زیارت <a href="/fa/dashboard/ ir/امیرالمومنین حضرت امام علی(ع)" class="text info">امیرالمومنین حضرت امام علی(ع)</a> در <span class="text danger">روز عید غدیر</span>
شهرآرانیوز - همزمان با عید غدیرخم و دهه ولایت و امامت، یکی از زیاراتی که در وصف و مدح امیرالمونین (ع) آمده، زیارت غدیریه است، زیارتی که از امام هادی (ع) صادر شده و در آن با بیان اوصاف امام علی (ع)، به بیش از سی آیه از قرآن اشاره شده است.
زیارت امیرالمومنین حضرت امام علی(ع) در روز عید غدیر
متن و ترجمه زیارت غدیریه امام هادی علیه السلام
السلام علی محمد رسول الله خاتم النبیین و سید المرسلین و صفوة رب العالمین أمین الله علی وحیه و عزائم أمره و الخاتم لما سبق و الفاتح لما استقبل و المهیمن علی ذلک کله و رحمة الله و برکاته و صلواته و تحیاته السلام علی أنبیاء الله و رسله و ملائکته المقربین و عباده الصالحین السلام علیک یا أمیر المؤمنین و سید الوصیین و وارث علم النبیین و ولی رب العالمین و مولای و مولی المؤمنین و رحمة الله و برکاته السلام علیک یا مولای یا أمیر المؤمنین یا أمین الله فی أرضه و سفیره فی خلقه و حجته البالغة علی عباده.
سلام بر محمد رسول خدا، خاتم پیامبران، و سرور رسولان، و برگزیده پروردگار جهانیان، امین خدا بر وحی و دستورات قطعی الهی، و ختم کننده آنچه گذشته، و گشاینده آنچه خواهد آمد، و چیره بر همه اینها، و رحمت و برکات و درود ها و تحیات خدا بر او باد. سلام بر پیامبران خدا و رسولانش، و فرشتگان مقرب و بندگان شایستهاش. سلام بر تو ای امیر مؤمنان و سرور جانشینان، و وارث دانش پیامبران، ولی پروردگار جهانیان و مولای من و مولای مؤمنان، و رحمت و برکات خدا بر او باد. سلام بر تو ای مولای من ای امیر مؤمنان، ای امین خدا بر روی زمینش، و سفیر او در خلقش، و حجت رسایش بر بندگان.
السلام علیک یا دین الله القویم و صراطه المستقیم السلام علیک أیها النبأ العظیم الذی هم فیه مختلفون و عنه یسألون السلام علیک یا أمیر المؤمنین آمنت بالله و هم مشرکون و صدقت بالحق و هم مکذبون و جاهدت [فی الله]و هم محجمون [مجمحون]و عبدت الله مخلصا له الدین صابرا محتسبا حتی أتاک الیقین ألا لعنة الله علی الظالمین السلام علیک یا سید المسلمین و یعسوب المؤمنین و إمام المتقین و قائد الغر المحجلین و رحمة الله و برکاته أشهد أنک أخو رسول الله و وصیه و وارث علمه و أمینه علی شرعه و خلیفته فی أمته.
سلام بر تو ای دین معتدل خدا، و راه راستش. سلام بر تو ای خبر بزرگی که آن ها در آن اختلاف کردند، و از آن بازخواست شوند. سلام بر تو ای امیر مؤمنان، به خدا ایمان آوردی، درحالیکه همه شرک میورزیدند، و حق را تصدیق گفتی وقتی که آنان را تکذیب مینمودند و جاد کردی و آنان از جهاد عقبنشینی میکردند، خدا را عبادت کردی، درحالیکه خالص نمودی برای او دین را، صبر کردی و به حساب خدا گذاشتی، تا مرگ تو را دررسید، آگاه باشید لعنت خدا بر ستمکاران. سلام بر تو ای آقای مسلمانان و رئیس دین، و پیشوای اهل تقوا، و مقتدای سپیدرویان، و رحمت و برکات خدا بر تو باد شهادت میدهم که تویی برادر رسول خدا، جانشین، و وارث علمش، و امین او بر قانونش، و جانشین او در امتش.
و أول من آمن بالله و صدق بما أنزل علی نبیه و أشهد أنه قد بلغ عن الله ما أنزله فیک فصدع بأمره و أوجب علی أمته فرض طاعتک و ولایتک و عقد علیهم البیعة لک و جعلک أولی بالمؤمنین من أنفسهم کما جعله الله کذلک ثم أشهد الله تعالی علیهم فقال أ لست قد بلغت فقالوا اللهم بلی فقال اللهم اشهد و کفی بک شهیدا و حاکما بین العباد فلعن الله جاحد ولایتک بعد الإقرار و ناکث عهدک بعد المیثاق و أشهد أنک وفیت بعهد الله تعالی و أن الله تعالی موف لک بعهده و من أوفی بما عاهد علیه الله فسیؤتیه أجرا عظیما و أشهد أنک أمیر المؤمنین الحق الذی نطق بولایتک التنزیل و أخذ لک العهد علی الأمة بذلک الرسول و أشهد أنک و عمک و أخاک الذین تاجرتم الله بنفوسکم.
و اول کسیکه به خدا ایمان آورد، و آنچه را بر پیامبرش نازد شده بود تصدیق کرد، و شهادت میدهم که آن حضرت همه آنچه را خدا درباره تو نازل کرد به مردم رساند، و امر خدا را درباره تو با صدای بلند اعلام کرد، و بر امتش حتمی بودن طاعت و ولایتت را واجب نمود، و بیعت تو را بر عهد آنان نهاد، و حضرتت را نسبت به مؤمنان سزاوارتر از خودشان قرار داد، چنانکه خدا خود او را اینچنین قرار داد، سپس پیامبر اسلام خدا را بر مردم شاهد گرفت و فرمود:آیا من آن نیستم که رساندم. همه گفتند: به خدا آری. پس فرمود:خدایا گواه باش، و تو برای گواهی و حاکمیت بین بندگان بسی. پس خدا لعنت کند منکر ولایتت را بعد از اقرار، و شکننده پیمانت را پس از پیمان بستن، و شهادت میدهم که تو به عهد خدای تعالی وفا کردی، و خدای تعالی وفا کننده به عهد خویش برای توست، و هرکس به آن پیمانی که با خدا بسته وفا کند، خدا پاداش بزرگی به او خواهد داد؛ و شهادت میدهم که تویی امیر مؤمنان آن حقی که قرآن به ولایتت گویا شد، و رسول خدا در این زمینه برای تو از امتت پیمان گرفت، و شهادت میدهم که تو و عمو و برادرت کسانی هستید که با خدا با جانهایتان معامله کردید.
فأنزل الله فیکم إن الله اشتری من المؤمنین أنفسهم و أموالهم بأن لهم الجنة یقاتلون فی سبیل الله فیقتلون و یقتلون وعدا علیه حقا فی التوریة و الإنجیل و القرآن و من أوفی بعهده من الله فاستبشروا ببیعکم الذی بایعتم به و ذلک هو الفوز العظیم التائبون العابدون الحامدون السائحون الراکعون الساجدون الآمرون بالمعروف و الناهون عن المنکر و الحافظون لحدود الله و بشر المؤمنین أشهد یا أمیر المؤمنین أن الشاک فیک ما آمن بالرسول الأمین و أن العادل بک غیرک عاند [عادل]عن الدین القویم الذی ارتضاه لنا رب العالمین و أکمله بولایتک یوم الغدیر و أشهد أنک المعنی بقول العزیز الرحیم و أن هذا صراطی مستقیما فاتبعوه و لا تتبعوا السبل فتفرق بکم عن سبیله ضل و الله و أضل من اتبع سواک و عند عن الحق من عاداک.
پس خدا این آیه را در حق شما نازل کرد:به درستی که خدا از مؤمنان خرید جان ها و اموالشان را، که در عوض به آن ها بهشت برای آنان باشد، و در راه خدا پیکار میکنند، پس میکشند و کشته میشوند، وعدهای است بر او، محقق شده در تورات و انجیل و قرآن، و کیست که به عهد خود وفادارتر از خدا باشد، پس شادی کنید به معاملهای که انجام دادید، و این است آن رستگاری بزرگ آنانند توبهکنندگان، عبادتکنندگان، روزهگیران، رکوعکنندگان، سجودکنندگان، امرکنندگان به معروف، نهیکنندگان از منکر، و نگهبانان حدود خدا، و به مؤمنان بشارت ده، شهادت میدهم ای امیر مؤمنان، که شک کننده در باره تو به رسول امین ایمان نیآورده، و اینکه روی گرداننده از ولایت تو به ولایت غیر، معاندانه روی گردان از دین است، دین میانهای که پروردگار جهانیان برای ما پسندیده، و آن را روز غدیر به ولایت تو کامل نموده است، و گواهی میدهم که در این گفته خدای عزیز رحیم، مقصود تویی:به حقیقت این است راه راست من، از آن پیروی کنید، و راههای دیگر را پیروی ننمایید، که شما را از راه او پراکنده کند، به خدا سوگند گمراه شد، و گمراه کرد کسیکه از غیر تو پیروی نمود، و کسیکه تو را دشمن داشت، ستیزهورزان از حق روی گرداند.
اللهم سمعنا لأمرک و أطعنا و اتبعنا صراطک المستقیم فاهدنا ربنا و لا تزغ قلوبنا بعد إذ هدیتنا إلی طاعتک و اجعلنا من الشاکرین لأنعمک و أشهد أنک لم تزل للهوی مخالفا و للتقی محالفا و علی کظم الغیظ قادرا و عن الناس عافیا غافرا و إذا عصی الله ساخطا و إذا أطیع الله راضیا و بما عهد إلیک عاملا راعیا لما استحفظت حافظا لما استودعت مبلغا ما حملت منتظرا ما وعدت و أشهد أنک ما اتقیت ضارعا و لا أمسکت عن حقک جازعا و لا أحجمت عن مجاهدة غاصبیک [عاصیک]ناکلا و لا أظهرت الرضی بخلاف ما یرضی الله مداهنا و لا وهنت لما أصابک فی سبیل الله.
خدایا امرت را شنیدیم؛ و اطاعت کردیم و راه راست تو را پیروی نمودیم پروردگارا ما را هدایت کن، و بعد از اینکه ما را به طاعتت هدایت کردی دلهایمان را منحرف مساز، و ما را از سپاسگذاران نعمتهایت قرار ده، و شهادت میدهم که تو پیوسته با هوای نفس مخالف، و با پرهیزگاری همپیمان، و به فرو خوردن خشم توانا و گذشت کننده از مردم و آمرزنده آنان بودی، و زمانی که خدا معصیت میشود خشمناک، و هنگامیکه اطاعت میشود خشنودی به آنچه خدا با تو پیمان بسته بود عامل بودی، و آنچه نگهداریاش از تو خواسته شده بود رعایت نمودی، و آنچه به تو سپرده شده بود حفظ کردی، و آنچه از حق بر عهدهات نهاده شده بود رساندی، و آنچه را به آن وعده داده شدی به انتظار نشستی، و شهادت میدهم که از روی زبونی محافظهکاری نکردی، و در اثر بیتابی و عجز از گرفتن حقت باز نایستادی، و به خاطر ترس و وحشت، از پیکار با غصبان ولایتت قدم به عقب نگذاشتی، و به علت سستی بر خلاف آنچه خدا را خشنود میکند اظهار خشنودی ننموده، و برای آنچه در راه خدا به تو دررسیده سست نشدی.
و لا ضعفت و لا استکنت عن طلب حقک مراقبا معاذ الله أن تکون کذلک بل إذ ظلمت احتسبت ربک و فوضت إلیه أمرک و ذکرتهم فما ادکروا و وعظتهم فما اتعظوا و خوفتهم الله فما تخوفوا و أشهد أنک یا أمیر المؤمنین جاهدت فی الله حق جهاده حتی دعاک الله إلی جواره و قبضک إلیه باختیاره و ألزم أعداءک الحجة بقتلهم إیاک لتکون الحجة لک علیهم مع ما لک من الحجج البالغة علی جمیع خلقه السلام علیک یا أمیر المؤمنین عبدت الله مخلصا و جاهدت فی الله صابرا و جدت بنفسک محتسبا و عملت بکتابه و اتبعت سنة نبیه و أقمت الصلاة و آتیت الزکاة و أمرت بالمعروف و نهیت عن المنکر ما استطعت مبتغیا ما عند الله راغبا فیما وعد الله لا تحفل بالنوائب و لا تهن عند الشدائد.
و به خاطر ترس و زبونی از خواستن حقت ناتوان و درمانده نگشتی، پناه به خدا از اینکه چنین باشی، بلکه زمانیکه مورد ستم واقع شدی. به حساب پروردگارت گذاشتی، و کارت را به او واگذار کردی، و ستمکاران را پند دادی ولی نپذیرفتند، و اندرز دادی ولی قبول نکردند، و آنان را از خدا ترساندی، ولی نترسیدند، و شهادت میدهم که تو ای امیر مؤمنان در راه خدا به حق جهاد کردی، تا اینکه خدا تو را بجوارش فرا خواند، و به اختیارش تو را به جانب خود قبض روح کرد، و حجتت را بر دشمنانت ختم کرد، با به قتل رساندن تو را، تا حجت به سود تو و زیان باشد همراه با آنچه برای تو بود از حجتهای رسا بر همه خلق. سلام بر تو ای امیر مؤمنان، خدا را خالصانه عبادت کردی، و صابرانه در راه خدا جهاد نمودی، و به حساب خدا جانبازی کردی، و به کتابش عمل نمودی، و روش پیامبرش را پیروی کردی، و نماز را بپا داشتی، و زکات را پرداختی، و به معروف امر کردی، و تا توانستی از منکر نهی نمودی طالب بودی آنچه را نزد خداست، راغب بودی در آنچه خدا وعده داد، کاسه صبرت از پیش آمد ها لبریز نشد، و هنگام سختی ها سست نگشتی.
و لا تحجم عن محارب أفک من نسب غیر ذلک إلیک و افتری باطلا علیک و أولی لمن عند عنک لقد جاهدت فی الله حق الجهاد و صبرت علی الأذی صبر احتساب و أنت أول من آمن بالله و صلی له و جاهد و أبدی صفحته فی دار الشرک و الأرض مشحونة ضلالة و الشیطان یعبد جهرة و أنت القائل لا تزیدنی کثرة الناس حولی عزة و لا تفرقهم عنی وحشة و لو أسلمنی الناس جمیعا لم أکن متضرعا اعتصمت بالله فعززت و آثرت الآخرة علی الأولی فزهدت و أیدک الله و هداک و أخلصک و اجتباک فما تناقضت أفعالک و لا اختلفت أقوالک و لا تقلبت أحوالک و لا ادعیت و لا افتریت علی الله کذبا و لا شرهت إلی الحطام و لا دنسک الآثام و لم تزل علی بینة من ربک و یقین من أمرک تهدی إلی الحق و إلی صراط مستقیم أشهد شهادة حق.
از مقابل هیچ جنگجویی بازنگشتی، آنکه غیر این امور را به تو نسبت داد تهمت زد، و به باطل دروغ بر تو بست، و مرگ بر کسیکه با اصرار بر مخالفت با تو از تو روی گرداند، به راستی در راه خدا به حق جهاد کردی، و بر آزار مردم به نیکی صبر کردی صبری به حساب خدا، تویی اول کسیکه به خدا ایمان آوردی، و برای او نماز خواندی، و جهاد کردی، و خود را در خانه شرک برای حق آشکار نمودی، در حالیکه زمین انباشته به گمراهی بود، و شیطان آشکارا عبادت میشد، و تویی گوینده این سخن:کثرت مردم در پیرامونم عزتی به من نیفزاید و پراکندهشدنشان ترسی به من اضافه نکند، اگر همه مردم از من دست بردارند، نالان نشوم، پناهنده به خدا شدی و عزت یافتی، آخرت را بر دنیا برگزیدی و پارسا گشتی، خدا تأییدت نمود و راهنمایی فرمود، و در گردونه خلوص قرار داد، و تو را برگزید، کردارهایت ضد و نقیض نشد، گفتارهایت اختلاف نیافت، حالاتت زیرورو نگشت، ادعای بیهوده نکردی، و بر خدا دروغ نبستی، و به متاع اندک دنیا طمع نورزیدی، گناهان تو را آلوده نساخت، همواره امورت بر پایه برهانی از سوی پروردگارت بود، در کارت بر یقین بودی، به سوی حق و راه مستقیم هدایت مینمودی، شهادت میدهم شهادت حق.
و أقسم بالله قسم صدق أن محمدا و آله صلوات الله علیهم سادات الخلق و أنک مولای و مولی المؤمنین و أنک عبد الله و ولیه و أخو الرسول و وصیه و وارثه و أنه القائل لک و الذی بعثنی بالحق ما آمن بی من کفر بک و لا أقر بالله من جحدک و قد ضل من صد عنک و لم یهتد إلی الله و لا إلی من لا یهتدی بک و هو قول ربی عز و جل و إنی لغفار لمن تاب و آمن و عمل صالحا ثم اهتدی إلی ولایتک مولای فضلک لا یخفی و نورک لا یطفأ [لا یطفی]و أن من جحدک الظلوم الأشقی مولای أنت الحجة علی العباد و الهادی إلی الرشاد و العدة للمعاد مولای لقد رفع الله فی الأولی منزلتک و أعلی فی الآخرة درجتک و بصرک ما عمی علی من خالفک و حال بینک و بین مواهب الله لک.
و سوگند میخورم سوگند صدق، که محمد و خاندانش (درود خدا بر آنان باد) سروران خلقند، و اینکه تو مولای من و مولای همه مؤمنانی، تو بنده خدا و ولی او و برادر جانشین و وارث او هستی، و او گوینده این سخن به حضرت توست:سوگند به کسیکه مرا به حق برانگیخت به من ایمان نیاورد آنکه به تو کافر شد، و به خدا اقرار ننمود آنکه به انکار تو برخاست، گمراه شد کسیکه مردم را از تو بازداشت، و به سوی خدا و به جانب من راه نیافت، و این گفتار پروردگار عز و جل من است:من آمرزندهام آن کس را که توبه کرد، و ایمان آورد، و عمل شایسته انجام داد، سپس به سوی ولایت تو راه یابد. مولای من فضل تو مخفی نمیماند، و نورت خاموش نگردد، و آنکه تو را انکار کند ستمکار و بدبخت است، مولای من تو حجت بر بندگانی و راهنمای به سوی راه راستی، و ذخیره روز معادی، مولای من خدا مقامت را در دنیا بلند کرد، و درجهات را در آخرت والا گردانید، و بینایت نمود به آنچه بر کسیکه با تو مخالفت کرد پوشیده ماند، و بین تو و موهبتهای خدا حجاب شد.
فلعن الله مستحلی الحرمة منک و ذائدی الحق عنک و أشهد أنهم الأخسرون الذین تلفح وجوههم النار و هم فیها کالحون و أشهد أنک ما أقدمت و لا أحجمت و لا نطقت و لا أمسکت إلا بأمر من الله و رسوله قلت و الذی نفسی بیده لقد نظر إلی رسول الله صلی الله علیه و آله أضرب بالسیف قدما فقال یا علی أنت منی بمنزلة هارون من موسی إلا أنه لا نبی بعدی و أعلمک أن موتک و حیاتک معی و علی سنتی فو الله ما کذبت و لا کذبت و لا ضللت و لا ضل بی و لا نسیت ما عهد إلی ربی و إنی لعلی بینة من ربی بینها لنبیه و بینها النبی لی و إنی لعلی الطریق الواضح ألفظه لفظا صدقت و الله و قلت الحق فلعن الله من ساواک بمن ناواک و الله جل اسمه یقول:
لعنت خدا بر حلال شمارندگان حرمتت، و دفعکنندگان حقت، و شهادت میدهم که آنان از زیانکارترین مردمی هستند که آتش چهره آنان را میسوزاند، و در میان دوزخ زشت و عبوس هستند، و شهادت میدهم که اقدام نکردی، و قدم به عقب نگذاشتی، و سخن نگفیتی و باز نایستادی مگر به فرمان خدا و رسولش. خود فرمودی:سوگند به آنکه جانم در دست اوست، رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد) به من نظر کرد، درحالیکه پیشقدمانه شمشیر میزدم، ایشان به من فرمود:ای علی تو نسبت به من به منزله هارونی نسبت به موسی، جز اینکه بعد از من پیغمبری نیست، و من تو را خبر میدهم که مرگ و زندگی تو با من و براساس راه و رسم من است، به خدا سوگند دروغ نگفتم، و به من دروغ گفته نشد، و گمراه نشدم و کسی به وسیله من گمراه نشده، و آنچه را پروردگارم با من عهد کرده فراموش نکردم، من بر برهانی از سوی پروردگارم هستم که برای پیامبرش بیان نموده و پیامبر نیز برای من بیان داشته است و من به راستی بر راه روشن هستم که آن را صریح میگویم با صراحت تمام، ای امیر مؤمنان به خدا سوگند راست گفتی، و حق گفتی. پس خدا لعنت کند کسی را که تو را با آنکه با تو دشمنی کرد برابر قرار داد، درحالیکه خدا میفرماید:
(هل یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون فلعن الله من عدل بک من فرض الله علیه ولایتک و أنت ولی الله و أخو رسوله و الذاب عن دینه و الذی نطق القرآن بتفضیله قال الله تعالی و فضل الله المجاهدین علی القاعدین أجرا عظیما درجات منه و مغفرة و رحمة و کان الله غفورا رحیما) و قال الله تعالی: (أجعلتم سقایة الحاج و عمارة المسجد الحرام کمن آمن بالله و الیوم الآخر و جاهد فی سبیل الله لا یستوون عند الله و الله لا یهدی القوم الظالمین.
آیا کسانی که میدانند، با کسانی که نمیدانند برابرند؟ پس خدا لعنت کند کسی را که مساوی تو قرار داد، آن کس را که خدا ولایتت را بر او واجب کرد، و حال اینکه تو ولی خدایی، و برادر رسول خدایی و دفاع کننده از دین خدایی، و کسی هستی که قرآن به برتریاش گویاست، خدای تعالی فرمود:خدا جهادکنندگان را بر نشستگان برتری داد به اجری بزرگ، درجات و مغفرت و رحمت از جانب او برای جهادگنندگان است، و خدا همواره آمرزنده و مهربان است و خدای تعالی فرمود:آیا آبدهی به حاجیان و آباد دادن در مسجد الحرام را قرار دادهاید همانند آن کس که به خدا و روز جزا ایمان آورده، و در راه خدا جهاد کرده است؟ هرگز پیش خدا برابر نیستند، خدا گروه ستمکاران را هدایت نمیکند.
الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله بأموالهم و أنفسهم أعظم درجة عند الله و أولئک هم الفائزون یبشرهم ربهم برحمة منه و رضوان و جنات لهم فیها نعیم مقیم خالدین فیها أبدا إن الله عنده أجر عظیم) أشهد أنک المخصوص بمدحة الله المخلص لطاعة الله لم تبغ بالهدی بدلا و لم تشرک بعبادة ربک أحدا و أن الله تعالی استجاب لنبیه صلی الله علیه و آله فیک دعوته ثم أمره بإظهار ما أولاک لأمته إعلاء لشأنک و إعلانا لبرهانک و دحضا للأباطیل و قطعا للمعاذیر فلما أشفق من فتنة الفاسقین و اتقی فیک المنافقین أوحی إلیه رب العالمین:
آنانکه ایمان آوردهاند و هجرت کردند، و در راه خدا با اموال و جانهایشان جهاد کردند، از جهت مقام به نزد خدا برترند، و ایشان رستگارانند، نویدشان میدهد پروردگارشان به رحمتی از جانب خود و خشنودی، و بهشتهایی که در آن ها نعمت پایدار برای آنان باشد. در آن بهشت ها جاودانند، به راستی که نزد خدا پاداشی بزرگ است. شهادت میدهم که تو به ستایش خدا مخصوص گشتهای، و مخلص در طاعت خدایی، برای هدایت جایگزینی نجستی، و در بندگی پروردگارت احدی را شریک نساختی، خدای تعالی دعای پیامبرش (درود خدا بر او و خاندانش) را در حق تو اجابت کرد، سپس اظهار آنچه تو را سزاوار حکومت بر ملتش کرده بود به او فرمان داد، برای بالا بردن شأنت، و علنی ساختن برهانت، و دفع باطلها، و بریدن بهانهها، پس زمانی که از آشوب اهل فسق بیمانک شد، و درباره تو در برابر منافقان محافظکاری کرد، پروردگار جهانیان به او وحی کرد:
(یا أیها الرسول بلغ ما أنزل إلیک من ربک و إن لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس) فوضع علی نفسه أوزار المسیر و نهض فی رمضاء الهجیر فخطب و أسمع و نادی فأبلغ ثم سألهم أجمع فقال هل بلغت فقالوا اللهم بلی فقال اللهم اشهد ثم قال أ لست أولی بالمؤمنین من أنفسهم فقالوا بلی فأخذ بیدک و قال: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله». فما آمن بما أنزل الله فیک علی نبیه إلا قلیل و لا زاد أکثرهم غیر تخسیر و لقد أنزل الله تعالی فیک من قبل و هم کارهون:
ای رسول! آنچه از پروردگارت به تو نازل شده به مردم برسان، اگر انجام ندهی پیام خدا را نرساندهای، خدا تو را از مردم حفظ میکند پس او بارهای سنگین سفر را بر دوش جان نهاد، و در حرارت شدید نیمه روز برخاست، سخنرانی کرد و شنواند، و فریاد زد، پس پیام حق را رساند، سپس از همه آن ها پرسید:آیا رساندم؟ گفتند:به خدا قسم آری. فرمود: خدایا شاهد باش. سپس به مردم خطاب کرد:آیا من آن نیستم که به مؤمنان از خود آنان سزاوارترم؟ گفتند:آری، پس دست تو را گرفت، و فرمود:هرکه را که من مولای اویم، پس این علی مولای اوست، خدایا دوست بدار هرکه او را دوست دارد، و دشمن بدار هرکه او را دشمن دارد، و یاری کن کسی را که یاریاش کند، و خوار کن هرکه خوارش سازد. پس به آنچه خدا درباره تو بر پیامبرش نازل کرد، ایمان نیاورد جز عدهای اندک، و اکثرشان را نیفزود جز زیانکاری، پیش از آن نیز خدا در حق تو این آیه را ناز کرد درحالیکه آنان دوست نداشتند:
(یا أیها الذین آمنوا من یرتد منکم عن دینه فسوف یأتی الله بقوم یحبهم و یحبونه أذلة علی المؤمنین أعزة علی الکافرین یجاهدون فی سبیل الله و لا یخافون لومة لائم ذلک فضل الله یؤتیه من یشاء و الله واسع علیم إنما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة و یؤتون الزکاة و هم راکعون و من یتول الله و رسوله و الذین آمنوا فإن حزب الله هم الغالبون ربنا آمنا بما أنزلت و اتبعنا الرسول فاکتبنا مع الشاهدین ربنا لا تزغ قلوبنا بعد إذ هدیتنا و هب لنا من لدنک رحمة إنک أنت الوهاب). اللهم إنا نعلم أن هذا هو الحق من عندک فالعن من عارضه و استکبر و کذب به و کفر و سیعلم الذین ظلموا أی منقلب ینقلبون.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، هرکه از شما از دینش برگردد، خدا به زودی قومی را بیاورد، که آن ها را دوست دارد، و آن ها هم خدا را دوست دارند، بر مؤمنان نرمند، و بر کافران سخت، در راه خدا جهاد کنند، از سرزنش سرزنشکنندگان نمیترسند، این است فضل خدا، به هر که بخواهد عنایت میکند، خدا گسترنده و دانا است. جز این نیست که شما ولی خدا و رسول او و همه آنانی هستند که ایمان آورند، و آنانی که نماز را بر پا میدارند و زکات میدهند، درحالیکه رکوع کنندهاند، و هرکه با خدا و رسولش و کسانیکه ایمان آوردند دوستی کند، پس حزب خدا حزب پیروز است. پروردگارا به آنچه نازل کردی ایمان آوردیم، و از پیامبر پیروی نمودیم، پس ما را با گواهان بنویس. پروردگارا دلهای ما را پس از آنکه هدایتمان کردی منحرف مساز، و به ما از نزد خود رحمتی ببخش، که تو بسیار بخشندهای خدایا ما میدانیم که این گفتار از نزد تو حق است، پس لعنت کن کسی را که با آن معارضه کرد، و به آن کبر ورزید، و آن را تکذیب کرد، و کافر شد، و زود است بدانند کسانی که ستم کردند، به چه بازگشتگاهی برگردند.
السلام علیک یا أمیر المؤمنین و سید الوصیین و أول العابدین و أزهد الزاهدین و رحمة الله و برکاته و صلواته و تحیاته أنت مطعم الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و أسیرا لوجه الله لا ترید منهم جزاء و لا شکورا و فیک أنزل الله تعالی: (و یؤثرون علی أنفسهم و لو کان بهم خصاصة و من یوق شح نفسه فأولئک هم المفلحون) و أنت الکاظم للغیظ و العافی عن الناس و الله یحب المحسنین و أنت الصابر فی البأساء و الضراء و حین البأس و أنت القاسم بالسویة و العادل فی الرعیة و العالم بحدود الله من جمیع البریة و الله تعالی أخبر عما أولاک من فضله بقوله:
سلام بر تو ای امیر مؤمنان و سروز جانشینان، و رأس عبادتکنندگان، و پارساترین پارسایان، و رحمت خدا و برکات و درود ها و تحیاتش بر تو باد، تویی خوراننده طعام در حال دوست داشتن آن، به درمانده و یتیم و اسیر تنها به خاطر خشنودی خدا، که از آن ها پاداش و سپاسی نمیخواستی، و خدای تعالی در حق تو چنین گفت:دیگران را بر خود ترجیح میدهند، گرچه خود تهیدست باشند، هرکه از بخل وجودش محفوظ ماند پس آنانند از رستگاران، تویی فروبرنده خشم، و گذشتکننده از مردم، و خدا نیکوکاران را دوست دارد، تویی صبرکننده در تنگدستی و پریشانحالی و به هنگام جنگ، تویی بخش کننده به برابری، و دادگر در میان ملت، و آگاه به مقررات خدا، از میان همه انسانها، خدای تعالی خبر داد از آنچه سزاوار کرده تو را از فضلش به گفتهاش:
(أ فمن کان مؤمنا کمن کان فاسقا لا یستوون أما الذین آمنوا و عملوا الصالحات فلهم جنات المأوی نزلا بما کانوا یعملون) و أنت المخصوص بعلم التنزیل و حکم التأویل و نص الرسول و لک المواقف المشهودة و المقامات المشهورة و الأیام المذکورة یوم بدر و یوم الأحزاب إذ زاغت الأبصار و بلغت القلوب الحناجر و تظنون بالله الظنونا هنالک ابتلی المؤمنون و زلزلوا زلزالا شدیدا و إذ یقول المنافقون و الذین فی قلوبهم مرض ما وعدنا الله و رسوله إلا غرورا.
آیا کسیکه مؤمن است همانند کسی است که فاسق است؟ هرگز برابر نیستند. اما کسانی که ایمان آوردهاند، و کار شایسته کردند، برای آن ها بهشتهای خویش جایگاه جهت پذیرایی به پاداش آنچه انجام دادند، و تویی اختصاص یافته به علم قرآن، و حکم تأویل، و صریح گفتار پیامبر، و توراست موقعیتهای گواهی شده، و مقامات مشهور، و روزهای یاد شده، روز بدر، و روز احزاب آن زمان که چشم ها منحرف، و جان ها به گلو ها رسید، و به خدا گمان میبردید، گمانهای گوناگجون، در آنجا اهل ایمان آزمایش شدند، و دچار تزلزل روحی گشتند تزلزل سخت. آن هنگام اهل نفاق و آنانکه در دلهایشان بیماری بود گفتند:خدا و رسولش جز فریب به ما وعده ندادند.
و إذ قالت طائفة منهم یا أهل یثرب لا مقام لکم فارجعوا و یستأذن فریق منهم النبی یقولون إن بیوتنا عورة و ما هی بعورة إن یریدون إلا فرارا و قال الله تعالی و لما رأی المؤمنون الأحزاب قالوا هذا ما وعدنا الله و رسوله و صدق الله و رسوله و ما زادهم إلا إیمانا و تسلیما فقتلت عمرهم و هزمت جمعهم و رد الله الذین کفروا بغیظهم لم ینالوا خیرا و کفی الله المؤمنین القتال و کان الله قویا عزیزا و یوم أحد إذ یصعدون و لا یلوون علی أحد و الرسول یدعوهم فی أخراهم و أنت تذود بهم المشرکین عن النبی ذات الیمین و ذات الشمال حتی ردهم الله تعالی عنکما خائفین و نصر بک الخاذلین و یوم حنین علی ما نطق به التنزیل:
و در آن زمان گروهی از آنان گفتند:ای اهل مدینه جایی برای شما نیست، بازگردید، و جمعی از آنان از پیامبر اجازه میخواستند، میگفتند:خانههای ما باز و بیحفاظ است و حال آنکه بیحفاظ نبود، آنان جز فرار از جنگ قصدی نداشتند، و خدای تعالی فرمود:همینکه اهل ایمان دستههای کفر و شرک را دیدند گفتند:این همان است که خدا و رسولش به ما وعده داد، خدا و رسولش راست گفتند، و آنان را نیفزود مگر ایمان و تسلیم، پس عمرو قهرمان آن ها را کشتی، و جمع آنان را فراری دادی، و خدا آنان را که کافر بودد با خشمشان بازگرداند، درحالیکه به غنیمتی دست نیافتند، و خدا جنگ را از اهل ایمان کفایت کرد، و خدا نیرومند و عزیز است، و روز احد هنگامیکه از اطراف پیامبر فرار میکردند، و به احدی اعتنا نمینمودند، و پیامبر آنان را از پشت سرشان به کارزار دعوت میکرد، تو بودی که مشرکان را برای حفظ پیامبر به راست و چپ دفع میکردی، تا خدا گزند آنان را در حالی که ترسان بودند از شما دو بزرگوار برگرداند، و شکستخوردگان را به وسیله تو یاری کرد؛ و روز حنین، بنابر آنچه قرآن در این آیه به آن گویا شد:
«إذ أعجبتکم کثرتکم فلم تغن عنکم شیئا و ضاقت علیکم الأرض بما رحبت ثم ولیتم مدبرین ثم أنزل الله سکینته علی رسوله و علی المؤمنین» و المؤمنون أنت و من یلیک و عمک العباس ینادی المنهزمین: یا أصحاب سورة البقرة یا أهل بیعة الشجرة حتی استجاب له قوم قد کفیتهم المئونة و تکفلت دونهم المعونة فعادوا آیسین من المثوبة راجین وعد الله تعالی بالتوبة و ذلک قول الله جل ذکره: «ثم یتوب الله من بعد ذلک علی من یشاء» و أنت حائز درجة الصبر فائز بعظیم الأجر و یوم خیبر إذ أظهر الله خور المنافقین و قطع دابر الکافرین و الحمد لله رب العالمین «و لقد کانوا عاهدوا الله من قبل لا یولون الأدبار و کان عهد الله مسئولا»
«زمانی که نفرات زیاد شما باعث شگفتی شما شد، ولی شما را به هیچ وجه بینیاز نکرد، و زمین با آن فراخیاش بر شما تنگ شد، سپس روی گردانده فرار کردید. آنگاه خدا آرامش خود را بر رسولش و بر مؤمنان نازل فرمود». «مؤمنان» تو بودی و همراهانت، و عمویت عباس شکستخودرگان را صدا میزد:ای اصحاب سوره بقره، ای اهل بیت شجره، تا جماعتی به او پاسخ دادند، که تو رنج آن ها را کفایت کردی، و به جای آن ها کمک را عهدهدار شدی، پس نومید از پاداش برگشتند، و امیدوار به وعده خدای تعالی به توبه، و این است سخن خدا که عظیم باد یادش: «آنگاه خدا توبه میپذیرد پس از آن، توبه کسی را که بخواهد، درحالیکه تو درجه صبر را به دست آوردی، و به مزد بزرگ پیروز شدی، و روز خیبر که خدا شکست منافقان را آشکار کرد، و دنباله کافران را برید، و سپاس خدای را پروردگار جهانیان، درحالیکه آن ها از پیش با خدا پیمان بسته بودند که فرار نکنند، و به یقین پیمان خدا مورد بازخواست است.
مولای أنت الحجة البالغة و المحجة الواضحة و النعمة السابغة و البرهان المنیر فهنیئا لک بما آتاک الله من فضل و تبا لشانئک ذی الجهل شهدت مع النبی صلی الله علیه و آله جمیع حروبه و مغازیه تحمل الرایة أمامه و تضرب بالسیف قدامه ثم لحزمک المشهور و بصیرتک فی الأمور أمرک فی المواطن و لم یکن علیک أمیر و کم من أمر صدک عن إمضاء عزمک فیه التقی و اتبع غیرک فی مثله الهوی فظن الجاهلون أنک عجزت عما إلیه انتهی ضل و الله الظان لذلک و ما اهتدی و لقد أوضحت ما أشکل من ذلک لمن توهم و امتری بقولک صلی الله علیک:
مولای من تویی حجت رسا، و راه روشن، و نعمت کامل، و برهان تابناک، پس گوارا باد تو را، آنچه خدا از برتری به تو داد، و نابود باد دشمن نادانت، با پیامبر (درود خدا بر او و خاندانش) در تمام جنگ ها و لشگرکشیهایش حاضر بودی، پیشاپیش پرچم اسلام را به دوش میکشیدی، و در برابرش شمشیر میزدی، سپس تنها برای تدبیر و کاردانی مشهودت و بیناییات در امور، در تمام میدان ها تو را به فرماندهی میگماشت، و امیری بر تو نبود، چه بسیار کارهایی که تقوا مانع اجرای تصمیت در آن ها شد، اما جز تو در مثل آن از هوای نفس پیروی کرد، پس نادانان گمان کردند، که تو از آنچه او به آن رسید عاجز شدی، به خدا قسم گمانکننده اینچنین گمراه شد و را نیافت، و تو واضح ساختی آنچه مشکل شده بود از این امور، برای آنکه توهم و تردید کرد به گفتارت، درود خدا بر تو که فرمودی:
«قد یری الحول القلب وجه الحیلة و دونها حاجز من تقوی الله فیدعها رأی العین و ینتهز فرصتها من لا حریجة [جریحة]له فی الدین»، صدقت و الله و خسر المبطلون و إذ ماکرک الناکثان فقالا نرید العمرة فقلت لهما: «لعمرکما ما تریدان العمرة لکن تریدان الغدرة» فأخذت البیعة علیهما و جددت المیثاق فجدا فی النفاق فلما نبهتهما علی فعلهما أغفلا و عادا و ما انتفعا و کان عاقبة أمرهما خسرا ثم تلاهما أهل الشام فسرت إلیهم بعد الإعذار و هم لا یدینون دین الحق و لا یتدبرون القرآن همج رعاع ضالون و بالذی أنزل علی محمد فیک کافرون و لأهل الخلاف علیک ناصرون و قد أمر الله تعالی باتباعک و ندب المؤمنین إلی نصرک و قال عز و جل:
گاهی انسان زبردست و چیره روی چاره را میبیند، ولی در برابرش پردهای از تقوای خداست، در نتیجه روی چاره را آشکار رها میکند، ولی فرصت آن را غنیمت میداند کسی در امر باکی ندارد، به خدا سوگند راست گفتی، و یاوهسرایان دچار زیان شدند، هنگامی که آن دو عهدشکن]طلحه و زبیر [با تو به فریبکاری برخاستند، و گفتند قصد عمره داریم، به آنان گفتی:به جان خودتان قسم:قصد عمره ندارید، بکله قصد خیانت دارید، در نتیجه از آن دو نفر بیعت گرفتی، و پیمان را محکم کردی، پس در نفاق کوشیدند، زمانی که بر کار نادرستشان آگاهشان کردی، بیتوجهی کردند، و به کار خویش بازگشتند، ولی بهرهمند نشدند، و سرانجام کار هر دو خسران شد سپس اهل شام خیانت آن دو را دنبال کردند، و تو پس از بستن راه غدر بر آنان به سویشان حرکت کردی، ولی آن ها به دین حق گردن ننهادند؛ و در قرآن تدبر ننمودند، بیخردان پست و گمراهان ناجوانمرد، به آنچه در حق تو بر محمد نازل شده بود کافرند، و یاوران مخالف تو، درحالیکه خدا به پیروی از تو امر کرد، و مؤمنان را به یاری تو فرا خواند، و فرمود: خدای عز و جل:
(یا أیها الذین آمنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقین) مولای بک ظهر الحق و قد نبذه الخلق و أوضحت السنن بعد الدروس و الطمس فلک سابقة الجهاد علی تصدیق التنزیل و لک فضیلة الجهاد علی تحقیق التأویل و عدوک عدو الله جاحد لرسول الله یدعو باطلا و یحکم جائرا و یتأمر غاصبا و یدعو حزبه إلی النار و عمار یجاهد و ینادی بین الصفین الرواح الرواح إلی الجنة و لما استسقی فسقی اللبن کبر و قال قال لی رسول الله صلی الله علیه و آله آخر شرابک من الدنیا ضیاح من لبن.
ای کسانی که ایمان آوردهاید خدا را پروا کنید، و با راستگویان باشید. مولای من حق بر تو نمایان شد، درحالیکه مردم آن را به یک سو انداختند، و تو روشهای دینی را پس از کهنگی و نابودی آشکار ساختی، توراست پیشینه جهاد بر پایه تصدیق به قرآن، و توراست فضیلت جهاد بر پایه تحقق تأویل، و دشمن تو دشمن خدا، و انکارکننده رسول خدا است، دعوت میکند دعوت باطل، حکومت میکند به ستم، فرمان میدهد غاصبانه، دارودستهاش را به دوزخ میخواند، درحالیکه عمار جهاد میکرد و میان دو لشگر فریاد میزد: کوچ کنید، کوچ کنید به سوی بهشت، و زمانی که آب خواست، با شیر سیراب شد و تکبیر زد و گفت:رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش) به من فرمود:آخرین نوشیدنیات از دنیا مخلوطی است از شیر.
و تقتلک الفئة الباغیة فاعترضه أبو العادیة الفزاری فقتله فعلی أبی العادیة لعنة الله و لعنة ملائکته و رسله أجمعین و علی من سل سیفه علیک و سللت سیفک علیه یا أمیر المؤمنین من المشرکین و المنافقین إلی یوم الدین و علی من رضی بما ساءک و لم یکرهه و أغمض عینه و لم ینکر أو أعان علیک بید أو لسان أو قعد عن نصرک أو خذل عن الجهاد معک أو غمط فضلک و جحد حقک أو عدل بک من جعلک الله أولی به من نفسه و صلوات الله علیک و رحمة الله و برکاته و سلامه و تحیاته و علی الأئمة من آلک الطاهرین.
و تو را گروه متجاوز به قتل میرساند، پس ابو العادیه فزاری راه را بر عمار گرفت و او را کشت، بر ابو العادیه لعنت خدا و لعنت فرشتگان خدا و همه پیامبران، و لعنت بر کسیکه شمشیر به روی تو کشید، و تو به روی او شمشیر کشیدی، ای امیر مؤمنان، از مشرکان و منافقان تا روز قیامت، و بر آن که خشنود شد به آنچه تو را غمگین ساخت، و غم تو را ناخوش نداشت و دیده برهم نهاد و بیتفاوت گذشت، و علت و عاملش را نکار نکرد، یا علیه تو به دست و زبان کمک کرد، یا از یاریاتس دست کشید، یا از جهاد نمودن به همراه تو، کنارهگیری کرد، یا فضل تو را کوچک شمرد، و حقت را انکار کرد، یا با تو برابر نمود کسی را که خدا قرار داد تو را سزاوارتر به او از خود او، و درودهای خدا و رحمت و برکات و سلام و تحیاتش بر تو و بر امامان از خاندان پاک تو.
إنه حمید مجید و الأمر الأعجب و الخطب الأفظع بعد جحدک حقک غصب الصدیقة الطاهرة الزهراء سیدة النساء فدکا و رد شهادتک و شهادة السیدین سلالتک و عترة المصطفی صلی الله علیکم و قد أعلی الله تعالی علی الأمة درجتکم و رفع منزلتکم و أبان فضلکم و شرفکم علی العالمین فأذهب عنکم الرجس و طهرکم تطهیرا قال الله عز و جل إن الإنسان خلق هلوعا إذا مسه الشر جزوعا و إذا مسه الخیر منوعا إلا المصلین فاستثنی الله تعالی نبیه المصطفی و أنت یا سید الأوصیاء من جمیع الخلق فما أعمه من ظلمک عن الحق.
فدک صدیقه طاهره زهرا سرور زنان، و نپذیرفتن گواهی تو و گواهی دو سرور از نژادت و عترت مصطفی است؟! (درود خدا بر شما باد)، و حال آنکه خدا درجه شما را بر امت برتر گرداند، و منزلت شما را رفیع قرار داد، و فضل و شرفتان را بر جهانیان آشکار ساخت، و پلیدی را از شما برد، و پاکتان ساخت پاکساختنی ویژه، خدا عز و جل فرمود:انسان بسیار حریص آفریده شده، چون گزندی به او در رسد بیصبری کند، و، چون خیری به او در رسد دریغ ورزد، چز نمازگزاران، پس خدای متعالی، پیامبر برگزیدهاش را و تو را، ای سرور جانشیان از همه خلق استثنا کرد، پس آنانکه به تو ستم کردند، چقدر از دیدن حق کور بودند.
ثم أفرضوک سهم ذوی القربی مکرا و أحادوه عن أهله جورا فلما آل الأمر إلیک أجریتهم علی ما أجریا رغبة عنهما بما عند الله لک فأشبهت محنتک بهما محن الأنبیاء علیهم السلام عند الوحدة و عدم الأنصار و أشبهت فی البیات علی الفراش الذبیح علیه السلام إذ أجبت کما أجاب و أطعت کما أطاع إسماعیل صابرا محتسبا إذ قال له یا بنی إنی أری فی المنام أنی أذبحک فانظر ما ذا تری قال یا أبت افعل ما تؤمر ستجدنی إن شاء الله من الصابرین و کذلک أنت لما أباتک النبی صلی الله علیه و آله و أمرک أن تضجع فی مرقده واقیا له بنفسک أسرعت إلی إجابته مطیعا و لنفسک علی القتل موطنا.
سپس سهم خویشان پیامبر را از باب فریب برای تو مقرر داشتند، ولی به جور و ستم از اهلش برگرداندند، چون حکومت به تو برگشت با خویشان پیامبر درحالیکه از آن دو نفر رویگردان بودی، بخاطر پاداشی که نزد خدا برای تو بود، به همان صورت عمل کردی که آن دو نفر عمل کردند، پس گرفتاری تو به آن دو نفر به گرفتاری پیامبران (درود خدا بر ایشان) در هنگام تنهایی و بییاوری شبیه شد، و در آرمیدن در بستر پیامبر شبیه به اسماعیل ذبیح (درود بر او) شدی چه آنکه تو نیز مانند او قبول کردی، و اطاعت نمودی به همان صورت که اسماعیل صابرانه و پاداشخواهانه اطاعت کرد، وقتی که ابارهمی به و او گفت: «پسرم در خواب دیدم که ترا ذبح میکنم، بنگر که رأی تو چیست»؟ گفت: «پدر به آنچه دستور داده شدهای اقدام کن، اگر خدا بخواهد مرا از بردباران خواهید یافت»، و تو نیز زمانی که پیامبر (درود خدا بر او و خاندانش) در بسترش خواباندت و به تو فرمان داد در خوابگاهش بیارامی، و او را با جانت از شر دشمنانش حفظ کنی، فرمانبردارانه به پذیرش دعوتش شتافتی، و خو را برای کشته شدن آماده کردی.
فشکر الله تعالی طاعتک و أبان عن جمیل فعلک بقوله جل ذکره و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله ثم محنتک یوم صفین و قد رفعت المصاحف حیلة و مکرا فأعرض الشک و عزف الحق و اتبع الظن أشبهت محنة هارون إذ أمره موسی علی قومه فتفرقوا عنه و هارون ینادی بهم و یقول یا قوم إنما فتنتم به و إن ربکم الرحمن فاتبعونی و أطیعوا أمری قالوا لن نبرح علیه عاکفین حتی یرجع إلینا موسی و کذلک أنت لما رفعت المصاحف قلت یا قوم إنما فتنتم بها و خدعتم فعصوک و خالفوا علیک و استدعوا نصب الحکمین فأبیت علیهم و تبرأت إلی الله من فعلهم و فوضته إلیهم فلما أسفر الحق و سفه المنکر و اعترفوا بالزلل و الجور عن القصد اختلفوا من بعده و ألزموک علی سفه التحکیم الذی أبیته و أحبوه و حظرته و أباحوا ذنبهم الذی اقترفوه.
در نتیجه خدا از فرمانبرداریت قدردانی کرد، و از کار زیبایت به گفتارش جل ذکره در قرآن پرده برداشت، آنجا که فرمود: «و از مردم کسی است که جانش را برای بدست آوردن خوشنودی خدا میفروشد» سپس گرفتاریت در جنگ صفین، درحالیکه قرآنها از روی حیله و فریب به نیزهها بالا رفته بود، در نتیجه شک و تردید پیدا شد، و حق به یک سو افتاد، و از گمان پیروی شد، این گرفتاریات شبیه به گرفتاری هارون شد، زماین که موسی او را بر قوم خود امارت داد، آن ها از او پراکنده شدند، هارون بر سر آنان فریاد میزد و میگفت: ای مردم شما به گوساله آزمایش شدهاید به درستی که پروردگار شما خدای بخشنده است، از من پیروی کنید؛ و از دستورم پیروی نمایید، گفتند همچنان روی آور به گوساله خواهیم بود، تا موسی به سوی ما بازگردد؟! و همچنین تو ای امیر مومنان، همین که قرآن ها بالا رفت گفتی:ای ملت شما به آن آزمایش شدید و گرفتار نیرنگ گشتهاید، اما از خواسته تو سرپیچی کردند، و با تو به مخالفت برخاستند، و گماشتن دو داور را از تو تقاضا نمودند، تو از تقاضای آنان سرباز زدی، و از عمل آنان به سوی خدا بیزاری جستی، و آن را به خودشان واگذاشتی، پس زمانی که حق آشکار شد، و خطای منکر روشن گشت، و به لغزش و انحراف از راه حق اعتراف کردند، پس از آن دچار اختلاف شدند، و از روی بیخردی تو را مجبور به پذیرفتن حکمیت کردند، حکمیتی که از آن سرباز زدی و آنان میخواستند و تو از آن باز داشتی، روا دانستند گناهانشان را که مرتکب شدند.
و أنت علی نهج بصیرة و هدی و هم علی سنن ضلالة و عمی فما زالوا علی النفاق مصرین و فی الغی مترددین حتی أذاقهم الله وبال أمرهم فأمات بسیفک من عاندک فشقی و هوی و أحیا بحجتک من سعد فهدی صلوات الله علیک غادیة و رائحة و عاکفة و ذاهبة فما یحیط المادح وصفک و لا یحبط الطاعن فضلک أنت أحسن الخلق عبادة و أخلصهم زهادة و أذبهم عن الدین أقمت حدود الله بجهدک [بجهدک]و فللت عساکر المارقین بسیفک تخمد لهب الحروب ببنانک و تهتک ستور الشبه ببیانک و تکشف لبس الباطل عن صریح الحق لا تأخذک فی الله لومة لائم و فی مدح الله تعالی لک غنی عن مدح المادحین و تقریظ الواصفین.
تو بر راه بینایی و هدایت بودی، و ایشان بر روشهای گمراهی و کوری، همچنان بر نفاق اصرار داشتند، و در گمراهی سرگردان بودند، تا خدا سنگینی کار ناپسندشان را به آنان چشاند، و کسی را که با تو دشمنی کرد با شمشیرت به نابودی کشید، پس بدبخت و نگونسار شد، و با حجت تو زنده کرد کسی را که سعادت یافت، و راهنمایی شد. درود خدا بر تو باد بامداد و شامگاه، در حضر و در سفر، بر وصفت مدحکنندهای احاطه نکند، و عیبجویی برتریات را نابود ننماید، تو در عبادت بهترین خلقی، و در پارسایی خالصترین آنانی، و در دفاع از دین سرسختترین ایشان، با کوششت حدود خدا را بپا داشتی، و با شمشیرت اردوهای خارج از دین را فراری دادی، با سرانگشتهایت شعله جنگ ها را خاموش ساختی، و با بیانت پردههای شبه را دریدی، و آمیختگی باطل را از حق روشن برطرف کردی، سرزنش هیچ سرزنشکنندهای تو را در راه خدا نگرفت، مدح خدای تعالی تو را بینیاز کرد از مدح مداحان و ستایش وصفکنندگان.
قال الله تعالی من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا و لما رأیت أن قتلت الناکثین و القاسطین و المارقین و صدقک رسول الله صلی الله علیه و آله وعده فأوفیت بعهده قلت أ ما آن أن تخضب هذه من هذه أم متی یبعث أشقاها واثقا بأنک علی بینة من ربک و بصیرة من أمرک قادم علی الله مستبشر ببیعک الذی بایعته به و ذلک هو الفوز العظیم اللهم العن قتلة أنبیائک و أوصیاء أنبیائک بجمیع لعناتک.
خدای تعالی فرمود:از مؤمنان مردانی هستند که به آنچه با خدا بر آن پیمان بسته بودند صادقانه وفا کردند، گروهی بر سر پیمان خود به شهادت رسیدند، و جمعی از آنان انتظار میشکند، و به هیچ روی تغییر نکردند. زمانی که دیدی پیمانشکنان و ستمکاران و بیرونرفتگان از دین را کشتی، و رسول خدا (که درود خدا بر او و خاندانش باد) وعدهاش را به توراست گفته بود، و تو هم به عهدش وفا کردی، گفتی:آیا وقت آن نرسیده که این محاسن به خون سر رنگین شود؟، با چه زمان بدبختترین این ملت برای این کار برانگیخته میشود، اطمینان داشتی به اینکه بر پایه برهانی از پروردگارت و بصیرت از کارت هستی، وارد شونده بارگاه خدایی، شادان به معاملهای که انجام دادی، و این است آن راستگاری بزرگ. خدایا کشندگان پیامبرانت، و جانشینان انبیایت را به تمام لعنت هایت لعنت کن.
و أصلهم حر نارک و العن من غصب ولیک حقه و أنکر عهده و جحده بعد الیقین و الإقرار بالولایة له یوم أکملت له الدین اللهم العن قتلة أمیر المؤمنین و من ظلمه و أشیاعهم و أنصارهم اللهم العن ظالمی الحسین و قاتلیه و المتابعین عدوه و ناصریه و الراضین بقتله و خاذلیه لعنا وبیلا اللهم العن أول ظالم ظلم آل محمد و مانعیهم حقوقهم اللهم خص أول ظالم و غاصب لآل محمد باللعن و کل مستن بما سن إلی یوم القیامة اللهم صل علی محمد [و آل محمد]خاتم النبیین و علی علی سید الوصیین و آله الطاهرین و اجعلنا بهم متمسکین و بولایتهم من الفائزین الآمنین الذین لا خوف علیهم و لا هم یحزنون؛
و آنان را ملازم حرارت آتشت گردان، و لعنت کن کسی را که حق ولیات را غصب کرد، و پیمانش را انکار نمود، و او را پس از یقین و اقرار به ولایتش روزی که دین را برای او کامل کردی منکر شد، خدایا قاتلان امیر مؤمنان و کسانیکه به او ستم کردند، و پیروان و یاران آنان را لعنت کن. خدایا ستمکنندگان بر حسین را لعنت کن، و همچنین قاتلانش، و پیرویکنندگان از دشمنش و یاوران دشمنش، و راضیان به قتلش، و دریغکنندگان از یاریاش لعنتی شدید و سخت، خدایا لعنت کن اول ستمکاری که به خاندان محمد ستم کرد، و آنان را از حقوقشان بازداشت، خدایا اول ستمکار و غاصب حق خاندان محمد را به لعنت اختصاص ده، و هر پیروی کننده از آنچه او شیوه ساخت تا روز قیامت. خدایا درود فرست بر محمد خاتم پیامبران، و بر علی سرور اوصیا، و خاندان پاکش، و ما را قرار ده از متمسکین به آنان، و از کامیابان به ولایتشان، و ایمنانی که نه بیمی بر آنان است، و نه اندوهگین میشوند.
https://shahraranews.ir/fa/news/۷۵۵۶۱
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «زیارت امیرالمومنین حضرت امام علی(ع) در روز عید غدیر» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.