عوامل زمینه ساز فرسودگی روابط زناشویی



رابطه ها، ناگهانی در محضرخانه و با امضای سند طلاق به پایان نمی رسند، آنها در طول زمان و به دلایل متعددی با سایش و فرسودگی روبرو می شوند و این افراد را به سوی نقطه پایان رابطه سوق می دهد، بر این اساس نیاز مبرمی برای شناسایی و مقابله با این منابع فرسودگی مطرح می شود.

به گزارش ایسنا، خانواده، شالوده استوار پیوندهای اجتماعی و کانون اصلی بروز و ظهور عواطف انسانی و عشق است. فقدان روابط صمیمی و حمایت گرانه زناشویی در خانواده می تواند پیامدهای جدی دربرداشته باشد و عشق را در مرحله سکون متوقف کند، به صورتی که اعضای خانواده در سرمای تنش آمیز ارتباطی، بی حوصلگی، ملالت و فرسودگی که تنها ضمانت توجیه کننده اش سندی کاغذی است، تمایلی به درک یکدیگر و حل مشکلات نداشته باشند؛ بهداشت روانی تحقق نیابد و نه تنها کنشهای روانی-اجتماعی زن و شوهر بلکه رشد و تحول کودکان و نوجوانان آن خانواده نیز از آسیب های جبران ناپذیر آن در امان نماند.

یکی از آشفتگی ها و نابهنجاری های روانشناختی که به مرور زمان، عشق و علاقه بین زوجین را کمرنگ یا حتی محو می کند و موجبات مشکلات روحی، روانی، و ارتباطی و در نهایت، طلاق رسمی آنها را فراهم می کند، فرسودگی زناشویی(burnout couple) است.

محققان در پژوهشی با عنوان «شناسایی عوامل زمینه ساز فرسودگی زناشویی» این موضوع را مورد بررسی قرار داده اند.

در این پژوهش که توسط ندا اسماعیلی فر (دکترای مشاوره، گروه مشاوره، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه خوارزمیحمداله جایروند (استادیار گروه روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی اهوازمحسن رسولی (دکترای مشاوره، استادیار، گروه مشاوره، دانشکد روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه خوارزمیجعفر حسنی (دکترای روانشناسی بالینی، دانشیار، گروه روانشناسی بالینی، دانشگاه خوارزمی) انجام شده، آمده است: «پژوهش حاضر در بافت اجتماعی- فرهنگی شهر کرج با ۱۷ شرکت کننده با طول مدت ازدواج از ۶ تا ۲۴ سال انجام شده که از بین آن ها ۱۲ نفر مرد و پنج نفر زن بودند.

این مطالعه از نوع پژوهش های کیفی است که با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام شده است. درعین حال، برای انتخاب دقیق تر شرکت کنندگان، معیارهای ورودی دیگری از جمله حداقل مدرک تحصیلی دیپلم و گذشت حداقل پنج سال از زندگی مشترک نیز درنظر گرفته شد.»

محققان می گویند:« امروزه شیوع فرسودگی زناشویی بیشتر از گذشته شده است، به طوری که۵۰ درصد از زوجین در ازدواج خود با فرسودگی مواجه میشوند و فرسودگی زناشویی، شیوع فراوانی در روابط زناشویی دارد که به طلاق منتهی می شوند.

آن ها می افزایند: «فرسودگی با رشد آگاهی و توجه به چیزهایی که به اندازه گذشته خوشایند نیستند، شروع می شود و اگر در این مرحله، کاری برای جلوگیری از پیشرفت این روند صورت نگیرد، همه چیز از مرحله بد به بدتر می رسد وممکن است به فروپاشی رابطه منتهی شود .در واقع زوج ها درمی یابند که رفتار همسرشان آن چیزی نیست که انتظارش را داشته اند و پس از به وجود آمدن این احساس سرخوردگی، همسرشان را در قبل و بعد از ازدواج مقایسه می کنند.

مقایسه هایی از این دست به مشکلات ارتباطی همچون بیان نکردن نیازها، خواسته ها و علایق، عدم ابراز عشق، توقف رابطه صمیمانه، منازعات فراوان، انتقادهای مکرر، پناه بردن به سکوت، عدم همراهی عاطفی و لاینحل ماندن مشکلات دامن می زند و سبب می شود که احساسات منفی در طولانی مدت حالت غالب به خود گرفته و به از دست دادن شور و شوق اولیه، وابستگی عاطفی، تعهد و نهایتا بروز فرسودگی منجر شود.»

اسماعیلی فر و گروهش در این پژوهش آورده اند: «همچنین هر فردی با مجموعه ای از انتظارات وارد زندگی زناشویی می شود و اینکه همسران از هم انتظاراتی داشته باشند، طبیعی و امری مسلم است. درواقع حتی می توان گفت همه زوج ها ممکن است انتظاراتی داشته باشند که غیرواقع بینانه باشد. ولی چیزی که تفاوت ایجاد می کند، این است که زوج های فرسوده به طور محسوسی، میزان بیشتری از انتظارات غیرواقع بینانه را دارند.»

در این پژوهش آمده است:« فرسودگی زناشویی، نه ملال ها و دلخوری های کوچک بلکه انباشته شدن نارضایتی ها، ناسازگاری ها، فشارهای روانی تضعیف کننده عشق، افزایش تدریجی خستگی، یکنواختی، جمع شدن رنجش های کوچک، سرخوردگی ها و تنش های فرساینده زندگی روزمره و نیز فقدان تدریجی دلبستگی عاطفی، کاهش توجه به همسر، بیگانگی عاطفی و افزایش احساس دلسردی و بی تفاوتی نسبت به همسر است که شامل سه مرحله سرخوردگی و ناامیدی، مابین ناامیدی و فرسودگی، دل سردی و بی تفاوتی می شود.»

این پژوهش مولفه های فرسودگی زناشویی را درسه بعد خستگی جسمانی، ازپاافتادگی روانی و ازپاافتادگی عاطفی مشخص کرده است.

بر اساس یافته های این محققان یکی دیگر از عوامل فرسودگی زناشویی عوامل فشارزای بیرونی (مشکلات شغلی، فشارهای فرهنگی اجتماعی و مسائل اقتصادی) و تجارب استرس زا است.

در نتیجه گیری این پژوهش آمده است:« زوج های فرسوده مجموعه ای از باورهای ارتباطی

ناکارآمد و انتظارات غیرواقع بینانه دارند. این امر می تواند میزان هیجانات منفی موجود در رابطه را افزایش دهد و خشم، تنفر، احساس بی ارزشی، افسردگی و اضطراب کند و بدین ترتیب زمینه را برای فرسودگی آماده تر کند. نتایج تحلیل داده ها و طبقه بندی مفاهیم در سطوح انتزاعی متفاوت نشان داد که مفاهیم اصلی عوامل زوجی موثر در فرسودگی زناشویی شامل کاهش صمیمیت (کاهش صمیمیت هیجانی- عاطفی، کاهش صمیمیت زمانی، عدم خودافشایی، عدم پذیرش و نارضایتی جنسی)؛ نبود رفتارهای مراقبتی از جمله فقدان حمایت، بی توجهی، و قدرنشناسی)؛ تعامل منفی (ارتباط ناکارآمد، حل تعارض ناکارآمد، ابرازگری ضعیف، برخوردهای تخریبی و فقدان مهارت)؛ رکود و نبود رشد و بالندگی از جمله (نداشتن پیشرفت جویی مشترک، ناهدفمندی، نبود خودتوسعه بخشی و عدم حفظ فردیت) و کمبود شور و هیجان زوجی از جمله فقدان تجارب مثبت، نبود شوخی، کاهش گیرایی و جذابیت است.»

در این پژوهش مشاهده شده است که رابطه صمیمانه کمتر، با فرسودگی بیشتر همراه است.

این پژوهش در اولین شماره دهمین دوره نشریه پژوهش نامه زنان پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی منتشر شده است.

انتهای پیام
گفتگو با هوش مصنوعی

💬 سلام! می‌خوای درباره‌ی «عوامل زمینه ساز فرسودگی روابط زناشویی» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.