«راننده رئیس جمهور» وارد بازار نشر شد

به گزارش خبرگزاری مهر، «راننده رئیس جمهور»، تازه ترین کتاب سلمان کدیور توسط انتشارات شهرستان ادب منتشر شد.
از سلمان کدیور نویسنده جوان و نام آشنا، پیش از این، کتاب «پس از بیست سال» به چاپ رسیده بود که با استقبال خوبی از جانب مخاطبان ادبیات داستانی مواجه شده است و همچنین جایزه «قلم زرین» را از آن خود کرد و جایزه «جلال» شایسته تقدیر شناخته شد، این اثر به تازگی تمجید و تقدیر مقام معظم رهبری را نیز برانگیخت و ایشان از «پس از بیست سال» به عنوان یک رمان خوب یاد کردند .
کدیور مجموعه جدید خود را در فضایی نسبتا متفاوت با اثر قبلی و در قالب داستان کوتاه نوشته است. درون مایه دوازده داستان این کتاب، تاریخی، سیاسی و نقد اجتماعی است. «راننده رئیس جمهور» و «رجعت عبیدالله» و «سپاه وحشت» سه عنوان از داستان های این مجموعه است که به ترتیب برگزیده جشنواره «الف» دزفول، جشنواره «رسول آفتاب» و جشنواره «شکوه شکیبایی» شده اند.
کتاب با داستان «فرشتگان قلعه گلاب» که به عشایر جنوب تقدیم شده است، چنین آغاز می شود:
«می بینی سهراب؟ می بینی مادر؟ شب سر رسیده، ماه تو آسمون پنهون شده و چشم هیچ کدوم از ما خواب نرفته. می بینی سیاه چادرها رو؟ همه بیدارن و عزادار. دور آتیش اجاق هاشون چمباتمه زده ن. مغموم و ساکت. بدون اینکه مردی مثل کبک مست شاهنومه بخونه و مرد دیگه ای نی بزنه. بدون زنی که بالا سر گهواره، صدای لالایی شو بسپره به باد تا توی گوش دشت زمزمه کنه …»
از سلمان کدیور نویسنده جوان و نام آشنا، پیش از این، کتاب «پس از بیست سال» به چاپ رسیده بود که با استقبال خوبی از جانب مخاطبان ادبیات داستانی مواجه شده است و همچنین جایزه «قلم زرین» را از آن خود کرد و جایزه «جلال» شایسته تقدیر شناخته شد، این اثر به تازگی تمجید و تقدیر مقام معظم رهبری را نیز برانگیخت و ایشان از «پس از بیست سال» به عنوان یک رمان خوب یاد کردند .
کدیور مجموعه جدید خود را در فضایی نسبتا متفاوت با اثر قبلی و در قالب داستان کوتاه نوشته است. درون مایه دوازده داستان این کتاب، تاریخی، سیاسی و نقد اجتماعی است. «راننده رئیس جمهور» و «رجعت عبیدالله» و «سپاه وحشت» سه عنوان از داستان های این مجموعه است که به ترتیب برگزیده جشنواره «الف» دزفول، جشنواره «رسول آفتاب» و جشنواره «شکوه شکیبایی» شده اند.
کتاب با داستان «فرشتگان قلعه گلاب» که به عشایر جنوب تقدیم شده است، چنین آغاز می شود:
«می بینی سهراب؟ می بینی مادر؟ شب سر رسیده، ماه تو آسمون پنهون شده و چشم هیچ کدوم از ما خواب نرفته. می بینی سیاه چادرها رو؟ همه بیدارن و عزادار. دور آتیش اجاق هاشون چمباتمه زده ن. مغموم و ساکت. بدون اینکه مردی مثل کبک مست شاهنومه بخونه و مرد دیگه ای نی بزنه. بدون زنی که بالا سر گهواره، صدای لالایی شو بسپره به باد تا توی گوش دشت زمزمه کنه …»
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی ««راننده رئیس جمهور» وارد بازار نشر شد» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.