درباره سوءبرداشت از یک سخن رهبر انقلاب



برخی از سیاسیون توئیترنشین که در فهرست فرسوده ی نامزدهای محتملشان برای انتخابات آتی، طراوت و نشاط نمی دیدند، ژست حکیم به خود گرفتند و حدیث توئیت کردند که بله: «مومن از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود»! انگار همین جماعت نبودند که به جای دوبار، صد بار از سوراخ برجام ها، گزیده شدند!

به گزارش حوزه امام و رهبری خبرگزاری فارس یونس سبزی کریم آبادی، «پژوهشگر معارف انقلاب» با اشاره به برخی سوءبرداشت ها از سخن رهبر انقلاب مبنی بر اینکه زمینه را برای روی کار آمدن دولت جوان و حزب اللهی آماده کنید، به تبیین آن پرداخته که متن کامل یادداشت وی را در ادامه می خوانید.

« …و زمینه را برای روی کار آمدن دولت جوان حزب اللهی آماده کنید»؛

اظهارنظر داغی بود که چند دقیقه مانده به اذان و افطار روز چهارشنبه اول خرداد، از حسینیه امام خمینی(ره) جاری و به سرعت منتشر شد …

واکنش ها به این خبر که تبعا حاکی از سبک ولایت مداری کنش گران است، متفاوت بود؛ برای آنانکه آستانه درکشان از منظومه فکری رهبر انقلاب در سطح چند تا تیتر طویل و نه چندان عریض! در صفحات جراید و مجازستان ها بود؛ تلقی های مختلفی به همراه داشت؛ برخی از سیاسیون توئیترنشین که در فهرست فرسوده نامزدهای محتملشان برای انتخابات آتی، طراوت و نشاط نمی دیدند، ژست حکیم به خود گرفتند و حدیث توئیت کردند که بله: «مومن از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود»! انگار همین جماعت نبودند که به جای دوبار، صد بار از سوراخ برجام ها، گزیده شدند!

برخی دیگر که تفسیرشان از جوان گرایی، کم سن و سالیست؛ گمان می کنند که این کار یک راهبرد خام است!

اما ای کاش قبل از هرگونه پیش داوری و فهم جزیره ای از بیانات با یک نگاه پیوسته و منظوم این جمله را در بافت ساختاری آن مورد تأمل قرار می دادیم؛ تأملی از جنس «سمع» یعنی شنیدن، فهمیدن و سپس نیوشیدن!

با مقداری دقت، در می یابیم که این جمله ی«زمینه را برای روی کار آمدن دولت جوان و حزب اللهی فراهم کنید» یک جمله معترضه بدون پیش و پس نیست که حسن ختام بیانات رهبر انقلاب، قرار گرفته باشد؛ بلکه به نظر میرسد، این جلمه قبل از آنکه حسن ختام باشد، حسن مطلع بیانات است، حسن مطلعی که در دل خود پاسخی دارد، برای یک سوال!

سوالی که بذر آن در بیانیه گام دوم در ذهن های فعال و متعهد کاشته شد؛

«من به عنوان یک جوان عصر انقلاب و مخاطب اصلی گام دوم، کجای حرکت عمومی کشورم و چگونه باید به سمت جامعه پردازی و تمدن سازی خیز بردارم؟»

پاسخ درست به این سوال، پایانی ست بر بخش عمده ای از غصه های مشترک، چون آقا می گویند: غصه های شما فقط مربوط به خودتان نیست!

غصه هایی که ریشه ی آن؛ تنبلی ها، جهالت ها، تعهدناپذیرهای ما از طرفی و از سوی دیگر، اختلال در قرارگاه مرکزی و «تمنا کردن آنچه خود داشت ز بیگانه» بود …

خلاصه برآیند اینها شده بود به حاشیه راندن نسل جوانی که بار انقلاب از ابتدا بردوش آنها بود! و این کم غصه ای نیست!

حالا ماییم و گام دوم و چشم امید فرمانده ای که به افسران جوانش دوخته شده!

«این سخنان[بیانیه ی گام دوم] در قالب سیاستها و قوانین، بارها تکرار شده است ولی برای اجرای شایسته آن، چشم امید به شما جوانها است؛ و اگر زمام اداره بخشهای گوناگون کشور به جوانان مؤمن و انقلابی و دانا و کاردان -که بحمدالله کم نیستند- سپرده شود، این امید برآورده خواهد شد؛ ان شاءالله.»

اکنون مطالبه امام خامنه ای و مسئله جوانانش؛ فرایند ورود آنها (به مثابه موتور پیشران) به حرکت عمومی کشور، فارغ از غوغاسالاری و بلبشو است؛ مثل همیشه آقا در تحقق مطالبه شان بر ما سبقت می گیرند و طرحشان را برای ورود جوانان به حرکت عمومی کشور تبیین می کنند؛

طرحی که حدود دو سال پیش با فرمان «آتش به اختیار» برای شکست بن بستها صادر شده بود، این فرمان برای آنان که سلوک انقلابیشان برگرفته از عمق تعهدشان است، کلیدی بود برای قفل های بسته و همچنین فتح بابی بود برای جوانان که ظرفیت جوان کشور را تحرک بخشید، جوانانی که وارد میدان شده بودند، اما حرکتشان نیازمند انسجام و انضباط و البته سرعت بالاتر بود:

«البته این حرکت وجود دارد منتها بایستی انضباط پیدا کند، سرعت پیدا کند و پیشرفتش به سمت آن چشم انداز محسوس باشد. این حرکت طبعا با محوریت جوان متعهد است؛ جوانهای متعهد، محور این حرکتند.» ۱/۳/۹۸

و اما نسخه ی شفابخش در این مرحله که جوانان را در این حرکت عمومی جانمایی میکند و آن ها را در متن میدان قرار می دهد؛ «جریان حلقه های میانی» است که نتیجه آن؛ «کشاندن نسل جوان متعهد به عرصه ی مدیریت کشور [است]، که یکی از دوستان گله میکردند که جوانها را به عرصه ی مدیریت راه نمیدهند. خب چه جوری وارد عرصه مدیریت میشوند؟ ورود در عرصه مدیریت برای نسل جوان از این راه ها اتفاق می افتد و طبعا اگر نسل جوان وارد عرصه ی مدیریت شد، و مدیران ارشد نظام از جمله ی جوانهای متعهد [شدند] -که من گفتم جوانهای متعهد حزب اللهی، یعنی واقعا باید حزب اللهی باشند؛ به معنای درست کلمه ی حزب اللهی- آن وقت آن حرکت عمومی کشور طبعا استمرار پیدا میکند، سرعت پیدا میکند و انجام میگیرد.»۹۸/۰۳/۰۱

اکنون مطابق نقشه راه فرمانده برنامه میان مدت باید؛ تمرکز بر تشکیل جریان «حلقه های میانی» باشد؛ حلقه ایی که به مثابه حلقه وصل، کاربستشان پیوست تمامی ظرفیتهای جوان به همدیگر و هم افزایی آنها و در گام بعد زمینه سازی برای روی کار آمدن دولت جوان و حزب اللهی - یعنی همان دولت اسلامی که در آن توقف کرده ایم- است ؛ این جبهه بندی اقتضای ایمان و تعهد انقلابی است؛ چرا که «المومنون بعضهم اولیاء بعض» مومنان به هم پیوستگانند …این پیوست درونی که ملازم است با گسست بیرونی یعنی مرزبندی برجسته با جبهه استکبار و قی کردن تفاله های باقی مانده از تمدن منحط غرب، انقلاب را در دهه چهارم، دچار یک نوزایی و طراوت خاصی خواهد کرد؛ برخلاف نظریات رایج در تحلیل تئوریهای رایج انقلابها که عمر انقلاب را حداکثر چهار مرحله میدانند؛ انقلاب اسلامی ایران در گام دوم و دهه چهارم، با علمداری نسل جوان، بالنده تر و شکوفاتر از گذشته به حیاتش در مسیر تمدنسازی اسلامی ادامه خواهد داد. انشالله …

حالا یک بار دیگر جمله را کامل می خوانیم؛

«بنابر این، اگر چنانچه ان شاءالله شما جوانها با این حرکتها پیش بروید و زمینه را برای روی کار آوردن یک دولت جوان و حزب اللهی آماده کنید، بنده معتقدم که بسیاری از این نگرانی های شما و دغدغه های شما و غصه های شما پایان خواهد پذیرفت؛ این غصه ها هم البته فقط مخصوص شماها نیست.»

دیدیم که این جمله مشهور«زمینه را برای روی کار آمدن دولت جوان و حزب اللهی فراهم کنید» یک جمله امری گنگ و بدون پاسخ و راهکار عملی نیست بلکه یک جمله شرطیه معطوف به جمله قبل است که مشتمل بر نقشه راه است و نتیجه عمل به این جمله شرطیه هم؛ پایان بسیاری از غصه هاست …

گر چه پیروزی از آن من و توست

شرطها باقیست؛ اما و اگرها باقیست …

انتهای پیام/
گفتگو با هوش مصنوعی

💬 سلام! می‌خوای درباره‌ی «درباره سوءبرداشت از یک سخن رهبر انقلاب» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.