ولی مباد که غمگین شوی که ما هستیم / همیشه مست حسین و همیشه پای حسن

به گزارش خبرنگار مهر، محسن کاویانی به مناسبت شهادت امام حسن (ع) که در روایت ها هفتم ماه صفر است دو شعر سروده که در ادامه می خوانید؛
دوباره زد به سر عاشقان هوای حسن
نفس ، نفس، نفس سینه زن فدای حسن
خوشم که یک رگ من می رسد به او ، مادر!
به لطف تو شدم امشب غزلسرای حسن
کریم طایفه یعنی که با سگی ولگرد
عجیب نیست که قسمت شود غذای حسن
در این زمانه که هرکس به هر دری زده است
خوشا به حال کسی که شده گدای حسن
ببین که روی لبش لخته خون به جای دعاست
نگاه کن که اجابت شده دعای حسن
چقدر یاس کبود آمده ست دور لبش
چقدر روضه ی زهراست روضه های حسن
میان کوچه ی تاریخ تا ابد پیداست
چه رازهای مگویی ز ردپای حسن
چه دید در دل کوچه که بود تا آخر
همیشه بغض غریبانه در صدای حسن
برای مادر او روضه خوان بخوان از او
دوباره کرده دل ابری اش هوای حسن
بگو به مادر او ما غریب و تنهاییم
غریب ها همه هستند آشنای حسن
بگو دو غم به دلت ماند حضرت مادر
کفن برای حسین و حرم برای حسن
ولی مباد که غمگین شوی که ما هستیم
همیشه مست حسین و همیشه پای حسن …
… … … … … … … … … … ….
گمنامی اورا نفهمیدند نامے ها
هرگز نشد آشفتہ از بے احترامے ها
آرے نشان از داغی بازار تهمت هاست
وقتے ڪہ خالے میشود دورت ز عامے ها
در مهربانے شهرہ بود آنقدر ڪہ حتی
خوردند از نان حلال او حرامے ها
حتے سگے را رد نڪرد از سفرہ ے لطفش
لبخند میزد در جواب بے مرامے ها
در بین شهرے ڪہ محبت را نمے فهمید
تنها «حسن» هم سفرہ میشد با جذامے ها
من شڪ ندارم ڪام او با زهر شیرین شد
زهرے ڪہ مرهم بود خود بر تلخڪامے ها
دوباره زد به سر عاشقان هوای حسن
نفس ، نفس، نفس سینه زن فدای حسن
خوشم که یک رگ من می رسد به او ، مادر!
به لطف تو شدم امشب غزلسرای حسن
کریم طایفه یعنی که با سگی ولگرد
عجیب نیست که قسمت شود غذای حسن
در این زمانه که هرکس به هر دری زده است
خوشا به حال کسی که شده گدای حسن
ببین که روی لبش لخته خون به جای دعاست
نگاه کن که اجابت شده دعای حسن
چقدر یاس کبود آمده ست دور لبش
چقدر روضه ی زهراست روضه های حسن
میان کوچه ی تاریخ تا ابد پیداست
چه رازهای مگویی ز ردپای حسن
چه دید در دل کوچه که بود تا آخر
همیشه بغض غریبانه در صدای حسن
برای مادر او روضه خوان بخوان از او
دوباره کرده دل ابری اش هوای حسن
بگو به مادر او ما غریب و تنهاییم
غریب ها همه هستند آشنای حسن
بگو دو غم به دلت ماند حضرت مادر
کفن برای حسین و حرم برای حسن
ولی مباد که غمگین شوی که ما هستیم
همیشه مست حسین و همیشه پای حسن …
… … … … … … … … … … ….
گمنامی اورا نفهمیدند نامے ها
هرگز نشد آشفتہ از بے احترامے ها
آرے نشان از داغی بازار تهمت هاست
وقتے ڪہ خالے میشود دورت ز عامے ها
در مهربانے شهرہ بود آنقدر ڪہ حتی
خوردند از نان حلال او حرامے ها
حتے سگے را رد نڪرد از سفرہ ے لطفش
لبخند میزد در جواب بے مرامے ها
در بین شهرے ڪہ محبت را نمے فهمید
تنها «حسن» هم سفرہ میشد با جذامے ها
من شڪ ندارم ڪام او با زهر شیرین شد
زهرے ڪہ مرهم بود خود بر تلخڪامے ها
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «ولی مباد که غمگین شوی که ما هستیم / همیشه مست حسین و همیشه پای حسن» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.