امارات و عبرت هایی که چشم بر آنها بست ۲ اردن، قربانی دست بسته



به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، عادی سازی روابط بین امارات متحده عربی و رژیم صهیونیستی با هر انگیزه و هدفی از سوی اماراتی ها صورت گرفته باشد، اما قطعا کسانی را که پیش از امارات متحده عربی، قربانی ارتباط با صهیونیست ها شده اند، نادیده گرفته است. اماراتی ها اگر از از قربانیان ارتباط با رژیم صهیونیستی درس گرفته بودند دست کم به گونه ای عمل نمی کردند که هنوز توافقی رسمی بین آنها و صهیونیست ها امضا نشده است با مخالفت صهیونیست ها برای خرید هواپیماهای اف۳۵ آمریکایی روبرو شوند. قریب ۳ دهه قبل کشور اردن این تجربه را پشت سر گذاشت و امروز به قربانی دست بسته ای مقابل صهیونیست ها شبیه شده است که نه راه پس دارد و نه راه پیش.

توافقنامه وادی عربه اردن- رژیم صهیونیستی ۱۹۹۴

سال ۱۹۹۴ میلادی اردن در پی توافقنامه اسلو که بین سازمان آزادی بخش فلسطین و رژیم صهیونیستی به امضا رسید و براساس آن یاسر عرفات و مجموعه ای از اعضای ساف به نوار غزه و کرانه باختری بازگشتند، اقدام به امضای توافقنامه ای با رژیم صهیونیستی کرد. این توافقنامه به دلیل آنکه در منطقه وادی عربه نزدیک «بحرالمیت» به امضا رسید به توافقنامه «وادی عربه» مشهور است. صهیونیست ها هیچ گاه بندهای این توافقنامه را جز آنچه مربوط به امنیت مرزهای خودشان بود اجرایی نکردند و همواره اردنی ها را به سخره گرفتند.

ترور خالد مشعل، نخستین خیانت صهیونیست ها به اردن

سال ۱۹۹۷ میلادی در حالی که تنها ۳ سال از امضای توافقنامه وادی عربه بین اردن و رژیم صهیونیستی می گذشت، موساد در تلاشی نافرجام اقدام به ترور «خالد مشعل»، رئیس وقت دفتر سیاسی جنبش حماس در اردن کرد. در آن دوره تعداد قابل توجهی از اعضای جنبش حماس در اردن حضور داشتند. رژیم صهیونیستی که به شدت از انتفاضه اول از جنبش های مقاومت می ترسید تلاش داشت اعضای جنبش های مقاومت را از فلسطین دور کند. حضور اعضای جنبش حماس در اردن برای آنها یک خطر جدی به حساب می آمد به همین تلاش کردند تا «خالد مشعل»، رئیس وقت دفتر سیاسی جنبش حماس را در امان ترور کند.

این اقدام توسط خوخه های ترور موساد در پوشش گردشگر انجام شد. مأموران موساد تلاش کردند تا با لمس بدن مشعل توسط یکی به ظاهر گردشگران او را مسموم سازند اما محافظان شخصی مشعل متوجه موضوع شده، وی را از مهلکه به در بردند هرچند مشعل مسموم شد اما با انجام اقدامات فوری پزشکی از ترور نجات یافت. همین موجب شد اعتراضاتی در اردن علیه ارتباط با رژیم صهیونیستی صورت پذیرد و پادشاهی اردن با نادیده گرفته شدن تمامیت ارضی اش توسط صهیونیست ها در خطر قرار گرفت.

نادیده گرفتن تولیت اردن بر مسجد الاقصی

خاندان هاشمی اردن به دلیل منتسب دانستن خود به هاشم جد حضرت رسول از دیر باز تولیت مکان های مقدس را در جهان اسلام بر عهده داشته اند. آنها تولیت مسجدالحرام را در اختیار داشتند که در دهه ۱۹۲۰ توسط خاندان سعودی از آنها سلب شد. پس از آن، خاندان هاشمی تلاش کرد تا با بازسازی و حمایت از مسجدالاقصی تولیت این مسجد را از دست ندهد. سال ۱۹۶۷ صهیونیست ها با اشغال کامل شهر قدس و ورود به مسجد الاقصی و آتش کشیدن آن، این تولیت را به سخره گرفتند. اما یکی از بندهایی که در توافقنامه وادی عربه صهیونیست ها به رسمیت شناختند، همین تولیت خاندان هاشمی بر مسجدالاقصی و مکان های مقدس فلسطین بود.

نخستین بار سال ۲۰۰۰ میلادی آرئیل شارون با ورود به مسجدالاقصی و تعرض به این مکان مقدس ضمن نادیده انگاشتن تولیت اردنی ها، موجب شعله ور شدن انتفاضه دوم شد. این تعرض که یک تعرض رسمی از جانب یک مقام رسمی رژیم صهیونیستی بود نادیده گرفتن کامل اردنی ها بود. مسئله ای که نقض رسمی وادی عربه محسوب می شد اما همواره توسط شهرک نشینان صهیونیست و دیگر مقامات رژیم صهیونیستی مثل وزیران کابینه و اعضای کنست رژیم صهیونیستی تکرار شده و می شود. از همه اینها مهمتر گرفتن این تولیت از اردنی ها است که در حال انجام است.

گرفتن تولیت مسجد الاقصی از اردن

طرح جدید دولت آمریکا برای فلسطین که تحت عنوان «معامله قرن» از سوی دونالد ترامپ ارائه شد، تبعاتی را با خود به همراه آورد که یکی از آنها گرفتن تولیت مسجدالاقصی از خاندان هاشمی و اردن بود. در جریان معامله قرن آمریکایی ها عربستان را به عنوان بازیگر اصلی این طرح معرفی کردند و همواره در اظهارات مقامات آمریکایی و رژیم صهیونیستی از آنها به عنوان تولیت جدید مسجدالاقصی نام بردند. این اقدام صهیونیست ها دو وجه منفی برای اردنی ها داشت. اول آنکه آنها مقامی را از اردنی را سلب می کردند که تمام حیثیت، افتخار و آبروی آنها در میان کشورهای اسلامی و عربی بود. دوم اینکه آنها می خواستند این جایگاه را به سعودی هایی بدهند که رقیب اردنی ها در این عرصه به حساب می آمدند و یک قرن قبل در اقدامی مشابه تولیت مسجدالحرام را نیز از آنها گرفته بودند. هرچند صهیونیست ها هیچ گاه این تولیت را در دست عربستان و سعودی ها باقی نخواهند گذاشت اما واگذاری آن در این مرحله به سعودی ها تیری در قلب اردنی ها بود که هیچ ابایی از آن نکردند.

حذف اردن با طرح وطن بدیل صهیونیست ها

در جریان توافقنامه وادی عربه یکی از نکات قابل توجه این بود که در آن توافقنامه با اشاره به توافقنامه اسلو از راه حل دو دولت به عنوان راه حل نهایی مسئله فلسطین اشاره شده بود و اینکه صهیونیست ها متعهد شدند با اجرایی کردن آن راه تشکیل دولت فلسطین را هموار کرده، قریب ۲٫۵ میلیون فلسطینی آواره در اردن به فلسطین بازگردند. این مسئله نه تنها پی گیری نشد بلکه صهیونیست ها با کنار زدن راه حل دو دولت و رفتن به سوی «معامله قرن» عملا تشکیل دولت فلسطین را غیرممکن کرده، طرح دیگری را تحت عنوان وطن بدیل جایگزین آن کردند که عملا تمامیت ارضی و حاکمیت اردن را نادیده گرفته، پایان تاریخ کشوری به نام اردن را رقم خواهد زد.

طرح وطن بدیل چیست

براساس طرح وطن بدیل که توسط نتانیاهو از دو دهه قبل طراحی شده است، اردن به دلیل جای دادن بیش از ۲٫۵ میلیون فلسطینی در خود به عنوان وطن جایگزین برای فلسطینیان، به عنوان کشور فلسطین و وطن بدیل فلسطینیان معرفی می شود و از این پس فلسطینیان در اردن سکنی خواهند گزید. این طرح چیزی جز نادیده گرفتن تمام تاریخ اردن و خاندان هاشمی نیست . طرحی که با اجرای آن در جریان معامله قرن عملا اردن را از بین برده و آن را به وطن بدیل فلسطینیان به جای فلسطین تاریخی معرفی می کند. اگرچه عملی شدن این طرح امری محال است چون از سوی هیچ یک از فلسطینی ها و اردنی ها وجامعه جهانی قابل پذیرش نیست. اما اینکه صهیونیست ها تا این اندازه اردن را نادیده می گیرند باید مورد توجه قرار گیرد.

سزای هم پیمان با صهیونیست ها

خاندان هاشمی در اردن از آغاز اشغال فلسطین در سال ۱۹۴۸ روابط تنگاتنگی با صهیونیست ها ایجاد کرد و همکاری ها مخفی و آشکاری با آنها داشت. ملک حسین در سال ۱۹۴۸ با مذاکرات و توافقات مخفی با صهیونیست ها، ارتش اردن را در جنگ ۱۹۴۸ در ۲۰ کیلومتری تل آویو متوقف کرد. او که مأمور رسمی و حقوق بگیر سیا بود با واسطه گری های مستمر بین ساف و رژیم صهیونیستی یکی از واسطه های اصلی توافقنامه اسلو محسوب می شد و بلافاصله پس از امضای توافقنامه اسلو ، توافقنامه وادی عربه را در سال ۱۹۹۴ با صهیونیست ها امضا کرد. اما امروز در جایگاهی قرار دارد که صهیونیست ها هم حیثیت و آبروی عربی اسلامی اش را با گرفتن تولیت مسجدالاقصی از او گرفته اند و هم اینکه به واسطه معامله قرن و طرح وطن بدیل قصد دارند چیزی به نام اردن را از نقشه جغرافیایی منطقه حذف کنند.

اینها علاوه بر ضربات دیگری که است که صهیونیست ها به اردنی ها زده اند. مثلا در سال ۲۰۱۸ مأمور امنیتی سفارت رژیم صهیونیستی در امان با کشتن یک جوان کارگر اردنی که برای کار به خانه اش رفته بود موجب به وجود آمدن موجی از اعتراضات در اردن شد. یا اینکه سال ۲۰۱۹ با پایان یافتن اجاره ۲۵ ساله دو منطقه «باقوره» و «الغمر» که در توافقنامه وادی عربه به صهیونیست ها اجاره داده شده بود، صهیونیست ها حاضر به خروج از این دو منطقه نشده، اعتراضات دامنه داری را در اردن به وجود آوردند که هر از چند گاهی دوباره شعله ور می شود. و اینکه رد پای صهیونیست ها در اعتراضات اقتصادی سال های گذشته اردن که دولت اردن را تا حد کنار رفتن خاندان هاشمی به چالش کشید انکار نشدنی است و اینها همه دلیل بر این امر است که هرکه با افعی دوستی کند روزی خوراک افعی خواهد شد.

این نتیجه همکاری و عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی است.عبرتی که اماراتی ها چشم های خود را بر آن بسته اند.

ادامه دارد …

انتهای پیام/

پرسش و پاسخ در امارات و عبرت هایی که چشم بر آنها بست ۲ اردن، قربانی دست بسته

گفتگو با هوش مصنوعی