یک منتقد سینما: انسان در برابر جامعه از بهترین تعارض های فیلمنامه نویسی است- اخبار سینما و تئاتر - اخبار فرهنگی تسنیم

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نخستین دوره جلسات نقد و بررسی آثار سینمایی دیالوک با موضوع نقد و بررسی فیلم «شکار» برگزار شد.
محمد جلیلوند منتقد این نشست سینمایی با اشاره به تم اصلی فیلم «شکار» گفت: آثاری از این دست با موضوعات اخلاقی سر و کار دارند و اثر درباب دروغ و قضاوت است. در سینمای ایران نیز چنین آثاری ساخته شده و اصغر فرهادی از جمله فیلمسازانی است که آثار بسیاری درباره قضاوت ساخته است.
وی ادامه داد: «شکار» در شهری کوچک اتفاق می افتد و آدم ها دنبال محاکمه کسی می گردند. در این فیلم اشاره می شود که بچه ها دروغ نمی گویند و یک آدم با تمام خصوصیات مثبت تبدیل به هیولا می شود. انسان در برابر جامعه از بهترین تعارض های فیلمنامه نویسی است و در فیلم «شکار» این شاخص پیشرفت می کند.
این منتقد و نویسنده سینما با اشاره به پایان معلق فیلم توضیح داد: قطعیت در پایان اثر وجود ندارد و شلیک گلوله در پایان کار، نشانی از این تعلیق است و این داستان ادامه دارد و جامعه به این راحتی در شهرهای کوچک نمی گذرد.
جلیلوند ادامه داد: در فیلم های ۱۰ سال قبل تا امروز آثار زیادی شبیه «شکار» می بینیم اما به دلیل لوکیشن و فضاسازی، این اثر فیلم خاص تری است اما معتقدم اثر گرد و غبار زمان را به خود گرفته و کوبندگی قبل را ندارد.
وی در ادامه استعاره راه رفتن کودک نقش اول روی خطوط یادآور شد: در آخر فیلم دختربچه با خطوط زیادی مواجه می شود و در آنجا برای تعیین مسیر نیاز به کمک دارد. ما با رویاپردازی یک دختربچه روبرویم و دروغی که می گوید از رویاپردازی است.
این منتقد سینما تاکید کرد: قهرمان داستان خیلی مثبت است و ما دوستش داریم که این عجیب و البته تبحر فیلمنامه نویس و کارگردان است. جایی اشاره می شود لوکاس آدم ضدجامعه است و راه خودش را می رود و آدم ها او را دوست ندارند از اینرو با بچه ها ارتباط نزدیک تری دارد.
جلیلوند با اشاره به لایه های فیلم گفت: هرمخاطب درباره اثر می تواند نظری داشته باشد اما وجوه مثبت قهرمان می تواند باعث حسادت شود و در خیلی از فیلم ها موتور داستان استفاده از این خصیصه است. شاید مدیر مهدکودک هم دچار اتفاقی شبیه به موضوع اصلی قصه شده و واکنش های او پیرامون همین موضوع است.
وی اضافه کرد: فیلم کاشت اطلاعات زیادی دارد و از ابتدا می فهمیم جرم رخ داده، نمی تواند کار لوکاس باشد و فیلم عمدا خطی پیش می رود اما پایان معلق، فیلم را نجات می دهد و ما همچنان تهدیدها را می بینیم. فیلم بازی های خیلی خوبی دارد و بخصوص از بازیگر کودک در رعایت تیک عصبی بازی های حیرت انگیزی گرفته و اثر خیلی مدیون به بازیگران اثر از جمله مدس میکلسن است.
این نویسنده سینمایی گفت: اگر خانواده کودک با علم مشکل داشتند موضوع باورپذیرتر بود و این نقص فیلمنامه است. بحث شکار و شکارچی در اثر خیلی مورد توجه است و لوکاس هم شکار و هم شکارچی است که از جذابیت های اثر است.
جلیلوند یادآور شد: خیلی آثار هستند که سرگرم کننده است اما بسیاری از فیلم ها بخصوص در سینمای کلاسیک همچنان قابل بحث هستند که می توان درباره آنها گفت وگو کرد و «شکار» از جمله این آثار است.
وی گفت: این فیلم نزدیک سینمای کلاسیک اما فرم روایت آن متفاوت و در آن از عناصر طبیعی مثل نور و برف و رنگ در آن به خوبی استفاده شده است.
علاقمندان برای کسب اطلاعات بیشتر درباره این مجموعه برنامه می توانند به صفحه مجازی دیالوک به آدرس @dialook.art مراجعه کنند.
انتهای پیام/
محمد جلیلوند منتقد این نشست سینمایی با اشاره به تم اصلی فیلم «شکار» گفت: آثاری از این دست با موضوعات اخلاقی سر و کار دارند و اثر درباب دروغ و قضاوت است. در سینمای ایران نیز چنین آثاری ساخته شده و اصغر فرهادی از جمله فیلمسازانی است که آثار بسیاری درباره قضاوت ساخته است.
وی ادامه داد: «شکار» در شهری کوچک اتفاق می افتد و آدم ها دنبال محاکمه کسی می گردند. در این فیلم اشاره می شود که بچه ها دروغ نمی گویند و یک آدم با تمام خصوصیات مثبت تبدیل به هیولا می شود. انسان در برابر جامعه از بهترین تعارض های فیلمنامه نویسی است و در فیلم «شکار» این شاخص پیشرفت می کند.
این منتقد و نویسنده سینما با اشاره به پایان معلق فیلم توضیح داد: قطعیت در پایان اثر وجود ندارد و شلیک گلوله در پایان کار، نشانی از این تعلیق است و این داستان ادامه دارد و جامعه به این راحتی در شهرهای کوچک نمی گذرد.
جلیلوند ادامه داد: در فیلم های ۱۰ سال قبل تا امروز آثار زیادی شبیه «شکار» می بینیم اما به دلیل لوکیشن و فضاسازی، این اثر فیلم خاص تری است اما معتقدم اثر گرد و غبار زمان را به خود گرفته و کوبندگی قبل را ندارد.
وی در ادامه استعاره راه رفتن کودک نقش اول روی خطوط یادآور شد: در آخر فیلم دختربچه با خطوط زیادی مواجه می شود و در آنجا برای تعیین مسیر نیاز به کمک دارد. ما با رویاپردازی یک دختربچه روبرویم و دروغی که می گوید از رویاپردازی است.
این منتقد سینما تاکید کرد: قهرمان داستان خیلی مثبت است و ما دوستش داریم که این عجیب و البته تبحر فیلمنامه نویس و کارگردان است. جایی اشاره می شود لوکاس آدم ضدجامعه است و راه خودش را می رود و آدم ها او را دوست ندارند از اینرو با بچه ها ارتباط نزدیک تری دارد.
جلیلوند با اشاره به لایه های فیلم گفت: هرمخاطب درباره اثر می تواند نظری داشته باشد اما وجوه مثبت قهرمان می تواند باعث حسادت شود و در خیلی از فیلم ها موتور داستان استفاده از این خصیصه است. شاید مدیر مهدکودک هم دچار اتفاقی شبیه به موضوع اصلی قصه شده و واکنش های او پیرامون همین موضوع است.
وی اضافه کرد: فیلم کاشت اطلاعات زیادی دارد و از ابتدا می فهمیم جرم رخ داده، نمی تواند کار لوکاس باشد و فیلم عمدا خطی پیش می رود اما پایان معلق، فیلم را نجات می دهد و ما همچنان تهدیدها را می بینیم. فیلم بازی های خیلی خوبی دارد و بخصوص از بازیگر کودک در رعایت تیک عصبی بازی های حیرت انگیزی گرفته و اثر خیلی مدیون به بازیگران اثر از جمله مدس میکلسن است.
این نویسنده سینمایی گفت: اگر خانواده کودک با علم مشکل داشتند موضوع باورپذیرتر بود و این نقص فیلمنامه است. بحث شکار و شکارچی در اثر خیلی مورد توجه است و لوکاس هم شکار و هم شکارچی است که از جذابیت های اثر است.
جلیلوند یادآور شد: خیلی آثار هستند که سرگرم کننده است اما بسیاری از فیلم ها بخصوص در سینمای کلاسیک همچنان قابل بحث هستند که می توان درباره آنها گفت وگو کرد و «شکار» از جمله این آثار است.
وی گفت: این فیلم نزدیک سینمای کلاسیک اما فرم روایت آن متفاوت و در آن از عناصر طبیعی مثل نور و برف و رنگ در آن به خوبی استفاده شده است.
علاقمندان برای کسب اطلاعات بیشتر درباره این مجموعه برنامه می توانند به صفحه مجازی دیالوک به آدرس @dialook.art مراجعه کنند.
انتهای پیام/
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «یک منتقد سینما: انسان در برابر جامعه از بهترین تعارض های فیلمنامه نویسی است- اخبار سینما و تئاتر - اخبار فرهنگی تسنیم» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.