پیامها و راهبردهایِ شرحی بر انشراح <a href="/fa/dashboard/ ir/سوره بلد" class="text info">سوره بلد</a> کتاب <a href="/fa/dashboard/ ir/قرآن" class="text info">قرآن</a>


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ به نام خداوند رحمتگر مهربان



1. 1. نظریات و رهنمودَهای خداوند در آیات اول و دوم و سوم سوره بلد کتاب قرآن در عبارتهای"( ا أُقْسِمُ بِهَذَا الْبَلَدِ ﴿۱﴾ قسم به اين شهر مقدس (مكه). ۱ وَأَنْتَ حِلٌّ بِهَذَا الْبَلَدِ ﴿۲﴾ شهري كه تو ساكن آنی ۲ وَوَالِدٍ وَمَا وَلَدَ ﴿۳﴾ و قسم به پدر و فرزندش (ابراهيم خليل و اسماعيل ذبيح). ۳ )"، دلالت دارد بر اینکه 1- آیات اول و دو و سوم سوره بلد گواه و مؤید این نظریه می باشد که خداوند به شهر مکه به دلیل اینکه حضرت محمد سلام الله علیه در آن زندگی می نموده است و دو پیامبر خداوند حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل که پدر و پسر هر دو پیامبرخدا بودند در آن حضور داشته اند و حضرت محمد سلام الله علیه از نسل آنها می باشد، خداوند به بزرگی پیامبران بزرگ دینِ خودش و شهر مکه به بزرگی آن قسم یاد نموده است. 2- شهر مکه با وجود همه خصوصیات ارزشمند تاریخی و فیزیکی و مذهبی و خاصی که دارد خداوند شایسته برخورداری حضرت محمد سلام الله علیه و پیامبران قبل از حضرت محمد سلام الله علیه ( حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل سلام الله علیهم که از اجداد پیامبر اکرم حضرت محمد سلام الله علیه می باشند ) در مکه حضور داشتند، بیان می نماید و حلال پیامبر اکرم حضرت محمد سلام الله علیه دانسته و خداوند به عظمت این شهر ارزشمند قسم یاد نموده است. 3- خداوند برای بیان حقایقی در رابطه با زندگی انسانها از ارزشمندترین خلقتهای خود به عظمت قسم یاد نموده است، تا بدین سبب انسان را هم متوجه بزرگی عظمت و ارزشمندی خلقتش نماید و هم متوجه مهم بودن حقایقی که بیان می نموده، بنماید.
2. نظریه و رهنمود خداوند در آیه چهارم سوره بلد کتاب قرآن در عبارت"( لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي كَبَدٍ ﴿۴﴾ كه ما انسان را در رنج آفريديم (و زندگي او مملو از رنجها است). ۴ )، دلالت دارد بر اینکه 1- از آیه تعبیرهای متفاوتی می شود نمود، می توان بطور کلی گفت انسان خلقت انسان دارای مسائل مخصوص خودش می باشد و در تعبیری برداشت از آیه خلقت انسان به معنای بزرگ شدن انسان در رحِم مادر و تولدش و بزرگ شدنش و نیازها و محدودیتهایش و پرداختن به نیازهایش و زندگی در محدودیتهایش دارای شرایط سخت و دشواریهائی همراه حُسنها و خوبیها و موفقیتها و آسانیها هست. 2- خلقت انسان بگونه ای هست که همراه هست به تکاپو و زحمتها و سختیهائی برای رسیدن به مقصود زندگی سالم و خداپسندانه می باشد. 3- به دلیل اینکه کلمه کَبَد آمده است و از آنجا که کار کبد تفکیک مواد مغذی از مواد زاید، سم زدایی و تبدیل مواد غیرقابل دفع به مواد قابل دفع است. در یک تعبیر می توان این مسئله را چنین برداشت نمود که خداوند به این معنا از این کلمه استفاده نموده باشد که انسان باید خود الهامات و القائات و خطورات خوب را از بد تفکیک دهد و در مسائل اشتباه فکری و گفتاری و رفتاری خود و دیگران (القائات و الهامات و خطورات آلوده و بد از ذهن و نفس خود و یا جامعه )، که با آن سر و کار دارد با بهره مندی از شاخصها و معیارهای دین خداوند، باید سم زدائی نماید و ( وضعیت بوجود آمده افکار التقاطی بد و خوب، انسان بتواند بدها را انجام ندهد و به رضایتمندی خداوند عمل نماید ) و آنچه بدی در او عادت و رویه شده است و تقریباً قابل دفع است ( مانند غیبت نمودن و یا بدون فکر و سنجیدن درستی و نادرستی و یا با صدای بلند بی دلیل صحبت نمودن و یا تمسخر نمودن و طهنه زدن )، آن عادت و رویه اشتباه را از خود دفع نماید و فضائل را جایگزین نماید و این شرایطی که به دلیل همراه بودن بدی و خوب الهامات و القائات و خطورات و شنیدهها می باشد شرایط جدی می باشد و طلب می نماید که انسان به رُشد و دانائی و تعالی تشخیصی برسد که توانمندی جدا نمودن حق و خوب و حلال را از باطل و بدیها و حرام را کسب نماید. در تعبیر دیگر می توان چنین تعبیر نمود که چون انسانها دارای تلفیقی از الهامات خوب و بد هستند باید انجام بهترین نظریه و رهنمود و حرف و روش و کار و پیشنهاد را بپذیرند ( و اگر می خواهند قانون بنویسند و دستورالعمل صادر نمایند و یا آئین نامه بنویسند و یا قضاوت نمایند باید بهترین رفتار را داشته باشند) و تشخیص اینکه بهترین روش و رفتار و نظریات کدام بهتر است و عدم پذیرش بدیها و پذیرش خوبیها و سم زدائی از بدیهای نگرش و گفتار و رفتار و شنیدهها و عادات و افکار و طاغوتهای احاطه شده بر حاکمیت و زندگی انسانها دارای شرایطی می باشد که هوشیاری و بصیرت و دانائی و رُشد و فضائل اخلاقی خود را ( مانند حلم، دقّت، مهارتهای گفتاری و رفتاری و تفکری و معاشرت و ارتباطاتی و شخصیّتی خود را طلب می نماید. ) و تعبیر دیگر هر دو این تعبیر هست که انسان هم خود باید در خود به الهامات و القائات و خطورات و عادات و دوست داشتنیهای خوبی که لازم است، عمل نماید و از الهامات و القائات و خطورات و عادات و دوست داشتنیهای بد پیروی ننماید و هم آنچه که طاغوتهای احاطه شده بر انسانها و یا در ارتباطاتی که با دیگران دارد و یا نظامی که بر آنها حاکم است از آنچه که خوب است انجام دهد و گفتارها و رفتارها و نظریات و رهنمودهای بد عمل ننمایند، که البته این شرایط خلقت انسان شرایط جدی هست و به رشد و تعالی و منزهی و دانائی و آگاهیهای لازم نیاز است، که البته معیار و شاخص بد و خوب بودن را رضایتمندی خالق یکتا و نظریات و رهنمودهای خداوند و حجتهای معصوم خداوند (که خداوند آنها را واسطۀ بین خود و مخلوقاتش بخصوص انسانها قرار داده است )، همراه با بهرهمندی از عقل رشد یافته و به حکمت رسیده ای برخوردار باشند و افکار و گفتار و رفتار و عمل به آگاهی و دانائی، تحت ولایت خداوند و حجتهای معصوم خداوند ( پیامبر اکرم و خانم حضرت فاطمه زهرا و دوازده امام سلام الله علیه می باشد )، اعمالِ انسانها به شایستگی به رضایتمندی خداوند باشد، بنابراین خداوند بواسطه پیامبران بخصوص خاتم الانبیاء حضرت محمد سلام الله علیه و بواسطه حجتهای معصومش سلام الله علیهم معیارها و شاخصهای تشخیص کار نیکو و خوب و درست و حلال از کار بد و نادرست و حرام را ارائه داده است و در مراجع دینی هم با رساله های احکام خود در حدی در این راه کمک نموده اند ولی برای آگاهی از همه رهنمودها و نظریات و رهنمودهای خداوند و حجتهای معصوم سلام الله علیهم باید به کتاب قرآن و نظریات و رهنمودهای چهارده معصوم سلام الله علیهم مراجعه نمود و تلاش نمود تا از نظریات آنان بخوبی بهره مند شد والبته مراجع دینی و علماء در این راه می توانند راهنمائیهای خوب و مفیدی داشته باشند. 3- حاکمیتها و جوامع و خانوادهها و نظامهای فرهنگ سازی و تعلیم و تربیت و تبلیغات و اداره امور جامعه باید به این موضوع مهم، (برای اینکه انسان بتواند در دو راهی الهامات و القائات و خطور منفی خود و دیگران به تعالی و سعادتمندی به کمالات بندگی خداوند نماید باید از عنایات عالی خداوند و هدایتها و منزهی و فضیلتهای لازم و تعلیم و تربیت و فرهنگ سازی و تبلیغ دین به تعالی و منطبق با نظریات و رهنمودهای خداوند همواره برخوردار باشد )، مورد توجه لازم داشته باشند.
3. نظریات و رهنمودَهای خداوند در آیات پنجم و ششم سوره بلد کتاب قرآن در عبارتهای"(أَيَحْسَبُ أَنْ لَنْ يَقْدِرَ عَلَيْهِ أَحَدٌ ﴿۵﴾ آيا او گمان مي‏كند كه هيچ كس قادر نيست بر او دست يابد؟! ۵ يَقُولُ أَهْلَكْتُ مَالًا لُبَدًا ﴿۶﴾ مي گويد: مال زيادي را (در كارهاي خير) تلف كرده‏ ام! ۶ )، دلالت دارد بر اینکه 1- آیه پنجم سوره بلد گواه و مؤید این نظریه است که خداوند احد و یگانه همواره بر محاسبه مسائل انسانها به قدر لازم احاطه دارد. 2- آیه ششم سوره بلد گواه و مؤید این نظریه است که همه افرادی که برای خداوند مالی را می بخشند نباید فکر کنند از بس که در راه انفاق نموده اند و یا بخشیده اند، هلاک شده اند و اگر کسی به علتی مانند انجام گناه باید مال بیشتری ببخشد، باید بیشتر دقت نماید که کاری اشتباه انجام ندهد و از گناه نمودن پرهیز نماید و اگر مقداری از مال خدا بخشید نباید فکر کند که مالش از بین رفته است و هلاک شده است و یا رنجی به او رسیده است و خداوند همواره در جبران خوبیهائی هست که بندگانش انجام می دهند و دادن مال خود در راه خدا از جمله عبادات انسانها می باشد و موجب پاکیزگی روح و مال و برکت در زندگی انسانها می شود. 3- برای رضایتمندی خداوند در مال انسانها مقداری برای امور انسانهای نیازمند ( به حد توان و برخورداری)، وجود دارد و خالق یکتای بی همتا که انسانها را آفریده است، بر اموال و خود انسانها صاحب اختیار است و خداوند با رهنمودهای قرآنی و حجتهای معصوم سلام الله علیهم اراده نموده است که انسانها را به وظائفشان تعلیم و تربیّت نماید و انسانها نباید فکر کنند که به خودشان واگذار شده اند و خداوند در تصمیم گیریهای و پاکی مال انسانها تعیین کننده است و روزی انسانها با خواست خداوند و البته تلاش انسانها ممکن می شود و این مال وقتی به طهارت می رسد که از راه حلال باشد و به مقداری که خداوند تعیین نموده است ( انسانها در حدی که خود در زندگی درمانده نشوند انفاق نمایند). 4- آیات پنجم و ششم سوره بلد گواه و مؤید این است که انسانها به تعالی و کمالاتی و رُشد و آگاهیها و منزهی نیاز دارند که احکام و دستورات و رهنمودها و نظریات دینی را به شفع دل و خشوع و خضوع و فروتنی انجام دهند و اصل برایشان وجه رضایتمندی و خشنودی خداوند از اعمالشان باشد، به همین سبب انسانها باید به رُشد و آگاهی اعتقادی و توانمندیهای لازم برای داشتن کار و حقوق مناسب و فضائل اخلاقی و شرح صدری برسند که در مرتبه اول زندگی پاک و خداپسندانه ای داشته باشند و دچار اشتباه رفتاری و گناهی نشوند و اگر باید کفاره گناهی بپردازند و در راه خداوند بخششی نمایند، تا از مغفرت خداوند برخوردار شوند، از اینکه خداوند بر آنها آسان گرفته است تا گناهشان را ببخشد و آنها را از دچار آتش جهنم شدن، محفوظ نماید، باید خشنود باشند و اصل برای آنها باید رضایتمندی خداوند از اعمالشان باشد. (در تفسیر مُقاتل بن سلیمان آمده است .. حارث بن عمرو بن نوفل بن عبدمناف قرشی هنگامی که در مدینه بود، مرتکب گناهی شد؛ پس نزد پیامبر(ص) آمد و پرسید کفاره آن چیست. پیامبر(ص) گفت برو و بنده ای آزاد کن یا شصت مسکین را غذا بده. حارث پرسید غیر از این نیست؟ پیامبر(ص) گفت همان بود که گفتم. حارث غم زده راه افتاد تا اینکه به یاران خود رسید و گفت: به خدا نمی دانستم وارد دین محمد شوم، مالم با کفارات و انفاق در راه خدا کم می شود. محمد گمان می کند ما این مال را در راه پیدا کرده ایم، بلکه من مال زیادی خرج کردم.. مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل، ۱۴۲۳ق، ج۴، ص۷۰۱.



| | |
---|---|---|---



1. 4. نظریات و رهنمودَهای خداوند در آیات هفتم و هشتم و نهم سوره بلد کتاب قرآن در عبارتهای"( أَيَحْسَبُ أَنْ لَمْ يَرَهُ أَحَدٌ ﴿۷﴾ آيا گمان مي‏كند هيچ كس او را نديده (و نمي‏بيند)؟ ۷ أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَيْنَيْنِ ﴿۸﴾ آيا براي او (انسان) دو چشم قرار نداديم ؟ ۸ وَلِسَانًا وَشَفَتَيْنِ ﴿۹﴾ و يك زبان و دو لب ؟ ۹ وَهَدَيْنَاهُ النَّجْدَيْنِ ﴿۱۰﴾ و او را به خير و شرش هدايت نموديم. ۱۰ )، دلالت دارد بر اینکه 1- آیه هفتم سوره بلد گواه و مؤید این نظریه هست که انسانها همواره کارهایشان دیده می شود و خداوند از کارهایشان آگاه هست و انسانها باید بدانند حساب و کتابی در کار است و خداوند از اشتباهات رفتاری انسانها آگاه می باشد ( و انسانها ضمن اینکه موظف هستند توبه نمایند و ترک همیشگی از انجام گناه نمایند)، امکان دارد جبران گناه کفاراتی داشته باشد. (گرچه افراد نباید دیگران را از گناه و کارهای بد خود آگاه نمایند به دلیل اینکه امکان دارد موجب ترویج گناه و شکستن قُبح گناه شود ولی امکان دارد لازم باشد کفاراتی را برای جبران کار بد خویش و کسب رضایت خدا، بپردازند، که در رابطه با چگونگی پرداخت کفار عمل گناه باید به مرجع دینی در میان بگذارند و مقدار کفاراتی که باید برای جبران گناهشان بپردازند به آنها راهنمائی نماید.) و انسانها باید بدانند همواره در محضر خداوند هستند و نظامهای تعلیم و تربیّت و فرهنگ سازی و تبلیغات باید از کودکی تا بزرگی، متناسب سن معنای در محضر خدا بودن و انجام کارها به رضایتمندی خداوند انجام دادن و دانائیها و فضائل لازم برای عمل به نظریات و رهنمودهای خداوند و حجتهای معصوم خداوند باید بیاموزند تا انسانها همواره نگرشها و گفتار و رفتارشان به تعالی و به شایستگی به رضایتمندی خداوند باشد. 2- آیات هشتم و نهم و دهم در عبارتهای " أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَيْنَيْنِ ﴿۸﴾ آيا براي او (انسان) دو چشم قرار نداديم ؟ ۸ وَلِسَانًا وَشَفَتَيْنِ ﴿۹﴾ و يك زبان و دو لب ؟ ۹ وَهَدَيْنَاهُ النَّجْدَيْنِ ﴿۱۰﴾ و او را به خير و شرش هدايت نموديم. ۱۰" گواه و مؤید این نظریه هست که خداوند توانمندیهای ارزشمند و نعمتهای گرانقدری را به انسانها عطا نموده است، که از جمله آنها عبارت است از: 1- خداوند برای هر انسانی دو چشم قرار داده است. 2- خداوند برای هر انسانی یک زبان و دو لب قرار داده است. 3- خداوند هادی و جدا کننده حق از باطل و خیر از شر است. (امام صادق(ع): از جمله چیزهایى که خداوند به موسى وحى فرمود و در تورات بر او نازل کرد[این است]: «همانا من خدایم و معبودى جز من نیست. مردم را آفریدم و خیر را آفریدم و آن را به وسیله کسى که دوست دارم، جارى مى سازم. پس خوشا به حال کسى که آن را به وسیله او نجات دهم! من خدایم و معبودى جز من نیست. مردم را آفریدم و شر را آفریدم و آن را به وسیله کسى که مى خواهم، انجام مى دهم. پس واى به حال کسى که آن را بر دستان او انجام دهم!» (کافی، ج 1، ص 154، ح 1، محاسن، ج 1، ص 440، ح 1018). رسول خدا(ص) می گوید خداوند فرمود: «اى آدم! منِ خداىِ بزرگوار، خیر را پیش از شر آفریدم». (تفسیر العیّاشی، ج 1، ص 35، ح 21، بحار الأنوار، ج 11، ص 182، ح 36). 3- خداوند در ازای نعمتهائی که به انسانها عطا نموده است، انتظار دارد که انسانها به تعالی و رضایتمندی خداوند عمل نمایند و به این دلیل نظام تعلیم و تربیت و فرهنگ سازی و تبلیغات و رسانه ها و مطبوعات و اداره امور مملکتها و جهان باید مردم و حاکمیتهای جهان را از انتظارات خداوند از بندگانش آگاه و هدایت نماید.
5. نظریات و رهنمودَهای خداوند در آیات یازدهم و دوازدهم و سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم و شانزدهم و هفدهم سوره بلد در عبارتهایِ"( فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ ﴿۱۱﴾ ولي او (انسان ناسپاس) از آن گردنه مهم بالا نرفت! ۱۱ وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْعَقَبَةُ ﴿۱۲﴾ و تو نمي‏داني آن گردنه چيست ؟ ۱۲ فَكُّ رَقَبَةٍ ﴿۱۳﴾ آزاد كردن برده است! ۱۳ أَوْ إِطْعَامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍ ﴿۱۴﴾ يا اطعام كردن در روز گرسنگي. ۱۴ يَتِيمًا ذَا مَقْرَبَةٍ ﴿۱۵﴾ يتيمي از خويشاوندان را. ۱۵ أَوْ مِسْكِينًا ذَا مَتْرَبَةٍ ﴿۱۶﴾ يا مستمندي به خاك افتاده را. ۱۶ ثُمَّ كَانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ ﴿۱۷﴾ سپس از كساني بوده باشد كه ايمان آورده، و يكديگر را به شكيبائي و رحمت توصيه مي‏كنند. ۱۷ )"، دلالت دارد بر اینکه 1- آیه یازدهم و دوازدهم سوره بلد گواه و مؤید این نظریه است که در راستای مسیر عمل به دستورات و رهنمودهای دینی که از طرف خداوند توسط خاتم الانبیاء پیامبر اکرم حضرت محمد سلام الله علیه نازل شده است، انسانها به قسمتهائی مهم از وظائف و مراتب بندگی خداوند و بنده محبوب خداوند بودن قرار می گیرند که برای تحقق سعادتمندی حاکمیتها و زندگیهای حیات طیبه عمل به خواست و رهنمودهای الهی ضروری دانسته شده است که اصطلاحا با عبارت فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ به آن اشاره شده است. 2- آیات دوازدهم و سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم سوره بلد گواه و مؤید این نظریه هست که خداوند سعادتمندی انسانها را در عمل به عقبه و باقی وظائف بندگی خداوند را عبارت از: الف- آزاد کردن برده و یا اسیر و یا زندانی که گرفتاریش بگونه ای است که می توان در ازای پرداخت پولی و یا انجام کار خداپسندانه ای آزاد نمود. ب- اطعام نمودن انسانها در روزی که گرسنه هستند. ت- رسیدگی و یاری و حمایت نمودن یتیمان خویشاوند ث- رسیدگی و یاری و حمایتِ نیازمندی که خوشحالی از او رخ بربسته و غمناک و یا زمینگیر شده است ( انسانی که گرفتار نداریهای زمین خاکی شده است و یا کارتن خوابها، بی خانمانها و افرادی که از روی ناچاری و وضعیت بد در سطل آشغالی روزی طلب می نمایند، و نیازمندانِ کمک و استمداد ) ج- سپس از كساني بوده باشد كه ايمان آورده، و يكديگر را به شكيبائي و رحمت توصيه مي‏كنند. در واقع انسانها با گفتن اذکاری فقط به خداوند مسلمان می شوند اما برای ایمان آوردن، باید به اندازه توانمندی خود وظائف بندگی خداوند را هم انجام دهند تا نشان دهنده به دستورات خداوند ایمان آورده اند، و همچنین باید انسانها همدیگر را به صبر و شکیبائی و رحمت خداوند توصیه نمایند. ( امام رضا سلام الله علیه: إن الایمان افضل من الاسلام بدرجة ، و التقوی افضل من الایمان بدرجة ، و لم یعط بنو آدم افضل من الیقین. امام رضا سلام الله علیه می فرماید: ایمان یك درجه بالاتر از اسلام است ، و تقوا یك درجه بالاتر از ایمان است ، و به فرزند آدم چیزی بالاتر از یقین داده نشده است. تحف العقول ، ص 469. همچنین در روایتی دیگر در مورد ایمان به نقل از امام رضا سلام الله علیه چنین آمده است: و الایمان أداء الفرائض واجتناب المحارم. و الایمان هومعرفة بالقلب و إقرار باللسان و عمل بالاركان . امام رضا می فرمایند: ایمان انجام واجبات و دوری از محرمات است، ایمان عقیده به دل و اقرار به زبان و كردار با اعضاء تن است. تحف العقول، ص 444. الایمان أربعة أركان : التوكل علی الله ، و الرضا بقضاء الله ، و التسلیم لأمر الله ، و التفویض الی الله امام رضا نیز می فرمایند: ایمان چهار ركن است: توكل بر خدا ، رضا به قضای خدا، تسلیم به امر خدا ، تفویض كارها به خدا. تحف العقول، ص 469)



3- آیات سیزدهم تا تا شانزدهم سوره بلد بیانگر توجه به برنامه خداوند و سبک زندگی اسلامی در یاری نمودن جامعه از نظر اقتصادی و عاطفی و یاری جامعه در سلامت فردی و اجتماعی در رفع ناتوانیهای فردی و اجتماعی و تقویت روحی و ایجاد امیدواری با توصیه و دعوت به صبر و خویشتنداری و رحمت خداوند می باشد.



6- نظریات و رهنمودهایِ خداوند در آیات هفدهم و هیجدهم نوزدهم و بیستم، در عبارتهای "( .....16 ثُمَّ كَانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ ﴿۱۷﴾ سپس از كساني بوده باشد كه ايمان آورده، و يكديگر را به شكيبائي و رحمت توصيه مي‏كنند. ۱۷أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ ﴿۱۸﴾ آنها اصحاب اليمين هستند (و نامه اعمالشان را به دست راستشان مي‏دهند). ۱۸ وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِنَا هُمْ أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ ﴿۱۹﴾ و كساني كه آيات ما را انكار كرده‏ اند افرادي شومند و نامه اعمالشان به دست چپشان داده مي‏شود. ۱۹ عَلَيْهِمْ نَارٌ مُؤْصَدَةٌ ﴿۲۰﴾ بر آنها آتشي است فرو بسته (كه راه فراري از آن نيست). ۲۰)" دلالت دارد بر اینکه 1- آیه شانزدهم و هفدهم گواه این است که اگر انسانها همواره با هوشیاری و بصیرت و مسئولیت شناسی و آگاهی، وظائف بندگی خداوند را انجام دهند و به دستورات و رهنمودهای خداوند به تمام و کمال ایمان بیاورند و همچنین همدیگر را به شکیبائی و صبر و رحمت خداوند توصیه بنمایند، موفق شده اند از اصحاب یمین شوند و نامه اعمالشان به دست راستشان دهند و در واقع انسانها مراتب عالی سعادتمندی دنیا و آخرت را زمانی بدست می آورند که به کمالات خواست خداوند را به تعالی در حد توان خود به سعادتمندی انجام دهند، در این صورت شامل بشارت خداوند هستند و به تعالی می توانند به آباد کردن دنیا و آخرتشان مطمئن باشند. 2- آیات نوزدهم و بیستم سوره بلد ” وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِنَا هُمْ أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ ﴿۱۹﴾ و كساني كه آيات ما را انكار كرده‏ اند افرادي شومند و نامه اعمالشان به دست چپشان داده مي‏شود. ۱۹ عَلَيْهِمْ نَارٌ مُؤْصَدَةٌ ﴿۲۰﴾ بر آنها آتشي است فرو بسته (كه راه فراري از آن نيست). ۲۰)" گواه و مؤید این نظریه می باشد که کسانی که آیات و خواست الهی را انکار نمودند و و آیات خداوند کافر شدند، اصحاب مَشْأَمَةِ می شوند و آنها نامه اعمالشان به دست چپشان داده خواهند شد و در دنیای آخرت در سدی از آتش خواهند بود. که به این وسیله خداوند خواسته است از روی مرحمتش عاقبت انکار آیات و رهنمودهای خداوند و انجام وظیفه ننمودن نسبت به آن را یادآوری نماید تا با هشدار و انذارش انسانها را از گرفتار شدن از آتش جهنم باز دارد و همواره خداوند با هدایتهایش در آیات مختلف اراده نموده انسانها را از جهنمی شدن باز دارد، اما بی اطلاعی درست و کامل از آیات خداوند و تبلیغ ضعیف متاسفانه موجب می شود که انسانها را از بهره مندی از تعلیم و تربیت الهی و رشد و تعالی و کمالات لازم باز می دارد و لازم است نظام تعلیم و تربیت و فرهنگ سازی و تبلیغات جامعه ایران و جهان به تعالی و به کمالات بطور رسمی و غیر رسمی متناسب باسن به موضوعات لازم سنین مختلف به قدر لازم بپردازد. 3- خداوند در آیات چهارم تا بیستم سوره بلد به نهی از منکر و امر به معروف و بیان رذیلتها و فضیلتها و سبک زندگی مؤمنان پرداخته است.



گل افشان گل محمدی


گفتگو با هوش مصنوعی

💬 سلام! می‌خوای درباره‌ی «پیامها و راهبردهایِ شرحی بر انشراح سوره بلد کتاب قرآن» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.