رفتار ماهواره ای با تلویزیون و القای ناامیدی در جامعه / وقتی سلبریتی ها به سبک «من و تو»، عوام فریبی می کنند

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، برنامه سازی در تلویزیون انگار به شوخی مبدل شده که هر خواننده، بازیگر و یا مجری می تواند تهیه کننده شود و یا سکان هدایت یک برنامه چند ساعته زنده را برعهده بگیرد؛ زمانی برنامه زنده برای خودش ابهت داشت و زمانی می گفتند فلان نفر که کاربلد و تجربه چندین ساله دارد مجری این برنامه است؛ اما حالا مجریان هم تهیه کننده می شوند. شاید تهیه کنندگی و مجری در یک جا باعث شود که مجری نتواند کار خودش را به نحو احسن انجام دهد؛ همان اتفاقی که برای علی ضیاء در برنامه «فرمول یک» افتاده است.
او پیش از این برای گفت وگو با افراد مختلف در برخی مواقع سؤالاتی می پرسد که حتی یک مصاحبه کننده معمولی و دست چندم هم نمی پرسد؛ چرا که مصاحبه شونده و میهمان برنامه طوری پاسخ می دهد که انگار علی ضیاء به عنوان مجری تلویزیون هیچ اشرافی بر موضوع و آن فرد میهمان ندارد.
علاوه بر آن گاهی پلاتوهایش باعث شده تا «فرمول یک» مدتی روی آنتن نباشد! مثل همان عبارتی که درباره خانم مجری شبکه افق مطرح کرد. حالا به موضوع کرونا رسیده ایم که با حضور مهرناز اسدی فوق تخصص ریه شروع شد؛ او به مردم توصیه می کرد در خانه بمانند و از مشکلات این بیماری و دست و پنجه نرم کردن پزشکان می گفت اما علی ضیاء برخلاف خط و مشی سیاست های کلی نظام که باید القای امید و آرامش بخشی به جامعه ترویج پیدا کند در میانه صحبت های خانم دکتر، بر طبل یأس و ناامیدی می کوبید. این رویکرد متناقض از کجا می آید؟ مگر تلویزیون ناظر ندارد؟ چه کسانی نظارت می کنند؟
روند حاشیه ها به شب امیرحسین رستمی رسید؛ جایی که او به قول خودش آمده تا حرف هایش را بزند. حرف هایی که بوی حبس شدن اندیشه های آقای بازیگر در دروغ پردازی های آن وری آبی را می داد. امیرحسین رستمی از تلگرام و حوادث آبان و دی ماه و سیل و زلزله می گفت؛ همه را مقصر می دانست و هیچ اتفاقی را مثبت نمی دید.
چرا باید به چنین بازیگری که شبهات موجود در فضای مجازی را در آنتن زنده نقل قول می کند، آنتن زنده بدهند؟ شبهاتی که جایگاهی ندارند و فقط در تریبون شبکه های دست چندم ماهواره مطرح می شود و خریداری هم ندارند.
امیرحسین رستمی در جایگاه میهمان و به عنوان بازیگر باید در حیطه تخصصی خودش و بازیگری صحبت می کرد اما رفتار و کلامش، یک نکته ای را دوباره یادآوری کرد که: «سال ها تلویزیون به او فرصت بازیگری در سریال و حتی تریبون اجرا در برنامه »شوتبال« را داد اما او هم مثل دیگر سلبریتی ها بالأخره نمک خورد و نمکدان را شکست!»
غیرحرفه ای و غیرکارشناسی صحبت کردن امیرحسین رستمی آنقدر پیداست که وقتی تاریخ اعلام کرونا را به جای اسفندماه، خردادماه اعلام می کند یا تمام مشکلات مردم را در رفع فیلتر تلگرام می داند؛ آیا واقعا اینها قرار است سمبل های اندیشه جامعه باشند؟ کسانی که برای آمدن چند دقیقه ای و چند لحظه ای شان چندین میلیون می گیرند و خودشان را همراه با مردم می دانند.
امیرحسین رستمی چندی پیش با سریال «فوق لیسانسه ها» روی آنتن رفت؛ او که از همراه بودن با مردم صحبت می کند چرا به جای این همه صحبت های غیرکارشناسانه و دروغ پردازانه، از این ضعف در سریال سازی صحبتی نکرد؛ چرا نگفت که دستمزدهای نجومی می گیرند اما خروجی شان، لودگی هایی می شود که در «فوق لیسانسه ها» دیدیم.
درباره بازیگری و سینما و تئاتر و تلویزیون صحبتی نکرد! علی ضیاء به عنوان مجری هم نتوانست فضا را آرام کند و حتی خودش هم در جایی با او همراه شد؛ مثلا وقتی او سیاست های نظام را در تلویزیون جمهوری اسلامی نقد می کند، مجری برنامه می توانست به او بگوید شما را کدام رسانه بزرگ کرد؛ سریال و اجرای برنامه ای که باعث شد تا سینماگرهای بیشتری بشناسند امیرحسین رستمی بازیگر است. چرا این رویه اشتباه حاکم شده تا چند نفر بازیگری را می شناسند، صاحب فالوور می شوند این حق را به خودشان می دهند به جان جامعه و سیاست های نظام بیفتند و انتقاد کنند. حالا چقدر این انتقادها، مستدل و حرفه ای و کارشناسانه باشد مهم نیست.
در این شب ها به حاشیه و انتقادهای غیراصولی نیاز نداریم، ناامیدی که برنامه ساز و مجری برنامه سعی می کند در جامعه ایجاد کند گل به خودی است. مردم ما مثل بسیاری از کشورهای دیگر با مشکل شیوع بیماری کرونا مواجه شده اند و باز مثل خیلی از کشورهای دیگر با توجه به هشدارها و توصیه های بهداشتی و پزشکی، در خانه می مانند، سفر نمی روند و از این بیماری جان سالم به در می کنند. این بیماری نبوده که فقط در ایران باشد و کسی بخواهد آن را انکار کند. جمهوری اسلامی از روز اول که نزدیک به انتخابات هم بود، از اطلاع رسانی و واقعیت کرونا غافل نشد. هر روز هم آمارها را اعلام می کند که شبهه ای نباشد.
امیرحسین رستمی از گرفتن سلطان وی پی ان و کم کاری های مسئولین جمهوری اسلامی صحبت کرد؛ در صورتیکه با نگاهی به عرصه فیلمسازی و سریال سازی و حتی برنامه سازی می توانیم به کم کاری و حتی سهل انگاری جامعه بازیگری برسیم. اگر واقعا تلویزیون اصولی رفتار می کرد که شما مجری برنامه نمی شدید! به کدام پشتوانه امیرحسین رستمی مجری تلویزیون می شود و آنقدر صداوسیما اجرای برنامه به بازیگران و سلبریتی ها واگذار می کند. این اتفاق هم به خاطر حضور اسپانسرها و برخی از تهیه کنندگان کارنابلد تلویزیون می افتد.
معاونت سیما برای ضابطه مند کردن حضور سلبریتی ها به عنوان مجری تلویزیون و یا نظارت جدی تر روی میهمانان برنامه تمهیدی بیندیشد؛ واقعا تا کی قرار است به این سنت غلط مجری تهیه کننده ادامه دهد؛ از هرکس در جایگاه خودش استفاده نکند و یا آنقدر آنتن جمهوری اسلامی هرکی به هرکی شود. یادم می آید در گفت وگو با یکی از مجریان کاربلد و بدون حاشیه تلویزیون - نجم الدین شریعتی- می گفت «به نظرمن لازم است یک مجری بداند در کجا فعالیت می کند؛ اینجا تلویزیون است به تعبیر امام(ره) یک دانشگاه سراسری و ملی! رسانه ای که امروز فرزندان و خانواده های ما پای تماشای آن، بزرگ می شوند و از برنامه ها و سریال هایش درس های مختلفی می گیرند. مهمتر از هرچیز رفتار مجری در وجود، فکر و اندیشه مخاطبین این رسانه تأثیر می گذارد. اساسا مجری های تلویزیون در خط مقدم جبهه انقلاب ایستاده اند؛ تلویزیونی که مقابل جنگ رسانه ای دنیا و تهاجم فرهنگی که سال ها شکل گرفته ایستاده و در برابر آتش های رسانه ای اش مقاومت می کند؛ مجری ما باید مراقب رفتارهای اجتماعی، سیاسی، دینی و حتی تفریحی خودش باشد؛ چون مجری این رسانه مهم است.»
تلاش برنامه سازان و سریال سازان در این روزهای کرونایی پسندیده است؛ تلویزیون به قول سیدمرتضی میرباقری معاون سیما می خواهد حال مردم را خوب کند اما برخی در طبل تلخی و ناامیدی می کوبند؛ تلویزیون روزی درگیر تناقض تبلیغ فروشگاهی می شود و روزی با حرف های غیرکارشناسی مجری ناخودآگاه جامعه را تلخ و ناامید می کند؛ روزگاری هم تریبون خودش را دربست در اختیار سلبریتی هایی قرار داده که همیشه دلباخته «فن پیج ها» و «فالوورهایشان» هستند.
جا دارد اینجا یک بار دیگر این جمله را تکرار کنیم که سلبریتی ها در دوران های مختلف ثابت کرده اند هیچ چیز جز پول و مقام و شهرت برایشان اهمیتی ندارد؛ مردم وسیله هیاهوی رسانه ای شان اند. اگر واقعا مردمی بودند قبل از آمدن به برنامه تلویزیونی، واسطه هایشان مطالبه ۳۰ میلیون و حتی ارقام نجومی تر نمی کردند! یا در فینال سریال «دلدادگان» به خاطر گرفتن دستمزد کامل شان، نمی گفتند که جلوی دوربین قرار نمی گیرم! اینها طرفدار مردمند! واقعا این اتفاقات افتاده و سلبریتی ها در امتحان دوستداری واقعی مردم رفوزه شده اند. بنابراین هیچ گاه نمی توان امیرحسین رستمی و صحبت های شب گذشته اش را باور کرد. آیا واقعا همه مشکلات کشور رفع فیلتر تلگرام است؟!
یک سؤال هم از شبکه و مجری برنامه می ماند که بپرسیم؟ چرا پاسخ امیرحسین را ندادید و آنتن را برای لحظاتی قطع کردید؟ چرا وقتی او از تلخی صحبت می کرد شما هم حوادث آبان ماه را یادآوری کردید؟ پس هدایت و مدیریت مجری کجا رفته است. مجری فقط اعلام برنامه نمی کند یا سؤالات غیرکارشناسانه نمی پرسد. چه کسی بر انتخاب میهمان و به ویژه هنرمندان در برنامه های زنده نظارت می کند؟ مگر قرار نبود برنامه های زنده تلویزیون تولیدی شوند؛ در کنار نام برنامه های ثریا و جهان آرا، تولیدی شدن «فرمول یک» هم مطرح شد. این دست اتفاقات نشان می دهد تصمیم، تصمیم درستی است که بسیاری از برنامه های زنده تلویزیون، تولیدی شوند تا این خوراک ها و شبهات برای رسانه های بیگانه فراهم نشود.
مدیران تلویزیون باید هرچه زودتر به آن رویه گذشته شان برگردند و کار را به متخصص ها واگذار کنند نه نیمه حرفه ای ها؛ نگذارند آنقدر سلبریتی ها در تلویزیون جولان دهند. آنها سرمنزل شان فضای مجازی و گرفتن تبلیغ و آگهی است. پول و شهرت برایشان از نان شب هم واجب است؛ بارها نشان داده اند که سواد و تخصص لازم را ندارند اما باز به آنها بها داده می شود سؤلی است که باید پاسخ دهند. چرا مجریان کاربلد ما خانه نشین شده اند و تهیه کنندگان مست و مدهوش سلبریتی ها هستند؟!
انتهای پیام/
او پیش از این برای گفت وگو با افراد مختلف در برخی مواقع سؤالاتی می پرسد که حتی یک مصاحبه کننده معمولی و دست چندم هم نمی پرسد؛ چرا که مصاحبه شونده و میهمان برنامه طوری پاسخ می دهد که انگار علی ضیاء به عنوان مجری تلویزیون هیچ اشرافی بر موضوع و آن فرد میهمان ندارد.
علاوه بر آن گاهی پلاتوهایش باعث شده تا «فرمول یک» مدتی روی آنتن نباشد! مثل همان عبارتی که درباره خانم مجری شبکه افق مطرح کرد. حالا به موضوع کرونا رسیده ایم که با حضور مهرناز اسدی فوق تخصص ریه شروع شد؛ او به مردم توصیه می کرد در خانه بمانند و از مشکلات این بیماری و دست و پنجه نرم کردن پزشکان می گفت اما علی ضیاء برخلاف خط و مشی سیاست های کلی نظام که باید القای امید و آرامش بخشی به جامعه ترویج پیدا کند در میانه صحبت های خانم دکتر، بر طبل یأس و ناامیدی می کوبید. این رویکرد متناقض از کجا می آید؟ مگر تلویزیون ناظر ندارد؟ چه کسانی نظارت می کنند؟
روند حاشیه ها به شب امیرحسین رستمی رسید؛ جایی که او به قول خودش آمده تا حرف هایش را بزند. حرف هایی که بوی حبس شدن اندیشه های آقای بازیگر در دروغ پردازی های آن وری آبی را می داد. امیرحسین رستمی از تلگرام و حوادث آبان و دی ماه و سیل و زلزله می گفت؛ همه را مقصر می دانست و هیچ اتفاقی را مثبت نمی دید.
چرا باید به چنین بازیگری که شبهات موجود در فضای مجازی را در آنتن زنده نقل قول می کند، آنتن زنده بدهند؟ شبهاتی که جایگاهی ندارند و فقط در تریبون شبکه های دست چندم ماهواره مطرح می شود و خریداری هم ندارند.
امیرحسین رستمی در جایگاه میهمان و به عنوان بازیگر باید در حیطه تخصصی خودش و بازیگری صحبت می کرد اما رفتار و کلامش، یک نکته ای را دوباره یادآوری کرد که: «سال ها تلویزیون به او فرصت بازیگری در سریال و حتی تریبون اجرا در برنامه »شوتبال« را داد اما او هم مثل دیگر سلبریتی ها بالأخره نمک خورد و نمکدان را شکست!»
غیرحرفه ای و غیرکارشناسی صحبت کردن امیرحسین رستمی آنقدر پیداست که وقتی تاریخ اعلام کرونا را به جای اسفندماه، خردادماه اعلام می کند یا تمام مشکلات مردم را در رفع فیلتر تلگرام می داند؛ آیا واقعا اینها قرار است سمبل های اندیشه جامعه باشند؟ کسانی که برای آمدن چند دقیقه ای و چند لحظه ای شان چندین میلیون می گیرند و خودشان را همراه با مردم می دانند.
امیرحسین رستمی چندی پیش با سریال «فوق لیسانسه ها» روی آنتن رفت؛ او که از همراه بودن با مردم صحبت می کند چرا به جای این همه صحبت های غیرکارشناسانه و دروغ پردازانه، از این ضعف در سریال سازی صحبتی نکرد؛ چرا نگفت که دستمزدهای نجومی می گیرند اما خروجی شان، لودگی هایی می شود که در «فوق لیسانسه ها» دیدیم.
درباره بازیگری و سینما و تئاتر و تلویزیون صحبتی نکرد! علی ضیاء به عنوان مجری هم نتوانست فضا را آرام کند و حتی خودش هم در جایی با او همراه شد؛ مثلا وقتی او سیاست های نظام را در تلویزیون جمهوری اسلامی نقد می کند، مجری برنامه می توانست به او بگوید شما را کدام رسانه بزرگ کرد؛ سریال و اجرای برنامه ای که باعث شد تا سینماگرهای بیشتری بشناسند امیرحسین رستمی بازیگر است. چرا این رویه اشتباه حاکم شده تا چند نفر بازیگری را می شناسند، صاحب فالوور می شوند این حق را به خودشان می دهند به جان جامعه و سیاست های نظام بیفتند و انتقاد کنند. حالا چقدر این انتقادها، مستدل و حرفه ای و کارشناسانه باشد مهم نیست.
در این شب ها به حاشیه و انتقادهای غیراصولی نیاز نداریم، ناامیدی که برنامه ساز و مجری برنامه سعی می کند در جامعه ایجاد کند گل به خودی است. مردم ما مثل بسیاری از کشورهای دیگر با مشکل شیوع بیماری کرونا مواجه شده اند و باز مثل خیلی از کشورهای دیگر با توجه به هشدارها و توصیه های بهداشتی و پزشکی، در خانه می مانند، سفر نمی روند و از این بیماری جان سالم به در می کنند. این بیماری نبوده که فقط در ایران باشد و کسی بخواهد آن را انکار کند. جمهوری اسلامی از روز اول که نزدیک به انتخابات هم بود، از اطلاع رسانی و واقعیت کرونا غافل نشد. هر روز هم آمارها را اعلام می کند که شبهه ای نباشد.
امیرحسین رستمی از گرفتن سلطان وی پی ان و کم کاری های مسئولین جمهوری اسلامی صحبت کرد؛ در صورتیکه با نگاهی به عرصه فیلمسازی و سریال سازی و حتی برنامه سازی می توانیم به کم کاری و حتی سهل انگاری جامعه بازیگری برسیم. اگر واقعا تلویزیون اصولی رفتار می کرد که شما مجری برنامه نمی شدید! به کدام پشتوانه امیرحسین رستمی مجری تلویزیون می شود و آنقدر صداوسیما اجرای برنامه به بازیگران و سلبریتی ها واگذار می کند. این اتفاق هم به خاطر حضور اسپانسرها و برخی از تهیه کنندگان کارنابلد تلویزیون می افتد.
معاونت سیما برای ضابطه مند کردن حضور سلبریتی ها به عنوان مجری تلویزیون و یا نظارت جدی تر روی میهمانان برنامه تمهیدی بیندیشد؛ واقعا تا کی قرار است به این سنت غلط مجری تهیه کننده ادامه دهد؛ از هرکس در جایگاه خودش استفاده نکند و یا آنقدر آنتن جمهوری اسلامی هرکی به هرکی شود. یادم می آید در گفت وگو با یکی از مجریان کاربلد و بدون حاشیه تلویزیون - نجم الدین شریعتی- می گفت «به نظرمن لازم است یک مجری بداند در کجا فعالیت می کند؛ اینجا تلویزیون است به تعبیر امام(ره) یک دانشگاه سراسری و ملی! رسانه ای که امروز فرزندان و خانواده های ما پای تماشای آن، بزرگ می شوند و از برنامه ها و سریال هایش درس های مختلفی می گیرند. مهمتر از هرچیز رفتار مجری در وجود، فکر و اندیشه مخاطبین این رسانه تأثیر می گذارد. اساسا مجری های تلویزیون در خط مقدم جبهه انقلاب ایستاده اند؛ تلویزیونی که مقابل جنگ رسانه ای دنیا و تهاجم فرهنگی که سال ها شکل گرفته ایستاده و در برابر آتش های رسانه ای اش مقاومت می کند؛ مجری ما باید مراقب رفتارهای اجتماعی، سیاسی، دینی و حتی تفریحی خودش باشد؛ چون مجری این رسانه مهم است.»
تلاش برنامه سازان و سریال سازان در این روزهای کرونایی پسندیده است؛ تلویزیون به قول سیدمرتضی میرباقری معاون سیما می خواهد حال مردم را خوب کند اما برخی در طبل تلخی و ناامیدی می کوبند؛ تلویزیون روزی درگیر تناقض تبلیغ فروشگاهی می شود و روزی با حرف های غیرکارشناسی مجری ناخودآگاه جامعه را تلخ و ناامید می کند؛ روزگاری هم تریبون خودش را دربست در اختیار سلبریتی هایی قرار داده که همیشه دلباخته «فن پیج ها» و «فالوورهایشان» هستند.
جا دارد اینجا یک بار دیگر این جمله را تکرار کنیم که سلبریتی ها در دوران های مختلف ثابت کرده اند هیچ چیز جز پول و مقام و شهرت برایشان اهمیتی ندارد؛ مردم وسیله هیاهوی رسانه ای شان اند. اگر واقعا مردمی بودند قبل از آمدن به برنامه تلویزیونی، واسطه هایشان مطالبه ۳۰ میلیون و حتی ارقام نجومی تر نمی کردند! یا در فینال سریال «دلدادگان» به خاطر گرفتن دستمزد کامل شان، نمی گفتند که جلوی دوربین قرار نمی گیرم! اینها طرفدار مردمند! واقعا این اتفاقات افتاده و سلبریتی ها در امتحان دوستداری واقعی مردم رفوزه شده اند. بنابراین هیچ گاه نمی توان امیرحسین رستمی و صحبت های شب گذشته اش را باور کرد. آیا واقعا همه مشکلات کشور رفع فیلتر تلگرام است؟!
یک سؤال هم از شبکه و مجری برنامه می ماند که بپرسیم؟ چرا پاسخ امیرحسین را ندادید و آنتن را برای لحظاتی قطع کردید؟ چرا وقتی او از تلخی صحبت می کرد شما هم حوادث آبان ماه را یادآوری کردید؟ پس هدایت و مدیریت مجری کجا رفته است. مجری فقط اعلام برنامه نمی کند یا سؤالات غیرکارشناسانه نمی پرسد. چه کسی بر انتخاب میهمان و به ویژه هنرمندان در برنامه های زنده نظارت می کند؟ مگر قرار نبود برنامه های زنده تلویزیون تولیدی شوند؛ در کنار نام برنامه های ثریا و جهان آرا، تولیدی شدن «فرمول یک» هم مطرح شد. این دست اتفاقات نشان می دهد تصمیم، تصمیم درستی است که بسیاری از برنامه های زنده تلویزیون، تولیدی شوند تا این خوراک ها و شبهات برای رسانه های بیگانه فراهم نشود.
مدیران تلویزیون باید هرچه زودتر به آن رویه گذشته شان برگردند و کار را به متخصص ها واگذار کنند نه نیمه حرفه ای ها؛ نگذارند آنقدر سلبریتی ها در تلویزیون جولان دهند. آنها سرمنزل شان فضای مجازی و گرفتن تبلیغ و آگهی است. پول و شهرت برایشان از نان شب هم واجب است؛ بارها نشان داده اند که سواد و تخصص لازم را ندارند اما باز به آنها بها داده می شود سؤلی است که باید پاسخ دهند. چرا مجریان کاربلد ما خانه نشین شده اند و تهیه کنندگان مست و مدهوش سلبریتی ها هستند؟!
انتهای پیام/
پرسش و پاسخ در
رفتار ماهواره ای با تلویزیون و القای ناامیدی در جامعه / وقتی سلبریتی ها به سبک «من و تو»، عوام فریبی می کنند
گفتگو با هوش مصنوعی