مزاحمت های خبرنگاری

هرچند گفته می شود خبرنگاران تنها گروهی هستند که بدون رأی گیری، به نمایندگی مردم منصوب شده اند، اما این نمایندگی آنقدر ها هم بی هزینه نیست.
گروه سیاسی خبرگزاری فارس دقیقا ۲۱ سال پیش در چنین روزی، شهید محمود صارمی یکی از خبرنگاران سخت کوش کشورمان به همراه هشت عضو کنسولگری ایران در مزار شریف افغانستان مورد حمله طالبان قرار گرفت و به شهادت رسید. پیرو همین حادثه، روز ۱۷ مرداد در تاریخ رسمی کشورمان مزین به «روز خبرنگار» شد.
بار ها خوانده ایم که برای بازگویی ساحت قابل احترام «اهالی قلم»، به حق، از آیه ۴ سوره علق وام می گیرند آنجا که خدای متعال می فرماید «الذی علم بالقلم … همان کس که به وسیله قلم آموخت». این سوره به خلقت و نعمت های خدای به انسان اشاره دارد؛ انسانی که در برابر پروردگارش گردنکش است.
به قاعده تقسیم قدرت، که از آن به عنوان دموکراسی هم یاد می کنند مدیریت نهاد های مختلف بین افراد مختلف تقسیم می شود. این قاعده در مردم سالاری دینی با رهیافت «رضای خدا را در رضای خلق دانستن» ممزوج است و ای بسا در اکثر ارگان ها و نهادها، مسئولان با همین نگاه در حال خدمت به مردم هستند ولی بعضا مسئولانی اندک اما از جنس همان گردنکشان پیدا می شوند که با شعار و پرچم خدمت و وصل کردن می آیند اما در اصل، هنری جز منت نهادن و «فصل کردن» ندارند.
معمولا در هر سال یک بار آن هم به مناسبت روز خبرنگار با ادبیات غیر واقعی و غلو آمیز، جامعه خبرنگاران و همه اصحاب رسانه را تا عرش بالا می برند که روز خبرنگار امسال نیز از این قاعده مستثنا نیست. بر خلاف این سبک و سیاق بنا دارم به پشتوانه ۹ سال فعالیت در عرصه رسانه - آنهم حوزه سیاسی که مختصات خاص خودش را دارد - درباره «مزاحمت های خبرنگاری» بنویسم؛ بخوانید گله کنم.
در عصری که مشحون از «اضافه بار اطلاعاتی» است و جالی خالی «سواد رسانه ای» احساس می شود تمیز دادن سره از ناسره مشکل به نظر می رسد. در چنین فضایی، «دست کاری افکار عمومی» - بخوانید فریب - امری رایج و راهی راحت برای کسانی خواهد بود که دین شان سیاسی و نه سیاست شان دینی است.
به حکم همان نمایندگی بدون رأی گیری - آن هم بدون نیاز به تکرار - وظیفه خبرنگار است که در حد بضاعت چشم بینای مردمانش باشد؛ مردمانی که در ۱۷۷ اصل قانون اساسی به خوبی گفته اند چه می خواهند و به نظر من جان کلام قانون اساسی در بند ۹ اصل ۳ آن متجلی شده است: رفع تبعیضات ناروا.
هرچند گفته می شود خبرنگاران تنها گروهی هستند که بدون رأی گیری، به نمایندگی مردم منصوب شده اند، اما این نمایندگی آنقدر ها هم بی هزینه نیست و بعضا علاوه بر سختی و مشقت طبیعی خبرنگاری به دلیل کارویژه ای که دارد، برخی مسئولان از جنس همان «فصل کننده ها» عرصه را بر آن ها تنگ می کنند. البته خبرنگار نماها، از این غائله مستثناء هستند و استثناء، قاعده را نفی نمی کند.
شخصا در عالم رسانه به نظریه «رسانه های توسعه بخش» معتقدم که آقای «دنیس مک کوئل» یکی از نظریه پردازان حوزه ارتباطات (درگذشته تیر ۹۶) به آن پرداخته است. بر اساس این نظریه، آزادی رسانه ها باید با توجه به اولویت های اقتصادی و نیاز های توسعه بخشی جامعه، «محدودیت پذیر» باشد و دولت ها حق دارند برای پیشبرد هدف های توسعه بخش (تکرا می کنم صرفا اهداف توسعه بخشی) در فعالیت رسانه ها مداخله و آن ها را محدود کند.
اما آیا پناه نبردن به خدا و بستن دهان منتقد و سد کردن راه رسانه ها - آن هم بخاطر سیاسی کاری و حزبی بازی - در قالب این نظریه تعریف می شود؟ یا می توان از چنین اقدام کینه توزانه، هدف توسعه ای استنتاج کرد؟
«دبیرخانه شورای عالی اطلاع رسانی دولت» اسم پرطمطراق و بی مسمای نهادی است که ظاهرا هدف آن سیاست گذاری و ایجاد شرایط لازم برای تسهیل و تسریع تولید و توزیع اطلاعات در کشور است اما در عمل چیزی جز واکنش های حقیرانه و کاملا حزبی به اظهارات برخی مقامات از آن شاهد نیستیم.
فلسفه وجودی نهادی مثل دبیر خانه شورای عالی اطلاع رسانی دولت، تسهیل برقراری روابط رسانه ها با مجموعه دولت است چه آنکه سخنگو و اعضای هیئت دولت یکی از منابع مهم خبری خبرنگاران به شمار می روند اما دبیرخانه شورای اطلاع رسانی دولت به دلیل اقداماتی که جز حزبی بازی نمی شود اسمی بر آن گذاشت، مانع حضور برخی رسانه ها در برنامه های خبری قوه مجریه می شود.
به زعم اهل فن، دولت از فقر تیم اطلاع رسانی حرفه ای و کاربلد رنج می برد و دبیر خانه شورای اطلاع رسانی دولت نیز صرفا به صدور بیانیه های حزبی اکتفا می کند بدون آنکه به رسالت مهم و نقش اصلی خود واقف باشد یا به عبارت بهتر بتواند از عهده آن بر بیاید؛ البته اگر بخواهد!
حال خبرنگاران علاوه بر دسته و پنجه نرم کردن با مواهب مادی بسیار اندک این حرفه، نداشتن امنیت شغلی، بی بهره بودن از مزایای مشاغل سخت و … باید با مزاحمت هایی از جنس حزبی بازی «فصل کننده ها» هم رنج ببرند و به قول حضرت سعدی:، چون دوست دشمن است شکایت کجا بریم؟!
البته با استناد به آیه ۱۴۰ سوره مبارکه آل عمران که می فرماید «وتلک الأیام نداولها بین الناس» هرگز نا امید نیستیم چه آنکه این روز ها می چرخند؛ و جان کلام این، کلام نغز حضرت حافظ که: دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت/ دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور.
وحید عظیم نیا
دبیر سیاسی خبرگزاری میزان
انتهای پیام/
گروه سیاسی خبرگزاری فارس دقیقا ۲۱ سال پیش در چنین روزی، شهید محمود صارمی یکی از خبرنگاران سخت کوش کشورمان به همراه هشت عضو کنسولگری ایران در مزار شریف افغانستان مورد حمله طالبان قرار گرفت و به شهادت رسید. پیرو همین حادثه، روز ۱۷ مرداد در تاریخ رسمی کشورمان مزین به «روز خبرنگار» شد.
بار ها خوانده ایم که برای بازگویی ساحت قابل احترام «اهالی قلم»، به حق، از آیه ۴ سوره علق وام می گیرند آنجا که خدای متعال می فرماید «الذی علم بالقلم … همان کس که به وسیله قلم آموخت». این سوره به خلقت و نعمت های خدای به انسان اشاره دارد؛ انسانی که در برابر پروردگارش گردنکش است.
به قاعده تقسیم قدرت، که از آن به عنوان دموکراسی هم یاد می کنند مدیریت نهاد های مختلف بین افراد مختلف تقسیم می شود. این قاعده در مردم سالاری دینی با رهیافت «رضای خدا را در رضای خلق دانستن» ممزوج است و ای بسا در اکثر ارگان ها و نهادها، مسئولان با همین نگاه در حال خدمت به مردم هستند ولی بعضا مسئولانی اندک اما از جنس همان گردنکشان پیدا می شوند که با شعار و پرچم خدمت و وصل کردن می آیند اما در اصل، هنری جز منت نهادن و «فصل کردن» ندارند.
معمولا در هر سال یک بار آن هم به مناسبت روز خبرنگار با ادبیات غیر واقعی و غلو آمیز، جامعه خبرنگاران و همه اصحاب رسانه را تا عرش بالا می برند که روز خبرنگار امسال نیز از این قاعده مستثنا نیست. بر خلاف این سبک و سیاق بنا دارم به پشتوانه ۹ سال فعالیت در عرصه رسانه - آنهم حوزه سیاسی که مختصات خاص خودش را دارد - درباره «مزاحمت های خبرنگاری» بنویسم؛ بخوانید گله کنم.
در عصری که مشحون از «اضافه بار اطلاعاتی» است و جالی خالی «سواد رسانه ای» احساس می شود تمیز دادن سره از ناسره مشکل به نظر می رسد. در چنین فضایی، «دست کاری افکار عمومی» - بخوانید فریب - امری رایج و راهی راحت برای کسانی خواهد بود که دین شان سیاسی و نه سیاست شان دینی است.
به حکم همان نمایندگی بدون رأی گیری - آن هم بدون نیاز به تکرار - وظیفه خبرنگار است که در حد بضاعت چشم بینای مردمانش باشد؛ مردمانی که در ۱۷۷ اصل قانون اساسی به خوبی گفته اند چه می خواهند و به نظر من جان کلام قانون اساسی در بند ۹ اصل ۳ آن متجلی شده است: رفع تبعیضات ناروا.
هرچند گفته می شود خبرنگاران تنها گروهی هستند که بدون رأی گیری، به نمایندگی مردم منصوب شده اند، اما این نمایندگی آنقدر ها هم بی هزینه نیست و بعضا علاوه بر سختی و مشقت طبیعی خبرنگاری به دلیل کارویژه ای که دارد، برخی مسئولان از جنس همان «فصل کننده ها» عرصه را بر آن ها تنگ می کنند. البته خبرنگار نماها، از این غائله مستثناء هستند و استثناء، قاعده را نفی نمی کند.
شخصا در عالم رسانه به نظریه «رسانه های توسعه بخش» معتقدم که آقای «دنیس مک کوئل» یکی از نظریه پردازان حوزه ارتباطات (درگذشته تیر ۹۶) به آن پرداخته است. بر اساس این نظریه، آزادی رسانه ها باید با توجه به اولویت های اقتصادی و نیاز های توسعه بخشی جامعه، «محدودیت پذیر» باشد و دولت ها حق دارند برای پیشبرد هدف های توسعه بخش (تکرا می کنم صرفا اهداف توسعه بخشی) در فعالیت رسانه ها مداخله و آن ها را محدود کند.
اما آیا پناه نبردن به خدا و بستن دهان منتقد و سد کردن راه رسانه ها - آن هم بخاطر سیاسی کاری و حزبی بازی - در قالب این نظریه تعریف می شود؟ یا می توان از چنین اقدام کینه توزانه، هدف توسعه ای استنتاج کرد؟
«دبیرخانه شورای عالی اطلاع رسانی دولت» اسم پرطمطراق و بی مسمای نهادی است که ظاهرا هدف آن سیاست گذاری و ایجاد شرایط لازم برای تسهیل و تسریع تولید و توزیع اطلاعات در کشور است اما در عمل چیزی جز واکنش های حقیرانه و کاملا حزبی به اظهارات برخی مقامات از آن شاهد نیستیم.
فلسفه وجودی نهادی مثل دبیر خانه شورای عالی اطلاع رسانی دولت، تسهیل برقراری روابط رسانه ها با مجموعه دولت است چه آنکه سخنگو و اعضای هیئت دولت یکی از منابع مهم خبری خبرنگاران به شمار می روند اما دبیرخانه شورای اطلاع رسانی دولت به دلیل اقداماتی که جز حزبی بازی نمی شود اسمی بر آن گذاشت، مانع حضور برخی رسانه ها در برنامه های خبری قوه مجریه می شود.
به زعم اهل فن، دولت از فقر تیم اطلاع رسانی حرفه ای و کاربلد رنج می برد و دبیر خانه شورای اطلاع رسانی دولت نیز صرفا به صدور بیانیه های حزبی اکتفا می کند بدون آنکه به رسالت مهم و نقش اصلی خود واقف باشد یا به عبارت بهتر بتواند از عهده آن بر بیاید؛ البته اگر بخواهد!
حال خبرنگاران علاوه بر دسته و پنجه نرم کردن با مواهب مادی بسیار اندک این حرفه، نداشتن امنیت شغلی، بی بهره بودن از مزایای مشاغل سخت و … باید با مزاحمت هایی از جنس حزبی بازی «فصل کننده ها» هم رنج ببرند و به قول حضرت سعدی:، چون دوست دشمن است شکایت کجا بریم؟!
البته با استناد به آیه ۱۴۰ سوره مبارکه آل عمران که می فرماید «وتلک الأیام نداولها بین الناس» هرگز نا امید نیستیم چه آنکه این روز ها می چرخند؛ و جان کلام این، کلام نغز حضرت حافظ که: دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت/ دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور.
وحید عظیم نیا
دبیر سیاسی خبرگزاری میزان
انتهای پیام/
پرسش و پاسخ در
مزاحمت های خبرنگاری
گفتگو با هوش مصنوعی