سردار سلیمانی فرمانده بی چون و چرا و چهره غیرقابل انکار کارزار مبارزه با داعش بود



سفیر ایران در بروکسل:

به گزارش حوزه سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، «غلامحسین دهقانی» سفیر جمهوری اسلامی ایران در بروکسل در سالگرد شهادت سپهبد شهید قاسم سلیمانیی در مقاله ای با عنوان «مرا در کنار همرزمانم به خاک بسپار! مثل یک سرباز!» نوشت: در ۱۸ دی ماه ۱۳۹۸، گلزار شهدای کرمان پذیرای قهرمانی دیگر بود: سپهبد قاسم سلیمانی. پس از آنکه میلیون ها تن در ایران و عراق در مراسم تشییع، پیکر او را بدرقه کردند در آنجا به خاک سپرده شد. در بخشی از وصیتنامه شهید خطاب به همسرش می خواهد که مانند یک سرباز و در کنار همرزم شهیدش محمدحسین به خاک سپرده شود. در این بخش از وصیتنامه خطاب به همسر شهید آمده است: «همسرم! من جای قبرم را در مزار شهدای کرمان مشخص کرده ام. قبر من ساده باشد. مثل دوستان شهیدم. بر آن کلمه سرباز قاسم سلیمانی را بنویسید، نه عبارت های عنوان دار»

در این مقاله آمده است: این کلمه ساده، یعنی سرباز، که نزد مردمان بسیاری در جهان از اهمیت و اعتبار بالایی برخوردار است، مبین جهاد مخلصانه ای است که همواره و در همه جا از زمان حضور سردار در جبهه های هشت سال جنگ تحمیلی تا زمانی که به جایگاه رفیع استراتژیست طراز اول کشور در امور دفاعی و امنیت منطقه ای رسید، در همه حرکات و سکنات وی نمایان بود. در تمام سال های خدمت، از حضور در جبهه های دفاع مقدس تا سازندگی بعد از جنگ، از نبرد با داعش و دیگر گروه های تکفیری افراط گرا تا حضور او در بازسازی مناطق آسیب دیده ایران از بلایای طبیعی، جذبه و کاریزمای شخصیتی سردار باعث محبوبیت او نزد میلیون ها انسانی شده بود که او را به عنوان یک قهرمان ستایش می کردند؛ حضور گسترده مردم در مراسم تشییع او تنها قطره ای از دریای محبتی است که مردم از همه اقشار برای او در سینه داشته و دارند.

سفیر ایران در بروکسل در این مقاله می افزاید: سردار سلیمانی کار خود را با بنایی در شهر و دیار خود آغاز کرد؛ آجر روی آجر نهادن و ساختن دیوار و خانه. پس از حمله صدام به ایران در شهریور ۵۹، او راهی جبهه های جنگ شد تا به ساخت دیوار دفاعی کشور کمک کند. شجاعت و فداکاری خالصانه او باعث شد از بقیه همقطاران متمایز شود و به درجات بالاتر برسد. تواضع و افتادگی وجه غالب شخصیت سردار سلیمانی از ابتدا تا انتها بود.

در این مقاله آمده است: علیرغم هشت سال جنگ طولانی بین ایران و عراق و تلاش های بسیاری از سوی بدخواهان در منطقه با هدف جلوگیری از ایجاد روابط دوستانه میان دو کشور، دو ملت ایران و عراق به سرعت به سمت عادی سازی روابط حرکت کردند. ایران و عراق اشتراکات زیادی داشته و به مجموعه واحدی از جغرافیای مذهبی تعلق دارند، روابط تاریخی و فرهنگی پرباری دارند و ارتباطات مردمی دو کشور همواره قوی بوده و وجود بقاع متبرکه در دو کشور قلب شیعیان ایران و عراق را برای همیشه به هم پیوند زده است. سردار شهید سلیمانی، همانند برخی دیگر از نوابغ شهید هم قطار خود در کوران جنگ تحمیلی آبدیده شد و گوهر وجود پربرکتش به کمال خود رسید و آموخت که مبارزه با زورگویان زیاده خواه خارجی در منطقه و تلاش برای تاسیس یک چارچوب درون منطقه ای برای ایجاد صلح یک ضرورت اجتناب ناپذیر است. لذا وی نخستین کسی بود که وارد میدان دفاع از تمامیت ارضی عراق در برابر هجوم برق آسای داعش شد، در شرایطی که همه از حمله داعش غافلگیر شده بودند و یا تمایلی برای حمایت از عراق نداشتند، وی با درک حساسیت شرایط و ماهیت داعش پای به عرصه نهاد. نقش او در درهم کوبیدن تروریسم تکفیری، به ویژه داعش، چنان برجسته بود که نه قبل و نه بعد از آن نظیرش را ندیده ایم، همین باعث شد که دوست و دشمن به او لقب «بزرگترین دشمن داعش» را بدهند.

دهقانی در این مقاله خاطرنشان کرده است: بدین ترتیب چندان جای تعجب نبود که داعش از ترور سردار سلیمانی استقبال کرد. این گروه تروریستی و وابسته های تکفیری اش، که موجب ترس و وحشت در همه جا، از جمله در قلب پایتخت های اروپایی شده اند، قتل سردار سلیمانی به دست آمریکا را امداد الهی توصیف کردند. نکته اینجاست که به واقع تکیه گاه این جنایتکاران و حامیان آنها در منطقه همانا کسی نبوده است جز ایالات متحده آمریکا. از اصرار سعودی ها برای پیروزی نظامی در یمن با استفاده از نیروی نظامی «به یاری خدا» تا توصیف ترور سردار سلیمانی به عنوان امداد الهی از طرف داعش، کاملا مشخص می کند که منظورشان از خداوند کیست!

*سردار سلیمانی با حضور در خط مقدم نبرد، فرمانده بی چون و چرا و چهره غیرقابل انکار کارزار مبارزه با داعش بود

در این مقاله آمده است: سردار سلیمانی با حضور در خط مقدم نبرد، فرمانده بی چون و چرا و چهره غیرقابل انکار کارزار مبارزه با داعش بود. داعش نه تنها دشمن صلح و امنیت در منطقه که تهدیدی جدی برای صلح و امنیت بین المللی محسوب می شده و می شود؛ عملیات های تروریستی پیچیده در پایتخت های اروپایی، کشتار در عراق و سوریه، جنایات جنگی و بسیاری دیگر از اقدامات شنیع این گروه، موضوع گزارش های نهاد های بین المللی، بالاخص سازمان ملل متحد بوده است. تمام این گزارش ها کم و بیش بر یک نکته اتفاق نظر دارند؛ حذف سردار سلیمانی هدیه ای به داعش و همه دیگر گروه های تروریستی در منطقه بود.

این مقاله می افزاید: واکنش جامعه بین المللی به شهادت سردار سلیمانی را باید در بستر گسترده تر وخامت وضعیت امنیتی منطقه بعد از ظهور داعش و نقشی که سردار در مبارزه با گسترش این گروه تروریستی در پهنه های وسیع منطقه ایفا کرد، مورد بررسی قرار داد. در این خصوص، نکات مطروحه توسط نماینده ویژه سازمان ملل، خانم اگنس کالامار، پیرامون این سوال که آیا می توان چنین اقدامی را با هیچ اصل بین المللی توجیه کرد، قابل توجه است. خانم کالامار به این موضوع اشاره می کند که یافتن هرگونه توجیه برای چنین قتل فجیعی غیرممکن است و در این خصوص به سه نکته اشاره می کند: الف) برنامه ریزی صورت گرفته برای استفاده از پهپاد در این حمله نشان از عمدی بودن و جدیت بر انجام حتمی آن است؛ ب) فقدان شواهد مبنی بر این که شهید سلیمانی تهدیدی فوری و یا حتی واقعی برای جان دیگران محسوب می شده است: حتی با در نظر گرفتن شواهد سری نهاد های اطلاعاتی، اطلاعات ارائه شده توسط مقام های آمریکایی به شدت مبهم و جزیی است و نمی تواند نشان دهنده یک خطر فوری باشد؛ و ج) قتل ۹ نفر دیگر علاوه بر سردار سلیمانی که هیچ یک از آنها به صورت انفرادی به عنوان تهدیدی فوری مورد شناسایی و ارزیابی قرار نگرفته بودند.

سفیر ایران در بروکسل در این مقاله یادآور شده است: هنوز جنایاتی که داعش در منطقه مرتکب شد در حافظه ها و همچنین در ویدئو هایی که با کیفیت بالا ضبط شده، زنده است؛ از قتل عام مسلمانان بیگناه، نسل کشی علیه ایزدی ها، جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت گرفته تا تخریب سیستماتیک بنا های تاریخی و باستانی، همه نشان می داد که داعش نیروی مخربی است که قلب تمدن در منطقه غرب آسیا را هدف گرفته است: سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس همان قهرمانانی بودند که این نیروی شیطانی را به عقب می راندند.

وی می افزاید: داعش و دیگر گروه های تروریستی بر شانه های حامیان ثروتمند مالی شان در منطقه سوار بودند که به خاطر پیشبرد مطامع ژئوپلیتیک خود در منطقه و به هزینه دیگران، از این گروه ها حمایت می کردند. آن ها که فریاد حقوق بشر و حفظ صلح و امنیت بین المللی آنها گوش فلک را کر کرده است، در زمان ترور سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس توسط آمریکا یک انتخاب روشن داشتند: محکومیت این اقدام و دعوت برای مقابله با آن، ولی اظهارات مبهم و دوپهلو و بی تفاوتی در واکنش به این جنایت، انگیزه های پنهان آن ها در پس فریاد گوش خراششان برای حقوق بشر و صلح و امنیت در منطقه را آشکار ساخت.

در پایان این مقاله آمده است: هی کس در تعارض کامل ترور سردار شهید سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس، دو مقام ارشد نظامی ایرانی و عراقی، و همراهان شان، با اصول حقوق بین الملل، از جمله اصول ناظر بر مخاصمات مسلحانه تردیدی ندارد، لکن آنچه که نشان خواهد داد چه اصولی بر روابط بین الملل و رفتار مدعیان حقوق بشر و حفظ صلح و امنیت بین المللی حاکم است، موضع گیری آنان در قبال چنین جنایات وحشیانه ای است.

انتهای پیام/

پرسش و پاسخ در سردار سلیمانی فرمانده بی چون و چرا و چهره غیرقابل انکار کارزار مبارزه با داعش بود

گفتگو با هوش مصنوعی