تأملی در گسترش نفوذ چین در قفقاز جنوبی

به گزارش مشرق، کانال تلگرامی اندیشکده زاویه در مطلبی با عنوان تأملی در گسترش نفوذ چین در قفقاز جنوبی نوشت:
قفقاز جنوبی، منطقه ای با اهمیت ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی بالا، در سال های اخیر شاهد افزایش حضور و نفوذ قدرت های جهانی بوده است. در این میان، چین به عنوان یک قدرت اقتصادی نوظهور، تلاش های خود را برای گسترش دامنه همکاری ها و نفوذ در این منطقه افزایش داده است. این یادداشت به بررسی ابعاد مختلف گسترش نفوذ چین در قفقاز جنوبی، انگیزه ها، فرصت ها و چالش های پیش روی این کشور در منطقه می پردازد.
کشورهای قفقاز جنوبی نگاه مثبتی به چین دارند و آن را به عنوان یک شریک عمده و منبعی برای سرمایه گذاری های مورد نیاز می بینند. به علاوه چین بر خلاف کشورهای غربی و روسیه دارای این ویژگی خاص است که این کشورها را همان گونه که هستند می پذیرد و این بدان معنی است که هیچ دستور کار خصمانه ای در زمینه هایی همچون حقوق بشر، مسائل اقلیم آذربایجانی و … را پیش شرطی برای کار با این کشورها نمی داند.
انگیزه های چین برای گسترش نفوذ در قفقاز جنوبی
ابتکار کمربند و جاده (BRI): قفقاز جنوبی به دلیل موقعیت جغرافیایی خود، نقش مهمی در کریدورهای حمل ونقل و انرژی طرح کمربند و جاده ایفا می کند. چین از این طریق به دنبال تسهیل تجارت، کاهش هزینه های حمل ونقل و دسترسی به بازارهای اروپا و خاورمیانه است.
تنوع بخشی به سرمایه گذاری ها: با توجه به اشباع بازارهای سنتی، چین به دنبال بازارهای جدید برای سرمایه گذاری و صادرات است. قفقاز جنوبی با پتانسیل های اقتصادی و منابع طبیعی خود، گزینه جذابی برای سرمایه گذاری های چینی محسوب می شود.
پیوندهای تجاری و سرمایه گذاری بین چین و قفقاز جنوبی رو به گسترش است. با توجه به اندازه نسبی منافع اقتصادی غرب، روسیه، و ترکیه در آذربایجان، سهم چین نسبتا کوچک باقی می ماند و چین در واقع دهمین شریک تجاری خارجی باکو به شمار می رود. شرکت های چینی آشکارا بر نواحی ای تمرکز کرده اند که رقابت در آن ها کمتر فشرده است.
حجم معاملات تجاری بین چین و آذربایجان ظرف حدود ۳۰ سال روابط دیپلماتیک بیش از هزار برابر شده است. در سال ۲۰۰۶ مقدار مبادلات این دو کشور به ۳۶۸ میلیون دلار رسید. در حال حاضر (۲۰۲۵) این مقدار حدود ۵ میلیارد دلار است. چین با سهم ۷٫۹ درصدی از تجارت خارجی آذربایجان، به چهارمین شریک تجاری بزرگ این کشور تبدیل شده است. همچنین، چین با ۱۷٫۶۹ درصد از واردات آذربایجان، بزرگ ترین منبع واردات کشور باقی مانده است. بیش از ۱۰۰ شرکت چینی اکنون در آذربایجان مشغول به کار در حوزه های تجاری، ساخت وساز، کشاورزی و ارتباطات هستند. در مقایسه با حضور چین در آسیای مرکزی در حوزه های انرژی، امنیت و حمل ونقل نیز حضور چین در قفقاز جنوبی نسبتا کم است.
ژئواستراتژیک: جایگاه قفقاز در محاسبات چین را نباید بدون درنظرگرفتن درگیری / رابطه پکن با غرب، روسیه، ایران و ترکیه در منطقه بررسی کرد. حضور رو به رشد پکن در منطقه باعث شده است تا دولت های قفقاز جنوبی به دنبال جهت گیری اقتصادی و سیاسی بیشتر / نزدیک تر (و در صورت امکان استراتژیک) با چین باشند و این باعث شده است تا موقعیت نسبی برخی دیگر از بازیگران منطقه ای در قفقاز تغییر کند. این فرایند تا حدی شبیه به توسعه روابط چین در آسیای مرکزی است که فعالیت های اقتصادی و سرمایه گذاری های چین در آن باعث شده است تا چین از آن به عنوان اهرمی برای بیرون راندن دیگر بازیگران منطقه ای سنتی از جمله روسیه استفاده کند.
البته چون چین مرز مستقیمی با قفقاز ندارد طبیعی است که همکاری سیاسی اش با قفقاز جنوبی نیز بسیار کمتر از نمونه آسیای مرکزی باشد ــ به ویژه این که هیچ بدیلی برای سازمان همکاری های شانگهای در قفقاز جنوبی وجود ندارد که همچون مکانیسمی برای درگیری بیشتر چین در منطقه عمل کند.
در هر حال گسترش نفوذ در قفقاز جنوبی به چین امکان می دهد تا حضور خود را در مناطق پیرامونی روسیه و ایران تقویت کرده و از این طریق، توازن قدرت منطقه ای را به نفع خود تغییر دهد. همچنین، دستیابی به دسترسی های دریایی از طریق بنادر منطقه (مانند بندر باکو در آذربایجان) برای چین حائز اهمیت است.
دسترسی به منابع انرژی: کشورهای قفقاز جنوبی، به ویژه آذربایجان، دارای ذخایر قابل توجه نفت و گاز هستند. چین با سرمایه گذاری در پروژه های انرژی و زیرساخت های مرتبط، به دنبال تأمین امنیت انرژی خود است.
ابعاد گسترش نفوذ چین
همکاری های اقتصادی و تجاری: افزایش حجم مبادلات تجاری، سرمایه گذاری در پروژه های زیربنایی (مانند جاده ها، خطوط راه آهن و بنادر)، توسعه همکاری های صنعتی و فناوری از جمله ابعاد مهم حضور چین در منطقه است.
همکاری های امنیتی و نظامی: هرچند این حوزه کمتر مورد توجه قرار گرفته است، اما همکاری های محدود در زمینه مبارزه با تروریسم و تبادل اطلاعات امنیتی نیز میان چین و برخی کشورهای قفقاز جنوبی در حال شکل گیری است.
همکاری های فرهنگی و آموزشی: گسترش روابط فرهنگی، برگزاری رویدادهای مشترک، اعطای بورسیه تحصیلی به دانشجویان منطقه و تأسیس مراکز فرهنگی چینی، بخشی از تلاش های چین برای افزایش جذابیت خود در منطقه است.
چین در قفقاز جنوبی مانند دیگر مناطق رویکرد بلندمدتی را در خصوص همه ی مسائل در پیش می گیرد که به درگیری/تعهد استراتژیک پکن با غرب، روسیه، ترکیه و ایران مرتبط است که در این منطقه فعال هستند.
در انتها باید یادآور شد که رهبران چین بسیار بلندمدت می اندیشند و ضرورتی به نشان دادن پیشرفت های سالانه ی خود نمی بینند بلکه در عوض به دنبال ارتقای منافع پکن در طول دهه ها و حتا طولانی تر هستند. این نوع نگاه مزایایی به دنبال دارد از جمله اینکه به مسئولان چینی امکان می دهد تا بر منافع پراگماتیک خود تمرکز کنند نه اینکه درگیر خودنمایی و مناقشات بشوند. پکن یک بازیگر جدید مشخصن بی میل در بازی ژئوپلیتیکی پیچیده در قفقاز جنوبی به شمار می رود و بالقوه می تواند به شریکی برگزیده در این منطقه تبدیل شود و در نتیجه کنترل سنتی روسیه را بر این محدوده ی پساشوروی کاهش می دهد.
آینده نفوذ چین در قفقاز جنوبی به عوامل مختلفی از جمله تحولات ژئوپلیتیکی جهانی، روابط این کشور با روسیه و ایران، و توانایی کشورهای منطقه در مدیریت روابط خود با قدرت های بزرگ بستگی دارد. با این حال، با توجه به پتانسیل های اقتصادی و ژئواستراتژیک منطقه، می توان انتظار داشت که حضور چین در قفقاز جنوبی در سال های آینده نیز ادامه یابد و ابعاد تازه ای به خود بگیرد.
گسترش نفوذ چین در قفقاز جنوبی، پدیده ای چندوجهی است که هم فرصت هایی را برای توسعه منطقه فراهم می آورد و هم چالش هایی را به همراه دارد. درک انگیزه ها و ابعاد این حضور، و همچنین مدیریت هوشمندانه روابط با قدرت های بزرگ، برای کشورهای قفقاز جنوبی از اهمیت بالایی برخوردار است تا بتوانند از منافع ملی خود در این چارچوب دفاع کنند.
*بازنشر مطالب شبکه های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه ها منتشر می شود.
قفقاز جنوبی، منطقه ای با اهمیت ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی بالا، در سال های اخیر شاهد افزایش حضور و نفوذ قدرت های جهانی بوده است. در این میان، چین به عنوان یک قدرت اقتصادی نوظهور، تلاش های خود را برای گسترش دامنه همکاری ها و نفوذ در این منطقه افزایش داده است. این یادداشت به بررسی ابعاد مختلف گسترش نفوذ چین در قفقاز جنوبی، انگیزه ها، فرصت ها و چالش های پیش روی این کشور در منطقه می پردازد.
کشورهای قفقاز جنوبی نگاه مثبتی به چین دارند و آن را به عنوان یک شریک عمده و منبعی برای سرمایه گذاری های مورد نیاز می بینند. به علاوه چین بر خلاف کشورهای غربی و روسیه دارای این ویژگی خاص است که این کشورها را همان گونه که هستند می پذیرد و این بدان معنی است که هیچ دستور کار خصمانه ای در زمینه هایی همچون حقوق بشر، مسائل اقلیم آذربایجانی و … را پیش شرطی برای کار با این کشورها نمی داند.
انگیزه های چین برای گسترش نفوذ در قفقاز جنوبی
ابتکار کمربند و جاده (BRI): قفقاز جنوبی به دلیل موقعیت جغرافیایی خود، نقش مهمی در کریدورهای حمل ونقل و انرژی طرح کمربند و جاده ایفا می کند. چین از این طریق به دنبال تسهیل تجارت، کاهش هزینه های حمل ونقل و دسترسی به بازارهای اروپا و خاورمیانه است.
تنوع بخشی به سرمایه گذاری ها: با توجه به اشباع بازارهای سنتی، چین به دنبال بازارهای جدید برای سرمایه گذاری و صادرات است. قفقاز جنوبی با پتانسیل های اقتصادی و منابع طبیعی خود، گزینه جذابی برای سرمایه گذاری های چینی محسوب می شود.
پیوندهای تجاری و سرمایه گذاری بین چین و قفقاز جنوبی رو به گسترش است. با توجه به اندازه نسبی منافع اقتصادی غرب، روسیه، و ترکیه در آذربایجان، سهم چین نسبتا کوچک باقی می ماند و چین در واقع دهمین شریک تجاری خارجی باکو به شمار می رود. شرکت های چینی آشکارا بر نواحی ای تمرکز کرده اند که رقابت در آن ها کمتر فشرده است.
حجم معاملات تجاری بین چین و آذربایجان ظرف حدود ۳۰ سال روابط دیپلماتیک بیش از هزار برابر شده است. در سال ۲۰۰۶ مقدار مبادلات این دو کشور به ۳۶۸ میلیون دلار رسید. در حال حاضر (۲۰۲۵) این مقدار حدود ۵ میلیارد دلار است. چین با سهم ۷٫۹ درصدی از تجارت خارجی آذربایجان، به چهارمین شریک تجاری بزرگ این کشور تبدیل شده است. همچنین، چین با ۱۷٫۶۹ درصد از واردات آذربایجان، بزرگ ترین منبع واردات کشور باقی مانده است. بیش از ۱۰۰ شرکت چینی اکنون در آذربایجان مشغول به کار در حوزه های تجاری، ساخت وساز، کشاورزی و ارتباطات هستند. در مقایسه با حضور چین در آسیای مرکزی در حوزه های انرژی، امنیت و حمل ونقل نیز حضور چین در قفقاز جنوبی نسبتا کم است.
ژئواستراتژیک: جایگاه قفقاز در محاسبات چین را نباید بدون درنظرگرفتن درگیری / رابطه پکن با غرب، روسیه، ایران و ترکیه در منطقه بررسی کرد. حضور رو به رشد پکن در منطقه باعث شده است تا دولت های قفقاز جنوبی به دنبال جهت گیری اقتصادی و سیاسی بیشتر / نزدیک تر (و در صورت امکان استراتژیک) با چین باشند و این باعث شده است تا موقعیت نسبی برخی دیگر از بازیگران منطقه ای در قفقاز تغییر کند. این فرایند تا حدی شبیه به توسعه روابط چین در آسیای مرکزی است که فعالیت های اقتصادی و سرمایه گذاری های چین در آن باعث شده است تا چین از آن به عنوان اهرمی برای بیرون راندن دیگر بازیگران منطقه ای سنتی از جمله روسیه استفاده کند.
البته چون چین مرز مستقیمی با قفقاز ندارد طبیعی است که همکاری سیاسی اش با قفقاز جنوبی نیز بسیار کمتر از نمونه آسیای مرکزی باشد ــ به ویژه این که هیچ بدیلی برای سازمان همکاری های شانگهای در قفقاز جنوبی وجود ندارد که همچون مکانیسمی برای درگیری بیشتر چین در منطقه عمل کند.
در هر حال گسترش نفوذ در قفقاز جنوبی به چین امکان می دهد تا حضور خود را در مناطق پیرامونی روسیه و ایران تقویت کرده و از این طریق، توازن قدرت منطقه ای را به نفع خود تغییر دهد. همچنین، دستیابی به دسترسی های دریایی از طریق بنادر منطقه (مانند بندر باکو در آذربایجان) برای چین حائز اهمیت است.
دسترسی به منابع انرژی: کشورهای قفقاز جنوبی، به ویژه آذربایجان، دارای ذخایر قابل توجه نفت و گاز هستند. چین با سرمایه گذاری در پروژه های انرژی و زیرساخت های مرتبط، به دنبال تأمین امنیت انرژی خود است.
ابعاد گسترش نفوذ چین
همکاری های اقتصادی و تجاری: افزایش حجم مبادلات تجاری، سرمایه گذاری در پروژه های زیربنایی (مانند جاده ها، خطوط راه آهن و بنادر)، توسعه همکاری های صنعتی و فناوری از جمله ابعاد مهم حضور چین در منطقه است.
همکاری های امنیتی و نظامی: هرچند این حوزه کمتر مورد توجه قرار گرفته است، اما همکاری های محدود در زمینه مبارزه با تروریسم و تبادل اطلاعات امنیتی نیز میان چین و برخی کشورهای قفقاز جنوبی در حال شکل گیری است.
همکاری های فرهنگی و آموزشی: گسترش روابط فرهنگی، برگزاری رویدادهای مشترک، اعطای بورسیه تحصیلی به دانشجویان منطقه و تأسیس مراکز فرهنگی چینی، بخشی از تلاش های چین برای افزایش جذابیت خود در منطقه است.
چین در قفقاز جنوبی مانند دیگر مناطق رویکرد بلندمدتی را در خصوص همه ی مسائل در پیش می گیرد که به درگیری/تعهد استراتژیک پکن با غرب، روسیه، ترکیه و ایران مرتبط است که در این منطقه فعال هستند.
در انتها باید یادآور شد که رهبران چین بسیار بلندمدت می اندیشند و ضرورتی به نشان دادن پیشرفت های سالانه ی خود نمی بینند بلکه در عوض به دنبال ارتقای منافع پکن در طول دهه ها و حتا طولانی تر هستند. این نوع نگاه مزایایی به دنبال دارد از جمله اینکه به مسئولان چینی امکان می دهد تا بر منافع پراگماتیک خود تمرکز کنند نه اینکه درگیر خودنمایی و مناقشات بشوند. پکن یک بازیگر جدید مشخصن بی میل در بازی ژئوپلیتیکی پیچیده در قفقاز جنوبی به شمار می رود و بالقوه می تواند به شریکی برگزیده در این منطقه تبدیل شود و در نتیجه کنترل سنتی روسیه را بر این محدوده ی پساشوروی کاهش می دهد.
آینده نفوذ چین در قفقاز جنوبی به عوامل مختلفی از جمله تحولات ژئوپلیتیکی جهانی، روابط این کشور با روسیه و ایران، و توانایی کشورهای منطقه در مدیریت روابط خود با قدرت های بزرگ بستگی دارد. با این حال، با توجه به پتانسیل های اقتصادی و ژئواستراتژیک منطقه، می توان انتظار داشت که حضور چین در قفقاز جنوبی در سال های آینده نیز ادامه یابد و ابعاد تازه ای به خود بگیرد.
گسترش نفوذ چین در قفقاز جنوبی، پدیده ای چندوجهی است که هم فرصت هایی را برای توسعه منطقه فراهم می آورد و هم چالش هایی را به همراه دارد. درک انگیزه ها و ابعاد این حضور، و همچنین مدیریت هوشمندانه روابط با قدرت های بزرگ، برای کشورهای قفقاز جنوبی از اهمیت بالایی برخوردار است تا بتوانند از منافع ملی خود در این چارچوب دفاع کنند.
*بازنشر مطالب شبکه های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه ها منتشر می شود.
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «تأملی در گسترش نفوذ چین در قفقاز جنوبی» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.