«نخل گردانی»نمادی از تشییع پیکر امام(ع)

آیین نخل گردانی حال و هوای دیگری به ظهر عاشورای اهالی یزد،دامغان، سمنان ، ابیانه و خراسان میدهد.به استناد برخی مقتل ها پیکر مطهر و بی سر حضرت ابا عبدالله (ع) را بر روی شاخه ها و حصیر های درخت نخل حمل کرده و بعد به خاک سپرده اند. حالا قرن هاست نخل گردانی در این شهر ها نمادی از تشییع پیکر سید و سالار شهیدان است.
فارس پلاس؛ معصومه اصغری: صدای اذان ظهر عاشورا هنگامه ای به جمعیت سوگواران می اندازد. اهالی شهرستان های سمنان، دامغان، اصفهان، یزد و خراسان تمام روزهای دهه اول ماه محرم را به شوق بودن در این آیین سپری کرده اند. انگار تا پای این مراسم نیایند دل بی تاب شان قرار نمی گیرد. با صدای اذان بیشتر دسته جات عزاداران حسینی در میدانگاهی اصلی شهر به هم می رسند. صدای الله اکبر که بلند می شود همه چشم می گردانند تا نخل عزا را که بر سر جماعتی بلند می شود ببینند. همین که نخل عزا که نمادی از پیکر مطهر حضرت اباعبدالله (ع) است روی شانه ها قرار می گیرد اشک ها روی صورت ها روانه می شود و سلام بر آن پیکر شرحه شرحه شده روی لب ها می نشیند.
بین درخت نخلی که می شناسیم و نخلی که روی شانه های جماعت عزادار سیاه پوش در میدان ها گردانده می شود قرابتی وجود ندارد. پس چرا نام این مراسم را نخل گردانی گذاشته اند؟ نصرالله حدادی مورخ آیین های سنتی در این باره می گوید به استناد بر روایاتی پیکر بی سر و مجروح حضرت اباعبدالله (ع) را روی حصیرها و شاخه های نخل گذاشته و حمل کرده و بعد به خاک سپرده اند و این آیین سنتی به نوعی نمادی از مراسم تشییع پیکر آن حضرت است.
بنابر اسناد و روایات تاریخی موجود این مراسم از زمان صفویان در بیشتر شهرهای کویری ما برگزار می شده و هنوز هم در ظهر عاشورا در این نواحی به قوت خود باقی است و جزیی از هویت عزاداری سوگواران حسینی در این مناطق شده است.
اشکال نخل ها از گذشته تا به امروز تفاوت چشمگیری نداشته است. در بیشتر نواحی که این مراسم در آن ها برگزار می شود نخل ها با چوب درختانی که تنه آن ها قطر میانه ای دارند ساخته می شوند. هر نخل یک اتاقک و بستی چوبی در زیر خود دارد که پایه های این بست ها برای خودشان روایت هایی تاریخی مختلفی دارند. نصرالله حدادی می گوید در شهر هایی مانند یزد و سمنان و دامغان تعداد چوب های بست های زیرین به تعداد اصناف فعالی که در آن شهر بودند ساخته می شد و بزرگان صنف قصاب ها، سراج ها، دباغ ها، آهنگران و نجارها هر کدام به نیابت از اعضای صنف شان یک پایه از این بست را می گرفتند و در گرداندن نخل سهم داشتند.
گرداندن نخل در میدانگاهی اصلی این شهر ها از نظم ویژه ای تبعیت می کند. حدادی می گوید در گذشته بیشتر این میراب ها بودند که به عنوان ناظم و راهنمای گردش نخل در جبهه پیش روی آن می ایستادند و جماعتی که نخل روی شانه های آن ها بود را راهنمایی می کردند. در شهرهای یزد و ابیانه و خراسان جنوبی دسته سنج زن ها برای آگاه کردن عزاداران پشت سر نخل حرکت می کردند. اما در بیشتر روستاها و شهرهای کوچک تر که در مراسم آن ها صدا به صدا می رسید رسم چاووشی خوانی برقرار بود. چاوشی معمولا چارپاره ای بود که آن را در دستگاه و مقام چهارگاه برای پیشوار یا مشایعت شخصی که گرامی می داشتند می خواندند و معروف ترین چاووشی زمانه ما با این مطلع شروع می شود که : بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا / بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا.
تزیینات نخل ها همیشه خدا میان دسته عزاداران چشم نوازی ها کرده اند. نصرالله حدادی با اشاره به این که در گذشته ها بیشتر کسانی که حاجتی در دل داشتند اقدام به تزیین کردن نخل ها می کردند ادامه می دهد: «درتزیینات نخل ها نماد های مختلفی برای اشاره به آنچه در روز عاشورا بر اهل بیت امام حسین (ع) روا داشتند قرار می دهند. به عنوان مثال آیینه نمادی از پاکی نیت آن حضرت در اصلاح جامعه اش به واسطه امر به معروف و نهی از منکر بوده است. دشنه،کلاه خود، چراغ لاله و بیرق به ترتیب نمادی از ظلم به اهل بیت از سوی اشقیاء، دلاوری شهدای کربلا، به اسارت گرفته شدن زنان ، دختران و کودکان اهل حرم حضرت ابا عبدالله (ع) و در آخر بیرق بلند به یاد فداکاری های حضرت عباس ابن علی (ع) بودند.
به کسی که تابوت نخل را روی چوب بست می بندد نخل بند گفته می شود.کار تزیین نخل با پارچه ها و طاقه های خلعتی و شال ابریشمی و ترمه به انجام میشود. دستار و رداهایی از پارچه ترمه نیز بر این نخل ها می بندند و سر آخر بدنه آن را با پارچه های سبز و سیاه به نشانه تشیع علویان و سوگواری برای شهدای کربلا می پوشانند و جماعت در ظهر عاشورا با نوای یا حسین آن را مشایعت می کنند.
انتهای پیام/
فارس پلاس؛ معصومه اصغری: صدای اذان ظهر عاشورا هنگامه ای به جمعیت سوگواران می اندازد. اهالی شهرستان های سمنان، دامغان، اصفهان، یزد و خراسان تمام روزهای دهه اول ماه محرم را به شوق بودن در این آیین سپری کرده اند. انگار تا پای این مراسم نیایند دل بی تاب شان قرار نمی گیرد. با صدای اذان بیشتر دسته جات عزاداران حسینی در میدانگاهی اصلی شهر به هم می رسند. صدای الله اکبر که بلند می شود همه چشم می گردانند تا نخل عزا را که بر سر جماعتی بلند می شود ببینند. همین که نخل عزا که نمادی از پیکر مطهر حضرت اباعبدالله (ع) است روی شانه ها قرار می گیرد اشک ها روی صورت ها روانه می شود و سلام بر آن پیکر شرحه شرحه شده روی لب ها می نشیند.
بین درخت نخلی که می شناسیم و نخلی که روی شانه های جماعت عزادار سیاه پوش در میدان ها گردانده می شود قرابتی وجود ندارد. پس چرا نام این مراسم را نخل گردانی گذاشته اند؟ نصرالله حدادی مورخ آیین های سنتی در این باره می گوید به استناد بر روایاتی پیکر بی سر و مجروح حضرت اباعبدالله (ع) را روی حصیرها و شاخه های نخل گذاشته و حمل کرده و بعد به خاک سپرده اند و این آیین سنتی به نوعی نمادی از مراسم تشییع پیکر آن حضرت است.
بنابر اسناد و روایات تاریخی موجود این مراسم از زمان صفویان در بیشتر شهرهای کویری ما برگزار می شده و هنوز هم در ظهر عاشورا در این نواحی به قوت خود باقی است و جزیی از هویت عزاداری سوگواران حسینی در این مناطق شده است.
اشکال نخل ها از گذشته تا به امروز تفاوت چشمگیری نداشته است. در بیشتر نواحی که این مراسم در آن ها برگزار می شود نخل ها با چوب درختانی که تنه آن ها قطر میانه ای دارند ساخته می شوند. هر نخل یک اتاقک و بستی چوبی در زیر خود دارد که پایه های این بست ها برای خودشان روایت هایی تاریخی مختلفی دارند. نصرالله حدادی می گوید در شهر هایی مانند یزد و سمنان و دامغان تعداد چوب های بست های زیرین به تعداد اصناف فعالی که در آن شهر بودند ساخته می شد و بزرگان صنف قصاب ها، سراج ها، دباغ ها، آهنگران و نجارها هر کدام به نیابت از اعضای صنف شان یک پایه از این بست را می گرفتند و در گرداندن نخل سهم داشتند.
گرداندن نخل در میدانگاهی اصلی این شهر ها از نظم ویژه ای تبعیت می کند. حدادی می گوید در گذشته بیشتر این میراب ها بودند که به عنوان ناظم و راهنمای گردش نخل در جبهه پیش روی آن می ایستادند و جماعتی که نخل روی شانه های آن ها بود را راهنمایی می کردند. در شهرهای یزد و ابیانه و خراسان جنوبی دسته سنج زن ها برای آگاه کردن عزاداران پشت سر نخل حرکت می کردند. اما در بیشتر روستاها و شهرهای کوچک تر که در مراسم آن ها صدا به صدا می رسید رسم چاووشی خوانی برقرار بود. چاوشی معمولا چارپاره ای بود که آن را در دستگاه و مقام چهارگاه برای پیشوار یا مشایعت شخصی که گرامی می داشتند می خواندند و معروف ترین چاووشی زمانه ما با این مطلع شروع می شود که : بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا / بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا.
تزیینات نخل ها همیشه خدا میان دسته عزاداران چشم نوازی ها کرده اند. نصرالله حدادی با اشاره به این که در گذشته ها بیشتر کسانی که حاجتی در دل داشتند اقدام به تزیین کردن نخل ها می کردند ادامه می دهد: «درتزیینات نخل ها نماد های مختلفی برای اشاره به آنچه در روز عاشورا بر اهل بیت امام حسین (ع) روا داشتند قرار می دهند. به عنوان مثال آیینه نمادی از پاکی نیت آن حضرت در اصلاح جامعه اش به واسطه امر به معروف و نهی از منکر بوده است. دشنه،کلاه خود، چراغ لاله و بیرق به ترتیب نمادی از ظلم به اهل بیت از سوی اشقیاء، دلاوری شهدای کربلا، به اسارت گرفته شدن زنان ، دختران و کودکان اهل حرم حضرت ابا عبدالله (ع) و در آخر بیرق بلند به یاد فداکاری های حضرت عباس ابن علی (ع) بودند.
به کسی که تابوت نخل را روی چوب بست می بندد نخل بند گفته می شود.کار تزیین نخل با پارچه ها و طاقه های خلعتی و شال ابریشمی و ترمه به انجام میشود. دستار و رداهایی از پارچه ترمه نیز بر این نخل ها می بندند و سر آخر بدنه آن را با پارچه های سبز و سیاه به نشانه تشیع علویان و سوگواری برای شهدای کربلا می پوشانند و جماعت در ظهر عاشورا با نوای یا حسین آن را مشایعت می کنند.
انتهای پیام/
پرسش و پاسخ در
«نخل گردانی»نمادی از تشییع پیکر امام(ع)
گفتگو با هوش مصنوعی