روابط سازنده میان نخبگان دانشگاهی و مجلس یازدهم

ایسنا/قزوین علیرضا اشتری تفرشی، استاد دانشگاه و پژوهشگر مسائل سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در یادداشتی که با عنوان روابط سازنده میان نخبگان دانشگاهی و مجلس یازدهم نگاشته و آن را در اختیار ایسنا قرار داده است، می نویسد: نظر به شکل گیری مجلس یازدهم به عنوان اولین مجلس در گام دوم انقلاب اسلامی ایران و ضرورت پرداختن و اهتمام در جهت حل بسیاری از مشکلات جامعه، به نظر می رسد که در اولین گام بتوان روابطی سازنده و طرفینی فعال و غیرنمایشی یعنی منتهی به خروجی های عملیاتی را میان مجلس و دانشگاه پایه ریزی کرد.
برای پرداختن به این موضوع باید ابتدا نگاهی اجمالی به مشکلات جامعه دانشگاهیان داشت. می دانیم که ناکارآمدی برخی رویه ها موجب شده تا اساتید دانشگاه، زیست اقتصادی مطلوبی نداشته باشند و این مسئله برای بخش آموزش از زیربنا در سطح آموزش وپرورش تا مراکز دانشگاهی کماکان وجود دارد. دانشجویان تحصیلات تکمیلی نیز به جای تمرکز روی بحث علم اندوزی به کارهای نیمه وقت، پاره وقت، تمام وقت و ساعتی و پروژه ای روی می آورند بدون اینکه تمرکزی روی بهره وری آکادمی داشته باشند. ناامیدی شغل یابی نیز بی توجهی به رشته های علوم پایه و انسانی و فنی را بیشتر می کند و عامل خروج نیروی فکری از کشور بوده است که فرار مغزها، بی احساسی و بیگانگی و بی تفاوتی نسبت به ارزش ها و کشور را می تواند به همراه داشته باشد.
نبود گردش نخبگان در سطح دانشگاه ها غیر از وجه سیاسی آن، بی توجهی به نقدهای سازنده محافل دانشگاهی در رابطه با موضوعات جامعه خاصه در عرصه اقتصادی، ضعف رویکرد به نخبه گرایی در مناسبات بین دانشگاه با جامعه است و این از دیگر مشکلات است. کالایی شدن آموزش و به صورت پولی درآمدن ورودی و خروجی های نظام آموزشی و تأثیر منفی آن بر کیفیت نظم آموزشی، بوروکراتیزه سازی روند علمی شدن دانشگاه ها و انتظارات کار بوروکراتیک از عناصر دانشگاهی به هر شکل ممکن بدون توجه به بازدهی و کیفیت آن نظیر تولید انبوه کتاب های کم بهره، مقالات، رساله ها از دیگر مشکلات قابل توجه است.
البته مسائل درونی نظام دانشگاهی، جزئی از مسائل کلان ملی به شمار می آیند که می توان به شرح ذیل به آن ها نیز توجهی داشت. مثلا می دانیم که از وجه اقتصادی، روند کلان اقتصادی به نحوی بوده که متأسفانه مقولاتی از شکاف طبقاتی و بالا رفتن هزینه های زندگی و معضلات اشتغال، تورم و دیگر مسائل اقتصادی فشار زیادی را بر افراد زیادی از جامعه موجب شده است. لذا بازگرداندن به هم پیوستگی های اجتماعی مستلزم داشتن نگرش زمان مند و تاریخ محور در استفاده از فرصت های مبتنی بر گذارها و پیچ وخم های تاریخی است.
روابط و تعامل بین طبقات اجتماعی امری بسیار خطیر است که تنها با راهبردهای عمل گرایانه ممکن خواهد شد تا زیرسازی اجتماعی لازم برای بالا رفتن سرمایه اجتماعی فراهم آید. در عرصه فرهنگ نیز می دانیم که عناصر هنجاری و ارزشی جامعه متحول شده و با دگرگونی در شمال و جنوب، تحولات فرهنگی عمیقی در نظم هنجاری را ایجاد کرده است به گونه ای که می تواند وضعیت آنومیک نهادی و بی کارکردی و کژکارکردی برخی نهادهای اجتماعی را به همراه داشته باشد.
با نگاهی به این شرایط، می توان گفت که اگر میان دو نهاد مهم علم و قانون توازن معطوف به همکاری و همیاری صادقانه وجود داشته باشد و هر دو گروه نخبگانی، نخبگان سیاسی قانون گذار و نخبگان دانشگاهی مرتبط به همیاری سازنده یکدیگر مشغول باشند، بتوان بخش مهمی از مسائل روز و آینده را شناسایی و رفع کرد. در پایان عرض می دارم که در روابط سازنده میان دانشگاهیان و مجلس می توان این مراتب را به عنوان برخی موضوعات پیشنهادی مدنظر قرار داد:
• نقش آفرینی مشترک «مجلس – دانشگاه» برای حل مشکلات، مسائل و معضلات جامعه در ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و بین المللی.
• تشکیل هسته های دانشگاهی برخط در قبال موضوعات مختلف و مشورت گیری از آن ها با هدف تمرکز بر نحوه تدوین و تنظیم لوایح، تبصره ها، مفاد قانونی و غیره و نیز مداخلات مبتنی بر گروه های کانونی از جانب دانشگاهیان.
• رصد و واکاوی میزان ضریب نفوذ نمایندگی جامعه هدف در طول ایام نمایندگی و شناسایی خلأها و پوشش اثربخش آن از جانب نمایندگان برای جلب اعتماد مستمر و تداوم بخشی به آن.
• احیای سازوکارهای اداری و حقوقی نظام دانشگاهی کشور، معطوف به حذف قوانین سیاست گذاری مقطعی شده که نیازمند اصلاح هستند.
• بازشناسی راهوارترین روش های مدیریتی در نظام آموزش عالی کشور، معطوف به چابک سازی پایدار، توسعه گرا و منطبق با سازوکارهای دولت الکترونیک، همخوان با اهداف الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت.
• سناریوخوانی نظام آموزش عالی کشور در سال های آینده، با هدف ارائه دستاوردهای سازنده به تدوین کنندگان برنامه هفتم توسعه کشور.
• اصلاح ساختاری با هدف حل معضلات صنوف کارکنان، اعضای هیئت علمی و دانشجویان و دانش آموختگان.
• شناسایی کادرهای ارزشی خدمت گزار به اصل نظام به منظور بهره وری از تجربه زیسته مدیران و کارشناسان.
• تلاش برای طراحی جزئی تر دانشگاه ایرانی – اسلامی به منظور رسیدن سریع تر به اهداف تمدن نوین اسلامی.
• شناسایی مسائل و معضلات زندگی فرهنگی و زیست دانشگاهی.
• بازخوانی اسناد بالادستی عرصه های علمی و فرهنگی به منظور ارتقای بیشتر معطوف به مسیرگذاری برنامه هفتم توسعه.
• بازخوانی همگرایی یا واگرایی های سرفصل های رشته های دانشگاه با مفاهیم کلیدی توسعه، امنیت و جامعه اسلامی و الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت.
انتهای پیام
برای پرداختن به این موضوع باید ابتدا نگاهی اجمالی به مشکلات جامعه دانشگاهیان داشت. می دانیم که ناکارآمدی برخی رویه ها موجب شده تا اساتید دانشگاه، زیست اقتصادی مطلوبی نداشته باشند و این مسئله برای بخش آموزش از زیربنا در سطح آموزش وپرورش تا مراکز دانشگاهی کماکان وجود دارد. دانشجویان تحصیلات تکمیلی نیز به جای تمرکز روی بحث علم اندوزی به کارهای نیمه وقت، پاره وقت، تمام وقت و ساعتی و پروژه ای روی می آورند بدون اینکه تمرکزی روی بهره وری آکادمی داشته باشند. ناامیدی شغل یابی نیز بی توجهی به رشته های علوم پایه و انسانی و فنی را بیشتر می کند و عامل خروج نیروی فکری از کشور بوده است که فرار مغزها، بی احساسی و بیگانگی و بی تفاوتی نسبت به ارزش ها و کشور را می تواند به همراه داشته باشد.
نبود گردش نخبگان در سطح دانشگاه ها غیر از وجه سیاسی آن، بی توجهی به نقدهای سازنده محافل دانشگاهی در رابطه با موضوعات جامعه خاصه در عرصه اقتصادی، ضعف رویکرد به نخبه گرایی در مناسبات بین دانشگاه با جامعه است و این از دیگر مشکلات است. کالایی شدن آموزش و به صورت پولی درآمدن ورودی و خروجی های نظام آموزشی و تأثیر منفی آن بر کیفیت نظم آموزشی، بوروکراتیزه سازی روند علمی شدن دانشگاه ها و انتظارات کار بوروکراتیک از عناصر دانشگاهی به هر شکل ممکن بدون توجه به بازدهی و کیفیت آن نظیر تولید انبوه کتاب های کم بهره، مقالات، رساله ها از دیگر مشکلات قابل توجه است.
البته مسائل درونی نظام دانشگاهی، جزئی از مسائل کلان ملی به شمار می آیند که می توان به شرح ذیل به آن ها نیز توجهی داشت. مثلا می دانیم که از وجه اقتصادی، روند کلان اقتصادی به نحوی بوده که متأسفانه مقولاتی از شکاف طبقاتی و بالا رفتن هزینه های زندگی و معضلات اشتغال، تورم و دیگر مسائل اقتصادی فشار زیادی را بر افراد زیادی از جامعه موجب شده است. لذا بازگرداندن به هم پیوستگی های اجتماعی مستلزم داشتن نگرش زمان مند و تاریخ محور در استفاده از فرصت های مبتنی بر گذارها و پیچ وخم های تاریخی است.
روابط و تعامل بین طبقات اجتماعی امری بسیار خطیر است که تنها با راهبردهای عمل گرایانه ممکن خواهد شد تا زیرسازی اجتماعی لازم برای بالا رفتن سرمایه اجتماعی فراهم آید. در عرصه فرهنگ نیز می دانیم که عناصر هنجاری و ارزشی جامعه متحول شده و با دگرگونی در شمال و جنوب، تحولات فرهنگی عمیقی در نظم هنجاری را ایجاد کرده است به گونه ای که می تواند وضعیت آنومیک نهادی و بی کارکردی و کژکارکردی برخی نهادهای اجتماعی را به همراه داشته باشد.
با نگاهی به این شرایط، می توان گفت که اگر میان دو نهاد مهم علم و قانون توازن معطوف به همکاری و همیاری صادقانه وجود داشته باشد و هر دو گروه نخبگانی، نخبگان سیاسی قانون گذار و نخبگان دانشگاهی مرتبط به همیاری سازنده یکدیگر مشغول باشند، بتوان بخش مهمی از مسائل روز و آینده را شناسایی و رفع کرد. در پایان عرض می دارم که در روابط سازنده میان دانشگاهیان و مجلس می توان این مراتب را به عنوان برخی موضوعات پیشنهادی مدنظر قرار داد:
• نقش آفرینی مشترک «مجلس – دانشگاه» برای حل مشکلات، مسائل و معضلات جامعه در ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و بین المللی.
• تشکیل هسته های دانشگاهی برخط در قبال موضوعات مختلف و مشورت گیری از آن ها با هدف تمرکز بر نحوه تدوین و تنظیم لوایح، تبصره ها، مفاد قانونی و غیره و نیز مداخلات مبتنی بر گروه های کانونی از جانب دانشگاهیان.
• رصد و واکاوی میزان ضریب نفوذ نمایندگی جامعه هدف در طول ایام نمایندگی و شناسایی خلأها و پوشش اثربخش آن از جانب نمایندگان برای جلب اعتماد مستمر و تداوم بخشی به آن.
• احیای سازوکارهای اداری و حقوقی نظام دانشگاهی کشور، معطوف به حذف قوانین سیاست گذاری مقطعی شده که نیازمند اصلاح هستند.
• بازشناسی راهوارترین روش های مدیریتی در نظام آموزش عالی کشور، معطوف به چابک سازی پایدار، توسعه گرا و منطبق با سازوکارهای دولت الکترونیک، همخوان با اهداف الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت.
• سناریوخوانی نظام آموزش عالی کشور در سال های آینده، با هدف ارائه دستاوردهای سازنده به تدوین کنندگان برنامه هفتم توسعه کشور.
• اصلاح ساختاری با هدف حل معضلات صنوف کارکنان، اعضای هیئت علمی و دانشجویان و دانش آموختگان.
• شناسایی کادرهای ارزشی خدمت گزار به اصل نظام به منظور بهره وری از تجربه زیسته مدیران و کارشناسان.
• تلاش برای طراحی جزئی تر دانشگاه ایرانی – اسلامی به منظور رسیدن سریع تر به اهداف تمدن نوین اسلامی.
• شناسایی مسائل و معضلات زندگی فرهنگی و زیست دانشگاهی.
• بازخوانی اسناد بالادستی عرصه های علمی و فرهنگی به منظور ارتقای بیشتر معطوف به مسیرگذاری برنامه هفتم توسعه.
• بازخوانی همگرایی یا واگرایی های سرفصل های رشته های دانشگاه با مفاهیم کلیدی توسعه، امنیت و جامعه اسلامی و الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت.
انتهای پیام
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «روابط سازنده میان نخبگان دانشگاهی و مجلس یازدهم» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.