تلاوت مجلسی سوره آل عمران آیات ۲۶
به گزارش حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان،سوره آل عمران سومین سوره و از سوره های مدنی قرآن است که در دو جزء سوم و چهارم جای دارد. این سوره به سبب ذکر نام عمران و خاندان او، آل عمران نامیده شده است. محتوای اصلی سوره آل عمران درباره دعوت مؤمنان به اتحاد و صبر در برابر دشمنان اسلام است. توحید، صفات خداوند، معاد، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، تولی،تبری و حج در این سوره مورد بررسی قرار گرفته و به بیان تاریخ انبیایی مانند آدم، نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و داستان حضرت مریم و عبرت های غزوه احد و غزوه بدر نیز پرداخته است.
آیات اعتصام، محکم و متشابه، کظم غیظ، مباهله و آیات ربنا از جمله آیات مشهور سوره آل عمران است. چندین آیه این سوره نیز در بردارنده احکام فقهی است.
در فضیلت تلاوت این سوره آمده است هر کس سوره آل عمران را بخواند، خداوند برای هر آیه از آن، امانی برای گذشت از پل دوزخ به او عطا می کند.
تلاوت مجلسی سوره آل عمران آیات ۲۶-۷۱
قل اللهم مالک الملک تؤتی الملک من تشاء وتنزع الملک ممن تشاء وتعز من تشاء وتذل من تشاء بیدک الخیر إنک علی کل شیء قدیر ﴿۲۶﴾
بگو بار خدایا تویی که فرمانفرمایی هر آن کس را که خواهی فرمانروایی بخشی و از هر که خواهی فرمانروایی را باز ستانی و هر که را خواهی عزت بخشی و هر که را خواهی خوار گردانی همه خوبیها به دست توست و تو بر هر چیز توانایی (۲۶)
تولج اللیل فی النهار وتولج النهار فی اللیل وتخرج الحی من المیت وتخرج المیت من الحی وترزق من تشاء بغیر حساب ﴿۲۷﴾
شب را به روز در می آوری و روز را به شب در می آوری و زنده را از مرده بیرون می آوری و مرده را از زنده خارج می سازی و هر که را خواهی بیحساب روزی می دهی (۲۷)
لا یتخذ المؤمنون الکافرین أولیاء من دون المؤمنین ومن یفعل ذلک فلیس من الله فی شیء إلا أن تتقوا منهم تقاة ویحذرکم الله نفسه وإلی الله المصیر ﴿۲۸﴾
مؤمنان نباید کافران را به جای مؤمنان به دوستی بگیرند و هر که چنین کند در هیچ چیز [او را] از [دوستی] خدا [بهره ای] نیست مگر اینکه از آنان به نوعی تقیه کند و خداوند شما را از [عقوبت] خود می ترساند و بازگشت [همه] به سوی خداست (۲۸)
قل إن تخفوا ما فی صدورکم أو تبدوه یعلمه الله ویعلم ما فی السماوات وما فی الأرض والله علی کل شیء قدیر ﴿۲۹﴾
بگو اگر آنچه در سینه های شماست نهان دارید یا آشکارش کنید خدا آن را می داند و [نیز] آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمین است می داند و خداوند بر هر چیزی تواناست (۲۹)
یوم تجد کل نفس ما عملت من خیر محضرا وما عملت من سوء تود لو أن بینها وبینه أمدا بعیدا ویحذرکم الله نفسه والله رءوف بالعباد ﴿۳۰﴾
روزی که هر کسی آنچه کار نیک به جای آورده و آنچه بدی مرتکب شده حاضر شده می یابد و آرزو می کند کاش میان او و آن [کارهای بد] فاصله ای دور بود و خداوند شما را از [کیفر] خود می ترساند و [در عین حال] خدا به بندگان [خود] مهربان است (۳۰)
قل إن کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله ویغفر لکم ذنوبکم والله غفور رحیم ﴿۳۱﴾
بگو اگر خدا را دوست دارید از من پیروی کنید تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشاید و خداوند آمرزنده مهربان است (۳۱)
قل أطیعوا الله والرسول فإن تولوا فإن الله لا یحب الکافرین ﴿۳۲﴾
بگو خدا و پیامبر [او] را اطاعت کنید پس اگر رویگردان شدند قطعا خداوند کافران را دوست ندارد (۳۲)
إن الله اصطفی آدم ونوحا وآل إبراهیم وآل عمران علی العالمین ﴿۳۳﴾
به یقین خداوند آدم و نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر مردم جهان برتری داده است (۳۳)
ذریة بعضها من بعض والله سمیع علیم ﴿۳۴﴾
فرزندانی که بعضی از آنان از [نسل] بعضی دیگرند و خداوند شنوای داناست (۳۴)
إذ قالت امرأت عمران رب إنی نذرت لک ما فی بطنی محررا فتقبل منی إنک أنت السمیع العلیم ﴿۳۵﴾
چون زن عمران گفت پروردگارا آنچه در شکم خود دارم نذر تو کردم تا آزاد شده [از مشاغل دنیا و پرستشگر تو] باشد پس از من بپذیر که تو خود شنوای دانایی (۳۵)
فلما وضعتها قالت رب إنی وضعتها أنثی والله أعلم بما وضعت ولیس الذکر کالأنثی وإنی سمیتها مریم وإنی أعیذها بک وذریتها من الشیطان الرجیم ﴿۳۶﴾
پس چون فرزندش را بزاد گفت پروردگارا من دختر زاده ام و خدا به آنچه او زایید داناتر بود و پسر چون دختر نیست و من نامش را مریم نهادم و او و فرزندانش را از شیطان رانده شده به تو پناه می دهم (۳۶)
فتقبلها ربها بقبول حسن وأنبتها نباتا حسنا وکفلها زکریا کلما دخل علیها زکریا المحراب وجد عندها رزقا قال یا مریم أنی لک هذا قالت هو من عند الله إن الله یرزق من یشاء بغیر حساب ﴿۳۷﴾
پس پروردگارش وی [=مریم] را با حسن قبول پذیرا شد و او را نیکو بار آورد و زکریا را سرپرست وی قرار داد زکریا هر بار که در محراب بر او وارد می شد نزد او [نوعی] خوراکی می یافت [می]گفت ای مریم این از کجا برای تو [آمده است او در پاسخ می]گفت این از جانب خداست که خدا به هر کس بخواهد بی شمار روزی می دهد (۳۷)
هنالک دعا زکریا ربه قال رب هب لی من لدنک ذریة طیبة إنک سمیع الدعاء ﴿۳۸﴾
آنجا [بود که] زکریا پروردگارش را خواند [و] گفت پروردگارا از جانب خود فرزندی پاک و پسندیده به من عطا کن که تو شنونده دعایی (۳۸)
فنادته الملائکة وهو قائم یصلی فی المحراب أن الله یبشرک بیحیی مصدقا بکلمة من الله وسیدا وحصورا ونبیا من الصالحین ﴿۳۹﴾
پس در حالی که وی ایستاده [و] در محراب [خود] دعا میکرد فرشتگان او را ندا دردادند که خداوند تو را به [ولادت] یحیی که تصدیق کننده [حقانیت] کلمة الله [=عیسی] است و بزرگوار و خویشتندار [=پرهیزنده از آنان] و پیامبری از شایستگان است مژده می دهد (۳۹)
قال رب أنی یکون لی غلام وقد بلغنی الکبر وامرأتی عاقر قال کذلک الله یفعل ما یشاء ﴿۴۰﴾
گفت پروردگارا چگونه مرا فرزندی خواهد بود در حالی که پیری من بالا گرفته است و زنم نازا است [فرشته] گفت [کار پروردگار] چنین است خدا هر چه بخواهد می کند (۴۰)
قال رب اجعل لی آیة قال آیتک ألا تکلم الناس ثلاثة أیام إلا رمزا واذکر ربک کثیرا وسبح بالعشی والإبکار ﴿۴۱﴾
گفت پروردگارا برای من نشانه ای قرار ده فرمود نشانه ات این است که سه روز با مردم جز به اشاره سخن نگویی و پروردگارت را بسیار یاد کن و شبانگاه و بامدادان [او را] تسبیح گوی (۴۱)
وإذ قالت الملائکة یا مریم إن الله اصطفاک وطهرک واصطفاک علی نساء العالمین ﴿۴۲﴾
و [یاد کن] هنگامی را که فرشتگان گفتند ای مریم خداوند تو را برگزیده و پاک ساخته و تو را بر زنان جهان برتری داده است (۴۲)
یا مریم اقنتی لربک واسجدی وارکعی مع الراکعین ﴿۴۳﴾
ای مریم فرمانبر پروردگار خود باش و سجده کن و با رکوع کنندگان رکوع نما (۴۳)
ذلک من أنباء الغیب نوحیه إلیک وما کنت لدیهم إذ یلقون أقلامهم أیهم یکفل مریم وما کنت لدیهم إذ یختصمون ﴿۴۴﴾
این [جمله] از اخبار غیب است که به تو وحی می کنیم و [گرنه] وقتی که آنان قلمهای خود را [برای قرعه کشی به آب] می افکندند تا کدام یک سرپرستی مریم را به عهده گیرد نزد آنان نبودی و [نیز] وقتی با یکدیگر کشمکش میکردند نزدشان نبودی (۴۴)
إذ قالت الملائکة یا مریم إن الله یبشرک بکلمة منه اسمه المسیح عیسی ابن مریم وجیها فی الدنیا والآخرة ومن المقربین ﴿۴۵﴾
[یاد کن] هنگامی [را] که فرشتگان گفتند ای مریم خداوند تو را به کلمه ای از جانب خود که نامش مسیح عیسی بنمریم است مژده می دهد در حالی که [او] در دنیا و آخرت آبرومند و از مقربان [درگاه خدا] است (۴۵)
ویکلم الناس فی المهد وکهلا ومن الصالحین ﴿۴۶﴾
و در گهواره [به اعجاز] و در میانسالی [به وحی] با مردم سخن می گوید و از شایستگان است (۴۶)
قالت رب أنی یکون لی ولد ولم یمسسنی بشر قال کذلک الله یخلق ما یشاء إذا قضی أمرا فإنما یقول له کن فیکون ﴿۴۷﴾
[مریم] گفت پروردگارا چگونه مرا فرزندی خواهد بود با آنکه بشری به من دست نزده است گفت چنین است [کار] پروردگار خدا هر چه بخواهد می آفریند چون به کاری فرمان دهد فقط به آن می گوید باش پس می باشد (۴۷)
ویعلمه الکتاب والحکمة والتوراة والإنجیل ﴿۴۸﴾
و به او کتاب و حکمت و تورات و انجیل می آموزد (۴۸)
ورسولا إلی بنی إسرائیل أنی قد جئتکم بآیة من ربکم أنی أخلق لکم من الطین کهیئة الطیر فأنفخ فیه فیکون طیرا بإذن الله وأبرئ الأکمه والأبرص وأحیی الموتی بإذن الله وأنبئکم بما تأکلون وما تدخرون فی بیوتکم إن فی ذلک لآیة لکم إن کنتم مؤمنین ﴿۴۹﴾
و [او را به عنوان] پیامبری به سوی بنی اسرائیل [می فرستد که او به آنان می گوید] در حقیقت من از جانب پروردگارتان برایتان معجزه ای آورده ام من از گل برای شما [چیزی] به شکل پرنده می سازم آنگاه در آن می دمم پس به اذن خدا پرنده ای می شود و به اذن خدا نابینای مادرزاد و پیس را بهبود می بخشم و مردگان را زنده می گردانم و شما را از آنچه می خورید و در خانه هایتان ذخیره می کنید خبر می دهم مسلما در این [معجزات] برای شما اگر مؤمن باشید عبرت است (۴۹)
ومصدقا لما بین یدی من التوراة ولأحل لکم بعض الذی حرم علیکم وجئتکم بآیة من ربکم فاتقوا الله وأطیعون ﴿۵۰﴾
و [می گوید آمده ام تا] تورات را که پیش از من [نازل شده] است تصدیق کننده باشم و تا پاره ای از آنچه را که بر شما حرام گردیده برای شما حلال کنم و از جانب پروردگارتان برای شما نشانه ای آورده ام پس از خدا پروا دارید و مرا اطاعت کنید (۵۰)
إن الله ربی وربکم فاعبدوه هذا صراط مستقیم ﴿۵۱﴾
در حقیقت خداوند پروردگار من و پروردگار شماست پس او را بپرستید [که ] راه راست این است (۵۱)
فلما أحس عیسی منهم الکفر قال من أنصاری إلی الله قال الحواریون نحن أنصار الله آمنا بالله واشهد بأنا مسلمون ﴿۵۲﴾
چون عیسی از آنان احساس کفر کرد گفت یاران من در راه خدا چه کسانند حواریون گفتند ما یاران [دین] خداییم به خدا ایمان آورده ایم و گواه باش که ما تسلیم [او] هستیم (۵۲)
ربنا آمنا بما أنزلت واتبعنا الرسول فاکتبنا مع الشاهدین ﴿۵۳﴾
پروردگارا به آنچه نازل کردی گرویدیم و فرستاده[ات] را پیروی کردیم پس ما را در زمره گواهان بنویس (۵۳)
ومکروا ومکر الله والله خیر الماکرین ﴿۵۴﴾
و [دشمنان] مکر ورزیدند و خدا [در پاسخشان] مکر در میان آورد و خداوند بهترین مکرانگیزان است (۵۴)
إذ قال الله یا عیسی إنی متوفیک ورافعک إلی ومطهرک من الذین کفروا وجاعل الذین اتبعوک فوق الذین کفروا إلی یوم القیامة ثم إلی مرجعکم فأحکم بینکم فیما کنتم فیه تختلفون ﴿۵۵﴾
[یاد کن] هنگامی را که خدا گفت ای عیسی من تو را برگرفته و به سوی خویش بالا می برم و تو را از [آلایش] کسانی که کفر ورزیده اند پاک می گردانم و تا روز رستاخیز کسانی را که از تو پیروی کرده اند فوق کسانی که کافر شده اند قرار خواهم داد آنگاه فرجام شما به سوی من است پس در آنچه بر سر آن اختلاف میکردید میان شما داوری خواهم کرد (۵۵)
فأما الذین کفروا فأعذبهم عذابا شدیدا فی الدنیا والآخرة وما لهم من ناصرین ﴿۵۶﴾
اما کسانی که کفر ورزیدند در دنیا و آخرت به سختی عذابشان کنم و یاورانی نخواهند داشت (۵۶)
وأما الذین آمنوا وعملوا الصالحات فیوفیهم أجورهم والله لا یحب الظالمین ﴿۵۷﴾
و اما کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند [خداوند] مزدشان را به تمامی به آنان می دهد و خداوند بیدادگران را دوست نمی دارد (۵۷)
ذلک نتلوه علیک من الآیات والذکر الحکیم ﴿۵۸﴾
اینهاست که ما آن را از آیات و قرآن حکمت آمیز بر تو می خوانیم (۵۸)
إن مثل عیسی عند الله کمثل آدم خلقه من تراب ثم قال له کن فیکون ﴿۵۹﴾
در واقع مثل عیسی نزد خدا همچون مثل [خلقت] آدم است [که] او را از خاک آفرید سپس بدو گفت باش پس وجود یافت (۵۹)
الحق من ربک فلا تکن من الممترین ﴿۶۰﴾
[آنچه درباره عیسی گفته شد] حق [و] از جانب پروردگار تو است پس از تردیدکنندگان مباش (۶۰)
فمن حاجک فیه من بعد ما جاءک من العلم فقل تعالوا ندع أبناءنا وأبناءکم ونساءنا ونساءکم وأنفسنا وأنفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنت الله علی الکاذبین ﴿۶۱﴾
پس هر که در این [باره] پس از دانشی که تو را [حاصل] آمده با تو محاجه کند بگو بیایید پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و ما خویشان نزدیک و شما خویشان نزدیک خود را فرا خوانیم سپس مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم (۶۱)
إن هذا لهو القصص الحق وما من إله إلا الله وإن الله لهو العزیز الحکیم ﴿۶۲﴾
آری داستان درست [مسیح] همین است و معبودی جز خدا نیست و خداست که در واقع همان شکست ناپذیر حکیم است (۶۲)
فإن تولوا فإن الله علیم بالمفسدین ﴿۶۳﴾
پس اگر رویگردان شدند همانا خداوند به [حال] مفسدان داناست (۶۳)
قل یا أهل الکتاب تعالوا إلی کلمة سواء بیننا وبینکم ألا نعبد إلا الله ولا نشرک به شیئا ولا یتخذ بعضنا بعضا أربابا من دون الله فإن تولوا فقولوا اشهدوا بأنا مسلمون ﴿۶۴﴾
بگو ای اهل کتاب بیایید بر سر سخنی که میان ما و شما یکسان است بایستیم که جز خدا را نپرستیم و چیزی را شریک او نگردانیم و بعضی از ما بعضی دیگر را به جای خدا به خدایی نگیرد پس اگر [از این پیشنهاد] اعراض کردند بگویید شاهد باشید که ما مسلمانیم [نه شما] (۶۴)
یا أهل الکتاب لم تحاجون فی إبراهیم وما أنزلت التوراة والإنجیل إلا من بعده أفلا تعقلون ﴿۶۵﴾
ای اهل کتاب چرا در باره ابراهیم محاجه می کنید با آنکه تورات و انجیل بعد از او نازل شده است آیا تعقل نمی کنید (۶۵)
ها أنتم هؤلاء حاججتم فیما لکم به علم فلم تحاجون فیما لیس لکم به علم والله یعلم وأنتم لا تعلمون ﴿۶۶﴾
هان شما [اهل کتاب] همانان هستید که در باره آنچه نسبت به آن دانشی داشتید محاجه کردید پس چرا در مورد چیزی که بدان دانشی ندارید محاجه می کنید با آنکه خدا می داند و شما نمیدانید (۶۶)
ما کان إبراهیم یهودیا ولا نصرانیا ولکن کان حنیفا مسلما وما کان من المشرکین ﴿۶۷﴾
ابراهیم نه یهودی بود و نه نصرانی بلکه حق گرایی فرمانبردار بود و از مشرکان نبود (۶۷)
إن أولی الناس بإبراهیم للذین اتبعوه وهذا النبی والذین آمنوا والله ولی المؤمنین ﴿۶۸﴾
در حقیقت نزدیکترین مردم به ابراهیم همان کسانی هستند که او را پیروی کرده اند و [نیز] این پیامبر و کسانی که [به آیین او] ایمان آورده اند و خدا سرور مؤمنان است (۶۸)
ودت طائفة من أهل الکتاب لو یضلونکم وما یضلون إلا أنفسهم وما یشعرون ﴿۶۹﴾
گروهی از اهل کتاب آرزو می کنند کاش شما را گمراه میکردند در صورتی که جز خودشان [کسی] را گمراه نمی کنند و نمی فهمند (۶۹)
یا أهل الکتاب لم تکفرون بآیات الله وأنتم تشهدون ﴿۷۰﴾
ای اهل کتاب چرا به آیات خدا کفر می ورزید با آنکه خود [به درستی آن] گواهی می دهید (۷۰)
یا أهل الکتاب لم تلبسون الحق بالباطل وتکتمون الحق وأنتم تعلمون ﴿۷۱﴾
ای اهل کتاب چرا حق را به باطل درمی آمیزید و حقیقت را کتمان می کنید با اینکه خود میدانید (۷۱)
انتهای پیام/
آیات اعتصام، محکم و متشابه، کظم غیظ، مباهله و آیات ربنا از جمله آیات مشهور سوره آل عمران است. چندین آیه این سوره نیز در بردارنده احکام فقهی است.
در فضیلت تلاوت این سوره آمده است هر کس سوره آل عمران را بخواند، خداوند برای هر آیه از آن، امانی برای گذشت از پل دوزخ به او عطا می کند.
تلاوت مجلسی سوره آل عمران آیات ۲۶-۷۱
قل اللهم مالک الملک تؤتی الملک من تشاء وتنزع الملک ممن تشاء وتعز من تشاء وتذل من تشاء بیدک الخیر إنک علی کل شیء قدیر ﴿۲۶﴾
بگو بار خدایا تویی که فرمانفرمایی هر آن کس را که خواهی فرمانروایی بخشی و از هر که خواهی فرمانروایی را باز ستانی و هر که را خواهی عزت بخشی و هر که را خواهی خوار گردانی همه خوبیها به دست توست و تو بر هر چیز توانایی (۲۶)
تولج اللیل فی النهار وتولج النهار فی اللیل وتخرج الحی من المیت وتخرج المیت من الحی وترزق من تشاء بغیر حساب ﴿۲۷﴾
شب را به روز در می آوری و روز را به شب در می آوری و زنده را از مرده بیرون می آوری و مرده را از زنده خارج می سازی و هر که را خواهی بیحساب روزی می دهی (۲۷)
لا یتخذ المؤمنون الکافرین أولیاء من دون المؤمنین ومن یفعل ذلک فلیس من الله فی شیء إلا أن تتقوا منهم تقاة ویحذرکم الله نفسه وإلی الله المصیر ﴿۲۸﴾
مؤمنان نباید کافران را به جای مؤمنان به دوستی بگیرند و هر که چنین کند در هیچ چیز [او را] از [دوستی] خدا [بهره ای] نیست مگر اینکه از آنان به نوعی تقیه کند و خداوند شما را از [عقوبت] خود می ترساند و بازگشت [همه] به سوی خداست (۲۸)
قل إن تخفوا ما فی صدورکم أو تبدوه یعلمه الله ویعلم ما فی السماوات وما فی الأرض والله علی کل شیء قدیر ﴿۲۹﴾
بگو اگر آنچه در سینه های شماست نهان دارید یا آشکارش کنید خدا آن را می داند و [نیز] آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمین است می داند و خداوند بر هر چیزی تواناست (۲۹)
یوم تجد کل نفس ما عملت من خیر محضرا وما عملت من سوء تود لو أن بینها وبینه أمدا بعیدا ویحذرکم الله نفسه والله رءوف بالعباد ﴿۳۰﴾
روزی که هر کسی آنچه کار نیک به جای آورده و آنچه بدی مرتکب شده حاضر شده می یابد و آرزو می کند کاش میان او و آن [کارهای بد] فاصله ای دور بود و خداوند شما را از [کیفر] خود می ترساند و [در عین حال] خدا به بندگان [خود] مهربان است (۳۰)
قل إن کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله ویغفر لکم ذنوبکم والله غفور رحیم ﴿۳۱﴾
بگو اگر خدا را دوست دارید از من پیروی کنید تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشاید و خداوند آمرزنده مهربان است (۳۱)
قل أطیعوا الله والرسول فإن تولوا فإن الله لا یحب الکافرین ﴿۳۲﴾
بگو خدا و پیامبر [او] را اطاعت کنید پس اگر رویگردان شدند قطعا خداوند کافران را دوست ندارد (۳۲)
إن الله اصطفی آدم ونوحا وآل إبراهیم وآل عمران علی العالمین ﴿۳۳﴾
به یقین خداوند آدم و نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر مردم جهان برتری داده است (۳۳)
ذریة بعضها من بعض والله سمیع علیم ﴿۳۴﴾
فرزندانی که بعضی از آنان از [نسل] بعضی دیگرند و خداوند شنوای داناست (۳۴)
إذ قالت امرأت عمران رب إنی نذرت لک ما فی بطنی محررا فتقبل منی إنک أنت السمیع العلیم ﴿۳۵﴾
چون زن عمران گفت پروردگارا آنچه در شکم خود دارم نذر تو کردم تا آزاد شده [از مشاغل دنیا و پرستشگر تو] باشد پس از من بپذیر که تو خود شنوای دانایی (۳۵)
فلما وضعتها قالت رب إنی وضعتها أنثی والله أعلم بما وضعت ولیس الذکر کالأنثی وإنی سمیتها مریم وإنی أعیذها بک وذریتها من الشیطان الرجیم ﴿۳۶﴾
پس چون فرزندش را بزاد گفت پروردگارا من دختر زاده ام و خدا به آنچه او زایید داناتر بود و پسر چون دختر نیست و من نامش را مریم نهادم و او و فرزندانش را از شیطان رانده شده به تو پناه می دهم (۳۶)
فتقبلها ربها بقبول حسن وأنبتها نباتا حسنا وکفلها زکریا کلما دخل علیها زکریا المحراب وجد عندها رزقا قال یا مریم أنی لک هذا قالت هو من عند الله إن الله یرزق من یشاء بغیر حساب ﴿۳۷﴾
پس پروردگارش وی [=مریم] را با حسن قبول پذیرا شد و او را نیکو بار آورد و زکریا را سرپرست وی قرار داد زکریا هر بار که در محراب بر او وارد می شد نزد او [نوعی] خوراکی می یافت [می]گفت ای مریم این از کجا برای تو [آمده است او در پاسخ می]گفت این از جانب خداست که خدا به هر کس بخواهد بی شمار روزی می دهد (۳۷)
هنالک دعا زکریا ربه قال رب هب لی من لدنک ذریة طیبة إنک سمیع الدعاء ﴿۳۸﴾
آنجا [بود که] زکریا پروردگارش را خواند [و] گفت پروردگارا از جانب خود فرزندی پاک و پسندیده به من عطا کن که تو شنونده دعایی (۳۸)
فنادته الملائکة وهو قائم یصلی فی المحراب أن الله یبشرک بیحیی مصدقا بکلمة من الله وسیدا وحصورا ونبیا من الصالحین ﴿۳۹﴾
پس در حالی که وی ایستاده [و] در محراب [خود] دعا میکرد فرشتگان او را ندا دردادند که خداوند تو را به [ولادت] یحیی که تصدیق کننده [حقانیت] کلمة الله [=عیسی] است و بزرگوار و خویشتندار [=پرهیزنده از آنان] و پیامبری از شایستگان است مژده می دهد (۳۹)
قال رب أنی یکون لی غلام وقد بلغنی الکبر وامرأتی عاقر قال کذلک الله یفعل ما یشاء ﴿۴۰﴾
گفت پروردگارا چگونه مرا فرزندی خواهد بود در حالی که پیری من بالا گرفته است و زنم نازا است [فرشته] گفت [کار پروردگار] چنین است خدا هر چه بخواهد می کند (۴۰)
قال رب اجعل لی آیة قال آیتک ألا تکلم الناس ثلاثة أیام إلا رمزا واذکر ربک کثیرا وسبح بالعشی والإبکار ﴿۴۱﴾
گفت پروردگارا برای من نشانه ای قرار ده فرمود نشانه ات این است که سه روز با مردم جز به اشاره سخن نگویی و پروردگارت را بسیار یاد کن و شبانگاه و بامدادان [او را] تسبیح گوی (۴۱)
وإذ قالت الملائکة یا مریم إن الله اصطفاک وطهرک واصطفاک علی نساء العالمین ﴿۴۲﴾
و [یاد کن] هنگامی را که فرشتگان گفتند ای مریم خداوند تو را برگزیده و پاک ساخته و تو را بر زنان جهان برتری داده است (۴۲)
یا مریم اقنتی لربک واسجدی وارکعی مع الراکعین ﴿۴۳﴾
ای مریم فرمانبر پروردگار خود باش و سجده کن و با رکوع کنندگان رکوع نما (۴۳)
ذلک من أنباء الغیب نوحیه إلیک وما کنت لدیهم إذ یلقون أقلامهم أیهم یکفل مریم وما کنت لدیهم إذ یختصمون ﴿۴۴﴾
این [جمله] از اخبار غیب است که به تو وحی می کنیم و [گرنه] وقتی که آنان قلمهای خود را [برای قرعه کشی به آب] می افکندند تا کدام یک سرپرستی مریم را به عهده گیرد نزد آنان نبودی و [نیز] وقتی با یکدیگر کشمکش میکردند نزدشان نبودی (۴۴)
إذ قالت الملائکة یا مریم إن الله یبشرک بکلمة منه اسمه المسیح عیسی ابن مریم وجیها فی الدنیا والآخرة ومن المقربین ﴿۴۵﴾
[یاد کن] هنگامی [را] که فرشتگان گفتند ای مریم خداوند تو را به کلمه ای از جانب خود که نامش مسیح عیسی بنمریم است مژده می دهد در حالی که [او] در دنیا و آخرت آبرومند و از مقربان [درگاه خدا] است (۴۵)
ویکلم الناس فی المهد وکهلا ومن الصالحین ﴿۴۶﴾
و در گهواره [به اعجاز] و در میانسالی [به وحی] با مردم سخن می گوید و از شایستگان است (۴۶)
قالت رب أنی یکون لی ولد ولم یمسسنی بشر قال کذلک الله یخلق ما یشاء إذا قضی أمرا فإنما یقول له کن فیکون ﴿۴۷﴾
[مریم] گفت پروردگارا چگونه مرا فرزندی خواهد بود با آنکه بشری به من دست نزده است گفت چنین است [کار] پروردگار خدا هر چه بخواهد می آفریند چون به کاری فرمان دهد فقط به آن می گوید باش پس می باشد (۴۷)
ویعلمه الکتاب والحکمة والتوراة والإنجیل ﴿۴۸﴾
و به او کتاب و حکمت و تورات و انجیل می آموزد (۴۸)
ورسولا إلی بنی إسرائیل أنی قد جئتکم بآیة من ربکم أنی أخلق لکم من الطین کهیئة الطیر فأنفخ فیه فیکون طیرا بإذن الله وأبرئ الأکمه والأبرص وأحیی الموتی بإذن الله وأنبئکم بما تأکلون وما تدخرون فی بیوتکم إن فی ذلک لآیة لکم إن کنتم مؤمنین ﴿۴۹﴾
و [او را به عنوان] پیامبری به سوی بنی اسرائیل [می فرستد که او به آنان می گوید] در حقیقت من از جانب پروردگارتان برایتان معجزه ای آورده ام من از گل برای شما [چیزی] به شکل پرنده می سازم آنگاه در آن می دمم پس به اذن خدا پرنده ای می شود و به اذن خدا نابینای مادرزاد و پیس را بهبود می بخشم و مردگان را زنده می گردانم و شما را از آنچه می خورید و در خانه هایتان ذخیره می کنید خبر می دهم مسلما در این [معجزات] برای شما اگر مؤمن باشید عبرت است (۴۹)
ومصدقا لما بین یدی من التوراة ولأحل لکم بعض الذی حرم علیکم وجئتکم بآیة من ربکم فاتقوا الله وأطیعون ﴿۵۰﴾
و [می گوید آمده ام تا] تورات را که پیش از من [نازل شده] است تصدیق کننده باشم و تا پاره ای از آنچه را که بر شما حرام گردیده برای شما حلال کنم و از جانب پروردگارتان برای شما نشانه ای آورده ام پس از خدا پروا دارید و مرا اطاعت کنید (۵۰)
إن الله ربی وربکم فاعبدوه هذا صراط مستقیم ﴿۵۱﴾
در حقیقت خداوند پروردگار من و پروردگار شماست پس او را بپرستید [که ] راه راست این است (۵۱)
فلما أحس عیسی منهم الکفر قال من أنصاری إلی الله قال الحواریون نحن أنصار الله آمنا بالله واشهد بأنا مسلمون ﴿۵۲﴾
چون عیسی از آنان احساس کفر کرد گفت یاران من در راه خدا چه کسانند حواریون گفتند ما یاران [دین] خداییم به خدا ایمان آورده ایم و گواه باش که ما تسلیم [او] هستیم (۵۲)
ربنا آمنا بما أنزلت واتبعنا الرسول فاکتبنا مع الشاهدین ﴿۵۳﴾
پروردگارا به آنچه نازل کردی گرویدیم و فرستاده[ات] را پیروی کردیم پس ما را در زمره گواهان بنویس (۵۳)
ومکروا ومکر الله والله خیر الماکرین ﴿۵۴﴾
و [دشمنان] مکر ورزیدند و خدا [در پاسخشان] مکر در میان آورد و خداوند بهترین مکرانگیزان است (۵۴)
إذ قال الله یا عیسی إنی متوفیک ورافعک إلی ومطهرک من الذین کفروا وجاعل الذین اتبعوک فوق الذین کفروا إلی یوم القیامة ثم إلی مرجعکم فأحکم بینکم فیما کنتم فیه تختلفون ﴿۵۵﴾
[یاد کن] هنگامی را که خدا گفت ای عیسی من تو را برگرفته و به سوی خویش بالا می برم و تو را از [آلایش] کسانی که کفر ورزیده اند پاک می گردانم و تا روز رستاخیز کسانی را که از تو پیروی کرده اند فوق کسانی که کافر شده اند قرار خواهم داد آنگاه فرجام شما به سوی من است پس در آنچه بر سر آن اختلاف میکردید میان شما داوری خواهم کرد (۵۵)
فأما الذین کفروا فأعذبهم عذابا شدیدا فی الدنیا والآخرة وما لهم من ناصرین ﴿۵۶﴾
اما کسانی که کفر ورزیدند در دنیا و آخرت به سختی عذابشان کنم و یاورانی نخواهند داشت (۵۶)
وأما الذین آمنوا وعملوا الصالحات فیوفیهم أجورهم والله لا یحب الظالمین ﴿۵۷﴾
و اما کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند [خداوند] مزدشان را به تمامی به آنان می دهد و خداوند بیدادگران را دوست نمی دارد (۵۷)
ذلک نتلوه علیک من الآیات والذکر الحکیم ﴿۵۸﴾
اینهاست که ما آن را از آیات و قرآن حکمت آمیز بر تو می خوانیم (۵۸)
إن مثل عیسی عند الله کمثل آدم خلقه من تراب ثم قال له کن فیکون ﴿۵۹﴾
در واقع مثل عیسی نزد خدا همچون مثل [خلقت] آدم است [که] او را از خاک آفرید سپس بدو گفت باش پس وجود یافت (۵۹)
الحق من ربک فلا تکن من الممترین ﴿۶۰﴾
[آنچه درباره عیسی گفته شد] حق [و] از جانب پروردگار تو است پس از تردیدکنندگان مباش (۶۰)
فمن حاجک فیه من بعد ما جاءک من العلم فقل تعالوا ندع أبناءنا وأبناءکم ونساءنا ونساءکم وأنفسنا وأنفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنت الله علی الکاذبین ﴿۶۱﴾
پس هر که در این [باره] پس از دانشی که تو را [حاصل] آمده با تو محاجه کند بگو بیایید پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و ما خویشان نزدیک و شما خویشان نزدیک خود را فرا خوانیم سپس مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم (۶۱)
إن هذا لهو القصص الحق وما من إله إلا الله وإن الله لهو العزیز الحکیم ﴿۶۲﴾
آری داستان درست [مسیح] همین است و معبودی جز خدا نیست و خداست که در واقع همان شکست ناپذیر حکیم است (۶۲)
فإن تولوا فإن الله علیم بالمفسدین ﴿۶۳﴾
پس اگر رویگردان شدند همانا خداوند به [حال] مفسدان داناست (۶۳)
قل یا أهل الکتاب تعالوا إلی کلمة سواء بیننا وبینکم ألا نعبد إلا الله ولا نشرک به شیئا ولا یتخذ بعضنا بعضا أربابا من دون الله فإن تولوا فقولوا اشهدوا بأنا مسلمون ﴿۶۴﴾
بگو ای اهل کتاب بیایید بر سر سخنی که میان ما و شما یکسان است بایستیم که جز خدا را نپرستیم و چیزی را شریک او نگردانیم و بعضی از ما بعضی دیگر را به جای خدا به خدایی نگیرد پس اگر [از این پیشنهاد] اعراض کردند بگویید شاهد باشید که ما مسلمانیم [نه شما] (۶۴)
یا أهل الکتاب لم تحاجون فی إبراهیم وما أنزلت التوراة والإنجیل إلا من بعده أفلا تعقلون ﴿۶۵﴾
ای اهل کتاب چرا در باره ابراهیم محاجه می کنید با آنکه تورات و انجیل بعد از او نازل شده است آیا تعقل نمی کنید (۶۵)
ها أنتم هؤلاء حاججتم فیما لکم به علم فلم تحاجون فیما لیس لکم به علم والله یعلم وأنتم لا تعلمون ﴿۶۶﴾
هان شما [اهل کتاب] همانان هستید که در باره آنچه نسبت به آن دانشی داشتید محاجه کردید پس چرا در مورد چیزی که بدان دانشی ندارید محاجه می کنید با آنکه خدا می داند و شما نمیدانید (۶۶)
ما کان إبراهیم یهودیا ولا نصرانیا ولکن کان حنیفا مسلما وما کان من المشرکین ﴿۶۷﴾
ابراهیم نه یهودی بود و نه نصرانی بلکه حق گرایی فرمانبردار بود و از مشرکان نبود (۶۷)
إن أولی الناس بإبراهیم للذین اتبعوه وهذا النبی والذین آمنوا والله ولی المؤمنین ﴿۶۸﴾
در حقیقت نزدیکترین مردم به ابراهیم همان کسانی هستند که او را پیروی کرده اند و [نیز] این پیامبر و کسانی که [به آیین او] ایمان آورده اند و خدا سرور مؤمنان است (۶۸)
ودت طائفة من أهل الکتاب لو یضلونکم وما یضلون إلا أنفسهم وما یشعرون ﴿۶۹﴾
گروهی از اهل کتاب آرزو می کنند کاش شما را گمراه میکردند در صورتی که جز خودشان [کسی] را گمراه نمی کنند و نمی فهمند (۶۹)
یا أهل الکتاب لم تکفرون بآیات الله وأنتم تشهدون ﴿۷۰﴾
ای اهل کتاب چرا به آیات خدا کفر می ورزید با آنکه خود [به درستی آن] گواهی می دهید (۷۰)
یا أهل الکتاب لم تلبسون الحق بالباطل وتکتمون الحق وأنتم تعلمون ﴿۷۱﴾
ای اهل کتاب چرا حق را به باطل درمی آمیزید و حقیقت را کتمان می کنید با اینکه خود میدانید (۷۱)
انتهای پیام/
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «تلاوت مجلسی سوره آل عمران آیات ۲۶» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.