نگاهی به اشکال های گفتاری و نوشتاری امروز

ایسنا/قزوین دکتر هادی انصاری، تحصیلکرده دکترای زبان و ادبیات فارسی، در مقاله خود با عنوان «درست بنویسیم و درست بخوانیم» که آن را در اختیار ایسنا قرار داده است، می نویسد: درباره درست خواندن و گفتن و نوشتن، تاکنون بسیار گفته اند و نوشته اند و شنیده ایم و خوانده ایم؛ ولی کافی نیست. پاسداشت زبان فارسی و برطرف کردن اشکال ها، نمی تواند به چندنوشته، برنامه، کتاب و جزوه منحصر باشد و اگر هر روز هم یادآوری شود، تکراری نخواهد بود و تأثیرخود را خواهد گذاشت.
بدین منظور بر آن شدیم تا برخی اشکال های رایج امروزی را که در گفتار و نوشتار مردم، فراوان دیده و شنیده می شود، یادآوری و اصلاح کنیم تا شاید بتوانیم در راه درست خواندن و درست نوشتن واژه ها، اصطلاح ها، عبارت ها و درنهایت برای پاسداشت زبان فارسی قدمی برداریم.
حرف (د)
درخواست اعادهٔ حیثیت / اعادهٔ حیثیت
بی گمان برخورد دو نفر در حال نزاع را دیده اید که در هنگام اوج بحث یا بگومگو، یکی به دیگری می گوید: من اعادهٔ حیثیت می کنم. این گونه جمله ها ازنظر ادبی، ضعف تألیف دارند. جملهٔ مذکور، با مفهومی که گوینده در نظر دارد، متفاوت است. اعاده در عربی یعنی برگرداندن؛ و اعادهٔ حیثیت یعنی برگرداندن حیثیت و آبرو به کسی. خود ترکیب (اعادهٔ حیثیت) معنای بدی ندارد، ابهام دارد؛ معلوم نیست چه کسی به چه کسی حیثیت را می خواهد برگرداند! اگر به جای (اعادهٔ حیثیت)، (درخواست اعادهٔ حیثیت) بگویند مسئله حل می شود: من درخواست اعادهٔ حیثیت می کنم؛ در این صورت معلوم می شود که گوینده، به خاطر بی ادبی طرف مقابل، درخواست دارد که حیثیتش را به او برگردانند. این جمله یعنی من درخواست می کنم که حیثیت مرا به من بازگردانند.
دکتر ادبیات است / دکترای ادبیات است
واژهٔ دکتر از زبان های بیگانه وارد زبان فارسی شده است. (docteur) یعنی مجتهد و نیز (doctor) که عنوان پزشکان و طبیبان است. دکترا (doctorat) هم به معنی درجه و مقام اجتهاد (معنای اسمی یا مصدری دارد). بنابراین باید بگوییم: او دکتر ادبیات است یا دکترای ادبیات دارد؛ نه دکترای ادبیات است.
دلارا / دلاراء
بسیاری از اشکال های نگارشی و املایی در نام و نام خانوادگی افراد مربوط می شود به نگارش نادرست آن ها در اداره ثبت احوال دوره های گذشته که با دست نوشته می شد و اغلب نویسندگان افراد کم سواد بودند. در دوره ای شناسنامه ها تعویض شد، همان غلط های املایی در نام و نام خانوادگی، با رایانه نوشته شد (تایپ شد). بدون این که غلط ها اصلاح شود. مانند: همیراء (به جای حمیرا) گروئی یا گروهی (به جای گروه ای) و … . علاوه بر ثبت احوال، برخی چاپخانه داران محترم نیز که به کار چاپ و تبلیغات مشغولند به سبب بی توجهی، نسبت به درست نوشتن واژه ها، اهمیت نمی دهند. در برگهٔ ختم یک متوفی، نامش را (دلاراء) با همزهٔ پایانی نوشته بودند. درصورتی که (دلارا) فارسی است از (دل) + (آراستن)، صفت فاعلی است یعنی دل آراینده. بنابراین (دلارا) درست است؛ نه (دلاراء)
گفتنی است که بسیاری از واژه های فارسی به لحاظ فارسی بودن، در نگارش، اصلا همزهٔ) ندارند. مانند (آیین)، (پاییز)، (آیینه) و (می گوییم) و نوشتن آن ها به شکل (آئین)، (آئینه) و (می گوئیم) نادرست است.
دههٔ شصتی ها/ بچه های دههٔ شصت
مدتی است که این اصطلاح ها را فروان تکرار می کنند، بدون این که به معنای درست (دهه) دقت کرده باشند. درگاه شماری چنین آمده که هر ده سال را (دهه) می نامند. این را همه می دانند ولی شیوهٔ شمارش آن مهم است. اصل بر این است که برای شمارش دهه، عددی که در انتهای آن ده سال قرار دارد به حساب بیاید. یعنی انتهای دهه مهم است؛ نه ابتدا. مثلا از ۱۳۱۰ تا ۱۳۲۰ دههٔ ۲۰، از ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۰ دههٔ ۳۰، از ۱۳۳۰ تا ۱۳۴۰ دههٔ ۴۰ است. آن چه امروزه به اصطلاح بچه های دههٔ شصت یا دههٔ شصتی ها می گویند، یک غلط رایج است و نیاز به اصلاح دارد. با این توضیح متولدین ۱۳۵۰ تا ۱۳۶۰ دههٔ شصتی و متولدین ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۰ را دههٔ هفتادی باید نامید. امروزی ها متولد سال ۱۳۶۴ را یک دههٔ شصتی می دانند، درصورتی که این محاسبه اشتباه است و متولد ۱۳۶۴ یک دههٔ هفتادی محسوب می شود.
شمارش (سده) یا (قرن) نیز چنین است؛ بدین صورت که از ۶۰۰ تا ۷۰۰ را قرن هفتم هجری و از ۷۰۰ تا ۸۰۰ را قرن هشتم هجری می خوانند. مثلا مولانا و سعدی شاعران قرن هفتمند (از ۶۰۰ تا ۷۰۰) و حافظ شاعر قرن هشتم است (از ۷۰۰ تا ۸۰۰) و جامی شاعر قرن نهم است (از ۸۰۰ تا ۹۰۰).
انتهای پیام
بدین منظور بر آن شدیم تا برخی اشکال های رایج امروزی را که در گفتار و نوشتار مردم، فراوان دیده و شنیده می شود، یادآوری و اصلاح کنیم تا شاید بتوانیم در راه درست خواندن و درست نوشتن واژه ها، اصطلاح ها، عبارت ها و درنهایت برای پاسداشت زبان فارسی قدمی برداریم.
حرف (د)
درخواست اعادهٔ حیثیت / اعادهٔ حیثیت
بی گمان برخورد دو نفر در حال نزاع را دیده اید که در هنگام اوج بحث یا بگومگو، یکی به دیگری می گوید: من اعادهٔ حیثیت می کنم. این گونه جمله ها ازنظر ادبی، ضعف تألیف دارند. جملهٔ مذکور، با مفهومی که گوینده در نظر دارد، متفاوت است. اعاده در عربی یعنی برگرداندن؛ و اعادهٔ حیثیت یعنی برگرداندن حیثیت و آبرو به کسی. خود ترکیب (اعادهٔ حیثیت) معنای بدی ندارد، ابهام دارد؛ معلوم نیست چه کسی به چه کسی حیثیت را می خواهد برگرداند! اگر به جای (اعادهٔ حیثیت)، (درخواست اعادهٔ حیثیت) بگویند مسئله حل می شود: من درخواست اعادهٔ حیثیت می کنم؛ در این صورت معلوم می شود که گوینده، به خاطر بی ادبی طرف مقابل، درخواست دارد که حیثیتش را به او برگردانند. این جمله یعنی من درخواست می کنم که حیثیت مرا به من بازگردانند.
دکتر ادبیات است / دکترای ادبیات است
واژهٔ دکتر از زبان های بیگانه وارد زبان فارسی شده است. (docteur) یعنی مجتهد و نیز (doctor) که عنوان پزشکان و طبیبان است. دکترا (doctorat) هم به معنی درجه و مقام اجتهاد (معنای اسمی یا مصدری دارد). بنابراین باید بگوییم: او دکتر ادبیات است یا دکترای ادبیات دارد؛ نه دکترای ادبیات است.
دلارا / دلاراء
بسیاری از اشکال های نگارشی و املایی در نام و نام خانوادگی افراد مربوط می شود به نگارش نادرست آن ها در اداره ثبت احوال دوره های گذشته که با دست نوشته می شد و اغلب نویسندگان افراد کم سواد بودند. در دوره ای شناسنامه ها تعویض شد، همان غلط های املایی در نام و نام خانوادگی، با رایانه نوشته شد (تایپ شد). بدون این که غلط ها اصلاح شود. مانند: همیراء (به جای حمیرا) گروئی یا گروهی (به جای گروه ای) و … . علاوه بر ثبت احوال، برخی چاپخانه داران محترم نیز که به کار چاپ و تبلیغات مشغولند به سبب بی توجهی، نسبت به درست نوشتن واژه ها، اهمیت نمی دهند. در برگهٔ ختم یک متوفی، نامش را (دلاراء) با همزهٔ پایانی نوشته بودند. درصورتی که (دلارا) فارسی است از (دل) + (آراستن)، صفت فاعلی است یعنی دل آراینده. بنابراین (دلارا) درست است؛ نه (دلاراء)
گفتنی است که بسیاری از واژه های فارسی به لحاظ فارسی بودن، در نگارش، اصلا همزهٔ) ندارند. مانند (آیین)، (پاییز)، (آیینه) و (می گوییم) و نوشتن آن ها به شکل (آئین)، (آئینه) و (می گوئیم) نادرست است.
دههٔ شصتی ها/ بچه های دههٔ شصت
مدتی است که این اصطلاح ها را فروان تکرار می کنند، بدون این که به معنای درست (دهه) دقت کرده باشند. درگاه شماری چنین آمده که هر ده سال را (دهه) می نامند. این را همه می دانند ولی شیوهٔ شمارش آن مهم است. اصل بر این است که برای شمارش دهه، عددی که در انتهای آن ده سال قرار دارد به حساب بیاید. یعنی انتهای دهه مهم است؛ نه ابتدا. مثلا از ۱۳۱۰ تا ۱۳۲۰ دههٔ ۲۰، از ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۰ دههٔ ۳۰، از ۱۳۳۰ تا ۱۳۴۰ دههٔ ۴۰ است. آن چه امروزه به اصطلاح بچه های دههٔ شصت یا دههٔ شصتی ها می گویند، یک غلط رایج است و نیاز به اصلاح دارد. با این توضیح متولدین ۱۳۵۰ تا ۱۳۶۰ دههٔ شصتی و متولدین ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۰ را دههٔ هفتادی باید نامید. امروزی ها متولد سال ۱۳۶۴ را یک دههٔ شصتی می دانند، درصورتی که این محاسبه اشتباه است و متولد ۱۳۶۴ یک دههٔ هفتادی محسوب می شود.
شمارش (سده) یا (قرن) نیز چنین است؛ بدین صورت که از ۶۰۰ تا ۷۰۰ را قرن هفتم هجری و از ۷۰۰ تا ۸۰۰ را قرن هشتم هجری می خوانند. مثلا مولانا و سعدی شاعران قرن هفتمند (از ۶۰۰ تا ۷۰۰) و حافظ شاعر قرن هشتم است (از ۷۰۰ تا ۸۰۰) و جامی شاعر قرن نهم است (از ۸۰۰ تا ۹۰۰).
انتهای پیام
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «نگاهی به اشکال های گفتاری و نوشتاری امروز» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.