هیچ حمایتی از داستان دفاع مقدس نمی شود / قصور درباره زنان رزمنده



خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ: کتاب «تفنگمو زمین نذار» نوشته سید میثم موسویان یکی از آثار حوزه ادبیات دفاع مقدس است که سال ۹۶ توسط انتشارات کتاب جمکران منتشر شد. نویسنده کتاب، متولد سال ۱۳۶۲ و کارشناس ارشد رشته روانشناسی است که قصد داریم در ایام هفته دفاع مقدس، این کتابش را در قالب گفتگو با نگارنده اش، مورد بررسی قرار دهیم.

در گفتگویی که با این نویسنده جوان داشتیم، درباره این کتاب و همچنین ادبیات دفاع مقدس گپ و گفت داشتیم. موسویان معتقد است حمایت فرهنگی در نوشتن داستان و رمان در کشور وجود ندارد.

از نظر این داستان نویس، متولیان فرهنگی کشور معمولا به دنبال گزارش دادن به مسئولان خود هستند و کاری به اثرات فرهنگی عملکردشان ندارند. او ضمن بیان این سخنان از وضعیت فعلی ممیزی کتاب هم انتقاد کرد.

در ادامه گفتگو با این نویسنده جوان را از نظر می گذرانیم؛

* آقای موسویان چه طور شد وارد حوزه داستان نویسی شدید؟

راستش ادبیات، شعر و داستان همیشه از دغدغه های مهم زندگی ام بود و از خواندن یک داستان خوب، بسیار لذت می برم. در همین زمینه همیشه خودم را مدیون استادم محمدرضا فریدونی می دانم. بهترین کتابی هم که تا حالا خوانده ام و خواندنش را به همه با هر سلیقه ای توصیه می کنم، کتاب شریف «سفینه الصادقین» شامل زندگی نامه عارف کامل آیت الله سیدحسین یعقوبی قائنی است که آن را نه یک بار که بارها و بارها خوانده ام و خواهم خواند. هر بار هم بهره های فراوانی از خواندنش می برم. اما درباره داستان، شاید ۱۵ سالی است که دغدغه نوشتن داستان و رمان دارم و در این بازه زمانی، برنده جشنواره های کشوری داستان و رمان نویسی شدم.

* از وقتی برنده می شدید، کتابی هم منتشر کرده اید؟

بله. ۱۱ جلد از آثارم در همین بازه زمانی چاپ شدند.

* «تفنگمو زمین نذار» آخرین کارتان است؟

بله. آخرین کتابی است که منتشر کرده ام. البته رمانی هم با عنوان «ماموریت ناتمام» دارد که بناست با ناشر همین کتاب چاپش کنم.

* در مجموعه داستان مورد اشاره، چه قدر به مختصات شخصیت واقعی قهرمان قصه وفادار بودید؟ تخیل چه سهمی در ساخت این شخصیت در داستان ها داشت؟

در کتاب های تاریخ شفاهی، تخیل در شخصیت پردازی باید به صفر برسد اما در داستان و رمان، شخصیت داستان نه واقعی است نه غیرواقعی. در واقع نویسنده نه یک شخص بیرونی را نوشته و نه کاملا از آن شخص مورد نظرش، جدا شده است.

* خب شخصیت های داستان های «تفنگمو زمین ندار» چه طور ساخته شده اند؟

شخصیت برخی داستان ها کاملا واقعی و از تاریخ جنگ نشات گرفته شده. اما در تعدادی از داستان ها هم کاملا تخیلی هستند. شخصیت های داستان های اول مجموعه، بیشتر تخیلی هستند و هر چه به انتهای کتاب نزدیک می شویم، نقش تخیل کمتر می شود.

این کتاب در سه فصل تنظیم شده است.تمام داستان ها، در ژانر دفاع مقدس هستند و زبان برخی از آن ها طنز است و لبخند را بر لب مخاطب می نشاند. صحنه های تصویر شده در داستان های دیگر، غم انگیز و متاثرکننده است و لحظات غمگین و تراژدی وار را روایت می کنند. برخی از داستان ها، به ویژه داستان های دوم به بعد، بوی داستان های مدرن را می دهند. برخی از داستان ها هم کاملا با ساختار کلاسیک نوشته شده اند. به هرحال به نظرم کتاب ذائقه مخاطبین متفاوت را به میزان مساوی ارضا می کند.

* به طنز اشاره کردید. سابقه استفاده از طنز را در آثار دیگرتان هم دارید یا داستان های «تفنگمو زمین نذار» اولین مرتبه استفاده تان از این لحن است؟

نه. من در داستان های دیگرم یعنی آن هایی هم که دفاع مقدسی نیستند، از لحن طنز استفاده کرده ام.

* داستان های این کتاب مربوط به کدام مقطع دفاع مقدس هستند؟

راستش اشاره ای به سال خاص یا برهه ویژه ای نکرده ام ولی داستان ها درباره اتفاقات جنگ هستند. اما در کل، داستان های ابتدایی کتاب درباره بازماندگان رزمندگان و شرایطی که با آن دست به گریبان هستند، است. در داستان های دیگر به اتفاقاتی که برای اسرا رخ داده و همچنین ماجراهای رزمندگان در خط مقدم پرداخته ام. سعی ام بر این بوده اقشار مختلف جامعه در داستان ها نمود داشته باشند. در کل می توانم بگویم داستان های کتاب از حیث روایت، ۳ دسته هستند: پشت جبهه، اسارت و خط مقدم.

* منابع مورد استفاده تان برای نوشتن داستان ها چه بود؟ برای خلق شخصیت ها و نوشتن اتفاقات، از تخیل خودتان استفاده کردید یا واقعیت های بیرونی؟ تاریخی شفاهی جنگ چه طور؟

بسیاری از داستان ها تخیلی هستند اما بعضی از داستان ها هم هستند که با توجه به روایت رزمندگان و دوستانشان از جنگ نوشته شده اند.

* از زاویه بالاتر به ادبیات دفاع مقدس نگاه کنیم. به نظرتان این ژانر در حال حاضر در جامعه تاثیرگذار است؟

ببینید، هر چه فضای جامعه را با معنویت و سطحی بالاتر از ماده و تکنولوژی و پیشرفت پیوند بزند، عامل مثبتی است و در واقع به نفع جامعه است. این عامل می تواند ادبیات دفاع مقدس باشد. ادبیات ما پر است از سطوح بالای معنا و می توان در بسیاری از مشکلات جامعه به درد امروز ما بخورد تا ما راه تکراری غرب را چشم بسته در پیش نگیریم. اگر فعالان فرهنگی درست عمل کنند، ادبیات دفاع مقدس می تواند تاثیرگذار باشد و می تواند بسیاری از گره ها را باز کند.

* «تفنگمو زمین نذار» که عنوانش هم حامل پیام و شعار است، چه قدر می تواند در این زمینه سهم داشته باشد؟

این کتاب هم در کنار همه کتاب های دیگر. به نظرم هر داستان کوتاه، برای خودش پیامی دارد. اکثر پیام داستان های این مجموعه، دربردارنده مباحث و موضوعات اعتقادی هستند.

* شما به عنوان یک نویسنده و البته مخاطب کتاب های دفاع مقدسی، نقش زنان و شخصیت های رزمنده زن در کتاب های این حوزه را چه طور ارزیابی می کنید؟

بیشترین نقش را در هر جنگی زن ها به دوش دارند؛ نه لزوما با شرکت شان در جنگ؛ که با تربیت و حمایت و تشویق شان از مردها. آن ها این نقش را به خوبی ایفا می کنند. بیشتر زن های مجموعه «تفنگمو زمین نذار» هم، زن هایی هستند که از نظر فرهنگی بر جنگ موثرند. یعنی مادران و همسران شهداو ایثار گران. اما حقیقتا باید بر این حقیقت اذعان کنیم که درخلق آثار ادبی و سینمایی درباره زنان رزمنده قصور شده است.

* به یک سوال رایج درباره ادبیات دفاع مقدس برسیم؛ حمایت دستگاه های دولتی.

هیچ حمایت فرهنگی درستی در کشور وجود ندارد. متولیان معمولا به دنبال گزارش دادن به مسئول بالاتراز خود هستند و کاری به تاثیرات فرهنگی ندارند. کلا از ارگان دولتی خیر کمتری برای فرهنگ متصاعد می شود.

* به نظرتان با وجود آثار ماندگار در تاریخ شفاهی و مستند، چرا رمان ماندگار و پرسروصدایی در حوزه دفاع مقدس نداریم؟ چون حمایت دولتی وجود ندارد؟

ما اصلا حمایتی در مورد داستان و رمان دفاع مقدس نداریم. از تاریخ شفاهی به برکت فرمایشات مقام معظم رهبری، بسیار حمایت شده و می شود. اما رمان و داستان کوتاه مطلقا مورد حمایت نیست. البته طبیعی است که سیاست کلی کشور به ثبت واقعیات جنگ باشد و نیازی به پرورش تخیل در این راستا، دیده نشود، اما از نظر من این وضعیت به طور قطع به ادبیات دفاع مقدس ضربه خواهد زد.

* معمولا مسئولان و مراکزی که باید مجوز انتشار کتاب ها دفاع مقدس را بدهند، خط قرمزهایی دارند که نویسندگان آن ها را خوش ندارند. شما چه طور؟ شده در مواجهه با این خط قرمزها دچار خودسانسوری هم بشوید؟

این سانسورها گاهی بسیارغیر معقولانه هستند.گاهی سانسور حتی از طرف ناشران اعمال می شود؛ مثلا به یک واژه فحش یا به ظاهر مخالف، واکنش منفی نشان می دهد. با این حال کسی که داستان را می فهمد، می داند که در داستان، شخصیت هایی با عقاید مختلف وجود دارند وحرف شان را می زنند. این سانسور هم داستان را از حالت طبیعی اش خارج می کند. من آدم معتقدی هستم و کسی که به یک سیستم باورو اعتقاد دارد، خودبه خود دستش در نوشتن بعضی چیزها بسته می شود. پس من هم ناخودآگاه دچار خودسانسوری می شوم.

* درباره نوشتن داستان دفاع مقدسی، شما موافق نوشتن داستان تلخ هستید؟ یا معتقدید همه داستان ها را باید گل وبلبلی بنویسیم؟

ببینید، یک روی جنگ، تلخ است و این واقعیتی است که قابل انکار نیست. از نظر من، هر نویسنده با صداقت، باید نظرش را در مورد جنگ بنویسد اما این مخاطب است که با توجه به سلایق خودش، کارهای تلخ و شیرین، جنگ و ضد جنگ را انتخاب می کند.

* به عنوان سوال آخر این را هم بپرسم که کتاب جدیدی در دست انتشار دارید؟

راستش کتاب جدیدی دارم که «چهار پر» نام دارد و در انتظار مجوز از وزارت ارشاد به سر می برد. در این کتاب سعی کرده ام یک رمان با محتوای عرفانی ارائه بدهم. متن کتاب هم متاثر از داستانی از مولوی و کتاب سفینة الصادقین است.

پرسش و پاسخ در هیچ حمایتی از داستان دفاع مقدس نمی شود / قصور درباره زنان رزمنده

گفتگو با هوش مصنوعی