با خواندن این سوره مورد ستایش همگان قرار می گیرید + صوت آیات

به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، سوره فصلت یا حم سجده چهل و یکمین سوره قرآن است که در جزء بیست چهارم و بیست و پنجم آن قرار دارد.
کلمه فصلت به معنای «شیوا بیان شده» در آیه سوم آن آمده است. این سوره بیشتر درباره روی برگرداندن کافران از قرآن سخن می گوید.
وحدانیت خدا، نبوت پیامبر (ص)، قیامت و اشاره به سرگذشت قوم عاد و ثمود از دیگر موضوع های سوره فصلت است.
آیه ۳۴ این سوره پیامبر (ص) را دعوت می کند که در برابر بدرفتاری های کافران، رفتاری نیکو داشته باشد؛ درباره آیه ۴۱ و ۴۲ هم مفسران گفته اند دلیلی بر تحریف ناپذیری قرآن است.
بر اساس روایات، هر کس سوره فصلت را قرائت کند به تعداد تمامی حروف تشکیل دهنده این سوره، ده حسنه به او داده می شود و موجب نورانیت و سرور و شادی قاری آن در روز قیامت می شود و در دنیا به گونه ای زندگی می کند که همه او را ستایش کنند و به حال او غبطه بخورند.
خواندن سوره فصلت در نماز های مستحب، به ویژه رکعت پنجم نماز شب در شب جمعه و نیز تلاوت آن در شب جمعه و نخستین رکعت از دو رکعتی که در داخل کعبه بین دو ستون بر سنگ سرخ خوانده می شود، مستحب است.
فایل صوتی تلات سوره فصلت با صدای عبدالباسط محمد عبدالصمد
متن سوره فصلت همراه با ترجمه
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوند رحمتگر مهربان
حم ﴿۱﴾
حاء میم (۱)
تنزیل من الرحمن الرحیم ﴿۲﴾
وحی نامه ای است از جانب خدای رحمتگر مهربان (۲)
کتاب فصلت آیاته قرآنا عربیا لقوم یعلمون ﴿۳﴾
کتابی است که آیات آن به روشنی بیان شده قرآنی است به زبان عربی برای مردمی که می دانند (۳)
بشیرا و نذیرا فأعرض أکثرهم فهم لا یسمعون ﴿۴﴾
بشارتگر و هشداردهنده است ولی بیشتر آنان رویگردان شدند در نتیجه چیزی را نمی شنوند (۴)
و قالوا قلوبنا فی أکنة مما تدعونا إلیه و فی آذاننا وقر و من بیننا و بینک حجاب فاعمل إننا عاملون ﴿۵﴾
و گفتند دلهای ما از آنچه ما را به سوی آن می خوانی سخت محجوب و مهجور است و در گوشهای ما سنگینی و میان ما و تو پرده ای است پس تو کار خود را بکن ما هم کار خود را می کنیم (۵)
قل إنما أنا بشر مثلکم یوحی إلی أنما إلهکم إله واحد فاستقیموا إلیه و استغفروه و ویل للمشرکین ﴿۶﴾
بگو من بشری، چون شمایم جز اینکه به من وحی می شود که خدای شما خدایی یگانه است پس مستقیما به سوی او بشتابید و از او آمرزش بخواهید و وای بر مشرکان (۶)
الذین لا یؤتون الزکاة و هم بالآخرة هم کافرون ﴿۷﴾
همان کسانی که زکات نمی دهند و آنان که به آخرت ناباورند (۷)
إن الذین آمنوا و عملوا الصالحات لهم أجر غیر ممنون ﴿۸﴾
کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند آنان را پاداشی بیپایان است (۸)
قل أئنکم لتکفرون بالذی خلق الأرض فی یومین و تجعلون له أندادا ذلک رب العالمین ﴿۹﴾
بگو آیا این شمایید که واقعا به آن کسی که زمین را در دو هنگام آفرید کفر می ورزید و برای او همتایانی قرار می دهید این است پروردگار جهانیان (۹)
و جعل فیها رواسی من فوقها و بارک فیها و قدر فیها أقواتها فی أربعة أیام سواء للسائلین ﴿۱۰﴾
و در زمین از فراز آن لنگرآسا کوه ها نهاد و در آن خیر فراوان پدید آورد و مواد خوراکی آن را در چهار روز اندازه گیری کرد که برای خواهندگاندرست و متناسب با نیازهایشان است (۱۰)
ثم استوی إلی السماء و هی دخان فقال لها و للأرض ائتیا طوعا أو کرها قالتا أتینا طائعین ﴿۱۱﴾
سپس آهنگ آفرینش آسمان کرد و آن بخاری بود پس به آن و به زمین فرمود خواه یا ناخواه بیایید آن دو گفتند فرمانپذیر آمدیم (۱۱)
فقضاهن سبع سماوات فی یومین وأوحی فی کل سماء أمرها وزینا السماء الدنیا بمصابیح و حفظا ذلک تقدیر العزیز العلیم ﴿۱۲﴾
پس آن ها را به صورت هفت آسمان در دو هنگام مقرر داشت و در هر آسمانی کار مربوط به آن را وحی فرمود و آسمان این دنیا را به چراغ ها آذین کردیم و آن را نیک نگاه داشتیم این است اندازه گیری آن نیرومند دانا (۱۲)
فإن أعرضوا فقل أنذرتکم صاعقة مثل صاعقة عاد و ثمود ﴿۱۳﴾
پس اگر روی برتافتند بگو شما را از آذرخشی، چون آذرخش عاد و ثمود بر حذر داشتم (۱۳)
إذ جاءتهم الرسل من بین أیدیهم و من خلفهم ألا تعبدوا إلا الله قالوا لو شاء ربنا لأنزل ملائکة فإنا بما أرسلتم به کافرون ﴿۱۴﴾
چون فرستادگان ما از پیش رو و از پشت سرشان بر آنان آمدند و گفتند زنهار جز خدا را مپرستید گفتند اگر پروردگار ما می خواست قطعا فرشتگانی فرومی فرستاد پس ما به آنچه بدان فرستاده شده اید کافریم (۱۴)
فأما عاد فاستکبروا فی الأرض بغیر الحق و قالوا من أشد منا قوة أولم یروا أن الله الذی خلقهم هو أشد منهم قوة و کانوا بآیاتنا یجحدون ﴿۱۵﴾
و اما عادیان به ناحق در زمین سر برافراشتند و گفتند از ما نیرومندتر کیست آیا ندانسته اند که آن خدایی که خلقشان کرده خود از ایشان نیرومندتر است و در نتیجه آیات ما را انکار میکردند (۱۵)
فأرسلنا علیهم ریحا صرصرا فی أیام نحسات لنذیقهم عذاب الخزی فی الحیاة الدنیا و لعذاب الآخرة أخزی و هم لا ینصرون ﴿۱۶﴾
پس بر آنان تندبادی توفنده در روزهایی شوم فرستادیم تا در زندگی دنیا عذاب رسوایی را بدانان بچشانیم و قطعا عذاب آخرت رسواکننده تر است و آنان یاری نخواهند شد (۱۶)
و أما ثمود فهدیناهم فاستحبوا العمی علی الهدی فأخذتهم صاعقة العذاب الهون بما کانوا یکسبون ﴿۱۷﴾
و اما ثمودیان پس آنان را راهبری کردیم ولی کوردلی را بر هدایت ترجیح دادند پس به کیفر آنچه مرتکب می شدند صاعقه عذاب خفت آور آنان را فروگرفت (۱۷)
و نجینا الذین آمنوا و کانوا یتقون ﴿۱۸﴾
و کسانی را که ایمان آورده بودند و پروا می داشتند رهانیدیم (۱۸)
و یوم یحشر أعداء الله إلی النار فهم یوزعون ﴿۱۹﴾
و [یاد کن]روزی را که دشمنان خدا به سوی آتش گردآورده و بازداشت [و دسته دسته تقسیم]می شوند (۱۹)
حتی إذا ما جاءوها شهد علیهم سمعهم و أبصارهم و جلودهم بما کانوا یعملون ﴿۲۰﴾
تا چون بدان رسند گوششان و دیدگانشان و پوستشان به آنچه میکرده اند بر ضدشان گواهی دهند (۲۰)
وقالوا لجلودهم لم شهدتم علینا قالوا أنطقنا الله الذی أنطق کل شیء و هو خلقکم أول مرة و إلیه ترجعون ﴿۲۱﴾
و به پوست بدن خود می گویند چرا بر ضد ما شهادت دادید می گویند همان خدایی که هر چیزی را به زبان درآورده ما را گویا گردانیده است و او نخستین بار شما را آفرید و به سوی او برگردانیده می شوید (۲۱)
و ما کنتم تستترون أن یشهد علیکم سمعکم و لا أبصارکم ولا جلودکم ولکن ظننتم أن الله لا یعلم کثیرا مما تعملون ﴿۲۲﴾
و شما از اینکه مبادا گوش و دیدگان و پوستتان بر ضد شما گواهی دهند گناهانتان را پوشیده نمی داشتید لیکن گمان داشتید که خدا بسیاری از آنچه را که می کنید نمی داند (۲۲)
و ذلکم ظنکم الذی ظننتم بربکم أرداکم فأصبحتم من الخاسرین ﴿۲۳﴾
و همین بود گمانتان که در باره پروردگارتان بردید شما را هلاک کرد و از زیانکاران شدید (۲۳)
فإن یصبروا فالنار مثوی لهم و إن یستعتبوا فما هم من المعتبین ﴿۲۴﴾
پس اگر شکیبایی نمایند جایشان در آتش است و اگر از در پوزش درآیند مورد اجابت قرار نمی گیرند (۲۴)
و قیضنا لهم قرناء فزینوا لهم ما بین أیدیهم و ما خلفهم و حق علیهم القول فی أمم قد خلت من قبلهم من الجن و الإنس إنهم کانوا خاسرین ﴿۲۵﴾
و برای آنان دمسازانی گذاشتیم و آنچه در دسترس ایشان و آنچه در پی آنان بود در نظرشان زیبا جلوه دادند و فرمان عذاب در میان امتهایی از جن و انس که پیش از آنان روزگار به سر برده بودند بر ایشان واجب آمد چرا که آن ها زیانکاران بودند (۲۵)
و قال الذین کفروا لا تسمعوا لهذا القرآن و الغوا فیه لعلکم تغلبون ﴿۲۶﴾
و کسانی که کافر شدند گفتند به این قرآن گوش مدهید و سخن لغو در آن اندازید شاید شما پیروز شوید (۲۶)
فلنذیقن الذین کفروا عذابا شدیدا و لنجزینهم أسوأ الذی کانوا یعملون ﴿۲۷﴾
و قطعا کسانی را که کافر شده اند عذابی سخت میچشانیم و حتما آن ها را به بدتر از آنچه میکرده اند جزا می دهیم (۲۷)
ذلک جزاء أعداء الله النار لهم فیها دار الخلد جزاء بما کانوا بآیاتنا یجحدون ﴿۲۸﴾
آری سزای دشمنان خدا همان آتش است که در آن منزل همیشگی دارند [این]جزا به کیفر آن است که نشانه های ما را انکار میکردند (۲۸)
و قال الذین کفروا ربنا أرنا اللذین أضلانا من الجن و الإنس نجعلهما تحت أقدامنا لیکونا من الأسفلین ﴿۲۹﴾
و کسانی که کفر ورزیدند گفتند پروردگارا آن دو گمراه گری از جن و انس که ما را گمراه کردند به ما نشان ده تا آن ها را زیر قدمهایمان بگذاریم تا زبون شوند (۲۹)
إن الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکة ألا تخافوا و لا تحزنوا و أبشروا بالجنة التی کنتم توعدون ﴿۳۰﴾
در حقیقت کسانی که گفتند پروردگار ما خداست سپس ایستادگی کردند فرشتگان بر آنان فرود می آیند و می گویند هان بیم مدارید و غمین مباشید و به بهشتی که وعده یافته بودید شاد باشید (۳۰)
نحن أولیاؤکم فی الحیاة الدنیا و فی الآخرة و لکم فیها ما تشتهی أنفسکم و لکم فیها ما تدعون ﴿۳۱﴾
در زندگی دنیا و در آخرت دوستانتان ماییم و هر چه دلهایتان بخواهد در بهشت برای شماست و هر چه خواستار باشید در آنجا خواهید داشت (۳۱)
نزلا من غفور رحیم ﴿۳۲﴾
روزی آماده ای از سوی آمرزنده مهربان است (۳۲)
و من أحسن قولا ممن دعا إلی الله و عمل صالحا و قال إننی من المسلمین ﴿۳۳﴾
و کیست خوشگفتارتر از آن کس که به سوی خدا دعوت نماید و کار نیک کند و گوید من در برابر خدا از تسلیمشدگانم (۳۳)
و لا تستوی الحسنة و لا السیئة ادفع بالتی هی أحسن فإذا الذی بینک و بینه عداوة کأنه ولی حمیم ﴿۳۴﴾
و نیکی با بدی یکسان نیست بدی را آنچه خود بهتر است دفع کن آنگاه کسی که میان تو و میان او دشمنی است گویی دوستی یکدل می گردد (۳۴)
و ما یلقاها إلا الذین صبروا و ما یلقاها إلا ذو حظ عظیم ﴿۳۵﴾
و این خصلت را جز کسانی که شکیبا بوده اند نمی یابند و آن را جز صاحب بهره ای بزرگ نخواهد یافت (۳۵)
و إما ینزغنک من الشیطان نزغ فاستعذ بالله إنه هو السمیع العلیم ﴿۳۶﴾
و اگر دمدمه ای از شیطان تو را از جای درآورد پس به خدا پناه ببر که او خود شنوای داناست (۳۶)
و من آیاته اللیل و النهار و الشمس و القمر لا تسجدوا للشمس و لا للقمر و اسجدوا لله الذی خلقهن إن کنتم إیاه تعبدون ﴿۳۷﴾
و از نشانه های حضور او شب و روز و خورشید و ماه است نه برای خورشید سجده کنید و نه برای ماه و اگر تنها او را می پرستید آن خدایی را سجده کنید که آن ها را خلق کرده است (۳۷)
فإن استکبروا فالذین عند ربک یسبحون له باللیل و النهار و هم لا یسأمون ﴿۳۸﴾
پس اگر کبر ورزیدند کسانی که در پیشگاه پروردگار تواند شبانه روز او را نیایش می کنند و خسته نمی شوند (۳۸)
و من آیاته أنک تری الأرض خاشعة فإذا أنزلنا علیها الماء اهتزت وربت إن الذی أحیاها لمحیی الموتی إنه علی کل شیء قدیر ﴿۳۹﴾
و از دیگر نشانه های او این است که تو زمین را فسرده می بینی و چون باران بر آن فروریزیم به جنبش درآید و بردمد آری همان کسی که آن را زندگی بخشید قطعا زنده کننده مردگان است در حقیقت او بر هر چیزی تواناست (۳۹)
إن الذین یلحدون فی آیاتنا لا یخفون علینا أفمن یلقی فی النار خیر أم من یأتی آمنا یوم القیامة اعملوا ما شئتم إنه بما تعملون بصیر ﴿۴۰﴾
کسانی که در فهم و ارائه آیات ما کژ می روند بر ما پوشیده نیستند آیا کسی که در آتش افکنده می شود بهتر است یا کسی که روز قیامت آسوده خاطر می آید هر چه می خواهید بکنید که او به آنچه انجام می دهید بیناست (۴۰)
إن الذین کفروا بالذکر لما جاءهم و إنه لکتاب عزیز ﴿۴۱﴾
کسانی که به این قرآن، چون بدیشان رسید کفر ورزیدند به کیفر خود می رسند و به راستی که آن کتابی ارجمند است (۴۱)
لا یأتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه تنزیل من حکیم حمید ﴿۴۲﴾
از پیش روی آن و از پشت سرش باطل به سویش نمی آید وحی نامه ای است از حکیمی ستوده صفات (۴۲)
ما یقال لک إلا ما قد قیل للرسل من قبلک إن ربک لذو مغفرة و ذو عقاب ألیم ﴿۴۳﴾
به تو جز آنچه به پیامبران پیش از تو گفته شده است گفته نمی شود به راستی که پروردگار تو دارای آمرزش و دارنده کیفری پر درد است (۴۳)
و لو جعلناه قرآنا أعجمیا لقالوا لولا فصلت آیاته أأعجمی و عربی قل هو للذین آمنوا هدی و شفاء والذین لا یؤمنون فی آذانهم وقر و هو علیهم عمی أولئک ینادون من مکان بعید ﴿۴۴﴾
و اگر این کتاب را قرآنی غیر عربی گردانیده بودیم قطعا می گفتند چرا آیه های آن روشن بیان نشده کتابی غیر عربی و مخاطب آن عرب زبان بگواین کتاب برای کسانی که ایمان آورده اند رهنمود و درمانی است و کسانی که ایمان نمی آورند در گوشهایشان سنگینی است و قرآن برایشان نامفهوم است و گویی آنان را از جایی دور ندا می دهند (۴۴)
و لقد آتینا موسی الکتاب فاختلف فیه و لولا کلمة سبقت من ربک لقضی بینهم و إنهم لفی شک منه مریب ﴿۴۵﴾
و به راستی موسی را کتاب تورات دادیم پس در آن اختلاف واقع شد و اگر از جانب پروردگارت فرمان مهلت سبقت نگرفته بود قطعا میانشان داوری شده بود و در حقیقت آنان در باره آن به شکی سخت دچارند (۴۵)
من عمل صالحا فلنفسه و من أساء فعلیها و ما ربک بظلام للعبید ﴿۴۶﴾
هر که کار شایسته کند به سود خود اوست و هر که بدی کند به زیان خود اوست و پروردگار تو به بندگان خود ستمکار نیست (۴۶)
إلیه یرد علم الساعة و ما تخرج من ثمرات من أکمامها و ما تحمل من أنثی و لا تضع إلا بعلمه و یوم ینادیهم أین شرکائی قالوا آذناک ما منا من شهید ﴿۴۷﴾
دانستن هنگام رستاخیز فقط منحصر به اوست و میوه ها از غلافهایشان بیرون نمی آیند و هیچ مادینه ای بار نمی گیرد و بار نمی گذارد مگر آنکه او به آن علم دارد و روزی که خدا آنان را ندا می دهد شریکان من کجایند می گویند با بانگ رسا به تو می گوییم که هیچ گواهی از میان ما نیست (۴۷)
و ضل عنهم ما کانوا یدعون من قبل و ظنوا ما لهم من محیص ﴿۴۸﴾
و آنچه از پیش می خواندند از نظر آنان ناپدید می شود و می دانند که آنان را روی گریز نیست (۴۸)
لا یسأم الإنسان من دعاء الخیر و إن مسه الشر فیئوس قنوط ﴿۴۹﴾
انسان از دعای خیر خسته نمی شود و چون آسیبی به او رسد مایوس و نومید می گردد (۴۹)
و لئن أذقناه رحمة منا من بعد ضراء مسته لیقولن هذا لی و ما أظن الساعة قائمة و لئن رجعت إلی ربی إن لی عنده للحسنی فلننبئن الذین کفروا بما عملوا و لنذیقنهم من عذاب غلیظ ﴿۵۰﴾
و اگر از جانب خود رحمتی پس از زیانی که به او رسیده است بچشانیم قطعا خواهد گفت من سزاوار آنم و گمان ندارم که رستاخیز برپا شود و اگر هم به سوی پروردگارم بازگردانیده شوم قطعا نزد او برایم خوبی خواهد بود پس بدون شک کسانی را که کفران کرده اند به آنچه انجام داده اند آگاه خواهیم کرد و مسلما از عذابی سخت به آنان خواهیم چشانید (۵۰)
و إذا أنعمنا علی الإنسان أعرض و نأی بجانبه و إذا مسه الشر فذو دعاء عریض ﴿۵۱﴾
و چون انسان را نعمت بخشیم روی برتابد و خود را کنار کشد و چون آسیبی بدو رسد دست به دعای فراوان بردارد (۵۱)
قل أرأیتم إن کان من عند الله ثم کفرتم به من أضل ممن هو فی شقاق بعید ﴿۵۲﴾
بگو به من خبر دهید اگر قرآن از نزد خدا آمده باشد و آن را انکار کرده باشید چه کسی گمراه تر از آن کس خواهد بود که به مخالفتی دور و دراز دچار آمده باشد (۵۲)
سنریهم آیاتنا فی الآفاق و فی أنفسهم حتی یتبین لهم أنه الحق أولم یکف بربک أنه علی کل شیء شهید ﴿۵۳﴾
به زودی نشانه های خود را در افق های گوناگون و در دلهایشان بدیشان خواهیم نمود تا برایشان روشن گردد که او خود حق است آیا کافی نیست که پروردگارت خود شاهد هر چیزی است (۵۳)
ألا إنهم فی مریة من لقاء ربهم ألا إنه بکل شیء محیط ﴿۵۴﴾
آری آنان در لقای پروردگارشان تردید دارند آگاه باش که مسلما او به هر چیزی احاطه دارد (۵۴)
انتهای پیام/
کلمه فصلت به معنای «شیوا بیان شده» در آیه سوم آن آمده است. این سوره بیشتر درباره روی برگرداندن کافران از قرآن سخن می گوید.
وحدانیت خدا، نبوت پیامبر (ص)، قیامت و اشاره به سرگذشت قوم عاد و ثمود از دیگر موضوع های سوره فصلت است.
آیه ۳۴ این سوره پیامبر (ص) را دعوت می کند که در برابر بدرفتاری های کافران، رفتاری نیکو داشته باشد؛ درباره آیه ۴۱ و ۴۲ هم مفسران گفته اند دلیلی بر تحریف ناپذیری قرآن است.
بر اساس روایات، هر کس سوره فصلت را قرائت کند به تعداد تمامی حروف تشکیل دهنده این سوره، ده حسنه به او داده می شود و موجب نورانیت و سرور و شادی قاری آن در روز قیامت می شود و در دنیا به گونه ای زندگی می کند که همه او را ستایش کنند و به حال او غبطه بخورند.
خواندن سوره فصلت در نماز های مستحب، به ویژه رکعت پنجم نماز شب در شب جمعه و نیز تلاوت آن در شب جمعه و نخستین رکعت از دو رکعتی که در داخل کعبه بین دو ستون بر سنگ سرخ خوانده می شود، مستحب است.
فایل صوتی تلات سوره فصلت با صدای عبدالباسط محمد عبدالصمد
متن سوره فصلت همراه با ترجمه
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوند رحمتگر مهربان
حم ﴿۱﴾
حاء میم (۱)
تنزیل من الرحمن الرحیم ﴿۲﴾
وحی نامه ای است از جانب خدای رحمتگر مهربان (۲)
کتاب فصلت آیاته قرآنا عربیا لقوم یعلمون ﴿۳﴾
کتابی است که آیات آن به روشنی بیان شده قرآنی است به زبان عربی برای مردمی که می دانند (۳)
بشیرا و نذیرا فأعرض أکثرهم فهم لا یسمعون ﴿۴﴾
بشارتگر و هشداردهنده است ولی بیشتر آنان رویگردان شدند در نتیجه چیزی را نمی شنوند (۴)
و قالوا قلوبنا فی أکنة مما تدعونا إلیه و فی آذاننا وقر و من بیننا و بینک حجاب فاعمل إننا عاملون ﴿۵﴾
و گفتند دلهای ما از آنچه ما را به سوی آن می خوانی سخت محجوب و مهجور است و در گوشهای ما سنگینی و میان ما و تو پرده ای است پس تو کار خود را بکن ما هم کار خود را می کنیم (۵)
قل إنما أنا بشر مثلکم یوحی إلی أنما إلهکم إله واحد فاستقیموا إلیه و استغفروه و ویل للمشرکین ﴿۶﴾
بگو من بشری، چون شمایم جز اینکه به من وحی می شود که خدای شما خدایی یگانه است پس مستقیما به سوی او بشتابید و از او آمرزش بخواهید و وای بر مشرکان (۶)
الذین لا یؤتون الزکاة و هم بالآخرة هم کافرون ﴿۷﴾
همان کسانی که زکات نمی دهند و آنان که به آخرت ناباورند (۷)
إن الذین آمنوا و عملوا الصالحات لهم أجر غیر ممنون ﴿۸﴾
کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند آنان را پاداشی بیپایان است (۸)
قل أئنکم لتکفرون بالذی خلق الأرض فی یومین و تجعلون له أندادا ذلک رب العالمین ﴿۹﴾
بگو آیا این شمایید که واقعا به آن کسی که زمین را در دو هنگام آفرید کفر می ورزید و برای او همتایانی قرار می دهید این است پروردگار جهانیان (۹)
و جعل فیها رواسی من فوقها و بارک فیها و قدر فیها أقواتها فی أربعة أیام سواء للسائلین ﴿۱۰﴾
و در زمین از فراز آن لنگرآسا کوه ها نهاد و در آن خیر فراوان پدید آورد و مواد خوراکی آن را در چهار روز اندازه گیری کرد که برای خواهندگاندرست و متناسب با نیازهایشان است (۱۰)
ثم استوی إلی السماء و هی دخان فقال لها و للأرض ائتیا طوعا أو کرها قالتا أتینا طائعین ﴿۱۱﴾
سپس آهنگ آفرینش آسمان کرد و آن بخاری بود پس به آن و به زمین فرمود خواه یا ناخواه بیایید آن دو گفتند فرمانپذیر آمدیم (۱۱)
فقضاهن سبع سماوات فی یومین وأوحی فی کل سماء أمرها وزینا السماء الدنیا بمصابیح و حفظا ذلک تقدیر العزیز العلیم ﴿۱۲﴾
پس آن ها را به صورت هفت آسمان در دو هنگام مقرر داشت و در هر آسمانی کار مربوط به آن را وحی فرمود و آسمان این دنیا را به چراغ ها آذین کردیم و آن را نیک نگاه داشتیم این است اندازه گیری آن نیرومند دانا (۱۲)
فإن أعرضوا فقل أنذرتکم صاعقة مثل صاعقة عاد و ثمود ﴿۱۳﴾
پس اگر روی برتافتند بگو شما را از آذرخشی، چون آذرخش عاد و ثمود بر حذر داشتم (۱۳)
إذ جاءتهم الرسل من بین أیدیهم و من خلفهم ألا تعبدوا إلا الله قالوا لو شاء ربنا لأنزل ملائکة فإنا بما أرسلتم به کافرون ﴿۱۴﴾
چون فرستادگان ما از پیش رو و از پشت سرشان بر آنان آمدند و گفتند زنهار جز خدا را مپرستید گفتند اگر پروردگار ما می خواست قطعا فرشتگانی فرومی فرستاد پس ما به آنچه بدان فرستاده شده اید کافریم (۱۴)
فأما عاد فاستکبروا فی الأرض بغیر الحق و قالوا من أشد منا قوة أولم یروا أن الله الذی خلقهم هو أشد منهم قوة و کانوا بآیاتنا یجحدون ﴿۱۵﴾
و اما عادیان به ناحق در زمین سر برافراشتند و گفتند از ما نیرومندتر کیست آیا ندانسته اند که آن خدایی که خلقشان کرده خود از ایشان نیرومندتر است و در نتیجه آیات ما را انکار میکردند (۱۵)
فأرسلنا علیهم ریحا صرصرا فی أیام نحسات لنذیقهم عذاب الخزی فی الحیاة الدنیا و لعذاب الآخرة أخزی و هم لا ینصرون ﴿۱۶﴾
پس بر آنان تندبادی توفنده در روزهایی شوم فرستادیم تا در زندگی دنیا عذاب رسوایی را بدانان بچشانیم و قطعا عذاب آخرت رسواکننده تر است و آنان یاری نخواهند شد (۱۶)
و أما ثمود فهدیناهم فاستحبوا العمی علی الهدی فأخذتهم صاعقة العذاب الهون بما کانوا یکسبون ﴿۱۷﴾
و اما ثمودیان پس آنان را راهبری کردیم ولی کوردلی را بر هدایت ترجیح دادند پس به کیفر آنچه مرتکب می شدند صاعقه عذاب خفت آور آنان را فروگرفت (۱۷)
و نجینا الذین آمنوا و کانوا یتقون ﴿۱۸﴾
و کسانی را که ایمان آورده بودند و پروا می داشتند رهانیدیم (۱۸)
و یوم یحشر أعداء الله إلی النار فهم یوزعون ﴿۱۹﴾
و [یاد کن]روزی را که دشمنان خدا به سوی آتش گردآورده و بازداشت [و دسته دسته تقسیم]می شوند (۱۹)
حتی إذا ما جاءوها شهد علیهم سمعهم و أبصارهم و جلودهم بما کانوا یعملون ﴿۲۰﴾
تا چون بدان رسند گوششان و دیدگانشان و پوستشان به آنچه میکرده اند بر ضدشان گواهی دهند (۲۰)
وقالوا لجلودهم لم شهدتم علینا قالوا أنطقنا الله الذی أنطق کل شیء و هو خلقکم أول مرة و إلیه ترجعون ﴿۲۱﴾
و به پوست بدن خود می گویند چرا بر ضد ما شهادت دادید می گویند همان خدایی که هر چیزی را به زبان درآورده ما را گویا گردانیده است و او نخستین بار شما را آفرید و به سوی او برگردانیده می شوید (۲۱)
و ما کنتم تستترون أن یشهد علیکم سمعکم و لا أبصارکم ولا جلودکم ولکن ظننتم أن الله لا یعلم کثیرا مما تعملون ﴿۲۲﴾
و شما از اینکه مبادا گوش و دیدگان و پوستتان بر ضد شما گواهی دهند گناهانتان را پوشیده نمی داشتید لیکن گمان داشتید که خدا بسیاری از آنچه را که می کنید نمی داند (۲۲)
و ذلکم ظنکم الذی ظننتم بربکم أرداکم فأصبحتم من الخاسرین ﴿۲۳﴾
و همین بود گمانتان که در باره پروردگارتان بردید شما را هلاک کرد و از زیانکاران شدید (۲۳)
فإن یصبروا فالنار مثوی لهم و إن یستعتبوا فما هم من المعتبین ﴿۲۴﴾
پس اگر شکیبایی نمایند جایشان در آتش است و اگر از در پوزش درآیند مورد اجابت قرار نمی گیرند (۲۴)
و قیضنا لهم قرناء فزینوا لهم ما بین أیدیهم و ما خلفهم و حق علیهم القول فی أمم قد خلت من قبلهم من الجن و الإنس إنهم کانوا خاسرین ﴿۲۵﴾
و برای آنان دمسازانی گذاشتیم و آنچه در دسترس ایشان و آنچه در پی آنان بود در نظرشان زیبا جلوه دادند و فرمان عذاب در میان امتهایی از جن و انس که پیش از آنان روزگار به سر برده بودند بر ایشان واجب آمد چرا که آن ها زیانکاران بودند (۲۵)
و قال الذین کفروا لا تسمعوا لهذا القرآن و الغوا فیه لعلکم تغلبون ﴿۲۶﴾
و کسانی که کافر شدند گفتند به این قرآن گوش مدهید و سخن لغو در آن اندازید شاید شما پیروز شوید (۲۶)
فلنذیقن الذین کفروا عذابا شدیدا و لنجزینهم أسوأ الذی کانوا یعملون ﴿۲۷﴾
و قطعا کسانی را که کافر شده اند عذابی سخت میچشانیم و حتما آن ها را به بدتر از آنچه میکرده اند جزا می دهیم (۲۷)
ذلک جزاء أعداء الله النار لهم فیها دار الخلد جزاء بما کانوا بآیاتنا یجحدون ﴿۲۸﴾
آری سزای دشمنان خدا همان آتش است که در آن منزل همیشگی دارند [این]جزا به کیفر آن است که نشانه های ما را انکار میکردند (۲۸)
و قال الذین کفروا ربنا أرنا اللذین أضلانا من الجن و الإنس نجعلهما تحت أقدامنا لیکونا من الأسفلین ﴿۲۹﴾
و کسانی که کفر ورزیدند گفتند پروردگارا آن دو گمراه گری از جن و انس که ما را گمراه کردند به ما نشان ده تا آن ها را زیر قدمهایمان بگذاریم تا زبون شوند (۲۹)
إن الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکة ألا تخافوا و لا تحزنوا و أبشروا بالجنة التی کنتم توعدون ﴿۳۰﴾
در حقیقت کسانی که گفتند پروردگار ما خداست سپس ایستادگی کردند فرشتگان بر آنان فرود می آیند و می گویند هان بیم مدارید و غمین مباشید و به بهشتی که وعده یافته بودید شاد باشید (۳۰)
نحن أولیاؤکم فی الحیاة الدنیا و فی الآخرة و لکم فیها ما تشتهی أنفسکم و لکم فیها ما تدعون ﴿۳۱﴾
در زندگی دنیا و در آخرت دوستانتان ماییم و هر چه دلهایتان بخواهد در بهشت برای شماست و هر چه خواستار باشید در آنجا خواهید داشت (۳۱)
نزلا من غفور رحیم ﴿۳۲﴾
روزی آماده ای از سوی آمرزنده مهربان است (۳۲)
و من أحسن قولا ممن دعا إلی الله و عمل صالحا و قال إننی من المسلمین ﴿۳۳﴾
و کیست خوشگفتارتر از آن کس که به سوی خدا دعوت نماید و کار نیک کند و گوید من در برابر خدا از تسلیمشدگانم (۳۳)
و لا تستوی الحسنة و لا السیئة ادفع بالتی هی أحسن فإذا الذی بینک و بینه عداوة کأنه ولی حمیم ﴿۳۴﴾
و نیکی با بدی یکسان نیست بدی را آنچه خود بهتر است دفع کن آنگاه کسی که میان تو و میان او دشمنی است گویی دوستی یکدل می گردد (۳۴)
و ما یلقاها إلا الذین صبروا و ما یلقاها إلا ذو حظ عظیم ﴿۳۵﴾
و این خصلت را جز کسانی که شکیبا بوده اند نمی یابند و آن را جز صاحب بهره ای بزرگ نخواهد یافت (۳۵)
و إما ینزغنک من الشیطان نزغ فاستعذ بالله إنه هو السمیع العلیم ﴿۳۶﴾
و اگر دمدمه ای از شیطان تو را از جای درآورد پس به خدا پناه ببر که او خود شنوای داناست (۳۶)
و من آیاته اللیل و النهار و الشمس و القمر لا تسجدوا للشمس و لا للقمر و اسجدوا لله الذی خلقهن إن کنتم إیاه تعبدون ﴿۳۷﴾
و از نشانه های حضور او شب و روز و خورشید و ماه است نه برای خورشید سجده کنید و نه برای ماه و اگر تنها او را می پرستید آن خدایی را سجده کنید که آن ها را خلق کرده است (۳۷)
فإن استکبروا فالذین عند ربک یسبحون له باللیل و النهار و هم لا یسأمون ﴿۳۸﴾
پس اگر کبر ورزیدند کسانی که در پیشگاه پروردگار تواند شبانه روز او را نیایش می کنند و خسته نمی شوند (۳۸)
و من آیاته أنک تری الأرض خاشعة فإذا أنزلنا علیها الماء اهتزت وربت إن الذی أحیاها لمحیی الموتی إنه علی کل شیء قدیر ﴿۳۹﴾
و از دیگر نشانه های او این است که تو زمین را فسرده می بینی و چون باران بر آن فروریزیم به جنبش درآید و بردمد آری همان کسی که آن را زندگی بخشید قطعا زنده کننده مردگان است در حقیقت او بر هر چیزی تواناست (۳۹)
إن الذین یلحدون فی آیاتنا لا یخفون علینا أفمن یلقی فی النار خیر أم من یأتی آمنا یوم القیامة اعملوا ما شئتم إنه بما تعملون بصیر ﴿۴۰﴾
کسانی که در فهم و ارائه آیات ما کژ می روند بر ما پوشیده نیستند آیا کسی که در آتش افکنده می شود بهتر است یا کسی که روز قیامت آسوده خاطر می آید هر چه می خواهید بکنید که او به آنچه انجام می دهید بیناست (۴۰)
إن الذین کفروا بالذکر لما جاءهم و إنه لکتاب عزیز ﴿۴۱﴾
کسانی که به این قرآن، چون بدیشان رسید کفر ورزیدند به کیفر خود می رسند و به راستی که آن کتابی ارجمند است (۴۱)
لا یأتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه تنزیل من حکیم حمید ﴿۴۲﴾
از پیش روی آن و از پشت سرش باطل به سویش نمی آید وحی نامه ای است از حکیمی ستوده صفات (۴۲)
ما یقال لک إلا ما قد قیل للرسل من قبلک إن ربک لذو مغفرة و ذو عقاب ألیم ﴿۴۳﴾
به تو جز آنچه به پیامبران پیش از تو گفته شده است گفته نمی شود به راستی که پروردگار تو دارای آمرزش و دارنده کیفری پر درد است (۴۳)
و لو جعلناه قرآنا أعجمیا لقالوا لولا فصلت آیاته أأعجمی و عربی قل هو للذین آمنوا هدی و شفاء والذین لا یؤمنون فی آذانهم وقر و هو علیهم عمی أولئک ینادون من مکان بعید ﴿۴۴﴾
و اگر این کتاب را قرآنی غیر عربی گردانیده بودیم قطعا می گفتند چرا آیه های آن روشن بیان نشده کتابی غیر عربی و مخاطب آن عرب زبان بگواین کتاب برای کسانی که ایمان آورده اند رهنمود و درمانی است و کسانی که ایمان نمی آورند در گوشهایشان سنگینی است و قرآن برایشان نامفهوم است و گویی آنان را از جایی دور ندا می دهند (۴۴)
و لقد آتینا موسی الکتاب فاختلف فیه و لولا کلمة سبقت من ربک لقضی بینهم و إنهم لفی شک منه مریب ﴿۴۵﴾
و به راستی موسی را کتاب تورات دادیم پس در آن اختلاف واقع شد و اگر از جانب پروردگارت فرمان مهلت سبقت نگرفته بود قطعا میانشان داوری شده بود و در حقیقت آنان در باره آن به شکی سخت دچارند (۴۵)
من عمل صالحا فلنفسه و من أساء فعلیها و ما ربک بظلام للعبید ﴿۴۶﴾
هر که کار شایسته کند به سود خود اوست و هر که بدی کند به زیان خود اوست و پروردگار تو به بندگان خود ستمکار نیست (۴۶)
إلیه یرد علم الساعة و ما تخرج من ثمرات من أکمامها و ما تحمل من أنثی و لا تضع إلا بعلمه و یوم ینادیهم أین شرکائی قالوا آذناک ما منا من شهید ﴿۴۷﴾
دانستن هنگام رستاخیز فقط منحصر به اوست و میوه ها از غلافهایشان بیرون نمی آیند و هیچ مادینه ای بار نمی گیرد و بار نمی گذارد مگر آنکه او به آن علم دارد و روزی که خدا آنان را ندا می دهد شریکان من کجایند می گویند با بانگ رسا به تو می گوییم که هیچ گواهی از میان ما نیست (۴۷)
و ضل عنهم ما کانوا یدعون من قبل و ظنوا ما لهم من محیص ﴿۴۸﴾
و آنچه از پیش می خواندند از نظر آنان ناپدید می شود و می دانند که آنان را روی گریز نیست (۴۸)
لا یسأم الإنسان من دعاء الخیر و إن مسه الشر فیئوس قنوط ﴿۴۹﴾
انسان از دعای خیر خسته نمی شود و چون آسیبی به او رسد مایوس و نومید می گردد (۴۹)
و لئن أذقناه رحمة منا من بعد ضراء مسته لیقولن هذا لی و ما أظن الساعة قائمة و لئن رجعت إلی ربی إن لی عنده للحسنی فلننبئن الذین کفروا بما عملوا و لنذیقنهم من عذاب غلیظ ﴿۵۰﴾
و اگر از جانب خود رحمتی پس از زیانی که به او رسیده است بچشانیم قطعا خواهد گفت من سزاوار آنم و گمان ندارم که رستاخیز برپا شود و اگر هم به سوی پروردگارم بازگردانیده شوم قطعا نزد او برایم خوبی خواهد بود پس بدون شک کسانی را که کفران کرده اند به آنچه انجام داده اند آگاه خواهیم کرد و مسلما از عذابی سخت به آنان خواهیم چشانید (۵۰)
و إذا أنعمنا علی الإنسان أعرض و نأی بجانبه و إذا مسه الشر فذو دعاء عریض ﴿۵۱﴾
و چون انسان را نعمت بخشیم روی برتابد و خود را کنار کشد و چون آسیبی بدو رسد دست به دعای فراوان بردارد (۵۱)
قل أرأیتم إن کان من عند الله ثم کفرتم به من أضل ممن هو فی شقاق بعید ﴿۵۲﴾
بگو به من خبر دهید اگر قرآن از نزد خدا آمده باشد و آن را انکار کرده باشید چه کسی گمراه تر از آن کس خواهد بود که به مخالفتی دور و دراز دچار آمده باشد (۵۲)
سنریهم آیاتنا فی الآفاق و فی أنفسهم حتی یتبین لهم أنه الحق أولم یکف بربک أنه علی کل شیء شهید ﴿۵۳﴾
به زودی نشانه های خود را در افق های گوناگون و در دلهایشان بدیشان خواهیم نمود تا برایشان روشن گردد که او خود حق است آیا کافی نیست که پروردگارت خود شاهد هر چیزی است (۵۳)
ألا إنهم فی مریة من لقاء ربهم ألا إنه بکل شیء محیط ﴿۵۴﴾
آری آنان در لقای پروردگارشان تردید دارند آگاه باش که مسلما او به هر چیزی احاطه دارد (۵۴)
انتهای پیام/
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «با خواندن این سوره مورد ستایش همگان قرار می گیرید + صوت آیات» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.