آلمانی هایی که آذربایجان را وطن خود می دانند



به گزارش خبرنگار گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، در یادداشتی به نقل از وستنیک قفقاز به زندگی مهاجران آلمانی در قفقاز پرداخته شده است که به شرح زیر می باشد.

سکونت در گوی گول حداقل از قرن بیستم وجود داشته است اما در ابتدای قرن نوزدهم بود که امپراتور الکساندر اول تقاضای ۷۰۰ خانواده شوابی را که خواستار نقل مکان به ماوراء قفقاز بودند، پذیرفت. Eurasianet در مقاله ای تحت عنوان Scattered by Stalin, Germans remember Caucasus homeland می نویسد که این مهاجرت از مشکلات سیاسی و اقتصادی پس از جنگ های ناپلئونی به وجود آمد. آلمانی ها بر این باور بودند که برای خود آزادی مذهبی و پناهی در شرق پیدا خواهند کرد.

الکساندر اول برای مهاجرین مزایایی چون معافیت از مالیات و خدمات نظامی، و همچنین ارائه وام ها را در نظر گرفت. در آغاز قرن نوزدهم، بیش از ده روستای آلمانی در سراسر گرجستان و آذربایجان به وجود آمد. آنها عمدتا از طریق شراب گیری پیشرفت کردند. یونس حاجیف، متولد سال ۱۹۲۸ در شمکیر (آنفلد سابق) چنین راجع به آنها می گوید: «آنها خیلی سخت کار می کردند و کارهای سختی هم انجام می دادند، شبها آواز می خواندند، در خیابان ها و پارک ها قدم می زدند. هر یکشنبه آلمانی ها در پارک ها جمع شده، شطرنج و دومینو بازی می کردند، به این ترتیب آنها زندگی بسیار فرهنگی داشتند».

با این حال، پس از حمله هیتلر به اتحاد جماهیر شوروی در ماه ژوئن ۱۹۴۱، استالین، آلمانی های قفقازی را به عنوان همکاران بالقوه با آلمان طبقه بندی کرد. در اکتبر همان سال، آلمانیها با قطارهایی به سوی استپ های قزاقستان رانده شدند. طبق گزارش EuroKaukAsia، پروژه ای از دانشگاه برلین، حدود ۴۶،۰۰۰ آلمانی مجبور به جابه جایی از قفقاز شدند. ورنر بکر که در سن ۶سالگی از روستای آذربایجان رانده شده و اکنون در قزاقستان زندگی می کند، می گوید: «مردم هرچه را می توانستند با خود حمل کنند برداشتند و در قطار نشستند. ما را با دو قطار و دو کشتی بخار منتقل کردند. در ماه نوامبر، در آن زمان ما حدود یک ماه بود که در حرکت بودیم، سوار سورتمه شدیم چرا که در آنجا برف در حال بارش بود، در حالی که در قفقاز، از جایی که از آن رانده شده بودیم، هوا هنوز گرم بود. لباس های زمستانی نداشتیم، تنها لباس های پاییزی داشتیم، بسیاری از مردم بر اثر سرما و گرسنگی جان خود را از دست دادند».

ساکن سابق هلندورف آنجلیکا گامل، به یاد می آورد که آنها فکر می کردند که این جابه جایی موقتی خواهد بود، اما معلوم شد که این طور نیست. مردان و زنان به اردوگاه های کار در بخش های دور شوروی به کومی، به اورال، به چلیابینسک و کاراگاندا فرستاده شدند، در حالی که کودکان و سالخوردگان در روستاهای دورافتاده استپ قزاقستان باقی ماندند.

حتی پس از مرگ استالین، آنها اجازه بازگشت به قفقاز را نیافتند. بسیاری در این دیگ مخلوط چندقومیتی حل شدند که به قزاقستان شوروی تبدیل شد. یوگنی رایتنباخ که والدینش به ازبکستان مهاجرت کردند، اظهار داشت که برخی به دلیل آب وهوای گرم شبیه قفقاز به سمت جنوب مهاجرت کردند. در نهایت، یکی از نوادگان آلمانی از هلندورف، که اکنون در آلماآتی زندگی می کند، گفت: «انگور در شمال قزاقستان رشد نمی کند!».

پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی، موج دیگری از مهاجرت آغاز شد، که در جریان آن آلمانی های روس زبان، از جمله از قفقاز، شروع به مهاجرت به آلمان دوباره متحدشده کردند، این روند همچنان ادامه دارد.

اما حتی آنها آنجا هم هنوز با مشکلاتی مواجهند، کسانی که در قفقاز متولد شده اند، به قزاقستان یا به سیبری رانده شدند، مفهوم «خانه» بسیار نسبی است. اما آنجلیکا گامل ۹۳ساله که در حال حاضر در بادن وورتمبرگ زندگی می کند، هنوز هم به خانه اش فکر می کند: «میهن من قفقاز است و نه جایی دیگر، من فقط ۱۶ سال آنجا زندگی کردم».

اولین مهاجرین آلمانی شهر اولم در وورتمبرگ را در سال ۱۸۱۷ با قایق های چوبی روی دانوب ترک کردند.

هانریش گان، که از منطقه ولگا اخراج شده بود، یکی از آخرین ساکنان آلمانی ژوراولوکا است. بسیاری از خانواده ها که از هلندورف اخراج شدند نیز در این روستای استپی، که در حدود ۱۹۰مایلی شمال غربی پایتخت قزاقستان قرار دارد، ساکن شدند.

خانواده یوگنی رایتنباخ در سال ۱۹۴۵ از آسورتی گرجستان (الیزابتال سابق) و هلندورف آذربایجان اخراج شدند. او اکنون در پطروپاولوفسک زندگی می کند.

مردان آذربایجانی در چایخانه گوی گول در حال شطرنج بازی کردن هستند، که قبلا به عنوان هلندورف شناخته می شده است.

یکی از نواده های آلمانی از هلندورف که به دنبال خانه ای است که مادر بزرگش در آن زندگی می کرد.

از نواده های آلمانی از هلندروف که دوباره از خانه قدیمی پدرش در گوی گول بازدید می کند.

روستاهای حومه شهر گوی گول آذربایجان

شمکیر در مدت کوتاهی پس از هلندورف دومین کلونی آلمانی در آذربایجان شد.

لیدیا استروورخووا از قبر پدربزرگش اوالد برنینگ در روستایی که از آن اخراج شده بود، بازدید می کند.

ویکتور رایتنباخ (از سمت چپ)، که از هلندورف در سال ۱۹۴۱ اخراج شد، ۸۵سالگی خود را با حضور دیگر آلمانی ها که در پاولودار در شمال شرقی قزاقستان زندگی می کنند، جشن میگیرد.

ورنر بکر در سال ۱۹۴۴ در سن ۶سالگی به شرق قزاقستان تبعید شد. او هنوز در آنجا زندگی میکند.

لوئیزا اکساس در سن ۱۳سالگی از گئورگسفلد به شمال قزاقستان تبعید شد. او اکنون در آلمان زندگی می کند.

گروهی از شکارچیان در گئورگسفلد (آذربایجان) قبل از تبعید.

بسیاری از آلمانیها تا مناطق دورافتاده در شرق قزاقستان در نزدیکی رودخانه ایرتیش رسیدند.

دخترانی که در یک جشن مدرسه در گئورگسفلد در حال رقصند، سال ۱۹۴۰.

بسیاری از خانواده های هلندورف از شهر رویتلینگن آمده بودند.

آنجلیکا گامل ۱۶ساله بود که از هلندورف به ژوراولوکا در شمال قزاقستان تبعید شد. او اکنون در آلمان زندگی می کند.

انتهای پیام/*
گفتگو با هوش مصنوعی

💬 سلام! می‌خوای درباره‌ی «آلمانی هایی که آذربایجان را وطن خود می دانند» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.