تلاوت مجلسی سوره مومنون آیات ۷۵ تا ۱۱۸ با نوای عبدالباسط



به گزارش حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان،سوره مؤمنون بیست و سومین سوره قرآن و از سوره های مکی که در جزء ۱۸ قرآن جای گرفته است. این سوره را از آن جهت مؤمنون می نامند که با اشاره به اوصاف مؤمنان آغاز می شود در دو جا و مجموعا در ۱۶ آیه، ۱۵ صفت از صفات مؤمنان را بیان می کند. رویگردانی از کار و سخن بیهوده و لغو و پیشتاز بودن در کارهای خیر و همچنین داستان حضرت موسی(ع) و حضرت نوح(ع)، خلقت انسان و معاد از مباحث و مضامین این سوره است. در فضیلت تلاوت این سوره از پیامبر(ص) آمده هر کس این سوره را قرائت کند، فرشتگان الهی او را به راحتی و آسایش در روز قیامت و دست یابی به آنچه مایه چشم روشنی آنها هنگام نزول فرشته مرگ باشد، بشارت می دهند. سوره مؤمنون از نظر حجم از سوره های متوسط و کمی کمتر از نیم جزء قرآن است.

تلاوت مجلسی سوره مومنون آیات ۷۵ تا ۱۱۸

ولو رحمناهم وکشفنا ما بهم من ضر للجوا فی طغیانهم یعمهون ﴿۷۵

و اگر ایشان را ببخشاییم و آنچه از صدمه بر آنان [وارد آمده] است برطرف کنیم در طغیان خود کوردلانه اصرار می ورزند (۷۵)

ولقد أخذناهم بالعذاب فما استکانوا لربهم وما یتضرعون ﴿۷۶

و به راستی ایشان را به عذاب گرفتار کردیم و[لی] نسبت به پروردگارشان فروتنی نکردند و به زاری درنیامدند (۷۶)

حتی إذا فتحنا علیهم بابا ذا عذاب شدید إذا هم فیه مبلسون ﴿۷۷

تا وقتی که دری از عذاب دردناک بر آنان گشودیم بناگاه ایشان در آن [حال] نومید شدند (۷۷)

وهو الذی أنشأ لکم السمع والأبصار والأفئدة قلیلا ما تشکرون ﴿۷۸

و اوست آن کس که برای شما گوش و چشم و دل پدید آورد چه اندک سپاسگزارید (۷۸)

وهو الذی ذرأکم فی الأرض وإلیه تحشرون ﴿۷۹

و اوست آن کس که شما را در زمین پدید آورد و به سوی اوست که گرد آورده خواهید شد (۷۹)

وهو الذی یحیی ویمیت وله اختلاف اللیل والنهار أفلا تعقلون ﴿۸۰

و اوست آن کس که زنده می کند و می میراند و اختلاف شب و روز از اوست مگر نمی اندیشید (۸۰)

بل قالوا مثل ما قال الأولون ﴿۸۱

[نه] بلکه آنان [نیز] مثل آنچه پیشینیان گفته بودند گفتند (۸۱)

قالوا أإذا متنا وکنا ترابا وعظاما أإنا لمبعوثون ﴿۸۲

گفتند آیا چون بمیریم و خاک و استخوان شویم آیا واقعا باز ما زنده خواهیم شد (۸۲)

لقد وعدنا نحن وآباؤنا هذا من قبل إن هذا إلا أساطیر الأولین ﴿۸۳

درست همین را قبلا به ما و پدرانمان وعده دادند این جز افسانه های پیشینیان [چیزی] نیست (۸۳)

قل لمن الأرض ومن فیها إن کنتم تعلمون ﴿۸۴

بگو اگر میدانید [بگویید] زمین و هر که در آن است به چه کسی تعلق دارد (۸۴)

سیقولون لله قل أفلا تذکرون ﴿۸۵

خواهند گفت به خدا بگو آیا عبرت نمی گیرید (۸۵)

قل من رب السماوات السبع ورب العرش العظیم ﴿۸۶

بگو پروردگار آسمانهای هفتگانه و پروردگار عرش بزرگ کیست (۸۶)

سیقولون لله قل أفلا تتقون ﴿۸۷﴾

خواهند گفت خدا بگو آیا پرهیزگاری نمی کنید (۸۷)

قل من بیده ملکوت کل شیء وهو یجیر ولا یجار علیه إن کنتم تعلمون ﴿۸۸

بگو فرمانروایی هر چیزی به دست کیست و اگر میدانید [کیست آنکه] او پناه می دهد و در پناه کسی نمی رود (۸۸)

سیقولون لله قل فأنی تسحرون ﴿۸۹

خواهند گفت خدا بگو پس چگونه دستخوش افسون شده اید (۸۹)

بل أتیناهم بالحق وإنهم لکاذبون ﴿۹۰

[نه] بلکه حقیقت را بر ایشان آوردیم و قطعا آنان دروغگویند (۹۰)

ما اتخذ الله من ولد وما کان معه من إله إذا لذهب کل إله بما خلق ولعلا بعضهم علی بعض سبحان الله عما یصفون ﴿۹۱

خدا فرزندی اختیار نکرده و با او معبودی [دیگر] نیست و اگر جز این بودقطعا هر خدایی آنچه را آفریده [بود] باخود می برد و حتما بعضی از آنان بر بعضی دیگر تفوق می جستند منزه است خدا از آنچه وصف می کنند (۹۱)

عالم الغیب والشهادة فتعالی عما یشرکون ﴿۹۲

دانای نهان و آشکار و برتر است از آنچه [با او] شریک می گردانند (۹۲)

قل رب إما ترینی ما یوعدون ﴿۹۳

بگو پروردگارا اگر آنچه را که [از عذاب] به آنان وعده داده شده است به من نشان دهی (۹۳)

رب فلا تجعلنی فی القوم الظالمین ﴿۹۴

پروردگارا پس مرا در میان قوم ستمکار قرار مده (۹۴)

وإنا علی أن نریک ما نعدهم لقادرون ﴿۹۵

و به راستی که ما تواناییم که آنچه را به آنان وعده داده ایم بر تو بنمایانیم (۹۵)

ادفع بالتی هی أحسن السیئة نحن أعلم بما یصفون ﴿۹۶

بدی را به شیوه ای نیکو دفع کن ما به آنچه وصف می کنند داناتریم (۹۶)

وقل رب أعوذ بک من همزات الشیاطین ﴿۹۷

و بگو پروردگارا از وسوسه های شیطانها به تو پناه می برم (۹۷)

وأعوذ بک رب أن یحضرون ﴿۹۸

و پروردگارا از اینکه [آنها] به پیش من حاضر شوند به تو پناه می برم (۹۸)

حتی إذا جاء أحدهم الموت قال رب ارجعون ﴿۹۹

تا آنگاه که مرگ یکی از ایشان فرا رسد می گوید پروردگارا مرا بازگردانید (۹۹)

لعلی أعمل صالحا فیما ترکت کلا إنها کلمة هو قائلها ومن ورائهم برزخ إلی یوم یبعثون ﴿۱۰۰

شاید من در آنچه وانهاده ام کار نیکی انجام دهم نه چنین است این سخنی است که او گوینده آن است و پشاپیش آنان برزخی است تا روزی که برانگیخته خواهند شد (۱۰۰)

فإذا نفخ فی الصور فلا أنساب بینهم یومئذ ولا یتساءلون ﴿۱۰۱

پس آنگاه که در صور دمیده شود [دیگر] میانشان نسبت خویشاوندی وجود ندارد و از [حال] یکدیگر نمی پرسند (۱۰۱)

فمن ثقلت موازینه فأولئک هم المفلحون ﴿۱۰۲

پس کسانی که کفه میزان [اعمال] آنان سنگین باشد ایشان رستگارانند (۱۰۲)

ومن خفت موازینه فأولئک الذین خسروا أنفسهم فی جهنم خالدون ﴿۱۰۳

و کسانی که کفه میزان [اعمال]شان سبک باشد آنان به خویشتن زیان زده [و] همیشه در جهنم می مانند (۱۰۳)

تلفح وجوههم النار وهم فیها کالحون ﴿۱۰۴

آتش چهره آنها را می سوزاند و آنان در آنجا ترشرویند (۱۰۴)

ألم تکن آیاتی تتلی علیکم فکنتم بها تکذبون ﴿۱۰۵

آیا آیات من بر شما خوانده نمی شد و [همواره] آن را مورد تکذیب قرار نمی دادید (۱۰۵)

قالوا ربنا غلبت علینا شقوتنا وکنا قوما ضالین ﴿۱۰۶

می گویند پروردگارا شقاوت ما بر ما چیره شد و ما مردمی گمراه بودیم (۱۰۶)

ربنا أخرجنا منها فإن عدنا فإنا ظالمون ﴿۱۰۷

پروردگارا ما را از اینجا بیرون بر پس اگر باز هم [به بدی] برگشتیم در آن صورت ستمگر خواهیم بود (۱۰۷)

قال اخسئوا فیها ولا تکلمون ﴿۱۰۸

می فرماید [بروید] در آن گم شوید و با من سخن مگویید (۱۰۸)

إنه کان فریق من عبادی یقولون ربنا آمنا فاغفر لنا وارحمنا وأنت خیر الراحمین ﴿۱۰۹

در حقیقت دسته ای از بندگان من بودند که می گفتند پروردگارا ایمان آوردیم بر ما ببخشای و به ما رحم کن [که] تو بهترین مهربانی (۱۰۹)

فاتخذتموهم سخریا حتی أنسوکم ذکری وکنتم منهم تضحکون ﴿۱۱۰

و شما آنان [=مؤمنان] را به ریشخند گرفتید تا [با این کار] یاد مرا از خاطرتان بردند و شما بر آنان می خندیدید (۱۱۰)

إنی جزیتهم الیوم بما صبروا أنهم هم الفائزون ﴿۱۱۱

من [هم] امروز به [پاس] آنکه صبر کردند بدانان پاداش دادم آری ایشانند که رستگارانند (۱۱۱)

قال کم لبثتم فی الأرض عدد سنین ﴿۱۱۲

می فرماید چه مدت به عدد سالها در زمین ماندید (۱۱۲)

قالوا لبثنا یوما أو بعض یوم فاسأل العادین ﴿۱۱۳

می گویند یک روز یا پاره ای از یک روز ماندیم از شما گران [خود] بپرس (۱۱۳)

قال إن لبثتم إلا قلیلا لو أنکم کنتم تعلمون ﴿۱۱۴

می فرماید جز اندکی درنگ نکردید کاش شما می دانستید (۱۱۴)

أفحسبتم أنما خلقناکم عبثا وأنکم إلینا لا ترجعون ﴿۱۱۵

آیا پنداشتید که شما را بیهوده آفریده ایم و اینکه شما به سوی ما بازگردانیده نمی شوید (۱۱۵)

فتعالی الله الملک الحق لا إله إلا هو رب العرش الکریم ﴿۱۱۶

پس والاست خدا فرمانروای برحق خدایی جز او نیست [اوست] پروردگار عرش گرانمایه (۱۱۶)

ومن یدع مع الله إلها آخر لا برهان له به فإنما حسابه عند ربه إنه لا یفلح الکافرون ﴿۱۱۷

و هر کس با خدا معبود دیگری بخواند برای آن برهانی نخواهد داشت و حسابش فقط با پروردگارش می باشد در حقیقت کافران رستگار نمی شوند (۱۱۷)

وقل رب اغفر وارحم وأنت خیر الراحمین ﴿۱۱۸

و بگو پروردگارا ببخشای و رحمت کن [که] تو بهترین بخشایندگانی (۱۱۸)

انتهای پیام/
گفتگو با هوش مصنوعی

💬 سلام! می‌خوای درباره‌ی «تلاوت مجلسی سوره مومنون آیات ۷۵ تا ۱۱۸ با نوای عبدالباسط» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.