با تحویل سال، صفحات زندگی ام را ورق بزنیم / فرصتی برای خودشناسی

به گزارش خبرنگار مهر: با فراسیدن بهار و آغاز سال جدید، فرصتی تازه فراهم می شود تا در کنار انقلاب طبیعت و جان یافتن دوباره آن، اندکی بیشتر به خود بندیشیم و از قید و بندهای بیهوده رها شویم. دستیابی به معرفت از خویشتن و قدم نهادن به زندگی مبتنی بر اخلاق و انسانیت، همان چیزی که برای آدمی تحفه ای گرانبها به ارمغان خواهد آورد که همان تقرب به حضرت حق و درک حقایق هستی است. بهار یک تلنگر است، مجالی است برای تغییر و حرکت در مسیر واقعی خلیفه اللهی. حجت الاسلام «سید مرتضی حسینی کمال آبادی» استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم، طی یادداشتی اختصاصی به مناسبت فرارسیدن بهار طبیعت به بررسی مسائل مذکور پرداخته است که در ادامه می خوانید:
هر لحظه زندگی نو می شود و ما بی خبر از نو شدن اندر بقا هستیم، ولی اگر بخواهیم به زندگی بر اساس رویدادها، جریان ها و موقعیت هایی که در آن قرار می گیریم، نگاه کنیم، این کتاب هر چند وقت یکبار ورق می خورد و ما از موقعیت ها و ارتباط هایی رها و به موقعیت هایی جدید می پیوندیم. این زندگی را گاه با اراده خود ورق می زنیم و گاه با اراده افرادی که با آنان در ارتباط هستیم. نمونه بارز تورق زندگی تحویل سال یا مقاطع عمر انسان است از کودکی، جوانی، میان سالی و پیری است، نمونه دیگر آن مقاطع تحصیلی است.
مهم آن است که صفحات زندگی را درست ورق بزنیم و از تورق صفحات گذشته غافل نشویم. ابواب زندگی مانند تازه پژوهشگرانی نیست که ابواب و فصولی بی ربط و پیوند را کنار هم در بیاورند بلکه باب، باب آن، فصل فصل آن، ورق ورق آن؛ بلکه خط خط آن با هم در پیوند است، هر چند به ظاهر در زندگی دگردیسی هایی به ظاهر خلاف هم داشته باشیم، پیگیری و پیجویی حروف و جمل زندگی، استراتژی هایی بزرگ را برای بهتر ورق زدن یا بهتر رقم زدن زندگی، به دست انسان می دهد.
یکی از بزرگترین درس های تورق زندگی خودشناسی و شناخت تیپ شخصیتی خود است، یکی از معانی معرفت نفس و خود شناسی همین است، انسان سر به گریبان خویش فرو برد و شخصیت خود را بشناسد و به معایب آن پی ببرد.
بزرگان معنای «معرفت نفس» را به شناخت انسان بما هو انسان سوق داده اند و از تجرد آن در مراتب مختلف سخن گفته اند ولی خود شناسی به معنای شناخت ویژگی های اخلاقی خود از فضائل و رذائل نیز یکی از معانی مهم آن است. اینکه بدانیم آیا فردی ترسو، شجاع یا بی پروا هستیم؟ در مدیریت زندگی اثر دارد. آیا برون گرا هستیم یا درون گرا؟ آیا مثبت اندیش هستیم یا منفی گرا؟ ارتباط ما با استرس چگونه است؟ واکنش ما سریع هست یا دیر هنگام واکنش نشان می دهیم؟
سر به گریبان خود بردن و خود را واکاوی کردن در پیشرفت بسیار اثر دارد. خداوند متعال می فرماید: «إن الانسان علی نفسه بصیرة»؛ زیرا انسان نزدیکتر از خود به خود ندارد مگر خداوند متعال. معرفت نفس فلسفی وقتی با خود شناسی اخلاقی و روانشناختی هم داستان شود، انسان می تواند در زندگی بهتر و سلوک اخلاقی عرفانی قدم بگذارد.
گاه موانع سلوکی در عدم شناخت جان آدمی ریشه دارد و گاه در عدم شناخت کافی، سالک از جان و تیپ شخصیتی خود. به عنوان مثال اگر گفته می شود که رکن سلوک الی الله تعالی، تعظیم و به جای آوردن اوامر او و مهربانی با خلق اوست. انسانی که از ارتباط و احترام به دیگران عاجز است و ناخواسته تکبر می ورزد با مانعی رو به رو است که اگر این مانع را در وجود خود کشف نکند آن را نیکو می پندارد و به تعبیر شیوای قرآن کریم: «یحسبون أنهم یحسنون صنعا ». گمان می کنند که کار خوبی انجام می دهند و این فقط یک گمان است.
جامعه ای را می توان رو به پیشرفت دانست که انسان هایی مسلط بر خویش داشته باشد. انسان هایی که زمام زندگیشان در دست رذائل اخلاقی و مشکلات اقتصادیشان نباشد بلکه به اندازه ای بر خود مسلط باشد که تدبیر زندگی بر اساس عقل باشد. بدین منظور نیاز به تقویت علم النفس و علم الاخلاق در جامعه هستیم.
اگر انسان در کلاس علم النفس رشد عقلی کرد و در کلاس علم الاخلاق ورزش قلبی انجام داد، می تواند در وادی انسانی پیشرفت کند و زندگی سالم داشته باشد.
به نظر می رسد کتاب های درسی نظام آموزشی و رسانه ها و منابر در این دو قسمت به تقویت نیاز دارد.
علامه حسن زاده آملی که به حق ایشان را باید «فیلسوف علم النفس» نامید، در نیم قرن گذشته، بیان مساله علم النفس و پرسش مهم من کیستم را برای عموم مردم یک ضرورت دانسته و قبل از انقلاب اسلامی در ایران در آمل این محتوا را برای عموم بیان کرده اند و از رهگذر این تلاش ها انسان های فرهیخته ای بر خواستند، البته این محتوا باید به روز رسانی شود و با قلمی روان لباس هایی در سطوح مختلف به خود بپوشد.
مسائل علم النفس اخلاقی نیز هر چند از دیرباز مطرح بوده است ولی چشم گیر ترین تلاش ها را در این عرصه ها از غزالی و نراقیین (مولی مهدی و مولی احمد) شاهد بوده ایم که امروزه با کشفیات جدید بشر در عرصه شخصیت شناسی آمیخته شود و مطالبی کاربردی عرضه شود تا سبک زندگی انسان بر بنیان هایی صحیح شکل بگیرد.
الهی در شگفتم از این گله گله اشباه الناس و رمه رمه آدمی پیر که یکی نمی گوید: من کیستم؟!!
هر لحظه زندگی نو می شود و ما بی خبر از نو شدن اندر بقا هستیم، ولی اگر بخواهیم به زندگی بر اساس رویدادها، جریان ها و موقعیت هایی که در آن قرار می گیریم، نگاه کنیم، این کتاب هر چند وقت یکبار ورق می خورد و ما از موقعیت ها و ارتباط هایی رها و به موقعیت هایی جدید می پیوندیم. این زندگی را گاه با اراده خود ورق می زنیم و گاه با اراده افرادی که با آنان در ارتباط هستیم. نمونه بارز تورق زندگی تحویل سال یا مقاطع عمر انسان است از کودکی، جوانی، میان سالی و پیری است، نمونه دیگر آن مقاطع تحصیلی است.
مهم آن است که صفحات زندگی را درست ورق بزنیم و از تورق صفحات گذشته غافل نشویم. ابواب زندگی مانند تازه پژوهشگرانی نیست که ابواب و فصولی بی ربط و پیوند را کنار هم در بیاورند بلکه باب، باب آن، فصل فصل آن، ورق ورق آن؛ بلکه خط خط آن با هم در پیوند است، هر چند به ظاهر در زندگی دگردیسی هایی به ظاهر خلاف هم داشته باشیم، پیگیری و پیجویی حروف و جمل زندگی، استراتژی هایی بزرگ را برای بهتر ورق زدن یا بهتر رقم زدن زندگی، به دست انسان می دهد.
یکی از بزرگترین درس های تورق زندگی خودشناسی و شناخت تیپ شخصیتی خود است، یکی از معانی معرفت نفس و خود شناسی همین است، انسان سر به گریبان خویش فرو برد و شخصیت خود را بشناسد و به معایب آن پی ببرد.
بزرگان معنای «معرفت نفس» را به شناخت انسان بما هو انسان سوق داده اند و از تجرد آن در مراتب مختلف سخن گفته اند ولی خود شناسی به معنای شناخت ویژگی های اخلاقی خود از فضائل و رذائل نیز یکی از معانی مهم آن است. اینکه بدانیم آیا فردی ترسو، شجاع یا بی پروا هستیم؟ در مدیریت زندگی اثر دارد. آیا برون گرا هستیم یا درون گرا؟ آیا مثبت اندیش هستیم یا منفی گرا؟ ارتباط ما با استرس چگونه است؟ واکنش ما سریع هست یا دیر هنگام واکنش نشان می دهیم؟
سر به گریبان خود بردن و خود را واکاوی کردن در پیشرفت بسیار اثر دارد. خداوند متعال می فرماید: «إن الانسان علی نفسه بصیرة»؛ زیرا انسان نزدیکتر از خود به خود ندارد مگر خداوند متعال. معرفت نفس فلسفی وقتی با خود شناسی اخلاقی و روانشناختی هم داستان شود، انسان می تواند در زندگی بهتر و سلوک اخلاقی عرفانی قدم بگذارد.
گاه موانع سلوکی در عدم شناخت جان آدمی ریشه دارد و گاه در عدم شناخت کافی، سالک از جان و تیپ شخصیتی خود. به عنوان مثال اگر گفته می شود که رکن سلوک الی الله تعالی، تعظیم و به جای آوردن اوامر او و مهربانی با خلق اوست. انسانی که از ارتباط و احترام به دیگران عاجز است و ناخواسته تکبر می ورزد با مانعی رو به رو است که اگر این مانع را در وجود خود کشف نکند آن را نیکو می پندارد و به تعبیر شیوای قرآن کریم: «یحسبون أنهم یحسنون صنعا ». گمان می کنند که کار خوبی انجام می دهند و این فقط یک گمان است.
جامعه ای را می توان رو به پیشرفت دانست که انسان هایی مسلط بر خویش داشته باشد. انسان هایی که زمام زندگیشان در دست رذائل اخلاقی و مشکلات اقتصادیشان نباشد بلکه به اندازه ای بر خود مسلط باشد که تدبیر زندگی بر اساس عقل باشد. بدین منظور نیاز به تقویت علم النفس و علم الاخلاق در جامعه هستیم.
اگر انسان در کلاس علم النفس رشد عقلی کرد و در کلاس علم الاخلاق ورزش قلبی انجام داد، می تواند در وادی انسانی پیشرفت کند و زندگی سالم داشته باشد.
به نظر می رسد کتاب های درسی نظام آموزشی و رسانه ها و منابر در این دو قسمت به تقویت نیاز دارد.
علامه حسن زاده آملی که به حق ایشان را باید «فیلسوف علم النفس» نامید، در نیم قرن گذشته، بیان مساله علم النفس و پرسش مهم من کیستم را برای عموم مردم یک ضرورت دانسته و قبل از انقلاب اسلامی در ایران در آمل این محتوا را برای عموم بیان کرده اند و از رهگذر این تلاش ها انسان های فرهیخته ای بر خواستند، البته این محتوا باید به روز رسانی شود و با قلمی روان لباس هایی در سطوح مختلف به خود بپوشد.
مسائل علم النفس اخلاقی نیز هر چند از دیرباز مطرح بوده است ولی چشم گیر ترین تلاش ها را در این عرصه ها از غزالی و نراقیین (مولی مهدی و مولی احمد) شاهد بوده ایم که امروزه با کشفیات جدید بشر در عرصه شخصیت شناسی آمیخته شود و مطالبی کاربردی عرضه شود تا سبک زندگی انسان بر بنیان هایی صحیح شکل بگیرد.
الهی در شگفتم از این گله گله اشباه الناس و رمه رمه آدمی پیر که یکی نمی گوید: من کیستم؟!!
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «با تحویل سال، صفحات زندگی ام را ورق بزنیم / فرصتی برای خودشناسی» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.