صاحب روح عرشی کیست؟- اخبار دین ، قرآن و اندیشه - اخبار فرهنگی تسنیم



به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، فضائل آسمانی امیرالمؤمنین علیه السلام یکی از نکات مغفول جامعه شیعی است؛ چرا که هرگاه از اهل بیت علیهم السلام به ویژه امیر مؤمنان علیه السلام سخن به میان می آید، به یکسری گزاره های تاریخی و اخلاقی اکتفا می شود؛ هرچند بیان این نکات در جای خود، آن هم از جنبه ی عبرت آموزی و درس های معرفتی بسیار ضروری است، اما این امر سبب غفلت از مقامات عوالمی عترت شده است.

از جنبه فضائل عوالمی، امیرالمؤمنین نه تنها مختص به یک دوران نیستند بلکه در تمام مکان ها و زمان ها با جنبه های مختلف حضور داشته و دارند و بلکه کل عوالم و نشئات حریم آن بزرگوار است؛ چه آن زمان که خداوند اول بار تکلم کرد و نوری عظیم در عالم ایجاد و آن نور به دو نیم قسمت شد؛ نیمی از آن رسول خدا صلی الله علیه و آله و نیمی از آن، امیرالمؤمنین علیه السلام شد ۱ و تمام عالم از پرتو آن انوار شکل گرفت ۲ و چه آن زمان که در آخرالزمان به صورت دابةالأرض حضور می یابند و حق را از باطل سوا می کنند۳ و چه آن هنگام که در هیئت «قسیم الجنة و النار»۴، بهشتیان را از جهنمیان سوا می کنند.

یکی از احادیثی که فضائل امیر مؤمنان علیه السلام را از زبان خود آن حضرت بیان می کند، حدیثی مشهور به «معرفت به نورانیت» (معرفة بالنورانیة) است. این حدیث روایتی طولانی است که طی آن، امیرالمؤمنین علیه السلام خطاب به سلمان و ابوذر فضائلی عجیب از فضائل خویش را بیان می کنند. این روایت را علامه مجلسی در بحار الانوار به نقل از «کتاب عتیق» آورده است. نویسنده ی «کتاب عتیق» یا «کتاب کهن»، أبو الحسین یا أبو جعفر محمد بن هارون بن موسی تلعکبری از حدیث شناسان قدیمی شیعه و مورد قبول علمای رجال و حدیث است، چنان که از این کتاب دعاها و روایاتی نقل می کنند.

در بخشی از این روایت می خوانیم:

یا سلمان و یا جندب و صار محمدیس و القرآن الحکیم (یس ۱ و ۲) و صار محمدن و القلم (قلم ۱) و صار محمد طه ما أنزلنا علیک القرآن لتشقی(طه ۱ و ۲) و صار محمد صاحب الدلالات و صرت أنا صاحب المعجزات و الآیات و صار محمد خاتم النبیین و صرت أنا خاتم الوصیین و أنا الصراط المستقیمو أناالنبأ العظیم الذی هم فیه مختلفون (نبأ ۲ و ۳) و لا أحد اختلف إلا فی ولایتی و صار محمد صاحب الدعوة و صرت أنا صاحب السیف و صار محمد نبیا مرسلا و صرت أنا صاحب أمر النبی ص قال الله عز و جلیلقی الروح من أمره علی من یشاء من عباده (مؤمن ۱۵)

ای سلمان و یا ابا ذر، محمد، یاسین و القرآن الحکیم است، محمد نون و القلم است و محمد طه ما أنزلنا علیک القرآن لتشقی است؛ محمد صاحب دلالات و من صاحب معجزات و آیات. محمد خاتم النبیین و من خاتم الوصیین و صراط مستقیم و «النبإ العظیم الذی هم فیه مختلفون» هستم؛ هیچ کس اختلاف ندارد مگر در باره ولایت من. محمد صاحب دعوت و من صاحب شمشیر، محمد پیامبر مرسل و من صاحب امر پیامبرم؛ خداوند می فرماید: یلقی الروح من أمره علی من یشاء من عباده.

و هو روح الله لا یعطیه و لا یلقی هذا الروح إلا علی ملک مقرب أو نبی مرسل أو وصی منتجب فمن أعطاه الله هذا الروح فقد أبانه من الناس و فوض إلیه القدرة و أحیا الموتی و علم بما کان و ما یکون و سار من المشرق إلی المغرب و من المغرب إلی المشرق فی لحظة عین و علم ما فی الضمائر و القلوب و علم ما فی السماوات و الأرض

(منظور از الروح) روح الله است که عطا نمی کند و القاء نمی کند آن روح را مگر بر ملک مقرب یا پیامبر مرسل یا وصی برگزیده. به هر کس این روح را عنایت کند او را از مردم جدا کرده و به او قدرت داده است و مرده زنده می کند، اطلاع از گذشته و آینده دارد و از مشرق به مغرب و از مغرب به مشرق در یک چشم بر هم زدن می رود و از دل ها و قلب ها خبر دارد و آنچه در آسمان ها و زمین است، می داند.

در این دو فراز، امیرالمؤمنین علیه السلام آیاتی را در فضائل خویش بیان می فرمایند؛ از جمله صراط مستقیم و نبأ عظیم (خبر بزرگ) بودن شان.

نکته دیگر اینکه طبق آیه۱۵ سوره مؤمن خود را صاحب روحی (از جانب خدا و رسول الله (ص)) معرفی می کنند که بر بندگان خاص الهی عطا می شود. این مخلوق (الروح) چند ویژگی دارد:

* این روح بر ملک مقرب، نبی مرسل و وصی الهی القاء می شود

* با این روح نسبت به دیگران فضیلت می یابد

* به او قدرت داده می شود

* مردگان را زنده می کند

* علم گذشته و آینده را می دان

* طی الأرض خواهد داشت

* نسبت به باطن افراد و قلوب آنها آگاهی می یابد

* عالم به آسمان ها و زمین می شود.

این مخلوق یعنی «الروح» طبق سایر احادیث، مخلوقی عرشی است که از آن با روح القدس هم یاد می شود و اتفاقا اوصافی که درباره آن در روایات وجود دارد، حکایت از همین معجزات دارد.

----------------------------

پاورقی:

۱.

الف) رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: کنت أنا و محمد نورا واحدا من نور الله عز و جل فأمر الله تبارک و تعالی ذلک النور أن یشق فقال للنصف کن محمدا و قال للنصف کن علیا؛

(بحار الأنوار (ط - بیروتج۲۶، ص۳) یعنی من و محمد (ص) نور واحدی از نور خای عز و جل بودیم؛ پس خداوند تبارک و تعالی امر کرد آن نور دو نیم شد؛ پس به نصف آن فرمود محمد باشن و نصف دیگر آن را فرمود علی باش.

ب) … إن علیا کان و أنا معه نورا واحدا، عرضنا الله عز و جل علی أهل سماواته و أرضه و سائر حجبه (التفسیر المنسوب إلی الإمام الحسن العسکری علیه السلام، ص۱۹۷) علی علیه السلام و من نور واحدی بودیم؛ خداوند ما را بر اهل آسمان ها و زمین و نیز سائر حجاب ها عرضه کرد.



۲- فتق من نور علی نور السماوات فعلی أجل من نور السماوات ثم فتق من نور الحسن نور الشمس و من نور الحسین نور القمر فهما أجل من نور الشمس و من نور القمر (إرشاد القلوب إلی الصواب (للدیلمی)، ج۲، ص۴۰۳) جدا کرد از نور علی (ع)، نور آسمان ها و زمین را؛ پس علی از نور آسمان ها جلیل تر است؛ سپس جدا کرد از نور حسن، نور خورشید را و از نور حسین نور قمر را؛ پس آنها از نور خورشید و نور ماه جلیل تر هستند.

۳- رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: منظور از دابة الأرض در آیه: و إذا وقع القول علیهم أخرجنا لهم دابة من الأرض تکلمهم أن الناس کانوا بآیاتنا لا یوقنون، کسی جز علی نیست». سپس فرمود: «ای علی، هنگامی که آخرالزمان فرا رسد، خداوند تو را به بهترین صورت بیرون می آورد، درحالی که نشانی با توست که با آن دشمنانت را نشانه دار می کنی (باطل را از حق جدا می کنی)» (مختصر البصائر، ص۴۸۶)

۴- قال الصادق علیه السلام: علی قسیم الجنة و النار.

انتهای پیام/
گفتگو با هوش مصنوعی

💬 سلام! می‌خوای درباره‌ی «صاحب روح عرشی کیست؟- اخبار دین ، قرآن و اندیشه - اخبار فرهنگی تسنیم» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.