۲ شعر از سعید نسیمی درباره تشرف یافتگان و جاماندگان اربعین

سعید نسیمی، شاعر و ذاکر اهل بیت علیهم السلام با سرودن دو شعر به استقبال اربعین حسینی رفته است.
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، سعید نسیمی، شاعر و ذاکر اهل بیت علیهم السلام با سرودن دو شعر، یکی درباره پیاده روی اربعین و دیگری درباره جاماندگان اربعین حسینی به استقبال این مناسبت مذهبی رفته و دو سروده خود را در اختیار فارس گذاشته است.
احرام قدم ها
محرم شدم ای یار به احرام قدم ها
مست است سراپای من از جام قدم ها
با «یا علی» این سیر من إلحق الی الحق
آغاز شد و عرش، سرانجام قدم ها
جاری است فرات از دو لب زمزم چشمم
در زمزمه خش خش آرام قدم ها
جبریل پرآورده و میکال هم اسفند
گشتند ملائک همه خدام قدم ها
از ارمنی و شیعه و سنی همه جمعند
وحدت شده گلواژه احکام قدم ها
بوسیده کرم دست کریمان عراقی
در کنگره عرشی اکرام قدم ها
یادآور فتح و ظفر زینب کبراست
این پرچم افراشته بر بام قدم ها
خورشید هدایت شود و چشمه نور است
خاکی که بلند است ز هر گام قدم ها
برخاک نشاند همه حکام ستم را
این خیزش بیداری اسلام قدم ها
«جای من اگر شد به نیابت قدمی زن»
شد خواهش جامانده ناکام قدم ها
دور و نزدیک ندارد …
اربعین است و به اعجاز دمت آقاجان
بی حساب آمدهام در رقمت آقاجان
پای از راه اگر ماند دلم در راه است
جا نمانده است کسی با کرمت آقاجان
هر کسی داد سلامی به شما زائر شد
دور و نزدیک ندارد حرمت آقاجان
اشک، پر داده مرا تا خود بین الحرمین
قطره شد وصل به دریای غمت آقاجان
چون رقیه که نشد زائر قبرت باشد
مانده ام چشم به راه قدمت آقاجان
گرچه جا مانده تنم، چون وطنم کرببلاست
سایه روی سر من علمت آقاجان
از همین دور در این سینه حرم می سازم
تا نیفتم قدمی از قلمت آقاجان
اربعین، کرببلا، زینب کبری، روضه
کاروان حرم محترمت آقاجان
انتهای پیام/
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، سعید نسیمی، شاعر و ذاکر اهل بیت علیهم السلام با سرودن دو شعر، یکی درباره پیاده روی اربعین و دیگری درباره جاماندگان اربعین حسینی به استقبال این مناسبت مذهبی رفته و دو سروده خود را در اختیار فارس گذاشته است.
احرام قدم ها
محرم شدم ای یار به احرام قدم ها
مست است سراپای من از جام قدم ها
با «یا علی» این سیر من إلحق الی الحق
آغاز شد و عرش، سرانجام قدم ها
جاری است فرات از دو لب زمزم چشمم
در زمزمه خش خش آرام قدم ها
جبریل پرآورده و میکال هم اسفند
گشتند ملائک همه خدام قدم ها
از ارمنی و شیعه و سنی همه جمعند
وحدت شده گلواژه احکام قدم ها
بوسیده کرم دست کریمان عراقی
در کنگره عرشی اکرام قدم ها
یادآور فتح و ظفر زینب کبراست
این پرچم افراشته بر بام قدم ها
خورشید هدایت شود و چشمه نور است
خاکی که بلند است ز هر گام قدم ها
برخاک نشاند همه حکام ستم را
این خیزش بیداری اسلام قدم ها
«جای من اگر شد به نیابت قدمی زن»
شد خواهش جامانده ناکام قدم ها
دور و نزدیک ندارد …
اربعین است و به اعجاز دمت آقاجان
بی حساب آمدهام در رقمت آقاجان
پای از راه اگر ماند دلم در راه است
جا نمانده است کسی با کرمت آقاجان
هر کسی داد سلامی به شما زائر شد
دور و نزدیک ندارد حرمت آقاجان
اشک، پر داده مرا تا خود بین الحرمین
قطره شد وصل به دریای غمت آقاجان
چون رقیه که نشد زائر قبرت باشد
مانده ام چشم به راه قدمت آقاجان
گرچه جا مانده تنم، چون وطنم کرببلاست
سایه روی سر من علمت آقاجان
از همین دور در این سینه حرم می سازم
تا نیفتم قدمی از قلمت آقاجان
اربعین، کرببلا، زینب کبری، روضه
کاروان حرم محترمت آقاجان
انتهای پیام/
پرسش و پاسخ در
۲ شعر از سعید نسیمی درباره تشرف یافتگان و جاماندگان اربعین
گفتگو با هوش مصنوعی