گفت وگو نوعی مبارزه است

ایسنا/خراسان رضوی احسان شریعتی گفت: ما با گفت وگو انسان هستیم و گفت وگو نوعی مبارزه است.
۲۸ آذرماه، احسان شریعتی در جلسه «گفت وگوی ملی، امکان تا امتناع» که در دفتر جامعه زنان انقلابی برگزار شد، در خصوص اهمیت گفت وگو اظهار کرد: در شرایط فعلی سخت است که گروه های صالح دور هم جمع شوند و با مشورت و مدل مکتبی مسائل متداول ملی را حل کنند. یکی از مشکلات کشور ما نبود جمع ها و تشکل ها در ابعاد زندگی و سیاسی بوده است؛ یعنی سندیکاها و احزاب وجود نداشته اند تا آراء و مطالبات اقشار مختلف مردم را نمایندگی کنند.
وی ادامه داد: علت نبود جمع ها و تشکل ها این بوده است که در ۲۵۰۰ سال گذشته نظم حاکم در ایران همواره استبدادی بوده است. این فضا که امروز ما در آن گفت وگو می کنیم بسیار ارزشمند است.
شریعتی تصریح کرد: معادل واژه استبداد در زبان های غرب دسپوتیزم (despotism) است که گفته می شود یک واژه ایرانی است و ده پوتیزم یعنی یک دهی که کدخدایی دارد. هنگامی که ارسطو می خواست نظام سیاسی را تشریح کند، نظام سیاسی ایران را مدنظر داشت.
این پژوهشگر فلسفه افزود: با توجه به قدمتی که استبداد در ایران به معنای تمرکز قدرت سیاسی در دست یک شاه یا سلطان داشته است می توان گفت که این وضع و نظم دائمی بوده است اما دوره هایی از شکاف و گسست هم داشته ایم و در همین دوره ها استعدادهایی در زمینه های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی شکل گرفته اند؛ به عنوان مثال در عصر گذشته مشروطه را داشته ایم که بسیاری از چهره های مطرح ما در این دوره بوده اند و دوره نهضت ملی را در سال های پس از اشغال ایران داشتیم که در برهه ای با آزادی فعالیت های سیاسی در کشور مواجه بودیم و علاوه بر این، در سال های اول پیش و پس از انقلاب شکافی ایجاد می شود و فضا آزاد می شود و نیروهای در بند آزاد می شوند.
وی اضافه کرد: باید بررسی کرد که چرا نقطه توجه جامعه، جوانان و دانشجویان مانند گذشته مسائل اجتماعی فرهنگی و سیاسی نیست. حال می توان به این نکته اشاره کرد هزینه هایی که تا کنون پرداخت شده متناسب با نتیجه به دست آمده نبوده است که باید بر سر این بحث کنیم. مورد دیگر، موانع بیرونی است که ایجاد می شود و ممکن است که طرز تفکر تا حدودی عوض شده باشد که در نتیجه آن جوانان به سبک زندگی بیشتر از ایدئولوژی ها می پردازند و باید این را هم مورد بررسی قرار داد که این یک پدیده منحصر به کشور ما نیست، بلکه جهانی است.
شریعتی اضافه کرد: ما در دوره پایان ایدئولوژی و پایان آرمان های بزرگ زندگی می کنیم و بی اعتقادی به فراروایات به این دلیل است که به دنبال آرمان ها، یک ایدئولوژی ها و نظام هایی ایجاد شد که نتایج منفی به بشر عرضه کردند و این سرخوردگی ایجاد شد.
این پژوهشگر فلسفه در خصوص انسداد در اصلاحات گفت: در این مساله دو نگاه وجود دارد که یکی از آن ها نگاه اصول گرایان است که می گفتند اصلا مشکلی نبوده است که اصلاح انجام شود و اصلاحات به طور کل توهین به نظام است. نگاه دیگر مربوط به نیروهایی است که فکر می کردند از طریق اصلاحات و برای دستیابی به دموکراسی دوره گذاری را طی می کنیم و آن ها به مشکل خوردند.
وی افزود: از نظر من دو دلیل برای انسداد اصلاحات وجود دارد. یکی از آن ها مصلحت گرایی یا همان اعتدال است. اعتدال یک سیاست سازشگرانه است که از دوره پس از جنگ شکل گرفت و دوره بده وبستانی و مصلحت اندیشانه است که به حقیقت نمی اندیشد. بده وبستان همین دادوستدی است که در بازار انجام می دهیم و این سیاست در همین نگاه انجام می شود. این باعث می شود که جامعه اعتماد خود را به این نگاه سیاسی از دست بدهد.
شریعتی اضافه کرد: دلیل دیگر انسداد اصلاحات آن چیزی است که مسامحتا به آن در اقتصاد نئولیبرالیسم می گوییم که نوعی سیاست اقتصادی بدون نظارت و هدایت اجتماعی و دولتی است که معتقد است بخش دولتی باید خصوصی شود.
این پژوهشگر فلسفه ادامه داد: نئولیبرالیسم برای دولت وظیفه ای را به عنوان برساختن اقتصاد رقابتی ایجاد می کند و خود این رقابت را ایجادکننده ارزش و به نوعی بالاترین ارزش می داند و با نگاه اقتصادی به همه چیز از جمله سیاست نگاه می کند و جهان را مانند بازار می بیند. سرمایه داری که در اقتصاد موسوم به نئولیبرال در آن صحبت می کنیم نه ملی و نه مولد به معنای کشاورزی و صنعت است بلکه تجاری و دلالی بین المللی است.
وی درخصوص سیاست اقتصادی نئولیبرال در ایران، بیان کرد: این اقتصاد موسوم به نئولیبرالیسم پس از جنگ در ایران موجب تشدید اختلاف طبقاتی، به وجودآمدن بحران های اجتماعی حاد مانند اعتراضاتی که در دوره آقای هاشمی و اکنون در ۹۶ و ۹۸ شکل گرفت و این ها همه ناشی از همان سیاست مصطلحا نئولیبرال و معقتد به آزادی قیمت هاست. شاید این حرف درست باشد اما باید به درآمدها نگاه کرد و مشکل این جاست درصورتی که بخواهیم قیمت به عنوان مثال بنزین با کشورهای اروپایی یکسان باشد، درآمدهای ما پایین است.
شریعتی در خصوص مذاکره مردم با دولت، گفت: اگر مردم می خواهند با دولت و حکومت مذاکره کنند، نباید تصور شود که این مذاکره همچون گپ وگفت ساده است. مذاکره میان دو نیرویی انجام می شود که همانند دیالکتیک ارباب و برده که هگل می گفت خطر مرگ و زندگی را در صورت عدم تفاهم ببینند. مذاکره الزاماتی دارد از جمله اینکه طرفین باید متمدن باشند و همچنین باید متوازن باشند.
این پژوهشگر فلسفه خاطرنشان کرد: هانا آرنت فیلسوف امریکایی می گوید که اساس سیاست به قول ارسطو دوستی است. اساس دوستی مذاکره است. ما با گفت وگو انسان هستیم. به قول کلود لوی اشتراوس، انسان شناس بزرگ، اولین شخصی که به جای سنگ زدن فحش داد، پایه تمدن را بنا نهاد و از این جا گفت وگو شروع شد. گفت وگو نوعی مبارزه است.
انتهای پیام
۲۸ آذرماه، احسان شریعتی در جلسه «گفت وگوی ملی، امکان تا امتناع» که در دفتر جامعه زنان انقلابی برگزار شد، در خصوص اهمیت گفت وگو اظهار کرد: در شرایط فعلی سخت است که گروه های صالح دور هم جمع شوند و با مشورت و مدل مکتبی مسائل متداول ملی را حل کنند. یکی از مشکلات کشور ما نبود جمع ها و تشکل ها در ابعاد زندگی و سیاسی بوده است؛ یعنی سندیکاها و احزاب وجود نداشته اند تا آراء و مطالبات اقشار مختلف مردم را نمایندگی کنند.
وی ادامه داد: علت نبود جمع ها و تشکل ها این بوده است که در ۲۵۰۰ سال گذشته نظم حاکم در ایران همواره استبدادی بوده است. این فضا که امروز ما در آن گفت وگو می کنیم بسیار ارزشمند است.
شریعتی تصریح کرد: معادل واژه استبداد در زبان های غرب دسپوتیزم (despotism) است که گفته می شود یک واژه ایرانی است و ده پوتیزم یعنی یک دهی که کدخدایی دارد. هنگامی که ارسطو می خواست نظام سیاسی را تشریح کند، نظام سیاسی ایران را مدنظر داشت.
این پژوهشگر فلسفه افزود: با توجه به قدمتی که استبداد در ایران به معنای تمرکز قدرت سیاسی در دست یک شاه یا سلطان داشته است می توان گفت که این وضع و نظم دائمی بوده است اما دوره هایی از شکاف و گسست هم داشته ایم و در همین دوره ها استعدادهایی در زمینه های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی شکل گرفته اند؛ به عنوان مثال در عصر گذشته مشروطه را داشته ایم که بسیاری از چهره های مطرح ما در این دوره بوده اند و دوره نهضت ملی را در سال های پس از اشغال ایران داشتیم که در برهه ای با آزادی فعالیت های سیاسی در کشور مواجه بودیم و علاوه بر این، در سال های اول پیش و پس از انقلاب شکافی ایجاد می شود و فضا آزاد می شود و نیروهای در بند آزاد می شوند.
وی اضافه کرد: باید بررسی کرد که چرا نقطه توجه جامعه، جوانان و دانشجویان مانند گذشته مسائل اجتماعی فرهنگی و سیاسی نیست. حال می توان به این نکته اشاره کرد هزینه هایی که تا کنون پرداخت شده متناسب با نتیجه به دست آمده نبوده است که باید بر سر این بحث کنیم. مورد دیگر، موانع بیرونی است که ایجاد می شود و ممکن است که طرز تفکر تا حدودی عوض شده باشد که در نتیجه آن جوانان به سبک زندگی بیشتر از ایدئولوژی ها می پردازند و باید این را هم مورد بررسی قرار داد که این یک پدیده منحصر به کشور ما نیست، بلکه جهانی است.
شریعتی اضافه کرد: ما در دوره پایان ایدئولوژی و پایان آرمان های بزرگ زندگی می کنیم و بی اعتقادی به فراروایات به این دلیل است که به دنبال آرمان ها، یک ایدئولوژی ها و نظام هایی ایجاد شد که نتایج منفی به بشر عرضه کردند و این سرخوردگی ایجاد شد.
این پژوهشگر فلسفه در خصوص انسداد در اصلاحات گفت: در این مساله دو نگاه وجود دارد که یکی از آن ها نگاه اصول گرایان است که می گفتند اصلا مشکلی نبوده است که اصلاح انجام شود و اصلاحات به طور کل توهین به نظام است. نگاه دیگر مربوط به نیروهایی است که فکر می کردند از طریق اصلاحات و برای دستیابی به دموکراسی دوره گذاری را طی می کنیم و آن ها به مشکل خوردند.
وی افزود: از نظر من دو دلیل برای انسداد اصلاحات وجود دارد. یکی از آن ها مصلحت گرایی یا همان اعتدال است. اعتدال یک سیاست سازشگرانه است که از دوره پس از جنگ شکل گرفت و دوره بده وبستانی و مصلحت اندیشانه است که به حقیقت نمی اندیشد. بده وبستان همین دادوستدی است که در بازار انجام می دهیم و این سیاست در همین نگاه انجام می شود. این باعث می شود که جامعه اعتماد خود را به این نگاه سیاسی از دست بدهد.
شریعتی اضافه کرد: دلیل دیگر انسداد اصلاحات آن چیزی است که مسامحتا به آن در اقتصاد نئولیبرالیسم می گوییم که نوعی سیاست اقتصادی بدون نظارت و هدایت اجتماعی و دولتی است که معتقد است بخش دولتی باید خصوصی شود.
این پژوهشگر فلسفه ادامه داد: نئولیبرالیسم برای دولت وظیفه ای را به عنوان برساختن اقتصاد رقابتی ایجاد می کند و خود این رقابت را ایجادکننده ارزش و به نوعی بالاترین ارزش می داند و با نگاه اقتصادی به همه چیز از جمله سیاست نگاه می کند و جهان را مانند بازار می بیند. سرمایه داری که در اقتصاد موسوم به نئولیبرال در آن صحبت می کنیم نه ملی و نه مولد به معنای کشاورزی و صنعت است بلکه تجاری و دلالی بین المللی است.
وی درخصوص سیاست اقتصادی نئولیبرال در ایران، بیان کرد: این اقتصاد موسوم به نئولیبرالیسم پس از جنگ در ایران موجب تشدید اختلاف طبقاتی، به وجودآمدن بحران های اجتماعی حاد مانند اعتراضاتی که در دوره آقای هاشمی و اکنون در ۹۶ و ۹۸ شکل گرفت و این ها همه ناشی از همان سیاست مصطلحا نئولیبرال و معقتد به آزادی قیمت هاست. شاید این حرف درست باشد اما باید به درآمدها نگاه کرد و مشکل این جاست درصورتی که بخواهیم قیمت به عنوان مثال بنزین با کشورهای اروپایی یکسان باشد، درآمدهای ما پایین است.
شریعتی در خصوص مذاکره مردم با دولت، گفت: اگر مردم می خواهند با دولت و حکومت مذاکره کنند، نباید تصور شود که این مذاکره همچون گپ وگفت ساده است. مذاکره میان دو نیرویی انجام می شود که همانند دیالکتیک ارباب و برده که هگل می گفت خطر مرگ و زندگی را در صورت عدم تفاهم ببینند. مذاکره الزاماتی دارد از جمله اینکه طرفین باید متمدن باشند و همچنین باید متوازن باشند.
این پژوهشگر فلسفه خاطرنشان کرد: هانا آرنت فیلسوف امریکایی می گوید که اساس سیاست به قول ارسطو دوستی است. اساس دوستی مذاکره است. ما با گفت وگو انسان هستیم. به قول کلود لوی اشتراوس، انسان شناس بزرگ، اولین شخصی که به جای سنگ زدن فحش داد، پایه تمدن را بنا نهاد و از این جا گفت وگو شروع شد. گفت وگو نوعی مبارزه است.
انتهای پیام
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «گفت وگو نوعی مبارزه است» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.