پیکر <a href="/fa/dashboard/ فروتن" class="text info">صولت فروتن</a> در زادگاهش به خاک سپرده شد

ایسنا/خراسان رضوی پیکر صولت فروتن، روزنامه نگار و سردبیر پرتال قوه قضاییه که عصر شنبه، ششم شهریور ماه، به علت عارضه قلبی درگذشته بود، با انتقال به خراسان رضوی، امروز سه شنبه پس از تشییع توسط خانواده، دوستان و همکارانش در قطعه مفاخر و نام آوران زادگاهش قوچان به خاک سپرده شد.
صولت فروتن سردبیر سابق نشریه قوه قضاییه و از روزنامه نگاران قدیمی بود. او با روزنامه های کیهان و جام جم و آتیه نیز همکاری کرده بود و سردبیر پرتال قوه قضاییه بوده است.
فروتن مرداد ماه امسال و کم تر از یک ماه قبل در حساب کاربری اش در اینستاگرام برای روز خبرنگار چنین نوشته بود:
به دست هایم که نگاه می کنم؛ خالی است. و واژه ها دیگر در من نفس نمی کشند. مدت هاست در کار احیای کلمه ها و جمله ها هستم اما کار سخت است.
مرگ گلوی الفبا را گرفته است و درد، تیتر تکراری تمام گزارش های ما است. و روزنامه ها زیر شلاق آفتاب، کنار خیابان، شکنجه می شوند.
سایه های شما دیگر مدت هاست نمی افتد بر سر تیتر یک هیچ روزنامه ای. خبرها رفته اند کنار رفقای ناباب. رفته اند قاطی انواع سیگارهای پر مشتری، و چیپس، و پفک، و آب آناناس.
مردان روزنامه فروش فرتوتند و فقط بوی دود می دهند و هر روز بر تعداد خبرنگاران بی خبر و روزنامه نگاران بی روزنامه افزوده می شود.
به دست هایم که نگاه می کنم؛ خالی است. و واژه ها دیگر در من نفس نمی کشند. و با خود می گویم کاش، عشق در کلمه اول، عشق در تیتر یک، هیچگاه رخ نمی داد.
اما رخ داده است و من در رخدادها بزرگ شده ام. پیر شده ام. و مرده ام، شاید. و از من، تنها نامی محو و بزک کرده باقی است که تبریک گفتن هم دارد! دیروز در خبرها خواندم: خبرنگارانی از زحمات مسئولی تقدیر کرده اند!
مرگ گلوی خبرها را گرفته است و تمام روزنامه ها، چاپ شب شده اند! مبارک است.
همچنین از مرحوم فروتن مجموعه قطعات ادبی با عنوان «بیست و چهار ساعت شب» به چاپ رسیده و به یادگار مانده است.
انتهای پیام
صولت فروتن سردبیر سابق نشریه قوه قضاییه و از روزنامه نگاران قدیمی بود. او با روزنامه های کیهان و جام جم و آتیه نیز همکاری کرده بود و سردبیر پرتال قوه قضاییه بوده است.
فروتن مرداد ماه امسال و کم تر از یک ماه قبل در حساب کاربری اش در اینستاگرام برای روز خبرنگار چنین نوشته بود:
به دست هایم که نگاه می کنم؛ خالی است. و واژه ها دیگر در من نفس نمی کشند. مدت هاست در کار احیای کلمه ها و جمله ها هستم اما کار سخت است.
مرگ گلوی الفبا را گرفته است و درد، تیتر تکراری تمام گزارش های ما است. و روزنامه ها زیر شلاق آفتاب، کنار خیابان، شکنجه می شوند.
سایه های شما دیگر مدت هاست نمی افتد بر سر تیتر یک هیچ روزنامه ای. خبرها رفته اند کنار رفقای ناباب. رفته اند قاطی انواع سیگارهای پر مشتری، و چیپس، و پفک، و آب آناناس.
مردان روزنامه فروش فرتوتند و فقط بوی دود می دهند و هر روز بر تعداد خبرنگاران بی خبر و روزنامه نگاران بی روزنامه افزوده می شود.
به دست هایم که نگاه می کنم؛ خالی است. و واژه ها دیگر در من نفس نمی کشند. و با خود می گویم کاش، عشق در کلمه اول، عشق در تیتر یک، هیچگاه رخ نمی داد.
اما رخ داده است و من در رخدادها بزرگ شده ام. پیر شده ام. و مرده ام، شاید. و از من، تنها نامی محو و بزک کرده باقی است که تبریک گفتن هم دارد! دیروز در خبرها خواندم: خبرنگارانی از زحمات مسئولی تقدیر کرده اند!
مرگ گلوی خبرها را گرفته است و تمام روزنامه ها، چاپ شب شده اند! مبارک است.
همچنین از مرحوم فروتن مجموعه قطعات ادبی با عنوان «بیست و چهار ساعت شب» به چاپ رسیده و به یادگار مانده است.
انتهای پیام
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «پیکر صولت فروتن در زادگاهش به خاک سپرده شد» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.