واژه های مورد تمسخر صادق هدایت



گروه واژه گزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی مروری داشته بر واژه هایی که توسط فرهنگستان اول مصوب شده و از دید صادق هدایت «ناکارآمد» و «خنده آور» بودند.

به گزارش ایسنا، گروه واژه گزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی (با عنوان «چشم و چراغ» در فضای مجازی) همزمان با بیست وهشتم بهمن ماه، زادروز صادق هدایت (نویسنده زاده ۲۸ بهمن ۱۲۸۱ تهران – درگذشته ۱۹ فروردین ۱۳۳۰ پاریس) در نوشتاری در این باره آورده است: «چند واژه مصوب از فرهنگستان اول که از دید صادق هدایت ناکارآمد و خنده آور بودند، اما اکنون رایج و آشنا هستند:

بسیج: … در اصل پسیج است! البته اوقات دانشمندان محترم نه چنان گرانبهاست که بتوانند غیر از برهان قاطع به کتاب دیگری نیز مراجعه کنند.

پایان نامه: بر وزن شاهنامه، کتاب معتبری درباره «پایان»، و او یکی از پهلوانان ناکام خانواده شکم پاییان است که با قوم پابرسران دست وپنجه نرم کرده است.

پزشک: در اصل بزشک، بجشک و بچشک … . البته علمای فقه اللغه فرهنگستان متوجه این اشتباه بوده اند، لکن نخواسته اند برخلاف رای نویسنده «برهان» لغتی وضع کرده باشند.

زایا: générateur. پس créature را باید «آفرینا» نامید.

گویا: منطق. پس لال = فلسفه.

ناو: کشتی جنگی، و سیزده کلمه از آن مشتق شده است. برای رفع نحوست، خوب بود ناودان را که به معنی قوطی مخصوص پیچیدن کشتی های جنگی است می افزودند.

نای: قصبه الریه. مسعود سعد می گوید: نالم ز دل چو نای من اندر حصار نای … معلوم می شود آن مرحوم ملتفت نبوده که در حصار قصبه الریه محبوس است.

برگرفته از: صادق هدایت، علویه خانم و ولنگاری، تهران: امیرکبیر، چاپ چهارم، ۱۳۴۲، ص ۸۵ تا ۱۰۱ (فرهنگ فرهنگستان).»

انتهای پیام

پرسش و پاسخ در واژه های مورد تمسخر صادق هدایت

گفتگو با هوش مصنوعی