<span class="text danger">۱۶ آذر روز</span> نسل پویا و آینده ساز؛ از ماجرای فوتبال بازی کردن داخل کلاس تا افراط کاری و انفعال سیاسی دانشجویان

۱۶ آذر روزی خاص برای قشری پویا، فعال، مطالبه گر و مظلوم جامعه است؛ دانشجویان ویترین هر جامعه ای هستند و این روز گرامیداشت این عزیزان آینده ساز و جوان است.
خبرگزاری فارس – اردبیل/سرویس اجتماعی: همه ساله ۱۶ آذرماه روزی خاص برای قشری پویا، فعال و کمی مظلوم جامعه است؛ دانشجویان ویترین هر جامعه ای هستند و این روز گرامی داشت این عزیزان آینده ساز و جوان است.
در این گزارش به تلخ وشیرین ها، مسائل و مشکلات و البته مسائل مهمی چون دانشجویی سیاسی و تکلیف دانشجوی امروز پرداخته ایم؛ البته ابتدا لازم است اشاره ای به تاریخچه ۱۶ آذر داشته باشیم.
ماجرای ۱۶ آذر و روز دانشجو
پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، رژیم پهلوی که توانسته بود با کمک اربابان بر اریکه قدرت بازگردد، درصدد آن برآمد تا پایه های حکومت خود را تثبیت کند، اما غافل از این که مردم در اولین فرصت، خشم و انزجار خویش را نشان خواهند داد.
سه ماه و نیم بعد، نیکسون، معاون رییس جمهور آمریکا، راهی ایران شد تا نتیجه سرمایه گذاری ۲۱ میلیون دلاری سازمان جاسوسی سیا را که در راه کودتا و سرنگونی دولت مصدق هزینه کرده بود، از نزدیک مشاهده کند.
در اعتراض به این سفر، دانشجویان دانشگاه های تهران، تظاهرات پرشوری علیه رژیم کودتا برپا کردند که این اعتراضات در روز پانزدهم آذر، به خارج از دانشگاه کشیده شد تا اینکه صبح روز ۱۶ آذر ۱۳۳۲، گارد شاهنشاهی برای اولین بار وارد صحن دانشگاه شد تا فریاد مخالفان را در گلو خفه کند.
به دنبال آن، تعدادی از مأموران نیروی ویژه گارد شاهنشاهی رژیم پهلوی، سه نفر از دانشجویان معترض به نام های: مصطفی بزرگ نیا، احمد قندچی و مهدی شریعت رضوی را به شهادت رساندند؛ رژیم، در روز بعد بدون توجه به این جنایت خود، دکترای افتخاری حقوق را در این دانشگاه به نیکسون اعطا کرد. از آن تاریخ، به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، این روز به عنوان روز دانشجو نام گرفته است.
امروز دانشجویان، جدای تقدیر و تدارک و تبریک این روز، ۱۶ آذر را روز مقابله نماد مقاومت و مقابله با دشمنان و مطالبه گری خواسته های مردم و آرمان های دانشجویی را جزو اساسی ترین اقدامات دانشجویان بالاخص در روز دانشجو می دانند.
تلخ و شیرین ترین خاطرات دوران دانشجویی؟
بسیاری از شکست ها و افسردگی امروز، افراد ریشه در گذشته و خاطره ای تلخ از دیروز دارد و قرار گرفتن در قله علم و کمال و موفقیت نیز از نقطه آغازی خبر می دهد که از آن به خاطره ای شیرین یاد می شود.
خاطره هر چه که باشد; تلخ یا شیرین، گرچه پنجره ای است رو به گذشته اما رابطه ای تنگاتنگ با امروز و آینده ما دارد لحظه لحظه زندگی امروز ما خاطره ای است از دیروز، امروز و فردا؛
داریم فوتبال بازی می کنیم!!!
مهران یکی از دانشجویان ریاضی می گوید: کلاس کارشناسی بود، استاد جزوه می گفت، مسئله می گفت و حل می کرد، در این فاصله زمان نوشتن ما طول می کشید؛ استاد هم مدام می گفت: بنویسین دیگه دارین چیکار میکنین؟! من لجم گرفته بود، آخه هر کاری می کردیم به سرعت مد نظر استاد نمی رسیدیم؛ تا اینکه بعد چندمین بار که استاد گفت: بنویسین! زود باشید! دارید چیکار می کنید؟ منم دیگه زدم به سیم آخر و گفتم: استاد داریم فوتبال بازی می کنیم.
یهو کلاس رفت روی هوا؛ همه بچه هایی که کاملا تو فضای سنگین و تدریس بودند، شروع کردن به خندیدن اما کسی که بدبخت شد من بودم، چون استاد باهام لج کرد(به شوخی) و نمره ای که می خواستم را نداد.
ما همه وسیله ایم
مهدی دانشجوی زبان وادبیات فارسی می گوید: غروب غریبی است؛ شب، شب شهادت حضرت رقیه(س) بود و با یاس و ناامیدی به طرف مسجد می رفتم برای اقامه نماز. تمام این مدت به فکر این بودم که آیا امشب توفیق عزاداری خواهم داشت یا نه؟ چون اکثر بچه های مداح به مراسم های بزرگ با حضور مداحان معروف رفته اند.
نمازم را خواندم؛ اما خبری از هیچ کدام از بچه های مداح در مسجد نبود، به سمت سلف سرویس رفتم تا شام بخورم، نشسته بودم و با غذا بازی می کردم که ناگهان سید را دیدم که برای خوردن شام به سلف سرویس آمد؛ برایم مثل خواب بود! چون سید یکی از بهترین مداح های دانشگاه بود و همین جا فهمیدم که ما همه وسیله ایم!
باز هم تخم مرغ!
مریم دانشجوی ادبیات فارسی می گوید: ماه رمضان بود و من آن شب نزد دوستان دانشجویم مهمان بودم، آن شب بچه ها بعد از مدت ها می خواستند غذای خوبی درست کنند؛ ماکارونی غذای پیشنهادی همه بود، بعد از توافق، یکی از دوستان با کمک دیگری سحری آن شب را آماده کردند، بوی غذا تمام خانه را پر کرده بود معلوم بود که حسابی خوشمزه شده، همگی شکم ها را صابون زده و از اینکه امشب مثل شب های قبل از تخم مرغ آب پز خبری نیست، خوشحال بودند.
نیمه شب یکی از بچه ها با صدای ساعت زودتر از همه بیدار شده سفره را پهن کرده و آماده کرده بود و بعد یکی یکی بچه ها را بیدار کرد؛ خلاصه بعد از شستن دست و صورت همگی کنار سفره نشستیم، بوی نامطبوعی اتاق را فرا گرفته بود. نگاهی به طرف ماکارونی وسط سفره انداختیم، ماکارونی ها کاملا لزج و چسبنده شده بود و تغییر رنگ داده بودند، یکی از بچه ها کمی از آن را به طرف دهانش برد اما با شنیدن بو و طعم آن دچار تهوع شد.
همگی متحیرانه یکدیگر را نگاه می کردیم، یعنی … ناگهان یکی از بچه ها سریع بلند شد و به طرف آشپزخانه رفت، اندکی بعد با شیشه روغن مایع برگشت رو به گرم کننده غذا کرد و گفت: از این روغن روی ماکارانی ریختی و او با سر تایید کرد؛ گفت: امروز یک بطری بزرگ مایع ظرفشویی گرفتم و چون ظرف آن بزرگ بود استفاده از آن مشکل می شد به ناچار مقداری از آن را درون شیشه خالی روغن مایع ریختم و حالا این بنده خدا اشتباهی به جای روغن، مایع ظرفشویی روی غذا ریخته، با شنیدن این ماجرا مانده بودیم بخندیم یا گریه کنیم. خلاصه آن شب هم با کمال تاسف مثل شب های پیش تخم مرغ آب پز زینت سفره شد …
صلوات محمدی و استاد پسند!!!
علی دانشجوی علوم سیاسی می گوید: ترم سوم دانشگاه بود، یکی از اساتید مدام سر کلاس با تاخیر حاضر می شد؛ جلسه سوم کلاس، وقتی استاد وارد کلاس شد بلند صلوات فرستادم و تمامی بچه ها نیز همراهی کردند، استاد زیرچشمی نگاهی به من کرد و نشست!
این اتفاق را سه یا چهار بار دیگر تکرار کردیم و کار به جایی رسید که بقیه کلاس های استاد هم براش صلوات می فرستادن، روزهای آخر می گفت علی آقا این روز برای شما هم میرسه! منم می گفتم استاد نگران نباش من دیر نمی کنم و از این حرف ها! تا آخر ترم سر همون کلاس سر وقت حاضر شدم، جلسه آخر به استاد گفتم دیدی که نوبت من نشد، استاد برگشت به من گفت: علی آقا عجله نکن، نوبت شما هم میشه!
روز امتحان وقتی داشتم ماشین رو توی پارکینگ دانشگاه پارک می کردم، یکی دیگه از اساتید دانشگاه بغل ماشین من پارک کرد و برای اینکه بهش احترام بزارم سریع پیاده شدم و سلام و عرض ادبی کردم، بعدش ماشین رو قفل کردم و بدو بدو راهی سالن امتحانات شدم، وقتی رسیدم دم در دانشکده فهمیدم، خودکارمو جا گذاشتم توی ماشین؛ تا برگردم و خودکارمو از ماشین بردارم یه ۳، ۴ دقیقه ای از امتحان گذشته بودم.
وقتی وارد سالن دانشکده شدم، توی همون ورودی استاد رو دیدم، یه نگاه به من کرد و یه نگاه به بچه ها؛ تا اینکه کل سالن یه صلوات محمدی و استاد پسند ختم کردند! و نوبت ما هم شد …
ادخلوها بسلام آمنین
ساره دانشجوی فقه و حقوق می گوید: ترم اول که وارد دانشگاه شده بودیم خیلی احساس غربت می کردم و تصمیم گرفتم برای خانواده نامه بنویسم، من و یکی دیگر از دوستانم که ترم اولی بودیم از یکی از بچه ها که ترم بالایی بود آدرس خوابگاه را گرفتیم با این محتوا که نام شهر، نام خیابان، دانشگاه فلان، مجتمع خوابگاهی دانشگاه، حجر ۴۶، اتاق ۱۰۱؛ دوستم سئوال کرد حجر ۴۶ یعنی چه؟! دانشجوی ترم بالایی گفت: برای این که نامه حتما به دستتان برسد شما باید آن را بنویسید ما هم نوشتیم و نامه را پست کردیم.
یک روز بر حسب اتفاق آدرس را برای یکی دیگر از بچه ها خواندیم که بچه های اتاق شروع کردن به خندیدن، ما آن زمان علت خنده آن ها را متوجه نشدیم ولی بعدها فهمیدیم که حجر ۴۶ مربوط می شود به جمله بالای تابلو خوابگاه «ادخلوها بسلام آمنین حجر – ۴۶» و زیر آن نوشته بود مجتمع خوابگاهی دانشگاه، حالا هر موقع آن تابلو را می بینیم همیشه به یاد این خاطره کلی می خندم.
مشکلات دوران دانشجویان و پس از آن؟
فاطمه دانشجوی کارشناسی حقوق می گوید: متاسفانه در دوران دانشجویی، با مسائلی چون اسکان، تغذیه و … دست و پنجه نرم می کنیم و این برای دانشجویان دختر سخت تر است؛ در سال اخیر، شهریه خوابگاه ها، قیمت غذاها و … نیز افزایش یافته و دانشجویان مانده اند و این که با مشکلات چه باید بکنند؟ حالا اگر کیفیت خوابگاه و غذا خوب بود یا بعد از افزایش قیمت با افزایش کیفیت نیز همراه می شد، خوب بود اما متاسفانه اینگونه نیست.
سینا دانشجوی مهندسی نرم افزار بیان می کند: متاسفانه امروزه تناسبی میان بازار کار و خروجی دانشگاه ها وجود ندارد و این مسئله بسیار مهمی است؛ بخشی از این مشکل به علت عدم هدایت صحیح دانشجویان هنگام انتخاب رشته خوب هدایت است.
وی ادامه می دهد: جدای تغییر نگرشی که باید در سیستم دانشگاه و تحصیل رخ دهد؛ تمامی دانشجویان و فارغ التحصیلان نیز باید به این مسئله مهم توجه کنند که دیگر دوران استخدام و حقوق بگیری تمام شده و همه باید به سمت کارآفرینی پیش بروند.
آرمان گرایی؛ شاید دسترسی به برخی آرمان ها سخت یا میسر نباشد اما نباید آن را رها کرد
سجاد در رابطه با آرمان گرایی دانشجویان می گوید: دانشجوی سیاسی به واسطه بیداری و آگاهی دینی و خصیصه آرمان خواه خود، همواره در پی زنده کردن آرمان های مقدس انسانی و اسلامی است؛ گاهی به واسطه گذشت زمان و ظهور نسل جدید، ارزش هایی همچون عدالت خواهی، آزادی خواهی و مساوات طلبی و برابری انسانی، آزادی، مبارزه با تبعیض و انحصارطلبی و استکبار، کم رنگ و بعضا فراموش می شوند.
وی می افزاید: در این جا است که دانشجوی سیاسی می تواند ارزش ها و آرمان های مقدس را متذکر شده و جامعه را از حرکت های واپس گرایانه رهایی بخشد؛ بر این اساس رهبر معظم انقلاب، دانشجویان و حرکت های دانشجویی را به آرمان گرایی رهنمون ساخته و می فرمایند؛ «طبیعت دانشجو، آرمان گرایی است؛ باید هم آرمان گرا باشد؛ اگر آرمان گرا نباشد، این حرکت متوقف خواهد شد؛ در زمینه علم هم باید آرمان گرا باشد؛ در زمینه جامعه و مسائل جاری خودش هم باید آرمان گرا باشد ؛ اصلا آرمان گرایی جوان، مایه پیشرفت است. اگر آرمان گرایی را در جوانان خفه کردند و کوبیدند و از بین بردند - یا زشت شمردند - اشکال بزرگی متوجه خواهد شد . این نباید باشد.»
سجاد ادامه می دهد: ما از رهبرمان آموخته ایم و درس گرفته ایم که ممکن است دسترسی به یک آرمان میسر نباشد، اما رها کردن آن آرمان هم جایز نیست و امیدوارم که تمامی دانشجویان عزیز به آرمان خواهی و آرمان گرایی پایبند باشند و حتی در دوران پسادانشجویی نیز به این روند ادامه دهند.
انتقاد سازنده لازمه تفکر، پویایی و پیشرفت است
مهدی در رابطه به انتقادها و پرسش های دانشجویان می گوید: بی تردید پرسشگری و انتقاد سازنده لازمه تفکر، پویایی و پیشرفت است؛ دانشجو در دانشگاه می آموزد که در برابر هر چه می شنود و می بیند، چون و چرا بگذارد، اما و اگر کند، بپرسد و علت یابی کند.
وی ادامه می دهد: دانشجو در دانشگاه فرا می گیرد که در مقابل هر رویدادی، مکث و تامل کند، در پس هر حادثه، ریشه ها و علل آن را ارزیابی کند و هر اتفاقی را تجزیه و تحلیل نماید، این روحیه که خصیصه ارزشمند اذهان زنده و فعال است، به دانشجو هویت مستقل فکری می بخشد و او را در زمره قشر روشن فکر و منتقد جامعه قرار می دهد.
مهدی اضافه می کند: از این رو دانشجوی سیاسی به عنوان فعال ترین و حساس ترین عضو دانشگاه، پرسشگر بوده و زبان انتقادی و طلبکارانه دارد و باید داشته باشد؛ زمانی که رهبر انقلاب می فرمایند؛ «مبادا کسی تصور کند که اگر این زبان انتقادی حتی یک کمی تلخ هم باشد، حالا بنده که اینجا نشسته ام، ناراحت خواهم شد، نه؛ اتفاقا خود این زبان انتقادی هم برخاسته ی از همان نگاه و توقعات آرمانی است؛ راضی نبودن به آنچه که داریم، معنایش میل و گرایش رسیدن به آن چیزی است که نداریم و این درست همان چیزی است که ما می خواهیم.»
وی تصریح می کند: از این رو دانشجویان باید انتقادات و نظرات انقلابی خود را به دور از هرگونه مصلحت اندیشی و با صداقت کامل مطرح کنند، چرا که اگر دانشجو مصلحت اندیش باشد، مسؤولان جامعه به طریق اولی در تصمیم گیری های خود نیز مصلحت اندیش می شوند.
دانشجو و دانشگاه سیاسی؟
یکی از مهم ترین مسائل موجود در دانشگاه ها و البته در بین دانشجویان سیاست است و همواره درباره ی چگونگی ورود به این موضوع بحث ها و نظرات مختلفی بوده است؛ حتی فرآیند این اتفاق نیز در زمان های مختلف مورد بررسی بسیاری از فعالان قرار گرفته است.
افراطی کاری سیاسی و انفعال سیاسی مغایر حقوق و وظایف دانشجو است
اصغر از دانشجویان فعال سیاسی، اجتماعی می گوید: در سیاسی بودن دانشجو و مشارکت سیاسی دانشجویان با توجه به مولفه هایی نظیر جایگاه، نقش و کارکردهای مهم دانشجو در سطح نظام سیاسی جامعه شکی نیست، از سوی دیگر نیز توجه به آموزه های اسلامی پیرامون ضرورت و ضوابط مشارکت سیاسی و بالاخره حدود و مقررات قانونی تبیین و لزوم آن را اثبات می کند.
او ادامه می دهد: حد لازم سیاسی بودن به معنای حساسیت در برابر سرنوشت خود و جامعه خویش، داشتن بینش و تحلیل سیاسی پیرامون مسائل داخلی و خارجی و جریان های موجود و در مرحله بعد تلاش فکری و عملی برای بهبود و پیشرفت کشور از طریق فرایندهای مختلف علمی و پژوهشی، سیاسی، فرهنگی و … است.
اصغر اضافه می کند: از این رو است که «افراطی کاری سیاسی» و یا «انفعال و بی تفاوتی سیاسی» مغایر حقوق، وظایف و جایگاه دانشجو بوده و کاملا با آموزه های اسلامی، اصول نظام، منافع و امنیت ملی، استقلال، توسعه و پیشرفت مادی و معنوی کشور در تضاد و ناسازگاری است.
جریان اصیل دانشجویی اجازه تنزل نقش خود را نخواهد داد
سبحان در رابطه با استقلال فعالیت های دانشجویی می گوید: از آنجایی که در مشارکت سیاسی مباحثی نظیر کسب قدرت، اعمال نفوذ و … مطرح است، دانشجوی سیاسی باید بدون ملاحظه نفوذها و فشارهای بیرونی و خواست مراکز قدرت، هدف و مسیر خود را به صورت مستقل و متناسب با نقش و جایگاه دانشگاه شناسایی و ترسیم نموده و به اتخاذ سیاست ها و خط مشی های خویش بپردازد و نباید اجازه دهد تا گروهها و افراد فرصت طلب، فرصت نفوذ در دانشگاه و تغییر اهداف جریان های اصیل دانشجویی را پیدا کنند.
وی می افزاید: جریان اصیل دانشجویی با تکیه بر عوامل سنجیده و خودآگاه تنها به جوشش و پویایی درونی دانشگاه و پیشرفت و کارآمدی نظام اسلامی فکر نموده و سخنگو و نماینده منافع عمومی مردم است نه ابزار گروه های سیاسی، بر این اساس دانشگاه به عنوان نهادی که متعلق به همه مردم است به هیچ وجه قابل مصادره توسط هیچ یک از احزاب و گروه ها و جریانات سیاسی نیست؛ چرا که در این صورت دانشگاه ها تبدیل به باشگاه های سیاسی می شوند.
سبحان تاکید می کند: جریان اصیل دانشجویی که برخاسته از واقعیات و دانشگاه باشد به واسطه دارا بودن شجاعت، صداقت و نجابت به هیچ وجه حاضر نخواهد بود که با گره خوردن با قدرت و ثروت، منزلت، اعتبار و نقش خود را تنزل دهد.
تکلیف دانشجوی امروز از نگاه رهبری
حال که پای خاطرات و دغدغه های دانشجویان نشستیم، گزارش را با سخن مقام معظم رهبری در دیدار دانشجویان نمونه و نمایندگان تشکل های مختلف دانشجویی، به پایان می رسانیم :
«مسؤولیت شما سنگین است؛ هم باید درس را بخوانید، هم محیط سیاسی تان را بشناسید، هم روی محیط سیاسی اثر بگذارید و هم خودتان را از لحاظ فکری و روحی آماده کنید برای فردایی که بلاشک وزن این نظام متکی به معنویت - یعنی نظام جمهوری اسلامی - در معادلات جهانی بین المللی، ده برابر امروز خواهد شد.
مطمئن باشید که ما چنین روزی را در پیش داریم و شما جوان های امروز، آن روز را خواهید دید. علی القاعده آن روز ماها نیستیم؛ اما شماها هستید و خواهید دید آن روزی را که وزن و ثقل و اهمیت جمهوری اسلامی در معادلات جهانی - چه از لحاظ سیاسی، چه از لحاظ علمی و چه از لحاظ بیان افکار سازنده - ده برابر امروز است. باید خودتان را ان شاءالله برای آن روز آماده کنید.»
****گزارش: امیررضا سعیدی****
انتهای پیام/۳۴۶۳/۴۲۱/ی
خبرگزاری فارس – اردبیل/سرویس اجتماعی: همه ساله ۱۶ آذرماه روزی خاص برای قشری پویا، فعال و کمی مظلوم جامعه است؛ دانشجویان ویترین هر جامعه ای هستند و این روز گرامی داشت این عزیزان آینده ساز و جوان است.
در این گزارش به تلخ وشیرین ها، مسائل و مشکلات و البته مسائل مهمی چون دانشجویی سیاسی و تکلیف دانشجوی امروز پرداخته ایم؛ البته ابتدا لازم است اشاره ای به تاریخچه ۱۶ آذر داشته باشیم.
ماجرای ۱۶ آذر و روز دانشجو
پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، رژیم پهلوی که توانسته بود با کمک اربابان بر اریکه قدرت بازگردد، درصدد آن برآمد تا پایه های حکومت خود را تثبیت کند، اما غافل از این که مردم در اولین فرصت، خشم و انزجار خویش را نشان خواهند داد.
سه ماه و نیم بعد، نیکسون، معاون رییس جمهور آمریکا، راهی ایران شد تا نتیجه سرمایه گذاری ۲۱ میلیون دلاری سازمان جاسوسی سیا را که در راه کودتا و سرنگونی دولت مصدق هزینه کرده بود، از نزدیک مشاهده کند.
در اعتراض به این سفر، دانشجویان دانشگاه های تهران، تظاهرات پرشوری علیه رژیم کودتا برپا کردند که این اعتراضات در روز پانزدهم آذر، به خارج از دانشگاه کشیده شد تا اینکه صبح روز ۱۶ آذر ۱۳۳۲، گارد شاهنشاهی برای اولین بار وارد صحن دانشگاه شد تا فریاد مخالفان را در گلو خفه کند.
به دنبال آن، تعدادی از مأموران نیروی ویژه گارد شاهنشاهی رژیم پهلوی، سه نفر از دانشجویان معترض به نام های: مصطفی بزرگ نیا، احمد قندچی و مهدی شریعت رضوی را به شهادت رساندند؛ رژیم، در روز بعد بدون توجه به این جنایت خود، دکترای افتخاری حقوق را در این دانشگاه به نیکسون اعطا کرد. از آن تاریخ، به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، این روز به عنوان روز دانشجو نام گرفته است.
امروز دانشجویان، جدای تقدیر و تدارک و تبریک این روز، ۱۶ آذر را روز مقابله نماد مقاومت و مقابله با دشمنان و مطالبه گری خواسته های مردم و آرمان های دانشجویی را جزو اساسی ترین اقدامات دانشجویان بالاخص در روز دانشجو می دانند.
تلخ و شیرین ترین خاطرات دوران دانشجویی؟
بسیاری از شکست ها و افسردگی امروز، افراد ریشه در گذشته و خاطره ای تلخ از دیروز دارد و قرار گرفتن در قله علم و کمال و موفقیت نیز از نقطه آغازی خبر می دهد که از آن به خاطره ای شیرین یاد می شود.
خاطره هر چه که باشد; تلخ یا شیرین، گرچه پنجره ای است رو به گذشته اما رابطه ای تنگاتنگ با امروز و آینده ما دارد لحظه لحظه زندگی امروز ما خاطره ای است از دیروز، امروز و فردا؛
داریم فوتبال بازی می کنیم!!!
مهران یکی از دانشجویان ریاضی می گوید: کلاس کارشناسی بود، استاد جزوه می گفت، مسئله می گفت و حل می کرد، در این فاصله زمان نوشتن ما طول می کشید؛ استاد هم مدام می گفت: بنویسین دیگه دارین چیکار میکنین؟! من لجم گرفته بود، آخه هر کاری می کردیم به سرعت مد نظر استاد نمی رسیدیم؛ تا اینکه بعد چندمین بار که استاد گفت: بنویسین! زود باشید! دارید چیکار می کنید؟ منم دیگه زدم به سیم آخر و گفتم: استاد داریم فوتبال بازی می کنیم.
یهو کلاس رفت روی هوا؛ همه بچه هایی که کاملا تو فضای سنگین و تدریس بودند، شروع کردن به خندیدن اما کسی که بدبخت شد من بودم، چون استاد باهام لج کرد(به شوخی) و نمره ای که می خواستم را نداد.
ما همه وسیله ایم
مهدی دانشجوی زبان وادبیات فارسی می گوید: غروب غریبی است؛ شب، شب شهادت حضرت رقیه(س) بود و با یاس و ناامیدی به طرف مسجد می رفتم برای اقامه نماز. تمام این مدت به فکر این بودم که آیا امشب توفیق عزاداری خواهم داشت یا نه؟ چون اکثر بچه های مداح به مراسم های بزرگ با حضور مداحان معروف رفته اند.
نمازم را خواندم؛ اما خبری از هیچ کدام از بچه های مداح در مسجد نبود، به سمت سلف سرویس رفتم تا شام بخورم، نشسته بودم و با غذا بازی می کردم که ناگهان سید را دیدم که برای خوردن شام به سلف سرویس آمد؛ برایم مثل خواب بود! چون سید یکی از بهترین مداح های دانشگاه بود و همین جا فهمیدم که ما همه وسیله ایم!
باز هم تخم مرغ!
مریم دانشجوی ادبیات فارسی می گوید: ماه رمضان بود و من آن شب نزد دوستان دانشجویم مهمان بودم، آن شب بچه ها بعد از مدت ها می خواستند غذای خوبی درست کنند؛ ماکارونی غذای پیشنهادی همه بود، بعد از توافق، یکی از دوستان با کمک دیگری سحری آن شب را آماده کردند، بوی غذا تمام خانه را پر کرده بود معلوم بود که حسابی خوشمزه شده، همگی شکم ها را صابون زده و از اینکه امشب مثل شب های قبل از تخم مرغ آب پز خبری نیست، خوشحال بودند.
نیمه شب یکی از بچه ها با صدای ساعت زودتر از همه بیدار شده سفره را پهن کرده و آماده کرده بود و بعد یکی یکی بچه ها را بیدار کرد؛ خلاصه بعد از شستن دست و صورت همگی کنار سفره نشستیم، بوی نامطبوعی اتاق را فرا گرفته بود. نگاهی به طرف ماکارونی وسط سفره انداختیم، ماکارونی ها کاملا لزج و چسبنده شده بود و تغییر رنگ داده بودند، یکی از بچه ها کمی از آن را به طرف دهانش برد اما با شنیدن بو و طعم آن دچار تهوع شد.
همگی متحیرانه یکدیگر را نگاه می کردیم، یعنی … ناگهان یکی از بچه ها سریع بلند شد و به طرف آشپزخانه رفت، اندکی بعد با شیشه روغن مایع برگشت رو به گرم کننده غذا کرد و گفت: از این روغن روی ماکارانی ریختی و او با سر تایید کرد؛ گفت: امروز یک بطری بزرگ مایع ظرفشویی گرفتم و چون ظرف آن بزرگ بود استفاده از آن مشکل می شد به ناچار مقداری از آن را درون شیشه خالی روغن مایع ریختم و حالا این بنده خدا اشتباهی به جای روغن، مایع ظرفشویی روی غذا ریخته، با شنیدن این ماجرا مانده بودیم بخندیم یا گریه کنیم. خلاصه آن شب هم با کمال تاسف مثل شب های پیش تخم مرغ آب پز زینت سفره شد …
صلوات محمدی و استاد پسند!!!
علی دانشجوی علوم سیاسی می گوید: ترم سوم دانشگاه بود، یکی از اساتید مدام سر کلاس با تاخیر حاضر می شد؛ جلسه سوم کلاس، وقتی استاد وارد کلاس شد بلند صلوات فرستادم و تمامی بچه ها نیز همراهی کردند، استاد زیرچشمی نگاهی به من کرد و نشست!
این اتفاق را سه یا چهار بار دیگر تکرار کردیم و کار به جایی رسید که بقیه کلاس های استاد هم براش صلوات می فرستادن، روزهای آخر می گفت علی آقا این روز برای شما هم میرسه! منم می گفتم استاد نگران نباش من دیر نمی کنم و از این حرف ها! تا آخر ترم سر همون کلاس سر وقت حاضر شدم، جلسه آخر به استاد گفتم دیدی که نوبت من نشد، استاد برگشت به من گفت: علی آقا عجله نکن، نوبت شما هم میشه!
روز امتحان وقتی داشتم ماشین رو توی پارکینگ دانشگاه پارک می کردم، یکی دیگه از اساتید دانشگاه بغل ماشین من پارک کرد و برای اینکه بهش احترام بزارم سریع پیاده شدم و سلام و عرض ادبی کردم، بعدش ماشین رو قفل کردم و بدو بدو راهی سالن امتحانات شدم، وقتی رسیدم دم در دانشکده فهمیدم، خودکارمو جا گذاشتم توی ماشین؛ تا برگردم و خودکارمو از ماشین بردارم یه ۳، ۴ دقیقه ای از امتحان گذشته بودم.
وقتی وارد سالن دانشکده شدم، توی همون ورودی استاد رو دیدم، یه نگاه به من کرد و یه نگاه به بچه ها؛ تا اینکه کل سالن یه صلوات محمدی و استاد پسند ختم کردند! و نوبت ما هم شد …
ادخلوها بسلام آمنین
ساره دانشجوی فقه و حقوق می گوید: ترم اول که وارد دانشگاه شده بودیم خیلی احساس غربت می کردم و تصمیم گرفتم برای خانواده نامه بنویسم، من و یکی دیگر از دوستانم که ترم اولی بودیم از یکی از بچه ها که ترم بالایی بود آدرس خوابگاه را گرفتیم با این محتوا که نام شهر، نام خیابان، دانشگاه فلان، مجتمع خوابگاهی دانشگاه، حجر ۴۶، اتاق ۱۰۱؛ دوستم سئوال کرد حجر ۴۶ یعنی چه؟! دانشجوی ترم بالایی گفت: برای این که نامه حتما به دستتان برسد شما باید آن را بنویسید ما هم نوشتیم و نامه را پست کردیم.
یک روز بر حسب اتفاق آدرس را برای یکی دیگر از بچه ها خواندیم که بچه های اتاق شروع کردن به خندیدن، ما آن زمان علت خنده آن ها را متوجه نشدیم ولی بعدها فهمیدیم که حجر ۴۶ مربوط می شود به جمله بالای تابلو خوابگاه «ادخلوها بسلام آمنین حجر – ۴۶» و زیر آن نوشته بود مجتمع خوابگاهی دانشگاه، حالا هر موقع آن تابلو را می بینیم همیشه به یاد این خاطره کلی می خندم.
مشکلات دوران دانشجویان و پس از آن؟
فاطمه دانشجوی کارشناسی حقوق می گوید: متاسفانه در دوران دانشجویی، با مسائلی چون اسکان، تغذیه و … دست و پنجه نرم می کنیم و این برای دانشجویان دختر سخت تر است؛ در سال اخیر، شهریه خوابگاه ها، قیمت غذاها و … نیز افزایش یافته و دانشجویان مانده اند و این که با مشکلات چه باید بکنند؟ حالا اگر کیفیت خوابگاه و غذا خوب بود یا بعد از افزایش قیمت با افزایش کیفیت نیز همراه می شد، خوب بود اما متاسفانه اینگونه نیست.
سینا دانشجوی مهندسی نرم افزار بیان می کند: متاسفانه امروزه تناسبی میان بازار کار و خروجی دانشگاه ها وجود ندارد و این مسئله بسیار مهمی است؛ بخشی از این مشکل به علت عدم هدایت صحیح دانشجویان هنگام انتخاب رشته خوب هدایت است.
وی ادامه می دهد: جدای تغییر نگرشی که باید در سیستم دانشگاه و تحصیل رخ دهد؛ تمامی دانشجویان و فارغ التحصیلان نیز باید به این مسئله مهم توجه کنند که دیگر دوران استخدام و حقوق بگیری تمام شده و همه باید به سمت کارآفرینی پیش بروند.
آرمان گرایی؛ شاید دسترسی به برخی آرمان ها سخت یا میسر نباشد اما نباید آن را رها کرد
سجاد در رابطه با آرمان گرایی دانشجویان می گوید: دانشجوی سیاسی به واسطه بیداری و آگاهی دینی و خصیصه آرمان خواه خود، همواره در پی زنده کردن آرمان های مقدس انسانی و اسلامی است؛ گاهی به واسطه گذشت زمان و ظهور نسل جدید، ارزش هایی همچون عدالت خواهی، آزادی خواهی و مساوات طلبی و برابری انسانی، آزادی، مبارزه با تبعیض و انحصارطلبی و استکبار، کم رنگ و بعضا فراموش می شوند.
وی می افزاید: در این جا است که دانشجوی سیاسی می تواند ارزش ها و آرمان های مقدس را متذکر شده و جامعه را از حرکت های واپس گرایانه رهایی بخشد؛ بر این اساس رهبر معظم انقلاب، دانشجویان و حرکت های دانشجویی را به آرمان گرایی رهنمون ساخته و می فرمایند؛ «طبیعت دانشجو، آرمان گرایی است؛ باید هم آرمان گرا باشد؛ اگر آرمان گرا نباشد، این حرکت متوقف خواهد شد؛ در زمینه علم هم باید آرمان گرا باشد؛ در زمینه جامعه و مسائل جاری خودش هم باید آرمان گرا باشد ؛ اصلا آرمان گرایی جوان، مایه پیشرفت است. اگر آرمان گرایی را در جوانان خفه کردند و کوبیدند و از بین بردند - یا زشت شمردند - اشکال بزرگی متوجه خواهد شد . این نباید باشد.»
سجاد ادامه می دهد: ما از رهبرمان آموخته ایم و درس گرفته ایم که ممکن است دسترسی به یک آرمان میسر نباشد، اما رها کردن آن آرمان هم جایز نیست و امیدوارم که تمامی دانشجویان عزیز به آرمان خواهی و آرمان گرایی پایبند باشند و حتی در دوران پسادانشجویی نیز به این روند ادامه دهند.
انتقاد سازنده لازمه تفکر، پویایی و پیشرفت است
مهدی در رابطه به انتقادها و پرسش های دانشجویان می گوید: بی تردید پرسشگری و انتقاد سازنده لازمه تفکر، پویایی و پیشرفت است؛ دانشجو در دانشگاه می آموزد که در برابر هر چه می شنود و می بیند، چون و چرا بگذارد، اما و اگر کند، بپرسد و علت یابی کند.
وی ادامه می دهد: دانشجو در دانشگاه فرا می گیرد که در مقابل هر رویدادی، مکث و تامل کند، در پس هر حادثه، ریشه ها و علل آن را ارزیابی کند و هر اتفاقی را تجزیه و تحلیل نماید، این روحیه که خصیصه ارزشمند اذهان زنده و فعال است، به دانشجو هویت مستقل فکری می بخشد و او را در زمره قشر روشن فکر و منتقد جامعه قرار می دهد.
مهدی اضافه می کند: از این رو دانشجوی سیاسی به عنوان فعال ترین و حساس ترین عضو دانشگاه، پرسشگر بوده و زبان انتقادی و طلبکارانه دارد و باید داشته باشد؛ زمانی که رهبر انقلاب می فرمایند؛ «مبادا کسی تصور کند که اگر این زبان انتقادی حتی یک کمی تلخ هم باشد، حالا بنده که اینجا نشسته ام، ناراحت خواهم شد، نه؛ اتفاقا خود این زبان انتقادی هم برخاسته ی از همان نگاه و توقعات آرمانی است؛ راضی نبودن به آنچه که داریم، معنایش میل و گرایش رسیدن به آن چیزی است که نداریم و این درست همان چیزی است که ما می خواهیم.»
وی تصریح می کند: از این رو دانشجویان باید انتقادات و نظرات انقلابی خود را به دور از هرگونه مصلحت اندیشی و با صداقت کامل مطرح کنند، چرا که اگر دانشجو مصلحت اندیش باشد، مسؤولان جامعه به طریق اولی در تصمیم گیری های خود نیز مصلحت اندیش می شوند.
دانشجو و دانشگاه سیاسی؟
یکی از مهم ترین مسائل موجود در دانشگاه ها و البته در بین دانشجویان سیاست است و همواره درباره ی چگونگی ورود به این موضوع بحث ها و نظرات مختلفی بوده است؛ حتی فرآیند این اتفاق نیز در زمان های مختلف مورد بررسی بسیاری از فعالان قرار گرفته است.
افراطی کاری سیاسی و انفعال سیاسی مغایر حقوق و وظایف دانشجو است
اصغر از دانشجویان فعال سیاسی، اجتماعی می گوید: در سیاسی بودن دانشجو و مشارکت سیاسی دانشجویان با توجه به مولفه هایی نظیر جایگاه، نقش و کارکردهای مهم دانشجو در سطح نظام سیاسی جامعه شکی نیست، از سوی دیگر نیز توجه به آموزه های اسلامی پیرامون ضرورت و ضوابط مشارکت سیاسی و بالاخره حدود و مقررات قانونی تبیین و لزوم آن را اثبات می کند.
او ادامه می دهد: حد لازم سیاسی بودن به معنای حساسیت در برابر سرنوشت خود و جامعه خویش، داشتن بینش و تحلیل سیاسی پیرامون مسائل داخلی و خارجی و جریان های موجود و در مرحله بعد تلاش فکری و عملی برای بهبود و پیشرفت کشور از طریق فرایندهای مختلف علمی و پژوهشی، سیاسی، فرهنگی و … است.
اصغر اضافه می کند: از این رو است که «افراطی کاری سیاسی» و یا «انفعال و بی تفاوتی سیاسی» مغایر حقوق، وظایف و جایگاه دانشجو بوده و کاملا با آموزه های اسلامی، اصول نظام، منافع و امنیت ملی، استقلال، توسعه و پیشرفت مادی و معنوی کشور در تضاد و ناسازگاری است.
جریان اصیل دانشجویی اجازه تنزل نقش خود را نخواهد داد
سبحان در رابطه با استقلال فعالیت های دانشجویی می گوید: از آنجایی که در مشارکت سیاسی مباحثی نظیر کسب قدرت، اعمال نفوذ و … مطرح است، دانشجوی سیاسی باید بدون ملاحظه نفوذها و فشارهای بیرونی و خواست مراکز قدرت، هدف و مسیر خود را به صورت مستقل و متناسب با نقش و جایگاه دانشگاه شناسایی و ترسیم نموده و به اتخاذ سیاست ها و خط مشی های خویش بپردازد و نباید اجازه دهد تا گروهها و افراد فرصت طلب، فرصت نفوذ در دانشگاه و تغییر اهداف جریان های اصیل دانشجویی را پیدا کنند.
وی می افزاید: جریان اصیل دانشجویی با تکیه بر عوامل سنجیده و خودآگاه تنها به جوشش و پویایی درونی دانشگاه و پیشرفت و کارآمدی نظام اسلامی فکر نموده و سخنگو و نماینده منافع عمومی مردم است نه ابزار گروه های سیاسی، بر این اساس دانشگاه به عنوان نهادی که متعلق به همه مردم است به هیچ وجه قابل مصادره توسط هیچ یک از احزاب و گروه ها و جریانات سیاسی نیست؛ چرا که در این صورت دانشگاه ها تبدیل به باشگاه های سیاسی می شوند.
سبحان تاکید می کند: جریان اصیل دانشجویی که برخاسته از واقعیات و دانشگاه باشد به واسطه دارا بودن شجاعت، صداقت و نجابت به هیچ وجه حاضر نخواهد بود که با گره خوردن با قدرت و ثروت، منزلت، اعتبار و نقش خود را تنزل دهد.
تکلیف دانشجوی امروز از نگاه رهبری
حال که پای خاطرات و دغدغه های دانشجویان نشستیم، گزارش را با سخن مقام معظم رهبری در دیدار دانشجویان نمونه و نمایندگان تشکل های مختلف دانشجویی، به پایان می رسانیم :
«مسؤولیت شما سنگین است؛ هم باید درس را بخوانید، هم محیط سیاسی تان را بشناسید، هم روی محیط سیاسی اثر بگذارید و هم خودتان را از لحاظ فکری و روحی آماده کنید برای فردایی که بلاشک وزن این نظام متکی به معنویت - یعنی نظام جمهوری اسلامی - در معادلات جهانی بین المللی، ده برابر امروز خواهد شد.
مطمئن باشید که ما چنین روزی را در پیش داریم و شما جوان های امروز، آن روز را خواهید دید. علی القاعده آن روز ماها نیستیم؛ اما شماها هستید و خواهید دید آن روزی را که وزن و ثقل و اهمیت جمهوری اسلامی در معادلات جهانی - چه از لحاظ سیاسی، چه از لحاظ علمی و چه از لحاظ بیان افکار سازنده - ده برابر امروز است. باید خودتان را ان شاءالله برای آن روز آماده کنید.»
****گزارش: امیررضا سعیدی****
انتهای پیام/۳۴۶۳/۴۲۱/ی
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «۱۶ آذر روز نسل پویا و آینده ساز؛ از ماجرای فوتبال بازی کردن داخل کلاس تا افراط کاری و انفعال سیاسی دانشجویان» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.