تسخیر <a href="/fa/dashboard/ ir/لانه جاسوسی" class="text info">لانه جاسوسی</a> <a href="/fa/dashboard/ ir/امریکا" class="text info">امریکا</a> به دست دانشجویان پیرو خط <a href="/fa/dashboard/ ir/امام" class="text info">امام</a>
۱۳
آبان، روز ملی مبارزه با استکبار جهانی، یادآور سه حادثه و حماسه بزرگ در ایران است که همگی به نوعی با سلطه جویی مستبدان و روش برخورد ملت ایران با آنها مرتبط است. در سیزدهم آبان سال ۱۳۴۳، شاه، امام خمینی(ره) را به ترکیه تبعید کرد. در سیزدهم آبان سال ۱۳۵۷، نیز حدود ۶۰ نفر از دانش آموزان تهرانی، در تظاهرات علیه رژیم پهلوی، در مقابل دانشگاه تهران به خاک وخون کشیده شدند. در سیزده آبان سال ۱۳۵۸، ملت غیور ایران، به توطئههای مستکبران به ویژه امریکا پاسخی شایسته داد و با تسخیر لانه جاسوسی امریکا در تهران، به اهمیت سیزده آبان افزود و به تعبیر حضرت امام، انقلاب دوم را رقم زد. وقوع این سه رخداد بزرگ، نمایندگان مجلس را به نام گذاری این روز با عنوان «روز ملی مبارزه با استکبار» رهنمون شد. هرچند هریک از این سه رخداد، آثار عمیق و گوناگونی در صحنه سیاسی کشور در پی داشت که اهداف مشترکی را دنبال میکردند. برخی از این اهداف عبارتند از:
۱. حفظ استقلال کشور، هدف اصلی و اساسی است که در هر سه رویداد به چشم میخورد.
۲. این سه رخداد، مصداقهای برجستهای از جنگ همیشگی میان حق و باطل بودند.
۳. مردم، در یک سوی این جبهه و استکبار، دیگر سوی آن، در هر سه رخداد حضور دارند.
دستاوردهای تسخیر لانه جاسوسی
تسخیر لانه جاسوسی امریکا بر سیاست خارجی ایران امریکا، وضعیت بین المللی واشنگتن و بر صحنه داخلی ایران، آثار مهمی بر جای گذاشت. برای مثال، روابط ایران و امریکا را به تعطیلی کشاند، وضعیت بین المللی ایالات متحده را با بحران ۴۴۴ روزه روبهرو کرد و انتشار اسناد جاسوسی به دست آمده از لانه جاسوسی، چهره جهانی امریکا را مخدوش کرد. همچنین، صحنه داخلی ایران به سود نیروهای ارزشی و مواضع امام(ره) تغییر کرد و چهرهای جدید به خود گرفت.
رسوایی خط سازش با امریکا و استکبار
این اقدام، از آغاز وقوع، اظهار نظر و واکنش مخالفان و موافقان را برانگیخت. طولی نکشید که اغلب افرادی که انقلاب دوم را محکوم کردند، راه خویش را از ملت و امام جدا کردند. فتح لانه جاسوسی امریکا از حوادثی است که زمینه انزوای دوستان امریکا را در کشور فراهم ساخت.
اثبات مداخلهجوییهای امریکا در ایران
نظام حقوق سیاسی بین الملل، دخالت کشوری در امور داخلی کشور دیگر را ناپسند شمرده و از آن نهی کرده است و دولتهای مداخله جو، نیز سیاست خویش را پنهانی دنبال میکنند. بااین حال، اسناد و مدارک انکارناپذیری دال بر دخالت امریکا در امور داخلی ایران، به ویژه برای نابودی نهضت اسلامی، به دست آمده بود که چاپ و انتشار این اسناد، چهره بین المللی کاخ سفید را مخدوش کرد. برخی از این دخالتها عبارتند از: تماس با سرکردگان ضد انقلاب، ارتباط حمایتی با شبکههای کودتا و براندازی در داخل کشور، تأمین مالی گروهکهای تروریستی که در غرب و جنوب ایران، به انفجار در لولههای نفتی و ایجاد ناامنی و بیثباتی در مناطق کردنشین مشغول بودند …
استکبارستیزی
مطهره پیوسته
سیزدهم آبان، سالگرد سه رویداد مهم در تاریخ ایران است. تبعید امام خمینی به ترکیه در ۱۳ آبان سال ۱۳۴۳، کشتار دانشآموزان در ۱۳ آبان سال ۱۳۵۷ در دانشگاه تهران و تسخیر سفارت امریکا در ۱۳ آبان سال ۱۳۵۸، سه رویداد متفاوت بود، ولی هریک در شکل دادن به حرکت انقلاب اسلامی نقش ویژه ایفا کردند. بااین حال، هر سه رخداد، مبارزه با استکبار و عوامل آن بود. ازاین رو، این روز، «روز ملی مبارزه با استکبار» نام گرفت.
کشتار دانشآموزان
در سیزدهم آبان سال ۱۳۵۷ و در روزهای اوج گیری انقلاب اسلامی، دهها نفر از دانشآموزان که برای برپایی تظاهرات، در محوطه دانشگاه تهران تجمع کرده بودند، هدف تیراندازی مأموران حکومت قرار گرفتند و به شهادت رسیدند. به دلیل بسته بودن درهای دانشگاه هیچ یک از دانشآموزان نتوانستند از برابر آتش گلولههای مأموران بگریزند و این امر آمار کشته شدگان را افزایش داد. این جنایت به دستور دولت «آشتی ملی» شریف امامی صورت گرفت.
حادثه ۱۳ آبان سال ۱۳۵۷، پس از حادثه ۱۷ شهریور آن سال، دومین کشتار عمده دولت شریف امامی بود، درحالی که عمر سیاسی این دولت از هفتاد روز تجاوز نمیکرد. ابعاد حادثه دانشگاه چنان گسترده بود که وقتی در اخبار شبانگاهی، گزارش تیراندازی مستقیم سربازان به روی دانشآموزان در دانشگاه، از شبکه سراسری تلویزیون پخش شد، وزیر علوم به سرعت استعفا و فردای آن روز، کابینه شریف امامی نیز سقوط کرد. از آن پس، روز ۱۳ آبان «روز دانشآموز» نامیده شد.
تسخیر لانه جاسوسی
سیزدهم آبان سال ۱۳۵۸، ساختمان سفارت امریکا در تهران به دست گروهی از دانشجویان معترض تصرف شد. از زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران تا زمان تسخیر سفارت امریکا در تهران، دیپلماتهای امریکایی مستقر در سفارتخانه، از هیچ کوششی برای مقابله با نظام نوبنیاد جمهوری اسلامی ایران فروگذار نمیکردند. تماس با سرکردگان گروههای ضد انقلاب، ارتباط حمایتی با شبکههای کودتا و براندازی در داخل کشور و تأمین مالی گروهکهای تروریستی که در غرب و جنوب ایران به انفجار لولههای نفتی یا ایجاد ناامنی و بیثباتی در مناطق کردنشین مشغول بودند، از عملکردهای مأموران سیاسی فعال در ساختمان سفارت امریکا بود. این حقایق در اسناد لانه جاسوسی نیز آمده است. برخی مسئولان بلندپایه دولت کارتر، پس از شکست وی در انتخابات سال ۱۳۵۹ در خاطرات خود، به نقش نامطلوب و مخرب دستگاه حکومتی امریکا علیه ایران که از طریق سفارتخانه آن کشور در تهران هدایت میشد، اقرار کردند. سفارت امریکا در تهران، طی زمستان ۱۳۵۷ تا پاییز ۱۳۵۸ به مرکز فرماندهی عملیات جاسوسی و خرابکاری علیه نظام جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده بود، نظامی که عمر سیاسی آن به یک سال نمیرسید. بااین حال سفارت امریکا زمانی به دست دانشجویان تسخیر شد که امریکا، خواست مشروع ملت ایران برای بازگرداندن شاه و اموال و داراییهای بلوکه شده ایران را نادیده گرفت و حتی امکاناتی گسترده در اختیار فراریان حکومت شاه گذاشت تا تشکیلات خود را علیه انقلاب سازما ن دهی و فعال کنند.
گفتار مجری
جاسوسی بدون لانه
سید محمد صادق میرقیصری
پس از گذشت سه دهه از تسخیر لانه جاسوسی و ظهور انقلاب دوم و با وجود همه جنایتها و خیانتهای دولت مردان امریکا علیه ملت ایران، با آغاز ریاست جمهوری اوباما، لابیهای صهیونیستی، نیرنگ جدیدی را به او القا کردند و آن تغییر در روابط با ایران بود.
رئیس جمهور امریکا گمان میکرد با این طرح ناشیانه، میتواند مسئولان جمهوری اسلامی ایران را فریب دهد، ولی مسئولان ایران به ویژه رهبر فرزانه انقلاب، با هوشیاری کامل، از دولت مردان امریکا خواستند نخست، خود، موضع خویش را تغییر دهند و با برشمردن جنایت و خیانتهای آنان که از روزهای آغازین انقلاب تاکنون ادامه داشته است، این تغییر را خواستار شدند.
مسئولان امریکایی، پس از گذشت چند ماه، هنوز برخواسته غیرمعقولانه خود پافشاری می کردند و بدون توجه به پیشینه سیاه خود، همچنان، خواستار برقراری رابطه با ایران بودند.
تا اینکه با گذشت زمان و پس از حضور مقتدرانه مردم ایران در انتخابات ۲۲ خرداد، چهره پلید آنان دوباره آشکار شد. آنان با ایجاد آشوب و اغتشاش در ایران به کمک نیروهای منافق و جاسوس خود، اهداف شومی را دنبال میکردند که البته، دود این فتنه به چشم کشورهای غربی و امریکا رفت.
مهمترین نکتهای که در این حوادث به چشم میخورد، این بود که امریکا همان امریکایی است که با ایجاد لانه جاسوسی، برای براندازی جمهوری اسلامی ایران کوشید، ولی اینبار، جاسوسی بدون لانه بود.
نمونههای آشکار دشمنی استکبار با جمهوری اسلامی
مطهره پیوسته
از ویژگیهای استکبار جهانی، خوی برتریجویی و قدرت طلبی آن است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دولت مستکبر امریکا، انواع توطئهها را برای شکست انقلاب اسلامی به کار گرفت. مصادره اموال، محاصره اقتصادی، کودتا، تحمیل جنگ، تصویب بودجه برای براندازی جمهوری اسلامی، تلاش برای به انزوا کشاندن دولت ایران در عرصه جهانی و محصور کردن پیام رهایی بخش انقلاب اسلامی، تنها بخشی از توطئههای امریکاییهاست. این دولت زورگو و سلطه جو، از همان اوایل پیروزی انقلاب، درصدد توطئه و تخریب نظام برآمد و سفارتخانه خود را به مرکز فعالیتهای جاسوسی تبدیل کرد. با این کار، برگ سیاه دیگری بر دفتر دخالتها و جنایتهای خود افزود.
دانشجویان پیرو خط امام که روح استقلال طلبی و ظلم ستیزی در جان و روحشان دمیده بود، در برابر این دخالت و جنایت لب به اعتراض گشودند و بساط لانه فساد و جنایت را برچیدند و با این کار نام و یاد خویش را در تاریخ ایران جاودانه ساختند.
امریکا دشمن شماره یک ملت ایران[۱]
عملکرد و سیاست خصمانه امریکا در طول نهضت، حقیقتی ناخوشایند بود که گذشتن از کنار آن به سادگی ممکن نبود. دولت امریکا در طول مبارزه انقلابی مردم ایران، به روشهای گوناگون رودرروی انقلاب قرار گرفت و از حمایت اطلاعاتی، تبلیغاتی، سیاسی شاه گرفته تا مشارکت مستقیم در حفظ آمادگی ارتش برای کودتا و حتی قرار گرفتن در آستانه دخالت نظامی برای جلوگیری از پیروزی انقلاب فروگذار نکرد. بنابراین، خط مشی امام در رویاروی با امریکا، به شدت تهاجمی، آشکار و قاطع بود و ایشان هیچ گونه مصلحت اندیشی و مجامله دراین زمینه را به صلاح نمیدانست. امریکا که در طول یک دوره طولانی ۲۵ ساله از حمایتهای دوستانه تا وابستگی فرودستانه دولت ایران بهره برده بود، در دو سال پایانی انقلاب (۵۵ تا۵۷) سناریوهای خود را شکست خورده دید. سرانجام امریکا با سردرگمی و درماندگی که به فرار شاه از ایران انجامید، دوستی خود با ایران را رو به زوال و نابودی دید و در چنبره بیتصمیمی و حصار بیخبری، در سیزدهم آبان ۱۳۵۸ از سیاست ایران رخت بر بست و به امید دستیابی دوباره به ایران، در انتظار نشست.
امریکا، بزرگترین محور شرارت و بینظمی در جهان[۲]
روشهای امریکا برای تسلط بر ملتها و مناطق راهبردی
ایالات متحده امریکا برای تأمین منافع و تثبیت سلطه خود بر مناطق راهبردی جهان، در نیم قرن اخیر، چه در دوران جنگ سرد و چه پس از آن، چهار راهبرد و خط مشی را متناسب با شرایط زمانی و مکانی گوناگون دنبال کرده است، برخی از این راهبردها عبارتند از: خط مشی اول، سیاست انتقام همه جانبه؛ خط مشی دوم، سیاست پایداری تا آستانه جنگ؛ خط مشی سوم، کودتای نظامی؛ خط مشی چهارم، کودتای خزنده.
امریکا در ۵۰ سال گذشته، ۲۲ مورد لشکرکشی به دیگر کشورها و جنگ با آنها داشته است. به عبارت دیگر امریکا در هر ۵/۲ سال یک بار به یکی از کشورهای جهان، حمله نظامی کرده است.
لشکرکشی به برلین در سال۱۹۴۸؛ دخالت نظامی امریکا در جنگ کره در سال ۱۹۵۱؛ حمله به اردن در سال ۱۹۵۷؛ حمله به لبنان در سال ۱۹۵۸، دخالت در کوبا؛ حمله به دومینکن؛ مداخلات نظامی در ویتنام؛ حمله نظامی به کامبوج در سال ۱۳۴۹؛ دخالت نظامی در آنگولا؛ تهاجم نظامی در گرانادا در سال ۱۹۸۱؛ اعزام نیروهای نظامی به لبنان در سال ۱۹۸۲؛ تهاجم نظامی به پاناما در سال ۱۹۸۷؛ عملیات نظامی در سومالی در سال ۱۹۹۲؛ حمله موشکی به لیبی؛ حمله نظامی به عراق در سال ۱۹۹۰؛ تهاجم نظامی به هائیتی در سال ۱۹۹۴؛ تهاجم های نظامی به سودان، افغانستان، عراق، یوگوسلاوی و کوزوو.
نزدیک به نیمی از تهاجمها و مداخلههای نظامی امریکا علیه کشورهای اسلامی بوده است. دخالت امریکا در امور داخلی ایران نیز در کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ رخ داد. اصلی ترین اهدافی که امریکا در دخالتهای مستقیم و غیر مستقیم خود در کشورها دنبال کرده است، عبارتند از:
حاکمیت بر منافع انرژی جهان؛
تسلط بر مراکز مالی و سازوکار گردش پول در سطح بین الملل؛
حاکمیت بر رسانههای ارتباطات جمعی؛
مهمترین هدف مقطعی امریکا نیز تخریب فرهنگهای بومی و حاکمیت فرهنگ امریکایی بر ملل به عنوان یک نظام تک قطبی بوده است.
چگونگی تسلط امریکا بر حکومت شاه[۳]
حکومت شاه از نخستین حکومتهایی بود که دکترین آیزنهاور را تأیید کرد تا امریکا به راحتی بتواند بر اهداف خود در منطقه ایران حاکم شود.
انگیزه اصلی دکترین آیزنهاور، گسترش دایره نفوذ و سلطه امریکا بر کشورهای جهان سوم به ویژه کشورهای هم جوار شوروی بود؛ با استفاده آن هم ابزاری از خطر کمونیسم با عنوان مقابله با نفوذ شوروی.
وی از این راه برای گسترش سلطه امریکا بر ایران میکوشید.[۴] امریکا با تسلط بر کشورهای نامبرده، ایجاد استکبار جهانی را دنبال میکرد. یکی از نمونههای مبارزه با استکبار جهانی امریکا تسخیر لانه جاسوسی بود. درحالیکه امریکا به سرعت تمام ارکان حکومت شاه را زیر سلطه خود میگرفت، مبارزههای مردم به رهبری امام خمینی(ره) آغاز شد. قرارداد کاپیتولاسیون که به موجب آن مستشاران، نظامیان و کارمندان امریکایی و خانوادهها و بستگانشان را در ایران از تعقیب قضایی در صورت ارتکاب جرم مصون میداشت، در ۱۱ مهر سال ۱۳۴۳ به صورت شبانه در مجلس به تصویب رسید. امام(ره) در ۱۴ آبان سال ۱۳۴۳ همزمان با ۴۵ سالگی تولد شاه، در یک سخنرانی تاریخی، امریکا و شاه را به دلیل زیر پا گذاشتن تمامیت ارضی و غرور ملی، آماج حملههای مستقیم قرار داد.
تسخیر لانه جاسوسی امریکا، نماد مبارزه با استکبار جهانی[۵]
در آغاز انقلاب و در زمان حکومت دولت موقت، در سراسر کشور، حرکتهایی صورت میگرفت تا جو سیاسی جامعه را ملتهب و پیچیده کند. بعدها آشکار شد مرکز تمامی این فتنهها و فعالیتهای ضد انقلابی، سفارت امریکا در تهران است. درحالی که موضع منافقانه امریکا درباره انقلاب اسلامی، مانع از آشکار شدن چهره حقیقی امریکا در میان مردم شده بود. ازاین رو، امام خمینی، با قاطعیت، علیه ابرقدرتها، به ویژه امریکا سخنرانی کرد و پس از ورود شاه به امریکا به تمامی دانشآموزان، دانشجویان و طلاب علوم دینی فرمان مقابله داد. در چنین شرایطی، با هدف وادار کردن امریکا به بازگرداندن شاه و اموال ملت ایران، دانشجویان تصمیم گرفتند سفارت امریکا را اشغال کنند. دانشجویان دانشگاه های تهران، پلی تکنیک، صنعتی شریف، شهید بهشتی و دیگر دانشگاهها گرد هم آمدند و پس از یک راهپیمایی تا سفارت امریکا، از دیوارهای سفارت بالا رفتند و با وجود مقاومت نگهبانان و امریکاییها، سفارت را به تصرف کامل درآوردند. در هنگام تسخیر سفارت، امریکاییها به سرعت بسیاری از اسناد دخالتها و تجاوزها و غارت های خود را نابود کردند، ولی پس از تسخیر سفارت، به سرعت از نابودی باقی مانده اسناد جلوگیری شد. بعدها اسنادی که از لانه جاسوسی به دست آمده بود، چاپ شد و در اختیار همگان قرار گرفت.
پس از انتشار خبر تسخیر سفارت امریکا، مردم بسیاری با خشم و انزجار، مقابل لانه جاسوسی تجمع و از حرکت دانشجویان حمایت کردند. امام خمینی(ره) نیز در پیامی، این حرکت را انقلاب دوم و بزرگتر از انقلاب اول نامید. این حرکت دانشجویان معترض، خشم امریکاییها را برانگیخت و آنها که وجود ملتی استقلال طلب و آزادیخواه را تاب نمیآوردند به فعالیت بر ضد جمهوری اسلامی ایران پرداختند. از جمله فعالیتهای آنان، فشار آوردن به مجامع بین المللی مانند سازمان ملل، سازمان کنفرانس اسلامی و شورای امنیت، ایجاد جو منفی تبلیغاتی علیه دانشجویان مسلمان و برخی فعالیتهای دیگر بود که پس از بی نتیجه ماندن آنها، به توطئههای جدیتری روی آوردند. قطع کامل روابط سیاسی در ۲۰ مهر ۱۳۵۹، حمله نظامی به ایران و تجاوز به خاک کشورمان که به شکست مفتضحانه آنها در صحرای طبس انجامید و نیز محاصره اقتصادی و بلوکه کردن داراییها و اموال ایران از دیگر توطئههای دشمنان علیه ایران بود که هیچ یک در عزم ملت ایران برای مقابله با ستم و بیعدالتی جهانی و عامل اصلی ستم در جهان؛ یعنی استکبار جهانی و امریکا، خللی وارد نکرد.
۱۳ آبان در تاریخ انقلاب اسلامی ایران، روز تقابل حق و باطل است. یکسال بعد از شهادت دانشآموزان در دانشگاه و درست در ۱۳ آبان سال ۵۸، ایران اسلامی جلوه دیگری از این رویارویی میان جبهه حق علیه باطل را شاهد بود. در این روز، دانشجویان به حیات سیاسی مملو از خباثت امریکا و عملکرد سازمان جهنمی سیا در ایران، پایان دادند و مزدورانی را که پس از پیروزی انقلاب، به فتنه انگیزی و کارشکنی علیه نهضت اسلامی ایران مشغول بودند، گروگان گرفتند. به این ترتیب، لانه پر از فساد و جاسوسی امریکا که به اشتباه سفارت لقب گرفته بود، تعطیل شد. اشغال لانه جاسوسی امریکا در تهران و گروگان گیری جاسوسان دیپلماتنمای کاخ سفید، فقط یک حادثه سیاسی نبود که به تعطیل شدن سفارتخانه یک کشور در کشوری دیگر بینجامد، بلکه آغاز تحولی اساسی در خاورمیانه و در سطح جهان بود که با هدف آشکار ساختن ماهیت پنهان شده زمامداران واشنگتن و گردانندگان سیاست خارجی امریکا به وقوع پیوست.
دانشجویان آگاه و رشید ایران، در مبارزه با استکبار، همواره نقشی مهم و فراموشناشدنی ایفا کردهاند. آنها در ۱۳ آبان ۱۳۵۸، لانه جاسوسی امریکا را در تهران تسخیر کردند و با این کار خویش، به مردم مسلمان ایران شوری دوباره بخشیدند. این رادمردان، از آیینه احساس و شعور مردم انقلابی، غبار برگرفتند و هویت مسلمانی، خوداتکایی و مبارزه با استکبار را به همگان آموختند. این پاکدلان بودند که در آن روز تاریخی، با شعارهای توفنده و مشتهای گره کرده، توطئه شیطان بزرگ بر ضد انقلاب را فاش کردند و لرزه بر اندام زمامداران کاخ سفید انداختند.
پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و روی کار آمدن یک نظام انقلابی مخالف با امریکا، سبب شد ایالات متحده، یکی از مهرههای اصلی منطقه را که حافظ منافع و عامل تثبیت وضع موجود بود، از دست بدهد. ازاین رو، امریکا پس از ناکامی توطئههایش در خنثی سازی پیروزی انقلاب، برای از بین بردن یا انحراف آن می کوشید و سفارت امریکا در تهران، مسئولیت این توطئه را به عهده داشت. دانشجویان آگاه پیرو خط امام، با آگاهی از این توطئه خطرناک و شوم دشمنان انقلاب، به تسخیر این لانه خطرناک همت گماشتند، توطئههای دشمنان خدا و مردم مسلمان را نقش بر آب کردند و رسوایی جبران ناپذیری برای امریکا رقم زدند.
انقلاب دوم
انقلاب، مطالبات متراکم و به تعویق افتادهای است برای تغییر در یک وضعیت به شدت نامطلوب. ازاین رو، به هنگام شکل گرفتن، چون انرژی رهاشدهای عمل میکند که در پی یافتن راه خروج از رکود و بنبستی است که سالیان دراز یک جامعه بدان دچار بوده است. حرکت انقلابی تصرف لانه جاسوسی امریکا در آبان ۱۳۵۸، نقطه عطفی در مسیر رشد انقلاب اسلامی بود. برهمین اساس، رهبر فقید انقلاب، حضرت امام خمینی(ره) این اقدام را انقلاب دوم نامید. این حرکت قابل تحسین و فراموشناشدنی، از یک سو به امریکای جهانخوار ضربه زد و ماهیت آن را برای مردم ایران و همه مستضعفان جهان روشن کرد و از دیگر سو، به پایگاههای توطئه استکبار جهانی در درون کشور نیز ضربههای جبران ناپذیری وارد ساخت.[۶]
سخن بزرگان
امام خمینی(ره)
«دانشجویان مسلمان و مبارزی که لانه جاسوسی را اشغال کردهاند، با عمل انقلابی خودشان ضربهای بزرگ بر پیکر امریکای جهانخوار وارد نمودند و ملت را سرافراز کردند».[۷]
« … آن روزی که این جوانهای بیدار عزیز ما این لانه جاسوسی را گرفتند، این شیاطین به دست وپا افتادند».[۸]
«اگر این لانه جاسوسی اینجا بود، شاید ایران را به تباهی میکشید».[۹]
« … جوانهایی که میخواستند از زیر یوغ امریکا و قدرتمند دنیا بیرون بروند و خودشان برای خودشان کشورشان را اداره کنند، مورد اهانت واقع شدند و تقصیرشان این بود که لانه جاسوسی را گرفتند».[۱۰]
« … ما باید دشمن سرسخت کسانی باشیم که پروندههای همکاری آنان با امریکا از لانه جاسوسی بیرون آمد».[۱۱]
مقام معظم رهبری:
«در این حوادث سه گانه، از تبعید حضرت امام در سال ۱۳۴۳ که به دنبال اعتراض ایشان به مصونیت مستشاران امریکایی انجام شد تا کشتار دانشآموزان در سال ۱۳۵۷ و تا تسخیر لانه جاسوسی در سال ۱۳۵۸، صفآرایی میان انقلاب اسلامی از یک سو، و امریکا و رژیم دست نشاندهاش در ایران از سوی دیگر بود و این مبارزه که در میانه این سه حادثه و پیش از آن و پس از آن ادامه داشته، ترسیم کننده طبیعت اسلام و انقلاب اسلامی و هدفها و مسیر آن و نیز نمایشگر چهره و هویت استکبار جهانی و مظهر آن امریکا و روشها و نیز میزان اقتدار و آسیب پذیری آن است و مهمتر از همه خط روشنی از روند مبارزه حق و باطل را ترسیم میکند و چگونگی رشد و سمت حرکت آن را معلوم میدارد. مطالعه در این روند امیدبخش نشان میدهد هرگاه جبهه حق، استقامت و فداکاری کند، جبهه باطل هرکه و هرچه و با هر حجم، در برابر آن تاب نخواهد آورد و مجبور به عقب نشینی خواهد شد».[۱۲]
متن ادبی
آیینه انقلاب
مطهره پیوسته
سلام بر ۱۳ آبان، روزی که ملت ایران با عشق و ایمان به آرمان خویش، همه قدرتهای استکباری را به سخره گرفت و شکوه پوشالیشان را پایمال کرد.
در سیزدهم آبان، دانشجویان پاک سرشت، در سالگرد شهادت دانشآموزان و تبعید سر سلسله بیداردلان حضرت امام خمینی(ره)، مردانه بر دیو پلید طاغوت تاختند و لانه فساد را درهم کوبیدند.
در پرتو آموزههای امام، نوجوانان روزهای انقلاب و دانشآموزان روزهای پرشور مبارزه و حماسه، از راهپیماییها، مبارزهها و شعارها بیش از درسهای مدرسه، درس آموختند، ازاین رو، برای فراگیری بیشتر، در روز ۱۳ آبان سال ۵۷ مدارس را تعطیل کردند و راهی دانشگاه تهران شدند. در آن روز، دانشآموزان مسلمان ایرانی در خون خود وضو گرفتند، به امام خود اقتدا کردند، در قیام نماز، تنها خدا را بزرگ و لایق بزرگی خواندند و نمازشان را رودرروی معبود و در بهشت او سلام دادند.
روز ۱۳ آبان، روز دانشآموز نیز هست؛ زیرا ۳۱ سال پیش در چنین روزی، دانشآموزان انقلابی توانستند دانش و آموزندگی را با حماسه و دلیری پیوند دهند و غبار خودباختگی را از سیمای مدرسه بروبند. در آن روز، راه مدرسه تا خیابان، چنان پیموده شد که رزمندگان بیباک، جبههها را درمینوردند و در برابر آتشبار ستم، صفآرایی میکنند؛ آرایشی نظامی با سلاحی که کتاب نام داشت. در سیزدهم آبان، دانشجویان و دانشآموزان ایرانی در قله سربلندی، با سینههایی به پهنای دشتهای کویری، آشیانه فساد و لانه جاسوسان را از هم گسیختند. آن روز، دانشگاهیان دین باور، به پیروی از امام نور، دیوارههای تاریک نفاق و خیانت را فرو ریختند و شمعی فروزانتر از شمع نخست افروختند.
سیزدهم آبان، شاهد وداع ایرانیان با رهبر دلیر خود برای سالیانی چند بود. سیزدهم آبان، آن روز را به خوبی در یاد دارد، روزی که ستمگران زمانه به خانهای حمله کردند و کسی را که آشناترین نام برای دلسوختگان اسلامی بود و شیداترین نغمهها را در گوش انسانهای مؤمن زمزمه کرده بود، به بیرون از مرزهای جغرافیای ایران تبعید کردند، غافل از آنکه خمینی= را برای همیشه در دلهای آزادیخواه جاودانه کردند.
سیزدهم آبان، روزی است که جوانههای سبز ایمان رویید و دانشآموزان مسلمان به نشانه اعتراض به حکومت، در دانشگاه تهران تجمع کردند و تاریخ، شاهد خون به ناحق ریخته آنان شد. دانشآموزان انقلابی برخاستند تا انقلاب ننشیند و فریاد کردند تا جهان، پیام انقلاب را بشنود.
حماسه دانشجویان در این روز، پوچ و پوشالی بودن قدرت ابرقدرتها را ثابت کرد. آری، در این روز وحدت کلمه و تکیه بر قدرت ایمان و قدرت رهبری دینی بار دیگر به نمایش درآمد. همچنین این روز پرشکوه و ماندگار، هرگز فراموشمان مباد!
جوانان همیشه غیور ایران با این عمل انقلابی خویش، به جهانیان فهماندند که میتوان با توکل به خدا و تکیه بر اقتدار دین و ایمان، در برابر هر قدرت زورگویی ایستاد.
همچنین در این روز دانشجویان دینمدار و مطیع رهبر، با اعتقادی راسخ، بر لانه کفر و باطل شوریدند و با عشق و ایمان به آرمان والای انقلاب اسلامی، مرکز جاسوسی امریکای جهانخوار را فتح کردند و قدرت دروغین آنان را پایمال ساختند. فتح لانه جاسوسی، به همه مستضعفان جهان آموخت بر ضد مستکبران میتوان به پاخاست و حقوق ازدست رفته خود را از چنگال غاصبان و ستمگران بیرون کشید. این روز با شکوه که یادآور حماسهها و فداکاریهای دانشجویان ایرانی است «روز ملی مبارزه با استکبار جهانی» نامگذاری شد تا خاطره آن فرزندان دلیر انقلاب برای همیشه جاودان بماند.
اینک ما ماندهایم با خاطرات آن روزها و میدانیم امروز اگر در سایه آرامش و امنیت راحت نشستهایم، مدیون استقامت شهیدانی هستیم که در آشوب ظلمت چیره، به مصاف شب رفتند تا ایمان خفته انسان را به سامان صبح برسانند.
یاد همه شهیدان دانشآموز، گرامی و خاطره سیزدهم آبان در یادها جاودانه باد.
موریانهها
موریانهها لانه کرده بودند.
میخواستند تمام فرهنگ ما را بخورند، هویتمان را از درون تهی کنند.
میخواستند راهی به سوی رذالتها باز کنند، پایههای ایمان و ارزشهای ملت ما را بجوند، آرامش ما را سوراخ کنند.
موریانهها لانه کرده بودند، اما لانهشان خراب شد، چون ایران جای آنها نبود.
زیر پا له شدند؛ زیرا جایی برای لانه کردن نداشتند.
خوار شدند …
ذلت را پذیرفتند …
موریانهها …
زیرنویس
تسخیر لانه جاسوسی؛ واکنشی طبیعی در برابر حمایت امریکا از شاه.
عملکرد سفارت امریکا در ایران؛ نمونه نقض قوانین بین المللی و تجاوز به حقوق ملتها.
گروگانگیری در سفارت امریکا؛ مقابله عادلانه با پناه دادن امریکا به شاه.
تسخیر لانه جاسوسی؛ برهم زننده امنیت دولتهای ستمگر و نه ستمدیده.
تسخیر لانه جاسوسی؛ تبلور ستم ستیزی و آزادگی و روحیه توحیدی معنوی ملت ایران.
به دست گیری دوباره قدرت؛ انگیزه اصلی تبلیغات گسترده دولت امریکا در مسئله گروگانگیری.
تسخیر لانه جاسوسی؛ شکستن هیبت پوشالی امریکا.
تسخیر لانه جاسوسی؛ بازتاب اراده ملت ایران و نمونه بارز دخالت مردم در امور سیاسی.
اقدام نظامی امریکا (برای آزادی جاسوسهای خود)؛ نقض آشکار حقوق بین المللی.
تسخیر لانه جاسوسی؛ نمایش قدرت ملی، انسانی و اسلامی ملت ایران.
دستگیری جاسوسها و زندانی کردن آنها، نمایانگر امکان مقابله با امریکا.[۱۳]
پی نوشت ها:
[۱]. علیرضا شجاعی زند، برهه انقلابی در ایران، ص ۲۰۸، به نقل از: برژنسکی، اسرار سقوط شاه و گروگانگیری، صص ۱۸، ۷۷، ۷۸.
[۲]. حسن واعظی، ایران و امریکا، صص۱۹ ۴۹.
[۳]. همان، ص۷۰.
[۴]. برگرفته از سایت: »aad news؛ ۱۳/۸/۱۳۸۷.
[۵]. همان.
[۶]. برهه انقلابی در ایران، مقدمه، ص ۱.
[۷]. سخنرانی امام خمینی، ۴/۱۲/۵۸ ؛ به نقل از: نرم افزار به سوی نور، کاری از سپاه پاسداران.
[۸]. سخنرانی، ۱۳/۴/۱۳۶۰.
[۹]. سخنرانی، ۱۳/۸/۱۳۶۱.
[۱۰]. سخنرانی، ۱/۳/۱۳۶۲.
[۱۱]. سخنرانی، ۲/۱/۱۳۶۸.
[۱۲]. سخنرانی، ۱۳/۸/۱۳۶۹؛ به نقل از نرم افزار به سوی نور.
[۱۳]. برگرفته از سخنان امام خمینی(ره) در سخنرانی پس از تسخیر لانه جاسوسی، منبع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
https://hawzah.net/fa/Magazine/View/۳۸۷۲/۶۹۳۴/۸۳۶۶۹/
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «تسخیر لانه جاسوسی امریکا به دست دانشجویان پیرو خط امام» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.