«<a href="/fa/dashboard/ لشکر" class="text info">حبیب لشکر</a>» به <span class="text danger">محرم</span> رسید

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، کتاب حبیب لشکر؛ خاطرات مدافع حرم سردار شهید سیدجلال حبیب الله پور همزمان با ایام محرم توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شد.
مقام معظم رهبری درباره لشکر ویژۀ ۲۵ کربلا فرموده اند: لشکری قوی، قدرتمند، خط شکن و خط نگهدار بود؛ مازندران، رزمندگان و سرداران آن شجاعانه و قهرمانانه و به تعبیر کامل، مؤمنانه از دینشان دفاع کردند؛ مردم مازندران جزو نقطه های از کشور بودند که در همۀ فداکاری های جنگ، جای پای آنها دیده می شود.
تاریخ انقلاب اسلامی مملو از مردان مردی است که با مال و جان خود جهاد کرده اند و در این راه پرخطر، عاشقانه، آیات الهی را تفسیر کرده اند.حماسه سازان لشکر عملیاتی ۲۵ کربلا، در دفاع از حرم و حریم حضرت زینب (س) و معصومین علیهم السلام و ذریۀ مطهرشان در کشورهای عراق و سوریه و … جا نفشانی ها زیادی کرده اند.
سردار شهید سیدجلال حبیب الله پور در تاریخ هفتم بهمن ماه سال ۱۳۴۶ در محله شهید طالبی شهرستان بابلسر، استان مازندران به دنیا آمد. او اولین فرزند خانواده بود. پدرش سیدحسین و مادرش ربابه نام داشت. سیدجلال عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و دارای تحصیلات لیسانس نظامی از دانشگاه امام حسین(ع) بود. او فرمانده محور سوم ثارالله لشکر عملیاتی ۲۵ کربلا بود. سیدجلال در ۵۲ عملیات مرزی و برون مرزی شرکت کرد. وی از همان اوایل شروع جنگ سوریه پیگیر بود که برای دفاع از مظلومان و حریم ناموس اهل بیت علیهم السلام به سوریه برود.
اوایل جنگ سوریه قرار شد حدود ۳۰ نفر از فرماندهان لشگر و با سابقه جبهه جنگ تحمیلی برای کارهای مستشاری و آموزشی به سوریه بروند که سیدجلال یکی از آن ۳۰ نفر بود که حتی ویزایش هم آماده بود. اما پس از اسارت تعدادی از همکاران سپاه در سوریه پروازشان لغو شد. سرانجام در تاریخ هجدهم اسفند ماه ۱۳۹۳ برای دفاع از حرم آل الله با عنوان فرمانده گروه صابرین به سوریه اعزام شد و پس گذشت ۴۳ روز در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۳۹۴ در منطقه بصری حریر استان درعا به فیض شهادت نائل آمد و پیکرش در حوزه اشغالی داعش مفقود شد.
در اعیاد مبارک بزرگ قربان تا غدیر در سال ۹۷ هدیه الهی به مردم شریف مازندران اینگونه رقم خورد که پیکر سردار شهید «سیدجلال حبیب الله پور» به همراه پیکر شهید «سیدسجاد خلیلی» پس از گذشت چند سال دوری و چشم انتظاری شناسایی شد و پس از طی مراحل مختلف و آزمایش های متعدد؛ بدن های مطهرشان ثبت و پس از انجام سیر مراحل اداری، به میهن اسلامی انتقال داده شد.
از سردار شهید «سیدجلال حبیب الله پور» یک پسر به نام «سیدعلی» و یک دختر به نام «سیده فاطمه زهرا» به یادگار مانده است. سردار شهید «سید جلال حبیب الله پور» دومین شهید مدافع حرم بابلسر و ۵۴۴ شهید شهرستان بابلسر است.
برشی از کتاب:
شهادت حبیب آخرین روزهای مأموریتمان بود. چهلمین روز حضورمان در منطقه بود. عملیاتی در جنوب سوریه انجام شده بود. شروع عملیات خیلی خوب بود؛ اما پایان نامناسبی داشت. برای همین یک عده از نیروهای ایرانی و فاطمیون و سوری ها به شهادت رسیده بودند. شایعۀ ناگوار، شهادت آقاسیدجلال بود. من انگار دیوانه شده بودم. باور این شایعه که هرلحظه داشت موثق تر می شد، برایم خیلی سنگین بود. مدام به این فکر می کردم که ما با هم آمده بودیم که با هم برگردیم. شروع کردم به تماس گرفتن. خبر درست بود؛ اما قطعی نبود. اما زیاد طول نکشید تا قطعی شدن خبر شهادت آقاسید. من آشفته بودم و او فدا شده بود. من دوست خوبم را، برادرم را، حبیب لشکرم را از دست داده بودم و او دنیا را با همۀ متعلقاتش رها کرده بود. مربی دفاع وطن سوریه بود. فرمانده گردان بود و دوستانش را موقع عملیات همراهی کرد. سرنوشت این بود که در عملیات شرکت داشته باشد. پیکرش ماند و دیگر برنگشت و عجیب این بود که خبر بازگشت پیکر سیدجلال به وطن، مصادف شد با تدوین خاطرات آن شهید بزرگوار.
زندگی داستانی سردار شهید مدافع حرم سیدجلال حبیب الله پور به کوشش مصیب معصومیان در قطع رقعی و در ۲۱۸ صفحه همزمان با ایام محرم توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شده است و علاقه مندان جهت تهیه این کتاب می توانند از طریق سایت manvaketab.ir یا از طریق ارسال نام کتاب به سامانه پیام کوتاه ۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱ آن را با پست رایگان دریافت کنند.
انتهای پیام/
مقام معظم رهبری درباره لشکر ویژۀ ۲۵ کربلا فرموده اند: لشکری قوی، قدرتمند، خط شکن و خط نگهدار بود؛ مازندران، رزمندگان و سرداران آن شجاعانه و قهرمانانه و به تعبیر کامل، مؤمنانه از دینشان دفاع کردند؛ مردم مازندران جزو نقطه های از کشور بودند که در همۀ فداکاری های جنگ، جای پای آنها دیده می شود.
تاریخ انقلاب اسلامی مملو از مردان مردی است که با مال و جان خود جهاد کرده اند و در این راه پرخطر، عاشقانه، آیات الهی را تفسیر کرده اند.حماسه سازان لشکر عملیاتی ۲۵ کربلا، در دفاع از حرم و حریم حضرت زینب (س) و معصومین علیهم السلام و ذریۀ مطهرشان در کشورهای عراق و سوریه و … جا نفشانی ها زیادی کرده اند.
سردار شهید سیدجلال حبیب الله پور در تاریخ هفتم بهمن ماه سال ۱۳۴۶ در محله شهید طالبی شهرستان بابلسر، استان مازندران به دنیا آمد. او اولین فرزند خانواده بود. پدرش سیدحسین و مادرش ربابه نام داشت. سیدجلال عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و دارای تحصیلات لیسانس نظامی از دانشگاه امام حسین(ع) بود. او فرمانده محور سوم ثارالله لشکر عملیاتی ۲۵ کربلا بود. سیدجلال در ۵۲ عملیات مرزی و برون مرزی شرکت کرد. وی از همان اوایل شروع جنگ سوریه پیگیر بود که برای دفاع از مظلومان و حریم ناموس اهل بیت علیهم السلام به سوریه برود.
اوایل جنگ سوریه قرار شد حدود ۳۰ نفر از فرماندهان لشگر و با سابقه جبهه جنگ تحمیلی برای کارهای مستشاری و آموزشی به سوریه بروند که سیدجلال یکی از آن ۳۰ نفر بود که حتی ویزایش هم آماده بود. اما پس از اسارت تعدادی از همکاران سپاه در سوریه پروازشان لغو شد. سرانجام در تاریخ هجدهم اسفند ماه ۱۳۹۳ برای دفاع از حرم آل الله با عنوان فرمانده گروه صابرین به سوریه اعزام شد و پس گذشت ۴۳ روز در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۳۹۴ در منطقه بصری حریر استان درعا به فیض شهادت نائل آمد و پیکرش در حوزه اشغالی داعش مفقود شد.
در اعیاد مبارک بزرگ قربان تا غدیر در سال ۹۷ هدیه الهی به مردم شریف مازندران اینگونه رقم خورد که پیکر سردار شهید «سیدجلال حبیب الله پور» به همراه پیکر شهید «سیدسجاد خلیلی» پس از گذشت چند سال دوری و چشم انتظاری شناسایی شد و پس از طی مراحل مختلف و آزمایش های متعدد؛ بدن های مطهرشان ثبت و پس از انجام سیر مراحل اداری، به میهن اسلامی انتقال داده شد.
از سردار شهید «سیدجلال حبیب الله پور» یک پسر به نام «سیدعلی» و یک دختر به نام «سیده فاطمه زهرا» به یادگار مانده است. سردار شهید «سید جلال حبیب الله پور» دومین شهید مدافع حرم بابلسر و ۵۴۴ شهید شهرستان بابلسر است.
برشی از کتاب:
شهادت حبیب آخرین روزهای مأموریتمان بود. چهلمین روز حضورمان در منطقه بود. عملیاتی در جنوب سوریه انجام شده بود. شروع عملیات خیلی خوب بود؛ اما پایان نامناسبی داشت. برای همین یک عده از نیروهای ایرانی و فاطمیون و سوری ها به شهادت رسیده بودند. شایعۀ ناگوار، شهادت آقاسیدجلال بود. من انگار دیوانه شده بودم. باور این شایعه که هرلحظه داشت موثق تر می شد، برایم خیلی سنگین بود. مدام به این فکر می کردم که ما با هم آمده بودیم که با هم برگردیم. شروع کردم به تماس گرفتن. خبر درست بود؛ اما قطعی نبود. اما زیاد طول نکشید تا قطعی شدن خبر شهادت آقاسید. من آشفته بودم و او فدا شده بود. من دوست خوبم را، برادرم را، حبیب لشکرم را از دست داده بودم و او دنیا را با همۀ متعلقاتش رها کرده بود. مربی دفاع وطن سوریه بود. فرمانده گردان بود و دوستانش را موقع عملیات همراهی کرد. سرنوشت این بود که در عملیات شرکت داشته باشد. پیکرش ماند و دیگر برنگشت و عجیب این بود که خبر بازگشت پیکر سیدجلال به وطن، مصادف شد با تدوین خاطرات آن شهید بزرگوار.
زندگی داستانی سردار شهید مدافع حرم سیدجلال حبیب الله پور به کوشش مصیب معصومیان در قطع رقعی و در ۲۱۸ صفحه همزمان با ایام محرم توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شده است و علاقه مندان جهت تهیه این کتاب می توانند از طریق سایت manvaketab.ir یا از طریق ارسال نام کتاب به سامانه پیام کوتاه ۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱ آن را با پست رایگان دریافت کنند.
انتهای پیام/
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی ««حبیب لشکر» به محرم رسید» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.