داغ ویلاسازی بر تن باغ شهر ایران

خبرگزاری مهر، گروه استان ها- طاهر خیری*؛ روزی روزگاری تبریز به باغ شهر ایران معروف بود و سیاحان وطنی و خارجی برای گذران وقت فراغت خود این شهر را برای استراحت و ییلاق تفریحی شأن انتخاب می کردند. اما اکنون تبریز بعد از سال ها در میان آهن پاره ها و برج های قد و نیم قد گم شده است و عناصر مدرنیته وارداتی دارند به هویت اش صدمه وارد می کنند. نماهای رومی دلگیر در داخل شهر و ویلاهای به سبک ایتالیایی در اطراف تبریز بدجوری حال دل انسان را خراب می کنند. داغ تخریب باغات و رویش ویلاهای جورواجور بر تن خسته شهر سنگینی می کند.
علی رغم اینکه مسئولان جهاد کشاورزی استان آذربایجان شرقی بارها تاکید کرده اند که به منظور جلوگیری از ساخت و سازهای غیر مجاز، در اراضی زراعی و باغ های اطراف تبریز نظارت مستمر دارند، اما واقعیت چیز دیگری را نشان می دهد و نمی توان مشاهدات را کتمان کرد. ساخت و سازها از حدود دو دهه پیش تاکنون همچنان تداوم دارد و بسیاری از باغات، زمین های کشاورزی و دشت های حاصل خیز روستاهای اطراف تبریز تغییر کاربری یافته و به جایشان ویلاهای شیک ثروتمندان روییده اند.
طی سال های اخیر، آنهایی که دست شأن به دهان شأن می رسید باغ ها و زمین هایی را به قیمت ارزان از کشاورزان و باغداران زحمتکش خریدند که پیش از این برای کشت کشاورزی و تولید محصولات زراعی اختصاص داشت. رشد قارچ گونه ویلاهای شخصی و یا باغ ویلاها در روستاهای اطراف تبریز به خصوص در سمت باسمنج، روستاهای خوش آب و هوای هروی، بیرق و لیقوان حاصل هجوم پولدارها برای تملک این زمین ها بوده است.
ساخت دیوارهای بتنی و قطعه قطعه شدن باغات، در کنار تخریب زمین های کشاورزی واقعیت تلخی است که با رویش ویلاها یکی پس از دیگری زمین های حاصل خیز و باغ ها را بلعیده است و با این روند بیم آن می رود که در آینده نزدیک اثری از باغات و زمین های حاصل خیز نماند.
خانه باغ ها و زمین های تملک شده اگر دچار فرسایش شوند، با کمبود آب یا مشکل راه دسترسی هم مواجه باشند برای افراد متمول مهم نیست، مهم خوشگذرانی و تفریح حتی برای چند ساعت تعطیلات آخر هفته است و لختی آسودن و دور ماندن از هیاهوی زندگی شهری برای آنان کفایت می کند. آنها مرتب ذائقه عوض می کنند و دوست دارند سبک زندگی شأن متفاوت از دیگران باشد. به قول امروزی ها زندگی لاکچری داشته باشند و قدرت پولشان را به رخ این و آن بکشند.
البته به نظر می رسد در شیوع تب تند خرید باغ و زمین های کشاورزی اطراف تبریز، برخی از صاحبان این زمین ها و نیز مشاوران املاک بی تقصیر نیستند. آنان با سو استفاده از اوضاع نابسامان قیمت زمین ها، آتش بیار معرکه می شوند و تنها به فکر سود کردن خود در این آشفته بازار و گرفتن ماهی از این آب گل آلود هستند.
حال این پرسش مطرح می شود که اگر اخذ مجوز ساخت ویلا در خانه باغ ها و همچنین نظارت بر این باغات با سازمان جهاد کشاورزی است، چرا طی این سال ها هم در مجوزها و هم در نظارت ها سهل انگاری و بی توجهی صورت گرفته و مسئولان مربوطه برای تخریب باغ ها و از بین رفتن زمین های حاصل خیز کشاورزی و رویش ویلاها چه توجیه و جواب منطقی دارند که برای اقناع افکار عمومی بدهند. اگر هم گشت ها و بازرسان جهاد کشاورزی با حکم قضائی با سودجویان و ساخت و سازهای غیر مجاز برخورد کرده اند آیا این زمین ها و باغات دوباره به چرخه تولید زراعی و کشاورزی باز گشته اند؟
به طور یقین در سالهای اخیر، ویلاهایی در این باغات ساخته شده که از دید مسئولان ذی ربط پنهان مانده و گزارش های مردمی هم صورت نگرفته است. البته دلیلش هم روشن است چون خرید و فروش این باغ ها و زمین ها در بنگاه های معاملاتی به صورت قولنامه ای انجام می شود و ظاهرا در کمیسیون ماده یک ثبت نمی گردد.
واقعیت این است که تغییر کاربری اراضی باغی و کشاورزی و سبز شدن ویلاهایی شیک طبقه مرفه جامعه پس لرزه های فراوانی از جمله کاهش سهم کشاورزی در تولید ناخالص ملی، رشد اراضی غیر قابل کشت، بیابان زایی، کاهش کیفیت خاک و کاهش تنوع زیستی داشته که آثار مخرب اش در محیط زیست قابل مشاهده است.
*روزنامه نگار
علی رغم اینکه مسئولان جهاد کشاورزی استان آذربایجان شرقی بارها تاکید کرده اند که به منظور جلوگیری از ساخت و سازهای غیر مجاز، در اراضی زراعی و باغ های اطراف تبریز نظارت مستمر دارند، اما واقعیت چیز دیگری را نشان می دهد و نمی توان مشاهدات را کتمان کرد. ساخت و سازها از حدود دو دهه پیش تاکنون همچنان تداوم دارد و بسیاری از باغات، زمین های کشاورزی و دشت های حاصل خیز روستاهای اطراف تبریز تغییر کاربری یافته و به جایشان ویلاهای شیک ثروتمندان روییده اند.
طی سال های اخیر، آنهایی که دست شأن به دهان شأن می رسید باغ ها و زمین هایی را به قیمت ارزان از کشاورزان و باغداران زحمتکش خریدند که پیش از این برای کشت کشاورزی و تولید محصولات زراعی اختصاص داشت. رشد قارچ گونه ویلاهای شخصی و یا باغ ویلاها در روستاهای اطراف تبریز به خصوص در سمت باسمنج، روستاهای خوش آب و هوای هروی، بیرق و لیقوان حاصل هجوم پولدارها برای تملک این زمین ها بوده است.
ساخت دیوارهای بتنی و قطعه قطعه شدن باغات، در کنار تخریب زمین های کشاورزی واقعیت تلخی است که با رویش ویلاها یکی پس از دیگری زمین های حاصل خیز و باغ ها را بلعیده است و با این روند بیم آن می رود که در آینده نزدیک اثری از باغات و زمین های حاصل خیز نماند.
خانه باغ ها و زمین های تملک شده اگر دچار فرسایش شوند، با کمبود آب یا مشکل راه دسترسی هم مواجه باشند برای افراد متمول مهم نیست، مهم خوشگذرانی و تفریح حتی برای چند ساعت تعطیلات آخر هفته است و لختی آسودن و دور ماندن از هیاهوی زندگی شهری برای آنان کفایت می کند. آنها مرتب ذائقه عوض می کنند و دوست دارند سبک زندگی شأن متفاوت از دیگران باشد. به قول امروزی ها زندگی لاکچری داشته باشند و قدرت پولشان را به رخ این و آن بکشند.
البته به نظر می رسد در شیوع تب تند خرید باغ و زمین های کشاورزی اطراف تبریز، برخی از صاحبان این زمین ها و نیز مشاوران املاک بی تقصیر نیستند. آنان با سو استفاده از اوضاع نابسامان قیمت زمین ها، آتش بیار معرکه می شوند و تنها به فکر سود کردن خود در این آشفته بازار و گرفتن ماهی از این آب گل آلود هستند.
حال این پرسش مطرح می شود که اگر اخذ مجوز ساخت ویلا در خانه باغ ها و همچنین نظارت بر این باغات با سازمان جهاد کشاورزی است، چرا طی این سال ها هم در مجوزها و هم در نظارت ها سهل انگاری و بی توجهی صورت گرفته و مسئولان مربوطه برای تخریب باغ ها و از بین رفتن زمین های حاصل خیز کشاورزی و رویش ویلاها چه توجیه و جواب منطقی دارند که برای اقناع افکار عمومی بدهند. اگر هم گشت ها و بازرسان جهاد کشاورزی با حکم قضائی با سودجویان و ساخت و سازهای غیر مجاز برخورد کرده اند آیا این زمین ها و باغات دوباره به چرخه تولید زراعی و کشاورزی باز گشته اند؟
به طور یقین در سالهای اخیر، ویلاهایی در این باغات ساخته شده که از دید مسئولان ذی ربط پنهان مانده و گزارش های مردمی هم صورت نگرفته است. البته دلیلش هم روشن است چون خرید و فروش این باغ ها و زمین ها در بنگاه های معاملاتی به صورت قولنامه ای انجام می شود و ظاهرا در کمیسیون ماده یک ثبت نمی گردد.
واقعیت این است که تغییر کاربری اراضی باغی و کشاورزی و سبز شدن ویلاهایی شیک طبقه مرفه جامعه پس لرزه های فراوانی از جمله کاهش سهم کشاورزی در تولید ناخالص ملی، رشد اراضی غیر قابل کشت، بیابان زایی، کاهش کیفیت خاک و کاهش تنوع زیستی داشته که آثار مخرب اش در محیط زیست قابل مشاهده است.
*روزنامه نگار
پرسش و پاسخ در
داغ ویلاسازی بر تن باغ شهر ایران
گفتگو با هوش مصنوعی