در مسیر آزادی از انقلاب تا انقلاب اسلامی



طبق موازین عرفی و شرعی، استقلال و آزادی را نمی توان از جمهوری اسلامی جدا دید؛ چراکه آزادی واقعی می بایست استقلال از شرق و غرب را نوید دهد؛ نه آزادی دلخواه برخی ازجمله فریب خوردگان فتنه ی سال۸۸ را که در نقش پیاده نظام غرب، با تأکید ظاهری بر استقلال و آزادی، دنبال حذف اسلامیت از جمهوری اسلامی بودند!

گروه سیاسی خبرگزاری فارس، از همان زمانی که مردم ایران به امام روح الله اعتماد کردند، به این نتیجه رسیدند که راهی جز انتخاب راه خمینی کبیر(ره) ندارند. عامیانه تر بگویم؛ حداقل در پایتخت می بایست از امام حسین(ع) (بخوانید میدان امام حسین) حرکت کنی، در مسیر انقلاب قرار بگیری و در ادامه به آزادی برسی که اتفاقا راهی بهتر از این راه وجود ندارد. این همان نقشه ی راه آقا روح الله بود که از ۱۵ خرداد سال ۴۲ برای این کشور تجویز کرده بود. همان وقت که پهلوی دوم را اینگونه خطاب قرار داد: «آقا! من به شما نصیحت می کنم؛ ای آقای شاه! ای جناب شاه! من به تو نصیحت می کنم؛ دست بردار از این کارها؛ آقا! اغفال دارند می کنند تو را؛ من میل ندارم که یک روز اگر بخواهند تو بروی، همه شکر کنند …» (Imam-khomeini.ir)

و اما اینک در چهل سالگی انقلاب اسلامی ایران، گویی هستند عده ای که هنوز با حسرت از ایام قبل انقلاب یاد می کنند! و بعضا دیده می شوند کسانی که هنوز از آزادی با نام شهیاد یاد می کنند و در خیابان آیزنهاور سیر می کنند تا بی هیچ نشانی از انقلاب فعلی به شاه رضا رسیده و در آخر به میدان فوزیه!! هرچند اشکالی هم ندارد چراکه انقلاب کردیم تا به آزادی برسیم؛ اگر چه این آزادی از نگاه همان بعضی ها آزادی نیست!

راستی چرا؟ چرایی به بزرگی چهل سالگی انقلاب و چرایی به بلندای ۵۷ تا ۹۷ شمسی؛ چرا آزادی عده ای با آزادی عده ای دیگر، آن هم در یک کشور، متفاوت است؟ مگر آزادی، جدید و قدیم دارد؟ یا اینکه آیا آزادی، مالکیتی است که برای من و تو یا ما و آنها اطلاق شود؟! این ها سوالاتی است که بعضا ذهن نسل های بعدی انقلاب را به خود مشغول کرده و خواهد کرد.

آری؛ آزادی از نظر برخی ممکن است صرفا نام یک میدان یا یک خیابان باشد ولاغیر؛ یا شاید هم ممکن است این آزادی برای برخی، دوران همان پهلوی را خاطرنشان کند که مردم حتی انتقاد از خود را هم می بایست در خفا به زبان می آوردند چه رسد به انتقاد از حکومت را! و یا در زمان حاضر، آزادی که عده ای صرفا با کشف حجاب مترادف می دانند و برای خوشایند یا به تجویز افراد مغرضی چون علی نژاد های ملقب به مسیح جون! به دنبالش هستند و با کوته فکری خود به روابط آزاد و کثیف می اندیشند، آزادی نیست که غل و زنجیری است برای در هم تنیدن استقلال بشریت در جهت استثمار فرهنگی مخلوق آزاد خداوند.

اینک گوشه ای از وصیت نامه ی امیرالمومنین علی(ع) به فرزندش امام مجتبی(ع) قابل توجه است: «و لا تکن عبد غیرک و قد جعلک الله حرا» بنده ی غیر خودت مباش که خداوند تو را آزاد آفریده است. (نهج البلاغه، ترجمه دشتی، نامه ۳۱)

رهبر انقلاب نیز در همین راستا و با عنایت به کلام خداوند اشاره دارند: «و یضع عنهم إصرهم والأغلال التی کانت علیهم …» (اعراف ۱۵۷) آزادی واقعی که آزادی روح انسان از آلایش، از هوی و هوس ها، از رذایل و از قید و بند های مادی است تا به امروز در انحصار مکاتب الهی است و مکاتب غربی و اروپایی اصلا آن را استشمام نکرده اند؛ حتی در زمینه آزادی های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فکری نیز اسلام، قرن ها قبل از انقلاب ها و مکاتب اروپایی آن را به ارمغان آورده است. (سیدعلی حسینی خامنه ای، اندیشه حوزه ۱۳۷۷ شماره ۱۴)

بنابراین طبق موازین عرفی و شرعی، استقلال و آزادی را نمی توان از جمهوری اسلامی جدا دید؛ چراکه آزادی واقعی می بایست استقلال از شرق و غرب را نوید دهد؛ نه آزادی دلخواه برخی ازجمله فریب خوردگان فتنه ی سال۸۸ را که در نقش پیاده نظام غرب، با تأکید ظاهری بر استقلال و آزادی، دنبال حذف اسلامیت از جمهوری اسلامی بودند! اسلامی که در بهمن ۵۷ به خاطرش انقلاب اسلامی ایران رقم خورد تا آزادی امروز ما از انقلاب خمینی تا انقلاب مهدی(عج) ادامه یابد. إنشاءالله

انتهای پیام/
گفتگو با هوش مصنوعی

💬 سلام! می‌خوای درباره‌ی «در مسیر آزادی از انقلاب تا انقلاب اسلامی» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.