«موسیو» در تبریز



ایسنا/آذربایجان شرقی «-اگر بین دختر و پسر فرق قائل نمی شدیم، مجبور نمیشدی سبیل به پشت لبت چسبانده و به ما بپیوندی. -کاش مرد بودم، از گریه کردن خسته شده ام. -گریه نکن، هر کسی گفته که گریه کار زنان و دختران است، مردان را نشناخته است.»

حاج علی موسیو این را گفته و به اولدوز قول می دهد تا برادرش را از دست قشون محمد علی شاه آزاد کند.

نمایش «موسیو» شب گذشته برای اولین بار در سالن موسسه الف (تئاتر مستقل تبریز) در حضور اصحاب رسانه به نمایش درآمد، این نمایش به زبان ترکی آذری بوده و از ۱۳ الی ۳۰ بهمن ماه در این موسسه و ساعت ۱۹:۳۰ اکران میشود.

«موسیو» روایتی از حوادث دوران مشروطه و اختلافات داخلی مبارزان قشون ستارخان از جمله «یوسف خز دوز» و «نائب خلیل» بوده که معتقد است «تا من هستم، ستار و باقر، خان نیستند» و در این میان، مبارزانی مثل «اولدوز» هم با پنهان کردن هویت اصلی اش از حاج علی موسیو لباس رزم به تن کرده و به مبارزه می پردازد.

نمایش «موسیو» نوشته اکبر شریعت بوده و نازیلا ایران زاد بنام، رژیسور آن و بهنام بیرامی، کارگردان این اثر هستند، این نمایش فولکلور که با بهره گیری از منابع تاریخی و کمترین امکانات به مرحله نمایش درآمده است، «موسیو» در فضاهای متفاوتی مانند میدان هفت کچل شهر، خانه «اولدوز» و قهوه خانه روایت میشود.

«حاج علی» ملقب به موسیو تاجری تبریزی بود که به دلیل رفت و آمد زیادش به فرانسه به علی موسیو معروف شده است، او در این نمایش، نقش فردی میانه رو و عاقلی را دارد که به مجاهدان سفارش می کند تا با انصاف مبارزه کنند، موسیو همان کسی است که دو پسرش در عاشورای ۱۳۳۰ هجری قمری همراه با ثقهالاسلام به دار آویخته شدند و دخترش «نازنین» هم نقش زیادی در پشتیبانی از قشون ستار خان و مونتاژ کردن قطعات فشنگ داشت.

او که در تمامی طول نمایش در تفکر عجیبی فرو رفته است، می گوید: «جایی که دشمن هست، تفنگ کشیدن به روی دوست خیانت است»

اولدوز که خود را به نام شوکت جا زده و با پوشیدن رخت و لباس مردانه به جبهه مبارزان ستارخان پیوسته است، برادرش کریم را که از خون و جنگ می ترسد هم با خودش همراه می کند؛ کریم فردی ساده لوح بوده و دل در گرو عشق مارال داشته و تنها به عشق او مبارزه می کند.

در طرف دیگر نائب خلیل که در ابتدا به جوانمردی معروف بود، رفته رفته یاغی شده و گوش هر کسی را که از او حرف شنوی ندارد، میبرد و با عناد و سرپیچی از فرمان «موسیو» مرتکب خطایی نابخشودنی میشود، او که خودش را بیش از حد قبول دارد، می گوید: «دهان باز کنم، مردم سیل میشوند و مشروطه، موسیو و مرکز غیبی را هم با خود می شویند و می برند»

یوسف خز دوز هم به سرنوشت نائب خلیل گرفتار شد و بدعهدیاش او را به کام مرگ کشاند.

موسیو که مدام آرزو می کرد که کاش روزی برسد که سلاح ها ساکت باشند و انسان ها به جای سلاح ها حرف بزنند، مجبور به از میان برداشتن برخی مبارزان نافرمان شد، اما اولدوز و برادر عاشق پیشهاش به سرنوشتی گرفتار شدند که دیدن آن خالی از لطف نیست.

محمد اردوبادی، محمد رضا قنبری، مهدی سمسماری، علی عباسپور، وحید شیرزاد، مریم زارع، الهه بابایی، وحید آقایی، سجاد گوزلی، تورج مختاری و علی صدقی در این نمایش فولکلور و پرمحتوا که حرفهای کار شده است، ایفای نقش می کنند.

مدت زمان این نمایش، ۱۰۰ دقیقه بوده و علاقه مندان به ژانر درام و تاریخی می توانند از سایت www.ebilit.com اقدام به تهیه بلیط کنند.پ

انتهای پیام
گفتگو با هوش مصنوعی

💬 سلام! می‌خوای درباره‌ی ««موسیو» در تبریز» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.