تلاوت مجلسی سوره هود آیات ۶ تا ۴۰ بانوای عبدالباسط



به گزارش حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، سوره هود یازدهمین سوره قرآن از لحاظ کتابت و پنجاه و دومین سوره قرآن بر اساس نزول. این سوره از سوره های مکی است که در جزء ۱۱ قرآن جای گرفته است و چون داستان حضرت هود، پیامبر قوم عاد را به طور مشروح بیان می کند به این نام شناخته می شود. قصص انبیاء مبارزه با فساد و انحراف و حرکت در راه مستقیم حق، اثبات حقانیت وحی و قرآن و عظمت و شکوه و اعجاز آن و تحدی، مسأله علم خدا و ابتلا و آزمایش انسان در مسیر تکامل و انتخاب احسن، مضامین اصلی و مطالب مهم این سوره است.

در روایات از قول پیامبر آمده: «سوره هود مرا پیر کرد.»، این سوره از سوره های مئون و از لحاظ حجم و اندازه متوسط است و حدود دوسوم یک جزء قرآن را تشکیل می دهد و پنجمین سوره ای است که با حروف مقطعه آغاز می شود. در فضیلت تلاوت این سوره از پیامبر(ص) آمده هر کس این سوره را قرائت کند ده برابر تعداد کسانی که به حضرت نوح ایمان آورده اند یا تکذیبش کرده اند و نیز به تعداد موافقان و مخالفان حضرت هود، صالح، شعیب، لوط، ابراهیم و موسی به او پاداش داده خواهد شد.

تلاوت مجلسی سوره هود آیات ۶ تا ۴۰

وما من دابة فی الأرض إلا علی الله رزقها ویعلم مستقرها ومستودعها کل فی کتاب مبین ﴿۶

و هیچ جنبنده ای در زمین نیست مگر [اینکه] روزیش بر عهده خداست و [او] قرارگاه و محل مردنش را می داند همه [اینها] در کتابی روشن [ثبت] است (۶)

وهو الذی خلق السماوات والأرض فی ستة أیام وکان عرشه علی الماء لیبلوکم أیکم أحسن عملا ولئن قلت إنکم مبعوثون من بعد الموت لیقولن الذین کفروا إن هذا إلا سحر مبین ﴿۷

و اوست کسی که آسمانها و زمین را در شش هنگام آفرید و عرش او بر آب بود تا شما را بیازماید که کدام یک نیکوکارترید و اگر بگویی شما پس از مرگ برانگیخته خواهید شد قطعا کسانی که کافر شده اند خواهند گفت این [ادعا] جز سحری آشکار نیست (۷)

ولئن أخرنا عنهم العذاب إلی أمة معدودة لیقولن ما یحبسه ألا یوم یأتیهم لیس مصروفا عنهم وحاق بهم ما کانوا به یستهزئون ﴿۸

و اگر عذاب را تا چندگاهی از آنان به تاخیر افکنیم حتما خواهند گفت چه چیز آن را باز می دارد آگاه باش روزی که [عذاب] به آنان برسد از ایشان بازگشتنی نیست و آنچه را که مسخره میکردند آنان را فرو خواهد گرفت (۸)

ولئن أذقنا الإنسان منا رحمة ثم نزعناها منه إنه لیئوس کفور ﴿۹

و اگر از جانب خود رحمتی به انسان بچشانیم سپس آن را از وی سلب کنیم قطعا نومید و ناسپاس خواهد بود (۹)

ولئن أذقناه نعماء بعد ضراء مسته لیقولن ذهب السیئات عنی إنه لفرح فخور ﴿۱۰

و اگر پس از محنتی که به او رسیده نعمتی به او بچشانیم حتما خواهد گفت گرفتاریها از من دور شد بی گمان او شادمان و فخرفروش است (۱۰)

إلا الذین صبروا وعملوا الصالحات أولئک لهم مغفرة وأجر کبیر ﴿۱۱

مگر کسانی که شکیبایی ورزیده و کارهای شایسته کرده اند [که] برای آنان آمرزش و پاداشی بزرگ خواهد بود (۱۱)

فلعلک تارک بعض ما یوحی إلیک وضائق به صدرک أن یقولوا لولا أنزل علیه کنز أو جاء معه ملک إنما أنت نذیر والله علی کل شیء وکیل ﴿۱۲

و مبادا تو برخی از آنچه را که به سویت وحی می شود ترک گویی و سینه ات بدان تنگ گردد که می گویند چرا گنجی بر او فرو فرستاده نشده یا فرشته ای با او نیامده است تو فقط هشداردهنده ای و خدا بر هر چیزی نگهبان است (۱۲)

أم یقولون افتراه قل فأتوا بعشر سور مثله مفتریات وادعوا من استطعتم من دون الله إن کنتم صادقین ﴿۱۳

یا می گویند این [قرآن] را به دروغ ساخته است بگو اگر راست می گویید ده سوره برساخته شده مانند آن بیاورید و غیر از خدا هر که را می توانید فرا خوانید (۱۳)

فإلم یستجیبوا لکم فاعلموا أنما أنزل بعلم الله وأن لا إله إلا هو فهل أنتم مسلمون ﴿۱۴

پس اگر شما را اجابت نکردند بدانید که آنچه نازل شده است به علم خداست و اینکه معبودی جز او نیست پس آیا شما گردن می نهید (۱۴)

من کان یرید الحیاة الدنیا وزینتها نوف إلیهم أعمالهم فیها وهم فیها لا یبخسون ﴿۱۵

کسانی که زندگی دنیا و زیور آن را بخواهند [جزای] کارهایشان را در آنجا به طور کامل به آنان می دهیم و به آنان در آنجا کم داده نخواهد شد (۱۵)

أولئک الذین لیس لهم فی الآخرة إلا النار وحبط ما صنعوا فیها وباطل ما کانوا یعملون ﴿۱۶

اینان کسانی هستند که در آخرت جز آتش برایشان نخواهد بود و آنچه در آنجا کرده اند به هدر رفته و آنچه انجام می داده اند باطل گردیده است (۱۶)

أفمن کان علی بینة من ربه ویتلوه شاهد منه ومن قبله کتاب موسی إماما ورحمة أولئک یؤمنون به ومن یکفر به من الأحزاب فالنار موعده فلا تک فی مریة منه إنه الحق من ربک ولکن أکثر الناس لا یؤمنون ﴿۱۷

آیا کسی که از جانب پروردگارش بر حجتی روشن است و شاهدی از [خویشان] او پیرو آن است و پیش از وی [نیز] کتاب موسی راهبر و مایه رحمت بوده است [دروغ می بافد] آنان [که در جستجوی حقیقتاند] به آن می گروند و هر کس از گروه های [مخالف] به آن کفر ورزد آتش وعده گاه اوست پس در آن تردید مکن که آن حق است [و] از جانب پروردگارت [آمده است] ولی بیشتر مردم باور نمی کنند (۱۷)

ومن أظلم ممن افتری علی الله کذبا أولئک یعرضون علی ربهم ویقول الأشهاد هؤلاء الذین کذبوا علی ربهم ألا لعنة الله علی الظالمین ﴿۱۸

و چه کسی ستمکارتر از آن کس است که بر خدا دروغ بندد آنان بر پروردگارشان دروغ عرضه می شوند و گواهان خواهند گفت اینان بودند که بر پروردگارشان دروغ بستند هان لعنت خدا بر ستمگران باد (۱۸)

الذین یصدون عن سبیل الله ویبغونها عوجا وهم بالآخرة هم کافرون ﴿۱۹

همانان که [مردم را] از راه خدا باز می دارند و آن را کج می شمارند و خود آخرت را باور ندارند (۱۹)

أولئک لم یکونوا معجزین فی الأرض وما کان لهم من دون الله من أولیاء یضاعف لهم العذاب ما کانوا یستطیعون السمع وما کانوا یبصرون ﴿۲۰

آنان در زمین درمانده کنندگان [خدا] نیستند و جز خدا دوستانی برای آنان نیست عذاب برای آنان دو چندان می شود آنان توان شنیدن [حق را] نداشتند و [حق را] نمی دیدند (۲۰)

أولئک الذین خسروا أنفسهم وضل عنهم ما کانوا یفترون ﴿۲۱

اینانند که به خویشتن زیان زده و آنچه را به دروغ برساخته بودند از دست داده اند (۲۱)

لا جرم أنهم فی الآخرة هم الأخسرون ﴿۲۲

شک نیست که آنان در آخرت زیانکارترند (۲۲)

إن الذین آمنوا وعملوا الصالحات وأخبتوا إلی ربهم أولئک أصحاب الجنة هم فیها خالدون ﴿۲۳

بی گمان کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده و [با فروتنی] به سوی پروردگارشان آرام یافتند آنان اهل بهشتند و در آن جاودانه خواهند بود (۲۳)

مثل الفریقین کالأعمی والأصم والبصیر والسمیع هل یستویان مثلا أفلا تذکرون ﴿۲۴

مثل این دو گروه چون نابینا و کر [در مقایسه] با بینا و شنواست آیا در مثل یکسانند پس آیا پند نمی گیرید (۲۴)

ولقد أرسلنا نوحا إلی قومه إنی لکم نذیر مبین ﴿۲۵

و به راستی نوح را به سوی قومش فرستادیم [گفت] من برای شما هشداردهنده ای آشکارم (۲۵)

أن لا تعبدوا إلا الله إنی أخاف علیکم عذاب یوم ألیم ﴿۲۶

که جز خدا را نپرستید زیرا من از عذاب روزی سهمگین بر شما بیمناکم (۲۶)

فقال الملأ الذین کفروا من قومه ما نراک إلا بشرا مثلنا وما نراک اتبعک إلا الذین هم أراذلنا بادی الرأی وما نری لکم علینا من فضل بل نظنکم کاذبین ﴿۲۷

پس سران قومش که کافر بودند گفتند ما تو را جز بشری مثل خود نمی بینیم و جز [جماعتی از] فرومایگان ما آن هم نسنجیده نمی بینیم کسی تو را پیروی کرده باشد و شما را بر ما امتیازی نیست بلکه شما را دروغگو می دانیم (۲۷)

قال یا قوم أرأیتم إن کنت علی بینة من ربی وآتانی رحمة من عنده فعمیت علیکم أنلزمکموها وأنتم لها کارهون ﴿۲۸

گفت ای قوم من به من بگویید اگر از طرف پروردگارم حجتی روشن داشته باشم و مرا از نزد خود رحمتی بخشیده باشد که بر شما پوشیده است آیا ما [باید] شما را در حالی که بدان اکراه دارید به آن وادار کنیم (۲۸)

ویا قوم لا أسألکم علیه مالا إن أجری إلا علی الله وما أنا بطارد الذین آمنوا إنهم ملاقو ربهم ولکنی أراکم قوما تجهلون ﴿۲۹

و ای قوم من بر این [رسالت] مالی از شما درخواست نمی کنم مزد من جز بر عهده خدا نیست و کسانی را که ایمان آورده اند طرد نمی کنم قطعا آنان پروردگارشان را دیدار خواهند کرد ولی شما را قومی می بینم که نادانی می کنید (۲۹)

ویا قوم من ینصرنی من الله إن طردتهم أفلا تذکرون ﴿۳۰

و ای قوم من اگر آنان را برانم چه کسی مرا در برابر خدا یاری خواهد کرد آیا عبرت نمی گیرید (۳۰)

ولا أقول لکم عندی خزائن الله ولا أعلم الغیب ولا أقول إنی ملک ولا أقول للذین تزدری أعینکم لن یؤتیهم الله خیرا الله أعلم بما فی أنفسهم إنی إذا لمن الظالمین ﴿۳۱

و به شما نمی گویم که گنجینه های خدا پیش من است و غیب نمی دانم و نمی گویم که من فرشته ام و در باره کسانی که دیدگان شما به خواری در آنان می نگرد نمی گویم خدا هرگز خیرشان نمی دهد خدا به آنچه در دل آنان است آگاه تر است [اگر جز این بگویم] من در آن صورت از ستمکاران خواهم بود (۳۱)

قالوا یا نوح قد جادلتنا فأکثرت جدالنا فأتنا بما تعدنا إن کنت من الصادقین ﴿۳۲

گفتند ای نوح واقعا با ما جدال کردی و بسیار [هم] جدال کردی پس اگر از راستگویانی آنچه را [از عذاب خدا] به ما وعده می دهی برای ما بیاور (۳۲)

قال إنما یأتیکم به الله إن شاء وما أنتم بمعجزین ﴿۳۳

گفت تنها خداست که اگر بخواهد آن را برای شما می آورد و شما عاجز کننده [او] نخواهید بود (۳۳)

ولا ینفعکم نصحی إن أردت أن أنصح لکم إن کان الله یرید أن یغویکم هو ربکم وإلیه ترجعون ﴿۳۴

و اگر بخواهم شما را اندرز دهم در صورتی که خدا بخواهد شما را بیراه گذارد اندرز من شما را سودی نمی بخشد او پروردگار شماست و به سوی او باز گردانیده می شوید (۳۴)

أم یقولون افتراه قل إن افتریته فعلی إجرامی وأنا بریء مما تجرمون ﴿۳۵

یا [در باره قرآن] می گویند آن را بربافته است بگو اگر آن را به دروغ سر هم کرده ام گناه من بر عهده خود من است و[لی] من از جرمی که به من نسبت می دهید برکنارم (۳۵)

وأوحی إلی نوح أنه لن یؤمن من قومک إلا من قد آمن فلا تبتئس بما کانوا یفعلون ﴿۳۶

و به نوح وحی شد که از قوم تو جز کسانی که [تاکنون] ایمان آورده اند هرگز [کسی] ایمان نخواهد آورد پس از آنچه میکردند غمگین مباش (۳۶)

واصنع الفلک بأعیننا ووحینا ولا تخاطبنی فی الذین ظلموا إنهم مغرقون ﴿۳۷

و زیر نظر ما و [به] وحی ما کشتی را بساز و در باره کسانی که ستم کرده اند با من سخن مگوی چرا که آنان غرق شدنی اند (۳۷)

ویصنع الفلک وکلما مر علیه ملأ من قومه سخروا منه قال إن تسخروا منا فإنا نسخر منکم کما تسخرون ﴿۳۸

و [نوح] کشتی را می ساخت و هر بار که اشرافی از قومش بر او می گذشتند او را مسخره میکردند می گفت اگر ما را مسخره می کنید ما [نیز] شما را همان گونه که مسخره می کنید مسخره خواهیم کرد (۳۸)

فسوف تعلمون من یأتیه عذاب یخزیه ویحل علیه عذاب مقیم ﴿۳۹

به زودی خواهید دانست چه کسی را عذابی خوارکننده درمی رسد و بر او عذابی پایدار فرود می آید (۳۹)

حتی إذا جاء أمرنا وفار التنور قلنا احمل فیها من کل زوجین اثنین وأهلک إلا من سبق علیه القول ومن آمن وما آمن معه إلا قلیل ﴿۴۰

تا آنگاه که فرمان ما دررسید و تنور فوران کرد فرمودیم در آن [کشتی] از هر حیوانی یک جفت با کسانت مگر کسی که قبلا در باره او سخن رفته است و کسانی که ایمان آورده اند حمل کن و با او جز [عده] اندکی ایمان نیاورده بودند (۴۰)

انتهای پیام/
گفتگو با هوش مصنوعی

💬 سلام! می‌خوای درباره‌ی «تلاوت مجلسی سوره هود آیات ۶ تا ۴۰ بانوای عبدالباسط» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.