قرآن درباره نتیجه ایجاد رابطه و دوستی با دشمن برای حل مشکلات چه می گوید؟



در ادامه موضوع دشمن شناسی بر مبنای آیات قرآن و ایجاد رابطه، دوستی و صلح و سازش بادشمن به آیه اول سوره ممتحنه رسیدیم که در خداوند آن ضمن نهی کردن مؤمنان از دوستی با دشمنان به خلف وعده آنها و پایمال کردن حق مسلمانان اشاره می کند.

خبرگزاری فارس- گروه قرآن و فعالیت های دینی: در ادامه موضوع دشمن شناسی بر مبنای آیات قرآن و ایجاد رابطه، دوستی و صلح و سازش بادشمن به آیه اول سوره مبارکه ممتحنه رسیدیم که خداوند در این آیه ضمن نهی کردن مؤمنان از دوستی با دشمنان به خلف وعده آنها و پایمال کردن حق مسلمانان اشاره می کند.

در گزارش های قبل هم در شرح و تفسیر آیه ۳۵ سوره مبارکه محمد و آیات ۵۲ و ۵۳ سوره مبارکه مائده به موضوعات ایجاد رابطه دوستی با دشمن از ترس آسیب ندیدن و موضوع مذاکره و صلح و سازش با دشمن پرداختیم.

در این گزارش قصد داریم با شرح و تفسیر آیه ۱ سوره مبارکه ممتحنه به بررسی موضوع ایجاد رابطه و دوستی با دشمن برای دریافت منافع و خلف وعده دشمن دربرابر دوستی این افراد بپردازیم.

به این آیه توجه کنید:

یآ أیها الذین آمنوا لا تتخذوا عدوی وعدوکم أولیآء تلقون إلیهم بالمودة وقد کفروا بما جآءکم من الحق یخرجون الرسول وإیاکم أن تؤمنوا بالله ربکم إن کنتم خرجتم جهادا فی سبیلی وابتغآء مرضاتی تسرون إلیهم بالمودة وأنا أعلم بمآ أخفیتم ومآأعلنتم ومن یفعله منکم فقد ضل سوآء السبیل(ممتحنه ۱)

ترجمه

ای کسانی که ایمان آورده اید! دشمن من و دشمن خود را دوست نگیرید. شما با آنان طرح دوستی می افکنید، در حالی که آنان نسبت به حقی که برای شما آمده است، کفر ورزیده اند. (علاوه بر آن که) آنان شما و پیامبر را به خاطر ایمان به خدا که پروردگار شما است، (از مکه) اخراج و آواره نموده اند. اگر شما برای جهاد در راه من وطلب رضای من (از وطن) بیرون آمده اید (با آنان دوستی نکنید). شما مخفیانه دوستی خود را به آنان می رسانید در حالی که من به آنچه مخفیانه و آنچه آشکارا انجام دهید آگاه ترم و هر کس از شما چنین کند، قطعا از راه راست گم گشته است.(ممتحنه۱)

این سوره در «مدینه» نازل شده و دارای ۱۳ آیه است و در حقیقت از دو بخش تشکیل می شود؛

بخش اول از مسأله «حب فی الله» و «بغض فی الله» و نهی از طرح دوستی با مشرکان سخن می گوید، و مسلمانان را به الهام گرفتن از پیامبر بزرگ خدا ابراهیم (ع) دعوت می کند، و خصوصیات دیگری را در این زمینه بر می شمرد. این معنی در پایان سوره نیز تکرار و تأکید شده است.

بخش دوم درباره زنان مهاجر و آزمایش و امتحان آنها و احکام دیگری در این رابطه بحث می کند.

انتخاب نام «ممتحنه» برای این سوره نیز به خاطر مسأله آزمایش و امتحان است که در آیه ۱۰ آمده است.

نام دیگری برای سوره ذکر شده و آن «مودت» است که به خاطر نهی از مودت مشرکان در نخستین آیه سوره عنوان شده است.

در المیزان در تفسیر این آیه آمده است:

گویا بعضی از مؤمنین مهاجر در خفا با مشرکین مکه رابطه دوستی داشته اند، و انگیزه شان در این دوستی جلب حمایت آنان از ارحام و فرزندان خود بوده، که هنوز در مکه مانده بودند. آنگاه این آیات نازل شد و ایشان را از این عمل نهی کرد.

روایاتی هم که در شان نزول آیات وارد شده این استفاده را تأیید می کند، چون در آن روایات آمده که حاطب بن ابی بلتعة نام های سری به مشرکین مکه فرستاد، و در آن از اینکه رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) تصمیم دارد مکه را فتح کند به ایشان گزارش داد و منظورش این بود که منتی بر آنان گذاشته و بدین وسیله ارحام و اولادی که در مکه داشت از خطر مشرکین حفظ کرده باشد. خدای تعالی این جریان را به پیامبر گرامی اش خبر داد و این آیات را فرستاد.

در دیگر تفاسیر می خوانیم: یکی از یاران پیامبر (ص) نامه ای را به زنی داد تا برای مشرکان مکه ببرد و آنان را از تصمیم پیامبر (ص) مبنی بر فتح مکه آگاه کند.

جبرئیل، موضوع را به رسول اکرم خبر داد و پیامبر صلی الله علیه و آله، حضرت علی علیه السلام، و جمع دیگری را برای پس گرفتن نامه از آن زن، به سوی مکه فرستاد و فرمود: «در فلان منطقه آن زن را خواهید یافت». گروه اعزامی حرکت کردند و در همان نقطه ای که پیامبر فرموده بود، آن زن را یافتند و سراغ نامه را از او گرفتند. زن از وجود چنین نامه ای اظهار بی اطلاعی کرد. بعضی از اصحاب، سخنان زن را باور کردند و خواستند به مدینه برگردند، اما حضرت علی علیه السلام فرمود: «نه جبرئیل به پیامبر دروغ گفته و نه آن حضرت به ما، بنابراین قطعا نامه مورد نظر در نزد این زن است». سپس شمشیر کشید که نامه را بگیرد. زن که مسئله را جدی دید، نامه را از میان موهای سرش بیرون آورد و آن را تحویل داد.

نامه را نزد پیامبر (ص) آوردند. حضرت، نویسنده نامه «حاطب بن ابی بلتعه» را احضار و او را توبیخ کرد. حاطب گفت: من خائن نیستم ولی از آنجا که بستگانم در مکه و در میان مشرکان به سر می برند، خواستم دل مشرکان را به دست بیاورم تا بستگانم در آسایش به سر برند. پیامبر (ص) او را بخشیدند و این آیات نازل شد.

جالب این که این زن از مکه به مدینه آمد و از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله تقاضای کمک کرد. حضرت از او پرسید: آیا به اسلام ایمان آورده ای؟ گفت: نه. فرمود: آیا از مکه هجرت کرده ای تا به مهاجران ملحق شوی؟ گفت: نه. پرسید: پس چرا به مدینه آمده ای؟ گفت: برای دریافت کمک از شما. حضرت فرمود: پس جوانانی که در مکه دور تو بودند، چه شدند؟ (اشاره به این که تو در مکه خواننده بودی و مشتریان جوان داشتی)! گفت: بعد از شکست مردم مکه در جنگ بدر، دیگر کسی به سراغم نیامد (کنایه از عمق تأثیر شکست در روحیه مردم). حضرت دستور داد تا به او کمک کنند. (آری، دستور کمک به غریبه گرچه کافر باشد).(تفاسیر مجمع البیان، روح البیان، صافی، مراغی، المیزان و نمونه با اندکی تفاوت در نقل)

از این ماجرا معلوم می شود که حفظ اسرار نظامی به قدری لازم است که حضرت علی علیه السلام حامل نامه را به کشتن تهدید کرد و فرمود: «لاردن رأسک الی رسول الله صلی الله علیه وآله»(تفسیر المیزان) سرت را برای رسول خدا می فرستم!

تأکید مکرر قرآن بر توطئه های دشمن و وظیفه مسلمانان در مواجهه با این توطئه ها

قرآن در آیات متعددی از برنامه ها و توطئه های دشمن خبر می دهد و وظیفه مسلمانان را به آنان گوشزد می کند

افکار و آرزوهای دشمن

«لتجدن اشد الناس عداوة للذین آمنوا الیهود والذین أشرکوا»(مائده، ۸۲) قطعا سختترین دشمنان اهل ایمان را یهودیان و مشرکان خواهی یافت.

«ما یود الذین کفروا من أهل الکتاب و لا المشرکین أن ینزل علیکم من خیر من ربکم»(بقره، ۱۰۵) نه کفار از اهل کتاب ونه مشرکان، هیچ کدام دوست ندارند که از طرف پروردگارتان به شما هیچ خیری برسد.

توطئه های دشمن

«انهم یکیدون کیدا» (طارق، ۱۵) مخالفان، هرگونه توطئه ای را بر ضد شما به کار می برند.

«یشترون الضلالة و یریدون ان تضلوا السبیل» (نساء، ۴۴) آنان گمراهی را می خرند و می خواهند شما نیز گمراه شوید.

رفتار دشمن

«ان یثقفوکم یکونوا لکم اعداء»(ممتحنه، ۲) اگر بر شما مسلط شوند، دشمن شما می گردند.

«آمنوا بالذی انزل علی الذین آمنوا وجه النهار واکفروا آخره لعلهم یرجعون»(آل عمران، ۷۲) به آنچه که بر مؤمنان نازل شده صبحگاهان ایمان بیاورید و شامگاهان از ایمان برگردید (تا شاید مؤمنان نیز در حقانیت دین مردد شده و) برگردند.

وظیفه مسلمانان در برابر دشمن

«هم العدو فاحذرهم»(منافقون، ۴) آنان دشمنند پس از آنان حذر کن.

«واعدوا لهم ما استطعتم من قوة …»(انفال، ۶۰) آنچه توان دارید برای مقابله با دشمن آماده کنید.

«لا تتخذوا بطانة من دونکم لایألونکم خبالا»(آل عمران، ۱۱۸) غیر خودی ها را محرم اسرار نگیرید که رعایت نمی کنند.

برخی از پیام های آیه

جامعه ایمانی حق ندارد با دشمنان خدا، رابطه دوستانه و صمیمانه داشته باشد. «یا أیها الذین آمنوا لاتتخذوا عدوی و عدوکم أولیاء»

ایمان به خداوند با برقراری پیوند دوستی با دشمن خدا سازگار نیست

«یا ایها الذین آمنوا لاتتخذوا عدوی … أولیاء»

دشمن خدا در حقیقت دشمن مؤمنان نیز هست. «عدوی و عدوکم»

گرچه کفار دشمن ما هستند، ولی دلیل اصلی متارکه ما با آنان، دشمنی آنها با خداست. کلمه «عدوی» قبل از «عدوکم» آمده است.

القای مودت و ابراز دوستی با دشمنان، جرأت آنان را در برابر مؤمنان بیشتر می کند. «تلقون الیهم بالمودة و قد کفروا بما جاءکم من الحق»

اوامر و نواهی خود را به طور مستدل بیان کنید. «لاتتخذوا … قد کفروا … یخرجون الرسول و ایاکم»

در سیاست خارجی، برقراری رابطه و قطع روابط باید بر اساس ملاک های دینی باشد. «لاتتخذوا عدوی و عدوکم أولیاء»

دین از سیاست جدا نیست. (فرمان قطع رابطه با دشمنان یک دستور سیاسی است که در متن قرآن آمده است). «لاتتخذوا عدوی و عدوکم أولیاء»

کفار تنها در عقیده مخالف شما نیستند، بلکه کمر به حذف شما بسته اند. «کفروا … یخرجون الرسول و ایاکم»

دشمنی کفار با شما به خاطر ایمان شما به خداست. «أن تؤمنوا بالله ربکم»

برقراری رابطه با کفار در صورتی جایز است که آنها به ارزش های شما احترام بگذارند و در صدد توطئه نباشند. «لاتتخذوا … قد کفروا … یخرجون الرسول»

اسلام خواهان عزت مسلمانان است. (اظهار مودت به گروهی که به مکتب شما کافرند و بر ضد شما توطئه می کنند، ذلت است). «تلقون الیهم بالمودة و قد کفروا بما جاءکم من الحق»

یک دل، دو دوستی بر نمی دارد. «ان کنتم جهادا فی سبیلی وابتغاء مرضاتی تسرون الیهم بالمودة»

جهاد باید خالصانه و برای خدا باشد. «جهادا فی سبیلی وابتغاء مرضاتی»

خداوند از ارتباطات مخفیانه با کفار آگاه است. «أنا أعلم بما أخفیتم»

توجه به علم خداوند، سبب کاهش گناهان است. «أنا أعلم بما أخفیتم»

در تربیت، هم امر و هم نهی، «لاتتخذوا» هم استدلال، «عدوی و عدوکم» هم انگیزه. «یخرجون الرسول و ایاکم» و هم تهدید. «و أنا أعلم بما أخفیتم»

چه بسیارند افرادی که در آغاز رزمنده بودند، ولی در اثر رابطه با دشمنان، بد عاقبت شدند. «خرجتم جهادا فی سبیلی و ابتغاء مرضاتی … ضل سواء السبیل»

فکر تأمین منافع از طریق روابط سری با دشمنان دین، بیراهه رفتن و حرکتی بی فرجام است. «و من یفعله منکم فقد ضل سواء السبیل»

منبع: تفاسیر نور، المیزان و نمونه

انتهای پیام/

پرسش و پاسخ در قرآن درباره نتیجه ایجاد رابطه و دوستی با دشمن برای حل مشکلات چه می گوید؟

گفتگو با هوش مصنوعی