بررسی زندگی «عمران صلاحی» در یک کتاب

در این کتاب که داوود ملک زاده کار تحقیق و نگارش آن را انجام داده و در ۱۷۰ صفحه توسط انتشارات آرادمان منتشر شده، موضوعاتی چون نگاهی گذرا به زندگی عمران صلاحی و آثار او، طنز و تفاوت آن با هزل و هجو و لطیفه، اظهار نظر شاعران و نویسندگان درباره عمران، پیرامون غزل سرایی عمران صلاحی، ترانه سرایی عمران، رباعیات، نگاهی به مجموعه شعرهای فارسی عمران صلاحی، اشعار ترکی صلاحی و نگاهی به مجموعه های ترکی او، آیا عمران صلاحی شاعر طنزپرداز است؟ و آیا باید همه ی آثار یک شاعر منتشر شود؟! منتشر شده است.
عمران صلاحی، شاعر، نویسنده و طنزپرداز، یازدهم مهرماه سال ۱۳۸۵ در ۶۰ سالگی بر اثر ایست قلبی در تهران درگذشت.
صلاحی درباره خودش نوشته است: «نامم عمران است و فامیلم صلاحی. نام کوچکم را عمویم مراد انتخاب کرده است؛ از قرآن و سوره آل عمران. ترک ها به من می گویند عیمران و فارس ها گاهی با کسره (عمران) و اکثرا با ضمه (عمران) صدایم می کنند …
دهم اسفند ۲۵ در تهران متولد شده ام؛ چهارراه گمرک امیریه. البته نه وسط چهارراه، اگر چه گفته اند «خیرالامور اوسطها». اما زندگی ادبی و هنری من، قدیم ترین شعر و نوشته ای که از خودم پیدا کرده ام، تاریخ پنج شنبه ۳۷٫۱۱٫۳۰ را دارد، برخلاف تصور خواننده، خیلی غم انگیز است».
عمران صلاحی پس از فراغت از تحصیل از دبیرستان وحید (تهران) در سال ۱۳۴۱ به همکاری با روزنامه «توفیق» پرداخت و همان جا با پرویز شاپور آشنا شد. سال ۱۳۴۷ اولین شعر نیمایی اش را در مجله «خوشه» به سردبیری احمد شاملو چاپ و در سال ۱۳۴۹ کتاب «طنزآوران امروز ایران» را با همکاری بیژن اسدی پور منتشر کرد. سپس در سال ۱۳۵۲ به استخدام رادیو درآمد و تا سال ۱۳۷۵ که بازنشسته شد، به این همکاری ادامه داد. او سال ها همکار شورای عالی ویرایش سازمان صداوسیما بود. این طنزپرداز همچنین سال ها در مطبوعات از جمله «گل آقا» طنز می نوشت.
«طنزآوران امروز ایران»، «گریه در آب»، «قطاری در مه»، «ایستگاه بین راه»، «پنجره دن داش گلیر و آینا کیمی» (به زبان ترکی)، «حالا حکایت ماست»، «رؤیاهای مرد نیلوفری»، «شاید باور نکنید»، «یک لب و هزار خنده»، «آی نسیم سحری»، «ناگاه یک نگاه»، «ملانصرالدین»، «باران پنهان»، «از گلستان من ببر ورقی»، «هزار و یک آیینه»، «گزینه اشعار» و «مرا به نام کوچکم صدا بزن» (گزیده شعرها) از جمله آثار منتشرشده این شاعر و طنزپردازند.
داوود ملک زاده، مؤلف کتاب «حوا خودش بهشت است» نیز متولد سال ۱۳۶۱ در آستارا است و علاوه بر فعالیت در عرصه روزنامه نگاری و انتشار نشریه های ادبی، تاکنون چند کتاب شعر و پژوهش شعر را با نام های «شعر جوان آستارا»، «تهران برای شعر شدن شهر کوچکی ست»، «دو واو»، «آستارا تنها بندر بی کشتی»، «این زندگی پیامکی را دریاب» (آرادمان)، آچمز و «گزنه های گردنه» منتشر کرده است.
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «بررسی زندگی «عمران صلاحی» در یک کتاب» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.