نظریات و رهنمودهای <a href="/fa/dashboard/ ir/حضرت امام حسین سلام الله علیه" class="text info">حضرت امام حسین سلام الله علیه</a> در رابطه با مسائل انسانی


چهل سخن گهربار از امام حسین علیه السلام



بزرگ نمایی | کوچک نمایی
---|---



۱- قال حسین بن علیعلیه السلام:



إن قوما عبدوا الله رغبة فتلک عبادة التجار، و إن قوما عبدوا الله رهبة فتلک عبادة العبید، و إن قوما عبدوا الله شکرا فتلک عبادة الأحرار، و هی أفضل العبادة. [۱]



حضرت امام حسین علیه السلام فرمود: همانا عده ای خداوند متعال را به جهت طمع و آرزوی بهشت عبادت می کنند که آن یک معامله و تجارت خواهد بود و عده ای دیگر از روی ترس خداوند را عبادت و ستایش می کنند که همانند عبادت و اطاعت نوکر از ارباب باشد و طائفه ای هم به عنوان شکر و سپاس از روی معرفت، خداوند متعال را عبادت و ستایش می نمایند; و این نوع، عبادت آزادگان است که بهترین عبادات می باشد.



۲- قال علیه السلام: إن أجود الناس من أعطی من لا یرجوه، و إن أعفی الناس من عفی عن قدرة، و إن أوصل الناس من وصل من قطعه. [۲]



فرمود: همانا سخاوتمندترین مردم آن کسی است که کمک نماید به کسی که امیدی به وی نداشته است. و بخشنده ترین افراد آن شخصی است که نسبت به ظلم دیگری با آن که توان انتقام دارد گذشت نماید. صله رحم کننده ترین مردم و دید و بازدید کننده نسبت به خویشان، آن کسی ست که صله رحم نماید با کسی که با او قطع رابطه کرده است.



۳- قیل: ما الفضل؟ قال علیه السلام: ملک اللسان، و بذل الاحسان، قیل: فما النقص؟ قال: التکلف لما لا یعنیک.[۳]



از حضرت سؤال شد کرامت و فضیلت انسان در چیست؟



در پاسخ فرمود: کنترل و در اختیار داشتن زبان و سخاوت داشتن، سؤال شد نقص انسان در چیست؟ فرمود: خود را وا داشتن بر آنچه که مفید و سودمند نباشد.



۴- قال علیه السلام: الناس عبیدالدنیا، و الدین لعب علی ألسنتهم، یحوطونه ما دارت به معائشهم، فإذا محصوا بالبلاء قل الدیانون.[۴]



فرمود: افراد جامعه بنده و تابع دنیا هستند و مذهب، بازیچه زبانشان گردیده است و برای إمرار معاش خود، دین را محور قرار داده اند و سنگ اسلام را به سینه می زنند پس اگر بلائی همانند خطر مقام و ریاست، جان، مال، فرزند و موقعیت، … انسان را تهدید کند، خواهی دید که دین داران واقعی کمیاب خواهند شد.



۵- قال علیه السلام: إن المؤمن لا یسیء و لا یعتذر، و المنافق کل یوم یسیء و یعتذر.[۵]



ضمن فرمایشی فرمود: همانا شخص مؤمن خلاف و کار زشت انجام نمی دهد و عذرخواهی هم نمی کند. ولی فرد منافق هر روز مرتکب خلاف و کارهای زشت می گردد و همیشه عذرخواهی می نماید.



۶- قال علیه السلام: إعمل عمل رجل یعلم أنه مأخوذ بالاجرام، مجزی بالاحسان.[۶]



فرمود: کارها و أمور خود را همانند کسی تنظیم کن و انجام ده که می داند و مطمئن است که در صورت خلاف تحت تعقیب قرار می گیرد و مجازات خواهد شد. و در صورتی که کارهایش صحیح باشد پاداش خواهد گرفت.



۷- قال علیه السلام: عبادالله! لا تشتغلوا بالدنیا، فإن القبر بیت العمل، فاعملوا و لا تغعلوا.[۷]



فرمود: ای بندگان خدا، خود را مشغول و سرگرم دنیا و تجملات آن قرار ندهید که همانا قبر، خانه ای است که تنها عمل صالح در آن مفید و نجات بخش می باشد، پس مواظب باشید که غفلت نکنید.



۸- قال علیه السلام: لا تقولن فی أخیک المؤمن إذا تواری عنک إلا مثل ماتحب أن یقول فیک إذا تواریت عنه.[۸]



فرمود: سخنی که ناراحت کننده باشد پشت سر دوست و برادر خود مگو، مگر آن که دوست داشته باشی که همان سخن پشت سر خودت گفته شود.



۹- قال علیه السلام: یا بنی! إیاک وظلم من لایجد علیک ناصرا إلا الله.[۹]



فرمود: بپرهیز از ظلم و آزار رساندن نسبت به کسی که یاوری غیر از خداوند متعال نمی یابد.



۱۰- قال علیه السلام: إنی لا أری الموت إلا سعادة، و لا الحیاة مع الظالمین إلا برما.[۱۰]



فرمود: به درستی که من از مرگ نمی هراسم و آن را جز سعادت نمی بینم; و زندگی با ستمگران و ظالمان را عار و ننگ می شناسم.



۱۱- قال علیه السلام: من لبس ثوبا یشهره کساه الله یوم القیامة ثوبا من النار.[۱۱]



فرمود: هرکس لباس شهرت - و انگشت نما از هر جهت - بپوشد، خداوند او را در روز قیامت لباسی از آتش می پوشاند.



۱۲- قال علیه السلام: أنا قتیل العبرة، لایذکرنی مؤمن إلا استعبر.[۱۲]



فرمود: من کشته گریه ها و اشک ها هستم، هیچ مؤمنی مرا یاد نمی کند مگر آن که عبرت گرفته و اشک هایش جاری خواهد شد.



۱۳- قال علیه السلام: لو شتمنی رجل فی هذه الاذن، و أومی إلی الیمنی، و اعتذر لی فی الاخری لقبلت ذلک منه، و ذلک أن أمیر المؤمنین علیه السلام حدثنی أنه سمع جدی رسول الله صلی الله علیه وآلهیقول: لا یرد الحوض من لم یقبل العذر من محق أو مبطل.[۱۳]



فرمود: چنانچه با گوش خود بشنوم که شخصی مرا دشنام می دهد و سپس معذرت خواهی او را بفهمم، از او می پذیرم و گذشت می نمایم، چون که پدرم امیرالمؤمنین علی علیه السلام از جدم رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم روایت نمود: کسی که پوزش و عذرخواهی دیگران را نپذیرد، بر حوض کوثر وارد نخواهد شد.



۱۴- قیل للحسین بن علیعلیه السلام: من أعظم الناس قدرا؟ قال: من لم یبال الدنیا فی یدی من کانت.[۱۴]



از حضرت سؤال شد: با شخصیت ترین افراد چه کسی است؟ در جواب فرمود: آن کسی است که اهمیت ندهد که دنیا در دست چه کسی می باشد.



۱۵- قال علیه السلام: من عبدالله حق عبادته، آتاه الله فوق أمانیه و کفایته.[۱۵]



فرمود: هرکس خداوند متعال را با صداقت و خلوص، عبادت و پرستش نماید; خدای متعال او را به بهترین آرزوهایش می رساند و امور زندگیش را تأمین می نماید.



۱۶- قال علیه السلام: احذروا کثرة الحلف، فإنه یحلف الرجل لعلل أربع: إما لمهانة یجدها فی نفسه، تحثه علی الضراعة إلی تصدیق الناس إیاه. و إما لعی فی المنطق، فیتخذ الایمان حشوا وصلة لکلامه. و إما لتهمة عرفها من الناس له، فیری أنهم لایقبلون قوله إلا بالیمین. و إما لارساله لسانه من غیر تثبیت.[۱۶]



فرمود: خود را از قسم و سوگند برهانید که همانا انسان به جهت یکی از چهار علت سوگند یاد می کند: در خود احساس سستی و کمبود دارد، به طوری که مردم به او بی اعتماد شده اند، پس برای جلب توجه مردم که او را تصدیق و تأیید کنند، سوگند می خورد.



و یا آن که گفتارش معیوب و به دور از حقیقت است، و می خواهد با سوگند، سخن خود را تقویت و جبران کند.



و یا در بین مردم متهم است به دروغ و بی اعتمادی پس می خواهد با سوگند و قسم خوردن جبران ضعف نماید.



و یا آن که سخنان و گفتارش متزلزل است هر زمان به نوعی سخن می گوید و زبانش به سوگند عادت کرده است.



۱۷- قال علیه السلام: أیما إثنین جری بینهما کلام، فطلب أحدهما رضی الاخر، کان سابقه إلی الجنة.[۱۷]



فرمود: چنانچه دو نفر با یکدیگر نزاع و اختلاف نمایند و یکی از آن دو نفر، در صلح و آشتی پیشقدم شود، همان شخص سبقت گیرنده، جلوتر از دیگری به بهشت وارد می شود.



۱۸- قال علیه السلام: و اعلموا إن حوائج الناس إلیکم من نعم الله علیکم، فلا تمیلوا النعم فتحول نقما.[۱۸]



فرمود: توجه داشته باشید که احتیاج و مراجعه مردم به شما از نعمت های الهی است، پس نسبت به نعمت ها روی، بر نگردانید; وگرنه به نقمت و بلا گرفتار خواهد شد.



۱۹- قال علیه السلام: یا ابن آدم! اذکر مصرعک و مضجعک بین یدی الله، تشهد جوارحک علیک یوم تزل فیه الأقدام.[۱۹]



فرمود: ای فرزند آدم، بیاد آور لحظات مرگ و خواب گاه خود را در قبر، همچنین بیاد آور که در پیشگاه خداوند قرار خواهی گرفت و اعضاء و جوارحت بر علیه تو شهادت خواهند داد، در آن روزی که قدم ها لرزان و لغزان می باشد.



۲۰- قال علیه السلام: مجالسة أهل الدناءة شر، و مجالسة أهل الفسق ریبة.[۲۰]



فرمود: همنشینی با اشخاص پست و رذل سبب شر و بد یختی خواهد گشت; و همنشینی و مجالست با معصیت کاران موجب شک و بدبینی خواهد شد.



۲۱- قال علیه السلام: إن الله خلق الدنیا للبلاء، و خلق أهلها للفناء.[۲۱]



فرمود: به درستی که خداوند متعال دنیا و اموال آن را برای آزمایش افراد آفریده است. و همچنین موجودات دنیا را جهت فناء و انتقال از این دنیا به جهانی دیگر آفریده است.



۲۲- قال علیه السلام: لا یأمن یوم القیامة إلا من قد خاف الله فی الدنیا.[۲۲]



فرمود: کسی در روز قیامت از شدائد و أحوال آن در أمان نمی باشد، مگر آن که در دنیا از خداوند متعال ترس داشته باشد و اهل گناه و معصیت نگردد .



۲۳- قال علیه السلام: لکل داء دواء، و دواء الذنوب الإستغفار.[۲۳]



فرمود: برای هر غم و دردی درمان و دوائی است و جبران و درمان گناه، طلب مغفرت و آمرزش از درگاه خداوند می باشد.



۲۴- قال علیه السلام: من قرء آیة من کتاب الله عز و جل فی صلاته قائما، یکتب له بکل حرف مأة حسنة.[۲۴]



فرمود: هرکس آیه ای از قرآن را در نمازش تلاوت نماید، خداوند متعال در مقابل هر حرفی از آن یکصد حسنه در نامه اعمالش ثبت می نماید.



۲۵- قال علیه السلام: سبعة أشیاء لم تخلق فی رحم: فأولها آدمعلیه السلام، ثم حواء، و الغراب، و کبش إبراهیمعلیه السلام، و ناقة الله، و عصا موسی علیه السلام، و الطیرالذی خلقه عیسیبن مریم علیهما السلام.[۲۵]



ضمن جواب سؤال های پادشاه روم، فرمود: آن هفت موجودی که بدون خلقت در رحم مادر، آفریده شده اند، عبارتند از: حضرت آدم علیه السلام و همسرش حواء. و کلاغی که برای راهنمائی دفن هابیل آمد. و گوسفندی که برای قربانی، به جای حضرت اسماعیلعلیه السلام آمد. و شتری که خداوند برای پیامبرش، حضرت صالح فرستاد.
و عصای حضرت موسی علیه السلام. و هفتمین موجود آن پرنده ای بود که توسط حضرت عیسی علیه السلام آفریده شد.



۲۶- قال علیه السلام: إن اعمال هذه الامة ما من صباح إلا و تعرض علی الله تعالی.[۲۶]



فرمود: همانا نامه کردار و أعمال این امت، در هر صبحگاه بر خداوند متعال عرضه می گردد.



۲۷- قال علیه السلام: إجتنبوا الغشیان فی اللیلة التی تریدون فیها السفر، فإن من فعل ذلک، ثم رزق ولد کان جوالة.[۲۷]



فرمود: در آن شبی که قصد مسافرت دارید، با همسر خود زناشوئی نکنید، که چنانچه عمل زناشوئی انجام گردد و در آن زمان فرزندی منعقد شود، بسیار متحرک و افکارش مغشوش می باشد.



۲۸- قال علیه السلام: الرکن الیمانی باب من أبواب الجنة، لم یمنعه منذ فتحه، و إن ما بین الرکنین الأسود و الیمانی ملک یدعی هجیر، یؤمن علی دعاءالمؤمنین.[۲۸]



فرمود: رکن یمانی کعبه الهی، دربی از درب های بهشت است و مابین رکن یمانی و حجرالأسود ملک و فرشته ای است که برای استجابت دعای مؤمنین آمین می گوید.



۲۹- قال علیه السلام: إن الغنی و العز خرجا یجولان، فلقیا التوکل فاستوطنا.[۲۹]



فرمود: عزت و بی نیازی هر دو شتاب زده به دنبال پناهگاهی می دویدند، چون به توکل برخورد کردند، آرامش پیدا نموده و آن را پناهگاه خود قرار دادند.



۳۰- قال علیه السلام: من نفس کربة مؤمن، فرج الله عنه کرب الدنیا والاخرة.[۳۰]



فرمود: هرکس گره ای از مشکلات مؤمنی باز کند و مشکلش را برطرف نماید، خداوند متعال مشکلات دنیا و آخرت او را اصلاح می نماید.



۳۱- قال علیه السلام: من والانا فلجدی صلی الله علیه وآله وسلم والی، و من عادانا فلجدی عادی.[۳۱]



فرمود: هر که ما را دوست بدارد و پیرو ما باشد، پس دوستی و محبتش به جهت جدم رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم می باشد. و هرکس با ما دشمن و کینه توز باشد، پس دشمنی و مخالفت او به جهت جدم رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم خواهد بود.



۳۲- قال علیه السلام: یا ابن آدم! أذکر مصارع آبائک و أبنائک، کیف کانوا، و حیث حلوا، و کأنک عن قلیل قد حللت محلهم.[۳۲]



فرمود: ای فرزند آدم، بیاد آور آن لحظاتی را که پدران و فرزندان و دوستان تو چگونه در چنگال مرگ قرار گرفتند، آن ها در چه وضعیت و موقعیتی بودند و سرانجام به کجا منتهی شدند و کجا رفتند. و بیندیش که تو نیز همانند آن ها به ایشان خواهی پیوست پس مواظب اعمال و رفتار خود باش .



۳۳- قال علیه السلام: یا ابن آدم، إنما أنت أیام، کلما مضی یوم ذهب بعضک.[۳۳]



فرمود: ای فرزند آدم، بدرستی که تو مجموعه ای از زمان ها و روزگار هستی، هر آنچه از آن بگذرد، زمانی از تو فانی و سپری گشته است بنابراین لحظات عمرت را غنیمت شمار که جبران ناپذیر است



۳۴- قال علیه السلام: من حاول أمرا بمعصیة الله کان أفوت لما یرجو و أسرع لمجییء ما یحذر.[۳۴]



فرمود: هرکس از روی نافرمانی و معصیت خداوند، کاری را انجام دهد، آنچه را آرزو دارد سریع تر از دست می دهد و به آنچه هراسناک و بیمناک می باشد مبتلا می گردد.



۳۵- قال علیه السلام: البکاء من خشیة الله نجات من النار و قال: بکاء العیون، و خشیة القلوب من رحمة الله.[۳۵]



فرمود: گریان بودن به جهت ترس از عذاب خداوند، سبب نجات از آتش دوزخ خواهد بود; و فرمود: گریان بودن چشم و خشیت داشتن دل ها یکی از نشانه های رحمت الهی برای بنده است.



۳۶- قال علیه السلام: لا یکمل العقل إلا باتباع الحق.[۳۶]



فرمود: بینش و عقل و درک انسان تکمیل نمی گردد مگر آن که أهل حق و صداقت باشد و از حقایق، تبعیت و پیروی کند.



۳۷- قال علیه السلام: أهلک الناس إثنان: خوف الفقر، و طلب الفخر.[۳۷]



فرمود: دو چیز مردم را هلاک و بیچاره گردانده است: یکی ترس از این که مبادا در آینده فقیر و نیازمند دیگران گردند. و دیگری فخر کردن در مسائل مختلف و مباهات بر دیگران است.



۳۸- قال علیه السلام: من عرف حق أبویه الافضلین محمد و علی، و أطاعهما، قیل له: تبحبح فی أی الجنان شئت.[۳۸]



فرمود: هر شخصی که حق والدینش محمد صلی الله علیه وآله وسلم ، و علی علیه السلام را که با شرافت و با فضیلت ترین انسان ها هستند، بشناسد و در تمام امور زندگی از ایشان تبعیت و اطاعت کند; در قیامت به او خطاب می شود: هر قسمتی از بهشت را که خواستار باشی، می توانی انتخاب کنی و در آن وارد شوی.



۳۹- قال علیه السلام: من طلب رضی الله بسخط الناس کفاه الله امور الناس، و من طلب رضی الناس بسخط الله و کله الله إلی الناس.[۳۹]



فرمود: هرکس رضایت و خوشنودی خداوند را در أمور زندگی طلب نماید گرچه همه افراد از او رنجیده شوند، خداوند مهمات و مشکلات او را کفایت خواهد نمود.و کسی که رضایت و خوشنودی مردم را طالب گردد گرچه مورد خشم و غضب پروردگار باشد، خداوند أمور این شخص را به مردم واگذار می کند.



۴۰- قال علیه السلام: إن شیعتنا من سلمت قلوبهم من کل غش و غل و دغل.[۴۰]



فرمود: شیعیان و پیروان ما اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام آن کسانی هستند که أفکار و درون آن ها از هر گونه حیله و نیرنگ و عوام فریبی سلامت و تهی باشد



پاورقیها :



[۱] - تحف العقول: ص ۱۷۷، بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۱۱۷، ح ۵.



[۲] - نهج الشهادة: ص ۳۹، بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۱۲۱، ح ۴.



[۳] - مستدرک الوسائل: ج ۹، ص ۲۴، ح ۱۰۰۹۹ به نقل از مجموعه شهید.



[۴] - محجة البیضاء: ج ۴، ص ۲۲۸، بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۱۱۶، ح ۲.



[۵] - تحف العقول: ص ۱۷۹، بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۱۱۹، ح ۲.



[۶] - بحارالأنوار: ج ۲، ص ۱۳۰، ح ۱۵ و ج ۷۵، ص ۱۲۷، ح ۱۰.



[۷] - نهج الشهادة: ص ۴۷.



[۸] - بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۱۲۷، ح ۱۰.



[۹] - وسائل الشیعة: ج ۱۱، ص ۳۳۹، بحارالأنوار: ج ۴۶، ص ۱۵۳، ح ۱۶.



[۱۰] - بحار الأنوار: ج ۴۴، ص ۱۹۲، ضمن ح ۴، و ص ۳۸۱، ضمن ح ۲.



[۱۱] - کافی: ج ۶، ص ۴۴۵، ح ۴.



[۱۲] - أمالی شیخ صدوق: ص ۱۱۸، بحارالأنوار: ج ۴۴، ص ۲۸۴، ح ۱۹.



[۱۳] - إحقاق الحق: ج ۱۱، ص ۴۳۱.



[۱۴] - تنبیه الخواطر، معروف به مجموعة ورام: ص ۳۴۸، س ۱۱.



[۱۵] - تنبیه الخواطر: ص ۴۲۷، س ۱۴، بحارالأنوار: ج ۶۸، ص ۱۸۳، ح ۴۴.



[۱۶] - تنبیه الخواطر، معروف به مجموعة ورام: ص ۴۲۹، س ۶.



۱۷] - محجة البیضاء: ج ۴، ص ۲۲۸.



[۱۸] - نهج الشهادة: ص ۳۸.



[۱۹] - نهج الشهادة: ص ۵۹.



[۲۰] - نهج الشهادة: ص ۴۷، بحارالأنوار: ج ۷۸، ص ۱۲۲، ح ۵.



[۲۱] - نهج الشهادة: ص ۱۹۶.



[۲۲] - بلاغة الحسینعلیه السلام: ص ۲۸۵، بحار الأنوار: ج ۴۴، ص ۱۹۲، ح ۵.



[۲۳] - وسائل الشیعة: ج ۱۶، ص ۶۵، ح ۲۰۹۹۳، کافی: ج ۲، ص ۴۳۹، ح ۸.



[۲۴] - اصول کافی: ج ۲، ص ۶۱۱، بحارالأنوار: ج ۸۹، ص ۲۰۰، ح ۱۷.



[۲۵] - تحف العقول: ص ۱۷۴، و بحارالأنوار: ج ۱۰، ص ۱۳۷، ح ۴.



[۲۶] - بحارالأنوار: ج ۷۰، ص ۳۵۳، ح ۵۴، به نقل از عیون الأخبارالرضاعلیه السلام.



[۲۷] - وسائل الشیعة: ح ۲۰، ج ۳، ص ۲۴۳، بحارالأنوار: ج ۱۰۰، ص ۲۹۲، ح ۳۹.



[۲۸] - مستدرک الوسائل: ج ۹، ص ۳۹۱، ج ۱، بحارالأنوار: ج ۶۹، ص ۳۵۴، ح ۱۱.



[۲۹] - مستدرک الوسائل: ج ۱۱، ص ۲۱۸، ح ۱۵، بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۲۵۷، ح ۱۰۸.



[۳۰] - مستدرک الوسائل: ج ۱۲، ص ۴۱۶، ح ۱۳، بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۱۲۱، ح ۴.



[۳۱] - ینابیع المودة: ج ۲، ص ۳۷، ح ۵۸.



[۳۲] - نهج الشهادة: ص ۶۰.



[۳۳] - نهج الشهادة: ص ۳۴۶.



[۳۴] - اصول کافی: ج ۲، ص ۳۷۳، ح ۳، بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۱۲۰، س ۶



[۳۵] - نهج الشهادة: ص ۳۷۰، مستدرک الوسائل: ج ۱۱، ص ۲۴۵، ح ۱۲۸۸۱.



[۳۶] - نهج الشهادة: ص ۳۵۶، بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۱۲۷، ح ۱۱.



[۳۷] - بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۵۴، ح ۹۶.



[۳۸] - نهج الشهادة: ص ۲۹۳، تفسیرالامام العسکری علیه السلام: ص ۳۳۰، بحار: ج ۲۳، ص ۲۶۰، ح ۸.



[۳۹] - أمالی شیخ صدوق: ص ۱۶۷، مستدرک الوسائل: ج ۱۲، ص ۲۰۹، ح ۱۳۹۰۲.



[۴۰] - تفسیرالإمام العسکری علیه السلام: ص ۳۰۹، ح ۱۵۴، بحارالأنوار: ج ۶۵، ص ۱۵۶، ح ۱۱






https://portal.anhar.ir/node/۹۴۸/#gsc.tab=۰


گفتگو با هوش مصنوعی

💬 سلام! می‌خوای درباره‌ی «نظریات و رهنمودهای حضرت امام حسین سلام الله علیه در رابطه با مسائل انسانی» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.