از دکترین تا راهبرد نظامی <a href="/fa/dashboard/ الله خامنه" class="text info">آیت الله خامنه</a> ای در جنگ <span class="text danger">۱۲ روزه</span>

به گزارش مشرق، این روزها عوامل موساد و ارتش اسرائیل از نحوه عملیات های رژیم در ۱۲ روز جنگ علیه ایران، روایت های مختلفی را بیان می کنند و از برنامه ریزی های و طراحی های پیچیده چندین ماهه درباره عملیات های خود داستان سرایی های متعددی را در حال انتشار هستند؛ در واقعیت اما در برابر این حجم از پشتیبانی نظامی و اطلاعاتی و فناوری آمریکا از اسرائیل در جنگ تحمیلی اخیر، این دکترین و راهبرد جنگی آیت الله خامنه ای بود که بر همه این موارد غلبه کرد و نتیجه نهایی جنگ را به نفع ایران در این مرحله را رقم زد.
این دکترین نظامی و راهبرد ترسیم شده به ترتیب یک عقبه ۳۵ ساله و ۱۲ ساله دارد. درباره ابعاد آن بیشتر بخوانید.
یک: برای درک چگونگی شکل گیری دکترین نظامی آیت الله خامنه ای باید به یکی از سخنرانی روزهای اول رهبری ایشان رجوع کرد، جملاتی که نشان می دهد قلب دکترین نظامی رهبر ایران در برابر رژیم صهیونیستی بر اساس آن شکل گرفته است. آیت الله خامنه ای در مهم ترین مواضع مستقیم خود علیه رژیم صهیونیستی پس از به دست گرفتن رهبری در سال ۶۹ فرمودند: «این صهیونیست ها، جز زبان زور، هیچ چیز نمی فهمند، اینها لوس شده اند! اسرائیل با زور و سلاح و مشت، عقب خواهد نشست.»
دو: سال ۹۲ شرایط ایران و اسرائیل به گونه ای پیش رفت که آیت الله خامنه ای بر اساس آن دکترین، راهبرد نظامی خود درباره نحوه برخورد جنگی محتمل با اسرائیل را شفاف تر بیان کردند و فرمودند: «اگر غلطی از سردمداران رژیم صهیونیستی سر بزند، جمهوری اسلامی «تل آویو» و «حیفا» را با خاک یکسان خواهد کرد.» برخی شاید آن زمان این گزاره را یک نوع رجز و نهایتا تهدید بزرگ رهبری برای جلوگیری از جنگ در آن مقطع معنا کردند ولی در واقع این روزها متوجه شدیدم که این گزاره یکی از راهبردهای مرکزی نظامی است و برای پایان بندی یک جنگ تمام عیار شکل گرفته است.
سه: مراحلی از این راهبرد نظامی در جنگ ۱۲ روزه انجام شد و تصویری از قابلیت تحقق و کارآمدی این اتفاق نیز به خوبی در میان مقامات سیاسی و نظامی آمریکا و اسرائیل شکل گرفت. اسرائیل به علت ناتوانی در تحقق اهداف بزرگ نظامی، نقطه زنی های را به صورت اطلاعاتی در زمین و موشکی از طریق جنگنده های خود در ایران شروع کرد و البته خسارات قابل توجهی هم توانست ایجاد کند. در فاصله کوتاهی ایران علاوه بر نقطه زنی های دردآور در مراکز نظامی، اقتصادی، اطلاعاتی، سایبری و فناورانه، به گونه ای حجم ویرانی های کم سابقه را در شهرهای نظامی اسرائیل افزایش داد که کلید واژه غزه سازی تل آویو وارد بر ادبیات تحلیلگران نظامی رژیم صهیونیستی شد. ایران در روزهای اول جنگ یک پیام مهم دیگر را هم منتقل کرد و آن این بود که برای یک جنگ دو تا شش ماهه و عملیات بزرگ تدریجی و تصاعدی آماده شده است. موضوعی که نشان می داد و روند جنگ هم آن را تأیید کرد این بود که ایران تل آویو و حیفا را تدریجی ولی با شیب بالا با خاک یکسان خواهد کرد. نتانیاهو با دیدن کارآمدی راهبرد کلان نظامی ایران بلافاصله بیان کرد که اسیر جنگ فرسایشی نخواهد شد و در مرحله بعد با واردکردن آمریکا برای جلوگیری از تحقق کامل اهداف این راهبرد تلاش کردند. راهبرد نظامی فرماندهی کل قوا در مرحله تاکتیکی نیز جواب داد و صلح تحمیلی آنها نه تنها اتفاق نیفتاد بلکه هدف گذاری عملیاتی ایران برای متوقف کردن جنگ از طرف اسرائیلی نیز محقق شد.
چهار: حالا ایران به لطف دکترین نظامی رهبری و انتخاب راهبرد دقیق جنگی در برابر اسرائیل و پشتیبانی فراگیر مردمی از آن، یک پاسخ راهبردی نظامی به مرکزیت اصلی ترین هدف سیاسی آمریکا یعنی تسلیم شدن ملت ایران شلیک کرده است. باید این موضوع را هم یادآوری کرد که بخش مهمی از راهبرد نظامی ایران در جنگ تحمیلی اخیر بر پایه یک فناوری پیشرفته موشکی و پهپادی شکل گرفت و بر فناوری پیشرفته دفاعی آمریکا و اسرائیل غلبه کرد و مهم تر آنکه به علت انتخاب درست راهبرد کلان جنگ (تحمیل ویرانه های بزرگ به اسرائیل تا با خاک یکسان شدن تل آویو و حیفا) برخی خلاهای فناوری در دیگر حوزه ها جنگی و امنیتی را هم به نوعی جبران شد و یا حداقل حالا معلوم شده که در تعیین پیروز نهایی می تواند برخی برتری های فناوری های طرف صهیونیستی را کم اثرتر کند.
پنج: اما بزرگ ترین خطای آمریکا و اسرائیل این است که با محاسبات اشتباه به سمت شروع مجدد جنگ بروند، این اشتباه راهبردی از طرف آنها یعنی به آیت الله خامنه ای فرصت طلایی خواهد داد که راهبرد طراحی شده چندین ساله خود را یعنی با خاک یکسان کردن تل آویو و حیفا به اجرا بگذارد و شاید حتی مجبور شود با همه منافع نظامی و اقتصادی مستقیم و غیرمستقیم آمریکا در منطقه نیز همین کار بکند.
این دکترین نظامی و راهبرد ترسیم شده به ترتیب یک عقبه ۳۵ ساله و ۱۲ ساله دارد. درباره ابعاد آن بیشتر بخوانید.
یک: برای درک چگونگی شکل گیری دکترین نظامی آیت الله خامنه ای باید به یکی از سخنرانی روزهای اول رهبری ایشان رجوع کرد، جملاتی که نشان می دهد قلب دکترین نظامی رهبر ایران در برابر رژیم صهیونیستی بر اساس آن شکل گرفته است. آیت الله خامنه ای در مهم ترین مواضع مستقیم خود علیه رژیم صهیونیستی پس از به دست گرفتن رهبری در سال ۶۹ فرمودند: «این صهیونیست ها، جز زبان زور، هیچ چیز نمی فهمند، اینها لوس شده اند! اسرائیل با زور و سلاح و مشت، عقب خواهد نشست.»
دو: سال ۹۲ شرایط ایران و اسرائیل به گونه ای پیش رفت که آیت الله خامنه ای بر اساس آن دکترین، راهبرد نظامی خود درباره نحوه برخورد جنگی محتمل با اسرائیل را شفاف تر بیان کردند و فرمودند: «اگر غلطی از سردمداران رژیم صهیونیستی سر بزند، جمهوری اسلامی «تل آویو» و «حیفا» را با خاک یکسان خواهد کرد.» برخی شاید آن زمان این گزاره را یک نوع رجز و نهایتا تهدید بزرگ رهبری برای جلوگیری از جنگ در آن مقطع معنا کردند ولی در واقع این روزها متوجه شدیدم که این گزاره یکی از راهبردهای مرکزی نظامی است و برای پایان بندی یک جنگ تمام عیار شکل گرفته است.
سه: مراحلی از این راهبرد نظامی در جنگ ۱۲ روزه انجام شد و تصویری از قابلیت تحقق و کارآمدی این اتفاق نیز به خوبی در میان مقامات سیاسی و نظامی آمریکا و اسرائیل شکل گرفت. اسرائیل به علت ناتوانی در تحقق اهداف بزرگ نظامی، نقطه زنی های را به صورت اطلاعاتی در زمین و موشکی از طریق جنگنده های خود در ایران شروع کرد و البته خسارات قابل توجهی هم توانست ایجاد کند. در فاصله کوتاهی ایران علاوه بر نقطه زنی های دردآور در مراکز نظامی، اقتصادی، اطلاعاتی، سایبری و فناورانه، به گونه ای حجم ویرانی های کم سابقه را در شهرهای نظامی اسرائیل افزایش داد که کلید واژه غزه سازی تل آویو وارد بر ادبیات تحلیلگران نظامی رژیم صهیونیستی شد. ایران در روزهای اول جنگ یک پیام مهم دیگر را هم منتقل کرد و آن این بود که برای یک جنگ دو تا شش ماهه و عملیات بزرگ تدریجی و تصاعدی آماده شده است. موضوعی که نشان می داد و روند جنگ هم آن را تأیید کرد این بود که ایران تل آویو و حیفا را تدریجی ولی با شیب بالا با خاک یکسان خواهد کرد. نتانیاهو با دیدن کارآمدی راهبرد کلان نظامی ایران بلافاصله بیان کرد که اسیر جنگ فرسایشی نخواهد شد و در مرحله بعد با واردکردن آمریکا برای جلوگیری از تحقق کامل اهداف این راهبرد تلاش کردند. راهبرد نظامی فرماندهی کل قوا در مرحله تاکتیکی نیز جواب داد و صلح تحمیلی آنها نه تنها اتفاق نیفتاد بلکه هدف گذاری عملیاتی ایران برای متوقف کردن جنگ از طرف اسرائیلی نیز محقق شد.
چهار: حالا ایران به لطف دکترین نظامی رهبری و انتخاب راهبرد دقیق جنگی در برابر اسرائیل و پشتیبانی فراگیر مردمی از آن، یک پاسخ راهبردی نظامی به مرکزیت اصلی ترین هدف سیاسی آمریکا یعنی تسلیم شدن ملت ایران شلیک کرده است. باید این موضوع را هم یادآوری کرد که بخش مهمی از راهبرد نظامی ایران در جنگ تحمیلی اخیر بر پایه یک فناوری پیشرفته موشکی و پهپادی شکل گرفت و بر فناوری پیشرفته دفاعی آمریکا و اسرائیل غلبه کرد و مهم تر آنکه به علت انتخاب درست راهبرد کلان جنگ (تحمیل ویرانه های بزرگ به اسرائیل تا با خاک یکسان شدن تل آویو و حیفا) برخی خلاهای فناوری در دیگر حوزه ها جنگی و امنیتی را هم به نوعی جبران شد و یا حداقل حالا معلوم شده که در تعیین پیروز نهایی می تواند برخی برتری های فناوری های طرف صهیونیستی را کم اثرتر کند.
پنج: اما بزرگ ترین خطای آمریکا و اسرائیل این است که با محاسبات اشتباه به سمت شروع مجدد جنگ بروند، این اشتباه راهبردی از طرف آنها یعنی به آیت الله خامنه ای فرصت طلایی خواهد داد که راهبرد طراحی شده چندین ساله خود را یعنی با خاک یکسان کردن تل آویو و حیفا به اجرا بگذارد و شاید حتی مجبور شود با همه منافع نظامی و اقتصادی مستقیم و غیرمستقیم آمریکا در منطقه نیز همین کار بکند.
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «از دکترین تا راهبرد نظامی آیت الله خامنه ای در جنگ ۱۲ روزه» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.