شرحی بر انشراح <a href="/fa/dashboard/ ir/سوره شمس" class="text info">سوره شمس</a> کتاب <a href="/fa/dashboard/ ir/قرآن" class="text info">قرآن</a>
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام
الحمدالله رب العالمین
(خداوند مالک و روشنگر و هدایتگر دینِ انسانها می باشد)
شرحی بر انشراح سوره شمس کتاب قرآن
سوره ۹۱: الشمس - جزء ۳۰ - ترجمه انصاریان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا ﴿۱﴾ سوگند به خورشید و گسترش روشنی اش ۱
وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا ﴿۲﴾ و به ماه هنگامی که از پی آن برآید ۲
وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا ﴿۳﴾ و به روزچون خورشید را به خوبی آشکار کند ۳
وَاللَّيْلِ إِذَا يَغْشَاهَا ﴿۴﴾ و به شب هنگامی که خورشید را فرو پوشد ۴
وَالسَّمَاءِ وَمَا بَنَاهَا ﴿۵﴾ و به آسمان و آنکه آن را بنا کرد ۵
وَالْأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا ﴿۶﴾ و به زمین و آنکه آن را گستراند ۶
وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا ﴿۷﴾ و به نفس و آنکه آن را درست و نیکو نمود، ۷
فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا ﴿۸﴾ پس بزه کاری و پرهیزکاری اش را به او الهام کرد. ۸
قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا ﴿۹﴾ بی تردید کسی که نفس را [از آلودگی پاک کرد و] رشد داد، رستگار شد. ۹
وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا ﴿۱۰﴾ و کسی که آن را [به آلودگی ها و امور بازدارنده از رشد] بیالود [از رحمت حق] نومید شد. ۱۰
كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْوَاهَا ﴿۱۱﴾ قوم ثمود به سبب سرکشی و طغیانش [پیامبرشان را] تکذیب کرد، ۱۱
إِذِ انْبَعَثَ أَشْقَاهَا ﴿۱۲﴾ زمانی که بدبخت ترینشان به پا خاست. ۱۲
فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ نَاقَةَ اللَّهِ وَسُقْيَاهَا ﴿۱۳﴾ پس فرستاده خدا به آنان گفت: ناقه خدا و آبشخورش را [واگذارید] ۱۳
فَكَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا فَدَمْدَمَ عَلَيْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاهَا ﴿۱۴﴾ ولی به تکذیب او برخاستند و ناقه را پی کردند، و در نتیجه پروردگارشان به خاطر گناهشان عذاب سختی بر آنان فرو ریخت و همه قوم را با خاک یکسان و برابر ساخت؛ ۱۴
وَلَا يَخَافُ عُقْبَاهَا ﴿۱۵﴾ و خدا از سرانجام آن کار [که نابودی ستمکاران است] پروایی ندارد. ۱۵
اطلاعات عمومي سوره شمس:
91 ـ شمس ـ مكي ـ 15 آيه ـ 54 كلمه ـ 247 حرف
(معني):خورشيد.
(علت نامگذاري):به جهت اهميت قسمتهاي پي در پي در اين سوره كه اولش به خورشيد و فروغ آن مي باشد رستگاري را در تزكيه نفس و خود سازي مي داند. آشنايي با سوره هاي قرآن – ص 121 – جعفر شيخ الاسلامي.
(مأخذ نامگذاري):سوره شمس به معني آفتاب- خورشيد مأخذ نامگذاري آيه اول سوره است. دانستنيهاي قرآن – ص 183- مصطفي اسرار.
(ترتيب نزول و جمع آوري سوره شمس):
به ترتيب جمع آوري،نود و يكمين سوره است.
به ترتيب نزول،بيست و پنجمين سوره است كه بعد از سوره«قدر»و قبل از سوره«بروج»نازل شده است.
(ترتيب آغاز و پايان سوره شمس):
آغاز:«وَ الشَّمْسِ وَ ضُحيها».
پايان:«وَ لا يَخافُ عُقْبيها». آشنايي با سوره هاي قرآن – ص 121 – جعفر شيخ الاسلامي.
پرسشهای سوره شمس کتاب قرآن
پنج مورد از ویژگیهای سوره شمس را بنویسید؟
1ـ تنها سوره اي كه 7 سوره پشت سر هم در آن ذكر شده است.
2ـ تنها سوره اي كه بيشترين تعداد سوگندها در آن است(11 سوگند).
3ـ جزء سوره هايي است كه با سوگند آغاز شده اند. آشنايي با سوره هاي قرآن – ص 18 / 20 و 21 – جعفر شيخ الاسلامي.
4- اين سوره در نظر همه مفسرين، مکي است و در ترتيب نزول بيست و ششمين سوره شمرده شده که بعد از سوره قدر و قبل از سوره بروج نازل شده است.
5- اين سوره در تمام مصحف ها و بسياري از تفاسير، به نام سوره «الشمس» (بدون واو) ناميده شده است. سيوطي در کتاب الاتقان نيز اين سوره را جزو سوره¬هايي که بيشتر از يک اسم دارند، ذکر نکرده است. البته در کتاب صحيح بخاري و برخي از تفاسير به نام سوره «و الشمس و ضحاها» ياد شده است به خاطر اين¬که با سوره «إذا الشمس كوّرت» (تکوير) اشتباه نشود. تفسير سوره شمس كميل فراهاني در منظرگاه مرکز فقهی ائمه اطهار بخش تفسیر
2ـ شمس يعني چه و چند مرتبه در قرآن وارد شده است؟ شمس به معناي خورشيد و 33 مرتبه در قرآن آمده است.
3ـ سوره شمس به چه نام ديگر آمده است؟ ناقه صالح(شتر حضرت صالح) (اين نام از آيه 13 همين سوره اقتباس شده است). پرسش و پاسخ هايي در شناخت تاريخ و علوم قرآني – ص 116 – دكتر مجيد معارف.
4- محتواي سوره شمس در رابطه با چه موضوعاتی می باشد؟
الف- بعد از 7 سوگند مهم مطلبي سرنوشت ساز و حيات بخش را پيام مي دهد: فلاح و رستگاري در سايه تزكيه نفس است و زيان و محروميت در اثر گمراهي نفس است.
ب- مجازات شديد اقوام متمرد و سركشي مانند قوم ثمود در رابطه با(ناقه صالح). آشنايي با سوره هاي قرآن – ص 121 – جعفر شيخ الاسلامي.
پ- اشاره به تهذيب نفس و تطهير قلب از ناپاكيها و اشاره به اقوام طغيانگر گذشته مانند: قوم ثمود. دانستنيهاي قرآن – ص 64 – مصطفي اسرار.
پیامها و راهبردهای شرحی بر انشراح سوره شمس کتاب قرآن
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ به نام خداوند رحمتگر مهربان
نظریات و رهنمودهای خداوند در آیات اول تا هفتم سوره شمس در عبارتهایِ "( وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا ﴿۱﴾ سوگند به خورشید و گسترش روشنی اش ۱ وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا ﴿۲﴾ و به ماه هنگامی که از پی آن برآید ۲ وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا ﴿۳﴾ و به روزچون خورشید را به خوبی آشکار کند ۳ وَاللَّيْلِ إِذَا يَغْشَاهَا ﴿۴﴾ و به شب هنگامی که خورشید را فرو پوشد ۴ وَالسَّمَاءِ وَمَا بَنَاهَا ﴿۵﴾ و به آسمان و آنکه آن را بنا کرد ۵ وَالْأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا ﴿۶﴾ و به زمین و آنکه آن را گستراند ۶ وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا ﴿۷﴾ و به نفس و آنکه آن را درست و نیکو نمود، ۷ )"، دلالت دارد بر اینکه 1- خداوند برای بیان حقایق آفرینش به توانمندیهای خود در آفرینش و مخلوقات و طبیعتی که حاصل توانمندیها و علوم عالی و دقیق خالق یکتای هستی بخش بوده سوگند ( قسم ) یاد نموده است. 2- در آیه اول سوره شمس، عبارت" وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا. سوگند به خورشید و گسترش روشنی اش " گواه و مؤید این نظریه است که آفرینش خورشید و وسعت و گسترش روشنی که بطور مستمر ایجاد می نماید آنقدر دارای ارزشمندی و تعالی آفرینشی و تاثیر گذاری بر مسائل طبیعی و زندگی انسانها در بهره مندی از نعمتهای خداوند می باشد که خداوند برای بیان حقایقش به عظمت آن سوگند یاد نموده است و همچنین زمانی که خورشید در مرکزیت و یا نقطه ای از آسمان قرار می گیرد که گستره بزرگی تحت شعاع خود روشنائی می بخشد. 3- در آیه دوم سوره شمس، عبارت " وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا. و به ماه هنگامی که از پی آن برآید" گواه و مؤید این نظریه است که آفرینش ماه و حادثه پدیدار شدن ماه بعد از رفتن و غروب خورشید آنقدر دارای ارزشمندی و تعالی آفرینشی در علم خداوند در منور شدن ماه بوسیله نور خورشید و تاثیرگذاری در حیات و زندگی انسانها دارد که خداوند برای بیان حقایقش به عظمت آن سوگند یاد نموده است. 4- خداوند در قرآن به علم ستارهها و سیارات اشاره نموده است. 5- در آیه سوم سوره شمس در عبارت "وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا. و به روزچون خورشید را به خوبی آشکار کند" گواه و مؤید این نظریه است که بر اثر روشنائی که خورشید از خود ایجاد می کند هم روز بوجود می آید و هم خورشید نمایان می شود و بوجود آمدن روز و پدیدار شدن خورشید آنقدر دارای ارزشمندی و تعالی آفرینشی و تاثیر گذاری در طبیعت آفرینش و زندگی انسانها می باشد که خداوند برای بیان حقایقش به عظمت آن سوگند یاد نموده است. 6- در آیه چهارم سوره شمس در عبارت " وَاللَّيْلِ إِذَا يَغْشَاهَا. و به شب هنگامی که خورشید را فرو پوشد" گواه و مؤید این نظریه است که تحول پدیدار و محو شدن شب آنقدر دارای ارزشمندی و تعالی آفرینشی در تعالی زندگی انسانها می باشد که خداوند برای بیان حقایقش به عظمت آن سوگند یاد نموده است. 7- خداوند در قرآن به علم پدیدار شدن روز و شب و پایان روز و شب اشاره نموده است. 8- در آیه پنجم سوره شمس در عبارت" وَالسَّمَاءِ وَمَا بَنَاهَا و به آسمان و آنکه آن را بنا کرد " گواه و مؤید این است که خداوند به بنای آسمان و خالق توانمند و معمار بزرگ بنای آسمان سوگند یاد نموده است، زیرا آنقدر کار با عظمت بنای آسمان دارای ارزشمندی و تعالی آفرینشی در طبیعت آفرینش و زندگی و حیات انسانها می باشد که خداوند برای بیان حقایقش به عظمت آن سوگند یاد نموده است. 9- در آیه ششم سوره شمس در عبارت" وَالْأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا ﴿۶﴾ و به زمین و آنکه آن را گستراند"، خداوند به عظمت آفرینش زمین و خود که خالق آفرینش زمین است، سوگند یاد نموده است، زیرا آنقدر کار با عظمت بنای زمین و عمق و گسترش زمین دارای ارزشمندی و تعالی آفرینشی در تاثیر گذاری در طبیعت آفرینش و حیات و زندگی موجودات می باشد که خداوند برای بیان حقایقش به عظمت آن سوگند یاد نموده است. 10- خداوند در آیات اول تا ششم سوره شمس به علم سیارات اشاره نموده است. 11- در آیه هفتم سوره شمس در عبارت " وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا ﴿۷﴾ و به نفس و آنکه آن را درست و نیکو نمود"، گواه و مؤید این نظریه است که آفرینش منظم و پردازش شده و توانمند و درست و نیکوی نفس آنقدر دارای ارزشمندی و تعالی آفرینشی و طبیعت نفس دارای محتویات مستتری و پیچیدگیهائی به حکمت خداوند می باشد که خداوند برای بیان حقایقش به عظمت آن سوگند یاد نموده است. 12- خداوند در آیات هفتم سوره شمس به علم آفرینش نیکو و عالی و آنچه در طبیعت نفس مستتر است، سوگند یاد نموده است. 13- خداوند در آیات اول تا هفتم سوره شمس به اعجاز آفرینش طبیعت هستی و علوم طبیعی سیارات و پدیدار شدن شب و روز و طبیعت آفرینش نفس اشاره نموده است. 14- آیات اول تا ششم می تواند استعاره از این باشد که حضرت محمد خورشیدی بوده که به نور هدایت وحیانیش عالم روشن شده است و حجتهای معصوم سلام الله علیهم مانند ستارگانی می باشند که که شب مردم را روشنائی می بخشند و حضرت مهدی سلام الله علیه مانند ماهی است که متاثر از روشنائی خورشیدی حضرت محمد سلام الله علیه در زمان تاریک غیبت شب تار زمان غیبت را روشن می نماید تا اینکه به اذن خداوند شب مردم به پایان رسد و روز و روشنائی خورشیدی هدایت متعالی حجت خداوند امام معصوم حضرت مهدی سلام الله علیه که در استمرار و یاری نور وحیانی خورشیدی حضرت محمد سلام الله علیه ایفای نقش می نماید، شب جهل مردم را نسبت به دین خدا در جهان به پایان رساند و به تعالی مردم را به نور وحیانی خورشید رسالت حضرت محمد سلام الله علیه روشنی بخشد و در استعاره دیگر می توان این سوگندها را به در عبارتی دیگر به این تعبیر نمود که همانطور که حضرت محمد سلام الله علیه در زمان جاهلیت عرب و غیر عرب، جهان را به نور وحیانی خداوند روشن نمود، در برهه تاریخی نور وحیانی خورشید حضرت محمد سلام الله علیه در رهبری و سیمای عالی حضرت مهدی سلام الله علیه پدیدار می گردد و حضرت مهدی سلام الله علیه تلؤلؤ نور وحیانی رسول الله حضرت محمد سلام الله علیه می شوند و شب ظلمانی جهالتهای عرب و غیر عرب به پایان می رسد و به زعامت نور خورشید وحیانی گستره هستی جهان روشن می گردد و همه به تعالی خواست خداوند به نور ولایت الهی هدایت می شوند و تاریکی شب گمراهیها و ظلمها و کجرویها و نادانیها و جهالتها و رذالتها برای همیشه به پایان می رسد و طلوع حاکمیتها و زندگیهای حیات طیبه به رهبری سیمای خورشیدی هداست حضرت مهدی سلام الله علیه جهان را پر از آثار ارزشمند درخشش ولایت خداوند بر جهانیان می نماید.
2- نظریه و رهنمودهای آیات هشتم و نهم و دهم سوره شمس در عبارتهایِ" ( فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا ﴿۸﴾ پس بزه کاری و پرهیزکاری اش را به او الهام کرد. ۸ قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا ﴿۹﴾ بی تردید کسی که نفس را [از آلودگی پاک کرد و] رشد داد، رستگار شد. ۹ وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا ﴿۱۰﴾ و کسی که آن را [به آلودگی ها و امور بازدارنده از رشد] بیالود [از رحمت حق] نومید شد. ۱۰ )"، دلالت دارد بر اینکه 1- آیه هشتم سوره شمس در عبارت " فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا. پس بزه کاری و پرهیزکاری اش را به او الهام کرد." گواه و مؤید این نظریه است که خداوند گناه و رفتار اشتباه و نادرست و باطل و انحرافات و در مقابل رفتار قوی و صحیح و تقوا را به انسانها الهام نموده است. 2- در واقع انسانها در ضمیر ناخودآگاهشان به رفتار درست و نادرست از نظر خداوند آگاهی مستتر دارند. 3- عوامل تاثیرگذار و تاثیرات کارهای پدر و مادر قبل از تولد و آموزشهای گفتاری و رفتاری پدر و مادر و نظام تعلیم و تربیت و تاثیرگذاریهای تعلیم و تربیت در محیط و ارتباطات و عوامل دیگر تاثیرگذار، ( بخصوص میزان تاثر موارد فوق از بهره مندی هدایت وحیانی چهارده معصوم سلام الله علیه)، می تواند در انسانها در میزان صالح شدن و یا ناصالح شدن انسانها تاثیرگذار می باشد، به اینکه انسانها تعلیم و تربیّت فجورانه و گناه آلود کسب نمایند و یا انسانها تعلیم و تربیّت پاک و زکیه و با تقوا کسب نمایند. 4- آموزشها و تعلیم و تربیّت یادآوری الهامات خوبیها و بدیها در ضمیر مستتر انسانها می باشد. 5- اینکه افراد بر نظریات مختلف و حوادث مختلف نظر و نقد دارند، می تواند این نظریات و نقدها بر اساس الهامات بد و یا الهامات خوب مستتر در ضمیر ناخودآگاه انسانها باشد. پس هر نظریه ای نمی تواند صحیح باشد، چون انسانها هم دارای ضمیر مستتر الهامات خوب هستند و هم دارای ضمیر مستتر الهامات بد هستند. 6- نظریه و رهنمود آیه نهم در عبارت" قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا. بی تردید کسی که نفس را [از آلودگی پاک کرد و] رشد داد، رستگار شد. " گواه و مؤید این نظریه هست که 1- فلاح و رستگاری و پیروزی انسانها، مستلزم تزکیه و پاکی نفس انسانها می باشد و در نتیجه از عوامل مهم رستگاری و رُشد انسانها انجام کارهای نیکو و صحیح از نظر خداوند است که الهامات و القائات منفی و ناصحیح را در انسانها پاک می نماید و به تزکیه و پاک شدن از بدیها ی فکری و رفتاری و القائات بد گردیده و در نتیجه موجب رشد و تعالی انسانها می شود و میزانی که انسانها کارهای نیکو به رضایتمندی خداوند انجام می دهند، نفس پاک از بدیها می شود و تزکیه شده و به تعالی میزان می گردد.
7- در آیه دهم سوره شمس در عبارت" وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا. و کسی که آن را [به آلودگی ها و امور بازدارنده از رشد] بیالود [از رحمت حق] نومید شد." آیه دهم سوره شمس گواه و مؤید این نظریه هست، که انسان به میزانی که عمل خوب به رضایتمندی خداوند انجام می دهد، به همان اندازه انسان از دسیسه های نفس در امان می ماند ولی نفس برای رسیدن به مرحله نفس مطمئنه و پیروزی نفس مطمئنه باید همیشه ار نفسش مراقبت نماید تا دچار عمل اشتباهی نشود و همواره باید اعمال انسان به رضایتمندی خداوند و پرهیز از اعمال نادرست و باطل صورت بپذیرد و استمرار داشته باشد و نباید انجام کارها به رضایتمندی خداوند قطع شود و میزان ضایع شدن خوبیهای نفس به میزان عمل به انحرافات و بدیهای نگرشی و نفسانی انسانها می باشد و اگر انسانها موفق نشوند آلودگیها را پاک نمایند و با انجام کارهای نیکو و عادت دادن نفس به رفتارهای فضیلتی و نیکو، بدیها را از تفکّر و نگرش و دل و ضمیر ناخودآگاه نفس خود پاک نمایند، مغلوب دسیسه ها و کجرویها و القائات و الهامات نادرست نفس خود خواهند شد و در واقع بدیهای نفس انسانها را از صراط مستقیم دین خداوند و رفتار نیکو و پاک و رستگاری و پیروزی دور می سازند و عمل به بدیهای خطوراتی و یا القائی خوبیهای نفس انسانها را، ضایع می نماید، پس برای مغلوب نشدن به بدی نفس و مؤثر واقع شدن ِ القائات بدیهای نفس باید با شناخت بدیها و خوبیها و حلالها و حرامها در احکام و فضیلتها و رذیلتها از نظر خداوند، با پرهیز از کارهای حرام و بد و پرهیز از نگرش و رفتاری که متاثر از رذائل هست و انجام کارهای نیکو و فضیلتی در برابر القائات و ذهنیات بدیهای نفس مقاومت نمود و با شاخص قراردادن رفتار حلال و فضیلتها و خوبیها از نظر خداوند برای تبیین نگرشها و تعالی رفتار صحیح از ضایع نمودن خوبیهای نفس پیشگیری نمود و با مدد از هدایت الهی به تعالی در نقش آفرینی خداپسندانه و حیات طیبه و زندگی پاک تلاش و اراده ای شایسته و مستمر داشت تا انسان به پاکی نفس و در نتیجه فلاح و رستگاری در زندگی دنیوی و اخروی موفق شود. به همین سبب تصمیم گیریها و انتخابات انسانها باید بسیار به تعالی و اطمینان و دقت و خداپسندانه صورت پذیرد تا هم افرادی که در مراتب مختلف بر جامعه حاکم می شوند و هم افرادی که با انسانها همراه زندگی می شوند، همه باید به تعالی تحت ولایت کامل خداوند بقدری باشند که انسانها به اشتباه عمل ننمایند و دچار سختیهائی که بر اثر این انحرافات بوجود می آید، نشوند. به همین دلیل ضرورت حاکمیت و ولایت و رهبری خداوند و حجت خداوند امام معصوم سلام الله علیه بر جهانیان ( برای اینکه نظامهای حاکمیتی و زندگی مردم از پاکی و تعالی اعمال و نگرشها به رضایتمندی خداوند برخوردار باشد )، بسیار لازم و ضروری می باشد. 8- خداوند در آیات هشتم و نهم و دهم سوره شمس به بیان علوم انسانی از جمله به انسان شناسی و تعلیم و تربیّت و فرهنگ سازی و تبلیغ و امر به معروف و نهی از منکر و اعجاز آفرینش اهتمام داشته است و خداوند بطور اصولی و علمی با آگاهی دادن به روشنگری انسانها پرداخته است.
3- نظریه و رهنمود داستان و حادثه تاریخی قوم ثمود در آیات یازدهم تا پانزدهم سوره شمس در عبارتهای "( كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْوَاهَا ﴿۱۱﴾ قوم ثمود به سبب سرکشی و طغیانش [پیامبرشان را] تکذیب کرد، ۱۱ إِذِ انْبَعَثَ أَشْقَاهَا ﴿۱۲﴾ زمانی که بدبخت ترینشان به پا خاست. ۱۲ فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ نَاقَةَ اللَّهِ وَسُقْيَاهَا ﴿۱۳﴾ پس فرستاده خدا به آنان گفت: ناقه خدا و آبشخورش را [واگذارید] ۱۳ فَكَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا فَدَمْدَمَ عَلَيْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاهَا ﴿۱۴﴾ ولی به تکذیب او برخاستند و ناقه را پی کردند، و در نتیجه پروردگارشان به خاطر گناهشان عذاب سختی بر آنان فرو ریخت و همه قوم را با خاک یکسان و برابر ساخت؛ ۱۴ وَلَا يَخَافُ عُقْبَاهَا ﴿۱۵﴾ و خدا از سرانجام آن کار [که نابودی ستمکاران است] پروایی ندارد. ۱۵ )"، دلالت دارد بر اینکه 1- آیه یازدهم تا پانزدهم سوره شمس گواه این نظریه هست که خداوند برای عبرت انسانها از داستانها و حوادث تاریخی چنان عبرت آموز یاد نموده است تا انسانها به خود آیند و از اشتباهات گذشتگان پند بگیرند و انسانها دیگر به تکرار اشتباهات و کجرویهای نگرشی و رفتاری گذشتگان دچار نشوند. 2- آیه یازدهم سوره شمس خداوند در عبارت " ذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْوَاهَا. قوم ثمود به سبب سرکشی و طغیانش [پیامبرشان را] تکذیب کرد"، گواه و مؤید این نظریه است که قوم ثمود ( ثمود پیغمبر خداوند)، به هدایت و راهنمائی پیامبرشان حضرت ثمود سلام الله علیه توجه ننمودند و در اثر جهلشان هدایتهای حضرت ثمود سلام الله علیه را، رد نمودند و یا دروغ پنداشتند و از هدایت و راهنمائی پیامبرشان حضرت ثمود طغیان و سرکشی نمودند و به آنچه نفسشان درست می پنداشت عمل نمودند. ( برای رهنمود و هدایت پیامبر خدا حضرت ثمود سلام الله علیه ارزشی قائل نشدند و به جهل و بدی نفس خویش عمل نمودند. ) 2- آیه دوازدهم و سیزدهم سوره شمس در عبارتهای" إِذِ انْبَعَثَ أَشْقَاهَا زمانی که بدبخت ترینشان به پا خاست. فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ نَاقَةَ اللَّهِ وَسُقْيَاهَا. پس فرستاده خدا به آنان گفت: ناقه خدا و آبشخورش را [واگذارید] " گواه و مؤید این نظریه هست که زمانی که یکی از نمایندگان افراد شقاوت صفت و سنگ دلِ قوم حضرت ثمود سلام الله علیه بسوی پیامبر خدا حضرت ثمود سلام الله علیه رفت تا حضرت ثمود سلام الله علیه را از انجام فرمان خدا باز دارد. 3- آیه سیزدهم سوره شمس در عبارت "فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ نَاقَةَ اللَّهِ وَسُقْيَاهَا . پس فرستاده خدا به آنان گفت: ناقه خدا و آبشخورش را [واگذارید]"، گواه و مؤید این نظریه است که حضرت ثمود سلام الله علیه به فرستاده کافران به فرمان الهی گفت که ناقه خدا ( شتری که آفرینشی معجزه آسا داشت ) و آبشخورش را واگذارید و دشمنی نورزید. ( خداوند برای آفرینش معجزه آسای شتر شرطی گذاشته بود که از آبشخور شتر یک روز شتر استفاده نماید و یک روز مردم استفاده نمایند و از شیر شتر استفاده نمایند ولی منکران فرمان الهی می خواستند آنطور که نفسشان فکر می کرد عمل نمایند و به خواسته خداوند عمل ننمایند . ) 4- باید به فرمان و خواست خداوند بطور جدی عمل نمود و در برابر خواست خداوند و حجت خداوند ایستادگی و مقابله ننمود. 5- از جمله فضائل و راههای حکیمانه بندگی خداوند نمودن، تسلیم بودن در برابر فرمان خداوند و پیامبر و حجت خداوند می باشد. 6- آیات چهاردهم و پانزدهم سوره شمس در عبارتهای " فَكَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا فَدَمْدَمَ عَلَيْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاهَا ﴿۱۴﴾ ولی به تکذیب او برخاستند و ناقه را پی کردند، و در نتیجه پروردگارشان به خاطر گناهشان عذاب سختی بر آنان فرو ریخت و همه قوم را با خاک یکسان و برابر ساخت؛ ۱۴ وَلَا يَخَافُ عُقْبَاهَا ﴿۱۵﴾ و خدا از سرانجام آن کار [که نابودی ستمکاران است] پروایی ندارد. ۱۵ )"" گواه و مؤید این نظریه است که 1- تکذیب و انکار فرمان خداوند و پیامبر و حجت خداوند گناه بسیار بزرگی است و برای خداوند نزول عذاب الهی بسیار آسان است و از عواقب آن هم خداوند خوف و ترسی ندارد و البته منکران آیات ورهنمودهای خداوند باید بدانند که عاقبت انکار و طغیانشان از هدایت الهی، عذاب بسیار سخت خداوند می باشد، پس در برابر رهنمودها و نظریات و آیات خداوند خاضع و خاشع باشند و به شفع دل خداوند را اطاعت و بندگی نمایند. 2- زمانی که تکذیب کنندگان در برابر خواست خداوند و حجت خداوند، بر خواست اشتباه و نادرست جهالتها و رذیلتهای نفسهای خود، اصرار ورزیدند و شتری را که از معجزات خداوند بود کشتند، خداوند عذاب خود را، سزاوار منکران خواست خداوند قرار داد و آنان را به عذاب الهی نابود نمود. 3- انسانها نباید در برابر خواست و فرمان و شرایطی که خداوند برایشان قرار می دهد ایستادگی نمایند و منکر شوند و تکذیب نمایند. 4- عاقبت سرسختی و ایستادگی در برابر فرمان خداوند نابودی و عذاب الهی است و پشیمانی بعد از عذاب الهی دیگر ارزشی ندارد و انسانها باید قبل از عذاب الهی به خود بیایند و از رفتاری که موجب مقابله با خواست خداوند می شود خودداری نمایند تا شامل عذاب الهی که بسیار جدی هست، نشوند. 5 - خداوند قوم ثمود را که بر علیه فرمان خداوند و پیامبر خداوند مشارکت نمودند با عذاب الهی خود آنان را با خاک یکسان نمود. 6- لازم است در رابطه با اینکه چگونه تعلیم و تربیت و فرهنگ سازی و تبلیغات و اداره امور داشت که انسانها دچار شقاوت و سخت دلی و عدم درک حقایق الهی نشوند، تحقیق و پژوهش متناسب نمود و برنامه ریزی و طرحها و برنامه های شایسته ای در نظام تعلیم و تربیت و فرهنگ سازی و تبلیغات و اداره امور را بگونه ای بطور فرآیندی انجام شود که منجر به شقاوت و انکار حقایق الهی نشود. 7- خداوند با ارائه و نزول داستان عبرت آموز سرنوشت قوم صالح به امر مهم نهی از منکر پرداخته است و برای نهی از منکر به یکی از روشهای بیان داستان ناقه صالح استفاده نموده است و ذهنها را به تأمل و تفکر در رابطه با نتیجه و عاقبت رفتار منکران قوم ثمود ترغیب نموده است. 8- خداوند در آیات یازدهم و تا پانزدهم سوره شمس به اعجاز خلقت ناقه صالح ( شتری که از اعجاز آفرینش خلقت بود ) و علم تاریخ اشاره نموده است و از آن به عنوان عبرت تاریخی یاد نموده است.
دعائی متناسب با شرحی بر انشراح سوره شمس
خداوندا! بر محمد و آل محمد درود فرست و همه بندگانت را از گنج اعتقادات حکیمانه ات به منزهی نفسها و تعالی و رشد و کمالات انسانها برخوردار نما و چنان نما که به رُشدی برسند که تحت تاثیر طاغوتها و القائات و خطورات اشتباه و باطل قرار نگیرند و حق از باطل را به تعالی بشناسند و به حق خواست خالق هستی بخش خود عمل نمایند.
پروردگارا! سوگند به خورشید و گسترش روشنی اش و به ماه هنگامی که از پی آن برآید و به روزچون خورشید را به خوبی آشکار کند و به شب هنگامی که خورشید را فرو پوشد و به آسمان و آنکه آن را بنا کرد و به زمین و آنکه آن را گستراند و به نفس و آنکه آن را درست و نیکو نمود، که انسانها همه نیازمند عنایات و هدایتهای خداوند متعال خود در برخورداری از منزهی نفسها و تعالی رشد و کمالات اعتقادات و فضائل خویش هماهنگ و مطابق خواست خداوند و حجتهای معصوم خداوند و فضائل حیات طیبه و زندگی احسن التقویم مورد نظر خداوند می باشند، پس خداوندا چنان نما که هم تو از بندگانت راضی باشی و همه آنان از خداوند خود راضی و سپاسگزار باشند.
پروردگارا! به الطاف عمیمت، همه بندگان خود را چنان از فجور و ظلمها و ستمها و بزهکاریها و انحرافات و بدیها و از آلودگیها و دسیسه ها برای همیشه نجات بخش و به پاکی و تزکیه و منزهی و تقوا و ایمان به اعتقادات خداپسندانه و اعمال نیکوی مورد رضایتمندی خود چنان ارتقاء بخش که به جز تعالی فلاح و رستگاری و نفس مطمئنه به یقین، وضعیت دیگری برای بندگانت ممکن نباشد و خلائق و بندگانت همواره خالق یکتای بی همتای خود را اطاعت نمایند و کارهای نیکوی خداپسندانه انجام دهند و سپاسگزارِ رحمتها و مغفرتها و نعمتهای خداوند باشند.
خداوندا بر محمد و آل محمد درود فرست و چنان بندگانت را به تعالی میزان نما تا از اشقیاء و تکذیب کنندگان حقایق دین و نظریات و رهنمودهای خودت و پیامبر و حجتهای معصومت نباشند و همیشه اطاعت امر خداوند خود و حجتهای معصوم خداوند نمایند و به کمالات بندگی خداوند نمایند و به تعالی یاری حجتت امام زمان حضرت مهدی موعود سلام الله علیه دهند تا شامل عذاب الهیت در دنیا و آخرت نگردند.
الهی آمین یا رب العالمین به برکت و حرمت محمداٍ و آله طاهرین. اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم. اللهم عجل لولیک الفرج صاحب الزمان وجعلنا من خیر انصارهی و اعوانهی و شیعته.
فضیلت خواندن سوره شمس در نظریات و رهنمودهای معصومین سلام الله علیهم
1- حضرت امام صادق(ع) می فرماید: چنانچه کسی سوره های «وَالشَّمس»، «وَاللَّیل»، «وَالضُّحی» و «اَلَم نَشْرَحْ» را در روز و یا در شب زیاد بخواند هر چیزی که گرداگرد وجود اوست حتی مو، پوست، گوشت، خون، رگ، عصب و استخوان او فردای قیامت برای وی گواهی خواهند داد و (به مضمون روایت) خداوند گواهی آن ها را می پذیرد و به فضل و رحمتش وارد جنّات خود می کند تا هر کدام که خواست آن را برگزیند و می فرماید: گوارا باد بنده مرا! ثواب الاعمال ص ٢٧٧، تفسیر نورالثقلین، وسائل ج ٤ ص ٨٩٤.
2- حضرت امام صادق(ع) می فرماید:: کسی که کم روزی و همواره در کارها زیانکار و اندوه بار باشد بر خواندن این سوره ی مبارکه شمس مداومت نماید تا برایش (به یاری حق) گشایش حاصل گردد. تفسیر نورالثقلین، تفسیر اطیب البیان، تفسیر برهان.
3- رسول خدا (ص) در فضیلت این سوره فرموده اند: هر کس سوره شمس را قرائت نماید مانند آن است که به اندازه آنچه خورشید و ماه بر آن تابیده است صدقه داده است. مجمع البیان، ج10، ص367
4- امام جعفر صادق (ع) فرموده است: هر کس سوره شمس را قرائت کند در روز قیامت تمامی اعضای بدن او و اشیای کنار او به سود او گواهی می دهند و خداوند می فرماید: شهادت شما در مورد بنده ام می پذیرم و به او پاداش می دهم او را تا بهشت همراهی کنید تا هر آنچه که دوست دارد برگزیند نعمت های بهشتی بر او گوارا باشد. ثواب الاعمال، ص123
5-رسول خدا (ص) به اصحاب و یارانشان سفارش می کردند تا در نمازهای مختلف سوره شمس را قرائت نمایند. بحارالانوار، ج89، ص326
6- رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرموده اند: هر کس که کم توفیق است، در قرائت سوره شمس مداومت ورزد زیرا خداوند او را به هر سو که رو کند موفق می دارد و این کار موجب تقویت حافظه و مقبولیت و بلندی جایگاه نزد مردم می شود و منفعت های زیاد دیگری در آن نهفته است. تفسیرالبرهان، ج5، ص669
7- امام صادق علیه السلام نیز در این باره فرموده اند: برای کسی که کم روزی و کم توفیق است و زیاد در کارش خسارت و زیان می بیند و در کارش حسرت و افسوس زیاد دارد پسندیده است که بر قرائت سوره شمس مداومت ورزد زیرا موجب افزایش روزی و توفیق او می شود و هر کس این سوره را بنویسد و با آب شسته آن را بنوشد اگر دچار اضطراب است آرامش می یابد. تفسیرالبرهان، ج5، ص669
بیشتر بدانیم:
داستان نافه صالح
ناقه صالح
"(ناقه صالح (شتر صالح) معجزه حضرت صالح است که در قرآن از آن تعبیر به ناقة الله (ناقه الهی) شده است. این شتر به درخواست مشرکان و با اعجاز الهی از دل کوه بیرون آمد.
بر اساس روایات، خداوند با ناقه صالح، قوم ثمود را آزمود و آب نهر، یک روز به این ناقه اختصاص داشت و مردم در روز بعد می توانستند از آب استفاده کنند و حق هیچ تعرضی به این شتر را نداشتند. اما با گذشت زمان، عده ای ناقه را از بین بردند و دیگران نیز بدان رضایت دادند. در نتیجه عذاب الهی نازل گشت و همه مشرکان نابود شدند.
نشانه الهی
ناقه صالح، شتر ماده ای بود که با معجزه الهی و در تایید حضرت صالح خلق شد. قرآن در چند آیه از ناقه صالح یاد کرده و در عموم موارد از آن به «ناقَةُ اللَّه» تعبیر می کند.[ سوره اعراف، آیه ۷۳؛ سوره هود، آیه ۶۴.] دانسته شده که نشانه اهمیت این ناقه است.[ حسینی شیرازی، تقریب القرآن إلی الأذهان، ۱۴۲۴ق، ج ۲، ص۲۰۰. اهمیت این ناقه به دلیل نحوه خاص خلق آن بوده که با معجزه خاص الهی خلق شده و وسیله امتحان قوم ثمود گردیده است.
قرآن این ناقه را نشانه و دلیلی از طرف پروردگار معرفی می کند: «قَدْ جاءَتْکمْ بَینَةٌ مِنْ رَبِّکمْ هذِهِ ناقَةُ اللَّهِ لَکمْ آیةً؛ دلیل روشنی از طرف پروردگارتان برای شما آمده. این ناقه الهی برای شما معجزه ای است». سوره اعراف، آیه ۷۳.
خلقت
قرآن از طریقه به وجود آمدن این ناقه، صحبتی به میان نیاورده و تنها به نشانه بودن آن اشاره می کند سوره اعراف، آیه ۷۳. با این حال، روایات اسلامی جزئیات بیشتری از این معجزه ذکر کرده اند. صالح پس از ده ها سال تبلیغ خداپرستی در میان قوم خود و ایمان نیاوردن عموم مردم، به آنان چنین پیشنهاد می دهد: «اگر مایلید، درخواستی از من کنید تا از خدای خود بخواهم و او نیز اجابت کند و یا اگر مایلید، من از خدایان شما چیزی بخواهم، پس اگر خدایان شما خواسته مرا پاسخ دادند، من از میان شما می روم. زیرا هم من شما را خسته کردم و هم شما مرا خسته کردید. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج ۸، ص۱۸۵.
بر اساس این روایات، قوم ثمود پیشنهاد صالح را پذیرفتند و پس از آماده کردن مقدمات، صالح از تک تک بت ها خواهان جواب شد، اما پاسخی نشنید. نوبت به درخواست از خدای صالح رسید. هفتاد نفر از بزرگان قوم به همراه صالح نزد کوهی رفتند. سپس از صالح چنین خواستند: «در همین ساعت یک شتر ماده، سرخ مو، پرموی که ده ماهه باردار باشد و... از دل کوه بیرون بیاور.» صالح گفت: «آنچه خواستید با اینکه بر من سخت است ولی بر پروردگارم آسان خواهد بود.» سپس صالح این خواسته را از خداوند درخواست کرد. کوه با صدای بلندی شکافته شد. سپس شتری با همان مشخصات از دل کوه بیرون آمد. در عین حال قوم دوباره درخواست کرد که شتر، بچه خود را به دنیا بیاورد. شتر بچه خود را به دنیا آورد. در نهایت، تعداد اندکی از این هفتاد نفر ایمان آوردند و حقیقت امر را به مردم گفتند. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج ۸، ص۱۸۵.
آزمایش قوم ثمود
ناقه صالح با معجزه الهی به وجود آمد. وجود و حیات این معجزه الهی، دلیل محکمی برای مؤمنان بود. صالح و مؤمنان از شیر آن نیز می نوشیدند. ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج ۱۰، ص۴۵۸.
خداوند خواهان نگهداری و حفظ این ناقه بوده و تصریح می کند که این ناقه، برای امتحان و آزمایش است: «ما ناقه را برای آزمایش آنها فرستادیم. سوره قمر، آیه ۲۷.
بر اساس آیات قرآن، قوم ثمود در برابر ناقه، دو مسئولیت داشتند:
- «صالح گفت: این ناقه (معجزه من) است، آب نهر را روزی ناقه بنوشد و روزی شما بنوشید، کمترین آزاری به آن نرسانید که عذاب، در روزی بزرگْ شما را فرا خواهد گرفت. سوره شعراء، آیه ۱۵۵.
- «این ماده شتر خدا، برایتان نشانه ای است. رهایش کنید تا در زمین خدا بچرد و هیچ آسیبی به او نرسانید که عذابی دردآور شما را فرا خواهد گرفت. سوره اعراف، آیه ۷۳.
کشتن ناقه و عذاب الهی
ناقه صالح با اینکه معجزه ای بزرگ بود، اما قوم ثمود به دستورات خداوند پایبند نماندند و شتر را کشتند، و به صالح چنین گفتند: «ای صالح، اگر پیامبر هستی آنچه را به ما وعده می دهی بیاور. سوره اعراف، آیه ۷۷. در نهایت عذاب الهی شامل آنان شد. بر اساس آیات قرآن، آنها با پی بردن به قطعیت عذاب، پشیمان شدند. سوره شعراء، آیه ۱۵۷ اما سودی برایشان نداشت و جز مؤمنان، همه هلاک شدند. سوره اعراف، آیه ۷۸.
خطای یک فرد و عذاب قوم
یکی از آیات قرآن کشتن ناقه را به یک فرد استناد می دهد: «یارشان را ندا دادند و او شمشیر برگرفت و آن (شتر) را پی کرد». سوره قمر، آیه ۲۹.
از برخی روایات نیز همین مطلب به دست می آید.. حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۳۵. اما آیات دیگر، کشتن ناقه را به همگان استناد داده و به تبع آن عذاب الهی نیز شامل همه آنها شد: «فَعَقَرُواْ النَّاقَةَ وَ عَتَوْاْ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ؛ پس آن ها، ماده شتر را پی کردند و از فرمان پروردگارشان سرباز زدند. سوره اعراف، آیه ۷۷.
این تعبیر متفاوت، برای تذکر به این نکته دانسته شده است که اگرچه برخی افراد این قتل را انجام دادند، ولی دیگران نیز بدان راضی بوده و آن را تایید کردند. فضل الله، تفسیر من وحی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۲۴، ص۲۸۷.
بر اساس حدیث نقل شده از امام علی(ع)، «شتر ماده ثمود را یک نفر دست و پا برید، امّا عذاب آن تمام قوم ثمود را گرفت، زیرا همگی آن را پسندیدند. سید رضی، نهج البلاغة، ۱۴۱۴ق، خطبه ۲۰۱، ص۳۱۹.
در روایتی در کافی آمده که فردی به نام قُدار او را کشت و قوم صالح گرد آمدند و همه به ناقه ضربه ای زدند و گوشتش را تقسیم کردند و همگی از آن خوردند. صالح به آنان سه روز مهلت توبه داد و پس از آن عذاب نازل شد.. الکلینی، الکافی، الروضة من الکافی، ح ۲۱۴، ج۸، ص ۱۸۷. )" منبع ویکی شیعه
راهکارهای تعلیم و تربیّتی و فرهنگی:
1- مسئولین و عوامل تهیه محتوای تحقیقاتی و مطالعاتی پژوهشکدههای علوم انسانی و اسلامی و حوزهها و دانشگاهها مجموعه ای از آموزه های رفتارها و نگرشهائی که می تواند تعالی نگرشی و گفتاری و رفتاری را، که طبق موازین الهی و اسلامی، موجب رشد شود را، در اختیار عوامل تعلیم و تربیّت ( از جمله انتشارات و وزارت آموزش و پرورش و حوزهها و دانشگاهها و مراکز و معاونتهای فرهنگی و پرورشی و وزارت ارشاد اسلامی و مبلغین و رسانه ها)، برای نشر و ترویج و آموزش فرهنگ الهی اسلام، قرار دهند.
2. عوامل مؤثر در تهیه محتوای کتابهای درسی و غیر درسی، و تولید کنندگان محتوای ادبیّات و بسترهای تبلیغاتی و لوازم التحریر و بازیها و فیلم و نمایشها و برنامه ها و مطالب رسانه ها ( رسانه ها، مطبوعات، فضای مجازی تبلیغات و بسترهای تکنولوژیهای مختلف) و مبلغین برای ارتقاء فرهنگ تعلیم و تربیّت اسلامی جامعه به آموزههای رفتارها و نگرشهائی که می تواند تعالی نگرشی و گفتاری و رفتاری را طبق موازین الهی و اسلامی محقق نماید و جامعه را در ابعاد مختلف ( اعتقادی، فضائل اخلاقی، بصیرت، معارف و دانش و مهارتها و توانمندیهای لازم زندگی)، به رشد رساند، باید متناسب با سن و به اندازه لازم هماهنگ با دیدگاههای قرآن و چهارده معصوم سلام الله علیهم، به تهیه مطالب تعلیم و تربیتی اهمیّت لازم را بدهند و به مطالب به اندازه پرداخته شود و محصولات را به جامعۀ هدف به تعالی لازم عرضه نمایند.
3. طرحها و برنامه های گفتمان و برنامه ریزی با زبانهای مختلف بین المللی و مردم دنیا بطور جهانی، با محصولات متناسب و بهره مندی از همه بسترها و سازوکارها و ساختارهای تعلیم و تربیتی برای بهره مندی از ولایت خداوند و پیامبران و حجتهای عالم و دانشمند و فاضل و معصوم سلام الله علیهم نهضتی نرم افزاری و عملیاتی برای تعالی نگرشی و نفسانی به تعالی توسط همه افراد توانمندی که در نهادها و سازمانهای دولتی و بخش خصوصی نقش آفرینی می نمایند، برای نشر و ترویج فرهنگ والای الهی نقش آفرینی های مفید و مؤثر و خداپسندانه صورت پذیرد تا رنگ استثمار استعمار شرک و کفر و نفاق و استکبار و جهلها و رزیلتها و احاطه طاغوتهای مختلف از جهانیان زدوده شود و تعالی و رشد و آگاهی و علم و دانش مفید و اعتقادات و نگرشها و تفکّر و گفتار و رفتار و تمایلات و روحیات و اخلاق خداپسندانه در جهان توسعه یابد.
13- الگوی سوره شمس در راهبردها و راهکارهای سیاستگذاریها و قانونگذاریها و قضاوتها و برنامه ریزیها
1. خداوند با آفرینش آسمانها و زمین و روز و شب و نفس انسانها برای انسانها کارهای فوق العاده ارزشمندی انجام نموده است، که نشان دهنده علم و توانمندیها و درایت و تعالی بستر سازیِ خداوند برای رُشد و تکامل خلایق و انسانها می باشد.
2. خداوند به آفرینش با ارزش و متعالی و تاثیرگذار بر زندگی خلایق، برای بیان حقایق آفرینش و مسائل انسانها و هدایت آنها،سوگند یاد نموده است.
3. خداوند از مسائل درون انسانها و الهامات بد و خوبی که به انسانها شده است و همچنین راه نجات و رستگاری و علت سقوط و اشقیاء شدن انسانها را برای روشنگری انسانها بیان نموده است، با توجه به اینکه در انسانها هم خوبی و هم بدی الهام شده است و یا هم خوبی و بدی الهام می شود و با توجه به اینکه انسانها با انجام کار خوب مورد رضایت خداوند بدیهای نفسشان به خواب می رود ولی امکان دارد باز بدیهای نفس بیدار شود و یا الهامات بد باز تکرار شود، همواره باید انسانها تحت هدایتها و رهنمودهای ولایت خداوند و حجتهای معصوم خداوند قرار گیرند و هرگز از خود مطمئن نشوند و از انجام کارهای خوب به رضایتمندی خداوند فاصله نگیرند، به دلیل آنکه بیدار شدن بدیهای نفس و امکان بروز و ظهور کردن بدیهای نفسو بدیهای الهامات می تواند انسان را به اشتباه بیاندازد و انسان دچار اشتباه و طغیان و انحراف از عمل به رهنمودها و هدایتهای خداوند شود. بنابراین همواره تعلیم و تربیبت و تبلیغ و فرهنگ سازی رهنمودهای خداوند و حجتهای معصوم خداوند و هدایت انسانها و اطلاع انسانها از دیدگاههای خداوند و حجتهای معصوم خداوند و توجه لازم و عمل به رهنمودها و کسب رضایتمندی خداوند لازم و ضروری می باشد.
4. خداوند با بیان آیات و نظریات و رهنمودهایش به حقایق آفرینش و علوم مربوط به انسانها و عاقبت انکار خواست خداوند، به هدایت خلایق، بخصوص انسانها پرداخته است.
5. خداوند اراده نموده است که، اصول و مبانی و بنای ایجاد و میزان ِ قوانین و اجرائیات و قضاوتها و اداره امور نظامهای تعلیم و تربیت و فرهنگ سازی و تبلیغ و اداره امور و آنچه به زندگی مردم و حاکمیتها مربوط می شود را بر اساسِ حقایق و نظریات و رهنمودها و خواست خود و حجتهای معصومش، تحقق و عینیت یابد.
6. خداوند در هدایت مردم و امر به معروف و نهی از منکر با تحقق امر نبوت و نزول کتابهای آسمانی بخصوص آخرین کتاب آسمانی قرآن و استمرار امر تبلیغ دین خاتم الانبیاء حضرت محمد سلام الله علیه با تحقق امرِ امامتِ معصومین کمال اراده خود را برای تعالی حاکمیتها و زندگی حیات طیبه عینیت بخشیده است.
7. لازم است رهنمودها و نظریات خداوند و حجتهای معصوم خداوند به اندازه لازم مورد بهره برداری در قوانین و قضاوتها و تعلیم و تربیت و فرهنگ سازیها و تبلیغات و ساختارهای اداره امور قرار گیرد و در رابطه با چگونگی موفق نمودن انسانها و حاکمیتها در به تعالی به رضایتمندی خداوند و حجتهای معصوم خداوند سلام الله علیهم عمل نمودن و سعادتمند شدن در دنیا و آخرت و رستگاری انسانها بیشتر به تعالی و رضایتمندی خداوند در جهان کار شود.
8. لازم است پژوهشهای لازم در رابطه با قوانین و مسائل مختلف در رابطه با هماهنگیهای قوانین و دستورالعملها و آئیین نامه ها و ساختارها و قضاوتها و سازماندهی نمودنها و محتوای کتابهای درسی و سازوکارهای لازم هماهنگ و منطبق با نظریات و رهنمودهای خداوند و چهارده معصوم سلام الله علیهم، صورت پذیرد و اصلاحات لازم در صورت نیاز به تعالیِ رضایتمندی خداوند و محفوظ شدن عوامل حاکمیت و مردم از دچار شدن به انحرافات صورت پذیرد.
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «شرحی بر انشراح سوره شمس کتاب قرآن» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.