از او سر زده گرفتار نشود و برات آزادی او را سر گشاده بدو دهند تا اینکه از درگاه الهی به زیر آید و همه مردم از روی تعجب گویند: «سبحان الله» این بنده را حتی یک گناه نبود او از همدمان محمد صلی الله علیه و آله وسلم خواهد شد.

همچنین امام باقر (ع) فرمودند: هر کس سوره یس را در عمر خود یک بار بخواند خداوند به شماره تمام آفریده هایش در این جهان و آن جهان و آنچه در آسمان است به عد هر یک دو هزار حسنه در نامه عملش ثبت فرماید و به همین مقدار از گناهان او محو سازد و دچار تنگدستی و زیان و بدهکاری و خانه خرابی نشود و بدبختی و دیوانگی نبیند و مبتلا به جذام و وسواس و دودلی و بیماری های مضر نگردد و خداوند سختی و دشواری مرگ را بر او آسان کند و خود متصدی و مباشر قبض روح او باشد و از جمله کسانی خواهد بود که خداوند فراخی زندگی او را به عهده گرفته و ضامن خوشحالی او هنگام مرگ گردیده و خشنودیش را آخرت تضمین کرده و همه فرشتگان آسمان و زمین را خطاب فرموده که من از بنده راضی هستم پس برای او آمرزش بطلبی.

متن کامل سوره یس + ترجمه

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام خداوند رحمتگر مهربان

یس ﴿۱

یس [/یاسین](۱)

والقرآن الحکیم ﴿۲

سوگند به قرآن حکمت آموز (۲)

إنک لمن المرسلین ﴿۳

که قطعا تو از [جمله]پیامبرانی (۳)

علی صراط مستقیم ﴿۴

بر راهی راست (۴)

تنزیل العزیز الرحیم ﴿۵

[و کتابت]از جانب آن عزیز مهربان نازل شده است (۵)

لتنذر قوما ما أنذر آباؤهم فهم غافلون ﴿۶

تا قومی را که پدرانشان بیم داده نشدند و در غفلت ماندند بیم دهی (۶)

لقد حق القول علی أکثرهم فهم لا یؤمنون ﴿۷﴾ آری گفته [خدا]در باره بیشترشان محقق گردیده است در نتیجه آن ها نخواهند گروید (۷)

إنا جعلنا فی أعناقهم أغلالا فهی إلی الأذقان فهم مقمحون ﴿۸

ما در گردنهای آنان تا چانه هایشان غلهایی نهاده ایم به طوری که سرهایشان را بالا نگاه داشته و دیده فرو هشته اند (۸)

وجعلنا من بین أیدیهم سدا ومن خلفهم سدا فأغشیناهم فهم لا یبصرون ﴿۹

و [ما]فراروی آن ها سدی و پشت سرشان سدی نهاده و پرده ای بر [چشمان]آنان فرو گسترده ایم در نتیجه نمی توانند ببینند (۹)

وسواء علیهم أأنذرتهم أم لم تنذرهم لا یؤمنون ﴿۱۰

و آنان را چه بیم دهی [و]چه بیم ندهی به حالشان تفاوت نمی کند نخواهند گروید (۱۰)

إنما تنذر من اتبع الذکر وخشی الرحمن بالغیب فبشره بمغفرة وأجر کریم ﴿۱۱

بیم دادن تو تنها کسی را [سودمند]است که کتاب حق را پیروی کند و از [خدای]رحمان در نهان بترسد [چنین کسی را]به آمرزش و پاداشی پر ارزش مژده ده (۱۱)

إنا نحن نحیی الموتی ونکتب ما قدموا وآثارهم وکل شیء أحصیناه فی إمام مبین ﴿۱۲

آری ماییم که مردگان را زنده می سازیم و آنچه را از پیش فرستاده اند با آثار [و اعمال]شان درج می کنیم و هر چیزی را در کارنامه ای روشن برشمرده ایم (۱۲)

واضرب لهم مثلا أصحاب القریة إذ جاءها المرسلون ﴿۱۳

[داستان]مردم آن شهری را که رسولان بدانجا آمدند برای آنان مثل زن (۱۳)

إذ أرسلنا إلیهم اثنین فکذبوهما فعززنا بثالث فقالوا إنا إلیکم مرسلون ﴿۱۴

آنگاه که دو تن سوی آنان فرستادیم و [لی]آن دو را دروغزن پنداشتند تا با [فرستاده]سومین [آنان را]تایید کردیم پس [رسولان]گفتند ما به سوی شما به پیامبری فرستاده شده ایم (۱۴)

قالوا ما أنتم إلا بشر مثلنا وما أنزل الرحمن من شیء إن أنتم إلا تکذبون ﴿۱۵

[ناباوران آن دیار]گفتند شما جز بشری مانند ما نیستید و [خدای]رحمان چیزی نفرستاده و شما جز دروغ نمی پردازید (۱۵)

قالوا ربنا یعلم إنا إلیکم لمرسلون ﴿۱۶

گفتند پروردگار ما می داند که ما واقعا به سوی شما به پیامبری فرستاده شده ایم (۱۶)

وما علینا إلا البلاغ المبین ﴿۱۷

و بر ما [وظیفه ای]جز رسانیدن آشکار [پیام]نیست (۱۷)

قالوا إنا تطیرنا بکم لئن لم تنتهوا لنرجمنکم ولیمسنکم منا عذاب ألیم ﴿۱۸

پاسخ دادند ما [حضور]شما را به شگون بد گرفته ایم اگر دست برندارید سنگسارتان می کنیم و قطعا عذاب دردناکی از ما به شما خواهد رسید (۱۸)

قالوا طائرکم معکم أئن ذکرتم بل أنتم قوم مسرفون ﴿۱۹

[رسولان]گفتند شومی شما با خود شماست آیا اگر شما را پند دهند [باز کفر می ورزید]نه بلکه شما قومی اسرافکارید (۱۹)

وجاء من أقصی المدینة رجل یسعی قال یا قوم اتبعوا المرسلین ﴿۲۰

و [در این میان]مردی از دورترین جای شهر دوان دوان آمد [و]گفت ای مردم از این فرستادگان پیروی کنید

(۲۰) اتبعوا من لا یسألکم أجرا وهم مهتدون ﴿۲۱

از کسانی که پاداشی از شما نمی خواهند و خود [نیز]بر راه راست قرار دارند پیروی کنید (۲۱)

وما لی لا أعبد الذی فطرنی وإلیه ترجعون ﴿۲۲

آخر چرا کسی را نپرستم که مرا آفریده است و [همه]شما به سوی او بازگشت می یابید (۲۲)

أأتخذ من دونه آلهة إن یردن الرحمن بضر لا تغن عنی شفاعتهم شیئا ولا ینقذون ﴿۲۳

آیا به جای او خدایانی را بپرستم که اگر [خدای]رحمان بخواهد به من گزندی برساند نه شفاعتشان به حالم سود می دهد و نه می توانند مرا برهانند (۲۳)

إنی إذا لفی ضلال مبین ﴿۲۴

در آن صورت من قطعا در گمراهی آشکاری خواهم بود (۲۴)

إنی آمنت بربکم فاسمعون ﴿۲۵

من به پروردگارتان ایمان آوردم [اقرار]مرا بشنوید (۲۵)

قیل ادخل الجنة قال یا لیت قومی یعلمون ﴿۲۶

[سرانجام به جرم ایمان کشته شد و بدو]گفته شد به بهشت درآی گفت ای کاش قوم من می دانستند (۲۶)

بما غفر لی ربی وجعلنی من المکرمین ﴿۲۷

که پروردگارم چگونه مرا آمرزید و در زمره عزیزانم قرار داد (۲۷)

وما أنزلنا علی قومه من بعده من جند من السماء وما کنا منزلین ﴿۲۸

پس از [شهادت]وی هیچ سپاهی از آسمان بر قومش فرود نیاوردیم و [پیش از این هم]فروفرستنده نبودیم (۲۸)

إن کانت إلا صیحة واحدة فإذا هم خامدون ﴿۲۹

تنها یک فریاد بود و بس و بناگاه [همه]آن ها سرد بر جای فسردند (۲۹)

یا حسرة علی العباد ما یأتیهم من رسول إلا کانوا به یستهزئون ﴿۳۰

دریغا بر این بندگان هیچ فرستاده ای بر آنان نیامد مگر آنکه او را ریشخند میکردند (۳۰)

ألم یروا کم أهلکنا قبلهم من القرون أنهم إلیهم لا یرجعون ﴿۳۱

مگر ندیده اند که چه بسیار نسل ها را پیش از آنان هلاک گردانیدیم که دیگر آن ها به سویشان بازنمی گردند (۳۱)

وإن کل لما جمیع لدینا محضرون ﴿۳۲

و قطعا همه آنان در پیشگاه ما احضار خواهند شد (۳۲)

وآیة لهم الأرض المیتة أحییناها وأخرجنا منها حبا فمنه یأکلون ﴿۳۳

و زمین مرده برهانی است برای ایشان که آن را زنده گردانیدیم و دانه از آن برآوردیم که از آن می خورند (۳۳)

وجعلنا فیها جنات من نخیل وأعناب وفجرنا فیها من العیون ﴿۳۴

و در آن [زمین]باغهایی از درختان خرما و تاک قرار دادیم و چشمه ها در آن روان کردیم (۳۴)

لیأکلوا من ثمره وما عملته أیدیهم أفلا یشکرون ﴿۳۵

تا از میوه آن و [از]کارکرد دستهای خودشان بخورند آیا باز [هم]سپاس نمی گزارند (۳۵)

سبحان الذی خلق الأزواج کلها مما تنبت الأرض ومن أنفسهم ومما لا یعلمون ﴿۳۶

پاک [خدایی]که از آنچه زمین می رویاند و [نیز]از خودشان و از آنچه نمی دانند همه را نر و ماده گردانیده است (۳۶)

وآیة لهم اللیل نسلخ منه النهار فإذا هم مظلمون ﴿۳۷

و نشانه ای [دیگر]برای آن ها شب است که روز را [مانند پوست]از آن برمی کنیم و بناگاه آنان در تاریکی فرو می روند (۳۷)

والشمس تجری لمستقر لها ذلک تقدیر العزیز العلیم ﴿۳۸

و خورشید به [سوی]قرارگاه ویژه خود روان است تقدیر آن عزیز دانا این است (۳۸)

والقمر قدرناه منازل حتی عاد کالعرجون القدیم ﴿۳۹

و برای ماه منزلهایی معین کرده ایم تا، چون شاخک خشک خوشه خرما برگردد (۳۹)

لا الشمس ینبغی لها أن تدرک القمر ولا اللیل سابق النهار وکل فی فلک یسبحون ﴿۴۰

نه خورشید را سزد که به ماه رسد و نه شب بر روز پیشی جوید و هر کدام در سپهری شناورند (۴۰)

وآیة لهم أنا حملنا ذریتهم فی الفلک المشحون ﴿۴۱

و نشانه ای [دیگر]برای آنان اینکه ما نیاکانشان را در کشتی انباشته سوار کردیم (۴۱)

وخلقنا لهم من مثله ما یرکبون ﴿۴۲

و مانند آن برای ایشان مرکوب ها [ی دیگری]خلق کردیم (۴۲)

وإن نشأ نغرقهم فلا صریخ لهم ولا هم ینقذون ﴿۴۳

و اگر بخواهیم غرقشان می کنیم و هیچ فریادرسی نمی یابند و روی نجات نمی بینند (۴۳)

إلا رحمة منا ومتاعا إلی حین ﴿۴۴

مگر رحمتی از جانب ما [شامل آن ها گردد]و تا چندی [آن ها را]برخوردار سازیم (۴۴)

وإذا قیل لهم اتقوا ما بین أیدیکم وما خلفکم لعلکم ترحمون ﴿۴۵

و، چون به ایشان گفته شود از آنچه در پیش رو و پشت سر دارید بترسید امید که مورد رحمت قرار گیرید [نمی شنوند](۴۵)

وما تأتیهم من آیة من آیات ربهم إلا کانوا عنها معرضین ﴿۴۶

و هیچ نشانه ای از نشانه های پروردگارشان بر آنان نیامد جز اینکه از آن رویگردان شدند (۴۶)

وإذا قیل لهم أنفقوا مما رزقکم الله قال الذین کفروا للذین آمنوا أنطعم من لو یشاء الله أطعمه إن أنتم إلا فی ضلال مبین ﴿۴۷

و، چون به آنان گفته شود از آنچه خدا به شما روزی داده انفاق کنید کسانی که کافر شده اند به آنان که ایمان آورده اند می گویند آیا کسی را بخورانیم که اگر خدا می خواست [خودش]وی را می خورانید شما جز در گمراهی آشکاری [بیش]نیستید (۴۷)

ویقولون متی هذا الوعد إن کنتم صادقین ﴿۴۸

و می گویند اگر راست می گویید پس این وعده [عذاب]کی خواهد بود (۴۸)

ما ینظرون إلا صیحة واحدة تأخذهم وهم یخصمون ﴿۴۹

جز یک فریاد [مرگبار]را انتظار نخواهند کشید که هنگامی که سرگرم جدالند غافلگیرشان کند (۴۹)

فلا یستطیعون توصیة ولا إلی أهلهم یرجعون ﴿۵۰

آنگاه نه توانایی وصیتی دارند و نه می توانند به سوی کسان خود برگردند (۵۰)

ونفخ فی الصور فإذا هم من الأجداث إلی ربهم ینسلون ﴿۵۱

و در صور دمیده خواهد شد پس بناگاه از گورهای خود شتابان به سوی پروردگار خویش می آیند (۵۱)

قالوا یا ویلنا من بعثنا من مرقدنا هذا ما وعد الرحمن وصدق المرسلون ﴿۵۲

می گویند ای وای بر ما چه کسی ما را از آرامگاهمان برانگیخت این است همان وعده خدای رحمان و پیامبران راست می گفتند (۵۲)

إن کانت إلا صیحة واحدة فإذا هم جمیع لدینا محضرون ﴿۵۳

[باز هم]یک فریاد است و بس و بناگاه همه در پیشگاه ما حاضر آیند (۵۳)

فالیوم لا تظلم نفس شیئا ولا تجزون إلا ما کنتم تعملون ﴿۵۴

امروز بر کسی هیچ ستم نمی رود جز در برابر آنچه کرده اید پاداشی نخواهید یافت (۵۴)

إن أصحاب الجنة الیوم فی شغل فاکهون ﴿۵۵

در این روز اهل بهشت کار و باری خوش در پیش دارند (۵۵)

هم وأزواجهم فی ظلال علی الأرائک متکئون ﴿۵۶

آن ها با همسرانشان در زیر سایه ها بر تخت ها تکیه می زنند (۵۶)

لهم فیها فاکهة ولهم ما یدعون ﴿۵۷

در آنجا برای آن ها [هر گونه]میوه است و هر چه دلشان بخواهد (۵۷)

سلام قولا من رب رحیم ﴿۵۸

از جانب پروردگار [ی]مهربان [به آنان]سلام گفته می شود (۵۸)

وامتازوا الیوم أیها المجرمون ﴿۵۹

و ای گناهکاران امروز [از بی گناهان]جدا شوید (۵۹)

ألم أعهد إلیکم یا بنی آدم أن لا تعبدوا الشیطان إنه لکم عدو مبین ﴿۶۰

ای فرزندان آدم مگر با شما عهد نکرده بودم که شیطان را مپرستید، زیرا وی دشمن آشکار شماست (۶۰)

وأن اعبدونی هذا صراط مستقیم ﴿۶۱

و اینکه مرا بپرستید این است راه راست (۶۱)

ولقد أضل منکم جبلا کثیرا أفلم تکونوا تعقلون ﴿۶۲﴾ و [او]گروهی انبوه از میان شما را سخت گمراه کرد آیا تعقل نمیکردید (۶۲)

هذه جهنم التی کنتم توعدون ﴿۶۳

این است جهنمی که به شما وعده داده می شد (۶۳)

اصلوها الیوم بما کنتم تکفرون ﴿۶۴

به [جرم]آنکه کفر می ورزیدید اکنون در آن درآیید (۶۴)

الیوم نختم علی أفواههم وتکلمنا أیدیهم وتشهد أرجلهم بما کانوا یکسبون ﴿۶۵

امروز بر دهانهای آنان مهر می نهیم و دستهایشان با ما سخن می گویند و پاهایشان بدانچه فراهم می ساختند گواهی می دهند (۶۵)

ولو نشاء لطمسنا علی أعینهم فاستبقوا الصراط فأنی یبصرون ﴿۶۶

و اگر بخواهیم هر آینه فروغ از دیدگانشان می گیریم تا در راه [کج]بر هم پیشی جویند ولی [راه راست را]از کجا می توانند ببینند (۶۶)

ولو نشاء لمسخناهم علی مکانتهم فما استطاعوا مضیا ولا یرجعون ﴿۶۷

و اگر بخواهیم هرآینه ایشان را در جای خود مسخ می کنیم [به گونه ای]که نه بتوانند بروند و نه برگردند (۶۷) ومن نعمره ننکسه فی الخلق أفلا یعقلون ﴿۶۸

و هر که را عمر دراز دهیم او را [از نظر]خلقت فروکاسته [و شکسته]گردانیم آیا نمی اندیشند (۶۸)

وما علمناه الشعر وما ینبغی له إن هو إلا ذکر وقرآن مبین ﴿۶۹

و [ما]به او شعر نیاموختیم و در خور وی نیست این [سخن]جز اندرز و قرآنی روشن نیست (۶۹)

لینذر من کان حیا ویحق القول علی الکافرین ﴿۷۰﴾ تا هر که را [دلی]زنده است بیم دهد و گفتار [خدا]در باره کافران محقق گردد (۷۰)

أولم یروا أنا خلقنا لهم مما عملت أیدینا أنعاما فهم لها مالکون ﴿۷۱

آیا ندیده اند که ما به قدرت خویش برای ایشان چهارپایانی آفریده ایم تا آنان مالک آن ها باشند (۷۱)

وذللناها لهم فمنها رکوبهم ومنها یأکلون ﴿۷۲

و آن ها را برای ایشان رام گردانیدیم از برخیشان سواری می گیرند و از بعضی می خورند (۷۲)

ولهم فیها منافع ومشارب أفلا یشکرون ﴿۷۳

و از آن ها سود ها و نوشیدنی ها دارند پس چرا شکرگزار نیستید (۷۳)

واتخذوا من دون الله آلهة لعلهم ینصرون ﴿۷۴

و غیر از خدا [ی یگانه]خدایانی به پرستش گرفتند تا مگر یاری شوند (۷۴)

لا یستطیعون نصرهم وهم لهم جند محضرون ﴿۷۵

[ولی بتان]نمی توانند آنان را یاری کنند و آنانند که برای [بتان]، چون سپاهی احضار شده اند (۷۵)

فلا یحزنک قولهم إنا نعلم ما یسرون وما یعلنون ﴿۷۶

پس گفتار آنان تو را غمگین نگرداند که ما آنچه را پنهان و آنچه را آشکار می کنند می دانیم

(۷۶)

أولم یر الإنسان أنا خلقناه من نطفة فإذا هو خصیم مبین ﴿۷۷

مگر آدمی ندانسته است که ما او را از نطفه ای آفریده ایم پس بناگاه وی ستیزه جویی آشکار شده است (۷۷)

وضرب لنا مثلا ونسی خلقه قال من یحیی العظام وهی رمیم ﴿۷۸

و برای ما مثلی آورد و آفرینش خود را فراموش کرد گفت چه کسی این استخوان ها را که چنین پوسیده است زندگی می بخشد (۷۸)

قل یحییها الذی أنشأها أول مرة وهو بکل خلق علیم ﴿۷۹

بگو همان کسی که نخستین بار آن را پدید آورد و اوست که به هر [گونه]آفرینشی داناست (۷۹)

الذی جعل لکم من الشجر الأخضر نارا فإذا أنتم منه توقدون ﴿۸۰

همو که برایتان در درخت سبزفام اخگر نهاد که از آن [چون نیازتان افتد]آتش می افروزید (۸۰)

أولیس الذی خلق السماوات والأرض بقادر علی أن یخلق مثلهم بلی وهو الخلاق العلیم ﴿۸۱

آیا کسی که آسمان ها و زمین را آفریده توانا نیست که [باز]مانند آن ها را بیافریند آری اوست آفریننده دانا (۸۱)

إنما أمره إذا أراد شیئا أن یقول له کن فیکون ﴿۸۲﴾.

چون به چیزی اراده فرماید کارش این بس که می گوید باش پس [بی درنگ]موجود می شود (۸۲)

فسبحان الذی بیده ملکوت کل شیء وإلیه ترجعون ﴿۸۳

پس [شکوهمند و]پاک است آن کسی که ملکوت هر چیزی در دست اوست و به سوی اوست که بازگردانیده می شوید ۸۳)

فضیلت خواندن سوره روم

سوره روم، سی امین و جزء بیست و یکم سوره قرآن ومکی است و ۶۰ آیه دارد؛ پیامبر اکرم (ص) در فضیلت سوره روم فرموده اند: هر کس سوره روم را بخواند ده برابر تمامی فرشتگانی که خداوند را در بین زمین و آسمان تسبیح گفته اند حسنه به او داده می شود و هر آنچه که در روز یا شبش از دست داده دوباره به دست می آورد.

به قرائت این سوه در شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان بسیار سفارش شده است. در روایتی از امام صادق (ع) روایت شده: هر کس سوره های عنکبوت و روم را در شب بیست و سوم ماه رمضان قرائت کند به خدا قسم او از اهل بهشت است و پس از گفتن این جمله فرمودند: اینکه قسم یاد کردم هر کس در این شب این سوره ها را بخواند اهل بهشت است هیچ استثنایی نمی کنم و نمی ترسم که خداوند به خاطر سوگند و عدم استثنای در آن برای من گناهی بنویسد. زیرا مطمئن هستم که این دو سوره نزد خداوند جایگاهی بزرگ دارد.

در روایتی دیگر از پیامبر گرامی اسلام (ص) آمده است: علت اینکه حضرت ابراهیم (ع) به نام خلیل الله نامیده شد قرائت آیات ۱۸-۱۷ سوره روم است.

متن کامل سوره روم + ترجمه

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام خداوند رحمتگر مهربان

الم ﴿۱

الف لام میم (۱)

غلبت الروم ﴿۲

رومیان شکست خوردند (۲)

فی أدنی الأرض وهم من بعد غلبهم سیغلبون ﴿۳

در نزدیکترین سرزمین و [لی]بعد از شکستشان در ظرف چند سالی به زودی پیروز خواهند گردید (۳)

فی بضع سنین لله الأمر من قبل ومن بعد ویومئذ یفرح المؤمنون ﴿۴

[فرجام]کار در گذشته و آینده از آن خداست و در آن روز است که مؤمنان از یاری خدا شاد می گردند (۴)

بنصر الله ینصر من یشاء وهو العزیز الرحیم ﴿۵

هر که را بخواهد یاری می کند و اوست شکست ناپذیر مهربان (۵)

وعد الله لا یخلف الله وعده ولکن أکثر الناس لا یعلمون ﴿۶

وعده خداست خدا وعده اش را خلاف نمی کند ولی بیشتر مردم نمی دانند (۶)

یعلمون ظاهرا من الحیاة الدنیا وهم عن الآخرة هم غافلون ﴿۷

از زندگی دنیا ظاهری را می شناسند و حال آنکه از آخرت غافلند (۷)

أولم یتفکروا فی أنفسهم ما خلق الله السماوات والأرض وما بینهما إلا بالحق وأجل مسمی وإن کثیرا من الناس بلقاء ربهم لکافرون ﴿۸

آیا در خودشان به تفکر نپرداخته اند خداوند آسمان ها و زمین و آنچه را که میان آن دو است جز به حق و تا هنگامی معین نیافریده است و [با این همه]بسیاری از مردم لقای پروردگارشان را سخت منکرند (۸)

أولم یسیروا فی الأرض فینظروا کیف کان عاقبة الذین من قبلهم کانوا أشد منهم قوة وأثاروا الأرض وعمروها أکثر مما عمروها وجاءتهم رسلهم بالبینات فما کان الله لیظلمهم ولکن کانوا أنفسهم یظلمون

﴿۹﴾ آیا در زمین نگردیده اند تا ببینند فرجام کسانی که پیش از آنان بودند چگونه بوده است آن ها بس نیرومندتر از ایشان بودند و زمین را زیر و رو کردند و بیش از آنچه آن ها آبادش کردند آن را آباد ساختند و پیامبرانشان دلایل آشکار برایشان آوردند بنابراین خدا بر آن نبود که بر ایشان ستم کند لیکن خودشان بر خود ستم میکردند (۹)

ثم کان عاقبة الذین أساءوا السوأی أن کذبوا بآیات الله وکانوا بها یستهزئون ﴿۱۰

آنگاه فرجام کسانی که بدی کردند [بسی]بدتر بود [چرا]که آیات خدا را تکذیب کردند و آن ها را به ریشخند می گرفتند (۱۰)

الله یبدأ الخلق ثم یعیده ثم إلیه ترجعون ﴿۱۱

خداست که آفرینش را آغاز و سپس آن را تجدید می کند آنگاه به سوی او بازگردانیده می شوید (۱۱) ویوم تقوم الساعة یبلس المجرمون ﴿۱۲

و روزی که قیامت برپا شود مجرمان نومید می گردند (۱۲)

ولم یکن لهم من شرکائهم شفعاء وکانوا بشرکائهم کافرین ﴿۱۳

و برای آنان از شریکانشان شفیعانی نیست و خود منکر شریکان خود می شوند (۱۳)

ویوم تقوم الساعة یومئذ یتفرقون ﴿۱۴

و روزی که رستاخیز برپا گردد آن روز [مردم]پراکنده می شوند (۱۴)

فأما الذین آمنوا وعملوا الصالحات فهم فی روضة یحبرون ﴿۱۵﴾.

اما کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند در گلستانی شادمان می گردند (۱۵)

وأما الذین کفروا وکذبوا بآیاتنا ولقاء الآخرة فأولئک فی العذاب محضرون ﴿۱۶

و، اما کسانی که کافر شده و آیات ما و دیدار آخرت را به دروغ گرفته اند پس آنان در عذاب حاضر آیند (۱۶)

فسبحان الله حین تمسون وحین تصبحون ﴿۱۷

پس خدا را تسبیح گویید آنگاه که به عصر درمی آیید و آنگاه که به بامداد درمی شوید (۱۷)

وله الحمد فی السماوات والأرض وعشیا وحین تظهرون ﴿۱۸

و ستایش از آن اوست در آسمان ها و زمین و شامگاهان و وقتی که به نیمروز می رسید (۱۸)

یخرج الحی من المیت ویخرج المیت من الحی ویحیی الأرض بعد موتها وکذلک تخرجون ﴿۱۹

زنده را از مرده بیرون می آورد و مرده را از زنده بیرون می آورد و زمین را بعد از مرگش زنده می سازد و بدین گونه [از گورها]بیرون آورده می شوید (۱۹)

ومن آیاته أن خلقکم من تراب ثم إذا أنتم بشر تنتشرون ﴿۲۰

و از نشانه های او این است که شما را از خاک آفرید پس بناگاه شما [به صورت]بشری هر سو پراکنده شدید (۲۰)

ومن آیاته أن خلق لکم من أنفسکم أزواجا لتسکنوا إلیها وجعل بینکم مودة ورحمة إن فی ذلک لآیات لقوم یتفکرون ﴿۲۱

و از نشانه های او اینکه از [نوع]خودتان همسرانی برای شما آفرید تا بدان ها آرام گیرید و میانتان دوستی و رحمت نهاد آری در این [نعمت]برای مردمی که می اندیشند قطعا نشانه هایی است (۲۱)

ومن آیاته خلق السماوات والأرض واختلاف ألسنتکم وألوانکم إن فی ذلک لآیات للعالمین ﴿۲۲

و از نشانه های [قدرت]او آفرینش آسمان ها و زمین و اختلاف زبانهای شما و رنگهای شماست قطعا در این [امر نیز]برای دانشوران نشانه هایی است (۲۲)

ومن آیاته منامکم باللیل والنهار وابتغاؤکم من فضله إن فی ذلک لآیات لقوم یسمعون ﴿۲۳

و از نشانه های [حکمت]او خواب شما در شب و [نیم]روز و جستجوی شما [روزی خود را]از فزونبخشی اوست در این [معنی نیز]برای مردمی که می شنوند قطعا نشانه هایی است (۲۳)

ومن آیاته یریکم البرق خوفا وطمعا وینزل من السماء ماء فیحیی به الأرض بعد موتها إن فی ذلک لآیات لقوم یعقلون ﴿۲۴

و از نشانه های او [اینکه]برق را برای شما بیمآور و امیدبخش می نمایاند و از آسمان به تدریج آبی فرو می فرستد که به وسیله آن زمین را پس از مرگش زنده می گرداند در این [امر هم]برای مردمی که تعقل می کنند قطعا نشانه هایی است (۲۴)

ومن آیاته أن تقوم السماء والأرض بأمره ثم إذا دعاکم دعوة من الأرض إذا أنتم تخرجون ﴿۲۵

و از نشانه های او این است که آسمان و زمین به فرمانش برپایند پس، چون شما را با یک بار خواندن فرا خوان د بناگاه [از گورها]خارج می شوید (۲۵)

وله من فی السماوات والأرض کل له قانتون ﴿۲۶

و هر که در آسمان ها و زمین است از آن اوست همه او را گردن نهاده اند (۲۶)

وهو الذی یبدأ الخلق ثم یعیده وهو أهون علیه وله المثل الأعلی فی السماوات والأرض وهو العزیز الحکیم ﴿۲۷

و اوست آن کس که آفرینش را آغاز می کند و باز آن را تجدید می نماید و این [کار]بر او آسانتر است و در آسمان ها و زمین نمونه والا [ی هر صفت برتر]از آن اوست و اوست شکست ناپذیر سنجیده کار (۲۷)

ضرب لکم مثلا من أنفسکم هل لکم من ما ملکت أیمانکم من شرکاء فی ما رزقناکم فأنتم فیه سواء تخافونهم کخیفتکم أنفسکم کذلک نفصل الآیات لقوم یعقلون ﴿۲۸

[خداوند]برای شما از خودتان مثلی زده است آیا در آنچه به شما روزی داده ایم شریکانی از بردگانتان دارید که در آن [مال با هم]مساوی باشید و همان طور که شما از یکدیگر بیم دارید از آن ها بیم داشته باشید این گونه آیات خود را برای مردمی که می اندیشند به تفصیل بیان می کنیم (۲۸)

بل اتبع الذین ظلموا أهواءهم بغیر علم فمن یهدی من أضل الله وما لهم من ناصرین ﴿۲۹

نه [این چنین نیست]بلکه کسانی که ستم کرده اند بدون هیچ گونه دانشی هوسهای خود را پیروی کرده اند پس آن کس را که خدا گمراه کرده چه کسی هدایت می کند و برای آنان یاورانی نخواهد بود (۲۹)

فأقم وجهک للدین حنیفا فطرت الله التی فطر الناس علیها لا تبدیل لخلق الله ذلک الدین القیم ولکن أکثر الناس لا یعلمون ﴿۳۰

پس روی خود را با گرایش تمام به حق به سوی این دین کن با همان سرشتی که خدا مردم را بر آن سرشته است آفرینش خدای تغییرپذیر نیست این است همان دین پایدار ولی بیشتر مردم نمی دانند (۳۰)

منیبین إلیه واتقوه وأقیموا الصلاة ولا تکونوا من المشرکین ﴿۳۱

به سویش توبه برید و از او پروا بدارید و نماز را برپا کنید و از مشرکان مباشید (۳۱)

من الذین فرقوا دینهم وکانوا شیعا کل حزب بما لدیهم فرحون ﴿۳۲﴾ از کسانی که دین خود را قطعه قطعه کردند و فرقه فرقه شدند هر حزبی بدانچه پیش آنهاست دلخوش شدند (۳۲)

وإذا مس الناس ضر دعوا ربهم منیبین إلیه ثم إذا أذاقهم منه رحمة إذا فریق منهم بربهم یشرکون ﴿۳۳

و، چون مردم را زیانی رسد پروردگار خود را در حالی که به درگاه او توبه می کنند می خوانند و آنگاه که از جانب خود رحمتی به آنان چشانید بناگاه دسته ای از ایشان به پروردگارشان شرک می آورند (۳۳)

لیکفروا بما آتیناهم فتمتعوا فسوف تعلمون ﴿۳۴

بگذار تا به آنچه بدان ها عطا کرده ایم کفران ورزند [بگو]برخوردار شوید زودا که خواهید دانست (۳۴)

أم أنزلنا علیهم سلطانا فهو یتکلم بما کانوا به یشرکون ﴿۳۵

یا [مگر]حجتی بر آنان نازل کرده ایم که آن [حجت]در باره آنچه با [خدا]شریک می گردانیده اند سخن می گوید (۳۵)

وإذا أذقنا الناس رحمة فرحوا بها وإن تصبهم سیئة بما قدمت أیدیهم إذا هم یقنطون ﴿۳۶

و، چون مردم را رحمتی بچشانیم بدان شاد می گردند و، چون به [سزای]آنچه دستاورد گذشته آنان است صدمه ای به ایشان برسد بناگاه نومید می شوند (۳۶)

أولم یروا أن الله یبسط الرزق لمن یشاء ویقدر إن فی ذلک لآیات لقوم یؤمنون ﴿۳۷

آیا ندانسته اند که [این]خداست که روزی را برای هر کس که بخواهد فراخ یا تنگ می گرداند قطعا در این [امر]برای مردمی که ایمان می آورند عبرتهاست (۳۷)

فآت ذا القربی حقه والمسکین وابن السبیل ذلک خیر للذین یریدون وجه الله وأولئک هم المفلحون ﴿۳۸

پس حق خویشاوند و تنگدست و در راهمانده را بده این [انفاق]برای کسانی که خواهان خشنودی خدایند بهتر است و اینان همان رستگارانند (۳۸)

وما آتیتم من ربا لیربو فی أموال الناس فلا یربو عند الله وما آتیتم من زکاة تریدون وجه الله فأولئک هم المضعفون ﴿۳۹

و آنچه [به قصد]ربا می دهید تا در اموال مردم سود و افزایش بردارد نزد خدا فزونی نمی گیرد و [لی]آنچه را از زکات در حالی که خشنودی خدا را خواستارید دادید پس آنان همان فزونییافتگانند [و مضاعف می شود](۳۹)

الله الذی خلقکم ثم رزقکم ثم یمیتکم ثم یحییکم هل من شرکائکم من یفعل من ذلکم من شیء سبحانه وتعالی عما یشرکون ﴿۴۰

خدا همان کسی است که شما را آفرید سپس به شما روزی بخشید آنگاه شما را می میراند و پس از آن زنده می گرداند آیا در میان شریکان شما کسی هست که کاری از این [قبیل]کند منزه است او و برتر است از آنچه [با وی]شریک می گردانند (۴۰)

ظهر الفساد فی البر والبحر بما کسبت أیدی الناس لیذیقهم بعض الذی عملوا لعلهم یرجعون ﴿۴۱

به سبب آنچه دستهای مردم فراهم آورده فساد در خشکی و دریا نمودار شده است تا [سزای]بعضی از آنچه را که کرده اند به آنان بچشاند باشد که بازگردند (۴۱)

قل سیروا فی الأرض فانظروا کیف کان عاقبة الذین من قبل کان أکثرهم مشرکین ﴿۴۲

بگو در زمین بگردید و بنگرید فرجام کسانی که پیشتر بوده [و]بیشترشان مشرک بودند چگونه بوده است (۴۲) فأقم وجهک للدین القیم من قبل أن یأتی یوم لا مرد له من الله یومئذ یصدعون ﴿۴۳

پس به سوی این دین پایدار روی بیاور پیش از آنکه روزی از جانب خدا فرا رسد که برگشت ناپذیر باشد و در آن روز [مردم]دسته دسته می شوند (۴۳)

من کفر فعلیه کفره ومن عمل صالحا فلأنفسهم یمهدون ﴿۴۴

هر که کفر ورزد کفرش به زیان اوست و کسانی که کار شایسته کنند [فرجام نیک را]به سود خودشان آماده می کنند (۴۴)

لیجزی الذین آمنوا وعملوا الصالحات من فضله إنه لا یحب الکافرین ﴿۴۵

تا [خدا]کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند به فضل خویش پاداش دهد که او کافران را دوست نمی دارد (۴۵)

ومن آیاته أن یرسل الریاح مبشرات ولیذیقکم من رحمته ولتجری الفلک بأمره ولتبتغوا من فضله ولعلکم تشکرون ﴿۴۶

و از نشانه های او این است که بادهای بشارت آور را می فرستد تا بخشی از رحمتش را به شما بچشاند و تا کشتی به فرمانش روان گردد و تا از فضل او [روزی]بجویید و امید که سپاسگزاری کنید (۴۶)

ولقد أرسلنا من قبلک رسلا إلی قومهم فجاءوهم بالبینات فانتقمنا من الذین أجرموا وکان حقا علینا نصر المؤمنین ﴿۴۷

و در حقیقت پیش از تو فرستادگانی به سوی قومشان گسیل داشتیم پس دلایل آشکار برایشان آوردند و از کسانی که مرتکب جرم شدند انتقام گرفتیم و یاری کردن مؤمنان بر ما فرض است (۴۷)

الله الذی یرسل الریاح فتثیر سحابا فیبسطه فی السماء کیف یشاء ویجعله کسفا فتری الودق یخرج من خلاله فإذا أصاب به من یشاء من عباده إذا هم یستبشرون ﴿۴۸

خدا همان کسی است که باد ها را می فرستد و ابری برمی انگیزد و آن را در آسمان هر گونه بخواهد می گستراند و انبوهش می گرداند پس می بینی باران از لابلای آن بیرون می آید و، چون آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد رسانید بناگاه آنان شادمانی می کنند (۴۸)

وإن کانوا من قبل أن ینزل علیهم من قبله لمبلسین ﴿۴۹﴾ و قطعا پیش از آنکه بر ایشان فرو ریزد [آری]پیش از آن سخت نومید بودند (۴۹)

فانظر إلی آثار رحمت الله کیف یحیی الأرض بعد موتها إن ذلک لمحیی الموتی وهو علی کل شیء قدیر ﴿۵۰

پس به آثار رحمت خدا بنگر که چگونه زمین را پس از مرگش زنده می گرداند در حقیقت هم اوست که قطعا زنده کننده مردگان است و اوست که بر هر چیزی تواناست (۵۰)

ولئن أرسلنا ریحا فرأوه مصفرا لظلوا من بعده یکفرون ﴿۵۱

و اگر بادی [آفتزا]بفرستیم و [کشت خود را]زردشده ببینند قطعا پس از آن کفران می کنند (۵۱)

فإنک لا تسمع الموتی ولا تسمع الصم الدعاء إذا ولوا مدبرین ﴿۵۲

و در حقیقت تو مردگان را شنوا نمی گردانی و این دعوت را به کران آنگاه که به ادبار پشت می گردانند نمی توانی بشنوانی (۵۲)

وما أنت بهاد العمی عن ضلالتهم إن تسمع إلا من یؤمن بآیاتنا فهم مسلمون ﴿۵۳

و تو کوران را از گمراهیشان به راه نمی آوری تو تنها کسانی را می شنوانی که به آیات ما ایمان می آورند و خود تسلیمند (۵۳)

الله الذی خلقکم من ضعف ثم جعل من بعد ضعف قوة ثم جعل من بعد قوة ضعفا وشیبة یخلق ما یشاء وهو العلیم القدیر ﴿۵۴

خداست آن کس که شما را ابتدا ناتوان آفرید آنگاه پس از ناتوانی قوت بخشید سپس بعد از قوت ناتوانی و پیری داد هر چه بخواهد می آفریند و هموست دانای توانا (۵۴)

ویوم تقوم الساعة یقسم المجرمون ما لبثوا غیر ساعة کذلک کانوا یؤفکون ﴿۵۵

و روزی که رستاخیز بر پا شود مجرمان سوگند یاد می کنند که جز ساعتی [بیش]درنگ نکرده اند [در دنیا هم]این گونه به دروغ کشانیده می شدند (۵۵)

وقال الذین أوتوا العلم والإیمان لقد لبثتم فی کتاب الله إلی یوم البعث فهذا یوم البعث ولکنکم کنتم لا تعلمون ﴿۵۶

و [لی]کسانی که دانش و ایمان یافته اند می گویند قطعا شما [به موجب آنچه]در کتاب خدا [ست]تا روز رستاخیز مانده اید و این روز رستاخیز است ولی شما خودتان نمی دانستید (۵۶)

فیومئذ لا ینفع الذین ظلموا معذرتهم ولا هم یستعتبون ﴿۵۷

و در چنین روزی [دیگر]پوزش آنان که ستم کرده اند سود نمی بخشد و بازگشت به سوی حق از آنان خواسته نمی شود (۵۷)

ولقد ضربنا للناس فی هذا القرآن من کل مثل ولئن جئتهم بآیة لیقولن الذین کفروا إن أنتم إلا مبطلون ﴿۵۸

و به راستی در این قرآن برای مردم از هر گونه مثلی آوردیم و، چون برای ایشان آیه ای بیاوری آنان که کفر ورزیده اند حتما خواهند گفت شما جز بر باطل نیستید (۵۸)

کذلک یطبع الله علی قلوب الذین لا یعلمون ﴿۵۹﴾ این گونه خدا بر دلهای کسانی که نمی دانند مهر می نهد (۵۹)

فاصبر إن وعد الله حق ولا یستخفنک الذین لا یوقنون ﴿۶۰

پس صبر کن که وعده خدا حق است و زنهار تا کسانی که یقین ندارند تو را به سبکسری واندارند (۶۰)



فضیلت خواندن سوره عنکبوت

سوره عنکبوت بیست و نهمین سوره و جزء بیست و بیست و یکم قرآن و مکی است و ۶۹ آیه دارد. پیامبر (ص) درباره فضیلت سوره عنکبوت می فرمایند: هرکس سوره عنکبوت را بخواند به تعداد همه مؤمنان و همه منافقان ده حسنه به او عطا می شود.

از امام صادق (ع) نقل شده: هرکس سوره عنکبوت و روم را در شب بیست و سوم ماه رمضان قرائت کند، سوگند به خدا که از اهل بهشت خواهد بود، زیرا این دو سوره نزد پروردگار از جایگاه بلندی برخوردارند.

از رسول اکرم (ص) نقل شده است: هرکس سوره عنکبوت را نوشته و پس از شستن، از آب آن بنوشد همه درد ها و بیماری ها از او زایل می شود.

امام صادق (ع) نیز فرموده اند: اگر این سوره را بنویسند و آنگاه آن را شسته و از آب حاصل از آن بنوشند تب، سردی و درد از آن ها برداشته می شود و از هیچ دردی جز درد مرگ که چاره ای از آن نیست، غمگین نمی شوند و در زندگی به شادی فراوانی دست می یابند.

نوشیدن آب این سوره موجب شادی دل و شرح صدر می شود و اگر برای افروختگی و حرارت چهره از این آب صورت را بشویند برطرف می شود و اگر هنگام خواب این سوره خوانده شود موجب آرامش و راحتی در خواب می شود.

متن کامل سوره عنکبوت + ترجمه

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام خداوند رحمتگر مهربان

الم ﴿۱

الف لام میم (۱)

أحسب الناس أن یترکوا أن یقولوا آمنا وهم لا یفتنون ﴿۲

آیا مردم پنداشتند که تا گفتند ایمان آوردیم رها می شوند و مورد آزمایش قرار نمی گیرند (۲)

ولقد فتنا الذین من قبلهم فلیعلمن الله الذین صدقوا ولیعلمن الکاذبین ﴿۳

و به یقین کسانی را که پیش از اینان بودند آزمودیم تا خدا آنان را که راست گفته اند معلوم دارد و دروغگویان را [نیز]معلوم دارد (۳)

أم حسب الذین یعملون السیئات أن یسبقونا ساء ما یحکمون ﴿۴

آیا کسانی که کارهای بد می کنند می پندارند که بر ما پیشی خواهند جست چه بد داوری می کنند (۴)

من کان یرجو لقاء الله فإن أجل الله لآت وهو السمیع العلیم ﴿۵

کسی که به دیدار خدا امید دارد [بداند که]اجل [او از سوی]خدا آمدنی است و وست شنوای دانا (۵)

ومن جاهد فإنما یجاهد لنفسه إن الله لغنی عن العالمین ﴿۶

و هر که بکوشد تنها برای خود می کوشد زیرا خدا از جهانیان سخت بی نیاز است (۶)

والذین آمنوا وعملوا الصالحات لنکفرن عنهم سیئاتهم ولنجزینهم أحسن الذی کانوا یعملون ﴿۷

و کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند قطعا گناهانشان را از آنان می زداییم و بهتر از آنچه میکردند پاداششان می دهیم (۷)

ووصینا الإنسان بوالدیه حسنا وإن جاهداک لتشرک بی ما لیس لک به علم فلا تطعهما إلی مرجعکم فأنبئکم بما کنتم تعملون ﴿۸

و به انسان سفارش کردیم که به پدر و مادر خود نیکی کند و [لی]اگر آن ها با تو درکوشند تا چیزی را که بدان علم نداری با من شریک گردانی از ایشان اطاعت مکن سرانجامتان به سوی من است و شما را از [حقیقت]آنچه انجام می دادید باخبر خواهم کرد (۸)

والذین آمنوا وعملوا الصالحات لندخلنهم فی الصالحین ﴿۹

و کسانی که گرویده و کارهای شایسته کرده اند البته آنان را در زمره شایستگان درمی آوریم (۹)

ومن الناس من یقول آمنا بالله فإذا أوذی فی الله جعل فتنة الناس کعذاب الله ولئن جاء نصر من ربک لیقولن إنا کنا معکم أولیس الله بأعلم بما فی صدور العالمین ﴿۱۰

و از میان مردم کسانی اند که می گویند به خدا ایمان آورده ایم و، چون در [راه]خدا آزار کشند آزمایش مردم را مانند عذاب خدا قرار می دهند و اگر از جانب پروردگارت پیروزی رسد حتما خواهند گفت ما با شما بودیم آیا خدا به آنچه در دلهای جهانیان است داناتر نیست (۱۰)

ولیعلمن الله الذین آمنوا ولیعلمن المنافقین ﴿۱۱

و قطعا خدا کسانی را که ایمان آورده اند می شناسد و یقینا منافقان را [نیز]می شناسد (۱۱)

وقال الذین کفروا للذین آمنوا اتبعوا سبیلنا ولنحمل خطایاکم وما هم بحاملین من خطایاهم من شیء إنهم لکاذبون ﴿۱۲

و کسانی که کافر شده اند به کسانی که ایمان آورده اند می گویند راه ما را پیروی کنید و گناهانتان به گردن ما و [لی]چیزی از گناهانشان را به گردن نخواهند گرفت قطعا آنان دروغگویانند (۱۲)

ولیحملن أثقالهم وأثقالا مع أثقالهم ولیسألن یوم القیامة عما کانوا یفترون ﴿۱۳

و قطعا بارهای گران خودشان و بارهای گران [دیگر]را با بارهای گران خود برخواهند گرفت و مسلما روز قیامت از آنچه به دروغ برمی بستند پرسیده خواهند شد (۱۳)

ولقد أرسلنا نوحا إلی قومه فلبث فیهم ألف سنة إلا خمسین عاما فأخذهم الطوفان وهم ظالمون ﴿۱۴

و به راستی نوح را به سوی قومش فرستادیم پس در میان آنان نهصد و پنجاه سال درنگ کرد تا طوفان آن ها را در حالی که ستمکار بودند فرا گرفت (۱۴)

فأنجیناه وأصحاب السفینة وجعلناها آیة للعالمین ﴿۱۵

و او را با کشتی نشینان برهانیدیم و آن [سفینه]را برای جهانیان عبرتی گردانیدیم (۱۵)

وإبراهیم إذ قال لقومه اعبدوا الله واتقوه ذلکم خیر لکم إن کنتم تعلمون ﴿۱۶

و [یاد کن]ابراهیم را، چون به قوم خویش گفت خدا را بپرستید و از او پروا بدارید اگر بدانید این [کار]برای شما بهتر است (۱۶)

إنما تعبدون من دون الله أوثانا وتخلقون إفکا إن الذین تعبدون من دون الله لا یملکون لکم رزقا فابتغوا عند الله الرزق واعبدوه واشکروا له إلیه ترجعون ﴿۱۷

واقعا آنچه را که شما سوای خدا می پرستید جز بتانی [بیش]نیستند و دروغی برمی سازید در حقیقت کسانی را که جز خدا می پرستید اختیار روزی شما را در دست ندارند پس روزی را پیش خدا بجویید و او را بپرستید و وی را سپاس گویید که به سوی او بازگردانیده می شوید (۱۷)

وإن تکذبوا فقد کذب أمم من قبلکم وما علی الرسول إلا البلاغ المبین ﴿۱۸

و اگر تکذیب کنید قطعا امتهای پیش از شما [هم]تکذیب کردند و بر پیامبر [خدا]جز ابلاغ آشکار [وظیفه ای]نیست (۱۸)

أولم یروا کیف یبدئ الله الخلق ثم یعیده إن ذلک علی الله یسیر ﴿۱۹

آیا ندیده اند که خدا چگونه آفرینش را آغاز می کند سپس آن را باز می گرداند در حقیقت این [کار]بر خدا آسان است (۱۹)

قل سیروا فی الأرض فانظروا کیف بدأ الخلق ثم الله ینشئ النشأة الآخرة إن الله علی کل شیء قدیر ﴿۲۰

بگو در زمین بگردید و بنگرید چگونه آفرینش را آغاز کرده است سپس [باز]خداست که نشاه آخرت را پدید می آورد خداست که بر هر چیزی تواناست (۲۰)

یعذب من یشاء ویرحم من یشاء وإلیه تقلبون ﴿۲۱

هر که را بخواهد عذاب و هر که را بخواهد رحمت می کند و به سوی او بازگردانیده می شوید (۲۱)

وما أنتم بمعجزین فی الأرض ولا فی السماء وما لکم من دون الله من ولی ولا نصیر ﴿۲۲

و شما نه در زمین و نه در آسمان درمانده کننده [او]نیستید و جز خدا برای شما یار و یاوری نیست (۲۲)

والذین کفروا بآیات الله ولقائه أولئک یئسوا من رحمتی وأولئک لهم عذاب ألیم ﴿۲۳

و کسانی که آیات خدا و لقای او را منکر شدند آنانند که از رحمت من نومیدند و ایشان را عذابی پر درد خواهد بود (۲۳)

فما کان جواب قومه إلا أن قالوا اقتلوه أو حرقوه فأنجاه الله من النار إن فی ذلک لآیات لقوم یؤمنون ﴿۲۴

و پاسخ قومش جز این نبود که گفتند بکشیدش یا بسوزانیدش ولی خدا او را از آتش نجات بخشید آری در این [نجات بخشی خدا]برای مردمی که ایمان دارند قطعا دلایلی است (۲۴)

وقال إنما اتخذتم من دون الله أوثانا مودة بینکم فی الحیاة الدنیا ثم یوم القیامة یکفر بعضکم ببعض ویلعن بعضکم بعضا ومأواکم النار وما لکم من ناصرین ﴿۲۵

و [ابراهیم]گفت جز خدا فقط بتهایی را اختیار کرده اید که آن هم برای دوستی میان شما در زندگی دنیاست آنگاه روز قیامت بعضی از شما بعضی دیگر را انکار و برخی از شما برخی دیگر را لعنت می کنند و جایتان در آتش است و برای شما یاورانی نخواهد بود (۲۵)

فآمن له لوط وقال إنی مهاجر إلی ربی إنه هو العزیز الحکیم ﴿۲۶

پس لوط به او ایمان آورد و [ابراهیم]گفت من به سوی پروردگار خود روی می آورم که اوست ارجمند حکیم (۲۶)

ووهبنا له إسحاق ویعقوب وجعلنا فی ذریته النبوة والکتاب وآتیناه أجره فی الدنیا وإنه فی الآخرة لمن الصالحین ﴿۲۷

و اسحاق و یعقوب را به او عطا کردیم و در میان فرزندانش پیامبری و کتاب قرار دادیم و در دنیا پاداشش را به او بخشیدیم و قطعا او در آخرت [نیز]از شایستگان خواهد بود (۲۷)

ولوطا إذ قال لقومه إنکم لتأتون الفاحشة ما سبقکم بها من أحد من العالمین ﴿۲۸

و [یاد کن]لوط را هنگامی که به قوم خود گفت شما به کاری زشت می پردازید که هیچ یک از مردم زمین در آن [کار]بر شما پیشی نگرفته است (۲۸)

أئنکم لتأتون الرجال وتقطعون السبیل وتأتون فی نادیکم المنکر فما کان جواب قومه إلا أن قالوا ائتنا بعذاب الله إن کنت من الصادقین ﴿۲۹

آیا شما با مرد ها درمی آمیزید و راه [توالد و تناسل]را قطع می کنید و در محافل [انس]خود پلیدکاری می کنید و [لی]پاسخ قومش جز این نبود که گفتند اگر راست می گویی عذاب خدا را برای ما بیاور (۲۹)

قال رب انصرنی علی القوم المفسدین ﴿۳۰

[لوط]گفت پروردگارا مرا بر قوم فسادکار غالب گردان (۳۰)

ولما جاءت رسلنا إبراهیم بالبشری قالوا إنا مهلکو أهل هذه القریة إن أهلها کانوا ظالمین ﴿۳۱

و، چون فرستادگان ما برای ابراهیم مژده آوردند گفتند ما اهل این شهر را هلاک خواهیم کرد زیرا مردمش ستمکار بوده اند (۳۱)

قال إن فیها لوطا قالوا نحن أعلم بمن فیها لننجینه وأهله إلا امرأته کانت من الغابرین ﴿۳۲

گفت لوط [نیز]در آنجاست گفتند ما بهتر می دانیم چه کسانی در آنجا هستند او و کسانش را جز زنش که از باقی ماندگان [در خاکستر آتش]است حتما نجات خواهیم داد (۳۲)

ولما أن جاءت رسلنا لوطا سیء بهم وضاق بهم ذرعا وقالوا لا تخف ولا تحزن إنا منجوک وأهلک إلا امرأتک کانت من الغابرین ﴿۳۳

و هنگامی که فرستادگان ما به سوی لوط آمدند به علت [حضور]ایشان ناراحت شد و دستش از [حمایت]آن ها کوتاه گردید گفتند مترس و غم مدار که ما تو و خانواده ات را جز زنت که از باقی ماندگان [در خاکستر آتش]است حتما می رهانیم (۳۳)

إنا منزلون علی أهل هذه القریة رجزا من السماء بما کانوا یفسقون ﴿۳۴

ما بر مردم این شهر به [سزای]فسقی که میکردند عذابی از آسمان فرو خواهیم فرستاد (۳۴) ولقد ترکنا منها آیة بینة لقوم یعقلون ﴿۳۵

و از آن [شهر سوخته]برای مردمی که می اندیشند نشانه ای روشن باقی گذاشتیم (۳۵)

وإلی مدین أخاهم شعیبا فقال یا قوم اعبدوا الله وارجوا الیوم الآخر ولا تعثوا فی الأرض مفسدین ﴿۳۶

و به سوی [مردم]مدین برادرشان شعیب را [فرستادیم]گفت ای قوم من خدا را بپرستید و به روز بازپسین امید داشته باشید و در زمین سر به فساد برمدارید (۳۶)

فکذبوه فأخذتهم الرجفة فأصبحوا فی دارهم جاثمین ﴿۳۷

پس او را دروغگو خواندند و زلزله آنان را فرو گرفت و بامدادان در خانه هایشان از پا درآمدند (۳۷)

وعادا وثمود وقد تبین لکم من مساکنهم وزین لهم الشیطان أعمالهم فصدهم عن السبیل وکانوا مستبصرین ﴿۳۸

و عاد و ثمود را [نیز هلاک نمودیم]قطعا [فرجام آنان]از سراهایشان بر شما آشکار گردیده است و شیطان کارهایشان را در نظرشان بیاراست و از راه بازشان داشت با آنکه [در کار دنیا]بینا بودند (۳۸)

وقارون وفرعون وهامان ولقد جاءهم موسی بالبینات فاستکبروا فی الأرض وما کانوا سابقین ﴿۳۹

و قارون و فرعون و هامان را [هم هلاک کردیم]و به راستی موسی برای آنان دلایل آشکار آورد و [لی آنها]در آن سرزمین سرکشی نمودند و [با این همه بر ما]پیشی نجستند (۳۹)

فکلا أخذنا بذنبه فمنهم من أرسلنا علیه حاصبا ومنهم من أخذته الصیحة ومنهم من خسفنا به الأرض ومنهم من أغرقنا وما کان الله لیظلمهم ولکن کانوا أنفسهم یظلمون ﴿۴۰

و هر یک [از ایشان]را به گناهش گرفتار [عذاب]کردیم از آنان کسانی بودند که بر [سر]ایشان بادی همراه با شن فرو فرستادیم و از آنان کسانی بودند که فریاد [مرگبار]آن ها را فرو گرفت و برخی از آنان را در زمین فرو بردیم و بعضی را غرق کردیم و [این]خدا نبود که بر ایشان ستم کرد بلکه خودشان بر خود ستم میکردند (۴۰)

مثل الذین اتخذوا من دون الله أولیاء کمثل العنکبوت اتخذت بیتا وإن أوهن البیوت لبیت العنکبوت لو کانوا یعلمون ﴿۴۱

داستان کسانی که غیر از خدا دوستانی اختیار کرده اند همچون عنکبوت است که خانه ای برای خویش ساخته و در حقیقت اگر می دانستند سست ترین خانه ها همان خانه عنکبوت است (۴۱) إن الله یعلم ما یدعون من دونه من شیء وهو العزیز الحکیم ﴿۴۲

خدا می داند هر آنچه را که جز او می خوانند و هم اوست شکست ناپذیر سنجیده کار (۴۲)

وتلک الأمثال نضربها للناس وما یعقلها إلا العالمون ﴿۴۳

و این مثل ها را برای مردم می زنیم و [لی]جز دانشوران آن ها را درنیابند (۴۳)

خلق الله السماوات والأرض بالحق إن فی ذلک لآیة للمؤمنین ﴿۴۴

خداوند آسمان ها و زمین را به حق آفرید قطعا در این [آفرینش]برای مؤمنان عبرتی است (۴۴)

اتل ما أوحی إلیک من الکتاب وأقم الصلاة إن الصلاة تنهی عن الفحشاء والمنکر ولذکر الله أکبر والله یعلم ما تصنعون ﴿۴۵

آنچه از کتاب به سوی تو وحی شده است بخوان و نماز را برپا دار که نماز از کار زشت و ناپسند باز می دارد و قطعا یاد خدا بالاتر است و خدا می داند چه می کنید (۴۵)

ولا تجادلوا أهل الکتاب إلا بالتی هی أحسن إلا الذین ظلموا منهم وقولوا آمنا بالذی أنزل إلینا وأنزل إلیکم وإلهنا وإلهکم واحد ونحن له مسلمون ﴿۴۶

و با اهل کتاب جز به [شیوه ای]که بهتر است مجادله مکنید مگر [با]کسانی از آنان که ستم کرده اند و بگویید به آنچه به سوی ما نازل شده و [آنچه]به سوی شما نازل گردیده ایمان آوردیم و خدای ما و خدای شما یکی است و ما تسلیم اوییم (۴۶)

وکذلک أنزلنا إلیک الکتاب فالذین آتیناهم الکتاب یؤمنون به ومن هؤلاء من یؤمن به وما یجحد بآیاتنا إلا الکافرون ﴿۴۷

و همچنین ما قرآن را بر تو نازل کردیم پس آنان که بدیشان کتاب داده ایم بدان ایمان می آورند و از میان اینان کسانی اند که به آن می گروند و جز کافران [کسی]آیات ما را انکار نمی کند (۴۷)

وما کنت تتلو من قبله من کتاب ولا تخطه بیمینک إذا لارتاب المبطلون ﴿۴۸﴾ و تو هیچ کتابی را پیش از این نمی خواندی و با دست [راست]خود [کتابی]نمی نوشتی و گر نه باطل اندیشان قطعا به شک می افتادند (۴۸)

بل هو آیات بینات فی صدور الذین أوتوا العلم وما یجحد بآیاتنا إلا الظالمون ﴿۴۹

بلکه [قرآن]آیاتی روشن در سینه های کسانی است که علم [الهی]یافته اند و جز ستمگران منکر آیات ما نمی شوند (۴۹)

وقالوا لولا أنزل علیه آیات من ربه قل إنما الآیات عند الله وإنما أنا نذیر مبین ﴿۵۰

و گفتند چرا بر او از جانب پروردگارش نشانه هایی [معجزه آسا]نازل نشده است بگو آن نشانه ها پیش خداست و من تنها هشداردهنده ای آشکارم (۵۰)

أولم یکفهم أنا أنزلنا علیک الکتاب یتلی علیهم إن فی ذلک لرحمة وذکری لقوم یؤمنون ﴿۵۱﴾ آیا برای ایشان بس نیست که این کتاب را که بر آنان خوانده می شود بر تو فرو فرستادیم در حقیقت در این [کار]برای مردمی که ایمان دارند رحمت و یادآوری است (۵۱)

قل کفی بالله بینی وبینکم شهیدا یعلم ما فی السماوات والأرض والذین آمنوا بالباطل وکفروا بالله أولئک هم الخاسرون ﴿۵۲

بگو کافی است خدا میان من و شما شاهد باشد آنچه را که در آسمان ها و زمین است می داند و آنان که به باطل گرویده و خدا را انکار کرده اند همان زیانکارانند (۵۲)

ویستعجلونک بالعذاب ولولا أجل مسمی لجاءهم العذاب ولیأتینهم بغتة وهم لا یشعرون ﴿۵۳

و از تو به شتاب درخواست عذاب [الهی را]دارند و اگر سرآمدی معین نبود قطعا عذاب به آنان می رسید و بیآنکه خبردار شوند غافلگیرشان میکرد (۵۳)

یستعجلونک بالعذاب وإن جهنم لمحیطة بالکافرین ﴿۵۴

و شتابزده از تو عذاب می خواهند و حال آنکه جهنم قطعا بر کافران احاطه دارد (۵۴)

یوم یغشاهم العذاب من فوقهم ومن تحت أرجلهم ویقول ذوقوا ما کنتم تعملون ﴿۵۵

آن روز که عذاب از بالای [سر]آن ها و از زیر پاهایشان آن ها را فرو گیرد و [خدا]می فرماید [نتیجه]آنچه را میکردید بچشید (۵۵)

یا عبادی الذین آمنوا إن أرضی واسعة فإیای فاعبدون ﴿۵۶

ای بندگان من که ایمان آورده اید زمین من فراخ است تنها مرا بپرستید (۵۶)

کل نفس ذائقة الموت ثم إلینا ترجعون ﴿۵۷﴾ هر نفسی چشنده مرگ است آنگاه به سوی ما بازگردانیده خواهید شد (۵۷)

والذین آمنوا وعملوا الصالحات لنبوئنهم من الجنة غرفا تجری من تحتها الأنهار خالدین فیها نعم أجر العاملین ﴿۵۸

و کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند قطعا آنان را در غرفه هایی از بهشت جای می دهیم که از زیر آن ها جوی ها روان است جاودان در آنجا خواهند بود چه نیکوست پاداش عملکنندگان (۵۸)

الذین صبروا وعلی ربهم یتوکلون ﴿۵۹

همان کسانی که شکیبایی ورزیده و بر پروردگارشان توکل نموده اند (۵۹)

وکأین من دابة لا تحمل رزقها الله یرزقها وإیاکم وهو السمیع العلیم ﴿۶۰

و چه بسیار جاندارانی که نمی توانند متحمل روزی خود شوند خداست که آن ها و شما را روزی می دهد و اوست شنوای دانا (۶۰)

ولئن سألتهم من خلق السماوات والأرض وسخر الشمس والقمر لیقولن الله فأنی یؤفکون ﴿۶۱

و اگر از ایشان بپرسی چه کسی آسمان ها و زمین را آفریده و خورشید و ماه را [چنین]رام کرده است حتما خواهند گفت الله پس چگونه [از حق]بازگردانیده می شوند (۶۱)

الله یبسط الرزق لمن یشاء من عباده ویقدر له إن الله بکل شیء علیم ﴿۶۲

خدا بر هر کس از بندگانش که بخواهد روزی را گشاده می گرداند و [یا]بر او تنگ می سازد زیرا خدا به هر چیزی داناست (۶۲)

ولئن سألتهم من نزل من السماء ماء فأحیا به الأرض من بعد موتها لیقولن الله قل الحمد لله بل أکثرهم لا یعقلون ﴿۶۳

و اگر از آنان بپرسی چه کسی از آسمان آبی فرو فرستاده و زمین را پس از مرگش به وسیله آن زنده گردانیده است حتما خواهند گفت الله بگو ستایش از آن خداست با این همه بیشترشان نمی اندیشند (۶۳)

وما هذه الحیاة الدنیا إلا لهو ولعب وإن الدار الآخرة لهی الحیوان لو کانوا یعلمون ﴿۶۴

این زندگی دنیا جز سرگرمی و بازیچه نیست و زندگی حقیقی همانا [در]سرای آخرت است ای کاش می دانستند (۶۴)

فإذا رکبوا فی الفلک دعوا الله مخلصین له الدین فلما نجاهم إلی البر إذا هم یشرکون ﴿۶۵

و هنگامی که بر کشتی سوار می شوند خدا را پاکدلانه می خوانند و [لی]، چون به سوی خشکی رساند و نجاتشان داد بناگاه شرک می ورزند (۶۵)

لیکفروا بما آتیناهم ولیتمتعوا فسوف یعلمون ﴿۶۶

بگذار تا به آنچه بدیشان داده ایم انکار آورند و بگذار تا برخوردار شوند زودا که بدانند (۶۶)

أولم یروا أنا جعلنا حرما آمنا ویتخطف الناس من حولهم أفبالباطل یؤمنون وبنعمة الله یکفرون ﴿۶۷

آیا ندیده اند که ما [برای آنان]حرمی امن قرار دادیم و حال آنکه مردم از حوالی آنان ربوده می شوند آیا به باطل ایمان می آورند و به نعمت خدا کفر می ورزند (۶۷)

ومن أظلم ممن افتری علی الله کذبا أو کذب بالحق لما جاءه ألیس فی جهنم مثوی للکافرین ﴿۶۸

و کیست ستمکارتر از آن کس که بر خدا دروغ بندد یا، چون حق به سوی او آید آن را تکذیب کند آیا جای کافران [در]جهنم نیست (۶۸)

والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا وإن الله لمع المحسنین ﴿۶۹

و کسانی که در راه ما کوشیده اند به یقین راه های خود را بر آنان می نماییم و در حقیقت خدا با نیکوکاران است (۶۹)

انتهای پیام /
گفتگو با هوش مصنوعی

💬 سلام! می‌خوای درباره‌ی «خواندن چه سوره هایی در شب های قدر فضیلت دارد؟» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.