مروری بر معنای «صراط مستقیم» در قرآن


مقصود از راه راست یا همان «صراط مستقیم» که بارها در قرآن کریم به آن اشاره شده است، چیست؟ کدام راه و مسیر است که می تواند انسان را به خوشبختی، سعادت و قرب الهی و کمال وجودی اش رهنمون سازد.



مقصود از راه راست یا همان «صراط مستقیم» که بارها در قرآن کریم به آن اشاره شده است، چیست؟ کدام راه و مسیر است که می تواند انسان را به خوشبختی و سعادت و قرب الهی و کمال وجودی اش رهنمون سازد و این صراط چیست که یک مسلمان حداقل در هر روز هفده بار از پروردگارش تمنا می کند که او را به آن سو و جهت هدایت کند.
قرآن کریم در مواضع متعددی بحث صراط مستقیم را پیش کشیده است و برای آنکه با حقیقت این موضوع آشنا شویم چاره ای جز تمسک به قرآن و تفاسیر این کتاب الهی نداریم.
اما نخست اینکه علاوه بر آیه ششم سوره حمد که در آن می خوانیم «اهدناالصراط المستقیم» ما را به راه راست هدایت فرما، در چندین جای دیگر نیز قرآن کریم به عبارت صراط مستقیم اشاره دارد که آن آیات عبارتند از: و انک لتهدی الی صراط مستقیم(۵۲ شوری)/ وهذا صراط ربک مستقیما(۱۲۶انعام)/ ان الله ربی و ربکم فاعبدوه هذا صراط مستقیم(۵۱ آل عمران)/ و ان اعبدونی هذا صراط مستقیم(۶۱ یس)/ و ان هذا صراطی مستقیما فاتبعوه(۱۵۳انعام).
قطعا با تدبر در ظاهر آیات قران نیز می توان به وجوهی از حقایق صراط مستقیم پی برد، چه آنکه به نظر می رسد یکی از مهم ترین مسائلی که در این باره وجود دارد این است که صراط مستقیم الهی با هدایت خاص الهی محقق می شود و خداوند کسانی را که زمینه مناسب را در خود داشته باشند به این مسیر هدایت می کند. (نگاه کنید به معانی آیاتی که ذکر شد و آیات قبل و بعد آنها).
البته در آیات قرآن جزئیات بیشتری نیز می توان در این باره یافت. همچنان که می بینیم در سوره انعام خداوند متعال پس از طرح ویژگی های یک مسلمان حقیقی، حرکت در مسیر این شاخص ها را همان صراط مستقیم عنوان می کند: «ای پیامبر بگو بیایید آنچه را پروردگارتان بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم، اینکه چیزی را شریک خدا قرار ندهید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ترس فقر نکشید، ما شما و آنها را روزی می دهیم و نزدیک کارهای زشت نروید، چه آشکار باشد چه پنهان و انسانی را که خداوند محترم شمرده به قتل نرسانید مگر به حق و از روی استحقاق … و به مال یتیم جز به بهترین صورت(و برای اصلاح)نزدیک نشوید … و حق پیمانه و وزن را به عدالت ادا کنید … و هنگامی که سخن می گویید عدالت را رعایت نمایید حتی اگر در مورد نزدیکان شما بوده باشد و به پیمان خدا وفا کنید … این راه مستقیم من است؛ از آن پیروی کنید.»(آیات ۱۵۱-۱۵۳انعام)
می بینیم که قرآن کریم در این آیات چگونه شاخص های صراط مستقیم را بیان کرده است. البته از مجموع آیاتی که درباره این مساله وارد شده می توان دریافت که مهم ترین ویژگی کلی این مسیر عبودیت و بندگی است.
حال از جنبه های دیگر به معانی این عبارت می پردازیم. صراط در لغت به معنای راه واضح و آشکار و یا راه صاف و هموار آمده است.(مفردات راغب،ص ۲۵۱) مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر سوره حمد در باره عبارت صراط مستقیم، توضیح و تفسیر این عبارت را محتاج مقدماتی می داند و پس از ذکر هر مقدمه با توجه به توضیحات ارایه شده، به معنای صراط مستقیم می پردازد که از مجموع آنها چنین بر می آید: از مجموع آیاتی که در این خصوص وارد شده چنین برداشت می شود که در مقابل صراط مستقیم راه دیگری هست که یکی دور و دیگری نزدیک است، راه نزدیک یا همان صراط مستقیم راه مومنین و راه دور راه غیر ایشان است(مراجعه کنید به آیه ۶ انشقاق).
همچنین در تقسیم دیگر یک راه به سوی بلندی و راه دیگر به سوی پستی منتهی می شود و مبنای این نیز آیات قرآن است. ضمن اینکه صراط مستقیم قطعا غیر از طریق مغضوب علیهم و طریق ضالین است. به این معنی که می توان با شناخت طرق انحرافی و ویژگی های آن، صراط مستقیم را به راحتی شناخت، چرا که این دو در نقطه مقابل یکدیگر قرار دارند.
بنابراین صراط مستقیم که صراط غیرگمراهان است، صراطی است که به هیچ وجه شرک و ظلم در آن راه ندارد و ضلالتی در آن راه نمی یابد، نه ضلالت در باطن و قلب از قبیل کفر و خاطرات ناشایست که خدا از آن راضی نیست و نه ضلالت در ظاهر اعضا و ارکان بدن چون معصیت و قصور در اطاعت که هیچ یک از این ها در آن صراط یافت نمی شود و این همان توحید علمی و عملی است.(ترجمه تفسیر المیزان،ج ۱ ص ۵۳ تا ۵۵)
به گفته علامه طباطبایی اصحاب صراط مستقیم در صورت عبودیت خدا دارای ثبات قدم به تمام معنا هستند، هم در فعل و هم در قول و هم در ظاهر و هم در باطن و ممکن نیست که آنان بر غیر این صفت دیده شوند و در همه احوال از خدا و رسول خدا اطاعت می کنند و نکته مهم اینکه اصحاب صراط مستقیم قدر و منزلت و درجه بالاتری از درجه مومنین خالص دارند.
به نظر علامه صراط مستقیم راهی است به سوی خدا که هر راه دیگری که خلایق به سوی خدا دارند، شعبه ای از آن است و هر طریقی که آدمی را سوی خدا راهنمایی می کند، بهره ای از صراط مستقیم دارد.
قرآن صراط انبیا و صدیقین و شهدا و صالحین را صراط مستقیم دانسته و با در نظر گرفتن روایات متواتره آنرا صراط امیر المومنین علی بن ابیطالب(ع) شمرده است و آن جناب را اولین فاتح این صراط دانسته است.
علامه طباطبایی در بخش دیگری از آراء خویش با اشاره به اینکه عبارت «سبیل» به معنی راه در قرآن غیر از صراط مستقیم است، می فرماید؛ سبیل متعدد است و به اختلاف احوال رهروان راه عبادت مختلف می شود، بر خلاف صراط مستقیم که یکی است و در مثل شاه راهی است که همه راه های فرعی بدان منتهی می شود.
ضمن اینکه هر یک از سبیل ها با مقداری نقص و یا حداقل با امتیازی جمع می شود، بر خلاف صراط مستقیم که نه نقص در آن راه دارد و نه اینکه صراط مستقیم شخصی نسبت به شخص دیگری امتیاز دارد.
همچنین باید گفت بر اساس آیات قرآن، مزیت اصحاب صراط مستقیم بر سایرین و همچنین مزیت صراط آنان بر سبیل سایرین تنها به علم است نه عمل. آنان(اهل صراط مستقیم) به مقام پروردگارشان علمی دارند که دیگران ندارند و گرنه در سبیل های پایین تر از صراط مستقیم، اعمال صالح کامل و بدون نقص نیز هست.
بر این اساس یکی از ویژگی های صراط مستقیم، علم و معرفت(اهل آن) در حد اعلاست، این مسیر مسیری است که توام با علم و دانایی و معرفت حقیقی است و بدون علم نمی توان در این مسیر قرار گرفت.(ترجمه تفسیر المیزان،ج۱،مباحث آیات ۶و ۷ سوره حمد)
در توضیح این مطالب علامه باید گفت: نه اینکه اهل صراط مستقیم اهل اعمال صالح نباشند، بلکه آنان علاوه بر اعمال صالح و عبادات متقنی که دارند نسبت به سایرین با علم و معرفت و شناخت در حد اعلی ممتاز می شوند، اگرچه ممکن است در غیر از این گروه انسان هایی باشند که اعمال صالح انجام بدهند اما آنان دارای علم و معرفتی که اهل صراط مستقیم واجد آن هستند، نخواهند بود.
مرحوم آیت الله خویی نیز در خصوص معنای صراط مستقیم می گوید: صراط مستقیم همان راهی است که سیر کننده در آن، راه به نعمت ابدی و رضوان الهی می برد و این راه عبارت است از: اطاعت نمودن مخلوق از خالق و ترک عصیان و نافرمانی او به این که هیچ یک از اوامر و نواهی او را مخالفت نکنند و غیر او را نپرستند و همین راه راست و مستقیمی است که هیچ اعوجاج و انحرافی در آن نیست.(ترجمه البیان،آیه الله خویی،ص ۶۷۴)
علاوه بر مباحث تفسیری که تا اینجا مطرح شد، روایات و احادیث وارده از ائمه معصومین(ع)نیز حقایق بیشتری را درباره صراط مستقیم الهی مطرح می کند. از جمله اینکه مرحوم ملا محسن فیض کاشانی در کتاب ارزشمند تفسیر صافی در ذیل آیه «اهدنا الصراط المستقیم»به روایاتی اشاره می نماید که چند نمونه ازآنها را ذکر می کنیم:
امام صادق(ع)در رابطه با آیه ۶ سوره حمد فرمودند: منظور از این آیه یعنی ما را ارشاد و هدایت نما تا راهی را بپیماییم که منجر به محبت و دوستی تو گردد و آن راه ما را موصل و رساننده به بهشت و جنت تو شود و مانع آن گردد که از هواهای خود پیروی نماییم، پس به زحمت و تعب افتیم یا اینکه آراء و هوسهای خود را پیش گیریم پس به هلاکت و ضلالت افتیم.(ترجمه تفسیر صافی،ج۱،ص۱۰۱)
از امیر المومنین(ع) نیز در این خصوص نقل شده است: خدایا توفیقت را برای ما ادامه بده، آن توفیقی که بوسیله آن در گذشته اطاعت تو را پیش گرفتیم تا اینکه در آینده نیزهمچنان در اطاعت تو پایدار باشیم.(همان)همچنین از آن حضرت روایت شده است:صراط مستقیم در دنیا آن است که از غلو و افراط کوتاه تر و از تقصیر و کوتاهی بالاترباشد(یعنی اعتدال و میانه روی) و استقامت و استدامت نیز داشته باشد و در آخرت راه مومنین به سوی جنت است.(همان،ص۱۰۲)
علاوه بر این در معانی الاخبار از امام صادق(ع) روایت شده است: صراط عبارت از امیر المومنین علی(ع) است، یا اینکه عبارت از شناخت و معرفت علی(ع) است و در روایت دیگری صراط مستقیم عبارت از شناخت مطلق امام معصوم است و همچنین در حدیث دیگری آمده که مائیم صراط مستقیم(منظور اهل بیت است).(همان،ص۱۰۲)
فیض کاشانی در کنار روایت هایی که نقل می کند، درباره حقیقت صراط مستقیم اظهار می دارد که امام معصوم همان صراط مستقیم است و او همواره بدون انحراف به سوی صراط مستقیم گام بر می دارد و معرفت و شناخت او معرفت صراط مستقیم است و معرفت مشی و رهسپاری امام، همان مشی بر صراط مستقیم است و هرآنکه امام را بشناسد و بر اساس راه او سریع یا کند، به مقدار نور خویش ره سپرد،به فیض دخول در بهشت می رسد و از آتش نجات می یابد و هرآنکه امام خود را نشناسد و نداند که چه می کند، پس قدم او لغزش پیدا کرده و در آتش فرو می افتد.(همان،ص۱۰۴)
علامه طباطبایی نیز ضمن یک بحث روایی به احادیثی مهم اشاره می دارد که بیان آنها می تواند بسیار راهگشا باشد.
امام صادق(ع) فرمودند: صراط مستقیم، طریق به سوی معرفت خداست و این دو صراط است یکی در دنیا و یکی در آخرت، اما صراط در دنیا عبارتست از امامی که اطاعتش بر خلق واجب شده و اما صراط در آخرت پلی است که بر روی جهنم زده شده، هرکس در دنیا از صراط دنیا به درستی رد شود، یعنی امام خود را بشناسد و او را اطاعت کند در آخرت نیز از پل آخرت به آسانی می گذرد و کسی که در دنیا امام خود را نشناسد در آخرت نیز قدمش بر پل آخرت می لرزد و به درون جهنم سقوط می کند.(ترجمه المیزان،ج۱،ص۷۸)
و دیگر اینکه در معنای اهدنا الصراط المستقیم از ابن عباس روایت شده که یعنی، ای بندگان خدا بگویید، خدایا مارا به سوی محبت محمد(ص) و اهل بیتش(ع) ارشاد فرما.(همان)
حال که آراء مختف علما و مفسرین قرآن را در قالب مباحث فلسفی، کلامی و روایی در خصوص صراط مستقیم ذکر کردیم، مهم این است که بدانیم آیا این نظرات با یکدیگر تناقض و تعارض دارند و یا اینکه می توان تمامی آنها را درکنار یگدیگر جمع کرد و به نتیجه ای واحد رسید.
آنچه مسلم است و از بررسی تمامی آراء بر می آید و خود قرآن کریم نیز به صورت روشن و واضح به آن اشاره کرده، این است که صراط مستقیم الهی همان صراط و راه عبودیت و بندگی محض پروردگار عالم با تمام ویژگی های مورد نظر قرآن کریم است.
در واقع با تمسک به خود آیات قرآن که عبادت پروردگار را صراط مستقیم دانسته، می توان بین همه آراء ذکر شده که مبنای صحیح علمی دارند، نوعی همگرایی ایجاد کرد.
در مجموع این آراء و نظریات مختلف اما همسو می توان گفت که مهم ترین ویژگی صراط مستقیم الهی علم و معرفت است. آن چنانکه این مسیر را بدون علم و معرفت نمی توان طی کرد و این معرفت چیزی نیست جز معرفت و شناخت حقیقی امام معصوم که خلیفه خدا بر روی زمین است.
به عبارت دیگر تمام رهپویان راه حقیقت که به دنبال حق هستند و در مسیر بندگی حرکت می کنند، زمانی در صراط مستقیم قرار می گیرند که ولایت ائمه معصومین(ع) را پذیرفته و نسبت به آن معرفت پیدا کنند. یعنی شعب مختلف راه هایی که به سوی پروردگار وجود دارند، همگی بایستی در نهایت به شاهراه صراط مستقیم که همان راه ولایت و امامت است بپیوندند و هر گونه عبادت و بندگی و عمل صالح اگر در این مسیر و مجرا نباشد، عاقبت مشخصی نخواهد داشت.
یعنی تمامی اعمال صالح و نیات خیر و … باید به زیور ولایت و محبت اهل بیت(ع) آراسته شده باشد. البته اینکه از امیر المومنین(ع) به عنوان صراط مستقیم تعبیر شده است، از آن روست که آن حضرت سر سلسله ولایت و وصایت بعد از پیامبر مکرم اسلام است و بعد از پیامبر تنها راه سعادت راه علی(ع) و فرزندان اوست.
به عبارت دیگر اگر چه در این عالم انسان های موحد و یکتاپرست زیادی وجود دارند، اما هیچ یک از آنها غیر از شیعیان در مسیر صراط مستقیم نیستند، زیرا اگرچه به عبادت و بندگی میپردازند، اما این عبادت از مسیری که خداوند متعال اراده کرده است صورت نمی پذیرد و از مجرای مورد نظر عبور نمی کند و به همین دلیل نقص های فراوانی دارد.
به هرحال مهم ترین نتیجه ای که از مباحث ارایه شده، حاصل می گردد، آن است که مسیر سعادت حقیقی یا همان صراط مستقیم الهی، مسیر عبادت و بندگی خداوند متعال از مجرای ولایت و امامت ائمه طاهرین(ع) است و تنها کسانی به سعادت حقیقی و کمال مورد نظر دست می یابند که در این راستا حرکت نمایند و هر طریق و راهی غیر از آن باطل است.



https://iqna.ir/fa/news/۱۸۰۰۷۸۵


گفتگو با هوش مصنوعی

💬 سلام! می‌خوای درباره‌ی «مروری بر معنای «صراط مستقیم» در قرآن» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.